«اگر مشتری به شما اعتماد کند، جزئیات فروش را در نظر نمیگیرد. بااینوجود اگر مشتری نسبت به شما حس خنثی دارد و یا حتی نظرش در مورد شما منفی است، شما باید جزئیات فروش و محصولات خود را بهطور کامل به آنها ارائه بدهید».
چگونه یک برنامه فروش تنظیم کنیم + الگو نمونه
کارآفرینان ، مدیران اجرایی فروش و تیم فروش جملگی از نوشتن برنامه های فروش ،چه برای مشاغل ، واحد ها و چه تیم خود ، سود می برند.
اما یک برنامه فروش دقیقا چیست؟
یک برنامه فروش اهداف ، تاکتیکهای سطح بالا ، مخاطبان هدف و موانع احتمالی شما را مشخص می نماید برنامه فروش طور خاص روی استراتژی فروش شما تمرکز دارد. یک طرح تجاری اهداف شما ( بیزنس پلن ) را مشخص می کند امایک برنامه فروش sales plan دقیقاً چگونگی وقوع آن را شرح می دهد.
برنامه های فروش اغلب شامل اطلاعاتی در مورد مشتریان هدف ، تحقق درآمد ، ساختار تیم فروش و استراتژی ها و منابع لازم برای دستیابی به اهداف آن می باشد.
یک طرح فروش موثر باید شامل موارد زیر باشد :
اهداف شرکت را به تیم فروش خود اطلاع دهد و تبادل نظر کند
مسیر استراتژیک برای تیم فروش خود ترسیم کند.
نقش ها و مسئولیت های تیم فروش و رهبری خود را مشخص کند.
پیشرفت تیم فروش خود را در رسیدن به اهداف سازمانی پایش و کنترل نماید.
آماده نوشتن برنامه خود هستید؟ برای شروع می توانید از یک الگوی برنامه فروش استفاده کنید. معمولا یک طرح فروش شامل بخش های زیر است:
مشتریان هدف – چه کسی هدف شرکت شما برای ارائه خدمات با محصولات و خدمات است.
اهداف درآمدی – تیم شما در هر دوره چقدر باید درآمد زایی کند؟
استراتژی ها و تاکتیک ها – اقدامات خاصی که تیم شما برای رسیدن به اهداف درآمدی انجام خواهد داد چیست ؟
قیمت گذاری و ترویج فروش –قیمت پیشنهادی شما و هرگونه تبلیغات که می تواند مشتریان بالقوه را به مشتریان خرید کرده تبدیل کند چیست ؟
زمانبندی ها و مشخص شدن مسئولین اجرایی – تاریخ های مهم مربوط به تحویل پروژه ها و لیست هایی را که برای تکمیل آنها افراد باید پاسخگو باشند ، بیان کنید.
ساختار تیم – چه اشخاصی در تیم شما حضور دارد و نقش آنها چیست.
منابع – ابزاری که تیم شما برای دستیابی به اهداف درآمد استفاده می کند.
شرایط بازار – اطلاعات مربوط به صنعت و چشم انداز رقابتی شما.
حال بیایید نحوه نگارش یک برنامه فروش را مرور کنیم.
حوه نوشتن یک برنامه فروش
ماموریت و پیشینه
بازار هدف
ابزارها ، نرم افزارها و منابع
جایگاه یابی
استراتژی بازاریابی
استراتژی چشم انداز
برنامه اجرایی
اهداف عملیاتی
بودجه
۱. ماموریت و پیشینه
برنامه فروش خود را با بیان بیانیه های ماموریت و چشم انداز شرکت خود شروع کنید. و تاریخچه مختصری از کسب و کار خود بنویسید .این اطلاعات پیشینه ای را در اختیار شما قرار می دهد که در ادامه شما را با جزئیات خاص تر آشنا می شود.
بعد ، توضیح دهید که چه افرادی در تیم شما حضور دارد و نقش آنها چیست. شاید شما پنج فروشنده را مدیریت کنید و با مهندسین عملیات فروش همکاری کنید.
اگر قصد اضافه کردن سرانه نیرو را دارید ، تعداد کارمندان ، عناوین شغلی آنها و زمانی که قصد دارید آنها را به تیم اضافه کنید همراه با برنامه توجیهی جذب ، درج کنید.
آگاهی از متغییر های جمعیت شناختی بازار هدف بسیار مهم هستند . بهترین مشتری های شما چگونه هستند؟ آیا همه آنها متعلق به یک صنف خاص هستند؟ آیا با همان برنامه می توانید در بازار های جدید نفوذ کنید ؟
در نظر داشته باشید که ممکن است شما برای فروش محصولات مختلف خریداران مختلفی داشته باشید. به عنوان مثال ، فروشندگان یک شرکت نرم افزاری در گام اول ممکن است نرم افزارهای بازاریابی را به مدیران ارشد بازاریابی و نرم افزار فروش به مدیران فروش بفروشند.
بهره گیری از داده های فروش و آنالیز های فروش مانند RFM می تواند به شما کمک کند .
برنامه فروش شما همچنین می تواند با گذشت زمان به طرز چشمگیری تغییر کند زیرا راه حل و استراتژی شما تحول پیدا می کند و بازار محصول جدید را مناسب می بینید. در همان ابتدا ، هنگامی که محصول شما در مراحل رشد بود و قیمت های شما پایین بود ، شاید موفقیت در کسب و کاررا پیدا کرده باشید. اکنون که جایگاه محصول بسیار مقاوم تر است و شما قیمت خود را بالا برده اید ، احتمالاً شرکت های دیگر در بخش هایی از بازار فعال می شوند . به همین دلیل مهم است که به طور مداوم مخاطب و بازار خود را پایش و به روز کنید.
۴- ابزارها ، نرم افزارها و منابع
همچنین باید شرحی درباره منابع خود درج کنید. برای استفاده از کدام نرم افزار CRM برنامه ریزی می کنید؟ آیا بودجه ای برای مسابقات ، قرعه کشی ها و مشوق های فروش ( پروموشن ها ) دارید؟
این جایی است که شما می توانید از ابزارهایی که فروشنده شما باید برای موفقیت در مشاغل خود بهره برد. (مثلاً آموزش ، مستند سازی ، ابزارهای کارآمد فروش و غیره) استفاده کنید.
رقبای خود را مشخص کنید. توضیح دهید که محصولات شما چگونه با رقبا مقایسه می شود ، جایی که محصولات آنها از محصولات شما قوی تر است و برعکس جایی که محصول شما بر آنها برتری دارد را مشخص کنید . بعلاوه ، در مورد قیمت گذاری آنها در مقابل موارد خود بحث کنید.
شما همچنین باید در مورد روند بازار صحبت کنید. اگر تبلیغات می فروشید ، با توجه به افزایش کاربران موبایلی ، به افزایش تبلیغات برنامه نویسی موبایل توجه کنید. سعی کنید پیش بینی کنید که چگونه این تغییرات بر کسب و کار شما تأثیر خواهد گذاشت. اگر یک شرکت غذایی هستید توجه داشته باشید که ذائقه مصرف کنندگان چه تغییراتی داشته است و به چه سمتی می رود .
