حاشیه سود چیست


حاشیه سود چیست و چه انواعی دارد

احتمالا واژه حاشیه سود به گوشتان آشنا باشد. برای همه کسب و کارها محاسبه این مورد از ارکان اساسی محسوب می شود و بر اساس نتیجه به دست آمده در مورد روند کسب و کارشان تصمیم می گیرند. حاشیه سود نسبت سود شرکت (فروش منهای کلیه هزینه ها) تقسیم بر درآمد آن است. نسبت حاشیه سود، در واقع میزان سود را با فروش مقایسه می کند و در نهایت این نتیجه را به شما می دهد که چطور کسب و کار و شرکت شما در کل امور مالی خود را به خوبی مدیریت می کند. با همین موضوع می توانید سود آوری کسب و کارتان را تحلیل کنید. نتیجه فرمولها همیشه به صورت درصد بیان می شود.

سه نوع متفاوت از حاشیه سود یا به عبارتی Profit Margin وجود دارد که هنگام ارزیابی یک کسب و کار مفید هستند و به کارتان می آید. حاشیه سود ناخالص ، سود خالص و حاشیه سود عملیاتی.

حاشیه سود خالص به شما سود حاصل از کل فروش را گزارش می دهد ، حاشیه سود عملیاتی سود حاصل از فعالیتهای عملیاتی را نشان می دهد و حاشیه سود ناخالص سود باقیمانده پس از محاسبه هزینه های خدمات یا کالاهای فروخته شده است.

نحوه محاسبه حاشیه سود خالص چیست

فرمول حاشیه سود خیلی ساده است. فقط باید در این فرمول، سود را حساب کنید و آن را بر درآمد تقسیم می کند. در واقع نسبت سود خالص به فروش است و برای اندازه گیری سلامت یک کسب و کار مهم است.

فرمول حاشیه سود ناخالص:

این حاشیه شود ناخالص، درآمد را با هزینه های متغیر مقایسه می کند. حاشیه سود ناخالص به شما می گوید که هر محصول بدون هزینه ثابت چه میزان سود برای شما به دست می آورد. هزینه های متغیر شامل هر هزینه ای است که طی یک فرآیند متحمل می شود و می تواند با نرخ تولید (خروجی) متفاوت باشد. یعنی در واقع هزینه های سربار را برای حاشیه سود ناخلص در نظر می گیرند. کسب و کا ها از محاسبه این مورد برای مقایسه خطوط تولید مانند مدل های خودکار یا اتوماسیان شده استفاده می کنند.

شرکت های خدماتی مانند شرکت های حقوقی می توانند از هزینه درآمد (کل هزینه برای دستیابی به فروش) به جای هزینه کالاهای فروخته شده استفاده کنند.

سود ناخالص را با استفاده از این فرمول محاسبه می کنند:

درآمد – (مواد مستقیم + کار مستقیم + سربار کارخانه)

و فروش خالص با استفاده از:

درآمد – هزینه بازده فروش ، کمک هزینه و تخفیف

حاشیه سود عملیاتی

این حاشیه هم هزینه های کالاهای فروخته شده ، هم هزینه های مربوط به فروش و اداره و هم سربار را شامل می شود. فرمول حاشیه سود عملیاتی در اکثر صنایع یکسان است ، اما نتیجه ای که در هر یک از عناصر موجود است می تواند برای هر موردی از محاسبه متفاوت باشد. فرمول حاشیه عملیتانی به شکل زیر است:

موجودی اولیه + خریدها – پایان موجودی

بعد تمام هزینه های فروش و اداری خود را با هم جمع کرده و از آن با پول و درآمد موجود در فرمول زیر استفاده می کنید:

حاشیه سود خالص

نسبت حاشیه سود خالص ، درصدی از درآمد یک کسب و کار پس از کسر کلیه هزینه ها از کل فروش ، تقسیم بر درآمد خالص است. سود خالص کل درآمد منهای کلیه هزینه ها است:

درآمد کل – (+ استهلاک + هزینه های بهره + مالیات + سایر هزینه ها)

سپس در معادله از سود خالص استفاده می کنید:

سود خالص ÷ کل درآمد x 100

این درصد به شما سود خالص شرکت را نشان می دهد.

