تحلیل گر تکنیکال چیست؟


تحلیل تکنیکال چیست و چه مزایایی نسبت به تحلیل بنیادی دارد ؟

حتما درباره تحلیل نمودارهای قیمت یا به اصطلاح تحلیل تکنیکال چیزهایی شنیده‌اید. در این مطلب قصد داریم در مورد این نوع تحلیل، مطالب جامع‌تری ارائه کنیم و مزایای آن را نیز بررسی نماییم. اگر بخواهیم تعریف تحلیل تکنیکال(یا تکنیکی) را در یک جمله و بصورت خلاصه بگوییم، تحلیل تکنیکال مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیش‌بینی آینده روند قیمت‌ها می‌باشد.
رفتار قیمت همواره در تحلیل تکنیکال نقش اصلی را دارد و رفتار حجم معاملات نیز تکمیل کننده این اصل می‌باشند. رفتار قیمت و رفتار بازار در خیلی موارد معنای مشابهی دارند و به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می‌گیرند.

سه مبحث ابتدایی به عنوان پایه های مباحث منطقی تحلیل تکنیکال به شرح ذیل می‌باشند :
1ـ همه چیز در قیمت لحاظ شده است .
2ـ قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند .
3ـ تاریخ تکرار می شود .

1 – همه چیز در قیمت لحاظ شده است

شاید بتوان ادعا کرد جمله «همه چیز در قیمت لحاظ شده است» پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. تا زمانی که به درک درستی از این جمله نرسیده باشیم شاید پیشروی در یادگیری تحلیل تکنیکال کار بیهوده‌ای باشد.
یک تحلیل‌گر تکنیکال در ابتدا به این باور رسیده است که هر چیزی که بتواند در قیمت تأثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتال، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است. پس از درک و پذیرش جمله فوق به عنوان مقدمه تحلیل تکنیکال به این نتیجه می رسیم که تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم.
برای اثبات عدم صحت این ادعا (که برخی تحلیلگرها نیز به آن مغرور هستند)، زمان زیادی صرف شده و نتیجه ای حاصل نشده است. همه تحلیل‌گران تکنیکال بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست.

چنانچه تقاضا بیش از عرضه باشد آنگاه قیمت صعود خواهد کرد و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش خواهد یافت. این تغییرات پایه و اساس تمام پیش بینی‌های اقتصادی و بنیادی می‌باشد. برداشت تکنسین‌ها از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هر دلیلی بالا رفت پس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده و علل فاندامتنالی تأثیر خود را گذاشته باشند و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل فاندامنتالی و بنیادی بی اثر شده‌اند.

پس در این مبحث ما به این نتیجه می‌رسیم که یکتحلیلگر تکنیکال نیز به نوعی مباحث فاندامنتال و بنیادی را مورد مطالعه قرار می دهد.
قریب به اتفاق تحلیل‌گران تکنیکال بر این باورند که نیرویی که جهت عرضه و تقاضا را تغییر می دهد برآیند تغییرات فاندامنتال و مربوط به اقتصاد بازار می باشد و همین نیرو بر قیمت ها تأثیر می گذارد. نمودارها هرگز به تنهایی علت بالا یا پایین آمدن قیمت نیستند.
این یک قانون است که تحلیل‌گر تکنیکال به هیچ وجه به دنبال یافتن دلیل تغییر جهت قیمت‌ها نیست. بیشتر اوقات در آغاز یک روند و یا در نقطه تغییر جهت قیمت از افزایش به کاهش و یا برعکس هیچ کس به طور قطع دلیل این تغییر جهت را نمی داند. (در واقع برای تحلیلگر تکنیکال مهم نیست که چیست و فقط بر قیمت و حجم تمرکز دارد) تحلیل‌گر تکنیکال به سادگی و با استفاده از الگوها می تواند این تغییر را به موقع شناسایی کند و پایداری آن را بسنجد.

باید در خاطر داشت، مادامی که یک تحلیل‌گر تکنیکی بر این عقیده باقی بماند که همه چیز در قیمت لحاظ شده است موفق خواهد شد که از بسیاری از افراد باتجربه بازار (که از این ابزار استفاده نمی‌کنند) سود بیشتری کسب کند.
پذیرش جمله «همه چیز در قیمت لحاظ شده است» به عنوان اولین قدم مساوی است با پذیرش اهمیت بررسی قیمت.

یک تحلیل‌گر لزوماً نیاز نیست از بازار باهوش‌تر باشد و یا قادر باشد که پیش بینی‌های متحیرانه‌ای درباره تغییرات قیمت انجام دهد. با استفاده از بررسی روند قیمت به کمک ابزارهای تکنیکی مختلف مانند اندیکاتورها، یک تحلیل گر تکنیکال می‌تواند بهترین زمان برای خرید و فروش سهم را تشخیص دهد و انتخاب کند.

2 – قیمت ها براساس روندها حرکت می‌کنند

ضروری است که این مفهوم را بپذیریم که قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند. در اینجا نیز تا زمانی که به باور این اصل نرسیده باشیم تلاش برای یادگیری تحلیل تکنیکال بی‌فایده است .
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمت‌های آتی، روند آینده را مشخص کنند.
نظریه ثابت شده‌ای نیز وجود دارد که می‌گوید قیمت‌ها بر اساس روندها حرکت می کنند و یا به عبارت دیگر قیمت ها دوست دارند که روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای آنکه تغییر جهت بدهند. این قانون به نوعی بیان دیگری از قانون اول نیوتن درباره حرکت است. شاید بتوان آن را این گونه نیز مطرح کرد که قیمت‌ها به روند فعلی خود را ادامه می‌دهند تا زمانی که عوامل بازدارنده حرکت، آنها را متوقف کند.
این قانون یکی از ادعاهای محکم تحلیلگران تکنیکال می‌باشد. آنها معتقدند که روندها تا زمانی که عوامل خارجی بر آنها تأثیر نگذاشته جهت خود را حفظ می‌کنند.

3 – تاریخ تکرار می‌شود

بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه رفتارهای بازار، مشابه روانشناسی در انسان‌ها می‌باشد .
به عنوان مثال الگوهای نمودارهایی که چندسال پیش ترسیم شده‌اند دقیقاً منعکس کننده تأثیر مسائل آن دوره از نظر روانشناسی در روند قیمت‌ها هستند.
نمودارها به وضوح روانشناسی بازار را آشکار می کنند. از زمانی که الگوها به خوبی در گذشته عمل کرده‌اند فرض شده که در آینده نیز به همان خوبی جوابگو خواهند بود. پایه و اساس آنها اصول روانشناسی است که این امر باعث می‌شود که آنها را به عنوان اصل ثابت بپذیریم و بتوانیم به آنها اعتماد کنیم.
بیان دیگری از این موضوع این است که بگوییم : تاریخ تکرار می شود و این کلیدی است برای پیش بینی آینده از طریق تحلیل گذشته و یا اینکه بگوییم آینده چیزی نیست جز تکرار گذشته …

مزایای تحلیل تکنیکال در برابر فاندامنتال چیست و چرا باید تحلیل تکنیکال را بیاموزیم؟

مزیت اول- انعطاف‌پذیری و سازگاری با همه بازارها

یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل‌ تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف می باشد. تقریباً هیچ بازار و فضای معاملاتی وجود ندارد که نتوان این اصول را در آن به کار برد.

