تایم فریم یا بازه زمانی
احسان حاجی
همانطور که گفته شد اهمیت تشخیص روند بازار و ترسیم خطوط روند در این است که ما در روند صعودی به دلیل تمایل بیشتر به رشد قیمت در بازار صرفا به دنبال انجام معاملات خرید و یافتن نقاط مناسب جهت ورود به موقعیت خرید هستیم.
همانطور که گفته شد اهمیت تشخیص روند بازار و ترسیم خطوط روند در این است که ما در روند صعودی به دلیل تمایل بیشتر به رشد قیمت در بازار صرفا به دنبال انجام معاملات خرید و یافتن نقاط مناسب جهت ورود به موقعیت خرید هستیم. همینطور در روند نزولی تنها به دنبال انجام معاملات فروش و یافتن نقاط مناسب جهت ورود به موقعیت فروش خواهیم بود . یعنی در صورت تشخیص روند نزولی، موقعیتها و سیگنالهای خرید در بازار را نادیده گرفته و از باز کردن موقعیت buy خودداری میکنیم. دقت کنید یک معامله گر ابتدا باید نوع دید خود به بازارو حضور در یک معامله را مشخص کند. دید یک معاملهگر از بازار و مدت زمان حضور او در یک معامله شامل سه نوع زیر است:
Short term یا کوتاه مدت: با دید یک ساعت تا یک روز(در بازار ارز)، سه روز تا دو هفته (در بازار سهام)
Mid term یا میان مدت: با دید یک روز تا دو هفته (در بازار ارز)، سه هفته تا سه ماه (در بازار سهام)
Long term یا بلند مدت: با دید دوهفته تا چند ماه (در بازار ارز)، سه ماه تا چند سال(در بازار سهام)
قبل از انجام هر معامله باید انتظار خود را از آن معامله بدانیم، همچنین بدانیم که این معامله را برای رسیدن به نتیجه در یک ساعت، یک روز، یا چند ماه انجام میدهیم. پس از روشن شدن این موضوع بازه زمانی (time frame) مورد نظر را انتخاب میکنیم و شروع به تحلیل و بررسی مینماییم. جهت یادآوری اگر میخواهیم حرکت بازار را طی ۳۰ روز گذشته بررسی کنیم بازه زمانی daily را جهت بررسی نمودار انتخاب میکنیم و طبیعتا در صورت انجام معامله باید انتظار رسیدن به نتیجه در طی چند روز آینده را داشته باشیم. همینطور اگر قصد داریم حرکت بازار را طی چند ساعت گذشته بررسی نماییم طبیعتا از نمودار ساعتی(H۱) یا نیم ساعته (M۳۰) استفاده میکنیم. در این حالت نیز برای رسیدن به نتیجه تحلیل انجام شده باید به اندازه چند کندل آینده؛ یعنی چند ساعت منتظر بمانیم.
سوالی که برای بسیاری از دانشجویان پیش میآید این است که بهطور مثال ما بازار را در بازه زمانی daily در یک روند کلی رو به پایین تشخیص میدهیم، اما پس از باز کردن تایم فریم (بازه زمانی) و نگاه به بازار در تایم فریم کوچکتر مانند H۴، سیگنال و شکست رو به بالا را تشخیص میدهیم. در این حالت چه باید کرد ؟ buy یا sell؟ در این حالت باید به مفهوم بازههای زمانی دقت بیشتری داشته باشید. این امکان وجود دارد که شما چهار بازه زمانی مختلف را بررسی نمایید و در هر چهار نمودار نتایج مختلف یا کاملا متفاوتی را داشته باشید. یا اگر بخواهیم این مفهوم روشنتر شود این سوال را مطرح میکنیم: اگر دو معاملهگر در یک زمان یکسان، دو معامله عکس را با هم انجام دهند (یک نفر بخرد و دیگری در همان زمان بفروشد) در نهایت یکی از آنها به سود رسیده و دیگری ضرر خواهد کرد؟
مقایسه انواع روش های پرایس اکشن | انواع پرایس اکشن چیست؟
برای درک بهتر مقایسه انواع روش های پرایس اکشن و بروزترین تکنیک های پرایس اکشن بهتر است ابتدا مقاله آشنایی با الگوهای کندل استیک در پرایس اکشن و نوسانگیری را مطالعه کنید. یکی از نوینترین روشهای معاملاتی در بازارهای مالی، استراتژی پرایس اکشن است. تحلیلگران از پرایس اکشن برای بررسی موقعیت ورود و خروج در بازار استفاده میکنند. تکنیک های پرایس اکشن برای تحلیل وضعیت نمودارها و دریافت سیگنالهای ورود و خروج، از دادههای قیمتی استفاده میکند که مهمترین هدف آن، پیشبینی روند آتی بازار و یافتن نقاط احتمالی بازگشت به بازار است.
