پدر تحلیل تکنیکال و تئوری چارلز داو
ریشه علم تحلیل تکنیکال متعلق به صدها سال پیش می باشد و طبق بعضی از منابع تاریخی به نظر می رسد که علم تحلیل تکنیکال در قرن ۱۸ برای نخستین بار در ژاپن و توسط یک تاجر برنج به نام Homma Munehisa پدید امده است سپس در قرن ۱۹ در آمریکا “چارلز داو” در این زمینه شروع به فعالیت نمود و در حال حاضر او را پدر علم تحلیل تکنیکال نوین می دانند.تئوری داو یک چارچوب و یک سری مفاهیم در تحلیل تکنیکال است که از نوشتههای چارلز داو در مورد تئوریهای بازار برگرفته شده است. چارلز داو موسس و ویرایشگر «والاستریت ژورنال» بود. او به عنوان بخشی از شرکت کمک کرد که اولین شاخص سهام بورس با نام شاخص حمل و نقل Dow Jones (DJT) را بسازند و بعد از آن نیز شاخص دیگری با نام میانگین صنعتی Dow Jones (DJIA) را تولید کردند.داو هرگز تئوریهای خود را به صورت نوشته درنیاورد و هرگز از آنها به عنوان تئوری یاد نکرد؛ اما بسیاری از افراد از سرمقالههای او در وال استریت ژورنال بهره بردند.بعد از مرگ او یکی از دیگر نویسندگان وال استریت ژورنال با نام «ویلیام همیلتون» افکار و مقالههای او را در کنار هم جمعآوری کرده و چیزی را به وجود آورد که امروزه با نام تئوری داو میشناسیم.
شش بخش اصلی نظریه داو
۱- همه چیز در قیمت نهفته است:
نظریه داو برپایه فرضیه بازارهای کارآ (EMH) عمل می کند ، که می گوید قیمت یک دارایی شامل تمام اطلاعات موجود است (فراچارت: همه اطلاعات در قیمت نهفته است). به عبارت دیگر ، این رویکرد ضد نظریه مالی رفتاری است. درآمد بالقوه ، مزیت رقابتی ، شایستگی مدیریتی , … همه این عوامل و موارد دیگر در بازار قیمت گذاری شده و چکیده آن در قیمت ظهور می کند. حتی اگر افراد تمام این عوامل یا این جزئیات را نشناسند. در بیان دقیق تر این نظریه ، حتی رویدادهای آینده نیز در غالب ریسک موجود بیان شده و شناخته میشوند.
2- سه نوع علم تحلیل تكنیكال روند اصلی در بازار وجود دارد:
روندهای اصلی: بازارها روندهای اصلی را تجربه می کنند که یک سال یا بیشتر طول می کشد ، مانند بازار گاوی یا خرسی. در روندهای گسترده تر .
روند های ثانویه: آنها روندهای ثانویه را نیز تجربه می کنند ، که اغلب بلعکس روند اصلی کار می کنند ، مانند عقب نشینی در بازار گاوی یا یک رالی افزایشی در بازار خرسی. این روند ثانویه از سه هفته تا سه ماه ادامه دارد.
روند های جزئی: سرانجام ، روندهای جزئی (نوسانات کم) وجود دارد که کمتر از سه هفته طول میکشد ، که اکثرا سر و صدای زیادی دارند.
3- روندهای اصلی دارای سه مرحله هستند:
طبق تئوری داو ، روند اصلی از سه مرحله تشکیل شده است. که در یک بازار گاوی مراحل آنرا برای شما تشریح می کنیم:
انباشت:
با لغاتی چون تراکم یا تمرکز یا جمع آوری هم معرفی می شود. و به مرحله آغازین شکل گیری روند گفته می شود. جایی که مردم عوام هنوز به دیده شک به تغییر جهت قیمت ها نگاه می کنند در این مرحله افراد تیز بین یا کسانی که از اخبار و رانت های پشت پرده اطلاع دارند اقدام به خرید و جمع آوری سهام های خود می کنند. اگر با امواج الیوت بخواهیم به داستان نگاه کنیم همان موج یک الیوت است که روند در حال شکل گیری می باشد.
حرکت بزرگ:
قیمت ها سریع رشد می کنند و اخبار مثبت بیشتر نمایان می شود و سرمایه گذاران بیشتری اقدام به خرید می کنند.
توزیع:
از واژه تخلیه هم استفاده می شود، در این بخش از روند اخبار مثبت به اوج خود می رسند و رسانه ها و روزنامه ها دائم از بهبود اوضاع اقتصادی صحبت می کنند در این حالت همراهی عوام بیشتر به چشم می خورد. و قیمت ها باز هم بالا تر می روند از لحاظ امواج الیوتی اکنون در موج پنج هستیم یعنی در انتهای سیکل حرکتی قیمت ها. افراد تیزبنی که در مرحله انباشت و در زمانی که همه ناامید بودند اقدام به خرید کرده بودند اکنون کم کم خرید های خود را نقد می کنند و از بازار خارج می شوند پس مرحله توزیع با تخلیه سهام های بزرگان بازار همراه هست.