۶. استراتژی بازاریابی
در این بخش قیمت گذاری و هر نوع تبلیغاتی را که برای اجرای آن برنامه ریزی کرده اید ، شرح دهیدو آنها را با برنامه های بازاریابی هماهنگ کنید برای افزایش آگاهی از برند و پیاده سازی راهبرد ها ، چه اقدامات اساسی انجام خواهید داد؟ توجه داشته باشید که تاثیر آن بر فروش چگونه خواهد بود .
در اینجا یک نمونه بیان شده است
محصول A: افزایش فروش تعدادی از ۴۰ عدد در روز به 55 عدد در روز در ماه دوم ( افزایش 10 ٪ در مشتریان خرید کرده )
محصول B: در صورت مراجعه به مشتریان خرید نکرده از ۱ تا 30 ام ماه سوم ، تخفیف 10% (نسبت هزینه به فروش 1.5% )
محصول C: کاهش قیمت از ۴۳۰ دلار به ۴۰۰ دلار در اول ماه X (افزایش ۱۵٪ در فروش ماهانه)
محصول D: بدون تغییر
محصول E : ایجاد پروموشن به میزان ۵% در ماه چهارم منجر به افزایش ۲۵% فروش می شود
۷. استراتژی چشم انداز
تیم فروش شما چگونه سرنخ های تجاری و اهدافی را که توسط تیم استراتژی بازایابی تدوین می شود را درک و اجرا می کند ؟ فراموش نکنید که قبل از دستیابی به فروش ، معیارهایی را که طبق استراتژی های شرکت است را رعایت کنید و مشخص کنید که تیم شما برای بستن معاملات بیشتر از چه روشهای فروش استفاده خواهد کرد.
روش فروش برونگرا :شامل اقداماتی مانند مراجعات حضوری فروش ، تبلیغات ATL ، بیلبورد می باشد که در آن مخاطب چه تمایل داشته باشد و چه نه در معرض اقدامات فروش و بازاریابی قرار می گیرید .
روش فروش دورنگرا:بیشتر شامل استفاده از ابزار های نرم افزاری جهت ثبت اطلاعات مشتریان ، ارتباط با مشتریان و یا بانک های اطلاعاتی در جهت ارتباط با تنظیم اهداف سود مشتریان می باشد . مانند بازاریابی محتوایی و بازاریابی رسانه های اجتماعی
۸- برنامه عملیاتی
پس از مشخص کردن هدف ، باید بدانید که چگونه به آنجا دست خواهید یافت . در این بخش خلاصه برنامه بازی شما برای دستیابی به اهداف درآمد شما است.
در اینجا یک نمونه بیان شده است
هدف: در این سه ماه تعداد دفعات خرید مشتریان را 10% افزایش دهید
کارگاه تکنیک های فروش را اجرا کنید/ برای افزایش مشتریان خرید کرده جایزه بگذارید / مسابقه فروش بین فروشندگان برگزار کنید / پورسانتی برای این شاخص در نظر بگیرید .
بیشتر اهداف فروش مبتنی بر درآمد است. به عنوان مثال ، ممکن است شما در کل درآمد سالانه ۱۰ میلیون دلارتعیین کنید.
از طرف دیگر ، می توانید یک هدف حجمی / تعدادی تنظیم کنید. این می تواند ۱۰۰ مشتری جدید یا ۴۵۰ کارتن یا تناژ باشد. اطمینان حاصل کنید که هدف شما واقع بینانه است ، در غیر این صورت کل برنامه فروش شما تا حد زیادی بی فایده خواهد بود.
نکته : در شرایط تورمی اهداف بصورت تعدادی و حجمی تعیین می گردد و متن فوق چون ترجمه بوده است عینا نقل می گردد .
در تعیین قیمت محصول خود ، کل بازار قابل آدرس (TAM) ، نفوذ در بازار و منابع( پشتیبانی بازاریابی ) عوامل اصلی می باشد .
البته ، شما احتمالاً بیش از یک هدف خواهید داشت. مهمترین ها را مشخص کنید ، سپس بقیه را با اولویت رتبه بندی کنید.
اگر مناطق فروش دارید ، برای هر یک هدف فرعی اختصاص دهید. این امر باعث می شود کمک کند تا ظرفیت های بالاتر و پایین تر هر منطقه شناسایی شود .
جدول زمانی خود را نیز تنظیم کنید. داشتن معیارهای منظم به شما اطمینان می دهد که در مسیر رسیدن به اهداف خود ، در مسیر پیش رو هستید یا از برنامه عقب هستید.
فرض کنید هدف فروش شما برای سه ماهه اول سال فروش ۳۰ هزار کارتن است. بر اساس عملکرد سال گذشته ، می دانید که فروش ماه اول و ماه دوم کندتر از ماه سوم است.
در شرایط تورمی هدفگذاری ها تعدادی و یا حجمی تعییین می شود ، از آنجا که قیمت ها افزایشی است و یا موجودی در انبار مشمول افزایش قیمت می شود هدفگذاری ریالی انجام نمی شود.
با توجه به این موضوع ، جدول زمانی شما این است:
ژانویه: ۸۰۰۰ دلار
فوریه: ۸۰۰۰ دلار
مارس: ۱۴۰۰۰ دلار
افراد با مسئولیت مستقیم برای هر کار باید مشخص شوند . به عنوان مثال ، شاید هدف ژانویه نماینده فروش استان ۱ ۵۰۰۰ تن باشد. نماینده استان ۲ ، هدف ماهانه ۳۰۰۰ تن دارد. در یک تیم کوچکتر ، این تمرین به افراد کمک می کند تا از تکرار کارهای یکدیگر جلوگیری کنند – در صورت عدم دستیابی به اهداف باید پاسخگو باشند.
هزینه های مربوط به هدف قرار دادن اهداف فروش خود را شرح دهید. که معمولاً شامل موارد زیر است:
پرداخت (حقوق و دستمزد)
ابزار و منابع فروش
برای بودجه ریزی دقیق ، بودجه برنامه فروش را با پیش بینی فروش خود مقایسه کنید.
توسعه فروش و ۱۱ مورد کلیدی که باعث افزایش درآمد و سود در کسبوکار شما میشود
توسعه فروش و انجام معاملات بزرگتر و ایستادگی کردن در مقابل رقبای خود در فروش، نیازمند اقدامات جدی است. بهعنوان یک فروشنده، شما نمیتوانید روند بازار، تغییرات در شرکت خود، حالات مشتریانتان یا ویژگیهای محصولتان را کنترل کنید؛ اما شما میتوانید کنترل کنید که چقدر فروش میکنید و این مورد واقعاً اهمیت بالایی دارد.
