مدیریت و محاسبه پوزیشن در فارکس
یکی از اصطلاحاتی که در بین تریدرها و معامله گران به وفور شنیده می شود اصطلاح پوزیشن می باشد. برای آشنایی با این اصطلاح باید گفت که منظور از پوزیشن در فارکس معامله کردن می باشد که در بازار فارکس دو نوع پوزیشن وجود دارد، پوزیشن خرید و پوزیشن فروش. برای این که یک تریدر یک معامله پرسود داشته باشد باید از دانش و مهارت کافی برای مدیریت پوزیشن برخوردار باشد تا بتواند هم در پوزیشن خرید و هم در پوزیشن فروش بهترین عملکرد را داشته باشد.
مدیریت پوزیشن در فارکس
یکی از اصول اولیه که در رسیدن به موفقیت و کسب سود در بازار فارکس اهمیت زیادی دارد مدیریت پوزیشن می باشد. تریدر حرفه ای با مدیریت درست پوزیشن می تواند به سودهای مناسب و قابل توجهی دست یابد و اگر دچار ضرر هم بشود آن ضرر چندان قابل ملاحظه نخواهد بود. به همین خاطر معمولاً بهتر است تریدرهای تازه کار و تازه ورود به دنیای فارکس توصیه می شود قبل از هر چیز توانایی خود را در زمینه مدیریت پوزیشن بیفزاید تا بتوانند از ضررهای زیاد پیشگیری کنند.
محاسبه پوزیشن سایز در فارکس
پوزیشن سایز در بازار فارکس به معنای حجم سهام اندازه پوزیشنی است که یک تریدر قصد باز کردن آن را دارد. به طور کلی در هر معامله هرچه فاصله نقطه ورود با استاپ لاس بیشتر باشد ریسک بالاتر و هرچه فاصله کمتر باشد ریسک پایین تر می باشد. اما یک تریدر با کمک پوزیشن سایز می تواند بدون در نظر گرفتن فاصله نقطه ورود و استاپ لاس میزان ریسک در هر معامله را به اندازه دلخواه تغییر داد. به عنوان مثال فرض کنید که در یک معامله نقطه استاپ لاس با قیمت کنونی ۴ درصد فاصله داشته باشد و ما می خواهیم که حداکثر ۲ درصد از سرمایه مان را در این تریدر ریسک کنیم در نتیجه با محاسبه پوزیشن سایز به عدد ۵۰۰ دلار رسیده و روزه خود را از ۴ درصد به ۲ درصد کاهش می دهیم.
آموزش پوزیشن در فارکس
آموزش پوزیشن مبحث تقریباً پیچیده و مهم می باشد که به خاطر اهمیت فراوانی که دارد همواره مورد توجه تریدرها قرار می گیرد. بنابراین برای یک ترید تازه کار آموزش مباحث مربوط به پوزیشن و مدیریت ریسک یکی از نکات بسیار ضروری می باشد.
چگونه می توان تمامی پوزیشن های فارکس را بست؟
بسته شدن تمامی پوزیشن های فارکس زمانی اتفاق می افتد که یک تریدر در معاملات خود آن قدر ضرر کرده باشد که موجودی حساب او پایین تر از نرخ مشخص شده بروکر باشد. در چنین حالتی به اصطلاح کال مارجین گفته می شود و بروکر برای حفظ امنیت و جلوگیری از ضرر های بیشتر به طور خودکار تمامی پوزیشن های تریدر را مسدود می کند.
چگونه می توان یک پوزیشن را در فارکس به درستی باز کرد؟
در واقع روش های مختلفی برای باز کردن یک پوزیشن تعریف شدهاند و یک تریدر بر اساس نوع معامله و محاسبات و تحلیل هایی که انجام داده یک نوع پوزیشن را انتخاب می کند. بطور کلی برای باز کردن یک پوزیشن مناسب بعد از این که وارد پنجره تریدینگ شدید می توانید جفت ارزی را که می خواهید معامله کنید را انتخاب کنید سپس باید بر اساس مدیریت ریسک حد ضرر و حد سود خود را تایید کرده و سپس پوزیشن برای شما باز می شود.
چه زمانی باید یک پوزیشن را ببندید؟
خرید یا فروش ارز به طور خودکار باعث باز شدن پوزیشن معاملاتی می شود برای این که یک تریدر بتواند در معامله سود بدست بیاورد باید پوزیشن را ببندد. در واقع بستن پوزیشن معامله همان عمل عکس باز کردن آن می باشد به عنوان مثال اگر یک تریدر یک لات اونس طلا خریده باشد برای بستن پوزیشن باید یک لات اونس طلا فروخته شود. به این صورت که اگر در یک معامله قیمت های بازار به سطح حد سود یا حد ضرر نزدیک شود پوزیشن معاملاتی به صورت خودکار بسته می شود برای این کار باید قیمت Bid با دستورات حد ضرر یا حد سود برابر باشد و در پوزیشن های فروش هم باید حد ضرر یا حد سود با قیمت Ask یک یکسان باشد.
هنگام بسته شدن یک پوزیشن فارکس چه اتفاقی می افتد؟
در معاملات فارکس زمانی که یک پوزیشن بسته می شود به این معنا است که ریسک معامله تریدر به حد ضرر یا حد سود از پیش تعیین شده نزدیک شده است. بنابراین در صورتی که به خط سود نزدیک شده باشد با بسته شدن پوزیشن سود مشخصی از معامله نصیب تریدر خواهد شد و در صورتی که به خط ضرر نزدیک شده باشد با بسته شدن پوزیشن تریدر متحمل ضرر خواهد بود.
