هنگامی که سناریو تحلیلی معاملهگر درست از آب در نمیآید (معاملهگر احتمال میدهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمیدهد و قیمت شروع به نزول میکند)، معاملهگر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدودهای است که مشخص میکند تحلیلگر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معاملهگر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال روشی برای پیش بینی قیمت سهام در آینده می باشد. در تحلیل تکنیکال ابزار ها و روش ها و تکنیک های زیادی برای پیش بینی قیمت وجود دارد که بیشتر بر اساس قیمت و حجم معاملات طراحی شده اند.
پس به عبارت دیگر می توانیم بگوییم که تحلیل تکنیکال یک روش معامله گری یا استراتژی معاملاتی تحلیلهای تکنیکال نیز می باشد ، یعنی ما بر اساس یک سری قواعد و اصول معامله می کنیم که توسط تحلیل تکنیکال معرفی شده اند.
طی سالیان سال تحلیل تکنیکال بسیار پیشرفت کرده و ابزار ها و تکنیک های بسیار زیادی در این زمینه کشف و اختراع شده که به افراد کمک می کند تا قیمت سهام در آینده را پیش بینی کنند.
بدیهی است که هیچ چیز را نمی توان بطور قطعی و ۱۰۰% پیش بینی کرد ، تحلیل تکنیکال نیز مستثنی از این قضیه نیست اما در در مبحث تحلیل تکنیکال با مطالعه و بررسی گذشته سهام اتفاقاتی تکراری را کشف تحلیلهای تکنیکال می کنیم و می توانیم با الگو برداری از آنها قیمت سهام را در آینده نیز پیش بینی کنیم.
برای مثال میگوییم که نمودار سهام الف در چند سال گذشته ، رفتار های تکراری از خود نشان داده و در ۸۰% مواقع نتیجه خوبی داشته است پس در ادامه نیز اگر چنین رفتاری را در نمودار ببینیم احتمال خیلی زیاد نتیجه مثبتی خواهد داشت و ما می توانیم زودتر سهام را خریداری کنیم و سود ببریم.
پس ما در تحلیل تکنیکال بر اساس تحقیق و پژوهش در گذشته تاریخی بازار و سهام ، رفتار های تکراری و منظم در نمودار سهام را کشف می کنیم که بتوانیم آن ها را با احتمال بسیار زیاد پیش بینی کنیم ، سپس این رفتار ها را به عنوان الگو در نظر می گیریم و با توجه به آنها معامله می کنیم.
برای رسیدن به پاسخ تکنیکال یا بنیادی؟! روی آن کلیک کنید.
تحلیل تکنیکال اصول پایه و اساسی دارد که برای استفاده از این تحلیل ابتدا باید این اصول را بدانیم ، در ادامه به این اصول می پردازیم.
۳ اصل مهم تحلیل تکنیکال :
۱ . همه چیز در نمودار قیمت دیده می شود.
در تحلیل تکنیکال ما بر این باور هستیم که بازار سرمایه ، بازاری هوشمند است و هر لحظه خودش را با تمام شرایط و اتفاقات هماهنگ می کند.
این موضوع به این معنی است که هر اتفاق اقتصادی و یا سیاسی بیافتد بازار در همان لحظه قیمت ها را با شرایط جدید تطبیق می کند ، همچنین تمام اخبار صنعت و موارد بنیادی و احساسات روانی و هیجانی بازار نیز در قیمت نمایان می شود.
پس دیگر نیازی نیست که ما دلیل نوسانات قیمت را بدانیم و اصلا برایمان مهم نیست که چه اتفاقی افتاده است.
ما زمان این را نداریم که خودمان تمام اتفاقات را بررسی کنیم و با ارزشیابی سهام قیمت آن را پیدا کنیم این بازار است که این کار را انجام می دهد و نتیجه اش را در قیمت به ما نشان می دهد. ما فقط رفتار قیمت را شناسایی می کنیم و از آن کسب سود می کنیم.
پیشنهاد می کنیم این مطلب را از دست ندهید: انواع نمودار شمعی-ژاپنی و میله ای در بورس
- در تحلیل تکنیکال مهم نیست که چه چیزی معامله می کنیم. طلا ، ارز ، سکه ، سهام خوب یا بد برای ما اهمیتی ندارد. تنها شناخت رفتار بازار و الگوهای نمودار قیمت برای ما مهم است تا بتوانیم با معاملات در قیمت های مورد نظر خود سود کسب کنیم.
- از نظر تکنیکال تغییرات قیمت فقط یک علت دارد و آن هم اختلاف قدرت در عرضه و تقاضا است. اختلاف در عرضه و تقاضا از اتفاقات سیاسی ، اقتصادی ، هیجان های بازار و … نشآت می گیرد اما ما به این دلایل کاری نداریم و فقط عرضه و تقاضا را که نتیجه آنها است بررسی می کنیم.
ویدئو ۴ نکته حیاتی در تحلیل تکنیکال:
۲ . قیمت ها طبق روند مشخصی در حرکت هستند.
