تعیین نسبت ریسک به ریوارد


سطوح حدضرر و حدسود نباید به صورت تصادفی و شانسی انتخاب شوند.

منظور از نسبت سود به زیان(ریسک به ریوارد) چیست؟

شاخص یا نسبت سود به ضرر یا به عبارتی ( ریسک به ریوارد ( شاخصی برای انتخاب حد زیان و حد سود برای سپرده گذاری در معاملات بورس میباشد , این شاخص میتواند جهت تصمیم گیری برای خرید یاعدم خرید سهم در بورس مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد . نسبت ریسک به ریوارد یعنی این که شما برعلیه چندین درصد سود حاضر میباشید چندین درصد از سرمایه خویش را به خطر بیندازید . بایستیتوجه کرد که مضمون‌ ( نسبت سود به زیانگ در تمامی بازارهای بورس چه داخلی ( بورس های ملی ) و چه بین المللی یکسان است .

نحوه محاسبه ریسک به ریوارد:

برای محاسبه این نسبت ابتدا باید ریسک و ریوارد را طبق فرمول زیر بدست بیاوریم؛

حد سود – قیمت سهم = ریوارد

بنابراین پس از تعیین ریسک و ریوارد; ریسک را بر ریوارد تقسیم می کنیم تا نسبت آن مشخص شود; بطوری که هر چقدر که این نسبت کمتر از ۵۰% باشد; سهم برای خرید مناسب می باشد.

فرض نمایید شما قصد خرید سهمی را در بازار بورس جمهوری اسلامی ایران با واحد مبلغی ریال را دارید که ارزش آن مبلغ ۱۶۸۱ ریال است و تارگت ( حد سود ) سهم مبلغ ۲۱۲۰ ریال و حد زیان سهم مبلغ ۱۵۵۰ ریال میباشد , براین اساس برای تصمیم گیری جهت خرید یا عدم خرید سهم ابتدا می بایست ریسک و ریوارد را معلوم نماییم .

۱۳۱ = ۱۵۵۰ – ۱۶۸۱ = ریسک

۴۳۹ = ۲۱۲۰ – ۱۶۸۱ = ریوارد

حالا طبق مطالب گفته شده ریسک را تقسیم بر ریوارد می کنیم که می شود:

۲۹۸ / ۰ = ۴۳۹ / ۱۳۱ = Risk/Riward

بنابراین نتیجه محاسبه می شود؛ ۰٫۲۹۸ یا ۲۹٫۸% و چون این نسبت کمتر از ۵۰% می باشد پس سهم برای خرید مناسب است.

تجزیه و تحلیل نسبت ریسک به ریوارد:

شاخص ریسک به ریوارد شاخص خوبی برای گزینش حد زیان و حد سود است , یعنی درصورتی که بعد از خرید سهم , ارزش آن تا مبلغ۱۵۵۰ریال سقوط کرد آن را میتوانیم بفروشیم و با زیان از آن خارج شویم و اگرقیمت سهم بالا رود و تا مبلغ ۲۱۲۰ ریال رسید , باز هم میتوانیم تصمیم به فروش سهم بگیریم . به عبارت دیگر مبلغ ۴۳۹ ریال سود مقابل مبلغ ۱۳۱ ریال زیان که ریسک به ریوارد سهم می شود ۲۹ % و یایک سوم مبلغ سپرده گذاری , براین اساس ریسک به ریوارد , بدین مضمون‌ است که شما حاضرید در مقابل ۲۹ درصد سود , مقداری از سرمایه خویش را ( به میزان مبلغ سپرده گذاری ) به خطر بیندازید .

جزئیات خبر

معامله‌گران در بازارهای مالی از نسبت ریسک/پاداش برای ارزیابی پتانسیل سود یک معامله نسبت به پتانسیل ضرر آن استفاده می‌کنند.

برای دستیابی به ریسک و پاداش یک معامله، پتانسیل ریسک و سود یک معامله باید توسط معامله‌گر تعریف شود.

  • ریسک با استفاده از یک حد ضرر (stop loss) تعیین می‌شود. مقدار ریسک معامله، قیمت بین نقطه ورود معامله و دستور حد ضرر آن است.
  • حدسود (profit target) برای تعیین نقطه خروج به کار گرفته می‌شود. در صورتیکه معامله در جهت مطلوب حرکت کند، سود بالقوه برای معامله قیمت بین قیمت ورود و حد سود است.

اگر یک معامله‌گر سهامی را در 260 تومان بخرد و حدضرر 230 تومان و حدسود 340 تومان برای آن قرار دهد، ریسک این معامله به ازای هرسهم 30 تومان و پتانسیل سود 80 تومان است.

سپس ریسک با سود مقایسه میشود تا نسبت ریسک به ریوارد به دست آید:
0.375 = 80 / 30 = پاداش/ریسک

اگر این نسبت بزرگتر از 1.0 باشد، ریسک معامله بزرگتر از پتانسیل کسب سود در معامله خواهد بود و معامله منطقی نیست. اگر نسبت کوچکتر از 1.0 باشد، پتانسیل سود در این معامله، بیشتر از ریسک خواهد بود و یک معامله مناسب تلقی می‌شود.

نگاهی دقیقتر به نسبت ریسک/پاداش

در کل، به نظر می‌رسد معاملاتی که نسبت‌هایی با ریسک پایین 0.1 و 0.2 دارند بهتر هستند. با این حال، لزوما اینگونه نیست.

معامله گران همچنین باید احتمال رسیدن قیمت به حدسود (قبل از اینکه قیمت به حدضرر برسد) در نظر بگیرند.

شما می‌توانید با قرار دادن حدسود خود در نقطه‌ای دورتر از نقطه ورود، هر معامله‌ای را جذاب‌تر جلوه دهید. اما چقدر امکان دارد بازار پیش از رسیدن به سطح تعیین نسبت ریسک به ریوارد بسیار نزدیکتر حد ضرر به آن هدف بزرگ برسد؟

بنابراین، بین نسبت ریسک به سود معاملات و احتمال رسیدن به هدف به حدسود باید تعادل برقرار شود. به عبارتی دیگر ممکن است نسبت ریسک به سود یک معامله مناسب باشد ولی وقتی بطور منطقی بررسی کنید، متوجه شوید احتمال اینکه قیمت به حدسود شما برسد پایین است. این نکته را باید در نظر بگیرید.