این نسبت به دلیل حاشیه سود چیست ساختارهای مالی و هزینه های مختلفی که صنایع مختلف از آن استفاده می کنند ، در مقایسه با صنایع مختلف ابزار مناسبی برای مقایسه نیست.

محاسبه این موارد چگونه بر اقتصاد تأثیر می گذارد

حاشیه سود برای اقتصاد بازار آزاد که توسط سرمایه داری هدایت می شود حیاتی است. این موارد باید در مقایسه با کسب و کارهای مشابه برای جذب سرمایه گذار به اندازه کافی بالا باشد. حاشیه سود، به نوعی به تعیین میزان عرضه برای اقتصاد بازار کمک می کند. اگر کالایی یا خدماتی سود ایجاد نکند ، کسب و کارها به دنبال تولید این محصول و خدمات نمی روند.

اکثر کشورهای توسعه یافته برای بالا بردن سود خود از نیروهای جهان سوم استفاده می کنند که نیروی به نسبت ارزان تری هستند. به این وسیله چون قصد دارند محصولات خود را با قیمت های رقابتی بفروشند و شود حاشیه ی معقولی هم حفظ کنند. برای مثال در آمریکا برای پایین نگه داشتن قیمت های فروش ، کسب و کارشان را به سمت کارمندان کم هزینه در مکزیک، چین یا سایر کشورهای خارجی سوق می دهند.

محاسبه این موارد ممکن است به شرکت ها در ایجاد استراتژی های قیمت گذاری برای محصولات یا خدمات کمک کند. شرکت ها قیمت های خود را بر اساس هزینه های تولید محصولاتشان و میزان سودی که می خواهند بدست آورند تنظیم می کنند.

به عنوان مثال ، فروشگاه هایی عموما می خواهند ۵۰ درصد حاشیه ناخالص داشته باشند تا هزینه های توزیع به علاوه بازده سرمایه را پوشش دهند. به این حاشیه قیمت کلیدی می گویند هر نهادی که درگیر فرآیند رساندن کالایی به قفسه ها است ، قیمت را دو برابر می کند و خرده فروشان را برای پوشش هزینه ها به حاشیه ناخالص ۵۰٪ می رساند.

حاشیه سود چیست؟ | معرفی انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن‌ها

حاشیه سود چیست

بررسی حاشیه سود در بررسی عملکرد سازمان‌ها، شرکت‌ها، واحدهای تولیدی یا خدماتی کمک می‌کند تا تمام جنبه‌های مربوط به کسب‌وکار خود، عملکرد را ارزیابی کرده و در پی بهبود آن باشند. در این بین، بررسی سودهای حاصل از فعالیت نهادهای اقتصادی، علاوه بر مدیران این سازمان‌ها، می‌تواند برای قشر دیگری از جامعه نیز بسیار مفید باشد. تحلیل‌گران حرفه‌ای و بنیادی بازارهای مالی، دیگر افرادی هستند که با بررسی صورت‌های مالی شرکت‌ها، به ارزش ذاتی سهام آن‌ها پی می‌برند. این افراد می‌توانند در پی این بررسی‌ها، بهترین نمونه‌های سرمایه‌گذاری را پیدا کنند.

حاشیه سود دقیقاً چیست؟

حاشیه سود یا «Profit margin» مفهومی است که به کمک آن مقدار سود حاصل از فعالیت‌های اقتصادی در برابر هر دلار یا ریال را اندازه می‌گیرند. در واقع اندازه‌گیری حاشیه سود شرکت‌ها باعث می‌شود تا سهامداران بتوانند مقدار سوددهی آن‌ها را اندازه گرفته و به ارزش ذاتی سهام‌شان پی ببرند. Profit margin را می‌توان میزان توانایی یک شرکت در کنترل هزینه‌ها دانست. هرچقدر عدد سود بدست آمده بیشتر باشد، یعنی عملکرد شرکت در مهار و مدیریت هزینه‌ها بالاتر بوده. هرچقدر هم عدد سود به دست آمده کمتر باشد، به این معنی است که شرکت در کاهش و مدیریت هزینه‌ها، عملکرد ضعیفی داشته است.