استفاده از این استراتژی میتواند خطاهای شما را به حداقل برساند. همچنین تنها نموداری که در استراتژی پرایس اکشن استفاده میشود، کندل استیک یا نمودارهای شمعی میباشد. همچنین بهتر است بدانید که کندل استیک در پرایس اکشن به عنوان ستون اصلی عمل میکند. یکی از مهمترین بخشهای معاملاتی پرایس اکشن، الگوهای معاملاتی است که به آنها اصطلاحاً سیگنال یا ستاپ میگویند. وظیفه این ستاپها قادرسازی کاربر برای پیشبینی قیمتهای بعدی است. البته الگوهای معاملاتی در بازار زیاد است که میتوانید از آنها برای پیشبینی قیمتهای آینده استفاده کنید. در ادامه این نوشتار به آموزش صفر تا صد پرایس اکشن و مقایسه بهترین پرایس اکشنهای حال حاظر خواهیم پرداخت.
آموزش صفر تا صد پرایس اکشن
اگر شما هم یکی از علاقه مندان به حوضه ارزهای دیجیتال هستید؛ حتماً تا به حال نام الگوهای پرایس اکشن را شنیدهاید و درباره ماهیت آن کنجکاو شدهاید. پرایس اکشن یک تکنیک معاملهگری و تحلیل بازار است که به معامله گران این قابلیت را میدهد تا در تصمیم گیری در معاملات با حرکات واقعی، بهتر عمل کنند. بهتر است بدانید که پرایس اکشن در مقابله با اندیکاتورها گزینه مناسبتری است؛ چرا که معامله گرانی که از اندیکاتورها استفاده میکنند، همیشه از قیمت فعلی بازار عقبتر هستند.
معمولاً معامله گران از پرایس اکشنها در معاملات کوتاه مدت یا میان مدت استفاده میکنند. پرایس اکشن متشکل از ترکیبات جالب اطلاعات و دیدگاههای مختلف است؛ این ترکیبات عبارتاند از: الگوی قیمتهای تاریخی، شاخصهای فنی، توانایی یک سرمایه گذار برای خواندن بازار و… .
مقایسه انواع روش های پرایس اکشن
همانطور که میدانید در دنیای سرمایه گذاری و معاملات، استراتژی و روشهای مختلفی برای تحلیل و بررسی وجود دارد. هر کدام از این روشهای نام برده شده بستگی و استفاده شخص دارد و گاهی ممکن است با استفاده از روش تحلیل اشتباه، سرمایه خود را از دست دهید. پس بهتر است در این قسمت از آموزش صفر تا صد پرایس اکشن با ما همراه باشید.
پرایس اکشن ال بروکس
یکی از بهترین پرایس اکشن های بازارهای معاملاتی است که از آن در جهت کسب سود در بازارهای ارزی استفاده میکنند. برای درک بهتر مقایسه انواع روش های پرایس اکشن با ما همراه باشید. مزیتی که پرایس اکشن ال بروکس را از بقیه تحلیلها جدا میکند این است که کاربر نیازی به استفاده از برنامه خاصی برای تحلیل ندارد و تنها ابزار مورد نیاز همان نمودارهای کندل استیک در پرایس اکشن است. همچنین در پرایس اکشن ال بروکس از چارتها و نمودارهای پنچ دقیقهای، روزانه یا هفتگی استفاده میشود. نمودارهای شمعی، تنها ابزار مورد نیاز پرایس اکشن میباشد و در حال حاظر پرایس اکشن ال بروکس جز مهمترین و برترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است که برای مبتدیان بسیار راحت و پرکاربرد است.