پوزیشن در دنیای مالی به چه معناست؟
بر اساس نظریه پردازان دنیای اقتصاد به تعداد واحدهای سرمایه گذاری شده در یک اوراق بهادار خاص توسط یک سرمایه گذار یا معامله گر پوزیشن معاملاتی اطلاق می شود که برای مشخص کردن اندازه و حدود پوزیشن معاملاتی عموماً باید اندازه حساب و تحمل ریسک سرمایه گذار در نظر گرفته می شود. بنابراین مدیریت ریسک یک موضوع بسیار مهم است در سرمایه گذاری می باشد چرا که در غیر این صورت ممکن است یک سرمایه گذار خیلی سریع با شکست مواجه شده و متحمل ضرر های قابل توجه می شود. بنابراین تعیین اندازه پوزیشن در سرمایه گذاری های مالی مفهوم بسیار مهم می باشد و تعیین اندازه آن در معاملات از جمله بازار فارکس اهمیت زیادی دارد چرا که با اندازه گیری صحیح پوزیشن اگر سطح قیمتی سهام هم پایین حد ضرر باشد سبب می شود تا سرمایه گذار بیشتر از محدودیت های تعیین شده متحمل ضرر نشود.
اهمیت محاسبه اندازه پوزیشن
محاسبه اندازه پوزیشن آنقدر اهمیت دارد که معمولاً تریدرهای حرفه ای اولین قدم در هر معامله ای تعیین اندازه ریسک در معامله می داند. برای اندازه ریسک در هر معامله اندازه پوزیشن و فاصله آن تا حد ضرر دو عامل تعیین کننده هستند. معمولاً توصیه می شود که از ریسک یکسانی در همه معاملات استفاده کنید و به همه آن ها فرصت برابر بدهید. معمولاً توصیه می شود که ریسک در معاملات یک تا سه درصد باشد چرا که ریسک بالای نیم درصد در واقع در بازاری که ریسک زیاد می تواند تاثیر جدی بر روی کل سرمایه شما بگذارد. یک نوع قمار محسوب می شود بنابراین در تعیین اندازه پوزیشن باید با دقت و فکر عمل کنید نه از روی احساسات و هیجان چراکه این اندازه گیری ها بر روی کل میزان سرمایه شما تاثیر گذار خواهد بود نه فقط یک معامله.
نحوه تعیین ریسک حساب
مهمترین عامل که در محاسبه و تعیین اندازه ریسک حساب معاملاتی تاثیر گذار و تعیین کننده می باشد این است که یک تریدر یا معامله گر تصمیم دارد چه مقدار از کل موجودی سرمایه خود را برای یک سرمایه گذاری در معامله در بازار های مالی به خطر بیاندازد. تریدرهای حرفه ای و خبره که به دنبال کسب سود زیاد در این بازار هستند گاهی اوقات برای کسب سود بیشتر ریسک زیاد را می پذیرد و درصد بالاتری از سرمایه شان را وارد معامله می کنند که در نتیجه موفقیت آمیز معامله سود کلانی هم نصیبشان می شود.
-
را هم بخوانید.
قانون دو درصد به چه دلیل است؟
یکی از قانون های اساسی علاوه بر پوزیشن در فارکس که در دنیای فارکس و تریدینگ که به آن تاکید زیادی می شود قانون ۲ درصد است. به این معنا که یک معامله گر نباید بیش از ۲ درصد از کل حساب خود را در یک معامله واحد به خطر بیندازد. به طور کلی قانون دو درصد یکی از استراتژی های مناسب برای سبک های سرمایه گذاری در بلند مدت می باشد و همچنین برای بازار هایی که دارای نوسانات کم هستند نیز مناسب می باشد. اما اگر تازه کار هستید و می خواهید با احتیاط بیشتر و محافظه کارانه تر عمل کنید می توانید به جای دو درصد یک درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازید تا در صورتی که در محاسبه خود دچار اشتباه شدید فقط همین یک درصد از کل حساب شما از بین برود.
-
را در این مورد بخوانید.
تعیین ریسک معامله
در معامله گری کسب سود و همچنین گاهی از دست دادن سرمایه بخش جدایی ناپذیر معامله می باشد. گاهی اوقات شاهد این هستیم که یک تریدر با وجود این که در محاسبات خود دچار اشتباه می شود اما باز هم موفق به کسب سود می شود که این امر به خاطر مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و عمل به آن بر می گردد. بنابراین هر ایده و استراتژی معاملاتی باید دارای یک نقطه اعتبار باشد به این معنی که هر فردی بر اساس استراتژی معاملات فردی و تنظیمات خاصی که از آن پیروی می کند باید حد ضرر خود را تعیین کند که این حد ضرر ممکن است برای هر شخص متفاوت باشد و بر اساس عوامل مختلف از جمله نقاط حمایت و مقاومت شکل گرفته باشد. لذا برای تعیین ریسک معامله انتخاب استراتژی مناسب و همچنین تعیین حد ضرر بر اساس آن می باشد.
سوالات متداول در مورد پوزیشن در فارکس
- چند نوع پوزیشن وجود دارد؟
دو نوع پوزیشن خرید و پوزیشن فروش
مدیریت ریسک معامله
در پوزیشن خرید یا buy و یا پوزیشن long به معنی قرار گرفتن در سمت خرید بازار است.
چگونه حجم پوزیشن خود را زیادتر کنیم؟
در درس امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، نحوه افزایش حجم پوزیشنِ در ضرر را به شما آموزش خواهیم داد.
در درس قبل، گفتیم که چگونه میتوان از حجم پوزیشن کم کرد. امروز، ما به شما نشان خواهیم داد که چگونه می توانید در یک معامله به حجم پوزیشن خود اضافه کنید.
اولین سناریویی که راجع به آن بحث خواهیم کرد عبارتست از: افزودن به حجم پوزیشن زمانی که بازار علیه معامله شما پیش می رود.
افزودن واحدهای بیشتر به یک پوزیشنِ “در ضرر” به هیچ عنوان کار راحتی نبوده و فوت و فن دارد و از نظر ما، هرگز و هرگز یک معامله گر تازه کار نباید چنین کاری انجام دهد.
اگر معامله شما به وضوح ضررده است، پس چرا با سنگین تر کردن آن ضرر خود را سنگین تر کنیم؟؟؟ پس دلیلی وجود ندارد. نه؟
پاسخ ما اینست: “بگی نگی اره”. زیرا اگر بتوانید به یک پوزیشن ضررده اضافه کنید، و اگر ترکیب ریسک پوزیشن اولیه و ریسک پوزیشن جدید در سطح مقدار ریسکی که با آن راحت هستید باقی بماند، انجام این کار هیچ اشکالی ندارد.