بررسی و کاربرد profit margin

حاشیه سود به‌صورت کلی، یک دید کلی در مورد شرکت‌ها به تحلیل‌گران می‌دهد تا به یک نتیجه‌ی کلی در مورد ساختار، شیوه عمل و بازدهی شرکت‌ها برسند. اطلاعات بدست آمده از محاسبه آن به معامله‌گران کمک می‌کند تا بهترین و باارزشترین سهام را برای خرید انتخاب کنند. همچنین اگر عملکرد کلی یک شرکت، رو به وخامت باشد، نتیجه‌گیری‌ها حاکی از فروش سهام آن شرکت خواهد بود.

کاربرد حاشیه سود

انواع حاشیه سود

حاشیه سود با روش‌های گوناگونی محاسبه می‌شود که در هر روش آن، بخشی از عملکرد سازمان مورد توجه قرار می‌گیرد. به‌صورت کلی Profit margin به سه صورت زیر ارزیابی می‌شود:

سود خالص

حاشیه سود خالص یا «Net Profit Margin» به سودی گفته می‌شود که پس از کسر تمام هزینه‌های مربوط به مواد اولیه، خط تولید، حقوق و دستمزد، مالیات، هزینه‌های عملیاتی و …. بدست می‌آید. به این نوع بازدهی، سود خالص می‌گویند، چراکه مقدار سود نهایی را مشخص می‌کند و به صورت درصد بیان می‌شود. برای مثال، اگر سود خالص یک شرکت برابر با ۲۵ ٪ باشد، یعنی از ۱۰۰ تومان فروش این شرکت، ۲۵ تومان آن سود خالص و نهایی بوده است.

سود ناخالص

حاشیه سود ناخالص یا «Gross Profit Margin» به سودی گفته می‌شود که بدون کسر هزینه‌های لازم در تولید، توزیع، مالیات و ….. بدست می‌آید. به این بازدهی، سود ناخالص می‌گویند، چون هزینه‌های دخیل در تولید آن نیز همراه سود در نظر گرفته می‌شوند.

سود عملیاتی

حاشیه سود عملیاتی یا «Operating Profit Margin» به سودی گفته می‌شود که هزینه‌های متغیر تولید از آن کسر شده است. این نوع از بازدهی، چون دید متوسطی به نسبت دو نوع سود دیگر به ما می‌دهد، کاربردی‌تر است. هزینه‌های متغیر تولید را می‌توان هزینه‌های مربوط به دستمزد، مواد خام و سایر هزینه‌های عمومی در نظر گرفت که از سود کلی کسر می‌شود. البته هزینه مالیات به هیچ وجه در سود عملیاتی کسر نمی‌شود، این در حالی است که در محاسبه‌ی سود خالص، تمام هزینه‌ها، حتی هزینه‌ی مالیات نیز از سود اصلی کسر خواهد شد.

انواع حاشیه سود

نحوه محاسبه حاشیه سود

محاسبه هر یک از انواع حاشیه‌های سود به شیوه نسبتاً متفاوتی ارزیابی می‌شود؛ اما به‌صورت کلی در بررسی تمام این سودها، سود بدست آمده بر مقدار فروش تقسیم می‌شود. به عنوان مثال برای محاسبه‌ی سود عملیاتی باید درآمد عملیاتی را به فروش خالص تقسیم نمایید. در این فرمول، درآمد عملیاتی، به درآمد یک شرکت قبل از پرداخت بهره‌ها و مالیات گفته می‌شود که بر کل فروش آن سازمان تقسیم شده تا حاشیه سود عملیاتی آن بدست بیاید. همچنین برای محاسبه‌ی سود ناخالص نیز «قیمت تمام شده» را از «قیمت فروش» یک محصول کسر می‌کنیم. یعنی اگر یک محصول خاص با قیمت ۱۰۰۰ تومان در بازار به فروش رسیده باشد و قیمت تمام شده‌ی آن برای شرکت ۵۰۰ تومان باشد، سود ناخالص آن محصول برابر با ۵۰ ٪ یا ۵۰۰ تومان خواهد بود. برای محاسبه‌ی سود خالص نیز باید تمام هزینه‌ها از سود اصلی کسر شود.