عادتهای کلیدی در فروش وجود دارند که شما باید بهعنوان یک کارشناس فروش آنها را به کار ببرید. این عادتها باعث برقراری ارتباط، شناسایی نیازها، ارائه راهحلها، پاسخ دادن به اعتراضات، ایجاد فروش و فروش مجدد و ارجاع میشوند و این عملیات را به ترتیب انجام میدهند. بهطورمعمول هرکدام از این عناصر موجب بهبود فروش شده، فروش را افزایش داده و درآمد و سودآوری شما را افزایش میدهند.
برای اینکه شروع به توسعه فروش کنید، ایران مدیر پیشنهاد میدهد که مراحل زیر را دنبال کنید:
۱٫ اهداف خاص خود را مشخص کنید
بسیاری از فروشندگان اهداف جداگانهای برای زندگی شخصی و شغلی خود دارند، اما در فروش، تمام اهداف شخصی هستند. اهداف شخصی شما میتواند (و باید) اهداف شغلی شما را هدایت کند. اولین قدم برای توسعه فروش این است که اهداف خاص خود را مشخص کنید، دقیقاً همان چیزی را که میخواهید در سال آینده انجام دهید را مشخص کنید. این اهداف را بنویسید و آن را جایی قرار دهید تا اغلب آن را ببینید که این امر باعث میشود تا همیشه این اهداف در ذهن شما یادآوری شود.
۲٫ مشتریان ایدهآل را پیدا کنید
برای موفقیت در توسعه فروش، باید زمان بیشتری را با مشتریان، سپری کنید. شما باید در کسبوکار خود، ۸۰ درصد از زمان خود را صرف جستجو کنید. باید صبح و ظهر و شب در حال جستجو باشید. شما تا زمانی که مشتریان زیادی را به دست نیاورده و بهاندازه کافی فروش نکرده باشید و مشتریان خود را راضی نکنید، نمیتوانید دست از تلاش برای جستجو کردن بردارید.
۳٫ شمارههایی را که نیاز دارید بشناسید
چگونه تماسهای تلفنی مربوط به فروش خود و دنبال کنندههای رسانه های اجتماعی را هر هفته برای رسیدن به هدف خود افزایش میدهید؟ در مورد ایمیلها چطور؟ و به چه تعداد جلسات برای تنظیم کردن، احتیاج دارید؟ شما باید همهی پاسخهای این سؤالات را عمیقاً بلد باشید. تعداد ایمیلهایی که باید ارسال کنید، تماسهایی که باید انجام دهید و جلساتی که باید هرروز تنظیم کنید، باید مشخص باشد. در غیر این صورت شما فقط دارت را به سمت دیوار پرتاب میکنید. این یک راهبرد ساده اما بسیار مؤثر، برای کمک به توسعه فروش شما است.
۴٫ برای توسعه فروش روی روابط تمرکز کنید
برای موفقیت در توسعه فروش بر روی روابط تمرکز داشته باشید. شما باید با ایجاد ارتباط، اعتماد و اعتبار با هر مشتری، روی آنها تمرکز کنید. موفقترین فروشندگان، زمان لازم برای ایجاد اعتماد با مشتریان را فراهم میکنند. آنها سؤالهای خوبی میپرسند و به پاسخهای مختلف گوش میدهند. آنها قصد دارند که وضعیت و نیاز مشتری را قبل از صحبت کردن در مورد محصول و خدمات خود درک کنند.
«اگر مشتری به شما اعتماد کند، جزئیات فروش را در نظر نمیگیرد. بااینوجود اگر مشتری نسبت به شما حس خنثی دارد و یا حتی نظرش تنظیم اهداف سود در مورد شما منفی است، شما باید جزئیات فروش و محصولات خود را بهطور کامل به آنها ارائه بدهید».
۵٫ در ۷ ثانیه اول همه تعاملات فروش را انجام دهید
تحقیقات نشان میدهد که فقط ۷ ثانیه برای یک غریبه طول میکشد تا تصمیم بگیرد آیا با شما به گفتگو ادامه دهد یا خیر. اگر برنامهای برای آن هفت ثانیه نداشته باشید، شانس زیادی را از دست میدهید. هنگامیکه شما عملیات خود را برای توسعه فروش بهصورت سند درمیآورید، از موفقیت بسیار بیشتری در ادامه گفتگو با چشمانداز، لذت خواهید برد (و درنهایت فروش انجام میشود).
۶٫ نیازها را بهطور کامل مشخص کنید
فروشندگان بزرگ عادت دارند که سؤالات متداولی از مشتریان در راستای شناسایی نیازهای حقیقی آنها بپرسند. اکثر مشتریان آگاه نیستند که در اولین ملاقات با شما میتوانند تأثیر بسیار زیادی بر روی زندگی و کسبوکارتان ایجاد کنند. دلیل آن این است که اغلب چنین چیزهایی میگویند: «من به این محصول علاقهمند نیستم»، «نمیتوانم هزینه آن را بپردازم» یا «ما کاملاً با وضع موجود خود راضی هستیم و نیازی به این محصول نداریم». تا جایی که میتوانید محصول خود را با وضعیت مشتریان خود وفق بدهید، چراکه مشتری به محصولی بیشتر علاقهمند میشود که حس نزدیکی بیشتری به آن داشته باشد.
۷٫ نگران نادیده گرفتن چشماندازها نباشید
هر چشمانداز، واجد شرایط برای تبدیلشدن به مشتری شما نیست. ارزش خود را به افرادی که برای فروش شما مناسب نیستند، نشان دهید. بهجای تلاش برای متقاعد کردن هر چشمانداز برای ارتباط با شما، تنها بر روی متقاعد کردن افرادی تمرکز کنید که میتوانند خرید واقعی انجام دهند و واقعاً به آنچه شما ارائه میدهید، نیاز داشته باشند. شما نمیخواهید که خط فروش شما پر شود از افراد بدی که هیچ سودی برای محصول یا خدمات شما ندارند.
۸٫ متقاعد کنید
ارائهها و سخنرانیهای عالی و منطقی از فواید و مزایای محصول را توسعه دهید. اگر شما مشتری را شناسایی کردهاید که میتواند ازآنچه شما ارائه میدهید حمایت کند و راحتی و اعتماد و آرامش را برای آنها ایجاد کرده و نیازهای آنها را بهوضوح مشخص میکند، شما باید ارائه و سخنرانی خود را بهگونهای تنظیم کنید که نشان دهد چرا چنین محصولی را برای مشتریان در نظر گرفتهاید.
۹٫ بهطور مؤثر به اعتراضات پاسخ دهید
به اعتراضات و مشکلات مشتریان پاسخ دهید تا باعث افزایش اعتماد آنها نسبت به شما شود. شما باید اینگونه در نظر بگیرید که مشتریان ممکن است نسبت به هر چیزی اعتراض کنند و شما باید برای هر اعتراضی آماده باشید، سپس باید پاسخهای منطقی و کاملی به هر یک از اعتراضات بدهید. بهترین متخصصان فروش واکنشهای بسیار درست و مفیدی در راستای این اعتراضات از خود نشان میدهند و سریعاً به آنها رسیدگی میکنند.