بدین منظور، قوانین خاصی را باید رعایت کرد تا اصلاح معامله بصورت ایمنی انجام شود. در زیر این قوانین ارائه می گردند:
- گذاشتن حد ضرر ضروری است و حتما باید رعایت شود.
- سطوح باز کردن پوزیشن، پیش از انجام معامله باید از قبل مشخص شده باشند. باید از قبل محاسبه شده و مجموع ریسک پوزیشن های مرکب نباید از سطح ریسکی که با آن راحت هستید فراتر رود.
مثال معاملاتی
بیایید نگاهی اندازیم به یک مثال معاملاتی ساده از نحوه انجام این کار:
همانطور که در نمودار بالا می بینید این جفت ارز از 1.3200 پایین تر آمده است و سپس بازار پیش از شکست سطح بعدی و پایین تر رفتن، کمی بین 1.2900 تا 1.3000 تثبیت شده است.
این جفت ارز پس از کف سازی در ناحیه 1.2700 تا 1.2800، به ناحیه تثبیت قیمتی بازگشته است.
حالا فرض کنید شما معتقدید که این جفت ارز روند نزولی خود را مجدد از سر می گیرد، اما شما قادر نیستید که نقطه برگشت دقیق را انتخاب کنید.
با استفاده از چند سناریو می توانید وارد معامله شوید:
گزینه شماره 1 برای ورود:
در سطح حمایت شکسته شده که تبدیل به مقاومت شده یعنی روی 1.2900، بعبارتی کف سطح تثبیت قیمت، فروش بگیرید.
آفت ورود در 1.2900 این است که ممکن است جفت ارز بالاتر رود و ای بسا می توانستید با قیمت بهتری وارد بازار شوید.
گزینه شماره 2 برای ورود:
صبر کنید تا این جفت ارز به سقف ناحیه تثبیت، یعنی 1.3000 برسد، که از نظر روانی نیز یک سطح مهم مقاومتی است.
اما اگر صبر کنید تا ببینید آیا بازار به 1.3000 می رسد یا خیر، در این صورت با این ریسک مواجه می شوید که شاید بازار آن مقدار بالا نرود و دوباره پایین آید و فرصت فروش گرفتن روی بازگشت به روند نزولی را از دست بدهید.
گزینه شماره 3 برای ورود:
میتوانید صبر کنید تا این جفت ارز، ناحیه بالقوه مقاومت را تست کند، سپس روند نزولی را از سر گرفته و مجدد به زیر 1.2900 رود، و بعد وارد بازار شوید.
این سناریو احتمالاً محافظه کارانه ترین سناریو است زیرا تأییدی است که فروشندگان دوباره کنترل اوضاع را به دست گرفته اند، اما باز هم فرصت ورود به بازار در روند نزولی با قیمت بهتر را از دست می دهید.
گزینه شماره 4 برای ورود:
حال چه کنیم؟ اصلا چرا در هر دو سطح یعنی 1.2900 و 1.3000 وارد بازار نشویم؟ چنین چیزی شدنی است، نه؟ حتما هست! فقط به شرطی که همه اینها را قبل از انجام معامله یادداشت کرده باشید و به برنامه معاملاتی خود پایبند باشید!
سطح بی اعتبار شدن معامله خود را مشخص کنید (حد ضرر)
بیایید حد ضرر خود را تعیین کنیم. برای ساده تر شدن کار، فرض کنید 1.3100 را به عنوان سطحی که نشان می دهد ایده معاملاتی شما اشتباه بوده است انتخاب می کنید و بازار بالاتر می رود.
آنجاست که باید از معامله خارج شده و پوزیشن خود را ببندید.
تعیین سطوح ورودی
دوم، بیایید سطوح ورودی خود را مشخص کنیم. در 1.2900 و 1.3000 در هر دو سطح حمایت/مقاومت وجود داشت، بنابراین شما در آن سطوح به حجم پوزیشن خود اضافه خواهید کرد.
هم روی 1.2900 و هم روی 1.3000 حمایت/مقاومت وجود داشت، بنابراین شما پوزیشن خود را در آنجا سنگین تر خواهید کرد.
تعیین سایز پوزیشن
سوم، ما سایز صحیح پوزیشن را محاسبه خواهیم کرد تا از سطح ریسکی که با آن راحت هستیم فراتر نروبم.
فرض کنید یک حساب 5000 دلاری دارید و فقط می خواهید 2٪ ریسک کنید. این بدان معناست که شما در این معامله با 100 دلار ریسک (5000 دلار موجودی حساب ضربدر ریسک 0.02) راحت هستید.
تکنیکال معامله
در زیر یک روش برای برای باز کردن پوزیشن روی این معامله ارائه می گردد:
فروش 2500 واحد EUR/USD روی 1.2900.
بر اساس محاسبات ماشین حساب ارزش پیپ، 2500 واحد EUR/USD به این معنی است که ارزش هر حرکت پیپ 0.25 دلار است.
با توجه به گذاشتن استاپ روی 1.3100، بعبارتی 200 پیپ حد ضرر روی این پوزیشن دارید، و اگر استاپ شما بخورد، بعبارتی 50 دلار ضرر کرده اید (ارزش هر پیپ حرکت (0.25 دلار) ضربدر حد ضرر (کم و زیاد کردن حجم پوزیشن 200 پیپ)).
فروش 5000 واحد از EUR/USD در 1.3000.
یکبار دیگر، طبق ماشین حساب ارزش پیپ، 5000 واحد از EUR/USD به این معنی است که ارزش هر پیپ حرکت شما 0.50 دلار است.
با توجه به گذاشتن استاپ در 1.3100، شما 100 پیپ استاپ روی این پوزیشن دارید، و اگر استاپ شما بخورد، 50 دلار ضرر کرده اید (ارزش حرکت هر پیپ (0.50 دلار) ضربدر حد ضرر (200 پیپ)).