سخن نهایی

استراتژی‌های فراوانی وجود دارد که مدیران با بکارگیری آن‌ها می‌توانند هزینه‌ها را کاهش داده و مقدار سود را بالاتر ببرند، بدون اینکه به کیفیت محصولات خللی وارد شود. بنابراین وقتی یک شرکت، حاشیه سود پایینی دارد، یعنی تیم مدیریت آن از توانایی کافی برای کنترل هزینه‌ها و کاهش سود برخوردار نیست. اگرچه کاهش کاهش و افزایش حاشیه سود، حاصل شیوه‌های متفاوت کاری مدیران است که می‌تواند پس از مدتی به حالت عادی برگردد یا فروش بیشتری را رقم بزند، اما رسیدن به یک درک کلی در مورد عملکرد سازمان‌ها، به بررسی‌های بنیادی بیشتری بستگی دارد. افراد مبتدی که به تازگی وارد بازار بورس شده‌اند یا افرادی که می‌خواهند تحلیل بنیادی را فرابگیرند، می‌توانند از آموزش‌های جامع این مفاهیم در سایت دلفین‌وِست استفاده کنند. چراکه موفقیت در بازارهای مالی، تنها به دانش و تخصص معامله‌گران وابسته است.

برای یادگیری “انواع سود” مسیر زیر را به شما پیشنهاد می‌کنیم:

حاشیه سود چیست و چه نقشی در عملکرد مالی بهتر دارد؟

اگر صاحب کسب‌وکار هستید، باید رابطه‌ی میان هزینه‌ی تولید محصول و حاشیه سود را به‌خوبی درک کنید. حاشیه سود اصطلاحی در اقتصاد است که برای تعیین میزان سود استفاده می‌شود و با کمیت محصول ارتباط دارد. پس از کسب اطلاعات درباره‌ی حاشیه سود، در تجارت خود می‌توانید عملکرد مالی بهتری داشته‌باشید. در این مطلب، حاشیه‌ی سود را تعریف و اهمیت آن را ارزیابی می‌کنیم و هم‌چنین نحوه‌ی عملکرد آن را توضیح می‌دهیم.

جدیدترین فرصت‌های شغلی شرکت‌های معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.

حاشیه سود چیست؟

حاشیه سود به بیشترین مبلغی که مصرف‌کننده مایل است برای کالا یا خدمات پرداخت کند، اشاره دارد؛ به عبارت دیگر، این تغییر سود ناشی از تغییر در تعداد واحدهای مصرف‌کننده است.

به عنوان مثال، فرض کنید یک جفت کفش به قیمت ۴۰‌ دلار فروخته می‌شود، اما مصرف‌کننده حاضر است ۵۰ دلار برای این کفش پرداخت کند. حاشیه سود حداکثر ۵۰ ‌دلار خواهد بود. این بدان معناست که حاشیه سود حداکثر ۱۰ دلار بیشتر از قیمت واقعی کفش است.

همچنین، لازم است بگوییم که با مصرف کالاها یا خدمات بیشتر، حاشیه سود کاهش می‌یابد، زیرا هرچه مصرف‌کننده محصول یا خدمات مورد‌نظر بیشتری داشته‌باشد، تمایلش به خرید مجدد کاهش می‌یابد.

حاشیه سود را درآمد نهایی نیز می‌نامند. از نظر شغلی، هرچه خریدار کالا یا خدمات اضافی بیشتری را بخرد، درآمد آن تجارت کم‌تر خواهد شد، زیرا برای فروش آن، به عنوان یک کالای اضافی، باید قیمت کالا یا خدمات را کاهش دهند.

عملکرد حاشیه سود چگونه است؟

عملکرد حاشیه سود چگونه است

برای درک صحیح حاشیه سود، باید از نحوه‌ی عملکرد آن آگاه باشید.