چارتیست ( تحلیلگر بازار بورس ) به راحتی می‌تواند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشد مورد مطالعه قرار دهد، حتی اگر با دانش فاندامنتال او همخوانی نداشته باشد. در حالی که اغلب تحلیل گران فاندامنتال به علت اینکه همواره مقادیر زیادی اطلاعات و صورت‌های مالی برای بررسی وجود دارد که برای درک آنها باید در حد یک متخصص عمل کنند، چندان نمی‌توانند از جایی که هستند دور شوند.

به طور مثال با یادگیری تحلیل تکنیکال، می‌توانید هرزمان که خواستید بسرعت از گروه خودرو به گروه دارویی سوئیچ کنید ولی یک تحلیل‌گر بنیادی باید ابتدا صورت‌های مالی بسیاری را بررسی کند تا بتواند سهام مناسب را برای خرید انتخاب نماید. تحلیل‌گر بنیادی با این سرعت عمل کم، بسیاری از نوسانات و سودهای بازار را از دست می‌دهد ولی این تحلیل‌گر تکنیکال است که با هوش و ذکاوت خود و البته با ابزاری سریع و انعطاف‌پذیر مانند تحلیل‌ تکنیکال توانسته سود بیشتری بدست آورد.

مزیت دوم- قابل استفاده برای بازه‌های زمانی مختلف

یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال این است که در بازه‌های زمانی مختلف کاربرد دارد. چه معامله‌گران روزانه چه معامله‌گران چند روزه و کوتاه‌مدت و چه خریداران میان‌مدت و چه افرادی که در بازه‌های زمانی طولانی مشغول به خرید و فروش می‌باشند، می‌توانند از تحلیل تکنیکال بهره ببرند در حقیقت تحلیل تکنیکال شامل زمان خاصی نمی‌شود و این سلیقه و روش کار معامله‌گر می‌باشد که در چه بازه‌ای به تحلیل بپردازد.

تحلیل‌گر تکنیکی با تعیین بازه زمانی موردنظرش این را مشخص می‌کند که قصد پیش‌بینی برای چه مدت زمانی را دارد. این عقیده که برخی از افراد می‌گویند تحلیل تکنیکال صرفاً در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت کاربرد دارد اصلاً درست نیست.

این ادعا شاید ناشی از این نظریه باشد که تحلیل فاندامنتال برای پیش بینی بلندمدت کاربرد دارد و فاکتورهای تحلیل تکنیکی فاکتورهایی کوتاه‌مدت هستند در واقع تحلیل‌گر تکنیکال برای پیش‌بینی بازه‌های زمانی بلندمدت از نمودارهای هفتگی ماهیانه و سالیانه بسته به سلیقه خودش استفاده می‌کند و به دلیل همین تکنیک‌ها می‌باشد که این نوع تحلیل را تکنیکال می نامند.

مزیت سوم- تحلیل تکنیکال، میانبری است به بررسی بنیادی سهام

همان طور که در تحلیل تکنیکال تمرکز بر روی تغییرات قیمت است در تحلیل فاندامنتال این عوامل اقتصادی است که بر عرضه و تقاضا تأثیر می‌گذارد و باعث می‌شود قیمت بالا یا پایین برود و یا ثابت بماند. یک تحلیل‌گر فاندامنتال (بنیادی) تأثیر تمام فاکتورهای مربوط را بر روی قیمت سهام بررسی می‌کند تا در نهایت بتواند ارزش ذاتی آن را محاسبه کند.
ارزش ذاتی چیزی است که یک تحلیل‌گر فاندامنتال به وسیله آن نشان می‌دهد که با توجه به میزان عرضه و تقاضا واقعاً با آن قیمت ارزش دارد یا خیر. اگر قیمت سهام زیر ارزش ذاتی باشد، تحلیل‌گر فاندامنتال می‌گوید قیمت آن چیز ارزان است و برای خرید مناسب است و برعکس.

هر دو روش تکنیکال و فاندامنتال همواره سعی بر حل یک مشکل واحد دارند و آن مشکل چیزی نیست جز پیش‌بینی اینکه قیمت‌ها تمایل دارند در چه جهتی حرکت کنند. در واقع آنها از دو راه متفاوت به یک مسئله واحد می‌پردازند. یک تحلیل فاندامنتال علت‌های تغییر قیمت را بررسی می‌کند حال آنکه یک تحلیل‌گر تکنیکال تأثیرات آن را به چالش می‌کشاند. تحلیل‌گر تکنیکال عقیده دارد که تغییرات قیمت تنها چیزی است که او نیاز دارد بداند و دانستن علت‌ها و دلایل این تغییرات لازم نیستند و در مقابل تحلیل‌گر فاندامنتال همواره به علت‌ها و دلایل تغییر قیمت می‌پردازد.

بیشتر معامله‌گران خود را در یکی از دو دسته تحلیل‌گران فاندامنتال و یا تکنیکال طبقه‌بندی می‌کنند. در حقیقت این دو دسته نقاط مشترک زیادی دارند. خیلی از تحلیل‌گران فاندامنتال سعی دارند مقدماتی از تکنیکال را فرابگیرند و همین طور بسیاری از تحلیل‌گران تکنیکی نیز تلاش می‌کنند حداقل اطلاعاتی از مسائل فاندامنتال داشته باشند.

مشکل اصلی اینجاست که خیلی از اوقات علت‌ها و نمودارها با یکدیگر درگیر هستند. در بیشتر مواقع در ابتدای حرکت‌های مهم بازار، یک تحلیل گر فاندامنتال نمی تواند تعریف درستی برای تغییرات بازار ارایه دهد. در چنین لحظات بحرانی است که هر دو تحلیل‌گر تفاوت‌های زیادی را در برداشت‌هایشان و روند قیمت مشاهده می‌کنند و اغلب نیز همزمان با هم دلیل تغییرات را درک می‌کنند ولی گاهاً برای انجام هر گونه عکس العمل خیلی دیر شده است.