برای بیشتر معامله‌گران کوتاه‌مدت، نسبت‌های ریسک/پاداش معمولا بین 1.0 و 0.25 قرار می‌گیرند، البته استثنائاتی نیز وجود دارند.

معامله گران کوتاه‌مدت و بلندمدت و سرمایه‌گذاران باید از معاملاتی که پتانسیل سود کمتر از میزان ریسک است دوری کنند.

به عنوان مثال ریسک/پاداش بزرگتر از 1.0 مناسب نیست. نسبت ریسک به پاداش 1.0 به این معناست که دربرابر پتانسیل سودآوری 10 درصدی، احتمال زیان 10 درصدی را به جان خریده‌اید.

در بازار همیشه فرصت مطلوب برای معامله یافت می‌شود و دلیلی برای ریسک‌پذیری بیشتر به جهت سود کمتر وجود ندارد.

به هنگام محاسبه نسبت ریسک/پاداش برای یک معامله، حد ضرر را طبق استراتژی خود در مکانی منطقی روی نمودار قرار دهید، سپس حد سود را به طور منطقی براساس استراتژی/تحلیل خود تعیین کنید.

سطوح حدضرر و حدسود نباید به صورت تصادفی و شانسی انتخاب شوند.

تنها هنگامی که نقاط حد ضرر و سود هدف تعیین شدند، می‌توانید ریسک/پاداش معامله خود را ارزیابی کرده و تصمیم بگیرید که آیا معامله شما ارزش انجام دادن دارد یا خیر.

یک اشتباه رایج این است که معامله‌گران نسبت ریسک/پاداش مشخصی در ذهن دارند.

به عنوان مثال، آنها فقط ممکن است بخواهند 5 درصد ریسک کنند تا 20 درصد سود به دست آورند، بنابراین در هر نقطه‌ای که وارد معامله می‌شوند حدضرر 5 درصدی برای آن تعیین می‌کنند و حدسود را 20 درصد بالاتر قرار می‌دهند بدون اینکه تحلیلی انجام داده باشند.

اگرچه این نوع معاملات ممکن است بطور شانسی موفقیت‌آمیز باشند اما راهی ایده‌آل برای انجام معامله نیستند.

برای معامله موثر، یک برنامه معاملاتی داشته باشید که به شما بگوید دقیقا چه موقع و کجا می‌توانید وارد یک معامله شوید و هدف‌ها و سطوح حد ضرر خود را باید کجا و تحت چه شرایطی قرار دهید.

سپس قانونی تنظیم کنید مبنی بر اینکه شما تنها باید معاملاتی را انجام دهید که نسبت ریسک/پاداش یک عدد خاص یا کمتر را ایجاد می‌کنند.

مثلا می‌توانید تعیین کنید فقط وارد معاملاتی می‌شوید که درصد احتمالی سود (به طور واقع‌بینانه) دوبرابر درصد احتمالی زیان باشد (ریسک به ریوارد 0.5).

یک مثال کاربردی از معامله با ریسک و بازه مناسب

قصد داریم نماد “ثشاهد” را در نقطه کنونی بررسی کنیم که آیا براساس ریسک و ریوارد، نقطه مناسبی برای ورود به معامله است یا نه.

نمودار ثشاهد

افت احتمالی از محدوده 272 تومان تا 235 تومان (حمایت مهم سهم) معادل حدودا 16 درصد ضرر است.

رشد احتمالی از محدوده 272 تومان تا 290 تومان (مقاومت سهم) معادل حدودا 6 درصد سود است.

رشد و افت احتمالی براساس حمایت‌‌ها و مقاومت‌های سهم مشخص می‌شود. برخی اندیکاتورها و ابزارهای دیگر مانند فیبوناچی نیز می‌توانند برای تشخیص نقاط برگشتی احتمالی کمک کنند.

بنابراین در نقطه کنونی به خاطر اینکه پتانسیل زیان از سود بیشتر است، ورود به معامله یک تصمیم مناسب نیست.

مثال دوم: شتران

رشد احتمالی از محدوده 610 تومان تا 660 تومان (مقاومت سهم) معادل حدود 8 درصد سود است.

افت احتمالی از محدوده 610 تومان تا 560 تومان (حمایت سهم) معادل حدودا 8 درصد ضرر است.

نمودار شتران

در این معامله نسبت ریسک به ریوارد تقریبا 1.0 می‌شود، به این معنی که پتانسیل سود و زیان تقریبا به یک مقدار است.

برخی از معامله‌گران ترجیح می‌دهند وارد این معاملات نشوند ولی علاوه بر ریسک و ریوارد، باید احتمال رسیدن قیمت به حدسود بیشتر از احتمال رسیدن قیمت به حدضرر باشد. برای تشخیص این موضوع می‌توان روند شاخص صنعت موردنظر را بررسی کرد که در چه نقطه‌ای قرار دارد.

سخن آخر در مورد نسبت ریسک/پاداش

در کل، بهتر است معاملاتی انجام شوند که نسبت‌های ریسک/پاداش کمتری دارند، زیرا به این معنی است که پتانسیل سود بر ریسک برتری دارد.

با این حال، نیازی نیست ریسک/پاداش در رقم‌های خیلی کم باشد تا یک معامله را مناسب بدانید.

هر نسبتی پایین‌تر از 1.0 احتمالا نتایج بهتری نسبت به انجام معامله با نسبت ریسک/پاداش بیشتر از 1.0 ایجاد می‌کند.

نسبت ریسک/پاداش اغلب در ترکیب با سایر نسبت‌های مدیریت ریسک، مانند نسبت برد/باخت (win/loss ratio) که تعداد معاملات برنده را با تعداد معاملات بازنده مقایسه می‌کند، و همچنین با درصد سر به سر (break-even percentage) که تعداد معاملات برنده‌ای که برای سر به سر شدن لازم است را ارائه می‌دهد مورد استفاده قرار می‌گیرد.

نسبت ریسک به ریوارد

نسبت ریسک به ریوارد

نسبت ریسک به ریوارد

نسبت ریسک به ریوارد یا همان سود به ضرر در بورس و فارکس یک شاخص برای تعیین حد سود و زیان است.