شناخت و تشخیص روند کلی نمودار در تحلیل تکنیکال از اهمیت زیادی برخوردار است و ابزار های مختلفی مانند خط روند و اندیکاتور ها برای این کار طراحی شده است که در مطالب بعدی به آنها خواهیم پرداخت.
در تکنیکال گفته می شود که وقتی سهامی در یک روند مشخص در حرکت است به همان روند ادامه خواهد داد تا وقتی یک عامل آن را متوقف کند.
پس وقتی سهام روند صعودی یانزولی دارد در ادامه نیز همین روند را حفظ خواهد کرد تا وقتی که عوامل بازدارنده بر عرضه و تقاضای کل تاثیر بگذارند.
۳ . تاریخ همیشه تکرار می شود.
می گویند تاریخ همیشه تکرار می شود. این جمله در تحلیل تکنیکال به معنی رفتار های تکراری نمودار قیمت و ظهور الگو های ثابتی است که از ذهن افراد و ضمیر ناخودآگاه معامله گران نشآت می گیرد.
این اصل باعث بوجود آمدن سقف ها و کف های تاریخی در سهام می شود که حمایت ها و مقاومت های مهمی محسوب می شوند یا الگو هایی مانند الگو های هارمونیک و الگو های کندل استیک ، الگو های بازگشتی و ادامه دهنده و … که همگی برای پیش بینی نمودار بکار می روند.
تکنیکال به گذشته تاریخی سهام اهمیت بسیاری می دهد و اکثر روش های تکنیکال بر اساس آمار های تاریخی گذشته طراحی شده است.
پیشنهاد می کنیم این مطلب را نیز از دست ندهید: حجم مبنا در بورس چیست؟!
نکات اصلی:
- از تحلیل تکنیکال می توان در تمام معاملاتی که سابقه آنها وجود دارد وقیمت آنها در عرضه و تقاضای آزاد بدون قیمت های دستوری تعیین می شود ، استفاده کرد. قیمت ارز های دیجیتالی ، ارز های کاغذی ، طلا ، سکه ، زعفران و هر کالایی که این شرایط را داشته باشد می توان با تحلیل تکنیکال پیش بینی کرد. این مزیت مهم تحلیل تکنیکال نسبت به تحلیل فاندامنتال یا بنیادی است که تنها برای تحلیل بازار خاصی قابل استفاده است.
- بازار های متفاوت تاریخچه و رفتار متفاوتی از خود دارند و برای هر بازار باید تاریخچه و تکنیک های مناسب آن بازار را بکار گرفت. برای مثال رفتار بازار بورس و ملک تفاوت های تاریخی دارد که باید آنها را بررسی کرد اما اصول تحلیل تکنیکال در هر دو بازار یکی هستند.
- ابزار اصلی تحلیل تکنیکال برای پیش بینی قیمت نمودار قیمت-زمان و حجم معاملات می باشد.
- اتفاقات سیاسی ، اقتصادی ، بنیادی و … بطور مستقیم بر بازار تاثیر نمی گذارند بلکه ابتدا از فیلتر انسانی رد می شوند و هر شخص با تحلیل متفاوت خود بر بازار تاثیر می گذارد. بنابراین وقتی یک اتفاق سیاسی می افتد که از نظر ما مثبت است ممکن است از نظر شخص دیگری منفی باشد. همین امر باعث اختلاف نظر بین افراد و نوسان قیمت در بازار می شود. تحلیل تکنیکال نیز بر پایه معاملات و رفتار منطقی و هیجانی افراد شکل گرفته برای همین تحلیل تکنیکال در بازار هایی که افراد بیشتری حضور دارند معتبر تر و قابل اعتماد تر است.
تحلیل تکنیکال یاتحلیل بنیادی؟!
بسیاری از افراد سوال می کنند که کدام یک از تحلیل های رایج در بازار سرمایه یعنی تکنیکال یا بنیادی بهتر است. ما همواره در پاسخ به این سوال گفته ایم که تکنیکال و بنیادی به نوعی مکمل یکدیگر هستند و برای سود کردن بهتر است هر دو تحلیل را آموزش ببینید و استفاده کنید.
هر دو تحلیل مزایا و معایبی دارند و اگر بخواهید تک بعدی کار کنید دیدگاه تحلیل دیگر را تحلیلهای تکنیکال درک نمی کنید و این موجب ناآگاهی شما نسبت به بازار می شود.
تکنیکال و بنیادی مانند دو بال برای پرواز به سوی موفقیت در بازار سرمایه می باشند.
چرا باید تحلیل تکنیکال یاد بگیریم؟
فعالیت مستقیم در بورس و کسب موفقیت در این بازار، مستلزم دانستن یکی از روشهای تحلیل است. کارشناسان در گام اول یادگیری تحلیل تکنیکال را توصیه میکنند زیرا برای یادگیری آن نیازی به داشتن دانش مالی نیست.