پرایس اکشن ال بروکس یک تحلیل رایگان است بنابراین میتوانید از کندلها، نمودارها و چارتها به طور رایگان استفاده کنید. در حال حاظر کاربران از پرایس اکشن ال بروکس در بازارهای مالی، ارزهای دیجیتال و فارکس استفاده میکنند.این روش بخاطر استفاده در بازههای زمانی مختلف از یک دقیقه تا چند دقیقه تا زمان فریمهای بزرگ جز روشهای کم ریسک به شمار میآید که این موضوع به تنهایی یکی از بزرگترین مزیتهای این تحلیل به حساب میآید. یکی دیگر از مهمترین مزیتهای ال بروکس در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، درصد موفقیت بالای کاربر با استفاده از این روش میباشد.
کاربر میتواند با بررسی و در نظر گرفتن هیجانات و تصمیمات دیگر معاملهگران اقدام به معامله کند. همچنین پرایس اکشن ال بروکس نسبت به دیگر روشهای تحلیل دقت بیشتری دارد که در نتیجه تحلیلهای دقیقتری به همراه دارد. تاخیرهای زمانی کم موجب میشود که کاربر این امکان را داشته باشد که سریعتر متوجه تغییرات اعمال شده شود و نسبت به معاملات جدید تصمیم مناسبی گیرد. باید در نظر داشته باشید که پرایس اکشن به هیچ وجه از بین نمیرود و همیشه به عنوان یک ابزار برای تحلیل مورد استفاده قرار میگیرد.
پرایس اکشن لنس بگز
یکی دیگر از استراتژیهای مهم در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، استراتژی پرایس اکشن لنس بگز میباشد که کاملا تحلیل چند تایم فریمه بر اساس تصمیمهای کاربر انجام میشود. در پرایس اکشن لنس بگز از سه تایم فریم(تایم فریم بالایی، میانی و پایینی) استفاده میشود که در آخر برای شناخت نوسانات در بازار مورد استفاده قرار میگیرد. استراتژی لنس بگز به کاربر نشان میدهد که حرکات و نوسانات قیمت در چارچوب حمایت و مقاومت تحلیل کرده و برای حرکات آینده قیمت تدوین میشود و معاملهگران میتوانند بر اساس این روند، بهترین فرصتهای معاملاتی سودآور را پیدا کنند.
یکی از مهمترین مزیتهای پرایس اکشن لنس بگز نشان دادن معامله بر اساس واقعیت بازار و ترکیبی از شرایط مختلف است. به عنوان مثال روند معاملات به سمت صعود یا نزول از جمله شرایط مختلف میباشد؛ در شرایطی که بازار به سمت نزول حرکت کند، باعث خروج معاملهگر از سهم و در نهایت از بین رفتن حساب میشود.
در اکشن لنس، ممکن است در بعضی از شرایط پیشآمده همچون شک و تردید به سودمندی آتی معامله، از معامله صرف نظر کرده و در شرایطی که معامله به طور سربه سر است، از معامله خارج شود. در هر حالت این ویژگی را میتوان به عنوان مزیتی در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، دانست.
هدف لنس بگز در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن
تصور لنس بگز از بازار به این شکل است که بازار یک ماهیت عاطفی دارد و دلیل این تصور هم تصمیمات کاربران بر اساس هیجانات است. هدف پرایس اکشن لنس بگز در بازارهای مالی افزایش آگاهی کاربران از موقعیت نسبت به شرایط فعلی و حفظ تمرکز میباشد. کاربران به کمک این روش میتوانند نقاط ضعف و قدرت و نوسانات بازار را بهتر بشناسند.