در مجموع، اگر استاپ اوت شوید، 100 دلار ضرر می کنید.
ما در این معامله میتوانیم در 1.2900 وارد بازار شویم و حتی اگر بازار بالاتر رفت و پوزیشن ضررده ایجاد کرد، میتوانیم پوزیشن دیگری مجدد باز کنیم و خیالمان نیز راحت است چراکه از حد ریسک عادی خود نیز فراتر نمی رویم.
و جهت اطلاع، ترکیب این دو معامله، یک فرصت فروش 7500 واحدی یورو/دلار با میانگین قیمت ورود در 1.2966 و حد ضرر 134 پیپ بالاتر، ایجاد می کند.
اگر پس از فعال شدن هر دو پوزیشن، بازار نزولی شد، و اگر قیمت بازار به 1.2832 (1.2966 (میانگین سطح ورودی) – 134 پیپ (حد ضرر) برسد، سود شما با نسبت پاداش به ریسک 1:1 (100 دلار) میشود.
از آنجا که بخش اعظم پوزیشن شما در قیمت «بهتر» یعنی در 1.3000 باز شده است، لازم نیست جفت ارز یورو/دلار از ناحیه مقاومتی ریزش زیادی را تجربه کند تا بتوانید یک سود عالی شکار کنید. این خیلی خوب است.
کم و زیاد کردن حجم پوزیشن
در ادامه مجموعه مقالات آموزش فارکس، امروز خدمت شما هستیم با آموزش نحوه کم و زیاد کردن حجم پوزیشن.
حال که می دانید چگونه استاپ های خود را بدرستی تنظیم کنید و اندازه صحیح پوزیشن را محاسبه کنید، در درس امروز به شما خواهیم آموخت که چگونه می توانید در معاملات خود کمی خلاقیت داشته باشید!
دوستانی که پوزیشن های متعدد می گیرند، میتوانند با اسکیلینگ یا کم و زیاد کردن حجم پوزیشن، در مدیریت ریسک خود واقعاً انعطافپذیر و خلاق باشید.
کم و زیاد کردن پوزیشن یا اسکیلینگ چیست؟
“اسکیلینگ” چیست و چرا از آن استفاده می شود؟
کم و زیاد کردن وزن پوزیشن به این معنی نیست که پوزیشن خود را قبل، در حین و بعد از باز کردن وزن کنید (کلا نظارت بر وزن ضرری ندارد!).
اسکیلینگ اساساً کم و زیاد کردن حجم پوزیشن به معنای افزودن یا کم کردن واحد از پوزیشن باز اصلی است.
اسکیلینگ (که گاهی از آن با نام میانگین گیری نیز یاد می شود) می تواند به شما کمک کند تا ریسک کلی خود را اصلاح کنید، سود خود را قفل کنید یا پتانسیل سود خود را افزایش دهید.
البته، وقتی به وزن پوزیشن خود اضافه یا از آن کم می کنید، بالقوه یک سری نکات منفی نیز وجود دارد که باید از آنها اطلاع داشته باشید.
در درسهای بعدی، همه چیز را در مورد مزایا و معایب کم و زیاد کردن وزن پوزیشن در معاملات به شما آموزش خواهیم داد.
ما روش صحیح انجام این کار را به شما آموزش می دهیم تا مبادا جو گیر شوید و زیادی ریسک کنید و حساب خود را به باد دهید.
مزایای اسکیلینگ
بزرگترین فایده این کار جنبه روانی آن است.
کم زیاد کردن پوزیشن، آن نیاز روانی که در ورود یا خروج از معاملات باید حتما بی نقص باشید را از بین می برد.
هیچ کس نمی تواند به طور مداوم و همیشه پرایس اکشن و یا نقطه برگشت بازار را دقیقا پیش بینی کند.
اینکه همیشه انتظار داشته باشید در بهترین نقطه ممکن پوزیشن خود را باز کنید خیلی خیلی سخت است. در این صورت فقط دارید با اعصاب خود بازی می کنید و خدای نکرده خود را در معرض سکته قرار می دهید!
در بهترین حالت میتوانید «ناحیه» بالقوه حمایت/مقاومت، برگشت روند، کند شدن حرکت، ایجاد شکست و غیره را شناسایی کنید.
شما می توانید پوزیشن خود را به صورت پله ای در حوالی آن نواحی باز کنید و/یا معامله خود را در سطوح مختلف باز کنید تا سود خود را قفل کنید.
پر واضح است که اگر مجبور نباشید دقیقاً مشخص کنید که کجا باید پوزیشن خود را باز کنید و کجا باید ببندید، بار عظیمی را بلحاظ روانی از روی دوش خود برداشته اید!
به علاوه اینکه لازم نیست حتما مثل تک تیرانداز ها دقیق به هدف بزنید و از ابتدای حرکت تا انتهای حرکت را بگیرید تا بتوانید چند پیپ سود به تور بزنید!
همچنین هر بار که بتوانید ریسک خود را کاهش دهید، مجدد بار زیادی از روی شانه های شما برداشته می شود، نه؟ قفل کردن سود چطور؟
اگر اسکیلینگ به درستی و همراه با تریل کردن حد ضرر اجرا شود، کم کردن حجم پوزیشنِ در سود میتواند در صورتی که قیمت ناگهان برگشت، از سود های شما محافظت کند.
در پایان اینکه، اگر پوزیشنِ باز خود را سنگین تر کنید و روند بازار به نفع شما ادامه یابد، این پوزیشن بزرگتر سود شما به ازای هر پیپ را افزایش میدهد.
معایب اسکیلینگ
اشکال عمده اسکیلینگ زمانی است که شما به پوزیشن خود اضافه می کنید. می توانید حدس بزنید که اشکال آن کجاست؟
بله. درسته … شما ریسک کلی خود را دارید افزایش می دهید!
به یاد داشته باشید، معاملهگران پیش از هر چیز «مدیران ریسک» هستند، و اگر این کار را بدرستی انجام ندهند، «سنگین کردن» پوزیشن میتواند حساب شما را به باد دهد!!