اختصاصی آگاه پرس – در ادامه سلسله یادداشت های «سواد بورسی»، در این یادداشت به معرفی «چرا باید تحلیل تکنیکال یاد بگیریم؟» می پردازیم.
بورس میتواند یکی از پرسودترین تحلیلهای تکنیکال بازارها در کشور باشد اما برای کسب سود از این بازار، مقدماتی لازم است. هر فرد برای ورود به بازار بورس نیاز به یک سری آموزشهای مقدماتی دارد و باید با مفاهیم و اصطلاحات و ابزارهای این بازار آشنا باشد. پس از یادگیری موارد اولیه، نوبت به فرا گرفتن روشهای تحلیل میرسد. کارشناسان معتقدند تمامی افرادی که قصد دارند مستقیما و شخصا در بازار بورس فعالیت کنند، لزوما باید با یکی از روشهای تحلیل آشنا باشند و بهتر است از تحلیل تکنیکال شروع کنند. این امر دلایل متعددی دارد که به آنها میپردازیم اما قبل از هر چیز، باید تحلیل تکنیکال را بشناسیم.
تحلیل تکنیکال روشی است که به بررسی نمودارهای قیمت و الگوهایی که روی این نمودارها دیده میشود میپردازد و از این طریق سعی در شناسایی فرصتهای معاملاتی دارد. در حقیقت این روش معتقد است وضعیت و روند حرکت قیمت یک سهم در گذشته، نکاتی را در مورد آینده قیمت آن سهم به نمایش میگذارد. فرضیات اصلی تحلیل تکنیکال به شرح زیر هستند:
همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
منظور این است که تمامی عوامل سیاسی و اقتصادی کلان در قیمت سهمها لحاظ شدهاند. قیمت تحت تاثیر عوامل متعددی ایجاد میشود اما برای پیشبینی آینده یک سهم، نیازی به بررسی عوامل دیگر نیست و در نظر گرفتن تحرکات قیمت کافی است.
قیمت در روند نمودار حرکت میکند.
تحلیلگران تکنیکال معتقدند قیمتها در بازههای زمانی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت حرکات و روندهای گذشته را تکرار میکنند.
گذشته تمایل به تکرار دارد.
احساسات، هیجانات و تمایلات در بازار تکرار میشود و تحلیلگران تکنیکال به دنبال پیدا کردن این الگوهای تکراری هستند.
هر روش تحلیل مزایا و معایب خاص خود را دارد اما چرا بسیاری از کارشناسان یادگیری تحلیل تکنیکال را توصیه میکنند؟ میتوان چند دلیل برای این توصیه برشمرد:
- برای یادگیری روش تحلیل تکنیکال نیازی به داشتن دانش مالی و اقتصادی نیست. این روش تحلیل به بررسی نمودارهای قیمت سهام میپردازد و استفاده از ابزارهای مختلف، الگوهای خاصی را روی نمودار مشخص میکند. برای انجام این کار نیازی نیست مفاهیم پیچیده مالی و اقتصادی را بشناسید. هر کسی با هر سطح دانش مالی میتواند برای یادگیری روش تحلیل تکنیکال اقدام کند.
- این روش نسبتا زود به نتیجه میرسد. افراد میتوانند با گذراندن دورههای آموزشی و ظرف مدت کمتر از یک سال مفاهیم مهم تکنیکال را بیاموزند و از این مفاهیم در معاملات خود بهره ببرند.
- علاوه بر بورس، در بازارهای دیگری مانند فارکس نیز میتوان از روش تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
افراد در مدت کوتاهی پس از یادگیری اصول روش تحلیل تکنیکال، میتوانند این روش را در معاملات خود به کار ببرند. توصیه همیشگی این است که با احتیاط و با سرمایه کم شروع کنید. به تدریج و با کسب تجربه بیشتر، نتایج بهتری دریافت خواهید کرد و سود بیشتری نصیبتان خواهد شد.
توجه داشته باشید که تحلیلگران حرفهای و باسابقه در معاملات خود هم مسائل بنیادی را در نظر میگیرند و هم به تناسب استراتژی و موقعیت از دادههای تکنیکال استفاده میکنند اما شرکت در کلاسها و دورههای آموزش تحلیل تکنیکال و مطالعه منابع معتبر در این زمینه گام مهمی در مسیر تبدیل شدن به یک سرمایهگذار موفق محسوب میشود.
تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟
پایه اساسی تحلیل تکنیکال بررسی دقیق رفتار قیمت سهام است که در نتیجه رفتار عموم معاملهگران شکل میگیرد. برخلاف تحلیلگر بنیادی که تلاش میکند ارزش ذاتی سهام شرکتها را بر مبنای دادههای بنیادی از قبیل مقدار فروش و حاشیه سود و غیره برآورد کند، تحلیلگر تکنیکال به دنبال آن است که حجم معاملات و روند قیمت سهام شرکت را زیر ذرهبین بگذارد.