4- شاخص ها باید یکدیگر را تأیید کنند:
برای ایجاد یک روند ، شاخص های فرض شده داو یا میانگین های بازار باید یکدیگر را تأیید کنند. این بدان معنی است که سیگنالهایی که در یک شاخص رخ می دهند باید با سیگنالها در شاخص های دیگر مطابقت داشته باشند. اگر یک شاخص ، مانند میانگین صنعتی داو جونز ، روند صعودی اولیه جدید را تأیید کند ، اما شاخص دیگر در روند نزولی اولیه قرار دارد ، معامله گران نباید تصور کنند که روند جدیدی آغاز شده است.داو از دو شاخصی که او و شرکایش اختراع کرده اند استفاده میکرد. شاخص صنعتی داو جونز (DJIA) و شاخص حمل و نقل داو جونز (DJTA) .با استفاده از این فرض که اگر شرایط تجارت در عمل سالم باشد ، با افزایش DJIA میانگین صنعتی داو جونز علم تحلیل تكنیكال و افزایش شاخص های صنعت باعث خواهد شد میزان حمل نقل بار در صنایع افزایش یابد وراهآهن از جابجایی باری که این فعالیت تجاری مورد نیاز دارد سود خواهد برد که باعث افزایش شاخص حمل و نقل داو جونز خواهد شد. اگر شاخص صنعتی داو جونزدر حال افزایش بود اما شاخص راه آهن ثابت بود ، احتمالاً روند پایدار نخواهد بود. این بدان معنا است که : اگر راه آهن سودآور باشد اما بازار در حال رکود باشد ، روند مشخصی در بازار وجود ندارد.
5- حجم باید روند را تأیید کند:
اگر قیمت در جهت روند اصلی حرکت افزایش یابد حجم نیز باید مطابق حرکت روند اصلی افزایش یابد و اگر حجم در آن کاهش یابد ، حجم کم نشانگر ضعف در روند است. به عنوان مثال ، در بازار گاوی ، با بالا رفتن قیمت ، باید حجم آن نیز افزایش یابد.
۶- روندها تا زمانی که واژگونی واضح رخ ندهد ادامه دارد:
وارونگی در روندهای اولیه با روند ثانویه اشتباه گرفته می شود. تعیین اینکه آیا صعود در بازار خرسی تغیییر روند است یا یک اصلاح (روند ثانویه) کار بسیار سختی است . تئوری داو از احتیاط حمایت می کند و اصرار دارد که یک وارونگی احتمالی تا زمانی که تأیید نشود را نباید پذیرفت.به زبان دیگر روند ها علاقه دارند مسیر حرکتی خود را حفظ کنند مگر اینکه موانعی بر سر این حرکت ایجاد شود.
تحلیل تکنیکال بورس
تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی روشی برای پیشبینی قیمتها در بازار از طریق مطالعه وضعیت گذشته بازار است. در این تحلیل، از طریق بررسی تغییرات و نوسانهای قیمتها و حجم معاملات و عرضه و تقاضا میتوان وضعیت قیمتها را در آینده پیشبینی نمود. با توجه به نیاز مبرم معاملهگران و سرمایهگذاران بازار بورس به آموزش و فراگیری تحلیل بنیادی و تکنیکال و انجام معاملات با پشتوانه تحلیل معتبر و همچنین شرایط فعلی بازار بورس که قطعاً برای جلوگیری از ضرر و کسب سود دلخواه به تحلیل و دانستن فنون معاملهگری نیاز است.
مدت دوره :
- کسب دانش و مهارت لازم برای تحلیلگری در بازار سرمایه.
- کسب دانش و مهارت لازم برای معاملهگری در بازار سرمایه.
- کسب دانش و مهارت لازم برای ارائه مشاوره سرمایهگذاری در بازار سرمایه.
توانایی فراگیران در پایان دوره:
- بازار بورس و اوراق بهادار را بشناسند و بکارببرند.
- انواع بورس، بازارها، بازار سرمایه، مؤلفههای اصلی بورس، انواع ارزش سهام و شاخصها را بشناسند و بکار ببرند.
- راههای ورود به بورس، مراحل انجام معاملات در بورس و راههای شناسایی سود در بورس اوراق بهادار را بشناسند و بکار ببرند.
- مزایای بورس اوراق بهادار را از ابعاد مختلف بشناسند و بکار ببرند.
- به عنوان مشاور سرمایهگذاری در بورس، تحلیلگر بازار سرمایه، و معاملهگر در بازار سرمایه فعالیت نمایند.
موضوع: تحلیل تکنیکال; علم یا توهم؟
تحلیل تکنیکال; علم یا توهم؟کانون بورس
درمقاله قبلی به این سوال پاسخ دادیم که تحلیل تکنیکال چیست؟ حال به نظرتان آیا تحلیل تکنیکال علم است یا توهم؟ به نظر می آید این موضوع که هرکسی تفسیر خاص خودش را از نمودارها دارد (خودتفسیرگری) ذهن افراد زیادی را به خود مشغول کرده است و اغلب نیز شنیده می شود. به طور حتم این سوالی قابل تامل است اما کمتر از آنچه به نظر می رسد اهمیت دارد. شاید بهترین راه برای پاسخ دادن به چنین سوالی مراجعه به یکی از متونی باشد که شدیدا افرادی که در معاملاتشان از نمودارها استفاده علم تحلیل تكنیكال می کند را زیر سوال می برد.