به عنوان مثال، فرض کنید یک شلوار ۵۰‌ دلار فروخته می‌شود، اما شما حاضر هستید ۶۰‌ دلار برای آن پرداخت کنید. حاشیه سود در این مثال ۶۰ دلار است، زیرا این بیشترین هزینه‌ای است که شما حاضرید برای آن شلوار بپردازید. این بدان معناست که حاشیه سود ۱۰ دلار بیشتر از قیمت واقعی آن کالاست.

هم‌چنین، باید بدانید که چگونه کمیت بر میزان سود تأثیر می‌گذارد. در بیشتر موارد، با مصرف محصولات اضافی حاشیه سود کاهش می‌یابد، زیرا هرچه کالای بیشتری در اختیار داشته‌باشید، علاقه‌ی شما به داشتن آن کم‌تر می‌شود؛ در مقابل، هرچه کالای کم‌تری در اختیار داشته‌باشید، بیشتر به خرید آن علاقه‌مند می‌شوید.

در مثال بالا، شما به عنوان یک مصرف‌کننده می‌خواهید برای شلوار دوم ۵۰ ‌دلار و برای شلوار سوم ۴۰‌ دلار بپردازید؛ بنابراین، هرچه بیشتر شلوار بخرید، حاشیه سود کم‌تر می‌شود. ۵۰ ‌دلار برای خرید دوم سود ناچیزی را شامل می‌شود و بیشترین هزینه‌ای است که شما حاضرید برای یک شلوار دیگر بپردازید.

اگر خریدار قیمت شلوار را روی ۵۰‌‌ دلار ثابت نگه دارد، این بدان معنی است که فقط ۲ جفت شلوار به شما فروخته می‌شود، زیرا حاشیه‌ی سود خرید سوم کم‌تر از قیمت درخواستی شماست.

چرا حاشیه‌ی سود مهم است؟

حاشیه سود روشی عالی برای حاشیه سود چیست تعیین میزان سود و ارتباط آن با کمیت است. اگر صاحب کسب‌وکار خودتان باشید، همواره می‌خواهید که حاشیه‌ سودتان از هزینه‌ی تولید محصول بیشتر باشد. این باعث می‌شود که مشتریان به محصول یا خدمات شما علاقه‌مند شوند؛ بنابراین، نیازی نیست که قیمت محصول یا خدمات خود را به میزان زیادی کاهش دهید. اگرچه شاید به نظر برسد که هرچه هزینه‌ی محصول یا خدمات خود را کاهش دهید، درآمد کم‌تری به دست خواهید آورد، اما همیشه این‌گونه نیست.

اگر فروشنده تصمیم گرفت که هزینه‌ی شلوار دوم یا سوم را کاهش دهد، این امر شما را فریب می‌دهد که تعداد شلوار بیشتری بخرید، زیرا این شلوار قیمت کم‌تری دارد. تا زمانی که قیمت محصول بیشتر از هزینه‌ی تولید باشد، تجارت ایشان در وضعیت بسیار بهتری قرار خواهد گرفت؛ علاوه بر این، کاهش قیمت شلوار برای شما نیز سودمند است، زیرا باعث می‌شود هزینه‌ی کم‌تری را پرداخت کنید. این سناریو می‌تواند برای هر دو طرف سودمند باشد.

کاهش حاشیه سود چه تاثیری بر قیمت دارد؟

کاهش حاشیه سود چه تاثیری بر قیمت دارد

برای دانستن چگونگی تأثیر حاشیه سود بر قیمت، باید مطلوبیت نهایی را درک کنید. مطلوبیت نهایی به سود حاصل از مصرف یک محصول یا خدمات اشاره دارد. طبق قانون کاهش مطلوبیت نهایی، محصولات اضافه‌ای که می‌خرید، مطلوبیت نهایی را کاهش می‌دهند.