ابزارهای تحلیل تکنیکال به این منظور توسعه داده شدهاند که تحلیلگر بتواند تاثیرات فرایند عرضه و تقاضا را روی قیمت سهام به دقت بررسی کند. معمولا از این تحلیل برای یافتن سیگنالهای معاملاتی در بازههای زمانی کوتاه استفاده میشود، اما این امکان هم وجود دارد که از ابزارهای این روش تحلیلی برای مقایسه عملکرد یک شرکت با کلیت صنعتی که در آن فعالیت دارد و نیز با عملکرد کلی بازار استفاده شود.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکالی که تحلیلگران امروزی میشناسند و به کار میبرند، نخستین بار از طرف شخصی به نام چارلز داو در اواخر قرن نوزدهم معرفی شد. چارلز داو روزنامهنگار و کارآفرین هم بود و نشریه معروف «والاستریت ژورنال» را هم او پایهگذاری کرده است. همچنین او با همکاری ادوارد جونز شاخص صنعتی داو جونز را معرفی کرد. از آن به بعد کارشناسان و تحلیلگران دیگری از قبیل ویلیام همیلتون، ادسون گلد و جان مگی کمک کردند تا پایههای اصلی این روش تحلیلی شکل بگیرد. در حال حاضر و بعد از گذشت چندین دهه تحقیق و بررسی، صدها الگوی تحلیلی و روش سیگنالیابی به تحلیلهای تکنیکال بدنه تحلیل تکنیکال راه یافته است.
فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که روند معاملات و نوسانهای قیمت در گذشته، میتواند شاخص مناسبی برای تخمین قیمت در آینده باشد. تحلیلگران حرفهای معمولا این روش تحلیلی را در کنار روشهای تحلیلی دیگر به کار میگیرند. اما از آنجا که یادگیری مقدمات تحلیل تکنیکال به نسبت سادهتر از فراگیری تحلیل بنیادی است، بسیاری از معاملهگران خرد فقط بر این نوع تحلیل تکیه دارند و تلاش میکنند با استفاده از سیگنالهای تحلیل تکنیکال، روند قیمت را در کوتاهمدت تخمین بزنند و با ورود و خروج سریع به سهام یک شرکت، درآمد کسب کنند.
پیشفرضهای اساسی تحلیل تکنیکال
تحلیلگران تکنیکال روی هم رفته ۳ پیشفرض اساسی را برای روش تحلیلی خودشان میپذیرند:
۱. همه چیز در قیمت لحاظ شده است
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که همه اخبار و مولفههای تاثیرگذار، از وضعیت بنیادی شرکت گرفته تا مولفههای موثر بر اقتصاد کلان و روانشناسی و احساسات معاملهگران، در قیمت منعکس شده است. این فرضیه را میتوان بهنوعی با نظریه «بازار کارا» مقایسه کرد که میگوید اطلاعات جدید با سرعت بالا بر بازار تاثیر میگذارد و قیمتها با توجه به این دادهها تعدیل میشوند. آنچه باقی میماند روند عرضه و تقاضا است که روند حرکت قیمت را در آینده تعیین میکند.
۲. قیمت در قالب یک روند مشخص تغییر میکند
تحلیلگران تکنیکال قبول دارند که حتی تغییرات قیمت در بازار، حتی اگر تصادفی به نظر برسد، در قالب یک روند مشخص انجام میگیرد. به زبان سادهتر، قیمت سهام یک شرکت بیشتر احتمال دارد که روند (نزولی یا صعودی) قبلی خود را ادامه بدهد. بیشتر استراتژیهای معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال استوارند بر مبنای این فرض طراحی شدهاند.
تحلیلگران تکنیکال توجهی به اخبار و وضعیت بنیادی سهام شرکت ندارند و فقط روی نمودار قیمت تمرکز میکنند. در حال حاضر نرمافزارها و سایتهای متعددی وجود دارد که روند تاریخی قیمت سهام را بهراحتی در اختیار تحلیلگران قرار میدهند و ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال را در اختیارشان میگذارند. همین موضوع باعث میشود تحلیلگران تکنیکال بتوانند با صرف کمترین زمان ممکن روند قیمت سهام مورد نظرشان را تحلیل کنند
۳. تاریخ تمایل دارد خودش را تکرار کند
تحلیلگران تکنیکال معتقدند تاریخ تکرار میشود. طبیعت تکرارشونده نواسانهای قیمت را هم معمولا به برآیند روانشناسی معاملهگران و فعالان بازار نسبت میدهند که بر اساس احساساتی انسانی از قبیل ترس و طمع و هیجان شکل میگیرد. تحلیلگران تکنیکال با مطالعه دقیق الگوهای تکرارشونده در نمودار قیمت سهام تلاش میکنند این احساسات را تحلیل کنند تا درک بهتری نسبت به تحرکات قیمت داشته باشند. اگرچه بیش از یک قرن است که صاحبنظران تحلیل تکنیکال سبکهای تحلیلی مختلفی را توسعه دادهاند و به کار گرفتهاند، اما این اعتقاد وجود دارد که همه این روشها در اصل یک چیزند، چرا که مبنای آنها الگوهای تکرارشونده در رفتار قیمتها است.