الف) استفاده از الگوهای نموداری روزبه روز گسترش می یابد و عموم مردم علاقه مند به استفاده از آنها می شوند و از قوانین این چارت ها برای خرید و فروش استفاده می کنند و این خودتفسیرگری باعث می شود که موج هایی از خرید و فروشدر قسمت هایی از بازار مشاهده شود. به طوری که همه باهم چیزی را می خرند و باعث افزایش قیمت آن می شوند و همه با فروش همزمان چیزی، باعث کاهش قیمت آن می شوند.
ب) قسمت دیگری از همان متن می گوید الگوهای نموداری اکثرا حاصل فعالیت های ذهنی و توهمات می باشند. هنوز هیچ مطالعه ریاضی نتوانسته یکی از آن ها را تایید کند. آن ها بی تعارف فقط در مغز خریدار و فروشنده سهم وجود دارند.
این دو انتقاد در برابر یکدیگر قراردارند به طوری که یکی دیگری را نقض می کند و ما نمی توانیم علم تحلیل تكنیكال همزمان هردوی آن ها را بپذیریم. اگر الگوهای نموداری ((تماما ذهنیت و توهمات)) و ((تنها در مغز خریدار و فروشنده سهم)) هستند پس عاقلانه نیست که بگوییم افراد زیادی در زمان مشخص به یک چیز نگاه می کنند و همه به اشتباه به سمت یک توهم می روند و سپس موج علم تحلیل تكنیكال ایجاد می کنند!
واضح است که هردوی این انتقادات نمی توانند همزمان مطرح شوند به این صورت که نمودارها هم قابل تشخیص و واضح باشند که همه همزمان یک چیز را ببینند و همزمان با هم عمل کنند (که به معنی این است که الگوهای قیمت غیرقابل تفسیر هستند) از طرفی دیگر بگوییم که خواندن و نوشتن و تفسیرچارتها و نمودارها تماما ذهنیت و توهمات است.
شاید حقیقت این است که تفسیر نمودارها کاملا یک فعالیت ذهنی است. خواندن یک نمودار یک هنر است. (ممکن است واژه مهارت این مهم را بهتر بیان کند) الگوهای نمودارها به ندرت آنقدر واضح هستند که همه تحلیل گران تکنیکال با تجربه یک پیش بینی از آنها را ارائه بدهند. همواره جایی برای شک کردن وجود دارد. در تحلیل تکنیکال خیلی از فاکتورها هستند که گاهی مقابل یکدیگر قرار می گیرند و یکدیگر را رد می کنند.
حتی اگر همزمان تمام تحلیل گران تکنیکال بر یک باور باشند و یک پیش بینی را ارائه دهند دلیل آن نمی شود که همه همزمان و در یک جهت وارد بازار شوند. برخی تلاش می کنند که حتی نسبت به اخطارهای خرید و فروش پیش دستی کنند و زودتر به بازار وارد شوند. برخی دیگر ممکن است منتظر انفجار قیمت علم تحلیل تكنیكال می مانند و از طریق نوسان نماها (اسیلاتورها) اطمینان بیشتری کسب کنند. برخی ممکن است منتظر بمانند تا انفجار با مانعی روبه رو شود و بعد از آن که آن مانع مرتفع شد وارد بازار شوند و برخی از خریداران ممکن است مبارزه طلب باشند و برخی دیگر محافظه کار.
ممکن است افرادی خیلی قبل از پایان نوسان از آن خارج شوند برخی دیگر ممکن است تا حد قیمت مشخصی صبر کنند. استراتژی کلی برخی از معامله گران بلند مدت است و برخی دیگر ممکن است کوتاه مدت و حتی میان روزی کار کنند. بنابراین واضح است که امکان اینکه تمام علم تحلیل تكنیكال تحلیل گران تکنیکال در یک لحظه و یک زمان وارد بازار شوند و از خود عکس العمل های مشابهی را نشان دهند عملا مردود است.
اگر زمانی خودتفسیرگری به یک دغدغه عام تبدیل شد شاید بهتر باشد آن را ((درست بینی ذاتی)) بنامیم. به معنای دیگر زمانی می رسد که معامله گران با اتکای زیاد و تمرکز بالایشان بر نمودارها بازار را متاثر و منحرف کنند. اینجاست که معامله گر به بررسی اتفاقی که افتاده می پردازد و ممکن است استفاده از نمودارها را متوقف سازد و تاکتیک های خرید و فروشش را با بازار هماهنگ کند. مثلا ممکن است پیش از ازدحام در خرید و فروش عمل کند و یا خیلی پس از آن منتظر فرصت مناسب بماند. پس اگر این توهمات ذهنی به قولی در شروع روندها باعث مشکل شوند بعد از زمانی خود به خود اصلاح می شوند.