به گزارش سرویس بورس مشرق، سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم.

نسبت ریسک به ریوارد یا همان سود به ضرر در بورس و فارکس یک شاخص برای تعیین حد ضرر و حد سود است.

بیشتر بخوانید:

در واقع این مفهوم همان نسبت سود به زیان است که همه در طول روز از آن استفاده می‌کنیم و در کارهای مختلف به صورت عامیانه می‌گوییم این معامله می‌ارزد انجام شود یا خیر!

نسبت ریسک به ریوارد

اما زمانی که وارد بازار معاملات مثل فارکس و بورس می‌شوید باید کمی علمی‌تر و ریاضی وار به مسائل و نسبت‌ها نگاه کنید.

نسبت ریسک به ریوارد مفهوم پیچیده‌ای نیست و در تمامی بازارهای مالی کاربرد یکسانی دارد.

به بیان ساده یعنی در مقابل چقدر سود حاضر هستید چه مقدار از سرمایه خود را به خطر بیاندازی یا به عبارت بهتر در برابر احتمال چه میزان سود حاضر هستید چه میزان ضرر احتمالی را تحمل کنید.

برای جلوگیری از آسیب‌های احتمالی از پیش بینی‌ها و تحلیل‌های غلط باید به یک نکته اساسی توجه داشت و آن احتمال میزان بازدهی به میزان ضرر است.

ریسک به معنی تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر و ریوارد یعنی تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.

مسئله ای که به آن نسبت ریسک (Risk) به ریوارد (Reward) می‌گویند فرمول ساده‌ای دارد:

ریسک: تفاوت قیمت سهم و حد ضرر

ریوارد: تفاوت قیمت سهم و حد سود

اگر میزان ریسک را تقسیم بر ریوارد کنیم و ضربدر ۱۰۰ کنیم نسبت R/R به دست می آید که هر وقت کمتر از ۵۰% بود سهم برای خرید مناسب است.

نسبت Risk به Reward به بیان ساده تر یعنی اینکه شما ببینید سودی که انتظار دارید در معامله به دست آورید نسبت به ضرری که ممکن است بکنید، ببینید می ارزد یا خیر؟

اگر سود انتظاری شما (که بر اساس یک تحلیل منطقی تکنیکالی یا بنیادی باشد) حداقل دو برابر زیان احتمالی ( حد ضرر به دست آمده به روش تکنیکالی) باشد، آن وقت خرید یک سهم مانعی ندارد در غیر این صورت خرید معمولا اشتباه است.

خرید سهام بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد (که با کمی تجربه و شناخت نقاط حمایتی و مقاومتی به صورت ذهنی مشخص است) شاید یکی دوبار موفقیت آمیز باشد ولی هیچ گاه موفقیت پیوسته و مداومی برای شما نخواهد داشت و به مرور زمان خواهید دید که سرمایه شما از سرمایه اولیه کمتر شده است.

بنابراین از خریدهای هیجانی در مقاومت ها و صفهای خرید و بدون در نظر گرفتن ریسک به ریوارد، پرهیز کنید همچنین باید گفت ریسک به ریوارد ملاک صد در صد ورود به یک معامله نیست.

ریسک به ریوارد تنها یک عدد است که خود بر اساس پارامترهای احتمالی بنا نهاده شده در اصل می توان گفت کاربرد نسبت ریسک به ریوارد برای اولویت بندی کردن پوزیشن های خرید به حساب می آید.

کليه حقوق اين سايت متعلق به پایگاه خبري-تحليلي مشرق نيوز مي باشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.

متن مورد نظر خود را بنویسید و کلید اینتر
را فشار دهید

نسبت ریسک به ریوارد به معنای این است در ازای قبول چه مقدار زیان، سود احتمالی در یک سرمایه گذاری را می توان بدست آورد. معامله‌گران حرفه‌ای در بازار ارزهای دیجیتال و بازارهای مالی از نسبت Risk Reward به عنوان یکی از مشخصه‌های اساسی در استراتژی معاملاتی استفاده می کنند. یک معامله گر حرفه ای همیشه در معامله خود به دنبال بیشترین احتمال سود و کمترین مقدار زیان است. در این مقاله به بررسی نسبت ریسک به ریوارد خواهیم پرداخت.

به عنوان یک معامله گر باید با مفهوم ریسک و خطر در معامله آشنایی پیدا کنید فرقی ندارد که یک تریدر نوسان‌گیر باشید یا به دنبال شناسایی روندها و همراه شدن با آن باشید،.برای درک بهتر از بازار باید با مفهوم ریسک و همچنین شناخت میزان ریوارد یا سود در یک معامله و مقایسه نسبت این دو آشنا شد، این آشنایی به شما کمک میکند تصمیمات بهتر و منطقی تری اتخاذ کنید. در واقع هیچ معامله‌ای نیست که بدون ریسک بوده و تماما سودآور باشد. این دو مفهوم همواره در بازار مالی وجود دارد و برای موفق بودن در سرمایه‌گذاری باید به بررسی نسبت ریسک به ریوارد یا Risk / Reward پرداخت. در هر معامله بایستی نسبت ریسک به سود را محاسبه کنید؛ یعنی در هر معامله باید بدانید که حاضرید برای بدست آوردن سود مورد نظر خطر از دست دادن چند دلار از سرمایه خود را بپذیرید؟ اگر این موضوع را بررسی کردید، در واقع شما در حال محاسبه نسبت Risk / Reward سرمایه گذاری خود هستید.

اصولا معامله‌گران نسبت ریسک به ریوارد را به نسبت R/R(نسبت آر به آر) می خوانند. در واقع این نسبت معرف این است که در ازای از دست دادن 1 دلار از سرمایه خود، خواهان به دست آوردن چه مقدار سود هستید. محاسبه این نسبت بسیار ساده است. حد سود در واقع بالاترین مقدار سود احتمالی است که در یک معامله انتظار کسب آنرا دارید. حد ضرر، قیمتی است که اگر ارز دیجیتالی یا سهامی که خریداری کردید به آن قیمت برسد از آن خارج خواهید شد. برای محاسبه این نسبت، حد ضرر معامله خود را به حد سود تقسیم کنید؛ نتیجه این تقسیم، نسبت ریسک به ریوارد سرمایه‌گذاری شما خواهد بود. با ذکر یک مثال این موضوع را ادامه می‌دهیم.