این اختلافات ظاهری را شاید بتوان این‌گونه تشریح کرد که در واقع تغییرات قیمت باعث ایجاد دلایل پایه‌ای جدیدی می‌شود یعنی اینکه تغییر قیمت باعث می‌شود تا تحلیل‌گر فاندامنتال و فاکتورهای سنجش او حساس شوند و در حقیقت بازار دلایل جدیدی برای این تغییرات پیدا کند. در حالی که دلایل پایه‌ای قبلاً تأثیر خود را بر قیمت گذاشته‌اند و هم اکنون در بازار وجود دارند و در واقع قیمت‌ها در حال نشان دادن واکنش به دلایل پایه‌ای جدید هستند. خیلی از بازارها در گذشته با تغییرات بسیار کم و یا اصلاً هیچ تغییری در فاندامنتال شروع شده است و به مرور زمان وقتی که تغییرات دیده شده است روند جدید کاملاً در مسیرش قرار گرفته است.

بعد از مدتی تحلیل‌گر تکنیکال با اعتماد به نفس بیشتری تغییرات را در نمودارها درک می‌کند و می‌خواند. یک تحلیل گر تکنیکال شاید تنها کسی باشد که در شرایطی که تغییرات بازار با خرد عمومی در تناقض است احساس آرامش می کند و حتی از چنین موقعیتی لذت می‌برد. او می‌داند که معامله‌گران بازار به زودی با اطلاعات جدیدی که همان دلایل فاندامنتال جدید می‌باشد مواجه می‌شوند و شاید تنها او باشد که برای تصدیق محاسباتش منتظر چیزی نبوده است.

در تأیید تحلیل تکنیکال می‌توان به وضوح دید که اعتقاد یک تحلیل‌گر تکنیکال به تحلیل‌هایش به مراتب بیشتر از یک تحلیل‌گر فاندامنتال می‌باشد. اگر یک معامله‌گر مجبور باشد یکی از این دو را به عنوان روش کار انتخاب کند منطق می‌گوید که با تحلیل تکنیکال امکان رسیدن به موفقیتش بیشتر است. برای آنکه تحلیل تکنیکال در حقیقت تأثیر عوامل فاندامنتال را بررسی می‌کند و چون همیشه تأثیر فاندامنتال در روی قیمت لحاظ شده، به طور حتم بررسی فاندامنتال کاری غیرضروری است.

در واقع بررسی نمودار، میانبری است به بررسی عوامل فاندامنتال. ولی حالت عکس آن ممکن نیست. این امکان وجوددارد که بتوان در یک بازار مالی صرفاً با دانش تکنیکال خرید و فروش انجام داد ولی تقریباً بعید به نظر می‌آید که شخصی بتواند صرفاً بر اساس مسائلی فاندامنتالی و عدم بررسی قسمت تکنیکی بازار، خرید و فروش خیلی موفقی انجام دهد.

حتما در بورس تهران مشاهده کرده‌اید که گاهی اوقات بیشتر معامله‌گران از گروهی خاصی به گروهی دیگر سوئیچ می‌کنند و اصطلاحا نقدینگی به سمت گروهی دیگر هدایت می‌شود. حال در این وضعیت آیا تحلیل‌گر بنیادی می‌تواند به سرعت در گروه پیشرو بازار وارد شود؟ مسلم است که خیر، چون تحلیل ‌بنیادی غیر از اینکه به اطلاعات زیادی در زمینه صنعت مربوطه، حسابداری و بررسی صورت‌های مالی و… نیاز دارد، بسیار وقت‌گیرتر از تحلیل تکنیکال نیز می‌باشد.

ولی برای تحلیل‌گر تکنیکال هیچ فرقی نمی‌کند سهامی که می‌خواهد وارد آن شود در چه صنعتی قرار دارد. تحلیل‌گر تکنیکال فقط به نمودار قیمت توجه می‌کند و با استفاده از دانش نوینی که در اختیار دارد، در زمان بسیار کمتری سهم برتر گروه پیشرو را شناسایی می‌کند و وارد آن می‌شود.

با یادگیری تحلیل تکنیکال می‌توانید هرزمان که خواستید بر فرض مثال بسرعت از گروه خودرو به گروه دارویی سوئیچ کنید ولی یک تحلیل‌گر بنیادی باید ابتدا صورت‌های مالی بسیاری را بررسی کند تا بتواند سهام مناسب را برای خرید انتخاب نماید.

تحلیل‌گر بنیادی با این سرعت عمل کم، بسیاری از نوسانات و سودهای بازار را از دست می‌دهد ولی این تحلیل‌گر تکنیکال است که با هوش و ذکاوت خود و البته با علمی سریع و انعطاف‌پذیر مانند تحلیل‌ تکنیکال توانسته سود بیشتری بدست آورد.

تحلیل تکنیکال چیست ؟

تحلیل تکنیکال چیست ؟

بطور خلاصه : به بررسی نمودار قیمت در گذشته ، به منظور پیش بینی رفتار قیمت در اینده تحلیل تکنیکال گفته میشود .در تعریف تحلیل تکنیکال تمرکز بر روی قیمت است .اولین و مهم‌ترین فرض در تحلیل تکنیکال این است که قیمت، همه اطلاعات را نشان می‌دهد. در واقع تحلیل تکنیکال بر تحلیل آماری نوسانات قیمت تکیه می‌کند و تلاش می‌کند تا با دیدن الگوها و روندهای قیمتی گذشته و حال، روند قیمت آینده را پیش‌بینی کند.

پس در تحلیل تکنیکال ما با قیمت در بازارهای مختلف روبرو هستیم و به عبارتی قیمت مرکز و اساس تحلیل تکنیکال می باشد .

تحلیل تکنیکال با مرکزیت قیمت بر ۳ اصل استوار است:

۱.قیمت همه چیز را نشان می دهد:

۲.قیمت در روند نمودار حرکت می‌کند:

تحلیلگران تکنیکالی معتقدند که قیمت‌ها در روندهای کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت، حرکت و روندهای گذشته را تکرار می‌کنند.

۳.گذشته تمایل دارد تا تکرار شود:

طبیعت روند قیمت بدین گونه است که تکرار شود. در واقع براساس روانشناسی بازار و احساساتی مانند ترس و هیجان، چرخه های قیمتی گذشته تکرار می‌شود. تحلیلگر تکنیکال با استفاده از نمودارها احساسات را تحلیل می‌کند و متعاقب آن به تحلیل روند قیمتی نمودار سهام می‌پردازد. مثلا در بازار ایران ، معامله گران حبوبات میدانند هر ساله در ابتدای ماه مبارک رمضان ، بازار حبوبات با تغییر قیمتی روبرو میشود و مانده انبار و قیمت گذاری را بر اساس زمان یاد شده در نظر میگیرند .

تاریخچه تحلیل تکنیکال

منشاء پدید آمدن تفکر تحلیل بازار بر پایه روش های تکنیکی به بیش از سیصد سال پیش باز می گردد. زیرا همه چیز از مشاهدات معامله گران به تغییرات قیمت کالا و سهام آغاز شده است.

