تحليل تکنيکال چيست؟


خط روند در تحلیل تکنیکال، خطی است که به راحتی قابل تشخیص بوده و به معامله‌گران برای آگاهی پیدا کردن از قیمت‌ها یا نشان دادن تغییرات در داده‌های خاص بر روی نمودارها کمک می‌کند. در تحلیل تکنیکال از خط روند استفاده می‌شود تا به معامله‌گر ایده بدهد که ارزش یک دارایی ممکن است در کدام جهت حرکت نماید. به طور ساده تحليل تکنيکال چيست؟ می‌توان گفت خط روند، خطی است که بالای اوج محور یا زیر پایین‌ترین محور ترسیم می‌شود تا جهت غالب قیمت را نشان دهد.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال مطالعه عملکرد بازار های مالی است. یک تکنیکالیست به تغییرات قیمت نگاه می کند وبه صورت روزمره یا هفته به هفته یا هر دوره ثابت دیگری که در آن نمایش داده می شود توجه می کند.
یک نمودارشناس فقط نمودارهای قیمت را تجزیه و تحلیل می کند ، در حالی که تکنیکالیست شاخص های فنی مشتق شده از آن را نیز مطالعه می کند.
تکنیکالیست ها به جای بررسی عملکرد کلی بازار ، تغییرات قیمت را به همراه نمودارهای روند بازارهای مالی مورد بررسی قرار می دهند .

عواملی که بر قیمت های بازار تأثیر می گذارند

. تکنیکالیست ها معتقدند حتی اگر تمامی اطلاعات مربوط به یک بازار یا سهام خاصی در دسترس باشد ، شما باز هم نمی توانید واکنش بازار به آن عامل یا اتفاق را پیش بینی کنید.فاکتورهای اطلاعاتی متفاوتی در یک زمان وجود دارد که بر روی بازار های مالی مواثر هستند.
تکنیکالیست ها معتقد هستند که تمام عوامل مربوط به بازار بر روی قیمت های سهام منعکس می شوند.با مشاهده و بررسی بازارهای مالی ، آشکار می شود که الگوهایی، درروندها و حرکت های بازار وجود دارد.

کاربران عزیز برای استفاده از آموزش های تصویری و دریافت سیگنال ها و تحلیل های رایگان ارز دیجیتال می توانید عضو کانال تلگرامی سایت هوش فعال شوید برای عضویت کلیک نمایید.

آنالیز تکنیکال چیست

تحلیل تکنیکال داده های بنیادی را از قبل تحليل تکنيکال چيست؟ پیش بینی می کند:

بنیادگرایان معتقدند بین عوامل بنیادی و تغییرات قیمت رابطه علت و معلولی وجود دارد.
این به این معنی است که اگر اخبار بنیادی مثبت باشد ، قیمت باید افزایش یابد و اگر خبر منفی باشد، قیمت باید سقوط کند. این موضوع نتیجه تجزیه و تحلیل طولانی مدت بر روی تغییرات قیمت در بازارهای مالی در سراسر جهان است.این موضوع نشان می دهد که چنین پیوستگی فقط در افق کوتاه مدت و فقط به میزان محدودی وجود دارد وبه صورت میان مدت و بلند مدت وجود ندارد.

اغلب اوقات ، در حالی که اقتصاد هنوز در رکود اقتصادی است ، قیمت ها در یک روند جدید شروع به افزایش می کنند. در نمودار زیر نشان داده شده که در نقطه B ، یعنی در حالی که هیچ دلیلی برای چنین روند صعودی وجود ندارد. برگشت ، قیمت ها شروع می شود.در حالی که اقتصاد هنوز در حال رشد است موقعیت A را نگهداری نمی کند. یک فاصله زمانی چند ماهه با دلایل اصلی فروش وجود دارد. روند بازار سهام نه تنها در بورس بلکه در مورد اقتصاد نیز صدق می کند. هدف اساسی از تحلیل تکنیکال شناسایی تغییرات روند است.

تحلیل تکنیکال داده های بنیادی را از قبل پیش بینی می کند

حالت حاکم بر بازار:

سالهاست که ما با مدیران و کمیته های حرفه ای پول سر و کار داریم و متوجه شدیم که آنها مثل گذشته هستند.بسیاری از سرمایه گذاران تازه وارد تحت تاثیر جامعه و سایر اشتباهات عاطفی غیر منطقی قرار می گیرند. آنهادر بیشتر موارد ، اطلاعات بهتری داشتند ، اما در واقعیت،تصمیم گیری به تنهایی برای سودآور کافی نیستند .بیشتر سرمایه گذاران می دانند،ترس از حرص و طمع در فرآیند تصمیم گیری نقش بسیار مهمی دارد.بر اساس پاسخ های احساسی، خرید کم و فروش زیاد مواثر بر افزایش یا کاهش قیمت ها هستند.
در ابتدا به نظر می رسد چانه زنی باعث ایجاد ترس از ضرر در قیمت های بسیار پایین تر می شود. افزایش قیمت ها که در ابتدا فرصت خوبی برای فروش به نظر می رسد در نهایت منجر به طمع می شود.سرمایه گذارانی که موفق هستند برخلاف خلق و خوی جامعه و برخلاف احساسات خود عمل می کنند.و این افراد بهترین موقعیت برای کسب درآمد در بازارهای مالی را دارند. ریسک مالی و ریسک عاطفی با هم رابطه معکوس دارند.

