برای اطلاعات بیستر نسبت به فاکتورهای اقتصادی، مطالعه دو مقاله روش ترید کردن تقویم اقتصادی پیشنهاد می شود.
تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis ) چیست؟ و چه کاربردی در ارزهای دیجیتال دارد؟
تحلیل فاندامنتال روشی برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی و تجزیه و تحلیل عواملی است که میتواند بر قیمت آن در آینده تأثیر بگذارد. این شکل از تجزیه و تحلیل بر اساس رویدادها و تأثیرات خارجی و همچنین صورت های مالی و روندهای صنعت است.
تحلیل فاندامنتال یکی از دو روش اصلی تحلیل بازار و دیگری تحلیل تکنیکال است. در حالی که معاملهگران فنی تمام اطلاعات مورد نیاز خود را برای معامله از نمودارها به دست میآورند، معاملهگران فاندامنتال به عواملی خارج از حرکت قیمت خود دارایی نگاه میکنند.
نمونه هایی از تحلیل فاندامنتال
ابزارها و تکنیکهای مختلفی وجود دارد که میتوان برای تحلیل فاندامنتال استفاده کرد، آنها به دو نوع تحلیل از بالا به پایین و تحلیل از پایین به بالا تقسیم میشوند. تجزیه و تحلیل از بالا به پایین دید وسیعتری از اقتصاد دارد، از کل بازار شروع شده و سپس به یک بخش صنعت و در نهایت یک شرکت خاص محدود میشود. برعکس تجزیه و تحلیل از پایین به بالا با یک سهم خاص شروع شده و با در نظر گرفتن تمام عواملی که بر قیمت آن تأثیر میگذارد، گسترده میشود.
مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال
نکات مثبت تحلیل فاندامنتال
تجزیه و تحلیل فاندامنتال به معاملهگران و سرمایهگذاران کمک میکند تا اطلاعات مناسبی را جمعآوری کنند تا تصمیمات منطقی در مورد این که چه موقعیتی اتخاذ کنند، بگیرند. با استناد به این تصمیمات بر روی دادههای مالی، فضای محدودی برای سوگیریهای شخصی وجود دارد.
به جای ایجاد نقاط ورود و خروج، تجزیه و تحلیل فاندامنتال به دنبال درک ارزش یک دارایی است به طوری که معاملهگران میتوانند دید بسیار بلندمدتی از بازار داشته باشند. هنگامی که معاملهگر ارزش عددی را برای دارایی تعیین کرد، میتواند آن را با قیمت فعلی بازار مقایسه کند تا ارزیابی کند که ارزش دارایی بیش از حد یا کمتر است. هدف این است که از اصلاح بازار سود ببریم.
معایب تحلیل فاندامنتال
تجزیه و تحلیل فاندامنتال میتواند زمانبر باشد و معمولاً به حوزههای متعددی از تجزیه و تحلیل نیاز دارد که میتواند فرآیند را بسیار پیچیده کند.
از آنجایی که تحلیل فاندامنتال نگاهی بلندمدت به بازار دارد، نتایج یافتهها برای تصمیمگیری سریع مناسب نیستند. معاملهگرانی که به دنبال ایجاد روشی برای ورود و خروج از معاملات در کوتاهمدت هستند، ممکن است تحلیل تکنیکال برای آنها مناسبتر باشند.
همچنین مهم است که بهترین و بدترین سناریو را در نظر بگیرید. در عین حال که تحلیل فاندامنتال دید جامعتری از بازار ارائه میدهد اما ممکن است تغییرات منفی اقتصادی، سیاسی یا قانونی باعث شوک در بازارها شود.
تحلیل فاندامنتال بدون جریان نقدی
بیتکوین و سایر داراییهایی که جریان نقدی ایجاد نمیکنند، مانند طلا و نقره، نمیتوانند بر اساس جریانهای نقدی آتی ارزشگذاری شوند. بنابراین تجزیه و تحلیل فاندامنتال برای بیتکوین دقیقاً با هدف تعیین این که قیمت دارایی به کجا میرود انجام میشود. روشهای بیشماری برای تعیین این عدد وجود دارد اما بیشتر آنها به طور مستقیم به عرضه و تقاضای ارز وابسته هستند. با توجه به سیاست پولی قابل پیشبینی ارز عرضه در گردش بیتکوین را میتوان به راحتی و با دقت تخمین زد.
بیتکوین خیلی سریع تغییر نمیکند و شبکه بسیار پایدار است و این تنظیم تخمین ها بر اساس فناوری را دشوار میکند. با این حال رویدادهای اقتصاد کلان میتوانند بر نحوه استفاده مردم از بیتکوین تأثیر بگذارند. سرمایهگذاران میتوانند به تغییر احساسات در بین سرمایهگذاران برجسته توجه کنند و معیارهای بیتکوین مانند فعالیت زنجیره ای را دنبال کنند.
به منظور پیشبینی تقاضا برای بیتکوین، سرمایهگذاران ممکن است به الگوهای اقتصادی جهانی نگاه کنند. به عنوان مثال افزایش پایههای پولی ارزهای فیات معمولاً با پیشروی تورم است. تجزیه و تحلیل فاندامنتال این الگوی کلان ممکن است سرمایهگذاران را به این نتیجه برساند که تقاضا برای بیتکوین به عنوان یک پوشش تورمی باعث افزایش قیمت بیتکوین میشود.
سرمایهگذاران همچنین میتوانند دادههای خاص بیتکوین را برای داشتن ایده بهتر در مورد این دارایی ارزیابی کنند. حجم آن زنجیره، ایجاد آدرس و هزینههای شبکه، برخی از آمارهای موجود عمومی در مورد شبکه بیتکوین هستند. این اعداد میتواند نشاندهنده استفاده آتی ارز و همچنین سهولت تراکنش باشد. هر دوی این نگرشها میتوانند پیشبینی سرمایهگذار از تقاضا و قیمت نهایی بیتکوین را تا حد زیادی شکل دهند.
آموزش تحلیل فاندامنتال
قبل از اینکه یک فرصت معاملاتی پیدا کنید و با یک معامله وارد بازار شوید، ابتدا باید تجزیه و تحلیل خود را انجام دهید. در حالی که روش های زیادی برای تجزیه و تحلیل بازار وجود دارد، رایج ترین آنها تحلیل تکنیکال و فاندامنتال است.