انواع تحلیل تکنیکال
همانطور که گفتیم، از معرفی تحلیل تکنیکال بیش از یک قرن میگذرد و در این مدت معاملهگران و تحلیلگران بزرگ روشهای تحلیل را شاخوبرگ دادهاند و در قالب کتابها و مقالههایی که نوشتهاند، ابزارها و روشهای متعددی برای این نوع تحلیل معرفی کردهاند. در اینجا بعضی از معروفترین و پرکاربردترین روشهای تحلیل تکنیکال را بهاجمال مرور میکنیم.
تحلیل تکنیکال کلاسیک
بیشتر اوقات منظور از تحلیل تکنیکال کلاسیک، اصول و مقدمات روش تحلیل است. معرفی انواع نمودار قیمت (نمودار میلهای، نمودار خطی و نمودار شمعی)، مفهوم حمایت و مقاومت، خط روند، کانالکشی، میانگینهای متحرک و غیره همگی از پایهایترین مفاهیم تحلیل تکنیکال هستند. علاوه بر این، انواع اندیکاتور (مکدی، آراسآی، استوک آراسای و غیره) در این روش تحلیلی به کار گرفته میشود.
ابزارها و روشهایی که با عنوان تحلیل تکنیکال کلاسیک شناخته میشوند بهنوعی پیشنیاز درک و یادگیری سایر روشهای تحلیل تکنیکال به شمار میآیند. البته این روش تحلیلی هم به نوبه خود روش کاملی است و میشود بر اساس آن استراتژیهای مختلف معاملاتی تعریف کرد، اما بهمرور زمان در کنار این روشهای اولیه، روشها و ابزارهای پیچیدهتری هم توسعه داده شدهاند که هر کدام فلسفه خاص خودش را دارد.
پرایس اکشن
روش پرایس اکشن (یا تحرکات قیمت) را شاید بتوان در دسته تحلیل تکنیکال کلاسیک جا داد، اما معاملهگرانی که از این روش تحلیلی استفاده میکنند در سالهای اخیر کوشیدهاند روش تحلیلی خودشان را یک روش تحلیل تکنیکال مستقل معرفی کنند. روی هم رفته تحلیلگران پرایس اکشن تلاش میکنند تمام توجه خودشان را به خود قیمت معطوف کنند و تا جایی که میتوانند از روشها و ابزارهای پیچیده دور بمانند. این روش تحلیلی تاکید بسیار کمی روی اندیکاتورها دارد و بیش از همه از الگوهای شمعی ژاپنی و خط روندهای ساده استفاده میکنند.
روش ایچیموکو
روش ایچیموکو یکی از روشهای تحلیل تکنیکال است که روزنامهنگار و تحلیلگری ژاپنی به نام هوسودا گوئیچی توسعه داده است. این روش تحلیلی در واقع روشی تکمیلی برای تحلیل نمودارهای شمعی است که علاوه بر بعد قیمت، بعد زمان را هم در نظر میگیرد. ایچیموکو را با اصطلاح «نمودار ابری» هم میشناسند و اگر نمودارهای مبتنی بر این روش تحلیلی را دیده باشید، حتما چشمتان به ابرهای ایچیموکو آشناست!
نظریه امواج الیوت
رالف نلسون الیوت در دهه ۱۹۳۰ نظریهای را معرفی کرد که تا امروز هم کاربرد دارد. اساس نظریه الیوت شباهت زیادی به نظریه چارلز داو دارد، اما شهرت الیوت بیش از همه به خاطر معرفی الگوی امواج حرکتی قیمتها است. الیوت در بررسیهایش متوجه شد که قیمتها در یک روند صعودی بلندمدت، ابتدا در قالب یک روند صعودی پنجموجی حرکت میکنند و پس از رسیدن به اوج، در قالب یک روند اصلاحی سهموجی تعدیل میشوند.
در دهههای اخیر، تحلیلگران و معاملهگران زیادی سراغ نظریه امواج الیوت رفتهاند و کتابهای متعددی در این زمینه نوشتهاند و کوشیدهاند با ارائه مثالهای متعدد، روش تحلیلی الیوت تحلیلهای تکنیکال را بیش از پیش توسعه بدهند.
روش تحلیلی نئوویو
روش تحلیل نئوویو در واقع یکی از روشهایی است که بر مبنای تحلیل تکنیکال امواج الیوت توسعه یافته است. این روش تحلیلی را شخصی به نام گلن نیلی پایهگذاری کرده است و کوشیده است قواعدی را وضع کند که تا تحلیلگر بتواند با تحلیلهای تکنیکال اتکا به این قواعد، تا جای ممکن با مشکلات و ضعفهای روش تحلیل الیوت مواجه نشود.