نسبت ریسک به ریوارد

فرض کنید قصد خرید یک ارز دیجیتال را دارید؛ اصولا باید برای هر معامله‌ای، قیمت ورود، قیمت حد سود و قیمت حد ضرر را پیش از خرید آن تعیین کنید و معامله‌گران حرفه‌ای تحت هیچ شرایطی این حدود را تغییر نخواهند داد. قیمت ورود، قیمتی است که قصد خرید دارایی را دارید. حد سود، بالاترین میزان سودی است که از معامله روی یک دارایی دیجیتال انتظار دارید . اما زمانی که بازار در جهت حرکت نکند و معامله وارد ضرر شود نقطه‌ای برای حد ضرر در نظر گرفته که از بازار خارج خواهید شد. تقسیم قیمت حدضرر به قیمت حد سود و عدد به دست آمده را نسبت ریسک به ریوارد می‌گویند. هرچه نسبت Risk / Reward عدد کوچکتری باشد، به این معنی است که شما سود بالاتری را به نسبت زیان احتمالی انتظار دارید.

با فرض اینکه معامله گری قصد خرید بیت کوین را با دید سرمایه‌گذاری بلند مدت داشته باشد، بر اساس تحلیل حد سود را از نقطه ورود، ۱۵ درصد در نظر میگیرد. اما اگر تحلیل او نادرست باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در نتیجه باید برای این تحلیل خود حدضرر تعیین کند؛ بر اساس تحلیل، حد ضرر خود را ۵ درصد در نظر میگیرد. این اعداد بر اساس تحلیل تکنیکال و استفاده از ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال مشخص میشود. برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به این دو قیمت احتیاج داریم.

حد سود این خرید ۱۵ درصد و حد ضرر آن ۵ درصد تعیین شده است, نسبت Risk / Reward این معامله چند است؟

۰.۳۳= ۵/۱۵ . نسبت ریسک به ریوارد را به صورت اختصار ۱:۳ نشان می‌دهند. این نسبت نشان می‌دهد که به ازای هر یک واحد ریسک، ۳ واحد سود انتظار داریم. به عبارت دیگر، در ازای از دست دادن هر ۱ دلار، انتظار کسب ۳ دلار را داریم. بنابراین اگر با ۱۰۰ دلار وارد این معامله شویم، سود احتمالی ما ۱۵ درصد و ضرر احتمالی ۵ درصد خواهد بود.

برای کاهش نسبت، باید حد ضرر را به قیمت ورود به معامله نزدیکتر کنیم. این اعداد را نمی‌توان به دل خواه انتخاب کرد؛ بلکه این اعداد برگرفته از تحلیل تکنیکال است. در صورتی که یک معامله، نسبت ریسک به ریوارد بالایی دارد، بهتر است آن معامله انجام نشود و به دنبال فرصت بهتری برای سرمایه گذاری باشیم.

دراین روش از معکوس نسبت ریسک به ریوارد یعنی نسبت ریوارد به ریسک استفاده می شود. نسبت ریوارد به ریسک مفهوم جدیدی نیست و فقط نمایش دیگری از همان مفهوم ریسک به ریوارد است. نسبت ریوار به ریسک در مقایسه با نسبت ریسک به ریوارد بهتر درک می‌شود و به همین دلیل بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. محاسبه آن دقیقا برعکس نسبت ریسک به ریوارد است. در مثال بالا، نسبت ریوارد به ریسک از تقسیم ۱۵ بر ۵ بدست می‌آید. در نتیجه این نسبت برابر ۳ خواهد بود. در این صورت، هر چه این نسبت بالاتر باشد، شرایط بهتری برای سرمایه فراهم خواهد شد.

مفهوم ریسک و پاداش تنها به بازارهای مالی اختصاص ندارد. برای درک بهتر مفهوم نسبت ریسک به ریوارد مثالی خارج از بازارهای مالی را عنوان می کنیم. یک باغ وحش که در آن انواع حیوانات وحشی نگهداری می‌شود را در نظر بگیرید. مطمئنا ورود به قفس حیوانات برای مردم و بازدیدکننده ممنوع است و این کار تخلف به حساب می‌آید. در این زمان اگر شخصی پیشنهاد 1بیت کوین در ازای ورود به قفس پرندگان و غذا دادن به آنها را به شما بدهد، ریسک این کار برای شما چیست؟

به دلیل آنکه ورود افراد به قفس حیوانات ممنوع است، با انجام این‌کار، طبق قوانین با شما برخورد خواهد شد؛ این تنها ریسک انجام این کار است و پاداش آن یک بیت کوین خواهد بود.

دراین حال فرض کنید فرد دیگری به شما پیشنهاد می‌دهد که اگر وارد قفس شیرها شوید و به آنها غذا بدهید، ۲ بیت کوین به شما خواهد داد. اکنون ریسک این‌کار را برای شما چه خواهد بود؟. علاوه بر برخورد قانونی با شما، خطر وجود شیر نیز شما را تهدید می‌کند. غذا دادن به پرندگان خطر جانی برای شما ندارد اما در صورت ورود به قفس شیرها، ممکن است جان خود را از دست بدهید. پس برای ورود به قفس شیرها شما با دو ریسک مواجه هستید که ممکن است آسیب جدی به شما وارد شود. اما پاداش آن بیشتر از حالت اول است؛ شما با ورود به قفس شیرها ۱ بیت کوین بیشتر بدست خواهید آورد. کدام‌ یک از دو حالت بالا انتخاب بهتری می تواند باشد؟ هرچند در هر دو حالت احتمال برخورد قانونی با شما وجود دارد، اما انجام کدام یک ، تصمیم عاقلانه‌ تری خواهد بود؟ پاداش حالت اول ۱ بیت کوین بوده و ریسک آن برخورد قانونی باغ وحش با شماست. اما پاداش حالت دوم، ۲ بیت کوین بوده و ریسک آن علاوه بر برخورد قانونی، از دست دادن جانتان نیز خواهد بود. انتخاب حالت اول تصمیم عاقلانه تری است زیرا ریسک کم تری نسبت به حالت دوم دارد، با اینکه پاداش کمتری بدست می‌آورید. شما با این ارزیابی نسبت ریسک به ریوارد میان این دو حالت را برسی کردید.