هلندیها و ژاپنی ها اولین تحلیل گران تکنیکی

گفته می شود در طی قرن هفدهم میلادی فردی به نام “جوزف وگا” joseph de la Vega با بررسی تکنیکی نسبت به روند قیمت ها ،در بازار هلند معامله انجام می داده است.

ژاپنی ها در ابتدا از نمودار های شمعی برای ثبت و بررسی میزان تغییرات قیمت کالاها و به ویژه برنج استفاده می کردند. با رشد بازارهای مالی ، و بدلیل آنکه الگوهای شمعی به آسانی در ذهن تحلیل گران و معامله گران نقش می بندند،تکنیک های شمعی ژاپنی توسعه بیشتری یافت و در سایر بازارها مورد استفاده قرار گرفت.
با وجود آنکه ژاپنی ها نخستین قدم را برای تحلیل پیشینه تاریخی قیمت ها برداشتند ، اما زمینه های پیشرفت تحلیل تکنیکال نمودارهای قیمت در ایالات متحده و توسط چارلز داو پایه ریزی شد.زیرا ژاپنی ها تا آن زمان صرفاً ابزاری را برای پیش بینی معرفی کردند، اما نمی توان زاویه نگرش و نظریات چارلز داو را با تکنیک های متداول آن دوره در یک سطح دانست.

پایه گذاری تحلیل تکنیکال سنتی

“چارلز هنری داو” Charles Henry Dow روزنامه نگاری آمریکایی بود که در نوامبر ۱۸۵۱ در شهر “استرلینک کانک تیکات” Streling Connecticut به دنیا آمد.در سن ۲۹ سالگی به شهر نیویورک رفت و بسترهای لازم برای ورود او به بازاهای سرمایه فراهم شد. نوشتن گزارش ها و مقالات کمک کرد که به عنوان خبرنگار مالی در یک روزنامه نیویورکی به نام “The New York Mail & Express” مشغول به کار شود.در همین زمان بود که از “ادوارد دیویس جونز” Edward Davis Jones که در زمینه تحلیل گزارش های مالی مهارت داشت ، دعوت به همکاری کرد.
آنها در نوامبر ۱۸۸۲ خبرگزاری خودشان را با نام “داو ، جونز و شرکا” تاسیس کردند. پس از مدتی شریک دیگری به نام “چارلز برگ استرسر” Charles Bergstresser به آنها پیوست. آنها در مدت کوتاهی بیش از هزار مشترک داشتند و خبرنامه شان به عنوان مهمترین منبع اخبار سرمایه گذاران تبدیل شد.
در جولای ۱۸۸۴ داو ترکیبی از میانگین اولیه سهام را با نام میانگین های داوجونز پدیدآوردکه از ۹ سهم راه آهن و دو شرکت صنعتی تشکیل می شد.میانگین صنعتی داوجونز در ۲۶ می ۱۸۹۶ بر اساس میانگین دلاری ۱۲ سهم برتر و پیشرو در صنایع آن زمان آمریکا پایه ریزی شد. یک سال بعد یعنی در ۱۸۹۷ میانگین سهام راه آهن هم معرفی شد. امروز از ۱۲ سهمی که میانگین صنعتی داوجونز را بوجود آوردند ، هیچکدام وجود ندارد و فقط سهام شرکت جنرال الکتریک در آن باقی مانده است.

اصول نظریه داو در تاریخچه تحلیل تکنیکال

  • بازار همه‌چیز را منعکس می‌کند (همه‌چیز در قیمت لحاظ شده است)
  • قیمت‌ها بر اساس روندها حرکت می‌کنند (تغییرات قیمت تصادفی نیست)
  • تاریخ تکرار می‌شود (واکنشی تکراری به محرک‌های مشابه در بازار نشان داده می‌شوند)

۱ بازار همه‌چیز را منعکس می‌کند و همه‌چیز در قیمت لحاظ می‌شود

درصورتیکه افراد این اصل را به درستی و کاملاً درک نکرده باشند، شاید یادگیری تحلیل تکنیکال برای آن‌ها امری بیهوده باشد چون تحلیلگران تکنیکال این اصل را مهم‌ترین باور خود می‌دانند. یک تحلیل‌گر تکنیکال اعتقاد راسخ دارد فاکتورهای بنیادی، سیاسی، جغرافیایی و همه موارد و اتفاقات دیگر در قیمت یک سهم اثر خود را می‌گذارد و نیازی به بررسی این موارد نیست و فقط باید به تحلیل نمودار قیمت پرداخت. پس تنها کاری که باقی می‌ماند بررسی حرکات قیمت است که تحلیل تکنیکال دلیل آن‌را عرضه و تقاضا می‌داند. قیمت نیز تابعی از عرضه و تقاضاست و چنانچه تقاضا از عرضه پیشی بگیرد قیمت سهام افزایش و درصورتیکه میزان عرضه بیش از تقاضا باشد، قیمت سهام کاهش می‌یابد.

۲ قیمت‌ها دارای روند هستند و تغییرات قیمت تصادفی تحلیل گر تکنیکال چیست؟ نیست

تحلیلگران تکنیکال باور دارند قیمت‌ها بر اساس روندها حرکت می‌کنند به معنی اینکه بعد از شکل‌گیری یک روند، قیمت تمایل دارد در همان جهت و روند قبلی به حرکت ادامه دهد تا زمانی که روند مخالف آن شکل بگیرد. این فرضیه را می‌تواند بیان دیگری از «قانون اول نیوتن» درباره حرکت دانست و می‌توان آن را به این صورت نیز گفت که قیمت‌ها تا زمانی که عواملی بازدارنده آن‌ها را از روند خود منحرف نکرده‌اند، تمایل دارند به روند فعلی خود ادامه دهند.

۳ تاریخ تکرار می‌شود

اصل مهم دیگری که در تحلیل تکنیکال وجود دارد این است که تاریخ (در قالب حرکات قیمت) تمایل دارد تکرار شود. تحلیل تکنیکال برای بررسی حرکات قیمت در بازار و درک روندها از نمودارها و الگوهای قیمت استفاده می‌کند. باوجودی­که از این نمودارها و برخی از الگوها بیش از ۱۰۰ سال است که استفاده می‌شود، تحلیلگران تکنیکال هنوز اعتقاد به مناسب بودن آن‌ها دارند چون الگوهایی تکراری را در تحرکات قیمت نشان می‌دهند.

در تحلیل تکنیکال از ابزارهای متفاوتی ازجمله: حمایت و مقاومت‌ها، خطوط روندها، کانال‌های قیمتی استفاده می‌شود. در تحلیل تکنیکال روش‌های متفاوتی با استفاده از اندیکاتورها و روش‌های مبتنی بر قیمت وجود دارد.