فلسفه سرمایهگذاری چارچوب عملکردی و مبانی تصمیمگیریهای سرمایهگذار را تعیین میکند. برخی از سرمایهگذاران در ایران و جهان، رویکرد «تکنیکال» را قطبنمای خود در بازارهای سرمایهپذیر قرار دادهاند. اما امروز کارآیی این رویکرد -به ویژه در بازار سهام- به چالش کشیده شده است. مقاله حاضر، پیرامون سوالهایی است که تحلیل تکنیکال با آن مواجه است.
مقصود از تحلیل تکنیکال یا نمودارگرایی (chartism)، باور به امکانِ پیشبینی حرکت آتی قیمتها، بر مبنای حرکت آنها در گذشته است. به بیان دیگر، پیشبینی «طرف راست» و خالیِ نمودارِ قیمت، بر اساس «طرف چپ» آن، که حاوی تاریخچهای از حرکت قیمتی آن مورد سرمایهگذاری (ارز، طلا، سهم و ..) است.
تلاش برای پیشبینی روندهای قیمتی با مطالعه نمودارها، یک تکنیک متداول سرمایهگذاری است. در واقع، تحلیل تکنیکال شاید معمولترین شکلِ انتخاب سهام باشد. به دلیل اینکه هر فرد بدون نیاز به آموزش زیاد، میتواند آن را فرا بگیرد و انجامش دهد.
برای بسیاری از سرمایهگذاران، تحلیل تکنیکال چیزی فراتر از صرفِ پیشبینی آینده بر اساس روندهاست. پیروان متعصبترِ این روش، تلاش میکنند فرصتهای معاملاتی را با استفاده از ابزارهایی مثل میانگین متحرک، قدرت نسبی، خطوط حمایت و مقاومت و الگوهایی مانند سر و شانه -و فهرستی طولانی از دیگر الگوهای ساخته شده- شناسایی کنند.
تحلیل تکنیکال، میان سرمایهگذاران حقیقی محبوبتر است. اما آیا این نگاه، آنها را به تصمیمهای خرید و فروش درست هدایت میکند؟ پاسخ این سوال آسان نیست.
در ادبیات مسلطی که میان چارتیستها جریان دارد، کارآیی واقعی اساسا نادیده گرفته میشود. در عوض، روی اثربخشی نظریههای درونی تکنیکال در دورههای منتخب زمانی که طبق این الگوها سودهای غیرمتعارف کسب شده، تمرکز میکند.
یکی از اولین پژوهشهایی که تلاش کرد دادههای مرتبط با تحلیل تکنیکال را بررسی کند، پژوهشی بود که در سال ۱۹۸۰ انجام شد. این دادهها مربوط به معاملات سرمایهگذارانی بود که از تحلیل تکنیکال استفاده میکردند. سه پژوهشگر در مقالهای با عنوان «طراحی سبد و کارآیی سبد: سرمایهگذار حقیقی» دادههای معامله سهام را برای تعداد زیادی از سرمایهگذاران طی سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۰ بررسی کردند. یافتههای آنها از این حکایت داشت که تحلیل تکنیکال کارآیی سبد سهام را برای سرمایهگذاران حقیقی، شدیدا تنزل میدهد. همچنین در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی سایت اینوست یار ، به مفاهیم اشاره شده است و برخی از مقایسه های تئوری و تجربی محققان به چالش کشیده شده است.
در سلسله تحقیقاتی که بِرَد باربر (Brad Barber) و ترنس اُدین (Terrance Odean) از دانشگاه برکلی، اواخر دهه ۹۰ میلادی آغاز کردند، میزان کارآیی واقعی برای هزاران سرمایهگذار حقیقی که با حساب خودشان معامله میکردند، مستند شد. نتایج این تحقیقات در قالب چندین مقاله ارائه شده است. آنها دریافتند کسانی که بیشتر معامله میکنند، از کسانی که کمتر معامله میکنند، کارآیی پایینتری دارند. و اغلب کسانی که در مطالعه باربر و اودین بیشتر معامله میکردند، معاملهگران تکنیکال بودند.
اخیرا دو محقق از هلند، مقالهای منتشر کردند که به طور خاص، نتایج سرمایهگذارانی را علم تحلیل تكنیكال بررسی کرده که با تکیه بر تحلیل تکنیکال معامله میکنند. در این مقاله، آروید هافمن (Arvid Hoffmannn) از دانشگاه ماستریخت و هِرْش شِفرین (Hersh Shefrin) از دانشگاه سانتا کلارا، دادههای مربوط به معامله سرمایهگذاران هلندی را برای دوره زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ بررسی کردند. این سرمایهگذاران هم بر مبنای تحلیل تکنیکال فعالیت میکردند.