خوش بینی ، بدبینی ، حرص و آز و ترس:

چرا افراد در بازارهای مالی درآمد بیشتری کسب می کنند؟ زیرا ، همانطور که دیدیم ،انگیزه افراد در هنگام خرید توسط طمع (خوش بینی) و هنگام فروش از ترس (بدبینی) است. مردم
با تغییر احساسات از خوش بینی به بدبینی و بالعکس انگیزه خرید و فروش را دارند.آنها سناریوهای بنیادی تحليل تکنيکال چيست؟ را برپایه وضعیت عاطفی خود جای میدهند .(منطقی سازی احساسات)مانع درک آنها می شود

خوش بینی ، بدبینی ، حرص و آز و ترس

نمودار بالا نشان می دهد اگر سرمایه گذاران بر اساس اعتماد به نفس یا اطمینان (خوش بینی) خریداری می کنند.به همین ترتیب ، اگر سرمایه گذاران بر اساس نگرانی یا (بدبینی) عمل کنند سهم خود را می فروشند.
آنها سناریوهای بنیادی صعودی خود را پس از برگشت روند ، متناسب با روند نزولی تنظیم می کنند.سرمایه گذاران پس از چرخش نزولی ، سناریوهای نزولی را تنظیم کرده و بدنبال آن می گردند.هدف اصلی از تحلیل تکنیکال این است که به سرمایه گذاران کمک کند تا نقاط قوتی را که در خود دارند شناسایی کنند.

کاربراین محترم اگر سوالی درباره ی آنالیز تکنیکال دارید و یا دیدگاهی در ارتباط با مطلب فوق دارید در قسمت ارسال نظرات دیدگاه خود را مطرح بفرمایید.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال چیست؟

به گزارش شهر بورس، امروزه شمار علاقه مندان به بازارهای مالی درحال گسترش است و بیشتر افراد در حال آموزش تحلیل‌ بازارهای مالی هستند. یکی از تکنیک‌های پرکاربرد، تحلیل تکنیکال است که می‌تواند در همه بازارهای مالی اعم از بازار بورس، ارزهای دیجیتال و فارکس مورد استفاده قرار گیرد، اما تحلیل تکنیکال چیست؟

در این گزارش به بخش‌هایی از کتاب تکنیکال جان مورفی که یکی از بهترین کتاب‌ها درمورد تحلیل تکنیکال به حساب می‌آید، پرداخته شده است.

تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال چیست؟

تکنیک‌ها و ابزارهای واقعی مورد استفاده در تحلیل تکنیکال، لازم است ابتدا تعریف کنیم که تحلیل تکنیکال چیست، مقدمات فلسفی مبتنی بر آن را مورد بحث قرار دهیم و تمایزهای واضحی بین تحلیل تکنیکی و فاندامنتال ترسیم کنیم. در نهایت، به چند انتقاد که اغلب علیه رویکرد فنی مطرح شده است، بپردازیم.

اعتقاد قوی جان مورفی این است که درک کامل رویکرد فنی باید با درک روشنی از آنچه تحلیل تکنیکال ادعا می‌کند قادر به انجام آن است و شاید مهم‌تر از آن، فلسفه یا منطقی که آن ادعاها را بر اساس آن استوار می‌کند، آغاز شود.

ابتدا موضوع را تعریف می‌کنیم. تحلیل تکنیکال مطالعه عملکرد بازار، در درجه اول از طریق استفاده از نمودارها، به منظور پیش‌بینی روند قیمت‌ها در آینده است.

اصطلاح “مارکت اکشن” شامل سه منبع اصلی اطلاعاتی است که در دسترس تکنیسین است قیمت، حجم و بهره باز. (بهره باز فقط در معاملات آتی و اختیار معامله استفاده می‌شود.)

اصطلاح “پرایس اکشن” که اغلب استفاده می‌شود، بسیار محدود به نظر می‌رسد زیرا بیشتر تکنسین‌ها حجم و سود باز را به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از تحلیل بازار خود در نظر می‌گیرند. با این تمایز ایجاد شده، اصطلاحات «مارکت اکشن» و «پرایس اکشن» به جای یکدیگر در سراسر این بحث استفاده می‌شوند.

سه پیش فرض وجود دارد که رویکرد فنی مبتنی بر آن استوار است:

بیانیه ” قیمت نشانگر همه چیز است” چیزی است که احتمالاً سنگ بنای تحلیل تکنیکال است. مگر اینکه اهمیت کامل این مقدمه اول به طور کامل درک و پذیرفته شود.

تکنسین معتقد است که هر چیزی که احتمالاً می‌تواند بر اساس قیمت از نظر ذهنی، سیاسی، روانی یا غیره تأثیر بگذارد، در واقع در قیمت آن بازار منعکس می‌شود. بنابراین، مطالعه عملکرد قیمت تمام چیزی است که مورد نیاز است. اگرچه ممکن است این ادعا واهی به نظر برسد، اما مخالفت با آن دشوار است وقت آن است که معنای واقعی آن را در نظر بگیریم.

تنها چیزی که تکنسین واقعاً ادعا می‌کند این است که اقدام قیمت باید منعکس‌کننده تغییرات در عرضه و تقاضا باشد. اگر تقاضا از عرضه بیشتر شود، قیمت‎ها باید افزایش یابد. اگر عرضه بیش از تقاضا باشد، قیمت‌ها باید کاهش یابد. این اقدام اساس همه پیش‌بینی‌های اقتصادی و بنیادی است.

سپس تکنسین این بیانیه را تغییر می‌دهد تا به این نتیجه برسد که اگر قیمت‌ها در حال افزایش هستند، به هر دلیل خاص، تقاضا باید از عرضه فراتر رود و عوامل بنیادی باید صعودی باشند. اگر قیمت‌ها کاهش یابد، فاندامنتال باید نزولی باشند اگر این آخرین اظهار نظر در مورد مبانی در چارچوب بحث تحلیل تکنیکال شگفت‌انگیز به نظر می‌رسد، نباید چنین باشد.

بالاخره تکنسین به طور غیرمستقیم در حال مطالعه اصول است. اکثر تکنسین‌ها احتمالاً موافق هستند که این نیروهای اساسی عرضه و تقاضا، یعنی اصول اقتصادی یک بازار هستند که باعث بازارهای گاو نر و خرس می‌شوند.

نمودارها به خودی خود باعث بالا یا پایین تحليل تکنيکال چيست؟ رفتن بازارها نمی‌شوند. آنها به سادگی منعکس کننده روانشناسی صعودی یا نزولی بازار هستند. به عنوان یک قاعده، چارتیست‌ها به دلایل افزایش یا کاهش قیمت ها توجهی ندارند.