ستاپهای معاملاتی لنس بگز
ترکیب چند پارامتر در کنار هم برای درک صحیح از شرایط بازار را ستاپهای معاملاتی میگویند. در لنس بگز ستاپهای معاملاتی مختلفی وجود دارد که از طریق شناساندن ضعفهای موجود در روند قیمت و مشخص کردن روند احتمالی بازار به کاربران در تصمیمگیری کمک خواهد کرد. در ادامه به معرفی چند ستاپ معاملاتی در پرایس اکشن لنس بگز میپردازیم:
1.ستاپ شکست ناموفق
2.ستاپ تست حمایت و مقاومت
3.ستاپ پول بک بعد از شکست
4.ستاپ پول بک ساده در روند
5.ستاپ پول بک پیچیده در روند
پرایس اکشن RTM
یکی دیگر از تکنیک های پرایس اکشن، پرایس اکشن RTM است که با کمک به کاربر در کسب سود بیشتر معروف است. استراتژی RTM بیشتر به عنوان یک روش برای معاملهگران حرفهای در بازار ارزهای دیجیتالی شناخته میشود. همانطور که گفته شد، در روشهای پرایس اکشن نیازی به استفاده از برنامه خاصی نیست؛ در پرایس اکشن RTM نیز کاربران بدون نیاز به استفاده از ابزار یا اندیکاتور خاصی میتوانند اقدام به معامله کنند. برای تحلیل به روش RTM تنها کافی است که کاربر قیمت گذشته توکن یا ارز دیجیتالی مورد نظر را بررسی کند. پرایس اکشن RTM آموزش نوین تحلیل الگوهای قیمتی و روند حاکم بر بازار که گاهی به صورت تصادفی است را بر عهده دارد.
بنابراین این روش معاملاتی شانس موفقیت شما را در معاملات چندین برابر خواهد کرد. از این روش برای سرمایهگذاریهای بلند مدت و کوتاه مدت بدون نیاز به برنامه یا اندیکاتور خاصی استفاده میشود. در پرایس اکشن RTM فقط از ارزش قیمتی برای تحلیل و بررسی استفاده میشود.
در این روش از گرههای معاملاتی استفاده میشود که به صورت دو الگوی کلی نمایش داده میشود:
پرایس اکشن وودز
پرایس اکشن وودز یکی از روشهای تحلیل و بررسی بازار است که نسبت به دیگر روشها طرفدار کمتری دارد و نام آن کمتر شنیده شده است. این روش پرایس اکشن نسبت به روش لنس بگز پیچیدهتر است اما از RTM پیچیدگی کمتری دارد. پرایس اکشن وودز دارای 6 ستاپ معاملاتی است که برای بررسی روند قیمتی مورد استفاده قرار میگیرند.
پرایس اکشن عرضه و تقاضا
پرایس اکشن عرضه و تقاضا یکی تحلیل چند تایم فریمه دیگر از روشهای پرایس اکشن است که افراد از آن برای کسب سود از بازارهای مالی استفاده میکنند. معمولاً تریدرها روش پرایس اکشن عرضه و تقاضا را با روش پیدا کردن نقاط مقاوتی و حمایتی اشتباه میکنند. در این حال باید گفت که این دو روش متمایز از یکدیگر هستند و با استفاده از هر کدام میتوان اطلاعاتی را از نمودارها استخراج کرد. سطوح عرضه و تقاضا را به راحتی میتوان با مشاهده نمودارها پیدا کرد، اما در وهله اول باید نمودار را به صورت کندلی در بیارید. سطوح عرضه در بین دو قله بلند نمودار شکل میگیرد که در این حالت قیمت بار اول نزول و سپس حالت صعودی به خود گرفته است.