ریسک به ریوارد چیست؟ مهم‌ترین قسمت معامله‌گری

ریسک به ریوارد چیست؟ مهم‌ترین قسمت معامله‌گری

ریسک به ریوارد یکی از مهم‌ترین مفاهیم معامله‌گری است که تنها در صورت رعایت کردن آن می‌توانید برایندی سود ساز در معاملات خود داشته باشید. ریسک به ریوارد را می‌توان زیر شاخه مدیریت سرمایه هم دانست که به قطع مهم‌ترین قسمت مربوط به معماله‌گری است. در این موضوع که معامله‌‎گری همواره با ریسک همراه است و آن ریسک تحت هیچ شرایطی به صفر نمی‌رسد بر همگان واضح است، اما آیا می‌شود ریسک را مدیریت کرد؟ قطعا بله و مدیریت همواره از دقت تحلیل مهم‌تر بوده است. تا انتهای این مقاله همراه ما باشید تا در مورد مدیریت ریسک و نسبت ریسک به ریوارد صحبت کنیم.

مفهوم ریسک در معامله‌گری

بازار‌های مالی همواره ذاتی غیرقابل پیش‌بینی دارند، حتی حرفه‌ای ترین معامله‌گران نیز همیشه حرکت بازار را درست پیش‌بینی نمی‌کنند. حتی بزرگترین سرمایه‌گذاران نیز با ضرر مواجه می‌شوند، پس وجود ریسک در معامله امری طبیعی است. همواره زمانی که یک معامله انجام می‌شود دو طرف معماله راضی هستند اما چندی بعد یک طرف از معامله خود پشیمان خواهد شد.

حال که معامله‌گری همواره با ریسک همراه است، چه راهی وجود دارد که ضرر نکنیم؟ در جواب باید گفت راهی وجود ندارد! ضرر کردن امری اجنتاب ناپذیر است. این که معامله‌گر در یک معامله ضرر کند طبیعی‌ترین اتفاق ممکن است، اما اگر معامله‌گری در برآیند ۵۰۰ معامله طی ۶ ماه ضرر ده باشد چطور؟ آیا این هم طبیعی است، قطعا خیر! در این صورت یک جای کار می‌لنگد که از بر اساس تجربه‌ چندین ساله بنده مشکل از رعایت نکردن مفهوم ریسک به ریوارد و مدیریت سرمایه است.

Risk to Reward

ریسک به ریوارد به چه معناست؟

همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، هر معامله‌ای با خود ریسک به همراه دارد. اما مسئاله مهم‌ این است که در ازای چقدر ریسک انتظار چقدر سود باید از معامله داشته باشیم؟ ریسک احتمالی چقدر سود احتمالی در پی خواهد داشت؟ یا نسبت سود باید از ریسک بیشتر باشد یا کمتر؟ بررسی و اندازه‌گیری این موضوع دقیقا مفهوم ریسک به ریوارد را تعریف می‌کند.

هر معامله‌ای نسبت خاصی از ریسک به ریوارد را در خود می‌گنجاند، ریسک به ریوارد چیزی نیست که معامله‌گر انتخاب کند، بلکه این معیار در نقطه ورود نهفته است. یک نقطه ورود خوب برای معامله دارای ریسک به ریوارد مناسب است، به‌طوری که سود احتمالی معامله باید چندین برابر ریسک آن باشد.

تصور کنید با ۱۰ دلار وارد یک معامله می‌‎شوید، حد ضرری که برای معامله در نظر گرفته‌اید ۳ دلار است. به این معنی که اگر معامله شما به ضرر بنشیند، ۳ دلار از ۱۰ دلار ضرر می‌کنید، حال تصور کنید این ۳ دلار ریسک را برای بدست آوردن ۱.۵ دلار بپذیرید! آیا این نسبت ریسک به ریوارد درست است؟ قطعا خیر! این معامله به صرفه نیست! حال اگر وارد معامله‌ای شوید که در صورت ۳ دلار ضرر، ۹ دلار سود احتمالی بدست آورید چطور؟ قطعا این معامله ارزش ریسک کردن را دارد زیرا حتی اگر نسبت برد به باخت معامله ۵۰ ۵۰ باشد، در صورتی که معامله برنده شود شما ۳ برابر ریسک خود سود بدست آورده‌اید. به بیان دیگر با یک برد تعیین نسبت ریسک به ریوارد به اندازه سه بار باخت جلو افتاده‌اید.

  • حال تصور کنید، این موضوع در تمام معاملات شما در بازه‌ای بلند مدت رعایت شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ برایند حساب شما همواره به سود گرایش خواهد داشت.
  • نسبت ریسک به ریوارد در خود نقطه ورود نهفته است، پس هرجایی نقطه ورود مناسب در بازار نیست و معامله‌گر باید بهترین نقاط را برای ورود به معامله پیدا کند.

چگونه ریسک به ریوارد معامله خود را محاسبه کنیم؟

پس از اینکه نقط ورود خود را پیدا کردیم، که معمولا سوطح کلیدی بازار بهترین نسبت ریسک به ریوارد را ارائه می‌دهند، حال باید بهترین نقطه حد ضرر و حد سود را محاسبه کنید. پس از آن تنها کافیست مقدار درصدی حد سود را بر حدد ضرر تقسیم کنیم. عدد بدست آمده نسبت ریسک به ریوارد معامله است.

به‌عنوان مثال اگر عدد ۳ بدست آمد به این معنی است که سود احتمالی معامله ۳ برابر ضرر احتمالی است که یک نسبت عالی برای معامله است.

  • معمولا نسبت‌های ۲ و ۳ برای معامله عالی هستند، نسبت‌های بالاتر نیز وجود دارند اما کمتر در بازار مشاهده می‌شوند.
  • ابزاری در سایت تحلیلی Trading view وجود دارد که به‌صورت خودکار نسبت ریسک به سود معامله حساب کرده و نمایش می‌دهد.