هنگام در نظر گرفتن سرمایه گذاری، آیا تا به حال محصولات، صورت های مالی، تیم مدیریت شرکت یا بازارهایی که در آن فعالیت می کنند را بررسی کرده اید؟ به تحلیل بنیادی یا فاندامنتال خوش آمدید!
با تحلیل بنیادی، سرمایه گذاران تا آنجا که می توانند اطلاعات بیشتری را برای درک بهتر یک شرکت و کمک به تعیین ارزش ذاتی یا واقعی سهام آن جمع آوری می کنند. این تحلیل یک رویکرد مفید است وقتی می خواهید بفهمید در کدام سهام شرکت سرمایه گذاری کنید.
تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) چیست؟
بر خلاف تحلیل تکنیکال که به بررسی قیمت و روندها برای تعیین دقیق قیمت بعدی می پردازد، تحلیلگران بنیادی همه داده های موجود را برای کمک به آنها در تعیین ارزش نسبی بازار در نظر می گیرند. سپس آنها به دنبال مغایرت بین قیمت فعلی بازار و ارزش گذاری خود هستند تا فرصت های معاملاتی را مشخص کنند. به عنوان مثال، ممکن است بخواهند طولانی مدت بمانند یا سهام اپل را بخرند در صورتی که ارزش خود اپل از قیمت سهام فعلی آن بیشتر باشد.
به عنوان مثال، تصور کنید که می خواهید ماشین بخرید. شما یک ماشین را با قیمت 100 میلیون تومان دوست داشته اید، اما نمی دانید که آیا این قیمت منصفانه است یا خیر. بنابراین شما در اینترنت تحقیق می کنید، نظر دیگران را جویا می شوید، آن را با قیمت های ارائه شده در نمایندگی های مختلف خودرو مقایسه می کنید و تحقیقات کلی را برای ارزیابی اینکه آیا قیمت "منصفانه" است و آیا ماشین ارزش آن پول را دارد انجام می دهید.
آنچه در این سناریو انجام می دهید اساساً تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) است: شما باید تمام عوامل فاندامنتال را در نظر بگیرید تا تصمیم بگیرید که آیا قیمت منعکس کننده ارزش واقعی دارایی است یا خیر.
تحلیل بنیادی سعی می کند ارزش واقعی یا ارزش ذاتی یک ابزار مالی را شناسایی کند. برای انجام این کار، تحلیلگران بنیادی باید شاخص های اقتصادی مانند اخبار اقتصادی، نرخ بهره ، نسبت های مختلف مالی و چشم اندازهای رشد آینده برای یک صنعت را دنبال کنند. هنگام تحلیل این شاخص های اقتصادی، تحلیلگران فاندامنتال معتقدند که عدم تعادل بین فشار خرید و فروش ممکن است در بلندمدت باعث تغییرات قابل توجه قیمت شود. کلمه کلیدی در اینجا "بلند مدت" است، زیرا تحلیل فاندامنتال بهترین نتایج را در بازه زمانی چند هفته تا چند ماه نشان می دهد. دلیل این افق معاملاتی بلندمدت این است که در کوتاه مدت، قیمت بازار می تواند تا حد زیادی با سطح اساسی تعادل آنها متفاوت باشد. به همین دلیل است که تحلیلگران فاندامنتال معمولاً تحلیل تکنیکال را برای معاملات کوتاه مدت ترکیب می کنند.
جستجوی سرنخ ها برای تحلیل فاندامنتال
تحلیلگران فاندامنتال از مجموعه ای از داده های موجود، از جمله گزارش درآمد شرکت ها، رویدادهای ژئوپلیتیک، سیاست بانک مرکزی، عوامل محیطی و موارد دیگر برای تحلیل آنها استفاده می کنند. آنها به دنبال سرنخ هایی در مورد جهت گیری بازار در آینده هستند.
چنین سرنخ هایی اغلب در داده های اقتصاد کلان یافت می شود، به همین دلیل دانستن زمان انتشار اطلاعات مهم برای معامله گران فاندامنتال بسیار مهم است. بازارهای مالی تمایل دارند بر روی شاخص های بالقوه مهم اقتصاد کلان که می تواند بر بازار تأثیر بگذارد و نوسان ایجاد کند، تمرکز کنند.
روشی که انتشارات کلان اقتصادی می توانند بر بازار تأثیر بگذارند بستگی زیادی به انتظارات بازار دارد. به طور کلی، هرچه تفاوت بین انتظار و واقعیت بیشتر باشد، واکنش بزرگتر می تواند باشد. اگر بازاری انتظار داشته باشد که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش دهد و بانک این کار را انجام دهد، واکنش ممکن است "قیمت گذاری شده" باشد. با این حال، وقتی بازار غافلگیر می شود، آن وقت است که می توان باعث ایجاد نوسانات عمده شد.
تفاوت تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال
تفاوت های مهمی در نحوه درک تحلیلگران فاندامنتال و تکنیکال از بازار وجود دارد.
با این حال، توجه داشته باشید که هیچ نوع تحلیلی بهتر از روش های دیگر نیست و معامله گران موفق معمولاً برای دستیابی به فرصت های تریدینگ سودآور، تکنیک ها و اصول اولیه را ترکیب می کنند. در اینجا تفاوت های اصلی بین تحلیل فاندامنتال و تکنیکال را بازگو می کنیم:
- فاندامنتال مبتنی بر بلند مدت است - همانطور که در بالا اشاره کردیم، بازارها برای رسیدن به ارزش واقعی اصلی خود به زمان نیاز دارند. تعدادی از نیروها به طور همزمان در بازار کار می کنند و قیمت سهام در کوتاه مدت می تواند تفاوت قابل توجهی با ارزش ذاتی آنها داشته باشد. از سوی دیگر، تحلیل تکنیکال می تواند در بلند مدت و کوتاه مدت مورد استفاده قرار گیرد.
- تحلیلگران تکنیکال معتقدند که قیمت همه چیز را کاهش می دهد - این یکی از مقدمات اساسی تحلیل تکنیکال است. از آنجا که قیمت بلافاصله بر روی اخبار و عوامل خارجی تأثیر می گذارد، تمام اطلاعاتی که ممکن است برای معامله بازار به آن احتیاج داشته باشید در قیمت موجود است.