سال‌ها بعد شخصی به نام الیوت سبک جدیدی از تحلیل تکنیکال را معرفی کرد، که معتقد بود قیمت‌ها در امواج مشخصی در حرکتند.

تاریخچه نظریه موج الیوت در تحلیل تکنیکال

۱۹۳۸ کتاب اصول موج به عنوان اولین مرجع برای مبحثی که امروزه به نام نظریه موج الیوت شناخته می‌شود منتشر شد.۱۹۶۴ الیوت دو سال قبل از مرگش در سال کتاب راز هستی تلاش و کارهای خود را نوشت. ۱۹۷۸ فروست و رابرت پرچتر با همکاری هم کتاب نظریه امواج الیوت را منتشر کردند.۱۹۸۰ پرچتر در کتاب تلاش‌های بزرگ الیوت اثری ماندگار باقی گذاشت.

اصول اولیه موج

سه جنبه مهم در نظریه موج وجود دارد: الگو ، نسبت و زمان

الگو در نظریه موج به الگوهای موج و اشکال آن اشاره دارد که مهم‌ترین جزء نظریه است.

تحلیل نسبت‌ها برای تعیین نقاط صحیح و قیمت‌های هدف از طریق اندازه‌گیری ارتباط بین موج‌های مختلف کاربرد دارد. روابط زمان برای تائید کردن الگوهای موج و نسبت‌ها بکار می‌رود.

نظریه موج الیوت اصولاً برای میانگین‌های بزرگ بازار سرمایه بکار می‌رود مخصوصاً برای میانگین صنایع داوجونز.

ابتدایی ترین تعریف این نظریه: بازار سرمایه بر اساس یک آهنگ یا ریتم مکرر شامل ۵ موج افزایشی حرکت می‌کند که در ادامه با ۳ موج کاهشی همراه می‌شود. بعدها تحلیلگران دیگری با اضافه کردن و روش‌های متفاوتی امواج الیوت را معرفی کردند.

تفاوت معاملات الگوریتمی و تحلیل تکنیکال چیست؟

در خصوص معاملات سهام دو مکتب فکری اصلی وجود دارد: معاملات الگوریتمی و تحلیل تکنیکال. هر دو مزایا و معایب خود را دارند، اما کدام یک برای شما مناسب است؟ در این مقاله، تفاوت‌های بین این دو روش را مورد بحث قرار می‌دهیم و به شما کمک می‌کنیم تصمیم بگیرید که کدام یک برای سبک معاملاتی فردی شما مناسب است.

معاملات الگوریتمی

معاملات الگوریتمی که به معاملات “جعبه سیاه” نیز معروف است، روشی برای معامله سهام است که بر اساس الگوریتم ها یا قوانین از پیش تعریف شده اجرا می شود. این الگوریتم ها به گونه ای طراحی شده اند که معاملات را بر اساس معیارهای خاص مانند قیمت و حجم، به صورت خودکار انجام دهند. معامله گران الگوریتمی از کامپیوتر ها تحلیل گر تکنیکال چیست؟ برای تجزیه و تحلیل داده های بازار و تصمیم گیری خرید و فروش برای آنها استفاده می کنند.

معاملات الگوریتمی در سال های اخیر به طور قابل توجهی محبوب شده است، زیرا رایانه ها سریع تر و پیچیده تر شده اند. از این روش معاملاتی می توان برای معامله انواع اوراق بهادار از جمله سهام، اختیار معامله، معاملات آتی و فارکس استفاده کرد.

مزایا معاملات الگوریتمی

معامله گران الگوریتمی این توانایی را دارند که تعداد زیادی اوراق بهادار را به طور همزمان معامله کنند و می توانند این کار را به طور خودکار بدون احساسات یا تعصب انجام دهند. این می تواند منجر به سود بیشتر نسبت به معاملات دستی شود.

معایب معاملات الگوریتمی

راه اندازی معاملات الگوریتمی می تواند پرهزینه باشد و نقض رایانه می تواند منجر به ضررهای پرهزینه شود.

تحلیل تکنیکال

این تحلیل، روشی برای معامله سهام است که مبتنی بر مطالعه داده های تاریخی قیمت است. تحلیلگران تکنیکال از نمودارها و شاخص ها برای شناسایی الگوها و روندها در داده ها استفاده می کنند و سپس بر اساس این یافته ها تصمیمات خرید و فروش را اتخاذ می کنند.

تحلیل تکنیکال قدیمی ترین شکل معاملات سهام است و امروزه نیز به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد. بسیاری تحلیل گر تکنیکال چیست؟ از معامله گران حرفه ای به آن سوگند یاد می کنند و ادعا می کنند که دقیق تر از هر روش دیگری است.

مزایا تحلیل تکنیکال

تجزیه و تحلیل تکنیکال یک روش آزمایش شده و واقعی است که در طول زمان ثابت شده است که کار آمد است. یادگیری آن ساده است و به نرم افزار یا تجهیزات گران قیمت زیادی نیاز ندارد.

معایب تحلیل تکنیکال

این روش می تواند کند و روشمند باشد و یافتن معاملات سودآور ممکن است کمی طول بکشد. همچنین، تجزیه و تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیست و معامله گران در صورتی که به طور انحصاری بر آن تکیه کنند، ممکن است ضرر کنند.

تفاوت بین معاملات الگوریتمی و تحلیل تکنیکال

تفاوت اصلی معاملات الگوریتمی و تحلیل تکنیکال در این است که معاملات الگوریتمی بر اساس قوانین یا الگوریتم های از پیش تعریف شده است، در حالی که تحلیل تکنیکال بر اساس مطالعه داده های قیمتی تاریخی است. معامله گران الگوریتمی از رایانه ها برای تجزیه و تحلیل داده های بازار و تصمیم گیری خرید و فروش برای آنها استفاده می کنند، در حالی که تحلیلگران فنی از نمودارها و شاخص ها برای شناسایی الگوها و روندها در داده ها استفاده می کنند.

معاملات الگوریتمی به دلیل ماهیت خودکار و توانایی معامله تعداد زیادی اوراق بهادار به طور همزمان، مورد توجه قرار گرفته اند. تحلیل تکنیکال قدیمی ترین شکل معاملات سهام است و امروزه نیز به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین افراد با تجربه در بازار سرمایه مدعی هستند که این روش دقیق تر از روش های دیگر معاملات است.

شباهت بین معاملات الگوریتمی و تحلیل تکنیکال

با وجود دو روش متفاوت، معاملات الگوریتمی و تحلیل تکنیکال شباهت هایی با هم دارند. هر دو بر اساس مطالعه داده های قیمت تاریخی هستند و هر دو می توانند برای معامله طیف گسترده ای از اوراق بهادار استفاده شوند. علاوه بر این، هر دو روش در صورت استفاده صحیح می توانند سودآور باشند.