نسبت ریسک به سود در نمودار

چرا رعایت ریسک به ریوارد مهم است؟

دلیل اهمیت ریسک به ریوارد، غیرقابل پیش‌بینی بودن بازار است. هیچ مطلقی در بازار مالی وجود ندارد، تنها با رعایت مدیریت و سرمایه و ریسک به ریوارد مناسب در شغل معامله‌گری می‌توان به سود دهی رسید، معامله‌گری یک مسیر طولانی است. اگر به دنبال یک شبه پولدار شدن هستید، در بازارمالی دوام نخواهید آورد، ممکن است چند معامله اول شما از خوش‌شانسی سود ساز شود اما بالاخره معامله‌ای فرا خواهد رسید که سرمایه شما را به یک باره نابود کند. پس بهتر است از همان اول اصول این شغل را رعایت کنید.

کلام آخر

در این مقاله مهم‌ترین مفهوم شغل معامله‌گری یا تریدینگ را معرفی کردیم. نسبت ریسک به ریوارد و مدیریت ریسک! هیچ معامله‌گری بدون رعایت این اصل نمی‌تواند به سود متسمر در بازار مالی برسد، تنها در این صورت است که برآیند معاملات سود ساز خواهد بود. پس از مطالعه این مقاله اهمیت این موضوع درک خواهید کرد. حتما رعایت این مبحث مهم را در معاملات خود در نظر بگیرید.

نسبت ریسک به سود در معاملات تعیین نسبت ریسک به ریوارد ارزهای دیجیتال

این روزها که بیت کوین هر لحظه رکورد جدیدی خلق می‌کند و بازار بیش از همیشه برای خریداران خرد جذاب شده است، توجه به مسئله نسبت ریسک به سود در معاملات بسیار اهمینت دارد. نسبت ریسک به سود در معاملات در واقع فرمولی است که شما با به کار گیری آن می‌توانید کف سود و ضرر خود را در هنگام ترید ارز دیجیتال مشخص کنید.

چه اهل معاملات روزانه باشید و چه اهل نوسان گیری چند مفهوم اساسی در مورد بازار وجود دارد که باید آن‌ها را یاد بگیرید و کامل درک کنید. این مفاهیم اساس درک شما از بازار را شکل می‌دهند و پایه‌ای برای هدایت فعالیت‌های تجاری و تصمیمات شما می‌شوند. اگر این مفاهیم را بلد نباشید در نهایت ضرر خواهید کرد. از جمله این مفاهیم نسبت ریسک به سود است.

نسبت ریسک به سود یا نسبت ریسک (Risk) به ریوارد (Reward) روشی است که با استفاده از آن تریدرها تلاش می‌کنند، بیشترین سود ممکن را با کمترین ریسک ممکن به دست بیاورند. شاخص نسبت ریسک به سود نقشه راه شما برای خرید یک ارز دیجیتال یا فروش آن را مشخص می‌کند. این شاخص همچنین محتوای سبد دارایی شما را نیز تعیین می‌کند.

بنا بر تعریف اینوستوپدیا (Investopedia) “نسبت ریسک به پاداش نشان دهنده سود احتمالی یک سرمایه‌گذار در برابر هر دلاری است که سرمایه‌گذاری می‌کند.”

مفهوم کلی نسبت ریسک به سود در معاملات

پیش از این که نسبت ریسک به سود در معاملات را در معاملات ارزهای دیجیتال بررسی کنیم، نگاهی کلی‌تر به این مفهوم و شاخص مهم می‌کنیم.

نسبت ریسک به سود، سود احتمالی یک سرمایه‌گذاری را برای یک سرمایه‌گذار مشخص می‌کند. بسیاری از سرمایه‌گذاران از نسبت ریسک به سود برای مقایسه بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاری با میزان ریسکی که باید برای به دست آوردن این سود متحمل شوند، استفاده می‌کنند. به مثال پیش رو توجه کنید. یک سرمایه‌گذاری با نسبت ریسک – پاداش ۱ به ۷ نشان می‌دهد که یک سرمایه‌گذار حاضر است با احتساب درآمد ۷ دلاری خود، ۱ دلار ریسک کند. متناوباً، نسبت ریسک – پاداش ۱ به ۳ نشان می‌دهد که یک سرمایه‌گذار در صورت سرمایه‌گذاری ۱ دلار می‌توان انتظار دریافت ۳ دلار را داشته باشد. تریدرها غالباً از این روش برای برنامه ریزی برای معامله‌های خود استفاده می‌کنند.

نسبت ریسک به سود در معاملات چگونه کار می‌کند؟

در بسیاری از موارد استراتژیست‌های بازار نسبت ریسک به پاداش ایده آل برای سرمایه‌گذاری‌های خود را تقریباً ۱ به ۳ یا سه واحد بازده مورد انتظار برای هر واحد ریسکی که کنند ارزیابی می‌کنند. سرمایه‌گذاران می‌توانند ریسک به پاداش را با استفاده از سفارش‌های استاپ لاس (stop-loss) به صورت مستقیم‌تری مدیریت کنند.

استاپ لاس یا حد ضرر یکی از عواملی است که زمان خروج شما تعیین نسبت ریسک به ریوارد را از یک بازار مالی مشخص می‌کند. برای مشخص شدن حد ضرر بهتر است مثالی از بازار سهام بزنیم. فرض کنید شخصی سهامی را در قیمت ۱۰۰ تومان خریده است. او بر اساس اطلاعات خود و تحلیل‌های تکنیکال و فاندامنتال تصمیم می‌گیرد این سهام را با رسیدن به قیمت ۱۲۰ تومان بفروشد. این قیمت حد سو است. با این همه خرید و فروش سهام همیشه با سود همراه نیست. در نتیجه شخص برای تصمیم می‌گیرد اگر قیمت سهمش به ۸۰ تومان رسید آن را بفروشد. این عدد حد ضرر است.

بازار ارزهای دیجیتال هم وضعیت مشابهی دارد. شما وقتی بیت کوین را روی ۲۰ هزار دلار می‌خرید تصمیم می‌گیرید در صورت رسیدن به ۱۸ هزار دلار از آن خارج شوید. اما چطور باید حد ضرر را مشخص کرد؟ حد ضرر را سرمایه، میزان ریسک پذیری، اهداف شما و الگوی‌ها تکنیکال معین می‌کنند. به طور مثال اگر شما دنبال خرید و فروش شش ماهه بیت کوین باشد حتی با نصف قیمت شدن هم آن را نمی‌فروشید.