۱۰٫ برای تصمیمگیری با دیگران مشارکت کنید
مهم نیست که معرفی شما تا چه اندازه بر روی اعتماد و اعتبار بین شما و مشتریان تأثیر میگذارد، در تصمیمگیریها همیشه مقداری استرس و تنش وجود دارد. کار شما این است که بهسرعت و بهعنوان فروشنده حرفه ای از طریق این لحظات پراسترس، عملیات بسیار حرفهای انجام بدهید و سپس اقدام به فروش کنید.
بهترین متخصصان فروش پیشنهادهای خود را ارتقا میدهند. آنها به خریدهای مشتریان توجه میکنند و از آنها سؤال میپرسند تا مطمئن شوند که هیچگونه اعتراضی نسبت به محصول ندارند و سپس با دقت اقدامات لازم را برای مشتری انجام میدهند.
۱۱٫ از مشتریان بخواهید که دوباره از شما خرید کنند و شما را به دیگران معرفی کنند
درنهایت متخصصان برتر، از مشتریان خود درخواست میکنند تا از آنها خرید مجدد کنند و آنها را به دیگران معرفی کنند. آنها میدانند با هر فردی که صحبت میکنند، حداقل ۳۰۰ نفر را میشناسد. به همین دلیل آنها به مشتریان خود خدمات خوبی را ارائه میدهند و برای ارجاع مشتریان مشابه از آنها درخواست میکنند.
داشتن عادتهایی مانند تفکر از نظر توسعه فروش و ارجاع، کلید درآمد بالا و سودآوری بالا است. موفقترین فروشندهها و شرکتها دارای سطوح بالایی از تکرار کسبوکار و جریان مداوم مشتریان جدید هستند که از ارجاع مشتریان راضی خود نشأت میگیرند.
شما برای توسعه فروش خود کدام عادتها را بکار میبرید؟ آیا این عادتها فروش و درآمد و سودآوری شما را افزایش میدهند؟ لطفاً نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.
صورت معاملات فصلی | گزارش سه ماهه | صورت مالی سه ماهه
صورت معاملات فصلی یا گزارش فصلی چیست؟
صورت معاملات فصلی یا گزارش فصلی خلاصه یا مجموعه ای از صورتهای مالی حسابرسی نشده، مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورتهای نقدی است که توسط شرکتها هر سه ماه (سه ماه) صادر می شود. این گزارشات علاوه بر گزارش ارقام فصلی، ممکن است نتایج سالیانه و مقایسه ای (به عنوان مثال، سه ماهه سال گذشته تا سه ماهه امسال) را نیز ارائه دهد. اکثر شرکتها دارای دوره حسابداری هستند که با سال تقویمی به پایان می رسد. گزارشات سه ماهه معمولاً ظرف چند هفته از پایان یک چهارم ثبت می شود.
با این حال، برخی از شرکت ها از تقویم مالی متفاوتی پیروی می کنند و ارقام پایان سال را در زمان های مختلف گزارش می دهند.
صورت معاملات فصلی با چه اسامی دیگری نامیده می شوند؟
صورت معاملات مالی سه ماهه، که به گزارش فصلی نیز معروف است، مجموعه ای از صورتهای مالی است که هر سه ماه یکبار (هر سه ماه) و در مجموع به صورت چهار گزارش در سال منتشر می شود. در برخی موارد، صورت مالی سه ماهه گزارش سود سه ماهه نیز نامیده می شود.
مترادف عبارت اصطلاحی و کلمات مرتبط برای فصلنامه شامل: دوره ای، هر سه ماه یک بار، یک چهارم، به طور منظم است.
آیا هر سه ماه یکبار یک صورت حساب سه ماهه در نظر گرفته می شود؟
پاسخ: بله! یک رویداد فصلی چهار بار در سال و با فاصله سه ماه اتفاق می افتد.
چه چیزی باید در گزارش سه ماهه گنجانده شود؟
گزارش فصلی باید شامل خلاصه اجرایی و اطلاعاتی در مورد پیشرفت کسب و کار، نکات برجسته، چالش ها و اهداف به دست آمده در آن دوره باشد.
چگونه صورت سود سه ماهه تهیه کنیم؟
نحوه تهیه صورت سود و زیان به شرح زیر است:
1: تهیه تراز آزمایشی
2: تعیین میزان درآمد
3: تعیین میزان مبلغ فروش کالاها
4: محاسبه حاشیه ناخالص
5: تعیین هزینه های عملیاتی
7: محاسبه مالیات بر درآمد
8: محاسبه درآمد خالص
صورتهای مالی سه ماهه را چگونه تحلیل کنیم؟
نحوه خواندن و درک گزارشات فصلنامه به شرح زیر است:
درک گزارشات فصلی
گزارشات فصلی شامل اطلاعات حسابداری و مالی کلیدی یک شرکت از جمله درآمد ناخالص، سود خالص، هزینه های عملیاتی و جریان نقدینگی است.
گزارشات فصلی معمولاً با ارائه راهکارهای مدیریت شرکت همراه است که در آن داده های کلیدی شاخص عملکرد به سرمایه گذاران و تحلیلگران ارائه می شود. مدیریت شرکتها اغلب برای نتایج مالی آینده راهنمایی می کند. تحلیلگران شرکت ها اغلب برآوردهای معیارهای کلیدی را برای دوره های گزارش آینده منتشر می کنند.
الزامات گزارشات سه ماهه
اگرچه آنچه در گزارش فصلی گنجانده می شود، در بین شرکت ها متفاوت است، اما ویژگی هایی برای اکثر آنها وجود دارد. گزارش فصلی به طور معمول شامل خلاصه اجرایی، اهداف و اهداف، نکات برجسته و چالش های جدید و مداوم است. از نظر چالش ها، گزارش فصلی ممکن است شامل استراتژی های برنامه ریزی شده یا استفاده شده برای غلبه بر آنها باشد. در صورت مرتبط بودن، گزارش فصلی ممکن است داده های گزارشات سه ماهه قبلی را مورد بحث قرار دهد و مقایسه ای با آنها و گزارش فعلی ارائه دهد.
تهیه گزارش سه ماهه به زمان نیاز دارد و ممکن است به تحقیقات گسترده ای نیاز داشته باشد. جمع آوری داده های مالی و دریافت عملکرد از منابع مختلف به طور کلی این اطمینان می دهد که گزارش فصلی تا حد ممکن جامع است. نمودارها و صفحات گسترده، بیانگر نمایش تصویری از داده های ارائه شده است.
** گزارشات فصلی به سرمایه گذاران و تحلیلگران کمک می کند تا با ارائه بینشی در مورد عملکرد شرکت، سلامت شرکت را ارزیابی کنند.
صورتهای مالی سه ماهه یا صورت معاملات فصلی
هر شرکتی باید در سیاستی اعلام کند که صورتهای مالی سه ماهه (هر سه ماه یکبار) تهیه می شود و مستلزم آن است که:
- مدیر ارشد مالی صورتهای مالی سه ماهه را تهیه می کند.