سال ۲۰۰۶ یک شرکت کارگزاری ریز اطلاعاتی که در اختیار داشت را به این دو پژوهشگر ارائه کرده بود. این اطلاعات شامل همه تراکنشهای معاملاتی برای معلملهگران و یک سوال کلیدی از آنان بود. اینکه کدام استراتژی را به عنوان مبنا در تصمیمگیریهای خود استفاده میکنند. و «تحلیل تکنیکال» یکی از گزینههایی بود که میتوانستند انتخاب کنند.
۳۲ درصد از این سرمایهگذاران گفته بودند از تحلیل تکنیکال به صورت انحصاری یا در تلفیق با تحلیل بنیادی،استفاده میکنند. هافمن و شفرین موفق شدند اطلاعات حساب ۵۵۰۰ نفر را با روشهای آماری دقیق، آنالیز کنند.
در نهایت، نتایج این بررسی آماری نشان داد که سرمایهگذاران حقیقی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، نسبت به کسانی که از این روش استفاده نمیکنند، بهطرز نامتناسبی به روندهای کوتاهمدت تمایل دارند، نرخ بالای جابجایی سهام در سبد خود را تجربه میکنند، و در مجموع، بازده پایینتری کسب میکنند.
همچنین، هافمن و شفرین دریافتند که هفتاد درصد از عدم کارآیی این سرمایهگذاران، حاصل از تصمیمات غلط آنها درباره انتخاب سهم و ۳۰ درصد آن ناشی از هزینههای بالای مبادله (کارمزد و مالیات و …) است.
اغلب سرمایهگذاران –لااقل در مقطعی از فعالیت خود- درگیرِ تحلیل تکنیکال و پیشگوییهای نموداری بودهاند. تحلیل تکنیکال خودش را چون نقشه گنجی نشان میدهد، که راههای میانبُر و آسانی برای رسیدن به صندوقچههای طلا در خود نهفته دارد.
جالب است بدانید، حتی وارن بافت هم اذعان کرده که سالهایی از زندگی کاریاش را صرفِ مسلط شدن به تحلیل تکنیکال کرده است. اما علیرغم همه ادعاهایی که در دل تحلیل تکنیکال وجود دارد، نمودارگرایی از سودآوری میکاهد. سال ۲۰۰۵ وارن بافت در دانشگاه وندربیلت (Vanderbilt University) درباره این دوگانگی در ادعا و نتیجه، به شوخی گفت: «من وقتی فهمیدم تحلیل تکنیکال کار نمیکند که نمودار را زیرورو کردم، اما باز به جواب متفاوتی نرسیدم»
جادویی در اعداد وجود ندارد
بخشی از مکتب تحلیل تکنیکال به موضوع اعداد فیبوناچی تعلق دارد. اعداد فیبوناچی دنبالهای از عددهای صحیح هستند. این دنباله اولین بار توسط لئوناردو فیبوناچی، ریاضیدان ایتالیایی قرن سیزدهم معرفی شد. سلسله اعداد فیبوناچی با ۰ و ۱ شروع میشود. و اعداد بعدی، حاصل جمع دو عدد قبلی خودشان هستند. بخش آغازین این دنباله از اعداد زیر تشکیل شده است:
… ، ۳۴ ، ۲۱ ، ۱۳ ، ۸ ، ۵ ، ۳ ، ۲ ، ۱ ، ۱ ، ۰
هرچه این دنباله را بیشتر ادامه دهیم، نسبت دو عدد متوالی به ۱٫۶۱۸ میل می کند. این عدد به نام نسبت طلایی در طراحی و معماری علم تحلیل تكنیكال شناخته میشود. نسبتی که میگویند در رشد گیاهان و اندام جانداران مستتر است.
تحلیگران تکنیکال میگویند اگر این عدد در طبیعت کار میکند، چرا در بازارهای مالی کار نکند؟ برخی معاملهگران معتقدند، وقتی بازار به ۶۱٫۸% پایینتر از حد بالای گذشته خود (یا ۶۱٫۸% بالاتر از حد پایین گذشته خود) میرسند، روند خود را تغییر میدهد.
گفتیم که تحلیلگران تکنیکال بر این باورند، که حرکتهای آینده قیمت را میتوان با مطالعه قیمتهای گذشته پیشگویی کرد. برخی از آنها از الگوها ( مانند سر و شانه، مثلث متقارن و …) استفاده میکنند. گروه دیگر، نشانگرهایی -که در ادبیات تکنیکال به دو دسته اندیکاتورها و اسیلاتورها تقسیم میشوند- مثل میانگین متحرک را بررسی میکنند. و برخی از آنها معتقدند بازار روی موجهای ازپیشتعیینشده حرکت میکند. طرفداران فیبوناچی جزء گروه سوماند.
در پژوهشی که توسط پروفسور روی بَچِلور (Roy Batchelor) ریچارد رَمیار (Richard Ramyar) صورت گرفته، شواهدی در تایید کارکرد اعداد فیبوناچی در بازار سهام آمریکا پیدا نشده است. به عنوان مثال، آنها شاخصهایی مانند DJIA را طی سالهای ۱۹۱۴-۲۰۰۲ بررسی کردند و هیچ نشانهای از معکوس شدن روند در سطوح ۶۱٫۸% -یا هر سطح پیشبینی شده دیگری- نیافتند.