به همین ترتیب، اگر فروشنده‌ای تشخیص دهد که مشتریان علاقه‌ی کم‌تری به پرداخت قیمت بالاتری برای کالا یا خدمات دارند، می‌تواند قیمت کالا یا خدمات موردنظر را کاهش دهد؛ به عبارت دیگر، کالا یا خدمات به فروش می‌رسند. این امر فروش محصولات را در پایان روز افزایش می‌دهد، زیرا قیمت کم‌تر می‌تواند شما را ترغیب کند تا بیشتر خرید کنید.

هر لحظه‌ که فروشنده متوجه شود که خریداران به پرداخت هزینه‌ی بیشتر برای آن کالا یا خدمات تمایلی ندارند، می‌تواند قیمت‌ها را کاهش دهد.

آیا در‌ دسترس ‌بودن بر حاشیه سود تأثیر می‌گذارد؟

آیا در‌ دسترس ‌بودن بر حاشیه سود تأثیر می‌گذارد

در ‌دسترس‌ بودن یک محصول یا خدمات می‌تواند بر حاشیه سود نیز تأثیر بگذارد. این بدان دلیل است که هرچه محصول یا خدماتی بیشتر در دسترس باشند، مصرف‌کننده بیشتر به خرید آن تمایل دارد.

به عنوان مثال، فرض کنید که شرکت شما به‌تازگی یک لپ‌تاپ شیک و جدید عرضه کرده‌ که بسیار مورد توجه عموم قرار گرفته است. از آن‌جا که این محصول باکیفیت است و می‌دانید که تقاضای بسیاری هم خواهد داشت، قیمت بالایی برای آن تعیین می‌کنید و فقط تعداد مشخصی از آن را می‌فروشید.

مشتریان می‌دانند که فقط تعداد مشخصی از این لپ‌تاپ موجود است؛ بنابراین، بدون آن‌که به قیمت توجه کنند، می‌خواهند یکی از آن را بخرند. شاید در بسیاری از موارد حتی حاضر باشند هزینه‌ی بیشتری را بپردازند؛ بنابراین، با کم‌ شدن در دسترس بودن محصول، حاشیه سود افزایش می‌یابد.

برعکس، اگر شما بخواهید در آینده تعداد بیشتری لپ‌تاپ بفروشید، از ارزش محصول شما کاسته خواهد شد، زیرا تعداد بیشتری لپ‌تاپ به‌راحتی در دسترس عموم قرار می‌گیرد. به طور کلی، مصرف کنندگان دوست دارند بدانند که یکی از معدود کالاهای منتخب موجود در کشور را دارند تا این‌که بخشی از اکثریت عمده باشند.

حاشیه سود چیست

محسن

محسن همایونی


طراحی، پیاده‌سازی، مدیریت و راه اندازی سازمان‌ یا واحد فروش مشاور، مدرس و توسعه دهنده کسب و کار مشاور و مدرس فروش و بازاریابی دارای مدرک MBA (فوق لیسانس اجرایی) در زمینه تبلیغات و بازاریابی دارای مدرک DBA (دکترای اجرایی) در زمینه مدیریت، توسعه و بهبود کسب و کار عضو رسمی انجمن راهبردی ایران عضو رسمی باشگاه مدیران ایران عضو رسمی کمیسیون بهبود و توسعه‌ی کسب و کار اتاق بازرگانی اصفهان

همین حالا با من تماس بگیرید.

حاشیه سود (profit marigin)

حاشیه سود (profit marigin)

توسط محسن همایونی

حاشیه سود ( profit marigin )

حاشیه سود چیست و چگونه محاسبه می شود؟

حاشیه سود یکی از اصطلاحاتی است که به صورت تخصصی در فروش به کار می رود. اگر بخواهیم حاشیه سود را تعریف کنیم یکی از نسبت های سودآوری است که از تقسیم درآمد خالص بر درآمد، یا سود خالص بر فروش به دست می آید.
به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا)، درآمد یا سود خالص ممکن است با تفریق همه هزینه های شرکت، از جمله هزینه های عملیاتی، هزینه مواد اولیه و هزینه های مالیاتی، از کل درآمد به دست آید.