- صورتهای مالی فصلی را که توسط کمیته امور مالی و حسابرسی توصیه شده است، حداکثر تا 45 روز پس از پایان سه ماهه ای که صورتها برای آن تهیه شده است، بررسی و تصویب کند.
صورتهای تنظیم اهداف سود مالی فصلی شامل موارد زیر است
- مقدار پول و اموال به دست آمده و هزینه شده در مقایسه با بودجه سالانه
- ترازنامه
- تطبیق حساب موسسه مالی
- هرگونه اطلاعات دیگری که توسط کمیته امور مالی و حسابرسی درخواست شود
تفاوت بین صورت حساب سه ماهه و صورت حساب سالانه چیست؟
صورتحساب سالانه برای یک سال مالی خاص و جزئیات داده های مالی یک تجارت در طول 12 ماه است. بنابراین یک گزارش مالی سه ماهه، شرایط مالی کسب و کار را در مدت سه ماه شرح می دهد.
نحوه تهیه گزارش مالی سه ماهه
ایجاد صورتهای مالی سه ماهه شامل خلاصه عملکرد کسب و کار شما در یک دوره سه ماهه است. برنامه گزارش سه ماهه به شما امکان می دهد سوابق عملکرد تجاری خود را در فواصل منظم به روز کنید. این آخرین سهام مالی را برای سهامداران، طلبکاران، تأمین کنندگان و سایر ذینفعان در اختیار شما قرار می دهد تا سابقه کسب و کار شما را ارزیابی کند. قالب گزارش مالی سه ماهه شامل صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد است.
در تعادل بمانید
برای اطمینان از صحت مطالب خود، حساب های خود را چک کرده و سپس در دفتر کل وارد کنید. در مرحله بعد، یک تراز آزمایشی تهیه کنید تا مطمئن شوید که دفتر کل متعادل است. به گفته حسابدار حسابداری، تراز آزمایشی، که موجودی بدهی و اعتبار را فهرست می کند، به شما کمک می کند تا اشتباهات حذف شده یا کمیسیون را در دفتر کل شناسایی کنید. ورودی های موجود در دوره آزمایشی را برای حساب درآمدها و هزینه های انباشته – یعنی درآمدها و هزینه های قبلاً ثبت نشده تنظیم کنید. سپس می توانید اطلاعات را مستقیماً از تراز آزمایشی تعدیل شده به گزارش های مالی خود تنظیم اهداف سود منتقل کنید.
صورت حساب درآمد
صورت سود سه ماهه سود یا زیان کسب و کار شما را نشان می دهد. آماده سازی آن با سربرگ در مورد عنوان آغاز می شود. به عنوان مثال، “شرکت لوازم دارویی ABC، صورت درآمد برای دوره منتهی به 30 ژوئن 2020” برای داروهای ABC انجام می شود.
در مرحله بعد، سه ستون در صفحه گسترده خود ایجاد کنید. فروش را در ردیف اول بعد از سرصفحه بنویسید و کل مبلغ فروش سه ماهه را در ستون سوم وارد کنید. با استفاده از ستون دوم، سهام پایانی خود را از مقدار سهام اولیه و خریدهای خالص کم کنید تا هزینه کالاهای فروخته شده را دریافت کنید. اکنون می توانید مقدار منفی زیر فروش خالص را وارد کرده و از آن کم کنید. که تفاوت بین فروش خالص و سود یا زیان ناخالص شرکت را برای سه ماهه به شما می دهد.
اکنون، یک یا دو ردیف را کنار بگذارید و همه هزینه های عملیاتی خود را در حالی که مبالغ آنها را در ستون دوم وارد کرده اید، لیست کنید. هزینه های عملیاتی مواردی مانند: بیمه، قبوض آب و برق، اجاره، حقوق و دستمزد است. کل هزینه های عملیاتی را به عنوان مقدار منفی در ستون سوم وارد کرده و آن را از سود یا زیان ناخالص کسر کنید. آنچه باقی می ماند سود یا زیان خالص سه ماهه است.
ترازنامه
ترازنامه دارایی های تجاری شما را با حقوق صاحبان سهام و بدهی ها مقایسه می کند. بر اساس معادله حسابداری زیر است: دارایی ها = سرمایه + بدهی ها، طبق موسسه مالی شرکت ها. همانند صورت سود و زیان، با اطلاعات سرصفحه در مورد عنوان شروع کنید. سه ستون در برگه کاری خود ایجاد کنید و یک عنوان فرعی دارایی های ثابت را وارد کنید، سپس ارزش هر مورد دارایی ثابت را در ستون سوم پر کنید. به یاد داشته باشید که استهلاک انباشته دارایی های ثابت خود را کسر کنید.
یک زیر عنوان دارایی های جاری ایجاد کنید و مواردی مانند موجودی، حسابهای دریافتنی و پول نقد زیر آن را لیست کنید. اکنون می توانید مقادیر آنها را در ستون دوم وارد کرده و مجموع آنها را اضافه کنید. افزودن کل دارایی های ثابت به دارایی های جاری، ارزش کل دارایی های شما را به دست می آورد. به زیر عنوان بدهی های جاری بروید و ارزش هزینه های خود مانند حقوق و حسابهای پرداختنی را در ستون دوم ارسال کنید.
اکنون زیرنویس حقوق صاحبان سهام را با سود انباشته تنظیم کنید. در آخر، کل دارایی صاحب خود را به سود باقی مانده اضافه کنید و مقدار پولی را که ممکن است برای استفاده شخصی تنظیم اهداف سود از کسب و کار برداشت کرده اید، کم کنید. مجموع بدهی های سه ماهه و حقوق صاحبان دارایی شما باید دقیقاً برابر کل دارایی های شما باشد.
صورتهای جریان نقدی
صورت جریان وجوه نقد شما باید به سه حوزه اصلی تقسیم شود: فعالیتهای عملیاتی، فعالیتهای سرمایه گذاری و فعالیتهای تأمین مالی. درآمدهای حاصل از فروش، اوراق بهادار، سود دریافتی و سود سهام را در جریان ورودی نقدی عملیاتی خود ذکر کنید.
تفاوت بین ورودی و خروجی نقدی عملیاتی، خالص نقدینگی ناشی از فعالیتها را به همراه دارد. اکنون می توانید به فعالیتهای سرمایه گذاری ادامه دهید. درآمد خود را از فروش دارایی های بلند مدت مانند: زمین، ساختمان و تجهیزات و هزینه های مربوط به دارایی های بلند مدت مشابه را وارد کنید. جریان نقدی شما از فعالیت های تأمین مالی، جریان نقدی ناشی از بدهی های بلندمدت و حقوق صاحبان سهام و همچنین خروج نقدی است که برای بازپرداخت بدهی هزینه می شود.
هدف گزارشات فصلی چیست؟
هدف از گزارش سه ماهه این است که به کارکنان شرکت، مدیریت، سرمایه گذاران و تحلیلگران مالی اجازه دهیم با بررسی عملکرد مالی، وضعیت مالی یک شرکت را تعیین کنند. این اسناد بینشی از بودجه، درآمد، سود و زیان شرکت در یک بازه زمانی خاص ارائه می دهد.