محدودیتهای تحلیل تکنیکال
بعضی از منتقدان تحلیل تکنیکال میگویند تاریخ دقیقا به همان شکلی که سابقا رخ داده تکرار نمیشود. بنابراین مطالعه روند قیمتها در گذشته فایده مشخصی ندارد و میشود از آن صرف نظر کرد. عده دیگری از منتقدان معتقدند که اگرچه تحلیل تکنیکال در مواردی درست کار میکند، اما فقط به این دلیل است که تحلیل تکنیکال نوعی پیشبینی خودمحققکننده است؛ یعنی اینکه پیشبینیهای این روش تحلیلی باعث میشوند این پیشبینیها در نهایت محقق شوند.
مثلا وقتی تعداد زیادی از معاملهگران با استفاده از تحلیلهای تکنیکال روشهای تحلیل تکنیکال به این نتیجه میرسند که در قیمت مشخصی اقدام به فروش سهامشان بکنند، سهام شرکت پس از رسیدن به این قیمت با عرضه شدید همراه میشود و در نتیجه قیمت سهامش افت میکند و به این ترتیب پیشبینی تحلیلگران محقق میشود. وقتی هم که قیمت شروع به نزول میکند، ممکن است بقیه معاملهگران هم از ترس ریزش بیشتر قیمتها، اقدام به فروش سهامشان بکنند و به این ترتیب فشار فروش مضاعفی روی سهم شکل بگیرد.
با این حال، تحلیلگران بنیادی میگویند اگر قیمت سهام شرکت زیر ارزش ذاتی باشد، این نوسانها و هیجانات کوتاهمدت تاثیری روی روند بلندمدت سهام ندارد و قیمت سهام در نهایت به سمت ارزش ذاتی میل خواهد کرد.
معایب و مزایای تحلیل تکنیکال
هر ابزاری اگر درست و بهجا استفاده شود میتواند مفید باشد، ولی اگر کسی بدون دانش و مهارت کافی سراغ آن ابزار برود ممکن است به خود یا دیگران آسیب برساند. تحلیل تکنیکال هم از این نظر تفاوتی با ابزارهای دیگر ندارد. پس بهتر است هنگام استفاده از این ابزار با معایب و مزایای آن بهخوبی آشنا باشیم.
مزایای تحلیل تکنیکال
یادگیری آسان: ایده کلی، مفاهیم و ابزارهای تحلیل تکنیکال بهنسبت سادهاند و تقریبا هر کسی که به عالم معاملهگری علاقهمند باشد میتواند با صرف مدتزمانی کوتاه، در این زمینه به دانش و مهارت کافی دست پیدا کند.
توجه: فرایند تحلیل با فرایند معامله بسیار متفاوت است. ممکن است شخصی بهسرعت به ابزارهای تکنیکال مسلط شود و بتواند بهخوبی استراتژیهای معاملاتی را توضیح بدهد، اما نتواند معاملات خوبی در بازار سرمایه داشته باشد. معاملهگری مهارتی است که فقط از راه کسب مهارت تحلیل تکنیکال به دست نمیآید.
تعیین محدودههای مناسب برای خریدوفروش: استراتژیهای معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال طراحی میشوند، از آنجا که به مفهوم ریسک به ریوارد (یا نسبت ریسک به بازده انتظاری) توجه دقیق دارند، میتوانند محدودههای مناسب قیمتی برای تحلیلهای تکنیکال خرید یا فروش یک سهم را بهدقت مشخص کنند.
سرعت بالا در فرایند تحلیل: تحلیلگران تکنیکال توجهی به اخبار و وضعیت بنیادی سهام شرکت ندارند و فقط روی نمودار قیمت تمرکز میکنند. در حال حاضر نرمافزارها و سایتهای متعددی وجود دارد که روند تاریخی قیمت سهام را بهراحتی در اختیار تحلیلگران قرار میدهند و ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال را در اختیارشان میگذارند. همین موضوع باعث میشود تحلیلگران تکنیکال بتوانند با صرف کمترین زمان ممکن روند قیمت سهام مورد نظرشان را تحلیل کنند.
هنگامی که سناریو تحلیلی معاملهگر درست از آب در نمیآید (معاملهگر احتمال میدهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمیدهد و قیمت شروع به نزول میکند)، معاملهگر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدودهای است که مشخص میکند تحلیلگر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معاملهگر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، تحلیلهای تکنیکال به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد
معایب تحلیل تکنیکال
عدم توجه به ارزش ذاتی: بسیاری اوقات آنچه که توجه خریداران را به سهام یک شرکت جلب میکند ارزش ذاتی آن شرکت است، ولی تحلیل تکنیکال هیچ توجهی به این موضوع ندارد. در واقع ممکن است سهام شرکتی مدتها بالاتر از ارزش ذاتی خود معامله شود، ولی از نظر تحلیل تکنیکال، قیمت سهام آن شرکت مناسب خرید تشخیص داده شود. در چنین حالتی، خرید سهام آن شرکت ممکن است ریسک بالایی داشته باشد و احتمال افت قیمت تحلیلهای تکنیکال بسیار زیاد باشد.