- تحلیل فنی نقاط ورود و خروج دقیقی را ارائه می دهد - تحلیلگران تکنیکال نمودار قیمت سهام را تجزیه و تحلیل می کنند و همه تنظیمات معامله بالقوه دارای نقاط ورود و خروج دقیق هستند. از سوی دیگر، تحلیلگران فاندامنتال می توانند جهت قیمت را بدون داشتن نقاط ورود و خروج دقیق پیش بینی کنند.
- همه ابزارهای فنی سعی می کنند روند را بفهمند - همه ابزارهایی که تحلیلگران تکنیکال در اختیار دارند ، هدف اصلی آنها این است که روند را در مراحل اولیه مورد بررسی قرار دهند. برای انجام این کار، تکنسین ها از ابزارهایی برای تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت، میانگین متحرک، الگوهای نمودار و مناطق پشتیبانی/مقاومت استفاده می کنند. به همین دلیل تحلیل تکنیکال در بین معامله گران فارکس بسیار محبوب است - بازار فارکس به سادگی روند را دوست دارد.
نسبت های مالی
علاوه بر پیگیری اخبار و شاخص های مهم اقتصادی، تحلیل نسبت های مالی یکی از رایج ترین انواع تحلیل های فاندامنتال در بازار سهام است.
بیشتر نسبت های مالی به منظور اندازه گیری سلامت مالی شرکت و ارزش واقعی سهام آن، بر داده های صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و صورت های مالی یک شرکت متکی است.
سود هر سهم- در میان همه ابزارهای تحلیل فاندامنتال سهام EPS بیشترین استفاده را دارد. EPS سهام با تقسیم سود خالص یک شرکت با تعداد سهام برجسته محاسبه می شود. EPS معمولاً برای مقایسه شرکت هایی که در یک صنعت فعالیت می کنند استفاده می شود، اما برای یافتن فرصت های تریدینگ واقعی، باید نسبت های دیگر مانند نسبت P/E را بررسی کنیم.
نسبت قیمت به درآمد (P/E) - نسبت P/E با تقسیم قیمت سهام با EPS محاسبه می شود. این ایده نشان می دهد که سرمایه گذاران چقدر مایل به پرداخت سود شرکت هستند. نسبت بالای P/E می تواند نشان دهنده گران بودن قیمت سهام باشد، در حالی که از نسبت های P/E پایین برای یافتن سهام کم قیمت استفاده می شود. با این حال، P/E پایین همچنین می تواند به اعتماد پایین سرمایه گذاران در مورد یک سهام خاص اشاره کند. بر اساس "سرمایه گذار هوشمند" بنیامین گراهام، نسبت P/E سهام نباید از 15 تجاوز کند.
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) - از نسبت ROE می توان استفاده کرد تا ببینیم یک شرکت چقدر از دارایی های خود برای ایجاد درآمد استفاده می کند. در این راستا، ROE با تقسیم درآمد خالص یک شرکت بر کل ارزش دفتری آن محاسبه می شود. همه اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه ROE را می توان در ترازنامه و صورت سود و زیان یک شرکت یافت.
تحلیل فاندامنتال، روشی برای ارزیابی ارزش ذاتی سهام
تمامی افرادی که در بازار سرمایه فعالیت دارند، اعم از افراد حرفهای و غیر حرفهای، حداقل یکبار با واژه تحلیل فاندامنتال روبرو شدهاند. تحلیل فاندامنتال یکی از روشهای تحلیل در بورس و دیگر بازارها است که با استفاده از آن میتوان ارزش ذاتی هر دارایی را برآورد کرد.
هدف تحلیل فاندامنتال چیست؟
هدف نهایی تحلیل فاندامنتال، دستیابی به ارزش ذاتی دارایی مورد نظر است. اگر ارزش ذاتی به دست آمده بالاتر از قیمت فعلی باشد، آن دارایی برای خرید مناسب خواهد بود. در حالی که پایین بودن ارزش ذاتی نسبت به قیمت بازاری سهم، نشاندهنده وجود حباب در قیمت سهم است. تحلیلگران در برآورد ارزش یک دارایی، به مطالعه و بررسی عوامل خرد و کلان مالی و اقتصادی مانند نرخ بهره، نرخ تورم، نرخ جهانی کامودیتیها و سایر عوامل مرتبط با صنعت مربوطه میپردازند.
تحلیل فاندامنتال مناسب چه اشخاصی است؟
تحلیل فاندامنتال یک شرکت یا صنعت به صرف زمان و انرژی نسبتا زیادی نیاز دارد. چون در این روش نیاز است که تمامی گزارشها و اطلاعات آن شرکت بررسی شوند. این نوع تحلیل مناسب افرادی است که فرصت کافی برای انجام تحلیل را داشته باشند. افرادی که مشکل عدم وجود زمان کافی برای تحلیل دارند نیز میتوانند از روشهای غیرمستقیم سرمایهگذاری همچون صندوقهای سرمایهگذاری استفاده کنند تا افراد خبره و حرفهای به جای آنها سهمها را تحلیل کنند و سهام مناسب برای سرمایهگذاری خریداری شود. صندوقها انواع مختلفی دارند که در میان آنها میتوان صندوق درآمد ثابت که یک نوع صندوق سرمایهگذاری با ریسک کم است را به افراد مبتدی برای شروع یک سرمایهگذاری با ریسک پایین معرفی نمود.
تفاوت تحلیل فاندامنتال با تحلیل تکنیکال و تابلوخوانی در چیست؟
از جمله روشهای تحلیلی مهم و مشهور بازار سرمایه میتوان به تحلیل تکنیکال و تابلو خوانی اشاره کرد.
تحلیل تکنیکال روشی است که با استفاده از آن میتوان تاریخچه قیمت و حجم معاملات یک نماد را بررسی کرده تا بتوان روند آتی قیمت آن را پیشبینی کرد.