چگونه گزارش فصلی بنویسید؟
برای تنظیم صورت معاملات فصلی از ابتدای سه ماهه شروع کنید، هر برنامه ای که پیش از این اجرا شده است را مرور کنید و اهداف به دست آمده را برجسته کنید. به طور منظم گزارش دهید تا تهیه گزارش فصلی آسان باشد. از هر یک از کارکنان خود در بخش اجرایی درخواست ارائه گزارش کنید.
پیشنهاد ما به شما شرکت در دوره های کاملاً حرفهای و تخصصی کارگاه عملی صفر تا صد حسابداری در موسسه حسابداری اصفهان است.
تهیه و تنظیم صورت حساب سود و زیان
قدیمی ها گفتهاند: «سود و زیان خواهر و برادرند»
بنابراین درست است که ما باید در هر کاری، به خصوص در فعالیت های اقتصادی سعی در سوددهی داشته باشیم اما، اگر روزی هم ضرر کردیم خیلی ناراحت نشویم!
در هر حال خواهر و برادر، یک جوری با هم کنار میآیند! اینطور وقتها مهمترین نکته، از دست ندادن امید است. چرا که خداوند با امیدواران است.
کافی است این قانون را فراموش نکنید:
“«من میتوانم شکست را بپذیرم، اما تلاش نکردن را به هیچ وجه!»
تصور میکنید، استیو جابز هیچگاه زیان نداده یا شکست نخورده است؟!
اگر این تفکر را دارید، سخت در اشتباهید!
همراه ما باشید تا در این مجال، اندکی درباره صورت حساب سود و زیان قلم بزنیم.
صورت سود و زیان چیست؟
صورت سود و زیان یا Income statement، یکی از اجزای مهم و اساسی صورت های مالی است.گاهی صورت سود و زیان را با عنوان صورت درآمد و یا صورت عملیات نیز میشناسند.
صورت حساب سود و زیان، به خوبی بیانگر میزان سود یا زیان یک شرکت در پایان سال مالی میباشد. شرکتها موظفاند، در پایان سال مالی، صورت سود و زیان خود را منتشر و با ارائه این گزارش، میزان سودآوری خود را به سهامداران اطلاع دهند.
در این صورت حساب مواردی مانند: میزان فروش شرکت ها، میزان درآمدها و هزینهها و سایر اطلاعات با اهمیتِ مربوط به عملکرد شرکت، در طول یک دوره مالی، قابل مشاهده است.
نحوه یا فرمت تهیه گزارش سود و زیان
تهیه گزارش سود و زیان طبق استاندارد، به روش زیر انجام می شود:
ابتدا مبلغ درآمدهای عملیاتی یا فروش طی دوره مالی مشخص شده و در ردیف اول ثبت میشود سپس مبلغ هزینه های عملیاتی یا بهای تمام شده در قسمت پایینِ درآمدهای عملیاتی درج خواهد شد.
از تفاضل درآمدهای عملیاتی یا فروش با هزینه های عملیاتی یا بهای تمام شده سود (زیان) ناخالص به دست میآید.
سپس به ترتیب هزینه های عمومی و سایر درآمدهای عملیاتی درج شده و تفاضل آنها مشخص میشود. نهایتاً ازحاصل جمع سود ناخالص با تفاضل هزینه های عمومی و سایر درآمدهای عملیاتی سود (زیان) عملیاتی به دست میآید.
در مرحله بعد درآمدهای غیر عملیاتی و هزینه های غیر عملیاتی درج شده و تفاضل آنها مشخص میشود. نهایتاً از حاصل جمع سود ( زیان) عملیاتی، با حاصل جمع درآمدها و هزینه های غیر عملیاتی سود قبل از کسر مالیات نامیده میشود.
درصورتی که حاصل فوق مثبت باشد سود قبل از کسر مالیات نامیده شده و ۲۵ درصد مالیات به آن تعلق خواهد گرفت؛ پس از محاسبه مالیات و کسر آن از مبلغ بدست آمده سود خالص به دست میآید.
فرمول محاسبه صورت سود و زیان
برای محاسبه سود و زیان در حسابداری، درآمدهای یک دوره مالی از هزینه های همان دوره کسر خواهد شد لذا حاصل به دست آمده سود یا زیان جاری نامیده میشود.
فرمول محاسبه سود و زیان جاری به شرح زیر میباشد:
هزینه های دوره مالی _ درآمد دوره مالی = سود (زیان) دوره مالی
الف) در صورتی که حاصل فرمول فوق مثبت باشد شرکت دارای سود خواهد بود.
ب) در صورتی که حاصل فرمول فوق منفی باشد شرکت دارای زیان خواهد بود.
عناصر صورت حساب سود و زیان
برای درک بهتر مطالب فوق میتوان گفت صورت حساب سود و زیان، از سه عنصر مهم تشکیل شده است.
هر کدام از این بخشها از فرمول خاص خودش پیروی میکند و نتایجی را به ما ارائه میدهد. با مطالعه این اطلاعات، میتوان فهمید، نتایج فعالیت یک کسب و کار سودآور یا زیان ده بوده است.
۱. سود( زیان) ناخالص:
هزینه های عملیاتی – درآمدهای عملیاتی = سود(زیان) ناخالص
۲. سود(زیان) عملیاتی:
(سایر درآمدهای عملیاتی – هزینه های عملیاتی) + سود(زیان) ناخالص = سود(زیان) عملیاتی
۳. سود(زیان) خالص قبل از کسر مالیات:
(هزینه های غیرعملیاتی_درآمدهای غیرعملیاتی)+ سود(زیان) عملیاتی = سود قبل از کسر مالیات
۴. مالیات متعلقه سال :
درصورتی که حاصل فرمولهای فوق مثبت باشد و سود داشته باشیم مالیات به شرح زیر محاسبه خواهد شد
۲۵% × سود خالص = مالیات متعلقه
۵. سود پس از کسر مالیات:
مالیات متعلقه – سود قبل از کسر مالیات = سود خالص
نکته مهم
برای تشخیص عملیاتی بودن یا غیر عملیاتی بودن هزینه ها و درآمد ها لازم است تفاوت این دو را بدانیم.
کلیه درآمدهایی که درراستای فعالیت شرکت به صورت مستقیم به دست میآید عملیاتی نامیده میشود و اگر درآمدهای به دست آمده دقیقا از محل فعالیت اصلی شرکت نباشد غیر عملیاتی نامیده می شود. در خصوص تشخیص هزینه ها نیز همین مطلب صدق میکند.
لازم به ذکراست فعالیت اصلی شرکت همان چیزی است که شرکت به خاطر آن تاسیس شده و در اساسنامه شرکت نیز به آن اشاره شده است.
به طور مثال فرض کنید ما یک باشگاه ورزشی داریم و در کنار این باشگاه هم یک دکه یا یک مغازه ساندویچی برای تقویت ورزشکاران به راه انداختهایم ! درآمد عملیاتی، از کلاس ها و برنامههای ورزشی باشگاه به دست میآید و درآمدی که از طریق مغازه حاصل میشود به نام درآمد غیرعملیاتی ما ثبت خواهد شد. به همین سادگی.