اگر چه چند نوع مختلف حاشیه سود وجود دارد، حاشیه سود چیست مثل حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود خالص، حاشیه سود عملیاتی و حاشیه سود قبل از مالیات، اما اصطلاح حاشیه سود اغلب برای اشاره به حاشیه سود خالص مورداستفاده قرار می گیرد. روش محاسبه حاشیه سود به شکل فرمول زیر نمایش داده می شود:

حاشیه سود

برای محاسبه حاشیه سودهای مختلف، انواع این سودها بر فروش خالص تقسیم می شوند تا برای اهداف متفاوت مورد استفاده قرار گیرند.
حاشیه سود را به صورت درصد نمایش می دهند و درواقع این نسبت نشان می دهد از یک تومان فروش شرکت، چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است. به عنوان مثال حاشیه سود 30 درصد نشان می دهد 1000 تومان فروش محصولات شرکت، 300 تومان سود خالص به دست آمده است.

حاشیه سود چیست و چگونه محاسبه می شود؟

حاشیه سود چیست و چگونه محاسبه می شود؟

حاشیه سود نمایانگر سودی است که، از تولید واحدهای کالایی پس از فروش و کسر شدن مالیات حاصل می شود و درآمد سازمان را مشخص می کند. به راحتی می توان با کم کردن هزینه های نهایی تولید از درآمدهای به دست آمده، به این مبلغ دست یافت. به این ترتیب می توانیم بگوییم که میزان این سود حاشیه ای می تواند مقیاس تولید را تغییر بدهد.

در نهایت میزان سودی که نصیب شرکت می شود با تغییرات در مقیاس تولید تغییر می کند. سازمان این را باید برای همیشه در نظر داشته باشد که چند درصد از میزان فروشش به سود تبدیل می شود.

سود حاشیه ای ضمن اینکه از نکات کلیدی برای ارزیابی کردن ریسک حساب می شود، میزان سودآوری کسب و کارها را به خوبی نشان می دهد. با بررسی دقیق این حاشیه، مدیران تصمیم می گیرند که تولید را افزایش و یا کاهش دهند، یا متوقف کنند.

وقتی هزینه نهایی با درآمد نهایی با هم برابر باشند، حاشیه سود صفر می شود. بنابراین با افزایش میزان تولید، درآمد افزایش نمی یابد، حتی ممکن است درآمد منفی یا صفر هم بشود.

تعریف کلی

میزان افزایش سودی می باشد که از تولید اضافه حاصل شده است.

از تفاوت بین هزینه های نهایی و درآمد نهایی، سود حاشیه ای به دست می آید.

بررسی نمودن این حاشیه در میزان تولید، می تواند نقش مهمی ایفا کند.

کلیه شرکت ها تا وقتی هزینه نهایی آنها با درآمد نهایی برابر شود، تولیدات را افزایش می دهند. البته این عمل به زمانی مربوط است که حاشیه سود صفر است. وقتی که حاشیه منفی است، احتمالا تصمیماتی مبنی بر توقف تولیدات گرفته می شود. حاشیه بالای سود، نشان از کنترل هزینه ها به درآمد دارد. البته این امر یک مدیریت قوی و کارآمد را می طلبد و نیازمند استراتژی های مناسب برای قیمت گذاری است.

فرمول محاسبه

همانطور که قبلا هم اشاره کردیم برای حاشیه سود چیست محاسبه سود حاشیه ای، لازم است درآمد نهایی که از میزان فروش بدست می آید و هزینه های نهایی که در قبال تولید محصول حاصل می شود را بدست بیاوریم و بر طبق فرمول سود حاشیه ای عمل کنیم.

(هزینه نهایی/درآمد نهایی)-0= حاشیه سود

بر اساس فرمول بالا، هر مقدار که نسبت هزینه به درآمد کاهش یابد، می توان بیشترین میزان را برای این حاشیه داشت. وقتی درآمد افزایش یابد و هزینه پایین باشد، حاشیه سود بیشتر است. زمانی که فروش یک شرکت کم است، باید هزینه های خود را پایین نگه دارد. اینجاست که اهمیت قیمت گذاری محصول آشکار می شود. قیمت گذاری درست در میزان سود حاشیه ای نقش مهمی دارد.