بیتوجهی به مفهوم سرمایهگذاری: معاملهگرانی که صرفا به روشهای تکنیکال تکیه دارند، شاید هیچ توجهی به مفهوم سرمایهگذاری و سهامداری نداشته باشند. سرمایهگذاران بلندمدت در تلاشند سراغ شرکتهایی بروند که در طول زمان، ارزش ذاتیشان بالا میرود و در نتیجه قیمت سهامشان هم در بازار افزایش مییابد. این سرمایهگذاران توجهی به نوسانهای کوتاهمدت بازار سهام ندارند و سعی میکنند در بازههای زمانی بلندمدت سودهای دلچسب کسب کنند. مشخص است که این سرمایهگذاران از آنجا که میدانند روی چه کسبوکاری سرمایهگذاری کردهاند، استرس و نگرانی از آینده سهامشان ندارند. اما تحلیلگران تکنیکال ممکن است بیش از اندازه روی تحرکات کوتاهمدت قیمت توجه کنند و از توجه به تصویر کلی غافل شوند. طبیعی است که در چنین حالتی، کوچکترین نوسان بازار میتواند باعث ایجاد فشار روانی برای معاملهگر شود.
مشکل حد ضرر در بازار بورس ایران: یکی از مهمترین نکاتی که در استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر تحلیل تکنیکال در نظر گرفته میشود «حد ضرر» است. به زبان ساده، هنگامی که سناریو تحلیلی معاملهگر درست از آب در نمیآید (معاملهگر احتمال میدهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمیدهد و قیمت شروع به نزول میکند)، معاملهگر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد تحلیلهای تکنیکال ضرر محدودهای است که مشخص میکند تحلیلگر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معاملهگر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
وقتی بحث تحلیل بازارها در میان باشد، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مکتب فکریاند که به دو انتهای یک طیف تعلق دارند. از هر دوی این روشها برای تحلیل و بررسی و پیشبینی روند آینده بازارها استفاده میشود و مانند هر استراتژی سرمایهگذاری یا معاملاتی، هر دوی این روشهای تحلیلی طرفداران و مخالفان خودشان را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای برآورد ارزش ذاتی سهام یک شرکت است. تحلیل بنیادی تلاش میکند همه چیز را از اقتصاد کلان و وضعیت صنایع مختلف گرفته تا وضعیت مالی و شیوههای مدیریتی یک شرکت، به دقت بررسی کند. مطالعه دقیق مواردی از قبیل سود خالص، هزینهها، داراییها و بدهیهای یک شرکت از اجزای جداییناپذیر تحلیل بنیادی است.
در طرف دیگر طیف تحلیلگران تکنیکال نشستهاند که میگویند قیمت یک سهام و حجم معاملات آن سهام تنها ورودیهای تحلیل هستند و به اطلاعات دیگر نیازی وجود ندارد. آنها میگویند همه دادههای بنیادی در قیمت انعکاس یافته و بنابراین لازم نیست این دادهها را بررسی کنیم. تحلیلگران تکنیکال کاری به ارزش ذاتی سهام ندارند، بلکه تلاش میکنند با تحلیل نمودار قیمت سهام و شناسایی الگوها و روندها، تخمین بزنند که قیمت سهام در آینده چه تغییراتی خواهد داشت.
نکته: بیشتر ابزارهای تحلیل تکنیکال را میتوان برای هر چیزی که در هر بازاری معامله میشود به کار برد. از قیمت طلا و دلار در بازار ایران گرفته تا قیمت سهام و اختیار فروش و نرخ برابری ارزها در بازار فارکس و قیمت رمزارزها. میشود گفت به همین دلیل است که بسیاری از تازهکارها اول از همه سراغ این روش تحلیلی میروند؛ روش تحلیلی که از ابزارهای آن میشود در بازارهای مختلف استفاده کرد. اما معاملهگران و سرمایهگذاران حرفهای بهندرت خودشان را به تحلیل تکنیکال محدود میکنند و تلاششان این است که این روش تحلیلی را در کنار روشهای دیگر به کار بگیرند.
تحلیل تکنیکال رمزارز آواکس ۱۷ مهرماه ۱۴۰۱+ نمودار و قیمت AVAX
حجم مبادلات روزانه این رمزارز ۸۸.۴۲ میلیون دلار است و قیمت آن در ۲۴ ساعت اخیر ۰.۱۸ درصد کاهش یافته است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، آوالانچ با نماد اختصاری AVAX با ارزش بازار حدود ۴.۹۹ میلیارد دلار، در رتبه ۱۶ بازار قرار داشته و سهم ۰.۵۰ درصدی از کل بازار را در اختیار دارد. هر واحد از آوالانچ در این لحظه با قیمت ۱۶.۸۵ دلار، با احتساب نرخ تتر ۳۳,۰۰۳ تومان معادل ۵۵۶,۳۱۶ تومان معامله میشود و حجم مبادلات روزانه آن ۸۸.۴۲ میلیون دلار است. قیمت در ۲۴ ساعت اخیر ۰.۱۸ درصد کاهش یافته است در آخرین تحلیل انجام شده مشاهده شده است که قیمت به محدوده سقف کانال نزدیک شده است که احتمال ریزش قیمتی در آن وجود دارد.