خاطر نشان میگردد بعضی از درآمدهای غیرعملیاتی، معاف از مالیات هستند و حسابداران باید به این موضوع توجه داشته باشند. اگر به اشتباه مالیات را محاسبه و پرداخت کنند، عودت و برگشت مالیات از سازمان امور مالیاتی بسیار سخت و تقریبا غیرممکن خواهد بود!
اگر هنوز در فرمولهای مربوطه با ابهامی مواجه هستید ، میتوانید با مشاوران سیپا مشاور مطرح کنید.
مهمترین اقلام تشکیل دهنده صورت حساب سود و زیان بر اساس نوع فعالیت شرکت
مهمترین اقلام تشکیل دهنده صورت حساب سود و زیان بر اساس نوع فعالیت شرکت به چند دسته تقسیم میشود.
اهمیت استراتژی خروج از معامله + 10 استراتژی با اهمیت در خروج بهموقع از سهم
معامله گران ساعتها وقت خود را برای تنظیم دقیق استراتژیهای ورود صرف میکنند اما پس از آن از حسابهای خود در نقطه بد خارج میشوند.
در حقیقت، بیشتر ما فاقد برنامهریزی مؤثر برای خروج هستیم که موجب میشود در اغلب موارد با بدترین قیمت ممکن از معامله خارج شویم.
ما میتوانیم با استراتژیهای مناسب که میتوانند سودآوری را افزایش دهند، این روند را اصلاح کنیم. قبل از اینکه به استراتژیهای خروج از بازار بپردازیم، به علت انتخاب استراتژی مناسب خواهیم پرداخت.
در این مقاله استراتژیهای مختلف خروج از سهم را بررسی خواهیم کرد، و اینکه چرا شما باید نقطه خروج از سهم را برای خود مشخص کنید را توضیح خواهیم داد.
اما اگر در بازار بهصورت فعال معامله میکنید و میخواهید در کوتاهمدت و میانمدت سود مناسبی کسب کنید، داشتن یک استراتژی مشخص خروج از اهمیت ویژهای برخوردار است و باید هنر خروج از معامله ناموفق را بدانید.
ممکن است تنظیم اهداف سود عجیب به نظر برسد که وقتی تازه وارد معاملهای میشوید، چرا باید در مورد خارج شدن از سهم فکر کنید!
وقتی در روند صعودی قرار میگیرید و قیمت داراییهای شما در مدت کوتاهی افزایش مییابد، فراموش کردن هدف تعیین شده آسان است. اما، بهخاطر داشته باشید که بهراحتی این روند میتواند نزول پیدا کند.
در اینجا یک مثال آورده شده است:
سهمی را خریداری میکنید و در کوتاهمدت سود ۲۰ درصد کسب میکنید. خوشحال خواهید شد (که این سود برای چنین مدت کوتاهی عالی است).
در ماه بعد سود سهم شما به 30٪ صعود میکند و همچنان احساس خوبی دارید. بنابراین از موقعیت خارج نمیشوید زیرا ترس ازدستدادن سودهای بیشتر را دارید.
یک هفته بعد، فروش آن بهسرعت آغاز میشود و سود به 15٪ بازمی گردد. از این که بهموقع نقطه خروج از سهم
نداشتید ناراحت ناامید شدهاید، اکنون تمایلی به فروش ندارید زیرا میخواهید روند بهبود آن را مجدد ببینند.
در هفتههای آتی میبینند که بهآرامی قیمت همچنان نزول کرده و سود شما به ضرر تبدیل شده و متحمل ضرر میشوید.
علت ناموفق عملکردن، نداشتن استراتژی مشخصی برای فروش و تعریف نکردن نقطه خروج از سهم میباشد و امیدوار بودن به اینکه مجدد قیمت به روند قبلی باز خواهد گشت.
در این حالت، داشتن یک استراتژی خروج از بازار و پایبندی به آن این امکان را میدهد که هم سود به دست آورید و هم ضررها را محدود کنید.
چرا در معاملات به استراتژی خروج نیاز دارید؟
قبل از شروع کار با کمک برخی از استراتژیهای معاملاتی خروج از سهم، بیایید بحث کنیم که چرا این مفهوم برای معاملات بسیار مهم است؟
ساخت یک استراتژی خروج از بازار که برای سیستم معاملاتی موفق که برای شما هم مفید باشد، چه برای معاملات در بورس، فارکس و چه ارزهای رمز پایه، ضروری است.
شما برای اطمینان از ادامه مسیر استراتژِی معاملاتی که ایجاد کردهاید، علاوه بر استراتژِی مناسب ورود به سهم به یک استراتژی معاملاتی خروجی از سهم نیز نیاز دارید.
اگر به برنامه خود پایبند نباشید و اجازه دهید احساسات شما موقعیتهای معاملاتی شما را تحت تأثیر قرار دهند، این امر میتواند بر اهدافی که میخواهید به دست آورید تأثیر منفی داشته باشد.
یک استراتژی خروج از سهم در کنار سایر استراتژیها شما را کامل میکند و ضمن اطمینان از تبدیل شدن شما به یک معاملهگر سودآور، به شما کمک میکند تا هنر خروج از معامله ناموفق و تکنیکهای مناسب مدیریت ریسک و مهارتهای مدیریت معاملاتی را عملی سازید.
اجرای بهترین استراتژیهای خروج از بازار
دانستن اینکه چه موقع سود خود را ذخیره کنید سخت است.
اکنون، برخی از کارهایی که میتواند برای کمک به شما در اجرای استراتژی خروج از سهم مؤثر باشد، آورده شده است.
ما لیستی از برخی از استراتژیهای خروج از معامله را که معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد، جمعآوری کردهایم تا به معامله گران کمک کند یک برنامه کاملاً دقیق تهیه کنند.
- در خروج از سهم احساساتی عمل نکنید
خروج از سهم با ضرر میتواند دردناک باشد، بهویژه هنگامی که در روزهای معاملاتی قبل که روند معاملات سهم مثبت بوده، از آن خارج نشدهاید.
نمیتوان اولین نشانه در استراتژی خروج از سهم را، مثبت شدن سهم پس از چند روز معامله در دامنه منفی دانست. البته در این موارد توجه به تحلیل سهم (تکنیکال و بنیادی) اهمیت دارد.
اما پایبندی به استراتژِی معاملاتی همانطور که در نقطه ورود به سهم مهم است، در نقطه خروج بهموقع نیز اهمیت دارد.
اگر میخواهید مفید بودن استراتژی معاملاتی خود را درک کنید، باید به طور دقیق طبق استراتژِی خود پیش روید، به همین دلیل یادگیری صحیح استراتژیهای خروج از بازار و سهم بسیار مهم است.
2. توقف سریع
توقف سریع در بازار را میتوان فراری ایدهآل یا هنر خروج از معامله ناموفق دانست.