سخن پایانی

کدام یک برای شما مناسب است؟ معاملات الگوریتمی یا تحلیل تکنیکال؟

در نهایت، تصمیم گیری در مورد اینکه از کدام روش استفاده شود بستگی به معامله گر دارد. معاملات الگوریتمی برای معامله گرانی که به دنبال یک رویکرد خودکارتر هستند، بهترین است، در حالی که تحلیل تکنیکال برای معامله گرانی که می خواهند رویکرد عملی تری داشته باشند، گزینه مناسبی است. هر دو روش را امتحان کنید و ببینید کدام یک برای شما بهترین عملکرد را دارد.

سوالات بورس و پاسخ ها

برای شروع یک معامله درست و تخصصی، باید علاوه بر بررسی و تحلیل بنیادی ، قیمت سهام نیز از منظر تکنیکال به صورت حرفه ای و کاملا دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد.

اما از آنجاییکه بازار سرمایه ایران عمق بسیار کمی دارد و امکان دستکاری قیمتی در آن بسیار راحت است، گاهی پیش می آید که برای سهام شرکت خاصی به راحتی مقاومت و حمایت کاذب ساخته میشود و به پشتوانه کانال های بورسی موجود در شبکه های مجازی حمایت و مقاومت کاذب ایجاد شده به عنوان نقطه عطف قوی به سهامداران کم تجربه قبولانده میشود و در نتیجه افزایش حجم معاملات در آن نقطه، مهر تاییدی بر صحت آن بوده و اینگونه تعبیر می شودکه تحلیل تکنیکال بسیار کاربردی تر از تحلل بنیادی است.

وظیفه تحلیل بنیادی و تحلیلگر چیست؟

وظیفه تحلیل بنیادی و تحلیلگر چیست؟

وظیفه تحلیلگران بنیادی، بررسی شرایط اقتصادی جهان، کشور و بررسی وضعیت جاری و گذشته شرکت از طریق ارزیابی صورت های مالی دوره ای و سالیانه و در نهایت پیش بینی صورت سود و زیان سال های آتی بر اساس اخرین اطلاعات می باشد.

وظیفه اصلی تحلیلگران بنیادی، محاسبه “اثر” خبر منتشر شده، بر سود آوری شرکت است.

در یک میانگین متحرک ساده ۵ روزه، قیمت هر روز به چه میزانی تحلیل گر تکنیکال چیست؟ اختصاص می‌ یابد؟

در یک میانگین متحرک ساده ۵ روزه، قیمت هر روز به چه میزانی اختصاص می‌ یابد؟

هنگام تحلیل نمودار قیمت با کندل استیک، پدیدار شدن یک کندل بلند در همان جهت روند کنونی، نشان دهنده چیست؟

هنگام تحلیل نمودار قیمت با کندل استیک، پدیدار شدن یک کندل بلند در همان جهت روند کنونی، نشان دهنده چیست؟

الف) پتانسیل برگشتی

ج) ادامه دادن روند (گزینه صحیح)

تحلیل بنیادی بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟

تحلیل بنیادی بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟

تحلیلگران بنیادی خودشان سود یک سهام را بدست می‌آورد و آنرا خرید می‌کنند. اما یک تحلیلگر تکنیکال با مشاهده نمودار قیمت سهم، می‌تواند آینده را پیش بینی کند. نقطه ورود، نقطه خروج، کف قیمت، سقف قیمت توسط تحلیل تکنیکال مشخص میگردد.

تحلیل بنیادی سهام هر شرکت نیاز به بررسی و زمان بیشتری دارد اما نتایج مطمئن تری خواهد تحلیل گر تکنیکال چیست؟ داشت، ولی تحلیل تکنیکی برای هر سهم بسیار سریعتر انجام می‌شود اما پایه و اساس آن بر مبنای پیش بینی است.

اصولا تحلیل گران حرفه‌ای بازار به هر دو علم تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال تسلط دارند.

برای یادگیری تحلیلی بورس، اول تحلیل بنیادی سهام را آغاز کنیم و یا تحلیل تکنیکال؟

برای یادگیری تحلیلی بورس، اول تحلیل بنیادی سهام را آغاز کنیم و یا تحلیل تکنیکال؟

شما با هر کدام از دو روش به تنهایی می‌توانید به خرید و فروش سهام بپردازید. این به شما بستگی دارد که ترجیح می‌دهید کدام علم را برای شروع انتخاب کنید.

در نهایت می‌توانید اول یکی را آغاز کنید و اگر تمایل به گسترش دانش خود در این زمینه داشتید، روش دیگر را هم یاد بگیرید. هر چند می‌توانید هر دو روش را با هم یاد بگیرید، چون جزئیات مطالب کاملا با یکدیگر متفاوت هستند و هیچ کدام پیش نیاز یکدیگر نمی‌باشند.

موارد استفاده از اندیکاتور چیست ؟

موارد استفاده از اندیکاتور چیست ؟

به‌طورکلی از اندیکاتورها در بازارهای مالی بر اساس تغییرات گذشته قیمت، به سه شکل استفاده می‌شود:

۱- هشدار: اندیکاتورها در برخی مواقع و بر اساس شرایط، قبل از تغییر روند یا هم‌زمان با آن، علائم بازگشت روند را نمایش می‌دهند. پس یکی از مهم‌ترین کاربردهای اندیکاتور، اعلام هشدارهای مناسب تغییر روند و جهت حرکتی قیمت است.

۲- پیش‌بینی: یکی دیگر از موارد استفاده از اندیکاتورها، پیش‌بینی قیمت مناسب برای ورود به سهم است.

۳- تایید: مهم‌ترین استفاده‌ای که از اندیکاتورها می‌شود، برای گرفتن تایید از تشخیص درست روند و جهت آن است. این روش معمولاً زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که تحلیل‌گر بر اساس داده‌های تکنیکالی یا بنیادی، جهت و قیمت ورودی مناسب در بازار را پیش‌بینی کرده و از اندیکاتور برای تاییدگرفتن استفاده می‌کند.

اندیکاتور چیست ؟

اندیکاتور چیست ؟

اندیکاتورها با استفاده از محاسبات ریاضی بر روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات بسیار خوبی در مورد آن سهم، از جمله شتاب قیمتی، روند حرکتی و سایر معیارهای مهم ارائه می‌دهند.

معمولاً از اندیکاتورها برای تائید و اعتبارسنجی روند سهم استفاده می‌شود که در نهایت و با به‌ کارگیری اندیکاتورهای دیگر، منجر به سیگنال خرید و فروش می‌گردد.

اندیکاتورها به دو دسته پیشرو (leading) و دنباله‌رو (lagging) تقسیم می‌شوند.

اندیکاتورهای پیشرو به‌ طور معمول همراه با نوسانات قیمت و اندیکاتور های دنباله‌ رو معمولاً با تأخیر، پس از حرکت قیمت و جابجایی بازار، هشدار و پیش‌بینی لازم را اعلام می‌کنند.