سطوح تقاضا نیز همانند سطوح عرضه به راحتی از روی نمودار قابل شناسایی میباشد، اما باید حالت نمودار شما به صورت کندل باشد. سطح تقاضا در بین پایینترین دو قله قرار دارد که در ابتدا نمودار حالتی صعودی و سپس نزولی دارد. روش پرایس اکشن عرضه و تقاضا در پوزیشن گیری کوتاه مدت به تریدرها کمک زیادی میکند، از این رو این روش بیشتر برای تریدهای روزانه یا هفتگی از آن استفاده میشود.
الگوهای عرضه و تقاضا
تریدرها پس از شناسایی سطوح عرضه و تقاضا از دو الگو برای گرفتن پرایس اکشن استفاده میکنند. الگوی Pin Bar و Engulfing دو الگویی است که در پرایس اکشن عرضه و تقاضا از آن استفاده میکنند. این دو الگو به تریدها در شناخت و پیدا کردن دقیق سطوح عرضه و تقاضا کمک میکنند، از این رو بهتر است که این دو الگو را به خوبی بلد باشید.
تفاوت پرایس اکشن لنس بگز و پرایس اکشن RTM
در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، RTM و لنس بگز جز بهترین پرایس اکشن های امروزه به شمار میآیند که در ادامه به تفاوتهای این دو استراتژی میپردازیم. همانطور که اشاره کردیم، در پرایس اکشن لنس بگز، همه تحلیلها و بررسیها بر اساس روندهای قیمتی انجام میشود. در این روش برای بررسی و تحلیل روند بازار، ستاپهای معاملاتی بر اساس منطق کامل و روند قیمتی ایجاد میشوند. در صورتی که در RTM تحلیل و بررسی اینگونه نیست.
همچنین پرایس اکشن RTM نیازمند کسب مهارت و آموزش است؛ به همین خاطر فقط معاملهگران حرفهای از این روش استفاده میکنند. اما در استراتژی پرایس اکشن لنس بگز احتیاج به مهارت خاصی نیست و کاربران تازه وارد نیز میتوانند به راحتی از این روش استفاده کنند.
مزایای معامله با پرایس اکشن ها
رایگان و بدون هزینه بودن پرایس اکشنها جز مهمترین ویژگی تکنیک های پرایس اکشن به شمار میآید. همچنین تحلیل بازار به کمک پرایس اکشنها نیاز به هیچگونه ابزار یا اندیکاتور خاصی نیست و تنها از کندلها و نمودارها استفاده میشود.
- استراتژی پرایس اکشن در هر موقعیتی از بازار کاربرد دارد. کاربران میتوانند در بازار سهام، ارز دیجیتال، کالا و فارکس از تحلیلهای پرایس اکشن استفاده کنند.
- سرعت بالا و تاخیرهای کوتاه یکی دیگر از مزیتهای مقایسه انواع روش های پرایس اکشن به حساب میآید.
- کامل است؛ پرایس اکشنها در واقع ترکیب روشهای تحلیل معاملات است که به کاربران در گرفتن تصمیم درست کمک میکند.
سوالات متداول
هدف پرایس اکشن چیست؟
هدف روشهای پرایس اکشن تحلیل روی عملکرد ارزش قیمتی سهم است و تصمیمگیری برای کاربران را راحت میکند.
بهترین پرایس اکشن کدام است؟
همانطور که در قسمتهای قبل توضیح داده شد، در حال حاظر RTM و لنس بگز جز بهترین پرایس اکشن های امروز به شمار میروند.
پرایس اکشن در چه بازارهایی کاربرد دارد؟
از روشهای پرایس اکشن میتوان در تمامی بازارهای مالی نظیر فارکس، بورس، ارزهای دیجیتال، کالا و… استفاده کرد.
برای استفاده از پرایس اکشنها ابزار یا برنامهای نیاز است؟
خیر برای استفاده از روشهای تحلیل پرایس اکشن شما نیاز به برنامه یا ابزاری ندارید؛ نمودارها و چارتها تنها ابزار مورد استفاده در این روش میباشند که معروفترین آنها نمودارهای شمعی است.