اغلب اوقات، در مراحل اولیه یک روند قیمت یا در نقاط عطف بحرانی، به نظر نمی‌رسد که کسی دقیقاً بداند چرا یک بازار به روش خاصی عمل می‌کند. در حالی که رویکرد فنی ممکن است گاهی اوقات در ادعاهایش بیش از حد ساده به نظر برسد، منطق پشت این فرض اول، این است که بازارها همه چیز را نشان می‌دهند، هر چه فرد تجربه بازار بیشتری به دست آورد، قانع کننده‌تر می‌شود. بنابراین، اگر هر چیزی که بر قیمت بازار تأثیر می‌گذارد، درنهایت در قیمت بازار منعکس شود، مطالعه آن قیمت بازار لازم است.

با مطالعه نمودارهای قیمت و مجموعه‌ای از شاخص‌های فنی پشتیبان، چارتیست در واقع به بازار اجازه می‌دهد تا به او بگوید که احتمال دارد بازار به کدام سمت برود.

چارتیست لزوماً سعی نمی‌کند از بازار پیشی بگیرد. همه ابزارهای فنی که بعداً مورد بحث قرار می‌گیرند، صرفاً تکنیک‌هایی هستند که برای کمک به طراح نمودار در فرآیند مطالعه کنش بازار استفاده می‌شوند. چارتیست می‌داند که دلایلی وجود دارد که چرا بازارها بالا یا پایین می‌روند. او معتقد نیست که دانستن این دلایل در فرآیند پیش‌بینی ضروری است.

قیمت‌ها در روند حرکت می‌کنند

مفهوم روند برای رویکرد فنی کاملا ضروری است؛ مگر اینکه کسی این فرض را بپذیرد که بازارها در واقع روند دارند و هیچ فایده‌ای برای مطالعه بیشتر وجود ندارد. کل هدف از ترسیم عملکرد قیمت یک بازار، شناسایی روندها در مراحل اولیه توسعه آنها به منظور تجارت در جهت آن روندها است.

در واقع، بیشتر تکنیک‌های مورد استفاده در این رویکرد ماهیت دنبال کننده روند هستند، به این معنی که هدف آنها شناسایی و دنبال کردن روندهای موجود است. (شکل 1.1 را ببینید.)

روند صعودی

شکل 1.1 مثالی از یک روند صعودی. تحلیل تکنیکال بر این فرض استوار است تحليل تکنيکال چيست؟ که روند بازارها و این روندها تمایل به تداوم دارند.

نتیجه‌ای برای این فرض وجود دارد که قیمت‌ها در روند حرکت می‌‎کنند – احتمال ادامه روند در حرکت بیشتر از معکوس شدن است. این نتیجه البته اقتباسی از قانون اول حرکت نیوتن است.

راه دیگر برای بیان این نتیجه این است که یک روند در حرکت در همان جهت ادامه خواهد داشت تا زمانی که معکوس شود. این یکی دیگر از آن ادعاهای فنی است که تقریباً دایره‌ای به نظر می‌رسد. اما کل رویکرد پیروی از روند مبتنی بر خلاصی از یک روند موجود است تا زمانی که علائم معکوس را نشان دهد.

تاریخ تکرار می‌شود

بخش عمده تحلیل تکنیکال و مطالعه کنش بازار به مطالعه روانشناسی انسان مربوط می‌شود. به‌عنوان مثال، الگوهای نمودار که در طول صد سال گذشته شناسایی و طبقه بندی شده‌‎اند، منعکس کننده تصاویر خاصی هستند که در نمودارهای قیمت ظاهر می‎شوند. این تصاویر روند صعودی یا نزولی را نشان می‌دهد.

بر اساس روانشناسی بازار از آنجایی که این الگوها در گذشته به خوبی کار می‌کردند، فرض بر این است که در آینده نیز به خوبی کار خواهند کرد. آنها بر اساس مطالعه روانشناسی انسان هستند که تمایل به تغییر ندارند.

راه دیگر برای گفتن آخرین فرض که تاریخ خود را تکرار می‌کند، این است که کلید درک آینده در مطالعه گذشته نهفته یا اینکه آینده فقط تکرار گذشته است.

به طور خلاصه تحلیل تکنیکال سه پیش فرض دارد که رویکرد فنی مبتنی بر آن استوار است و با استفاده از آن می‌توان فهمید که کلید درک آینده در مطالعه گذشته نهفته یا اینکه آینده فقط تکرار گذشته است.

با تحلیل تکنیکال به همراه پرایس اکشن و فاندامنتال می‌توان درک درستی از بازار داشت و در همه بازارهای مالی تکنسینی مجرب بود.

خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟ + 10 نکته مهم!

در دنیای ارز دیجیتال ابزارهای مختلفی وجود دارند که به معامله گران کمک می‌کنند تا بتوانند بسته به تجزیه و تحلیل خود خرید و فروش سودآوری را انجام دهند. یکی از این ابزارها خط روند است که به طور گسترده مورد استفاده افراد فعال در این زمینه قرار می‌گیرد. در این مقاله قصد داریم به معرفی خط روند در تحلیل تکنیکال بپردازیم.

خط روند چیست؟

خط روند چیست

خط روند در تحلیل تکنیکال، خطی است که به راحتی قابل تشخیص بوده و به معامله‌گران برای آگاهی پیدا کردن از قیمت‌ها یا نشان دادن تغییرات در داده‌های خاص بر روی نمودارها کمک می‌کند. در تحلیل تکنیکال از خط روند استفاده می‌شود تا به معامله‌گر ایده بدهد که ارزش یک دارایی ممکن است در کدام جهت حرکت نماید. به طور ساده می‌توان گفت خط روند، خطی است که بالای اوج محور یا زیر پایین‌ترین محور ترسیم می‌شود تا جهت غالب قیمت را نشان دهد.

کاربرد خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

استفاده از خطوط روند یکی از معدود تکنیک های آسان و مهمی است که واقعا کار می‌کند زیرا بازار به یک خط روند احترام می گذارد. ترسیم خطوط روند خوب، با ارزش‌ترین مهارت است با این حال مشکل این است که احتمال دارد فرد دچار شکست‌های بیش از حد شود. یک خط روند را می‌توان به راحتی در هر نمودار ترسیم کرد و شما باید بین خطوط روند ضعیف و قوی تمایز قائل شوید.