اما تابلوخوانی چیست؟ تابلوخوانی در بازار سرمایه ایران به معنی دانش تجزیه و تحلیل وبسایت TSETMC (شرکت مدیریت فناوری بورس تهران) است و با تابلو خوانی در سایر بازارهای موازی تفاوت دارد. در این درگاه اطلاعات و ابزارهای متنوع و مهمی وجود دارد که سرمایهگذار در صورت آشنایی با آنها میتواند تصمیمات بهتری برای سرمایهگذاری اتخاذ کند.
آیا تحلیل فاندامنتال بهتنهایی برای انتخاب سهام ارزنده کافی است؟
هر یک از روشهای تحلیل بورس دارای نقاط قوت و ضعف مختلفی هستند. از این رو سرمایهگذاران حرفهای معمولاً از تمام روشهای تحلیل بهره میبرند تا بتوانند بهترین تصمیمات را بگیرند. میتوان گفت که سرمایهگذار به کمک تحلیل بنیادی ارزش واقعی سهم را مییابد و با استفاده از تابلوخوانی و تکنیکال میتواند روند قیمت آینده آن را پیشبینی کند و بدین صورت در بهترین زمان به سهم وارد یا از آن خارج شود.
چه اطلاعاتی برای تحلیل بنیادی لازم است؟
منابع اطلاعاتی لازم در تحلیل بنیادی به دو بخش تقسیم میشوند. اطلاعات درونی شرکت مثل انواع صورتهای مالی، طرحهای توسعهای، خط مشی مدیران و سیاستهای شرکت. اطلاعات بیرونی مثل تورم، نرخ بهره، نرخ ارز، اخبار سیاسی و قیمتهای جهانی تقسیم میشود. بخش عمدهای از اطلاعات عملکردی یک شرکت در صورتهای مالی ثبت میشود. صورتهای مالی اصلی شامل مواردی نظیر ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت گردش وجوه نقد و یادداشتهای توضیحی میشوند. تجزیه و تحلیل این صورتها باعث میشود مدیران شركتها، صاحبان سرمایه، بستانكاران و سرمایهگذاران بتوانند از وضع مالی گذشته، حال و آینده شرکتهای سهامی مورد نظر خود آگاه شوند و درباره آن قضاوت كنند.
بورس ویو، ابزاری مناسب برای انجام تحلیل بنیادی
یکی از ابزارهای مورد استفاده برای انجام تحلیل بنیادی سامانه بورس ویو است. با استفاده از بورس ویو میتوان اطلاعات شرکتهای بورسی را با بیشترین دقت و در سریعترین زمان ممکن در نمایی حرفهای مشاهده کرد. علاوه بر این ابزارهای متنوعی برای تحلیل اطلاعات شرکتها در بورس ویو تعبیه شده که میتواند فرآیند تحلیل بنیادی را برای شخص بسیار سادهتر کند.
به اطلاعات بیشتری نیاز دارید؟
شما میتوانید برای کسب اطلاعات بیشتر درباره بورس و روشهای تحلیل آن، به سامانه آموزشی کارگزاری مفید به نشانی learning.emofid.com مراجعه کنید. در این وبسایت بیش از ۱۰۰۰ مطلب در سه سطح «مبتدی»، «نیمه حرفهای» و «حرفهای» به همراه دورههای مختلف آموزشی ارائه شده است. به علاوه روزانه چندین کلاس با هدف آموزش بورس به صورت رایگان و غیر حضوری برگزار میشود.
تحلیل فاندامنتال فارکس؛ آموزش تحلیل بنیادی در فارکس
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در دنیای مالی نقش بسیار حیاتی در ارزش گذاری هر چیزی از سهام شرکتها تا املاک و مستغلات، بازی می کند. تحلیل بنیادی، برای معاملات بازار ارزهای بین المللی فارکس، مکانیزم اصلی بررسی زیربناهای به ظاهر تصادفی نوسانات نرخهای ارزی است.
همانگونه که می دانید در بازار مالی فارکس سه نوع تحلیل داریم. تحلیل تکنیکال فارکس، تحلیل فاندامنتال فارکس و تحلیل احساسات بازار فارکس. پیشتر در وبسایت دنیای ترید از سری مقالات مربوط به بخش فارکس، تحلیل تکنیکال فارکس را توضیح دادیم.
در اینجا قصد داریم از تحلیل بازار مالی، سراغ تحلیل فاندامنتال در فارکس برویم و برای شما توضیح دهیم.
تحلیل فاندامنتال فارکس چیست؟
تحلیل بنیادی در فارکس فرآیند تجزیه تاثیرات عوامل سیاسی، اقتصادی و فاکتورهای اجتماعی، بر روی ارزش نسبی یک ارز است. از طریق روش فاندمنتنال شناسایی محرک های اصلی ارزش ذاتی یک ارز، شرکت کنندگان در فارکس آنگاه می توانند تصمیمات تجاری آگاهانه ای اتخاذ کنند.
کار تحلیل تکنیکال بررسی چارت قیمت و نمودارها برای شناسایی الگوها یا روندها است، تحلیل بنیادی شامل بررسی اطلاعات اقتصادی و عناوین خبری است.
شما باید بتوانید دلایل و چگونگی تأثیر برخی رویدادها مانند افزایش نرخ بیکاری، تورم و نرخ GDP بر اقتصاد و سیاست های پولی یک کشور را که در نهایت بر سطح تقاضا برای پول آن کشور تأثیر می گذارد را، درک کنید.
ایده پشت این نوع تحلیل این است که اگر چشم انداز اقتصادی فعلی یا آینده یک کشور خوب باشد، باید ارز آن کشور تقویت شود. هرچه اقتصاد یک کشور بهتر باشد، مشاغل و سرمایه گذاران خارجی بیشتری در آن کشور سرمایه گذاری خواهند کرد. این امر منجر به نیاز به خرید ارز آن کشور، برای به دست آوردن دارایی های آن کشور می شود.
آموزش فاندامنتال فارکس
در اینجا ما سعی داریم به صورت تقریبا جامع، به شما یک دستورالعمل گام به گام آموزش فاندامنتال فارکس، نشان دهیم. امید است که شما بعد از مطالعه این قسمت، بتوانید خودتان عوامل اقتصادی تاثیر گذار روی بازار فارکس را تشخیص دهید؛ بعد از آن است که خواهید توانست دارایی مناسب خود را در بازار فارکس کشف کرده، و شروع به ترید آن کنید.