نسبت ریسک به پاداش به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند ریسک خود را برای از دست دادن پول در معاملات مدیریت کنند. اگر یک تریدر نرخ سودی زیر ۵۰ درصد داشته باشد، در صورت گذر زمان می‌توان متحمل ضرر شود. در این شرایط حتی چند معامله سودآور هم راه گشا نخواهد بود. نسبت ریسک به پاداش تفاوت بین نقطه ورود به ترید و نقطه خروج از آن را مشخص می‌کند. در بسیاری از موارد تریدرها با مشخص کردن حد ضرر اتوماتیک، به کارگزاری خود اجازه فروش یک سهم یا یک ارز خاص را در هنگام رسیدن به حد ضرر می‌دهند.

ریسک کثیف

ریسک کثیف ریسکی پنهان است. اساساً، این خطر توسط وام گیرنده یا سرمایه‌گذار کاملاً درک نشده یا به شکلی از او پنهان شده است. برای درک این موضوع می‌توان به برخی شکایت‌های از ارزهای دیجیتال اشاره کرد. خریدار در حالی که فکر می‌کند نسبت ریسک به سود در معاملات را درست محاسبه کرده از ماجراهای پشت پرده ارز خبر ندارد. این ریسک می‌تواند سرمایه شما را یک شبه نابود کند.

ریسک تمیز

ریسک تمیز یا شفاف ریسکی است که تریدر به طور کامل از آن مطلع است و آن را وارد معادلات مالی خود می‌کند. به عنوان نمونه در دنیای ارزهای دیجیتال برخی مکانیسم‌های وام دهی، استخر کم ریسک و پر ریسک دارند.

ریسک و ریوارد در دنیای ارزهای دیجیتال

در دنیای ارزهای دیجیتال مثل دیگر بازارهای مالی ریسک مساوی با قیمت کالا منهای حد ضرر برابر است. سود هم برابر قیمت ارز منهای حد سود (profit target) است.

آن چنان که گفته شد و دیدید محاسبه نسبت ریسک به ریوارد کاری ساده و بسیار ملموس است. تنها کافی است شما حداکثر ریسک را بر سود خالص خود تقسیم کنید. برای این کار کافی است نقطه ورود خود، میزان سود مد نظر و حد ضرر را تعیین کنید. با تعیین نقطه خروج و ورود به بازار شما می‌توانید نسبت ریسک به سود را محاسبه کنید. هر چه نسبت به دست آمده پایین‌تر باشد، سود به دست آمده برای هر واحد بیشتر خواهد بود.

تعیین همین چند مسئله ساده باعث می‌شود تا سود شما تضمین شده باشد. تریدر حرفه‌ای ارز دیجیتال پیش از ورود خود به هر معامله‌ای این اعداد را مشخص می‌کند و بعد وارد معامله می‌شود. در مقابل مبتدی‌ها ابتدا وارد معامله می‌شوند و بعد به فکر حد ضرر می‌افتند، اما در این کار ناکام می‌مانند. اما چرا؟ چون اسیر هیجانات و موج‌ها و نوسان‌های شدید بازار می‌شوند و در چشم به هم زدنی سرمایه خود را از دست می‌دهند. توجه کنید حد ضرر ابداً نباید به طور تصادفی تنظیم شود. بلکه باید در نقطه‌ای تنظیم شود که نشان دهد پیش بینی اولیه تریدر اشتباه بوده است.

باید بدانید بسیاری از تریدرها چه در بورس و چه بازار ارزهای دیجیتال نسبت ریسک به سود در معاملات را به صورت معکوس انجام می‌دهند و در عوض در عوض نسبت ریوارد به ریسک را محاسبه می‌کنند. شاید فکر کنید این کار محصول یک خطای محاسباتی است، اما این چنین نیست. برخی این روش را کارآمدتر و آسان‌تر ارزیابی می‌کنند. در این روش تنها فرمول ریسک به ریوارد معکوس می‌شود. در صورت کار با این فرمول باید دقت نظر کافی داشته باشید.

یک مشکل دیگر این است که تریدرها نسبت ریسک به پاداش مشخصی به صورت پیش فرض در ذهن دارند. در این وضعیت تریدر توان تحلیل خود را از دست می‌دهد و با یک پیش فرض ذهنی دست به خرید و فروش می‌زند. به عنوان مثال، تردید در ذهن خود به دنبال این است که در نهایت ۵ درصد ریسک کنند تا ۳۰ درصد سود به دست آورد. در این وضعیت تریدر در هر نقطه‌ای که وارد معامله شود حد ضرر ۵ درصدی برای آن تعیین می‌کنند و حد سود را ۳۰ درصد بالاتر قرار می‌دهند. این وضعیت در نگاه اول منطقی به نظر می‌رسد و حتی می‌تواند به صورت شانسی سودزا هم باشد. اما باید توجه داشت در بازار ارزهای دیجیتال این کار می‌تواند یک خطای مرگ‌بار باشد.

محدودیت نوسان قیمت در بورس و فرابورس ایران حداکثر مثبت ۵ درصد و حداقل منفی ۵ درصد است. این به این معناست که شما در یک روز نمی‌توانید بیش از یک مقدار مشخص ضرر کنید. ماجرای بازار ارزهای دیجیتال اما متفاوت است. یک ارز دیجیتال به راحتی می‌تواند در یک روز چند ده درصد سود یا ضرر بدهد. در نتیجه ورود با پیش فرض به بازار می‌تواند سرمایه شما را به باد دهد.

آیا معملاتی با ریسک پایین‌تر بهتر هستند؟

با توصیفاتی که تا اینجا شده است احتمالاً شما هم با خود گفته‌اید که باید به سراغ ارزهایی با ریسک پایین رفت. در یک نگاه ساده هر چه ریسک کمتر باشد ضرر کمتر است. ضرر کمتر هم می‌تواند نوید دهند سود بیشتر باشد. در نتیجه این طور به نظر می‌رسد معاملاتی که نسبت‌هایی با ریسک پایین ۰.۱ و ۰.۲ دارند بهتر باشند، اما ضرورتاً این چنین نیست.