معامله گران برای موفقیت نیاز به حرکت در بازار دارند و بدون حرکت هیچ دستاوردی وجود نخواهد داشت. زمانی که روندی وجود ندارد و قیمت‌ها دارای نوسانی کمی بوده یا اصلاً حرکت نمی‌کنند، انجام معامله با موفقیت بسیار دشوار است، بنابراین شناسایی و بهره برداری از روندهای موجود مهم است. دو نقش مهم خطوط روند، ارائه سرنخ هایی در مورد اینکه قیمت ممکن است به کجا برسد و هشدار دادن در مورد زمانی است که قیمت از مسیر درست خارج می‌شود. اگرچه آن‌ها بیشتر برای بازه‌های زمانی طولانی‌تر (مثلاً معاملات نوسانی) و کمتر برای موارد کوتاه‌تر (مثلاً معاملات روزانه) مناسب هستند، اما همچنان باید با اصول این نظریه آشنا بود، زیرا اعمال آن نسبتاً آسان است و اغلب خرید مطمئنی را ارائه می‌دهد.

همانطور که اشاره شد خط روند یک ابزار بسیار شناخته شده در تحلیل تکنیکال برای تایید و شناسایی روند است. یک خط روند می‌تواند به معامله گران کمک کند تا فرصت‌های خرید و فروش سود آور را شناسایی کنند. خط روند یک خط مستقیم است که حداقل دو یا چند نقطه قیمت را به هم متصل کرده و سپس ادامه پیدا می‌کند تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت عمل کند. خط روند برای یک معامله‌گر بسیار مهم است زیرا معامله گران بیشتری از آن به عنوان نقطه حمایت یا مقاومت استفاده می‌کنند. بسیاری از اصول اعمال شده در سطوح مقاومت و حمایت می‌توانند برای خطوط روند نیز قابل اجرا باشند. بیایید ابتدا همه مفاهیم مرتبط با خطوط حمایت و مقاومت را مرور کنیم.

سطح مقاومت

سطح مقاومت

مقاومت سطحی است که قیمت را از حرکت به سمت بالا متوقف می‌کند. سطحی که معامله گران انتظار حداکثر عرضه (از نظر فروش) را برای شاخص/سهام دارند، سطح مقاومت گفته می‌شود. زمانی که قیمت یک سهم به مقدار تعیین شده مقاومت برسد، معامله گران شروع به عرضه شدید آن سهم می‌نمایند تا به فشار موجود در بازار غلبه کرده و به حرکت نزولی آن کمک ‌کنند.

فرض کنید که شما در حال تجزیه و تحلیل تاریخچه قیمت سهام در جنرال الکتریک با نماد GE هستید و می‌خواهید زمانی را تعیین کنید که برای فروش سهام، بهترین زمان است. برای درک بهتر این مثال را در نظر بگیرید. طی دوازده ماه گذشته هر سهم GE بین 9 تا 12 دلار معامله شده است. در ماه اول سهام به 12 دلار می‌رسد اما در ماه دوم به 9 دلار کاهش می‌یابد. سپس در ماه ششم دوباره به 12 دلار صعود کرده و در ماه هشتم به 9 دلار سقوط می‌نماید. در ماه دهم بار دیگر به 12 دلار و در 30 روز آینده، به 10 دلار کاهش می‌یابد و دوباره به 12 دلار صعود می‌کند. در این مرحله شما سطح مقاومت 12 دلار را ایجاد کرده‌اید.

سطح حمایت

سطح حمایت

درک سطح حمایت چندان دشوار نیست. حمایت سطحی است که از حرکت رو به پایین قیمت جلوگیری کرده و باعث افزایش تقاضا می‌شود. به عبارت دیگر سطحی که معامله‌گران انتظار حداکثر تقاضا را دارند (از نظر خرید) سطح حمایت نامیده می‌شود. به محض اینکه قیمت به زیر خط حمایت نزول می‌کند، احتمالاً قیمت سهم به عقب باز می‌گردد. قیمت فعلی همیشه بالاتر از سطح حمایت است.

فرض کنید که شما در حال تجزیه و تحلیل تاریخچه قیمت سهام شرکت با نماد APA هستید و می‌خواهید زمانی را تعیین کنید که برای فروش سهام شرکت مناسب است. طی دوازده ماه گذشته، هر سهم بین 30 تا 36 دلار معامله شده است. در ماه دوم دوره‌ای که در حال مطالعه APA هستید، سهام به 36 دلار صعود می‌کند اما در ماه دوم به 30 دلار کاهش می‌یابد.

در ماه ششم دوباره به 36 دلار صعود می‌کند قبل از اینکه در ماه هشتم به 30 دلار سقوط کند. در ماه دهم بار دیگر به 36 دلار و در 30 روز آینده، به 33 دلار سقوط می‌کند و دوباره به 36 دلار می‌رسد. در این مرحله شما به وضوح سطح حمایت 30 دلار را ایجاد کرده‌اید.

خط روند صعودی

خط روند صعودی

در یک روند صعودی، خطوط روند زیر قیمت ترسیم می شوند. خط روند صعودی به عنوان پشتیبان عمل کرده و به تحليل تکنيکال چيست؟ ما می‌گوید که حتی با افزایش قیمت، تقاضای بیشتری نسبت به عرضه وجود دارد. برای ایجاد یک خط روند صعودی، حداقل دو نقطه در پایین نمودار باید توسط یک خط مستقیم متصل شوند. هر چه قیمت بیشتر و بیشتر به خط روند صعودی برخورد کند، معتبرتر است. شکست زیر خط روند صعودی نشان می دهد که تعداد تقاضا کاهش یافته و روند به زودی تغییر خواهد کرد.

خط روند نزولی

خط روند نزولی

در یک روند نزولی، خطوط روند بالاتر از قیمت ترسیم می‌شوند. خط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل کرده و به ما می‌گوید که حتی با کاهش قیمت، عرضه بیش از تقاضا وجود دارد. برای ایجاد یک روند نزولی، حداقل دو قله باید توسط یک خط مستقیم متصل شوند؛ هر چه قیمت بیشتر و بیشتر به خط روند نزولی برخورد کند، معتبرتر است. شکست بالای خط روند نزولی نشان می‌دهد که تغییر در روند می‌تواند قریب الوقوع باشد.