خبر خوب اینکه، نحوه سنگین کردن ایمنی یک پوزیشنِ باز را در دروس بعدی به شما توضیح خواهیم داد.
دومین اشکال آن این است که وقتی مقادیری از پوزیشنِ باز خود را کم می کنید، بالقوه سود حداکثری خود را کاهش می دهید. کسی چنین چیزی را نمی خواهد. می خواهد؟!
باری.. در بازارهای بسیار سریع و پویا نظیر بازار فارکس، شاید بد نباشد ریسک خود را کاهش دهید و “کمی سود خود را از بازار بیرون بکشید.”
در دروس بعدی، چند نمونه ساده از نحوه سبک کردن یا سنگین کردن حجم پوزیشن را بررسی خواهیم کرد.
افزایش حجم در معاملات به روش pyramid trading strategy
اگر از آن دسته از معامله گرانی هستید که در مدیریت پوزیشن خود مشکلاتی از قبیل از دست دادن سود و یا عدم توانایی در کنترل میزان حجم ضرر احتمالی دارید، این مطلب کوتاه میتواند کمی شما را در مسیر درستتری قرار دهد. توجه داشته باشید در بحث مدیریت پوزیشن مباحث گستردهای مطرح است و بنده در این مطلب میخواهم تنها به دو نکته کلی که میتواند کمی در مدیریت معاملات شما در دنیای معاملهگری کمک کند اشاره کنم.
:Pyramid trading
این نوع استراتژی با نامهایی نظیر ورود پلهای، مدیریت پلکانی معامله و یا مدیریت استراتژی هرمی سرمایه در معاملات نیز مطرح میگردد.
pyramid trading strategy میگوید زمانی که شما وارد یک معامله میشوید، احتمالاتی را در نظر گرفتهاید و بر اساس سیستم ترید خود انتظار مقدار معینی سود یا زیان دارید. اما چگونه میتوان قبل از مشاهده حرکت قیمت از میزان ضرر احتمالی کاست و یا با سود مطلوبتری به معاملهی خود پایان داد؟ جواب این سوال در استراتژی pyramid trading مطرح می شود.
به زبان ساده pyramid trading strategy میگوید: تنها زمانی که معاملهی شما در جهت تحلیلتان شروع به حرکت کرد اجازه دارید به حجم پوزیشن خود اضافه کنید.
بهطور کلی 3 نکتهی مهم در این روش وجود دارد:
1- معامله گر تنها در زمانی میتواند به حجم معاملات خود اضافه کند که در سود باشد. اضافه کردن به حجم معاملات در ضرر کاری ست که در تریدرهای تازه کار زیاد دیدهام.افرادی که با این کار سعی دارند زودتر از مارکت سود بگیرند. این کاربهشدت سرمایه شما را به خطر میاندازد.
2-زمانی که میخواهید بر روی پوزیشن خود حجم اضافه کنید (با فرض در سود بودن معامله) باید بازار را به شکل مستقل نسبت به پوزیشن قبلی خود کم و زیاد کردن حجم پوزیشن ببینید.یعنی باید شرایط بازار را از نو وارسی کنید که آیا امکان ادامه روند جهت کسب سود بیشتر وجود دارد یا خیر.
3-زمانی که میخواهید بر روی تحلیل خود حجم بیشتری وارد کنید باید S/L (حد ضرر) معاملهی قبلی خود را به اصطلاح Trailing کنید (حد ضرر خود را مقداری جا به جا کنید که تا حد امکان در صورت تغییر در شرایط بازار در سود و یا سربه سر بسته شود. توجه کنید در این روش نباید هیچ گونه حد ضرری به حجم استاپ لاس اولیه تحمیل شود و تا حد امکان باید این مورد را مورد بررسی قرار دهید. البته قرار دادن حد ضرر در نقطهای که احتمال هانت شدن را داشته باشد را هم باید بررسی کنید.
برای اینکه میزان S/L کنترل شود بسته به شرایط بازار و اینکه قدرت روند و وضعیت معامله شما به چه شکل است میتوان به اشکال زیر عمل نمود:
الف: افزایش نصف حجم قبلی: در این روش به میزان نصف حجم اولیه به حجم پوزیشن خود میافزایید. فرض کنید بر روی %۴ درصد از سرمایه وارد شدهاید؛ بار دوم ۲% و بار سوم ۱% درصد از حجم سرمایه خود را وارد میکنید؛ این استراتژی کاربرد فراوانی در شرایطهای مختلف دارد برای مثال در روندهای سریع اما کم عمق کاربردی خواهد بود.
ب- افزایش یکنواخت: در این روش به اندازه حجم پوزیشن اولیه افزایش حجم میدهیم. این روش بیشتر در روندهایی که احتمال ادامه دار بودن آن را در تایم فریمهای بالاتر وجود می دهیم مناسب خواهد بود.
ج-افزایش حجم معکوس (هرمی معکوس): در این روش ابتدا با حجم معقول وارد یک معامله میشویم سپس مقادیری که قرار است بر روی معامله خود اضافه کنیم را مشخص میکنیم و در ادامه از حجم کم به زیاد این کار را انجام میدهیم. این نوع استراتژی بیشتر برای پوزیشنهایی است که با تریگر ضعیف اقدام به باز کردن یک معامله کردهایم و تا مشخص شدن نوع روند و عمق آن حاضر به ریسک بیشتر نخواهیم بود.
اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟
یکی از مباحث همیشگی در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال، مفهوم «مدیریت ریسک» است. همه متخصصان سرمایهگذاری و همه مقالات آموزشی، بر این نکته تأکید دارند که: ریسک معاملات خود را مدیریت کنید. اگر تنها اندکی با ارزهای دیجیتال آشنا باشید، متوجه کم و زیاد کردن حجم پوزیشن میشوید که چرا مدیریت ریسک تا این حد در این حوزه مهم است.