دستورالعمل ما شامل دو گام ساده ولی جامع است. گام اول یادگیری و مطالعه فاکتورهای مهم اقتصاد کلان، و گام دوم بررسی مسائل و فاکتورهای سیاسی کشورها است.
اولین گام، مطالعه فاکتورهای مهم اقتصاد کلان است. برای ایجاد ثروت، باید یک ساختار تحلیلی فراهم کنیم. برای ایجاد ساختار، ابتدا باید اساس آن را تعیین کنیم. اساس تجزیه و تحلیل ما شامل مطالعه اقتصاد کلان در مقیاس جهانی خواهد بود.
باید زمینه این امر را در بالاترین سطح ایجاد کنیم تا بتوانیم داده ها را فیلتر کرده و به پویایی جفت ارزها تا پایین ترین سطوح شان، دست یابیم. با انجام این کار، پویایی چرخه ای، سیاست های پولی بانک های مرکزی اصلی و چند شاخص دیگر را بررسی می کنیم.
رفتارهای گذشته موسسات پولی، ارتباط زیادی با انتخاب های آینده آنها دارد. به همین دلیل است که باید داده های تاریخی را حین تحلیل مسیر آینده مارکت ها، در نظر داشته باشیم.
مرحله اول نسبتاً ساده است زیرا در طول رونق، نوسانات کاهش می یابد و نقدینگی در مقیاس جهانی فراوان می شود؛ در زمان رکود نیز، عکس این قصه صادق است. با این وجود، خیلی مهم است که یک معامله گر بتواند شایعه ها یا نویزهای بازار را از داده ها، جدا کند.
اگر او نتواند این مهم را انجام دهد، قربانی موضوعات سیاسی یا رسانه ای می شود و تحلیلش، با شکست مواجه می شود.
در راستای گام اول، مهمترین فاکتوری که باید بررسی شود، نرخهای بهره است که توسط بانکهای مرکزی کشورها منتشر می شود. در یک فضای اقتصادی سالم و در حال رشد، نرخهای بهره بالاتر منجر به افزایش ارزش پول می شود، در حالیکه نرخهای بهره پایین تر، سبب کاهش ارزش پول می شود.
فاکتور بعدی تورم است. اگر کشوری در چرخه اقتصادی تورمی قرار داشته باشد، که ابزار سنجش آن دو اندیکاتور CPI و PPI است، آن کشور نرخهای بهره را برای جلوگیری از افزایش و تشدید تورم، پایین نگه می دارد.
فاکتور مهم بعدی تراز تجاری کشور است. داشتن مازاد تجاری یا کسری تجاری، هردو روی ارزش ارز یک کشور تاثیر می گذارند. مسئله مهم بعدی اعتبار یک کشور است. اگر کشوری از کشوری دیگر یا صندوق بین المللی پول وام زیادی گرفته باشد، ارز آن کشور قطعا بازتاب این بدهی را منعکس خواهد کرد.
فاکتورهای مهم بعدی که باید بررسی شوند، به این شرح هستند: تولید ناخالص داخلی، قیمت کالاها، داده های مرتبط با اشتغال، تولیدات صنعتی یک کشور، شاخص خرده فروشی، شاخص قیمت مصرف کننده، شاخص قیمت تولید کننده، نرخ بیکاری داده های مربوط به بخش مسکن و ساخت و ساز، میزان خرید اوراق بهادار یک کشور توسط خارجیان و غیره.
برای اطلاعات بیستر نسبت به فاکتورهای اقتصادی، مطالعه دو مقاله روش ترید کردن تقویم اقتصادی پیشنهاد می شود.
قبل از اینکه گام اول را ترک کنیم، لازم به ذکر است که در این قسمت باید توجه ویژه ای به قیمت کالاها نیز شود. قیمت کالاهای کلیدی مثل طلا و نفت، اثر بسیار زیادی روی ارزش ارزها دارد. مثلا قیمت بالای نفت، به دلار کانادا و پوند بریتانیا کمک زیادی می کند و به دلار امریکا و ین ژاپن، خسارت وارد می کند.
گام دوم که باید در تحلیل بنیادی به آن دقت کنید، عوامل سیاسی است. کشورهایی با دولت های با ثبات، ارزهایشان طرفدار بیشتری دارد. ضمنا تنش ها و جنگهای احتمالی نیز، روی ارزش ارز کشورها، تاثیر زیادی خواهد گذاشت.
یادتان باشد برای بررسی فاکتورهای گام اول، نیاز به یک تقویم اقتصادی دارید. برای این منظور وبسایت دنیای ترید، یک تقویم اقتصادی خوب و جامع فراهم کرده، که پاسخگوی نیازهای معامله گران بازارهای مالی است. برای بررسی آن، لطفا به تقویم اقتصادی دنیای ترید سری بزنید.
چه زمانی از تحلیل فاندامنتال استفاده کنیم؟
قبلا تحلیلگران فارکس به دو گروه تقسیم می شدند. 1- تحلیلگران تکنیکال 2- تحلیلگران فاندامنتال. به عقیده برخی سرمایه گذاران، چند سالی است که گروه سومی به نام تحلیلگران احساسات بازار نیز، به فارکس پیوسته اند.
همانطور که می دانید دو گروه اول درست نقطه مقابل همدیگر قرار دارند. برخی می گویند فقط تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن جوابگوی ما است و باقی بر این باورند که تحلیل فاندامنتال، چاره نهایی معامله گران است.
فارغ از هیاهوی این دو گروه، برای پاسخ به سوال چه زمانی از تحلیل بنیادی استفاده کنیم، مسلما نظرات و عقاید زیادی وجود دارد. اجازه دهید با ذکر مثالی، مسئله را کمی واضح تر کنیم.
فرض کنید شما بدون در نظر گرفتن تحلیل بنیادی و اینکه چه خبرها و رویدادهای مهمی قرار است امروز در تقویم اقتصادی بازار فارکس منتشر شود، چارت خود را باز کرده تا به تحلیل یک جفت ارز بپردازید.
تصور کنید شما EUR/USD را که بالاترین حجم معاملات بین جفت ارزها را به خود اختصاص داده، انتخاب کردید. ساعت 9 صبح است و امروز قرار است ساعت 17 بعد از ظهر، گزارش مهم مشاغل بخش غیر کشاورزی ایالات متحده موسوم به Non Farm Payrolls یا NFP اعلام شود.