خط روند جانبی

زمانی که قیمت‌ها روند صعودی یا نزولی ندارند، روندی جانبی دارند. این خطوط دارای توابع حمایت یا مقاومت برای توسعه بیشتر قیمت هستند که معامله گر می‌تواند از آن‌ها استفاده کند. چنین روند جانبی از محدوده‌های معاملاتی شکل گرفته و می‌تواند از چند هفته تا چند سال ادامه یابد. این محدوده‌های به اصطلاح معاملاتی مورد توجه معامله گران هستند؛ شما می‌توانید در این محدوده معاملاتی نیز خرید یا فروش کنید زیرا قیمت در این محدوده نوسان داشته و قابل محاسبه است.

خطوط روند چه چیزی را نشان می‌دهند؟

همانطور که گفته شد خط روند یکی از مهمترین ابزارهای تحلیلگران فنی است. تحلیلگران فنی به دنبال روندها در عملکرد قیمت هستند، بنابراین خط روند به تحلیلگران کمک می‌کند تا جهت فعلی قیمت‌های بازار را تعیین نمایند. برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل دو نقطه در نمودار قیمت داشته باشد.

محدودیت‌های خط روند

با تمام ویژگی‌های مثبت در استفاده و تحلیل از نمودار، خطوط روند در صورت وارد کردن اطلاعات قیمت جدید، باید دوباره تنظیم شوند. در این حالت خط روند می‌تواند برای مدت طولانی باقی بماند اما در نقطه‌ای از قیمت آنقدر منحرف می‌شود که نیاز به به‌روزرسانی دارد. این خطوط به طور گسترده در بازارهای سهام، فارکس و ارزهای دیجیتال استفاده می‌شوند.

کانال‌های روند

کانال‌های روند

کانال‌های روند از دو خط روند موازی تشکیل شده‌اند. کانال‌های روند دیگر نه تنها جهت تقریبی روند را نشان می‌دهند، بلکه تحليل تکنيکال چيست؟ محدوده مورد انتظار قیمت‌ها را نیز نشان می‌دهند که می‌توان از آن‌ها برای علامت گذاری قیمت‌های ورودی و خروجی استفاده کرد. یک کانال روند صعودی توسط خطی موازی با خط روند صعودی بدست می‌آید؛ کانال روند نزولی یا جانبی به همین ترتیب تعیین می‌شود. اگر در تحلیل تکنیکال نه روند صعودی و نه نزولی وجود داشته باشد، یک روند جانبی در نظر گرفته می‌شود. بررسی این کانال هم باید در دستور کار شما قرار گیرد زیرا ممکن است حرکتی وجود داشته باشد که قیمت را از روند جانبی دور کرده و فرصت‌های معاملاتی جذابی ایجاد کند.

نکات مهم در خط روند در تحلیل تکنیکال

برای اینکه خط روند به ابزاری کارامد برای شما تبدیل شود باید ترسیم آن را به درستی انجام دهید.

  • برای ترسیم خط روند باید نقاط مینیمم و ماکزیمم را به یکدیگر متصل کرد تا یک خط مستقیم شکل گیرد.
  • برای ترسیم خط روند صعودی نقاط کف را به یکدیگر متصل کرده و برای ترسیم خط روند نزولی نقاط سقف را به یکدیگر متصل می‌کنند. با این تقاسیر می‌توان گفت خط روند صعودی سطح حمایت و خط روند نزولی سطح مقاومت است.
  • برای ترسیم خط روند دو نقطه کافی است اما برای کاهش اشتباهات ترجیحا سه نقطه را در نظر بگیرید.
  • در نظر داشته باشید که خط روند همیشگی نیست. زمانی که حس کردید خط روند اعتبار خود را از دست داده است، بهتر است آن را بروزرسانی کنید تا از روند جدید پیروی کند.
  • یکی از روش‌های معامله، تحلیل تکنیکال است که برای تحلیل نمودار آن به ابزارهایی مانند خط روند نیاز پیدا می‌کنید. درست است که این ابزار نباید مبنای تمامی تصمیم‌های شما قرار گیرد اما می‌تواند در انجام معاملات موفقیت آمیز بسیار مفید عمل کند.
  • هر چه حرکت خطوط روند عمودی‌تر یا افقی‌تر باشد، بازار ناپایدار است. خطوطی که به زاویه 45 درجه نزدیک هستند، معمولا از پایداری بیشتری برخوردارند.
  • وقتی که قیمت کف بالاتر از قیمت کف قبلی باشد و سقف هم بالاتر از سقف قبلی شکل گیرد، نمودار صعودی شکل می‌گیرد.
  • وقتی که قیمت کف پایین‌تر از قیمت کف قبلی باشد و سقف هم پایین‌تر از سقف قبلی شکل گیرد، نمودار نزولی شکل می‌گیرد.
  • در شرایطی که قیمت به سمت مشخصی حرکت نمی‌کند، روند بازار خنثی است زیرا نمی‌توان تشخیص داد حرکت بعدی بازار چیست.
  • به فاصله برخوردهای خط روند توجه زیادی داشته باشید. نباید فاصله برخورد بین خطوط بسیار کوتاه باشد زیرا با وصل کردن خطوط کوتاه، خط روندی صحیحی را در اختیار نداریم. هر چه با فاصله دورتری کشیده شوند، بیشتر می‌توان به نتیجه آن اطمینان کرد.
  • هرچه تعداد نقاط در نظر گرفته در خط روند بیشتر باشد، اعتبار آن خط بیشتر است.

بازارهای تحلیل تکنیکال

برای اینکه بتوانید با تحلیل تکنیکال بهترین نتیجه را بگیرید، بهتر است انواع بازارهای آن را بشناسید تا به درک درستی از آن دست پیدا کنید. در تعیین روندهای بازار دو نوع بازار را مشاهده خواهید کرد.