عملکرد یک کسب و کار را با توجه به اعداد این سود حاشیه ای می توان مشخص نمود.

در مواردی که این حاشیه بیشتر از85%باشد عملکرد سازمان خوب برآورد می شود.

در مواردی که بین05تا85% باشد می توان گفت که عملکرد سازمان متوسط است.

در مواردی که زیر05% باشد عملکرد ضعیف برآورد می شود.

البته نوع صنعت و نوع فعالیت می تواند موجب حاشیه سود متفاوت و در نتیجه عملکرد مختلف، نسبت به این موارد بالا شود.

انواع حاشیه سود

حال به بررسی انواع آن و نحوه محاسبه هر یک از آنها می پردازیم.

حاشیه سود ناخالص

حاشیه سود ناخالص، در قبال دریافت درآمد فروش حاصل می شود. به این صورت که هزینه های مستقیم خدمات و محصولات، به عنوان هزینه در نظر گرفته شده اند و در نتیجه سود حاشیه ای ناخالص به دست آمده است.

حاشیه سود عملیاتی

حاشیه سود عملیاتی شامل هزینه هایی است که به شکل غیر مستقیم با تولید محصولات در ارتباط می باشد. بازاریابی و تبلیغات، تحقیق کردن و تفحص نمودن، از جمله موارد در سود حاشیه ای عملیاتی هستند.

پس از انجام مراحل بالا، سود بدهی پرداخت می شود. جریان های ورودی نامرتبط و هزینه های غیر معمول در رابطه با کسب و کار را با سود حاشیه ای باقیمانده ی قبل از مالیات، کم یا اضافه می کنند و در نهایت حاشیه سود قبل از مالیات بدست می آید.

حاشیه سود خالص

درباره حاشیه سود خالص، نهایتا باید مالیات پرداخت شود، تا اینکه سود خالص به دست بیاید. در ضمن این سود حاشیه ای ناشی از درآمد خالص هست.

حاشیه سود بانکی

از ابزارهایی که برای سرمایه گذاری بسیار مهم است، نسبت های مالی می باشند. سرمایه گذاران با بررسی نسبت های مالی تصمیم می گیرند که سرنوشت پول و سرمایه خود را رقم بزنند. این نسبت ها بیشتر به عنوان ابزارهای مقایسه ای برای بانک ها هستند که از این طریق می توان سهام بانک ها را با یکدیگر مقایسه نمود. البته برای مقایسه کردن وضعیت کنونی یک بانک با وضعیت گذشته اش هم می توان از این نسبت ها استفاده کرد.

در اصل نسبت های مالی به عنوان زبان گویای ارقامی هستند که در صورت های مالی بانک ها وجود دارند. با برقرار کردن ارتباطات معنی دار که بین این مطالعات انجام می شود، مطالب مهمی برای تحلیلگران بازار مالی آشکار می شود. در حال حاضر بانک ها به سوی خصوصی سازی پیش می روند، نفوذ دولت هم در بازارهای مالی کم شده، بنابراین تجزیه و تحلیل وضعیت مالی بانک ها برای سپرده گذاران و سهامداران بسیار مهم است. به این ترتیب سپرده گذاران و سرمایه گذاران باید با آگاهی لازم و اطمینان کامل در یک مؤسسه یا بانک سالم که سود آوری دارد، سرمایه گذاری کنند. در نهایت از این طریق چرخ اقتصاد جامعه به سمت رشد و تعالی و توسعه تسهیل می شود.

اهمیت و مزایا

حاشیه سود از این جهت دارای اهمیت و مزایای زیادی می باشد که به عنوان معیار مهمی برای سنجش عملکرد شرکت ها و مؤسسات به حساب می آید. از طریق این سود حاشیه ای کارایی تولید و نقطه سر به سر را می توان مشخص کرد. با نسبت های این حاشیه، میزان تولید ارزیابی می شود. افزایش هزینه ها و کاهش درآمد هم سود حاشیه ای را به صفر یا منفی می رساند، که در نتیجه همه اینها باید مدیران تصمیمات مهمی را در زمینه مدیریت هزینه ها بگیرند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.