جالب است بدانید، پژوهشهایی که نتایج واقعی تحلیل تکنیکال را بررسی میکنند، معدودند. یکی از دلایل سختی کار در بررسی آماری تحلیل تکنیکال، ابهام در متدولوژی و عدم شفافیت قواعد است. در واقع، دنباله فیبوناچی یکی از معدود سازوکارهای درون تحلیل تکنیکال است، که تن به آزمون میدهد. پروفسور بچلور مینویسد «ریشه مسئله در این است که تحلیل تکنیکال، از مشخص کردن قواعد و ارائه گزارش در یک روش قابل قبول علمی، سر باز میزند. اغلب، به قدری این قواعد مبهم و پیچیدهاند که آزمون را ناممکن میسازند.»
اگر نظریه بازار کارا درست باشد، اساسا تحلیل تکنیکال نباید کار کند. به دلیل اینکه همه اطلاعات -از جمله حرکتهای قیمتی در گذشته- در قیمت فعلی منعکس هستند. یعنی همه تاثیر خود را در وضعیت فعلی قیمت، تخلیه کردهاند، و چیزی برای پیشبینی آینده در خود ندارند.
تحلیلگران تکنیکال یک خطای شناختی مهم مرتکب میشوند. آنها با در دست داشتن الگوهای خود به انبار دادههای موجود در بازار وارد میشوند و به دنبال شواهدی بر تایید الگوی خود میگردند. با توجه به انبوهیِ دادههای موجود، پُرواضح است که اغلب، شواهدی دال بر تایید الگوهای ازپیشتعریفشده پیدا میکنند. در حالی که خواسته یا ناخواسته، از کنار حجم قابل توجهی از دادههایی که خارج از الگوهای آنهاست، بیتوجه عبور میکنند.
تحلیلگران تکنیکال یا چارتیستها، بیش از گذشته باید در باب کارآیی و ریشههای علمی نظریات خود بیاندیشند. پافشاری بر متدهای نادرست، سرمایه را در معرض ریسک بالاتری قرار خواهد داد. در این میان، بیشترین ریسک متوجه افرادی میشود که منحصرا این روش را برای مبادلات خود برگزیدهاند. به نظر میرسد، تلفیق این روش با دیگر رویکردهای تحلیلی، هوشمندانهتر و امنتر باشد.
راهنمای گام به گام تحلیل تکنیکال و معرفی 7 روش کسب درآمد پایدار از آن
کاربران عزیز برای استفاده از آموزش های تصویری و دریافت سیگنال ها و تحلیل های رایگان ارز دیجیتال می توانید عضو کانال تلگرامی سایت هوش فعال شوید برای عضویت کلیک نمایید.
تحلیل تکنیکال چیست ؟
- در بازارهای مالی برای تحلیل و پیش بینی قیمت سهام،جفت ارزهای،ارز دیجیتال و سایر اوراق بهادار از دو روش کلی استفاده می کنند، که در ادامه به توضیح و تفاوت آنها می پردازیم.
- تحلیل تکنیکال :یکی از روش های رایج و پرطرفدار در تحلیل سهام و.. می باشد که در این نوع تحلیل با استفاده از داده های گذشته معاملات از جمله قیمت و حجم و با استفاده از روشهای محاسباتی مختلف به پیش بینی ادامه روند قیمت می پردازند.
- تحلیل بنیادی :به این نوع تحلیل که به تحلیل فاندامنتال نیز معروف است در واقع تحلیلگر به بررسی و تحلیل عوامل اصلی وموثر در قیت می پردازد و اینگونه تشخیص می دهد که روند قیمت این نماد یا اوراق مورد نظر در آینده چگونه خواهد بود.
- تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی :در تحلیل تکنیکال تحلیلگر با ارزش ذاتی اوراق یا سهام مورد نظر کاری ندارد و فقط با استفاده از ابزارهای مختلف تکنیکال به پیش بینی روند قیمتی می پردازد ولی در تحلیل بنیادی، تحلیلگر با بررسی عوامل بنیادی، ارزش ذاتی سهام یا اوراق را بدست می آورد و قیمت را در آینده پیش بینی می کند.
چگونه تحلیل تکنیکال را بیاموزیم؟
- امروزه کسب علم بسیار آسان و ارزان و در دسترس گشته است. برای یادگیری تحلیل تکنیکال فقط لازم است کلمهآموزش تحلیل تکنیکال را در گوگلجستجو کنید تا فیلم ها و متن های مختلفی را به رایگان مشاهده کنید .یکی از سایتهایی که در حوزه آموزش آنلاین فعالیت خوبی دارد، فرادرس می باشد که در زمینه آموزش بورس و تحلیل تکنیکال به خوبی عمل کرده است.