همچنین شما می‌توانید با قرار دادن حد سود خود در نقطه‌ای دورتر از نقطه‌ای که ارز را در آن خریدید هر معامله‌ای را جذاب‌تر جلوه دهید. اما آیا این حد سود محقق شدنی است؟ تا چه حد امکان دارد ارز دیجیتال منتخب شما پیش از رسیدن به حد ضرر به آن حد سود مورد نظر شما برسد؟

در نتیجه شما باید بین حد سود و ریسک خود نسبتی منطقی و درست برقرار کنید. یک معامله می‌تواند ریسکی به شدت پایین داشته باشد، اما عملاً هیچ‌گاه به حد سود مورد نظر شما نرسد. این برای بازاری که پرچمداری مثل بیت کوین و آلت کوین‌هایی پرسود دارد به معنای ضرر است.

بیشتر معامله‌گران کوتاه‌مدت، نسبت‌های ریسک به پاداش خود را عددی بین ۱.۰ و ۰.۲۵ در نظر می‌گیرند، اما می‌توان اعدادی متفاوت نیز یافت. در نظر داشته باشید چه تریدر کوتاه مدت نوسانی باشید چه بلند مدت نسبت ریسک به پاداش بزرگ‌تر از ۱.۰ چندان مناسب نیست. این عدد به این معنا است که شما همان قدر که احتمال یک سود ۱۰ درصدی را دارید، احتمال یک ضرر ۱۰ درصدی هم دارید. در بازار پر هیجانی مثل ارز دیجیتال ضرورتی وجود ندارد وارد چنین معامله ناخوشایندی شوید.

مثال‌هایی از نسبت به ریسک و سود در بازار ارزهای دیجیتال

نسبت ریسک به سود در معاملات ارزهای دیجیتالی به طور کلی از همان اصول کلی این مفهوم در دیگر بازارهای مالی پیروزی می‌کند. برای درک بهتر این مفهوم در بازار ارزهای دیجیتال مثال زیر را در نظر بگیرید.

یک تریدر ۱۰۰ کوین Alt را با ۲۰ دلار خریداری می‌کند و برای جلوگیری از ضرر و زیان بیش از ۵۰۰ دلار سفارش توقف ضرر را با ۱۵ دلار ثبت می‌کند. این یعنی اگر قیمت هر کوین به زیر ۱۵ دلار رسید صرافی باید کوین‌ها را بفروشد. همچنین فرض کنید این تاجر معتقد است که قیمت Alt طی چند ماه آینده به ۳۰ دلار خواهد رسید. در این حالت، معامله گر حاضر است ۵ دلار برای هر کوین ریسک کند تا سود ۱۰ دلاری آن را به دست آورد. از آنجا که معامله گر می‌خواهد دو برابر مبلغی را که به خطر انداخته است به دست آورد نسبت ریسک به پاداش ۱ به ۲ است.

شاید یک سرمایه‌گذار ترجیح می‌دهد برای یک سرمایه‌گذاری مشخص نسبت ۱ به ۵ (پنج واحد بازده مورد انتظار برای هر واحد ریسک اضافی) را در نظر بگیرد. این عدد نسبت ریسک به پاداش و استاپ لاس را عوض می‌کند. در این وضعیت سرمایه‌گذار باید آماده ضرر بیشتری هم باشد.

اجازه بدهید کمی مثال معاملاتی بالا را تغییر دهیم. فرض کنید یک سرمایه‌گذار به جای ۱۵ دلار، حد ضرر را ۱۸ دلار تعیین کرده است. اگر حد سود همچنان ۳۰ دلار باشد، آن‌ها حتماً میزان کمتری ضرر می‌کنند. با این همه به خاطر نسبت نزدیک‌تر بودن حد ضرر به قیمت هدف احتمال دریافت نتیجه می‌تواند کمتر باشد.

ریسک بالاتر سود بیشتر؟

معمولاً مردم می‌گویند “هرچه ریسک بیشتر باشد، سود بالقوه نیز بالاتر خواهد بود”. اما شاید جمله دقیق‌تر این باشد که: “هرچه ریسک بیشتر باشد، سود بالقوه بیشتر است و احتمال کم‌تری برای رسیدن به آن سود وجود دارد”. یادآوری و فهم این جمله آن هم در روزهای داغ بازار ارزهای دیجیتال بسیار مهم است. امروز نه تنها شما به سرمایه‌گذاری در اتریوم و بیت کوین تشویق می‌شوید بلکه آلت کوین‌ها هم گزینه‌های جذابی به نظر می‌رسند. دوستان شما تأکید می‌کنند که ریسک کردن بر سر یک آلت کوین خاص ارزش دارد. اما خوب فکر کنید، آیا واقعاً این طور است؟

برای درک کامل این رابطه ، باید بدانید که شخص شما تا چه اندازه تاب و تحمل ریسک کردن را دارد. هنگامی که تصمیم می‌گیرید پول خود را در هر آلت کوینی خطرناک از بیت کوین یا اتریوم سرمایه‌گذاری کنید بدانید که با خطرهای زیر مواجه هستید.

از دست دادن اصل پول: شاید با یکه تازی بیت کوین این حرف را اغراق آمیز بدانید. با این وجود در بازار که هر کس می‌تواند توکن خود را عرضه و اقدام به جذب سرمایه کند، هر ارز دیجیتالی به معنای واقعی کلمه می‌تواند به صفر دلار برسد.

عقب ماندن از تورم: ممکن است ارزش سرمایه‌گذاری‌های شما کندتر از قیمت‌های واقعی باشد. به عبارت دیگر، ممکن است در مقابل دلار آمریکا یا بیت کوین ضرر کنید. همه ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین و اتریوم نیستند.

هزینه‌های جانبی بالا: همه‌ی ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین و اتریوم وضعیت روشنی ندارد. هزینه تراکنش یک ارز دیجیتال می‌تواند رسماً سود شما را با خطر تهدید کند.

در انتها باید بدانید نسبت ریسک به سود در معاملات در ترکیب با سایر نسبت‌های مدیریت ریسک، مانند نسبت برد/باخت (win/loss ratio) محاسبه می‌شوند و شما به هیچ وجه نباید این مسئله را ساده بگیرید. فرمول ریسک به ریوارد ساده است، اما محاسبه عقلانی، به دور از هیجان و دقیق آن دشوار است.

این نوشته در عمومی ارسال شده و با risk vs reward، ریسک به ریوارد، نسبت ریسک به سود برچسب گذاری شده است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.