کدام سهم را برای خرید انتخاب کنیم؟

کدام سهم را برای خرید انتخاب کنیم؟

برای داشتن یک سرمایه‌ گذاری پر سود، باید سهمی را انتخاب کنید که احتمال افزایش قیمت بیشتری داشته باشد. این پیش‌بینی بر اساس تجزیه و تحلیل بازار انجام می‌شود. روش‌های مختلفی برای تحلیل بازار وجود دارد که در این میان، تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال شهرت و رواج بیشتری دارند.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی چیست؟

الف – تحلیل بنیادی به عوامل تأثیرگذار بر عرضه و تقاضا تمرکز داشته و به مطالعه صورت‌های مالی می‌پردازد و سعی دارد ارزش ذاتی شرکت را محاسبه نماید (گزینه صحیح)
ب – بر نوسانات قیمت سهام در طی روزهای معاملاتی تمرکز دارد
ج – بر اخبار و شایعات بازار تمرکز دارد
د – همه موارد

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال چیست؟

الف – به مطالعه ساختار مالی شرکت‌ها می‌پردازد
ب – تکنیک‌های مختلف تحلیل یک سهم را با یکدیگر مقایسه می‌کند
ج – مطالعه رفتار بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیش‌بینی آینده روند قیمت‌ها می‌باشد (گزینه صحیح)
د – بررسی تکنیک‌های مالی رفتاری را انجام می‌دهد.

تحلیل تکنیکال یا تحلیل تکنیکی (Technical Analysis) روشی برای پیش بینی قیمت در بازارها، بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در آن بازار است. تحلیل تکنیکال در بازار بورس اوراق بهادار، بازار ارز و فارکس و نیز بازارهای بورس کالا مورد استفاده قرار می‌گیرد.

تحلیل تکنیکال حدود سه قرن قدمت دارد و استفاده از شاخص های تکنیکال و ترسیم نمودارهای تکنیکال را می‌توان در نوشته های قرن هفدهم و هجدهم میلادی نیز مشاهده کرد. شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو انجام داده است. چارلز داو که بنیان گذار وال استریت ژورنال است، شاخص میانگین صنعتی داو جونز را نیز طراحی کرد که هنوز، با وجود نواقص این شاخص و نقدهایی که بر آن وارد است، از جمله شاخص‌ های مهم اقتصادی محسوب می‌شود.

هنر تحلیل تکنیکال (با تاکید بر واژه‌ هنر ) تشخیص زمان تغییر روند قیمتها در نخستین مراحل تغییر قیمت و سوار شدن بر موج جدید قیمتهاست. تا زمانی که شواهد جدید نشان بدهد که روند جدیدتری در حال شکل گیری است و تحلیل گر تکنیکال، قبل از اینکه تمام بازار، متوجه تغییر روند بشود، تصمیم های سرمایه گذاری جدید را اتخاذ کند.

یک سرمایه‌ گذار برای خرید سهام یک شرکت در بورس به چه نوع تحلیل‌هایی باید توجه کند؟

یک سرمایه‌گذار برای خرید سهام یک شرکت در بورس به چه نوع تحلیل‌هایی باید توجه کند؟

الف – تحلیل صورت‌های مالی و اقتصاد شرکت
ب – تحلیل سودآوری سال‌های آتی
ج – تحلیل تکنیکال
د – همه موارد (گزینه صحیح)

در این وبسایت نمونه سوالات مربوط به آزمون های افتتاح حساب در کارگزاری های بورس و سوالات مربوط به معاملات آنلاین بورس و سایر سوالات متداول در زمینه سرمایه گذاری در بورس پاسخ داده میشود.

بهترین ابزار برای تحلیل تکنیکال چیست؟

آموزش ویدئویی شناخت بهترین ابزار تحلیل تکنیکال (با تدریس دکتر محمد بحرینی)

سایت بحرتحلیل در مقاله‌ی «بهترین ابزار برای تحلیل تکنیکال چیست» بعضی از ابزارهای تحلیل تکنیکال را معرفی می کند. همچنین در پایان مقاله یک فایل آموزشی رایگان قرار دارد. در این فایل دکتر محمد بحرینی نکات بسیار ارزشمندی برای رسیدن شما به سود بیشتر و نتیجه بهتر در بازار های مالی بیان نموده اند. حتماً این فایل رایگان رو دانلود و مشاهده نمایید.

با مطالب زیر در این مقاله همراه شما هستیم:

1- تحلیل تکنیکال چیست؟

2- ابزارهای تحلیل تکنیکال

3- برای تحلیل تکنیکال کدام ابزار بهترین است؟

4- تفاوت ابزار و تکنیک در تحلیل

5- آموزش تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال چیست؟

21

تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی و بازار بورس، به معنای پیش‌بینی قیمت‌ها با بررسی وضعیت گذشته بازار است.

یک تحلیلگر تکنیکال تغییرات و نوسان‌ قیمت‌ها، حجم معاملات و عرضه و تقاضای یک سهم را بررسی میکند. در نتیجه می‌تواند از وضعیت قیمت‌ها در گذشته اطلاعات قابل توجهی کسب کند و در نهایت به پیش‌بینی قیمت‌ها در آینده بپردازد.

در روش تحلیل تکنیکال به جای درنظر گرفتن «کالا» به رفتارهای بازار توجه می شود. در واقع این روش تحلیل، با بررسی گذشته سهم، سعی در پیش‌بینی آینده آن دارد.

۳ قانون مهم تحلیل تکنیکال:

1- همه چیز در قیمت لحاظ شده است.

2- قیمت‌ها در قالب روند حرکت خواهند کرد.

3- تاریخ تکرار خواهد شد.

لیست ابزارهای تحلیل تکنیکال

برای تحلیل تکنیکال ابزار های بسیار زیادی وجود دارد در این مقاله تعدادی از این ابزارها را به شما معرفی میکنیم. شما بر اساس روند تحلیلی و سرمایه گذاری تان میتوانید یک یا چند ابزار را مورد استفاده قرار دهید. لازم به ذکر است علاوه بر این ابزار ها، هزاران ابزار جدید و قدیمی دیگر نیز وجود دارد که امروزه مورد توجه تحلیلگران می باشند.