دنیای ارزهای دیجیتال دنیای نوسان، اتفاقات ناگهانی، هیجان، اضطراب و خطر است. قیمت این داراییهای نوظهور و دوستداشتنی بهطور لحظهای تغییر میکند و این ویژگی (دست کم در زمان فعلی) اجتنابناپذیر است. چنین نوسان قیمتی میتواند فرصت خوبی برای کسب سود باشد و ارزش سرمایه شما را در مدتزمان کوتاهی چند برابر کند؛ اما به همان اندازه هم میتواند خطرناک باشد و ارزش این سرمایه را از نصف هم کمتر کند.
قسمت بد ماجرا این است که ما معمولاً اخبار زیادی از پولدارشدن افراد در دنیای ارزهای دیجیتال میشنویم؛ اما اخبار مربوط به ضررها و بر باد رفتن سرمایهها کمتر پوشش داده میشود. به همین دلیل، برخی ممکن است بیگدار به آب کم و زیاد کردن حجم پوزیشن بزنند و خطرپذیری را با بیاحتیاطی اشتباه بگیرند. خطرپذیری یکی از ویژگیهای اصلی برای معامله ارزهای دیجیتال است؛ اما بیاحتیاطی، خیر.
در این مقاله که به کمک مطلبی از وبسایت بایننس آکادمی گردآوری شده، بر روی یکی از فاکتورهای اساسی مدیریت ریسک، یعنی «تعیین اندازه موقعیت معاملاتی» تمرکز میکنیم و به شما آموزش میدهیم که چگونه ضررهای احتمالی را به حداقل برسانید.
اندازه موقعیت معاملاتی یا «پوزیشن سایز» (Position Size) بهبیان ساده میزان سرمایهای است که یک معاملهگر با آن قصد ورود به یک معامله را دارد.
معاملهگران زیادی وجود دارند که اصلاً به تعیین اندازه موقعیت فکر نمیکنند و یا با یک حجم تصادفی از سرمایه وارد معامله میشوند؛ اما حقیقت این است که تعیین اندازه موقعیت یکی از بخشهای مهم ترید اصولی است. اگر قصد شروع معاملات پیشرفته و مارجین ارزهای دیجیتال را دارید و یا اگر از راهبردهای معاملاتی خود راضی نیستید، پیشنهاد میکنیم تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
در این مقاله سعی شده است تمام مفاهیم بهبیان ساده برای همه معاملهگران توضیح داده شود؛ اما کاربرد اصلی تعیین اندازه موقعیت معاملاتی، در معاملات مارجین و قراردادهای آتی است.
اولین گام، مدیریت احساسات است
شاید این بخش بهاندازه بخشهای پیش رو فنی نباشد، اما بهاندازه همان بخشهای فنی مهم است. از آنجا که ریسک مالی همیشه در معاملات ارزهای دیجیتال وجود دارد، ممکن است ناخودآگاهتان برای فرار از این ریسکها، احساسات فریبندهای را در شما برانگیزد. نکتهای که باید مدنظر داشته باشید این است که این احساسات لزوماً صحیح نیستند. در واقع، جملههای انگیزشی مانند «انرژی هیچوقت دروغ نمیگوید» و «به ناخودآگاه خود اعتماد کنید» و جملاتی از این قبیل، حداقل در این مورد کارساز نیستند.
شما باید بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که تصمیمات شما را تحتتأثیر قرار دهند. بهترین روش برای دستیابی به این هدف، رسیدن به یک مجموعه از قوانین و پایبندی به آنهاست. بهبیان دیگر، شما باید یک «سیستم معاملاتی» دقیق برای خود تنظیم کنید و تا حد ممکن به آن پایبند باشید.
سیستم معاملاتی شما در مواقع حساس به کمکتان میآید و شما را از تصمیمگیریهای عجولانه و هیجانی بازمیدارد. این سیستم معاملاتی دو هدف دارد:
۱. ریسک معاملات شما را مدیریت میکند.
۲. به شما کمک میکند از تصمیمات و اقدامات غیرضروری اجتناب کنید.
تا به اینجا متوجه شدیم که داشتن یک سیستم معاملاتی دقیق برای موفقیت در معاملات مهم است؛ اما حال سؤال این است که این سیستم بر چه اساسی باید تنظیم شود؟ معیارها و متغیرهای آن کداماند؟ هنگام تنظیم این سیستم چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟
اگر قرار است ما به سیستمی برسیم که قابلاعتماد باشد و بتوان در مواقع حساس به آن پایبند بود، این سیستم باید دقت بالایی داشته باشد؛ در غیر این صورت ما را به سمت شکست سوق خواهد داد.
موارد زیادی از جمله افق سرمایهگذاری، میزان سرمایه و تحمل ریسک وجود دارد که دراینباره به ما کمک میکنند؛ اما از بین همه آنها، تمرکز ما در این مقاله روی موضوع تعیین اندازه موقعیت معاملاتی برای هر معامله است. تعیین اندازه موقعیت معاملاتی با تحمل ریسک در ارتباط است و باعث میشود شما بیش از حد معقول ضرر نکنید.
برای تعیین اندازه موقعیت معاملاتی یا همان پوزیشن، ابتدا باید سه متغیر دیگر را محاسبه و تعیین کنید. این سه متغیر عبارتاند از: «اندازه حساب معاملاتی»، «ریسک حساب معاملاتی» و «ریسک معامله». پس از طی این مراحل، نوبت به تعیین اندازه موقعیت میرسد.
تعیین اندازه موجودی معاملاتی
موجودی معاملاتی یا اندازه حساب (Account Size) شما سرمایه در دسترسی است که قصد دارید آن را به یک استراتژی معاملاتی خاص اختصاص دهید. ممکن است این مسئله خیلی بدیهی به نظر برسد؛ اما عنوانکردن آن خالی از لطف نیست. موجودی معاملاتی شما همه سرمایهای که در قالب بیت کوین (یا هر ارز دیجیتال دیگری) دارید نیست.
بهعنوان مثال، فرض کنیم شما مقداری بیت کوین در یک کیف پول سختافزاری دارید و قصد دارید از آن بهعنوان سرمایهگذاری بلندمدت استفاده کنید. این دارایی مسلماً بخشی از سرمایه معاملاتی شما به حساب نمیرود.