چگونه از تحلیل تکنیکال کسب درآمد کنیم ؟
با یادگی ری تحلیل تکنیکال در حوزه های م ختلفی در بازارهای مالی می توانیم کسب درآمد کنیم و این نوع کسب درآمد در بیشتر مواقع فقط با داشتن یک لپ تاپ یا کامپیوتر امکان پذیر خواهد بود. در ادامه ما چند حوزه مختلف کسب درآمد در زمینه بازارهای مالی را معرفی و توضیح داده ایم.
- کسب درآمد از معامله گر در بازارهای مالی مختلف مانند بورس تهران،فارکس،بازرهای جهانی ، ارز دیجیتال و …
- کسب درآمد از تحلیلگری و ارائه تحلیل نمادها و سهام مختلف.
- کسب درآمد از ارائه مشاوره به شرکت های سرمایه گذاری.
- کسب درآمد از سبدگردانی.
- کسب درآمد از فروش سیگنال (خرید و فروش )در بازارهای مختلف.
- کسب درآمد از طریق آموزش تحلیل تکنیکال ومعامله گری در بازارهای مالی.
- کسب درآمد از طریق ساخت ابزارهای تحلیلی .
- کسب درآمد از طریق ساخت ربات های معامله گر.
- کسب درآمد از طریق فروش ربات های معامله گر .
- کسب درآمد از طریق آموزش ابزارهای تحلیلی .
1-کسب درآمد از معامله گری در بازارهای مالی مختلف
- اولین و مهمترین گزینه ای که افراد با یادگیری تحلیل تکنیکال به فکر آن می افتند یا اصلا تحلیل تکنیکال را برای این موضوع یاد گرفته اند، معامله گری در بازارهای مالی می باشد.
- امروزه با گسترده شدن بازارهای مالی، ما برای معامله گری و تریدمحدود به بورس تهران نیستیم و می توانیم به راحتی در بازارهای جهانی ،فارکس، ارز دیجیتال معامله و کسب سودکنیم.
2-کسب درآمد از تحلیلگری
برای این موضوع باید ابتدای آموزش تحلیل بازارهای مالی و تحلیل تکنیکال را فرا بگیرید. پس از آنکه به یک تحلیلگر ماهر تبدیل شدید، میتوانید با فروش تحلیلهای خود به دیگران کسب درآمد کنید حال شاید بگویید چگونه؟ در اینجا سه مورد را برای شما شرح میدهیم
- می توانید با ایجاد یک کانال تلگرامییا پیج اینستاگرامی به تحلیل رایگان سهام یا جفت ارزها بپردازید به مرور زمان که اعضای شما افزایش پیدا کرد و اعضا به تحلیل شما اعتماد پیدا کردند می توانید تحلیل های ویژه ای را در عنوان کانالvipبه کاربران خود بفروشید.
- می توانید در سایتهایی که تحلیلگران مختلف به ارائه تحلیل می پردازند فعالیت کنید و پس از مدتی که شناخته شدید تحلیل های ویژه خود را به فروش برسانید.
- می توانید سایتی راه اندازی کنید و تحلیل خود را در سایت ارائه کنید و پس از مدتی که روی سئو سایت (بهینه سازی سایت برای موتور جستجو)کار کردید وسایت شما در گوگل بالا آمد می توانید به مرور اشتراک تحلیل به فروش برسانید.
موارد بالا خود دارای جزئیات و نکات بسیاری می باشد که در اینجا به آنها نمی پردازیم.
3-مشاوره به شرکت های سرمایه گذاری
- اگر ما پس از مدتی تکنیکالیست وتحلیلگر ماهری شدیم، می توانیم با دریافت مجوز و گواهی تحلیل گری ازسازمان بورس به شرکتهای سرمایه گذاری در این زمینه مشاوره دهیم.
4-کسب درآمد با سبد گردانی
- وقتی که ما دارای مهارت کافی در تحلیلگری و معامله گری در بازار مالی شدیم می توانیم با کسب مجوز از سازمان بورس اقدام به سبد گردانی برای سرمایه گذاران مختلف کنیم و از این راه سودهای کلانی را نصیب خود کنید اینگونه کارها برای کسانی مفید است که توانمندی و مهارت لازم را در معامله گری و تحلیل داشته باشند چون همانگونه که سود خوبی دارد احتمال ریسک و خطر بالایی نیز دارد ضمنا حتما افراد برای این کار نیاز به مجوز از سازمان بورس دارند.
5-کسب درآمد از فروش سیگنال (خرید و فروش )در بازارهای مختلف.
- ارائه سیگنال خرید فروش سهام و ارز دیجیتالنیز می تواند روشی دیگر در کسب درآمد از حوزه های مالی باشد، روش کار نیز بسیار ساده است. یک کانال تلگرامی یا پیج اینستاگرامی ایجاد می کنید و مدتی در آن به ارائه سیگنال رایگان می پردازید پس از مدتی که اعضا به شما اطمینان پیدا کردند یک کانالvipایجاد کنید و اشتراک بفروشید. البته لازم به ذکر می باشد که این گونه کارها نیاز به مهارت بالا در تحلیل تکنیکال و معامله گری دارد تا با ارائه سیگنال های غلط سرمایه مردم را به باد فنا ندهید. ضمنا برای قانونی بودن این گونه فعالیتها نیاز به مجوز از سازمان بورس می باشدلازم به ذکر است که در حال حاضر اکثر افراد فعال در این حوزه بدون مجوز می باشند.