  • بازار روند دار: در بازار رونددار، قیمت‌ها با الگوی خاصی بالا و پایین می‌روند. قیمت در بازار روند دار از قبل مشخص بوده و معامله در آن ریسک کمی دارد. حرکت پله‌ای این بازار به معامله گران اطمینان خاطر می‌دهد که می‌توانند در مسیر امنی سرمایه گذاری کنند.
  • بازار نوسانی: در این بازار قیمت مشخصی وجود نداشته و حرکت آن به صورت افقی است. حرکت نامنظم کف و سقف در بازار نوسانی احتمال دارد به دلایل مختلفی تشکیل شود به طور مثال نبود سرمایه کافی یا انتظار سرمایه گذاران برای شنیدن یک خبر. گاهی اوقات هم بازار به استراحت نیاز دارد که در این حالت شاهد بازار نوسانی خواهیم بود. خرید و فروش در این بازار مشکل بوده و باید بررسی‌های مختلفی انجام دهید.

سخن پایانی

خطوط روند یکی از مهمترین و موثرترین ابزار تحلیل نمودار تکنیکال هستند به همین دلیل همیشه تحليل تکنيکال چيست؟ باید آن‌ها را بررسی کرد. سیگنال‌های خرید یا فروش اغلب با کمک خط روند پیدا شده و می‌تواند به فعالان در این بازار مالی کمک کند تا بهترین معاملات را انجام دهند. البته در نظر داشته باشید که نباید فوراً به شکست‌های جزئی و سقوط به زیر خطوط روند واکنش نشان داد، زیرا این موارد اغلب کوتاه هستند. در صورت شکسته شدن خط روند، باید آن را به عنوان هشداری در نظر بگیرید که روند را به زودی تغییر خواهد داد. توصیه می‌شود که وقتی یک خط روند شکسته می‌شود از سیگنال‌ها و ابزارهای اضافی برای پیش بینی تغییر روند استفاده کنید. استفاده از تحلیل خط روند بخش بسیار مهمی از تحلیل تکنیکال است اما فراموش نکنید که این تنها یکی از تکنیک‌ها و ابزارهای موجود است.

تحلیل تکنیکال چیست و چگونه انجام می شود؟

اگر به تازگی وارد فضای سرمایه گذاری و یا ترید و معامله شده اید، حتما تاکنون عبارت تحلیل تکنیکال یا تحلیل فاندامنتال به گوشتان خورده است و از خود پرسیده اید که این عبارات به چه معنا هستند و منظور از اینگونه تحلیل ها چیست؟ ما در ادامه قصد داریم تا در این خصوص بیشتر سخن گفته و شما را با معنا و مفهوم تحلیل تکنیکال آشنا کرده و خصوصیاتی که این تحلیل دارد و آنچه که به ما ارائه می دهد را معرفی کنیم.

تحلیل تکنیکال

ما در بازار بورس و سرمایه، چندین نوع تحلیل مختلف را در خصوص روند حرکت بازار، می شناسیم که یکی از مهمترین آن ها تحلیل تکنیکال یا تحلیل تکنیکی و فنی است. در تعریف ساده، می توان گفت که تحلیل تکنیکال به ما کمک می کند تا با استفاده از رفتار بازار در گذشته، بتوانیم رفتار احتمالی آن در آینده را حدس بزنیم.

اما اگر بخواهیم به صورت تخصصی این عبارت را تعریف کنیم می توانیم به تعریفی که به صورت رسمی برای این عبارت بیان شده است، اشاره کنیم:

تحلیل تکنیکال ، دانش ثبت تاریخچه معاملات (معمولاً به صورت نمودارهای گرافیکی) و سپس پیش بینی روندهای محتمل در آینده بازار است.

وب سایت متمم به نقل از Technical Analysis of Stock Trends

همانطور که احتمالا متوجه شدید، تحلیل فنی و تکنیکال به شدت به رفتار گذشته بازار متکی است و در صورتی که هیچ رکوردی را از گذشته بازار نداشته باشید، امکان چنین تحليل تکنيکال چيست؟ تحلیل را نیز نخواهید داشت. به همان نسبت نیز هرچه میزان داده های شما از گذشته بیشتر باشد، در نتیجه امکان به واقعیت نزدیک شدن تحلیل شما، بیشتر خواهد شد.

تحلیل تکنیکال

نشانه ها و شاخص های بازار در تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال بیشتر در بازارهای بورس اوراق بهادار، ارز و معاملات کالا مورد استفاده قرار می گیرد و برای پیش بینی آینده قیمت، نیاز به داده هایی از قبیل نمودار قیمت، میانگین متحرک قیمت، حجم معاملات، الگوهای حرکتی و شاخص های قیمتی دیگر دارد.

این نوع تحلیل خود به دوع تحلیل تکنیکال کلاسیک و تحلیل تکنیکال مدرن تقسیم می شود که در نوع کلاسیک به روشی ساده و به دور از پیچیدگی به تحلیل نمودار بازار پرداخته و در نوع مدرن آن با جزئیات بیشتری به تحلیل روند حرکت بازار پرداخته و حتی قیمت باز و بسته شدن بازار نیز در آن دخیل می باشد.

چگونه تحلیل تکنیکال انجام دهیم؟

حال که با مفهوم کلی این نوع تحلیل آشنا شدید، وقت آن است که کمی شما را با روند انجام این تحلیل آشنا کنیم. اما قبل از هر چیز باید بدانید که در این نوع تحلیل گذشته بازار نقش بسیار مهمی را ایفا می کند و اخبار و حواشی که باعث تغییر روند حرکت قیمت ها می شوند، در آن لحاظ نخواهد شد.

اما برای اینکه بتوانید یک تحلیلگر تکنیکال باشید، باید سه قاعده کلی این نوع تحلیل را به یاد داشته باشید:

  1. همه چیز در قیمت خلاصه شده است.
  2. قیمت ها بر اساس روند ها حرکت می کنند.
  3. تاریخ تکرار می شود.

توجه به این سه اصل و البته اشراف کامل به نظریه “داو”، می تواند به شما کمک کند تا یک تحلیلگر موفق تکنیکال باشید و تنها با نگاه به یک نمودار، بتوانید روند صعود یا نزول یک بازار را پیش بینی کنید.