منظور ما از موجودی معاملاتی، تنها آن بخشی از سرمایه است که قصد دارید از آن فقط در معامله استفاده کنید. بنابراین سبد سرمایهتان را تقسیمبندی کنید و تنها بخشی از آن که قصد دارید به معامله اختصاص دهید را بهعنوان موجودی معاملاتی خود در نظر بگیرید.
تعیین ریسک موجودی معاملاتی
اگر شما ۱۰۰ دلار موجودی برای معامله داشته باشید، در هر معامله چقدر جای ضرر برای خود میگذارید؟ به عبارت دیگر، در هر معامله باید چقدر از این ۱۰۰ دلار را وارد بازی کنید؟
مرحله دوم، تعیین ریسک حساب است. این مرحله شامل تصمیمگیری در مورد درصدی از سرمایه معاملاتی کم و زیاد کردن حجم پوزیشن است که مایلید در یک معامله واحد روی آن ریسک کنید.
در مورد تعیین ریسک حساب، قوانین از پیش تعیینشدهای وجود دارد. برای مثال در دنیای امور مالی سنتی، قانونی به نام «قانون ۲ درصد» وجود دارد که عنوان میکند معاملهگران نباید بیش از ۲ درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازند.
البته همان طور که اشاره کردیم، قانون ۲ درصد بیشتر در بازارهای مالی سنتی به کار میرود. حقیقت این است که این قانون برای بازار ارزهای دیجیتال خیلی مناسب نیست. ارزهای دیجیتال ویژگیهایی دارند که آنها را از بازارهای مالی سنتی متمایز میکند. به همین دلیل، بهتر است که در مورد قانون ۲ درصد برای معامله ارزهای دیجیتال تجدیدنظر کنیم.
قانون ۱ درصد
دو دلیل وجود دارد که ثابت میکند قانون ۲ درصد برای معاملات ارزهای دیجیتال مناسب نیست. اول اینکه این راهبرد معمولاً برای سرمایهگذاریهای نسبتاً بلندمدت مناسب است؛ حال آنکه معاملات ارزهای دیجیتال معمولاً کوتاهمدت هستند و ممکن است تنها یک تا چند روز به طول بینجامند. علاوه بر آن، این قانون معمولاً مناسب داراییهایی است که نوسان کمتری دارند؛ اما میدانیم که ارزهای دیجیتال داراییهای پرنوسانی هستند.
بنابراین اگر قصد دارید معاملات فعالتری انجام دهید و یا اگر تازهوارد هستید، اتخاذ یک رویکرد محتاطانهتر را به شما پیشنهاد میکنیم. برای مثال، بهتر است که این قانون را به قانون ۱ درصد تغییر دهید.
قانون ۱ درصد حکم میکند که نباید بیش از یک درصد از حساب خود را در یک معامله، در معرض ریسک قرار دهید. البته این به این معنا نیست که باید تنها با ۱ درصد از حساب خود وارد معاملات شوید؛ بلکه به این معنی است که اگر ایده معاملاتی شما اشتباه بود و حد ضررتان نقض شد، باید فقط ۱ درصد از حساب خود را از دست بدهید. بهعبارت دیگر، ضرر شما مطابق با این قانون باید برابر با ۱ درصد حساب معاملاتیتان باشد، نه کل مبلغی که وارد معامله کردهاید.
برای تکمیلکردن بحث تعیین ریسک، دو پیشنهاد را با شما مطرح میکنیم:
- پیشنهاد میکنیم درصد ریسک ثابتی را برای حسابهای معاملاتی خود منظور کنید. پیشتر عنوان کردیم که شما مختارید درصدهای ثابتی مانند قانون ۲ درصد یا قانون ۱ درصد را به میل خود تغییر دهید؛ اما پیشنهاد میکنیم هر درصدی را که انتخاب میکنید، از همان برای همه معاملات خود استفاده کنید. اینکه در یک معامله از ریسک ۱ درصدی استفاده کنید و در معامله بعدی از ریسک ۵ درصد، روش جالبی نیست.
- شما این امکان را دارید که از معادلهای ریالی بهجای درصدها برای تعیین ریسک حساب خود استفاده کنید. برای مثال ممکن است دوست نداشته باشید که تحت هیچ شرایطی، بیش از یک میلیون تومان ضرر کنید. در این صورت، اندازه حساب شما هیچوقت نباید بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان باشد. تا زمانی که اندازه حساب شما ۱۰۰ میلیون تومان یا کمتر باشد، ریسک حسابتان نیز یک درصد یا کمتر خواهد بود.
تعیین ریسک معامله
تا به اینجا با اندازه حساب و روش تعیین ریسک حساب آشنا شدیم. مرحله بعدی، تعیین ریسک معامله است. تعیین ریسک معامله یک پیشنیاز کلیدی دارد: مشخصکردن زمانی که ایده معاملاتی ما از اعتبار ساقط میشود.
فراموش نکنید که اشتباه و ضرر، بخش جداییناپذیر معاملات (بهخصوص در دنیای ارزهای دیجیتال) است. حتی بهترین معاملهگران هم همیشه درست پیشبینی نمیکنند. نکته جالب این است که معاملهگرانی وجود دارند که پیشبینیهای اشتباهشان بیشتر از پیشبینیهای درست آنهاست، اما باز هم به نسبت سایرین بیشتر سود میکنند. چنین چیزی چطور ممکن است؟ همه اینها بهدلیل مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن است.
هر ایده معاملاتی باید یک نقطه ابطال داشته باشد. نقطه ابطال آنجایی است که میگوییم: «ایده اولیه ما اشتباه بود و باید از این موقعیت خارج شویم تا جلوی ضرر بیشتر را بگیریم». در سطح عملی، این نقطه همان جایی است که باید سفارش حد ضرر (Stop-Loss) خود را در آن تنظیم کنیم.