فرض کنید امریکا قرار بوده اعلام کند 450.000 شغل جدید ایجاد کرده و شما اصلا اطلاعی نسبت به این خبر ندارید. در صورت صحت این خبر، ارزش دلار امریکا نسبت به یورو بالا خواهد رفت.
شما تحلیلهای تکنیکال خود را انجام داده و به این نتیجه رسیدید که یورو در وضعیت بهتری نسبت به دلار است. شروع به خرید یورو و فروش دلار کردید و حد سود و ضرر خود را گذاشته اید. چند ساعتی از سیستم دور می شوید و بعد از بازگشت، با فعال شدن دستور حد ضرر خود مواجه می شوید.
وقتی پیگیر این مسئله و دلیل ضرر معامله تان می شوید، با خبر بنیادی گزارش خوب مشاغل امریکا مواجه می شوید. فکر می کنم با این مثال، متوجه اهمیت استفاده تحلیل بنیادی، قبل از تحلیل تکنیکال شدید.
حرفه ای ها و موفق های بازار، تعصبی نسبت به هیچکدام از تحلیل ها ندارند. آنها به خوبی نسبت به اهمیت این دو تحلیل، واقف هستند. به قول شاعر بلند آوازه؛ مولانا جلال الدین محمد بلخی، سخت گیری و تعصب خامی است، تا جنینی کار خون آشامی است.
معایب و مزایا تحلیل فاندامنتال فارکس
تحلیل فاندامنتال نیز مثل هر چیز دیگری مزایا و معایبی دارد که باید به آنها بپردازیم. متاسفانه عده ای از سرمایه گذاران فکر می کنند تحلیل بنیادی کار بیهوده ای است. اینها همان گروه متعصب طرفدار رویکرد تکنیکال هستند.
عده ای دیگر می گویند ابزارهای تکنیکال، به تنهایی پاسخگوی نیازهای بازار نیست و باید از تحلیل بنیادی نیز، کمک گرفت. عده سومی نیز می گویند، تلفیق تکنیکال با فاندامنتال، مکمل هم خواهد بود و زمینه های کسب سود بیشتر را، فراهم خواهد کرد.
با توجه به تمام نکات و نظریه های معامله گران، ابتدا درباره معایب تحلیل فاندامنتال صحبت خواهیم کرد.
معایب تحلیل بنیادی فارکس
ایراد اولی که بر این تحلیل گرفته می شود، زمان بر بودن آن است. برخی معامله گران بر این باورند که نمی توان تمام شاخص های اقتصاد کلان را مطالعه کرد. این قضیه نیازمند زمان زیادی است.
ایراد دوم این گروه، نبود سیگنال است. این دسته اعتقاد دارند که از طریق تحلیل بنیادی ما نمی توانیم سیگنالی به دست بیاوریم. در واقع مشکل آنها این است که از طریق تحلیل بنیادی ، نقطه ورود و خروجی پیدا نخواهند کرد.
ایراد بعدی این است که اعداد و ارقام اقتصادی قابلیت دستکاری شدن دارند. گاهی برای خرید سهام در بازارهای مالی، عده ای می گویند شرکتها، اعداد و ارقام خود را دستکاری می کنند.
اینها برخی از باورهای موجود بازار درباره تحلیل بنیادی است. حال به مزایای تحلیل بنیادی می پردازیم.
مزایای تحلیل فاندامنتال فارکس
اولین حسن تحلیل بنیادی، این است که شما با مطالعه فاکتورهای اقتصاد کلان، می توانید تشخیص دهید که آیا ارز مورد نظر شما برای خرید، ارزشمند است یا خیر.
این نوع تحلیل مناسب تریدرهایی است که استراتژی معاملاتی بلند مدت دارند. منظور این است که بعد از بررسی عوامل تاثیر گذار اقتصادی، شما می توانید به بازار ورود کرده و با خیال راحت، سود مورد نظرتان را کسب کنید. حداقل خیالتان راحت است که بعد از انتشار داده مشاغل بهتر از پیشبینی بازار، دارایی مورد نظر شما خلاف جهت شما حرکت نخواهد کرد.
از دیگر مزایای خوب تحلیل بنیادی این است که شما فقط با مطالعه اقتصاد کلان، دلایل پشت پرده حرکات ارزها و دیگر دارایی های مورد نظرتان را خواهید فهمید. این امر باعث می شود شما زودتر از دیگران بتوانید حرکات ارزها را پیش بینی کنید.
درست است که مطالعه فاکتورهای اقتصاد کلان اندکی زمان گیر است، ولی ارزش این را دارد که شما تصویر کلی بازار را خواهید داشت. بعد از مدتی مطالعه این فاکتورها، شما یاد خواهید گرفت که شاخص های اقتصادی را فیلتر کنید.
آنها از درجات اهمیت کم، متوسط و بالایی در زمان انتشارشان برخوردار هستند. در نتیجه نیازی نیست که شما تمام آنها را بدانید. شما با اندکی کسب تجربه در بازار فارکس و تمرین و تکرار، خودتان به محاسن و معایب تحلیل بنیادی پی خواهید برد.
به عقیده حرفه ای های بازار، مزایای تحلیل بنیادی بر معایبش غالب است. برای کسب سودهای عالی در این بازار، بهتر است تحلیل بنیادی را خوب فرا بگیرید و از آن در تریدهای خود، نهایت استفاده را بکنید.
در بازار فارکس چند نوع معامله گر وجود دارد؟
انواع مختلفی از تریدرها در بازار فارکس وجود دارند. برخی می گویند سه روش فاندمنتنال نوع تریدر در بازار فارکس وجود دارد. برخی دیگر می گویند چهار نوع تریدر داریم. عده ای دیگر هم بر این باورند که شش نوع تریدر در بازار ارزهای بین المللی وجود دارد.
1- اسکالپرها
اسکالپرها در واقع معامله گران کوتاه مدت بازار هستند. آنها از چند ثانیه تا چند دقیقه، در بازار مانده و بعد از تریدهایشان، از بازار خارج می شوند. آنها استراتژی مختص به خودشان را دارند. این استراتژی شامل تریدهای بیشتر، با سودهای کمتر است.