ردیف نام ابزار عملکرد یا کاربرد
1 الگوهای قیمتی شناخت و شناسایی الگوهای قیمتی می‌تواند به سهامدار در انتخاب قیمت مناسب برای خرید یا فروش کمک بسزایی کند.
2 انواع نمودار قیمتی نمودار خطی، نمودار میله ای و نمودار شمعی از جمله نمودارهای قیمتی هستند.
3 اسیلاتور ها یکی از ابزارها که برای زمان خنثی و ثبات قیمت‌ها استفاده می‌شود اسیلاتور است. از اسیلاتور برای مشاهده هیجانات بازار نیز استفاده می‌شود.
4 الگوهای شمعی یا کندل استیک در واقع بیان‌کننده احساسات بازار هستند.
5 الگوهای هارمونیک شناسایی نقاط بازگشت در بازار، بر اساس الگوهای ویژه یکی از وظایف الگوهای هارمونیک است.
6 پرایس اکشن در این روش مبنا قیمت فعلی سهم است و سپس با استفاده از برخی اصول، روند حرکتی که بیشترین درصد رخ دادن را دارد را در نظر می‌گیرند
7 خطوط فیبوناچی ابزارهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال برای شناسایی بازگشت یا ادامه روند استفاده می‌شوند.
8 امواج الیوت برای تشخیص زمان خرید و فروش استفاده میگردد.
9 مقاومت استاتیک سطوحی هستند که در زمانهای گذشته اتفاق افتاده اند و دارای سابقه تاریخی هستند.
10 مقاومت دینامیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق نیفتاده اند و دارای سابقه تاریخی نیستند بلکه با توجه به شرایط مختلف، مقدار ریالی آنها متفاوت است.
11 خط روند خطوط روند نشان‌دهنده مسیر، سرعت قیمت و الگوهای قیمت در بازه‌های زمانی مختلف هستند.
12 فیبو اکسپنشن
13 فیبو اکستنشن ( Fibonacci Extension ) برای برای شناسایی سطوح مقاومتی جدید سهم پس از عبور از سقف قبلی و پیش‌بینی سطوح قیمتی بیش از ۱۰۰ درصد به‌کار می‌آید.
14 فیبو پروجکشن (Fibonacci Projection) برای پیدا کردن نقاط بازگشتی بیش از ۱۰۰ درصد استفاده می شود.
15 فیبو ریتریسمنت ( retracement) یک اصلاح قیمتی در روند صعودی و یا نزولی قیمت سهام است.
16 فیبو تایم زون یک اصلاح زمانی در روند صعودی و یا نزولی قیمت سهام است.
17 چنگال اندروز
18 واگرایی ها واگرایی به معنای حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها ، یکی از سیگنال های بسیار قوی در علم تحلیل تکنیکال است.
19 اندیکاتورها کاربرد اندیکاتورها این است که این امکان را برای تحلیلگر فراهم می کند که اطلاعات بیشتری نسبت به روند کلی یک سهم به دست آورد.

برای تحلیل تکنیکال کدام ابزار بهترین است؟

برای تحلیل تکنیکال کدام ابزار بهترین است؟

خیلی افراد به دنبال بهترین ابزار برای تحلیل تکنیکال هستند. مخصوصاً افرادی که به تازگی وارد بازار های مالی میشوند. فکر میکنند یک ابزار خاص به عنوان بهترین ابزار برای تحلیل تکنیکال وجود دارد و برای موفقیت کافیست این گنج را پیدا کنند.

حقیقت این است که یک ابزار خاص به عنوان بهترین ابزار برای تحلیل تکنیکال وجود ندارد بلکه هر فردی، ابزار مناسب با استراتژی معاملاتی خودش را انتخاب میکند. البته ناگفته نماند بعضی از تحلیل گران حرفه ای گاهی اوقات همزمان، چند ابزار تحلیل را به کار میگیرند.
برای رسیدن به موفقیت در بازارهای مالی زیاد نگران نباشد و خودتان را درگیر نرم افزار و ابزار نکنید. برای رسیدن به موفقیت فقط باید اصول کار را بیاموزید.

در صفحه اینستاگرام گروه تحلیلاتی بحر شما هر روز یک نکته آموزشی در رابطه با سرمایه گذاری و تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی را فرا می گیرید پیشنهاد میشود همین الان این پیج را فالو کنید.

آموزش تحلیل تکنیکال

آموزش تحلیل تکنیکال

دیدن آموزش تحلیل تکنیکال و دیدن آموزش تحلیل بنیادی برای یک سرمایه گذار ضروری و لازم است. چه بسا ورود به بازار های مالی بدون دانش کافی، ضررهای جبران ناپذیری برای افراد بسیاری به بار اورده است.

همه معامله گران به ویژه برای افراد تازه‌کار باید برای تحلیل تکنیکال یکسری مهارت ها را داشته باشند، برای مثال:

1- باید برای بررسی نمودارهای کوتاه‌مدت، میان مدت و بلندمدت علم کافی داشته باشند.

2- روندهای صعودی و نزولی بازار را تشخیص و با آن‌ها پیش روند.

3- محدوده حمایت و محدوده مقاومت را شناسایی کنند تا برای خرید‌وفروش از آن‌ها استفاده نمایند.

4- باید بتوانند درصد اصلاح قیمت‌‌ها را تعیین کنند. خطوط روند صعوی یا نزولی را ترسیم کنند.

5- میانگین متحرک را محاسبه کرده و آن ‌را دنبال نمایند.

6- توانایی کار با اسیلاتورها (Oscillators) را به منظور تشخیص نقاط اشباع خرید یا فروش داشته باشند.

7- اخطارها را شناسایی کرده، و روندها را تشخیص دهند. برای تشخیص روندها باید مهارت کار کردن با اندیکاتورها را داشته باشند.

8- باید علاوه‌ بر قیمت‌ها، حجم معاملات را نیز بررسی کنند.

بهترین ابزار برای تحلیل تکنیکال کسب علم و مهارت تحلیل کردن است. در دوره آموزش تحلیل تکنیکال تمامی دانش لازم برای تحلیل تکنیکال آموزش داده شده است. این پیکج آموزشی هم اکنون در سایت بحر تحلیل در دسترس شما عزیزان قرار دارد.

تفاوت تکنیک و ابزار در تحلیل تکنیکال

تفاوت تکنیک و ابزار در تحلیل تکنیکال

سرمایه گذاری در بازارهای مالی و تسلط بر ابزار های تحلیل تکنیکال لازم و ضروری است اما هیچ سرمایه گذاری صرفاً با ابزارهای تحلیل به موفقیت نرسیده است. بلکه داشتن یک تکنیک خاص دلیل موفقیت آن افراد بوده است. شما نیز برای کسب سود بیشتر در بازارهای مالی، تکنیک شخصی خودتان را پیدا کنید. در فایل رایگان انتهای مقاله در رابطه با تفاوت تکنیک شخصی و بهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، توضیحات بیشتر را از زبان استاد بحرینی بشنوید.

ما اینجا هستیم تا کار سرمایه گذاری در بازارهای مالی و سرمایه گذاری در بازار بورس را یک جور دیگر انجام دهیم.

میخواهیم متفاوت با تمام مردم دنیا و متفاوت با تمام کسانی که در بازار بورس کار می کنند، سرمایه گذاری کنیم



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.