گاهی اوقات انتشار اخبار میتواند بر روند بازار و سهم شما تأثیر مثبت بگذارد و در مدتی کوتاه موجب سود زیادی شود.
اگر در معاملهای به سر میبرید که اینگونه به اوج خود میرسد، میتوانید با داشتن استراتژی خروج از سهم مانع ازدست دادن سود خود شوید یا از ضرر جلوگیری کنید.
در این حالت، شما به استراتژیای نیاز دارید که با حرکت سریع در بازار به نفع شما عمل کند و خروج شما را سخت نکند.
برای مثال قیمت دلار و یورو افزایش مییابد و موجب افزایش ارزش دارایی شما نیز میشود، معامله گران با تعیین نقطه مناسب خروج از سهم، پیش از افت نرخ دلار و یورو از سهم خارج میشوند. زیرا ممکن است مجدد با تنظیم اهداف سود انتشار خبری، بر عکس روند قبل عمل شود و سود شما از دست برود.
3. تعیین نقاط حد سود و حد ضرر
معمولاً هنگامی که سطح مقاومت کلیدی شکسته میشود، بازار میتواند از حد سود تعیین شده فراتر رود. در این زمان، فروشندگان کوتاهمدتی به فکر بستن موقعیت معاملاتی هستند.
در این حالت ذخیره سود محقق شده و تعیین نقاط حمایت و مقاومت جدید به شما این امکان را میدهد تا با دانستن حد سود و حد ضرر جدید، علاوه بر حفاظت از سود خود، زمینه را برای کسب سود بیشتر نیز فراهم نمایید.
4. توجه به الگوهای تشکیل شده
داشتن دانش کافی تحلیل به شما این امکان را میدهد تا عملکرد و روند قیمت سهم خود را بررسی کنید و با مشاهده الگوهای تشکیل شده، نقطه خروج از سهم را بهدرستی تشخیص دهید.
در واقع این شما هستید که میتوانید با مشاهده الگوی قیمت، از دانش خود برای خروج به موقع و کسب سود استفاده کنید.
بهعنوان مثال، ممکن است الگویی کندل معکوس را مشاهده کنید که نشان میدهد روند سهم رو به پایان است و باید از سهم خارج شوید.
5. حد سود
هدف یا حد سود، سفارشی است که شما برای بستن موقعیت خود بهمحض رسیدن به یک قیمت هدف خاص، انجام میدهید. یعنی با رسیدن به قیمت مشخصی میتوانید با سود از سهم خارج شوید.
در اصل، این امر بر اساس شرایط فعلی بازار و آنچه تحلیل شما نشان میدهد پیش میرود. با این حال، مطمئن شوید که اهداف خود را قبل از ثبت سفارش بهدرستی مشخص کرده باشید.
6. طمع نکنید
برخی از معامله گران پس از کسب سود، به استراتژی خود پایبند نمیمانند و باوجودآنکه در نقطه مناسبی وارد شدهاند اما نقطه خروج مناسبی نخواهند داشت. دلیل این امر طمع کردن در کسب سود بیشتر است.
این افراد به دلیل آنکه ترس از دستدادن سود بیشتر را دارند، علاوه بر آنکه به استراتژی خود پایبند نمیمانند، بهموقع نیز از سهم خارج نمیشوند.
در این مواقع ممکن است نهتنها معامله آنها منجر به کسب نشود، بلکه متضرر نیز شوند.
7. تعیین ریسک/ ریوارد (Risk/Reward)
با تعیین ریسک به ریوارد ضرر را متوقف کنید تا در هر زمان حداقل ریسک / ریوارد 1: ۱ را حفظ کنید. این روش قدرتمند به شما کمک میکند اگر معاملهتان به هدف سود شما نزدیک شد اما آن را لمس نکرد، سود خود را حفظ کنید.
8. هدف قیمتی
اگر یک هدف قیمتی خاص داشته باشید، برای مثال 25% سود در ماه، پس از دستیابی به این هدف میتوانید تمام موقعیتهای باز حساب خود را ببندید و با سود از معاملات خارج شوید.
9. ریسکپذیری
اگر تحمل ریسک بالایی دارید، این بدان معنی است که شما مایل هستید بیشتر ریسک کنید و ضررهای بزرگتری را بپذیرید تا بالقوه سود بیشتری کسب کنید.
در اینجا، میتوانید در صورت لزوم از استراتژی فاصله بیشتر قیمت معامله با حد ضرر (نسبت به نقطه ورود خود) استفاده کنید.
اگر تحمل ریسک کمی داشته باشید، هر زمان که روند قیمت طبق تحلیل و بررسی شما پیش نرفت، میتوانید میزان سرمایهای که در معرض خطر است را محدود کنید و مابقی سرمایه را خارج کنید. این تنظیم اهداف سود امر باعث ایجاد آرامش خاطر در معامله گرانی میشود که اهل ریسکهای بزرگ نیستند.
10. مهارت معامله گیری خود را تقویت کنید
اطلاع از روند سهم و قیمت در معاملات نهتنها میتواند باعث سودآوری شود بلکه موجب خروج بهموقع نیز خواهد شد.
اگر جزو معامله گران نوسان گیر در بازار هستید، حتماً باید روند ورود و خروج سهم را بهدرستی تشخیص دهید و لازمه آن داشتن دانش و مهارت لازم و داشتن استراتژی خروج از سهم مناسب است.
یکی از استراتژیهای خروج از بازار در این مواقع، استفاده از کندل استیکها است که به شما در تعیین نقطه خروج سهم کمک خواهد کرد.
نتیجه
با داشتن انواع سیستمهای خروج در سیستم معاملاتی خود، میتوانید موقعیت خود را بر اساس آنچه در بازار بعد از ورود شما اتفاق میافتد، به طور مؤثر مدیریت کنید.
سپس میتوانید بازار را از نزدیک مشاهده کرده و با حرکات آن سازگار شوید تا بهترین نتیجه ممکن را برای معاملات خود به وجود آورید.
بهعنوان یک معاملهگر فقط میتوانید برنامهریزی کنید، سپس به روند قیمت سهم در بازار توجه داشته باشید.
هنگامی که معاملهای را انجام میدهید تصمیم خروج شما باید بر اساس آنچه در حال حاضر در بازار رخ میدهد باشد، نهتنها بر اساس یک الگوی تکنیکالی و روند گذشته سهم.
هنر خروج از معامله ناموفق کار دشواری نیست، بهویژه اگر استراتژی خروج از سهم درستی داشته باشید و نقطه ورود و نقطه خروج از سهم را درست تشخیص دهید و در سناریوی مناسب اعمال کنید.
همین امروز سعی کنید لیستی از استراتژیهای خروج از بازار را باتوجه به رفتار معاملاتی خود تهیه کنید و در آن استراتژی خروج از سهم را برای خود مشخص کنید. با گدشت زمان بعد از تکمیل این لیست، تعیین نقطه خروج از سهم برای شما راحتتر خواهد بود.
دیدگاه شما