2- معامله گران روزانه
این دسته نیز، معاملاتشان را در تایم فریم های روزانه انجام می دهند. اگر چه شیوه متفاوتی نسبت به اسکالپرها از لحاظ زمان تریدهایشان دارند ولی، اینها نیز تمام معاملاتشان را تا قبل از پایان روز می بندند.
3- معامله گران سوئینگ
می شود به این نوع معامله گران، معامله گران موج هم گفت. در این نوع استراتژی، تریدرها از چند روز تا چند هفته در معامله شان، منتظر می مانند. در واقع این گروه چیزی بین معامله گران روزانه و معامله گران بلند مدت هستند.
این نوع استراتژی نیازمند صبر و شکیبایی است. این دسته، یک روند را پیدا می کنند و حداکثر چند هفته در معاملاتشان، منتظر می مانند.
4- معامله گران بلند مدت یا پوزیشن
دلیل نامگذاری این معامله گران به بلند مدت، این است که معامله ای را از چند هفته تا چند سال نگه می دارند. اینها در تایم فریم های بلند مدت فعالیت می کنند. اینها در واقع، صبور ترین تریدرهای بازار هستند چرا که، باید برای مدتهای طولانی سرمایه شان را نگه دارند.
5- معامله گران الگوریتمی
دلیل اینکه به این دسته از تریدرها الگوریتمی گفته می شود این است که آنها به نرم افزارهای کامپیوترشان تکیه می کنند. این نرم افزارهای از قبل برنامه ریزی شده، دارایی مورد نظر این دسته را در بهترین قیمتی که به نرم افزار داده اند، خرید می کند.
این نوع استراتژی، مناسب تریدرهایی است که آشنایی بالایی با کامپیوتر و تکنولوژی های موجود آنها دارند.
6- معامله گران خبر-محور
تریدرهای خبر-محور یا رویداد-محور، استراتژی شان بدین صورت است که بیشتر به چارتهای تکنیکال، از طریق اخبار فاندامنتال نگاه می کنند. آنها بیشتر به دنبال صعودها یا ریزش های ناگهانی ناشی از اخبار فاندامنتالی یا سیاسی دارایی ها هستند.
اخباری مثل افزایش غیر منتظره گزارش مشاغل، بالا بردن نرخهای بهره، گزارشات تولید ناخالص داخلی و انتخابات سیاسی. شما از بین انواع تریدرهای ذکر شده، باید ببینید کدام یک مناسب روحیه، شخصیت و زمان کاری شما است.
نتیجه گیری
تحلیل فاندامنتال یکی از سه نوع تحلیل موجود در بازار فارکس است. تاثیرات بسیار مهم و حیاتی تحلیل بنیادی در بازار فارکس، بر هیچ متخصصین بازار فارکس پوشیده نیست. همانگونه که بازارهای مالی و اقتصاد کشورها از هم جدا نیستند، انواع تحلیل های بازار فارکس نیز، به هم متصل هستند.
تحلیل بنیادی در فارکس به زبانی ساده، عرضه و تقاضا بر روی یک ارز خاص را بررسی می کند. تحلیل بنیادی شامل فاکتورهای بسیار مهمی از جمله تعیین نرخهای بهره بانکی است. مسلما اگر قرار باشد فقط یک فاکتور مهم در تحلیل بنیادی که بیشترین تاثیر را روی مارکت دارد نام ببریم، نرخ بهره است. ما در این مقاله سعی کردیم شما را از مزایای یادگیری و به کار گیری تحلیل بنیادی و تحلیل بازار از این روش، آگاه کنیم.
امید است با یادگیری علم ساده و شیرین تحلیل بنیادی، سودهای بیشتر و آگاهانه تری در بازار فارکس، کسب کنید.
شش اصل پایهای در تحلیل بنیادی
یکی از موضوعاتی که ذهن فعالان بازار سرمایه را درگیر خود میکند، استراتژی مناسب برای انتخاب سهام و پوزیشن مناسب خرید و فروش است.
سعید امیرشاهکرمی
یکی از موضوعاتی که ذهن فعالان بازار سرمایه را درگیر خود میکند، استراتژی مناسب برای انتخاب سهام و پوزیشن مناسب خرید و فروش است. انتخاب استراتژی مناسب باعث میشود فرد معاملهگر علاوه بر نظم در سیستم معاملاتی، از نظر آرمش روحی و روانی نیز شرایط خوبی را تجربه کند. برای انتخاب استراتژی مناسب در ابتدا باید فرد ابزار تحلیل خود را انتخاب کند. روشهای رایج برای تکنیکهای معاملهگری عبارتند از تحلیل به روش فاندامنتال (بنیادی)، تکنیکال و پرایس اکشن (الگوهای قیمتی) یا ترکیبی از تکنیکهای مذکور باشد. در این یادداشت تلاش بر این است به بررسی روش فاندمنتنال اجمالی تکنیک فاندامنتال بپردازیم.
تکنیک فاندامنتال روشی است به منظور محاسبه ارزش ذاتی اوراق بهادار با در نظر گرفتن عوامل اقتصادی و مالی مرتبط. یک تحلیلگر بنیادی علاوه بر آنکه بر عملکرد یک شرکت تمرکز میکند باید شرایط کلان اقتصادی، شرایط شرکتهای رقیب و همچنین شرایط بازار مواد اولیه و بازار فروش شرکت را به صورت مداوم رصد کند. یک تحلیلگر برای آنکه با استفاده از تکنیک بنیادی، نتیجه مطلوب را به دست آورد لازم است 6 اصل مهم را مدنظر قرار بدهد. این اصول عبارتند از:
1- انتخاب سهام بر اساس تحولات بازارهای جهانی: تحولات بازارهای جهانی بر سودآوری شرکتها بهخصوص صادراتی محورها تاثیر فراوان میگذارد. یک تحلیلگر باید روزانه تغییرات اقتصاد جهان را مورد ارزیابی قرار بدهد. آمار اشتغال و نرخ بیکاری اقتصادهای بزرگ را به صورت ماهانه بررسی کند. تراز تجاری اقتصادهای بزرگ را مورد بررسی قرار بدهد، تحولات نرخ بهره و سیاستهای پولی و مالی اقتصادهای بزرگ به خصوص امریکا (فدرال رزرو) را به صورت ماهانه و فصلی تجزیه و تحلیل کند، عرضه و تقاضا و معاملات بازارهای جهانی به خصوص کامودیتیها را بهصورت روزانه بررسی کند (میتوان از سایت investing.com به منظور بررسی تغییر قیمتهای جهانی و همچنین استفاده از تحلیلهای موثر برآنها استفاده کرد.)