در تحلیل تکنیکال همواره باید نمودار حرکت قیمت و همچنین حجم معاملات و باز و بسته شدن قیمت ها در دسترس شما باشد. برای مثال و درک بهتر این موضوع ما در تصویر زیر این سه مورد را به شما نمایش داده ایم.

نمودار خوانی برای تحلیل تکنیکال

نمایش قیمت باز و بسته شدن بازار و حجم معاملات در نمودار BTC/USD

به هر کدام از مستطیل های سبز یا قرمز رنگ در نمودار یک “کندل” یا “شمع” گفته می شود که نشان دهنده باز و بسته شدن بازار خرید و فروش در یک روز یا یک مقطع زمانی مشخص می باشند. انتهای بسته شدن یک شمع، برابر با ابتدای باز شدن شمع بعدی است و این روند به همین ترتیب ادامه دارد که در اصل نشان دهنده خط قیمتی بازار می باشد.

به عنوان مثال اگر بازار از ساعت 7 صبح با قیمت 1 دلار آغاز به کار کند و پس از 24 ساعت به قیمت 2 دلار برسد، ما شاهد یک مستطیل سبز رنگ رو به بالا خواهیم بود. پس از آن اگر بازار روز دوم را با قیمت 2 دلار آغاز و با قیمت 1.5 دلار به پایان برساند، ما شاهد یک مستطیل قرمز رنگ رو به پایین خواهیم بود.

خط هایی که از دو سر شمع ها به بیرون کشیده شده اند نیز نشان دهنده ثبت قیمت هایی بالاتر یا پایین تر از قیمت باز و بسته شدن بازار می باشد. به عبارت ساده تر، این خطوط نشان می دهند که در طول روز، قیمت ها تا کجا بالا و پایین رفته اند و در نهایت با چه قیمتی بسته شده اند.

اما در بخش بعدی، نیاز است تحليل تکنيکال چيست؟ که به حجم معاملات نیز توجه داشته باشیم. حجم معاملات نشان دهنده میزان خرید و فروش انجام شده در بازار می باشد. مستطیل های سبز رنگ نشان دهنده خرید بیشتر و مستطیل های قرمز رنگ نشان دهنده فروش بیشتر هستند. به عبارت دیگر، اگر در طول یک روز، مستطیل قرمز رنگ در بخش حجم معاملات مشاهده شود، به معنای این است که بازار آن روز را با فروش بیشتر پشت سر گذاشته است و اگر مستطیل سبز رنگ باشد، به معنای آن است که بازار بیشتر تمایل به خرید داشته است.

حجم معاملات ارتباط مستقیمی با میزان عرضه و تقاضا دارد و از طرفی میزان عرضه و تقاضا، مشخص کننده قیمت نهایی بازار خواهد بود. به همین دلیل این موضوع نقش مهمی را در انجام یک تحلیل تکنیکال خوب، بازی می کند و باید همواره به آن توجه ویژه ای داشت.

شاخص های بازار در تحلیل تکنیکال

برای انجام یک تحلیل تکنیکال خوب باید به تمامی شاخص ها و علائم بازار توجه کنید.

مزایای تحلیل تکنیکال

آنچه که در بالا به آن اشاره شد، بیشتر در حد آشنایی با روند نمودار خوانی برای انجام یک تحلیل تکنیکال است و بسیار ابتدایی و ساده توضیح داده شده است، حال آنکه روند نمودار خوانی و انجام تحلیل های مختلف تکنیکال نیازمند دانش و تجربه بالایی است و به راحتی بدست نمی آید.

تحلیل تکنیکال می تواند به شما اطلاعاتی را درباره روند حرکت بازار بدهد و در نتیجه بتوانید آینده قیمت بازار را پیش بینی کنید. این تحلیل می تواند به شما کمک کند تا بازار خرسی را تشخیص داده و بتوانید از آن خارج شوید و همچنین با تشخیص بازار گاوی در زمان درست سوار موج جدید قیمت ها شده و سود مناسبی را بدست بیاورید.

این تحلیل فقط به روند حرکت نمودار در گذشته توجه می کند و به اخبار و حواشی پیرامون بازار توجهی ندارد. این موضوع می تواند باعث شود که دقت پیش بینی روند حرکت بازار کاهش یابد و در بازارهایی مثل بازار ارز های دیجیتال که وابستگی شدیدی به اخبار و حواشی دارند، چندان درست از آب در نیاید. اما همین تهدید را می توان به فرصتی برای بیشتر کردن سود و کاهش زیان تبدیل نمود.

تحلیل تکنیکال وابسته به زمان نبوده و برای هر نوع بازاری که گذشته ای از روند قیمتی آن در دسترس است، می تواند مورد استفاده قرار گیرد. انعطاف پذیری بالای آن و سرعت بالای انجام آن می تواند روند سرمایه گذاری و معاملات را تسریع ببخشد.

با اندکی مطالعه و تجربه شما نیز می توانید یک تحلیلگر تکنیکال شوید، اما باید به یاد داشته باشید که هر چه دانش و تجربه شما در این زمینه افزایش پیدا کند، در نتیجه احتمال موفقیت تحلیل های شما بیشتر خواهد بود و می توانید در آینده سود بیشتری ببرید. برای شروع بهتر است بدون اینکه سرمایه گذاری انجام دهید، به مطالعه روند حرکت نمودار ها بپردازید و پس از دستیابی به یک موفقیت نسبی در اکثر پیش بینی های خود، اقدام به سرمایه گذاری روی آن چه که خودتان تصور می کنید آینده خوبی دارد، نمایید.

تحلیل تکنیکال در بورس چیست و چه تفاوتی با تحلیل بنیادی دارد؟

تحلیل تکنیکال بورس چیست؟ و تفاوتش با تحلیل بنیادی چیست؟

بورس فردا سعی بر آموزش اصطلاحات پر کاربرد بورسی به افرادی که می خواهند به تازگی پا در بازار سهام بگذارند، دارد. پس از تعریف تحلیل بنیادی می خواهیم در این مطلب به شرح کامل معنی و مفهوم “تحلیل تکنیکال و تفاوت آن با تحلیل بنیادی” بپردازیم.