6-کسب درآمد از طریق آموزش تحلیل تکنیکال ومعامله گری در بازارهای مالی.
یکی از روش های کسب درآمد از حوزه بازارهای مالی و علم تحلیل تکنیکال آموزش معامله گری و تحلیل تکنیکال به دوست داران این حوزه می باشد.این کار نیز راهای مختلفی دارد که علم تحلیل تكنیكال علم تحلیل تكنیكال در ادامه به چند مورد از آنها می پردازیم.
- تولید فیلمهای آموزشی تحلیل تکنیکال و یا معامله گری در بازارهای مالی و ارائه آن ها در مجموعه هایی مانند فرادرس، میتواند یک منبع پایدار و پردرآمد برای شما باشد. برای همین منظور میتوانید به سایت فرادرس مراجعه کنید و یکی از مدرسین فرادرس با درآمد پایدار باشید.
- ارائه آموزش های خصوصیآنلاین با نرم افزارهای مختلف مثل دیسکورد .
- تولید فیلم های آموزش و فروش آنها در کانال های تلگرامی که خود ایجاد کرده اید.
7-کسب درآمد از طریق ساخت ابزار های مالی
کسب درآمد از طریق ساخت ابزار های مالی مثل اندیکاتور ها و اکسپرت های معامله گر یکی از پول ساز ترین و جدید ترین روش های کسب درآمد از بازارهای مالی می باشد .
برای فعالیت در این حوزه نیاز است علاوه بر تحلیل تکنیکال زبان برنامه نویسی MQL را نیز فرا بگیرید که این مورد بسیار مناسب فارغ علم تحلیل تكنیكال التحصیلان رشته های کامپیوتر می باشد این افراد با گذراندن دوره زبان MQL به راحتی می توانند وارد فعالیت در این زمینه شوند.
- می توانید به ساخت اندیکاتور های ا ختصاصی و فروش آنها در سایتها ،کانال ها و پیج های اینستاگرامی بپردازید.
- می توانید اکسپرت های معامله گر فارکس درت کنید و از بازار فارکس کسب درآمد کنید.
- می توانید اکسپرت های معامله گر فارکس تولید کنید و آنها را به دیگران بفروشید.
در این مقاله سعی شده است به طور خلاصه اطلاعات ارزنده ای از روشهای کسب درآمد در حوزه بازار مالی با استفاده از دانش تحلیل تکنیکال ارائه گردد . اما یک نکته کلیدی و مهم در این راه آموزش درست و اصولی تحلیل تکنیکال میباشد که با وجود اساتید بنام در این حوزه در ایران به راحتی میتوانید به این دانش دست پیدا کنید. یکی از بهترین مراجع برای آموزش تحلیل تکنیکال ، سایت فرادرس می باشد که میتوانید در آن آموزشهای آنلاین خوبی پیدا کنید.
نویسنده : مصطفی اجارستاقی
کاربر محترم لطفا در خصوص بهتر شدن کیفیت محتوای سایت هوش فعال دیدگاه های ارزشمند خود را ارائه فرمایید
تحلیل تکنیکال بورس
تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی روشی برای پیشبینی قیمتها در بازار از طریق مطالعه وضعیت گذشته بازار است. در این تحلیل، از طریق بررسی تغییرات و نوسانهای قیمتها و حجم معاملات و عرضه و تقاضا میتوان وضعیت قیمتها را در آینده پیشبینی نمود. با توجه به نیاز مبرم معاملهگران و سرمایهگذاران بازار بورس به آموزش و فراگیری تحلیل بنیادی و تکنیکال و انجام معاملات با پشتوانه تحلیل معتبر و همچنین شرایط فعلی بازار بورس که قطعاً برای جلوگیری از ضرر و کسب سود دلخواه به تحلیل و دانستن فنون معاملهگری نیاز است.
مدت دوره :
- کسب دانش و مهارت لازم برای تحلیلگری در بازار سرمایه.
- کسب دانش و مهارت لازم برای معاملهگری در بازار سرمایه.
- کسب دانش و مهارت لازم برای ارائه مشاوره سرمایهگذاری در بازار سرمایه.
توانایی فراگیران در پایان دوره:
- بازار بورس و اوراق بهادار را بشناسند و بکارببرند.
- انواع بورس، بازارها، بازار سرمایه، مؤلفههای اصلی بورس، انواع ارزش سهام و شاخصها را بشناسند و بکار ببرند.
- راههای ورود به بورس، مراحل انجام معاملات در بورس و راههای شناسایی سود در بورس اوراق بهادار را بشناسند و بکار ببرند.
- مزایای بورس اوراق بهادار را از ابعاد مختلف بشناسند و بکار ببرند.
- به عنوان مشاور سرمایهگذاری در بورس، تحلیلگر بازار سرمایه، و معاملهگر در بازار سرمایه فعالیت نمایند.
دیدگاه شما