2- انتخاب سهام بر اساس شرایط اقتصادی کشور: یک معاملهگر باید نگاه ویژهای به شرایط اقتصادی و سیاسی کشور داشته باشد. سیاستهای کلان اقتصادی، نرخ مواد اولیه، نرخ حاملهای انرژی، نرخ ارز مرجع (دلار)، نرخ تورم، نرخ مالیات صنایع و. از جمله مواردی هستند که باید به خوبی مورد بررسی قرار بگیرند. همچنین سیاستهای خارجی و تهدیدها و فرصتهای اثرگذار بر صادرات و واردات نیز باید در حیطه تحلیل یک فرد معاملهگر قرار بگیرد.
3- انتخاب سهام بر اساس معاملات و گزارشهای بورس کالا: اکثر شرکتهای تولیدی بزرگ ایران، در بورس کالا اقدام به فروش محصولات خود میکنند. با زیرنظر گرفتن معاملات انجام شده در بورس کالا میتوان چشمانداز خوبی نسبت به فروش و سودآوری شرکتها به دست آورد. یک تحلیلگر با توجه به معاملات و گزارشهای بورس کالا میتواند میزان فروش ماهانه شرکت، مجموع معاملات انجام شده یک محصول یا یک شرکت در طی یک دوره، نحوه رقابت بر قیمت پایه و همچنین جمع مبلغی معاملات دورهای در بورس کالا را مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهد.
4- انتخاب سهام بر اساس نسبتهای p/e TTM، p/s و حاشیه سود: نسبت قیمت به درآمد (Price/Earnings) یکی از نسبتهای مهم در بورس به شمار میرود. طبق آنچه میان تحلیلگران رایج است در نسبت فوق به جای درآمد از سود به ازای هر سهم (EPS) استفاده میشود. در محاسبه سود به روش TTM (Trailing Twelve Months) EPS بر مبنای 12 ماه گذشته یعنی چهار دوره سه ماهه مورد ارزیابی قرار میگیرد. مزیت استفاده از TTM این است که قیمت سهم بر اساس سود واقعی آن تعیین میشود و سرمایهگذاران با استفاده از اطلاعات واقعی در بازار، معاملات خود را انجام میدهند. نسبت قیمت به فروش P/S (Price/Sale) یکی دیگر از نسبتهای مهم است که حاصل تقسیم قیمت بازار هر سهم به فروش آن را محاسبه میکند. با توجه به این موضوع که فروش شرکت به صورت ثابت و قوی نمایانگر رشد یک شرکت است و امکان دستکاری و عددسازی کمتر در میزان فروش یک شرکت وجود دارد، محاسبه این نسبت میتواند اطلاعات بسیار مفیدی در جهت ارزیابی شرکت به تحلیلگر ارایه کند.
حاشیه سود: یکی از نسبتهای سودآوری است که از نسبت سود بر درآمد یا فروش به دست میآید. حاشیه سود انواع گوناگونی دارد که سه نسبت مهم آن عبارتند از: حاشیه سود ناخالص (نسبت سود ناخالص به درآمد کل) حاشیه سود عملیاتی (نسبت سود عملیاتی به درآمد کل) و حاشیه سود خالص (نسبت سود خالص به درآمد کل). با استفاده از حاشیه سود میتوان وضعیت فروش و سودآوری یک شرکت نسبت به سایر شرکتها و یک صنعت نسبت به سایر صنایع را با هم مقایسه کرد. هر چه نسبت فوق بالاتر باشد وضعیت آن شرکت یا صنعت در شرایط بهتری قرار دارد.
5- انتخاب سهام بر اساس گزارش ماهانه: یکی از مهمترین موضوعات در بررسی عملکرد مالی شرکتها و سنجش عملکرد آنها بررسی کردن گزارش ماهانه یک شرکت است. تحلیلگر با استفاده از این گزارشها متوجه میشود که وضعیت عملیاتی شرکت در چه حالتی است. وی میتواند با استفاده از گزارشهای ماهانه عملکرد شرکت نسبت به دورههای مشابه سالهای قبل یا حتی نسبت به ماههای قبل سال جاری را مقایسه کند. با استفاده از گزارشهای ماهانه میتوان اقدام به انتخاب صنایع پرپتانسیل نمود و از میان آنها نمادهای مناسبتر را برای بررسی بیشتر در لیست نمادهای منتخب خود قرار داد.
6- انتخاب سهام بر اساس گزارشهای فصلی: علاوه بر گزارشهای ماهانه، بررسی گزارشهای فصلی نیز اهمیت فراوانی دارد. تحلیلگر فاندامنتال با تجزیه و تحلیل صورتهای مالی سه ماهه، میزان فروش خالص، سود خالص و ناخالص و. را استخراج و اقدام به محاسبه نسبتهای مالی شرکتها میکند. همچنین با استفاده از گزارشهای فصلی میزان EPS دورهای هر سهم را به دست آورده و با مقایسه و تجمیع آن با دورههای قبل، اقدام به تخمین EPS پایان دوره 12 ماهه میکند.
در این یاداداشت سعی شد به صورت خلاصه شش اصل مهمی که یک معاملهگر باید در تحلیلهای خود مدنظر قرار بدهد، بصورت خلاصه بررسی شود. ذکر این نکته ضروری است که ارزیابی فاندامنتال یک شرکت، شرط لازم و نه کافی برای موفقیت در بورس است و علاوه بر آن باید از سایر روشهای تحلیلی مانند تکنیکال و الگوهای قیمتی نیز استفاده کرد. یک معاملهگر موفق فردی است که بر اساس تحلیل فاندامنتال، شرکتهای مناسب را انتخاب و بر مبنای الگوهای قیمتی و با استفاده از تحلیل تکنیکال اقدام به معامله کرده تا بتواند بیشترین بازده ممکن را از پورتفوی خود به دست آورد.
دیدگاه شما