برخی از عبارت تحلیل تکنیکال واهمه داشته و هیچ گاه اقدام به یادگیری و حتی کسب اطلاعات در این زمینه نمی نمایند اما به این دسته افراد پیشنهاد می کنیم این مطلب را حتما مطالعه نمایند زیرا به سادگی و روانی هر چه تمام تر به تشریح این موضوع که تحلیل تکنیکال چیست پرداخته است.

در صورت علاقه مندی می توانید از دیگر مطالبی که در رابطه با آموزش اصطلاحات بورسی همچون حجم مبنا و نحوه محاسبه آن که در این سایت نگارش شده بازدید نمایید.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال دومین روش تجزیه و تحلیل سهام در بازار بورس است جمله معروف “گذشته چراغ راه آینده است” تعریف خلاصه تحلیل تکنیکال است. آن دسته از سهامداران و سرمایه گذارانی که از شیوه تحلیل تکنیکال برای تحلیل و ارزیابی قیمت استفاده می کنند معتقدند که با نگاهی به گذشته سهام و بررسی نوسانات قیمت آن در گذشته می توان به قیمت آن سهم در آینده دست یافت.

افرادی که از این روش جهت تجزیه و تحلیل یک سهم استفاده می کنند از رابطه های ریاضی و نمودارها کمک می گیرند تا بتوانند به روند رشد و یا پسرفت آن سهام در آینده دست یابند. اگر سرمایه گذار با تحلیل تکنیکال به این نتیجه برسد که قیمت آن سهم در آینده نسبت به قیمت فعلی آن افزایش می یابد قطعا اقدام به خرید آن نموده و بلعکس اگر پس از آنالیز گذشته یک سهم به این نتیجه برسد که در آینده کاهش قیمت خواهد داشت آن را نخریده و اگر از آن سهم در سبد دارایی های خود تحليل تکنيکال چيست؟ دارد اقدام به فروش آن می کند.

جهت درک بهتر معنی تحلیل تکنیکال در بورس، به مثالی که در پایین آمده توجه نمایید.

فرض کنید در حال حاضر قیمت سهام شرکتی معادل با 200 تومان است. اما اگر سرمایه گذار با طی محاسبات تحلیل تکنیکال به این نتیجه برسد که قیمت این سهم در آینده نه چندان دور مثلا بازه زمانی 2 ماه به 250 تومان می رسد، خب قطعا تعدادی از آن سهم را میخرد زیرا در عرض 60 روز هر سهم آن 50 تومان سود کرده و اگر تعداد بالایی از آن سهم را خریده باشد به همان نسبت هم سود بیشتری عایدش می شود.

به تحلیل گران تکنیکال ، نمودارگرا نیز گفته می شود زیرا آنها با تحلیل و آنالیز نمودار ها و روابط ریاضی به نتیجه می رسند.

چرا در تحلیل تکنیکال وضعیت گذشته سهم را بررسی می کنند؟

افرادی که جهت سرمایه گذاری از روش تحلیل تکنیکال استفاده می کنند معتقدند که عوامل بسیاری در تعیین قیمت یک سم دخالت دارند و می توانند حتی در یک روز بارها قیمت سهام را افزایش و کاهش دهند از این رو فقط بررسی قیمت سهم، خود می تواند بگونه ای بیانگر میزان تاثیر پذیری این سهم در شرایط مختلف باشد.

و بر خلاف تحلیلگران بنیادی لزومی ندارد که سرمایه گذار بطور جداگانه قیمت سهم را با توجه به عوامل تاثیر گذار بدست آورد و در این روش لازم است به بررسی علت نوسانات قیمت سهم در گذشته پرداخت تا روند آن را در آینده متوجه شد.

به عنوان مثال، تحلیل گران اقتصادی می گویند که اگر سهام یک شرکتی در گذشته صعودی بوده طبیعتا در آینده نیز به همین منوال روند صعودی را خواهد داشت و اما اگر در گذشته سیر نزولی داشته در آینده نیز ممکن است به همین صورت باشد.

بطور کلی می توان گفت که روند گذشته قیمت سهم را می‌توان به آینده تعمیم داد ، همه عوامل در قیمت سهم لحاظ شده است و اینکه تاریخ تکرار می‌شود جز اصول اصلی تحلیلگران تکنیکال می باشد.

چه روشی برای تجزیه و تحلیل قیمت سهام مناسب است؟

شاید با مطالعه این مقاله برایتان این سوال مطرح شود که کدام روش برای تحلیل بازار سرمایه مناسب است؟ تحلیل بنیادی و یا تحلیل تکنیکال؟

اکثر کارشناسان بازار بورس روشی که حاصل از ترکیب تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی باشد را برای تجزیه و تحلیل قیمت سهام مناسب می دانند و این بدان معناست که یک سرمایه گذار برای اینکه یک سرمایه گذاری خوب داشته باشد علاوه بر بررسی روند قیمت سهام در گذشته باید عوامل محیطی ، عوامل مرتبط با صنعت و همچنین عوامل درونی و در نهایت آثار ناشی از تغییر این عوامل را بررسی نمود سپس اقدام به خرید یک سهم کند.

این به آن معناست که سهمی که در گذشته روند صعودی داشته شاید در آینده دستخوش تغییرات عوامل اثرگذار قرار گیرد و روند آن نزولی شود و به اصطلاح زیانده شود و یا با مشاهده تغییر یکی از این عوامل روند نزولی یک سهم به سیر صعودی تغییر مسیر دهد با این وجود بهتر است که سبر سرمایه گذاری خود را متنوع انتخاب کنید و از خرید تک سهمی خودداری کنید.

در نهایت بهتر است که وضعیت سهام و سبد دارایی های خود را مدام بررسی نمایید و آنها را با توجه به عوامل سه گانه که می توانند بر قیمت سهام اثر بگذارند، بروز کنید و هیجانی عمل نکنید و نگاه بلند مدت به بازدهی سهام داشته باشید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.