تحلیل تکنیکال آوالانچ
حمایت: محدوده ۱۴ دلار ۲۲ سنت و خط میانی کانال نزولی.
مقاومت: ۲۱ دلار، سقف نزولی کانال و محدوده ۲۶ دلار.
پیش بینی: به نظر میرسد که روند قیمتی نتواند از محدوده سقف کانال عبور کند و در صورتی که بتواند عبور کند به محدوده مقاومتی ۲۱ دلار میرسد که مجدد احتمال ریزش قیمتی وجود دارد در حال حاضر در مورد این رمزارز احتمال ریزش قیمتی وجود دارد.
تحلیل تکنیکال صنعت لاستیک در بورس / شاخص لاستیک بالا می رود؟
به بهانه عرضه تایر در بورس کالای ایران در یکی دو جلسه اخیر، به بررسی شاخص این صنعت از منظر تکنیکالی پرداختهایم.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، در صنعت لاستیک با توجه به اینکه بخش مهمی ازمواد اولیه اساسی شرکتها از طریق شرکتهای پتروشیمی تأمین میشود نحوه سیاستگذاری و مکانیزم تعیین قیمت آن مبتنی بر بورس کالا است.
تصمیمهای اقتصادی برای تعیین قیمت تایر توسط سازمان حمایت از حقوق مصرف کننده یا تصمیمات وزارت صنعت، معدن و تجارت در مورد تعرفهی تایر، تصمیمات اتخاذ شده در خصوص گروه ارزی مواد اولیه تایر دروزارت صمت، تغییرات قیمت ارز رسمی و نرخ ارز توافقی صادراتی و میزان تخصیص آن، نحوهی کنترل مرزها و گمرک برای جلوگیری از قاچاق، تعامل با کشورهای خارجی و توسعه اقتصادی کشور و به تبع آن توسعه حمل و نقل و درآمد مردم و نیز افزایش ترانزیت و صادرات کشوراز عوامل مؤثر بر صنعت تایر در سطح داخلی هستند.
در جدیدترین اطلاعیههای منتشر شده در وب سایت بورس کالای ایران شرکت صنایع لاستیک یزد نزدیک به 14 هزار و 630 تن لاستیک را در بورس کالا عرضه میکند. همچنین شرکتهای گروه صنعتی بازار با 5 هزار تن، گروه صنعتی بازر کردستان با 5 هزار و 877 تن از دیگر شرکتهایی بودند که اطلاعیه پذیرش محصولاتشان در وب سایت بورس کالا قرار گرفت.
اما از منظر تکنیکالی وقتی به شاخص لاستیک در بازار سرمایه نگاه میکنیم این شاخص از مرداد ماه سال 1399 تا به امروز بیش از 60 درصد افت را تجربه کرده است و علاوه بر مشکلات ذکر شده فوق به جهت تهیه مواد اولیه و همچنین مشکلات بهای تمام شده با افت و خروج حقیقی ها از این صنعت در طی این سالها روبرو شدهایم .
حالا به نظر میرسد شاخص صنعت لاستیک ایران به بهانه ورود محصولات به بورس کالا تصمیم دارد که از میانگین 55 روزه خود به بالا حرکت کند. این در حالی است که میانگین 200 روزه که برای خیلی از اهالی بازار از درجه اهمیت بالایی برخوردار است در نزدیکی همین محدوده قیمتی حال حاضر شاخص است و عبور از میانگین 55 روزه میتواند نور تازهای برای عبور از میانگین 200 روزه باشد.
اما در صورتی که با عدم استقبال خریداران مواجه شود و فروشندگان همچنان در این محدوده ها قدرت نمایی کنند شاخص این صنعت ممکن است سطح حمایتی را که در بهمن 1400 برای خود ایجاد کرده است را از دست بدهد.
این سطح در مرداد ماه امسال نیز باردیگر قدرت حمایتی خود را به بازار نشان داد تا نگذارد شاخص لاستیک بیشتر از این شاهد افت باشد .
این شاخص آخرین باری که به این سطح واکنش مثبت نشان داد مربوط به اواسط مهر ماه سال جاری است که چند روزی بیشتر از آن نمیگذرد. با توجه به سطوح حمایتی ایجاد شده برای این شاخص، ممکن است بازار به این صنعت توجه ویژه ای داشته باشد. همچنین وجود واگرایی در اندیکاتور RSI میتواند روی این حمایت صحه بگذارد تا شاخص لاستیک به سمت اهداف بالاتری حرکت کند.
دیدگاه شما