تعیین حد ضرر علاوه بر اندازه حساب معاملاتی و ریسک حساب، به قیمت ارز دیجیتال موردنظر هم بستگی دارد. باید با محاسبات و تحلیلهایی که انجام میدهید متوجه شوید که اگر بازار چند درصد مخالف پیشبینی شما حرکت کند، ضرر شما از ۱ درصد حسابتان بیشتر خواهد شد. بهعبارت دیگر، تعیین این نقطه مبتنی بر استراتژیهای معاملاتی شخصی شما و تنظیمات خاصی است که استفاده میکنید.
حد ضرر را میتوان بر اساس تحلیل تکنیکال و پارامترهای آن از جمله منطقه حمایت و مقاومت تعیین کرد. همچنین میتوان از اندیکاتورها، ساختار کلی بازار یا هر چیز دیگری برای تعیین آن استفاده کرد.
برای تعیین ریسک معامله هیچ روشی وجود ندارد که پاسخگوی همه موقعیتها باشد. خودتان باید تصمیم بگیرید که کدام راهبرد، مناسب سبک معاملاتی شماست و نقطه ابطال یا حد ضرر را بر اساس آن تعیین کنید.
محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی
حالا با همه پیشنیازهای لازم آشنا شدهاید و میتوانیم بهسراغ محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی برویم.
برای توضیح بهتر این مسئله، میتوانیم از مثالهای عددی کمک بگیریم. فرض میکنیم یک حساب ۵٬۰۰۰ دلاری داریم (تعیین موجودی معاملاتی). قرار شد که از قانون ۱ درصد استفاده کنیم و بیش از ۱ درصد از اندازه حساب خود را به خطر نیندازیم (تعیین ریسک حساب). با این اوصاف، ما نباید در این معامله بیش از ۵۰ دلار ضرر کنیم.
فرض کنید بر اساس تحلیلها، حد ضرر (یا نقطه ابطال) معامله خود را جایی تنظیم کردهایم که اگر بازار ۵ درصد مخالف پیشبینی ما حرکت کند، ۵۰ دلار ضرر میکنیم. بهعبارت دیگر، ۵ درصد اشتباه در ایده معاملاتی ما، با یک درصد از کل حسابمان برابر میشود. حال چکیده این اطلاعات به شرح زیر است:
برای محاسبه اندازه موقعیت کافی است اندازه حساب را در ریسک حساب ضرب و نتیجه را بر نقطه ابطال تقسیم کنیم. بنابراین فرمول تعیین اندازه موقعیت به این صورت خواهد بود:
نقطه ابطال / (ریسک حساب*اندازه حساب) = اندازه موقعیت
حال میتوانیم با استفاده از همین فرمول، اندازه موقعیت را برای مثال عنوانشده محاسبه کنیم.
۱٬۰۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
بنابراین اندازه موقعیت مناسب برای این معامله، ۱٬۰۰۰ دلار است.
با دنبالکردن این راهبرد و خروج در نقطه ابطال، میتوانید از یک ضرر بالقوه و بسیار بزرگتر مصون بمانید. البته پیشنهاد میکنیم برای افزایش دقت این مدل، کارمزدهایی که باید پرداخت کنید و همچنین لغزش احتمالی قیمت را نیز در نظر بگیرید؛ علیالخصوص اگر قصد معامله یک ابزار مالی با نقدشوندگی (لیکوییدیتی) پایینتر را دارید [لغزش (slippage) به تغییرات قیمتی گفته میشود که از زمان فعالشدن سفارش تا زمان انجام آن اتفاق میافتد].
بهعنوان نکته پایانی مقاله و برای اطمینان از درک آن، قصد داریم همین مثال را با تغییر یکی از متغیرها دوباره محاسبه کنیم. برای مثال بیایید نقطه ابطال را به ۱۰ درصد افزایش دهیم و با ثابت در نظر گرفتن سایر متغیرها، دوباره این محاسبه را انجام دهیم.
۵۰۰ = ۰.۱ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
دیدید که با دو برابر کردن ریسک معامله، اندازه موقعیت به نصف کاهش یافت. بنابراین اگر بخواهیم ریسک معامله خود را بالا ببریم، باید دستکم اندازه موقعیت را کاهش دهیم تا با یک ضرر چشمگیر مواجه نشویم و از سرمایه خود محافظت کنیم.
همچنین میتوانیم اندازه حساب خود را نصف کنیم تا ببینیم چه اتفاقی میافتد (برای محک زدن اطلاعات خود، پیشنهاد میکنیم پیش از مطالعه ادامه مطلب، پیشبینی کنید که با نصفکردن اندازه حساب، چه اتفاقی برای اندازه موقعیت خواهد افتاد؟ آیا اندازه موقعیت بزرگتر میشود یا کوچکتر؟)
۵۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۲٬۵۰۰ )
منطقی است که با کمکردن اندازه حساب، اندازه موقعیت کوچکتر خواهد شد. ما در این مثال اندازه حساب را نصف کردیم و همان طور که میبینید، اندازه موقعیتمان هم به نصف کاهش یافت.
سخن پایانی
برخلاف تصور بسیاری از افراد، محاسبه اندازه موقعیت دلبخواهی نیست و روش خاص خود را دارد. این مورد هم باید در کنار اندازه حساب، ریسک حساب و حد ضرر، پیش از ورود به معامله تعیین شود.
همچنین بخش مهمی از این راهبرد، اجرای صحیح آن است. پیشنهاد ما این است که به هیچ عنوان اندازه موقعیت یا حد ضرر را در طول معامله تغییر ندهید. بهعبارت دیگر، به راهبرد اولیه و سیستم معاملاتی خود وفادار باشید.
در نهایت، فراموش نکنید که بهترین راه برای یادگیری مدیریت ریسک، تمرین است. تمام چیزی که ما در این مقاله پوشش دادیم، در سطح تئوری بود. تبدیل این اطلاعات به مهارت عملی، برعهده خود شماست. بنابراین پیشنهاد میکنیم دفعه بعدی که قصد ورود به یک معامله جدید را داشتید، آموزههای این مقاله را یادآوری کنید و سعی کنید با تکرار آنها، به مهارت لازم در این خصوص دست یابید.
دیدگاه شما