برای استفاده از روشهای پرایس اکشن آموزش خاصی لازم است؟
بله، در نظر داشته باشید که کار با تحلیلهای پرایس اکشن بسیار ساده است اما هر کدام از پرایس اکشنها نیازمند آموزش و مهارت خاصی میباشد. بنابراین اگر یک سرمایهگذار تازه وارد هستید حتما ابتدا مهارت لازم را کسب کنید.
سخن آخر
در این مقاله سعی کردیم مقایسه انواع روش های پرایس اکشن را به زبان ساده برای شما بیان کنیم. استفاده از روشهای پرایس اکشن در بازارهای مالی یک امر ضروری است. شانس موفقیت شما بستگی به مهارت و دانش شما در روشهای تحلیل و بررسی دارد. همانطور که گفته شد، پرایس اکشن یکی از محبوبترین الگوهای معاملاتی است که امروزه بسیاری از معاملاگران در معاملات روزانه و کوتاه مدت خود از این الگو استفاده میکنند. در واقع پرایس اکشن را میتوان سادهترین روش معاملاتی، با این حال دقیقترین در نمونه خود دانست. این روش به شما کمک میکند تا به معاملهگر بهتری تبدیل شوید. البته ممکن است پرایس اکشنها به دلیل سادگی در میان معاملهگران تازه کار چندان محبوبیتی نداشته باشد؛ اما در میان حرفهای بسیار پرطرفدار است.
انتخاب و اهمیت تایم فریم در تحلیل تکنیکال
تایم فریم درواقع این نکته را ذکر می کند که هر قسمت در نمودار، یک فریم زمانی را بیان می کند. مثلا در نمودار با تایم فریم ماهانه، هر نقطه یا میله ای روی نمودار، نشان دهنده یک ماه است یا در نمودار دارای تایم فریم هفتگی، هر نقطه یا میله ای روی نمودار، نشان دهنده یک هفته است.
تمام معامله گران و تریدرها در بازارهای مالی قبل از هر اقدامی، تایم فریمی که می خواهند بررسی های خود را داشته باشند را باید مشخص کنند. این تایمفریمها باید دارای ابتدا و انتهای مشخصی باشند. پس یکی از نیازهای ضروری است که تحلیلگر و تریدر برای بررسی و تحلیل رفتار بازار باید آن را به درستی انتخاب کند.
در تحلیل بنیادی معمولا تحلیلگر تایمفریم های بلندمدت را انتخاب می کند و معمولا تایمفریم چندماهه یا یکساله انتخاب می شود. اما تایمفریم در تحلیل تکنیکال، بصورت تمام تایمفریمها به کار می رود. به کمک نرم افزارهایی مانند متاتریدر، تایمفریم های مورد استفاده از ۱ دقیقه تا دقایق بیشتر، قابل تنظیم هستند.
انواع مختلف تایم فریم
تحلیلگر می تواند تایمفریم در تحلیل تکنیکال را با استفاده از نرم افزار متاتریدر انتخاب کند. تایمفریم های زیر در تحلیل تکنیکال بیشتر استفاده می شوند:
یک دقیقه یا M1 (تغییرات قیمت درمدت ۱ دقیقه)
5 دقیقه یا M5 (تغییرات قیمت درمدت 5 دقیقه)
15 دقیقه یا M15 (تغییرات قیمت درمدت 15 دقیقه)
30 دقیقه یا M30 (تغییرات قیمت درمدت 30 دقیقه)
1 ساعت یا H1 (تغییرات قیمت درمدت ۱ ساعت)
4 ساعت یا H4 (تغییرات قیمت درمدت 4 ساعت)
یک روز یا D1 (تغییرات قیمت درمدت ۱ روز)
انتخاب تایم فریم مناسب
هنگام انتخاب تایمفریم در تحلیل تکنیکال برای معاملات خود، زمان اختصاص یافته به معاملات شما اهمیت زیادی دارد. اگر مشغلات کاری زیادی دارید، بهتر است از نمودارهای ۱ ساعته یا ۴ ساعته استفاده کنید و البته نمودارهای روزانه نیز مناسب شما است. اما اگر زمان آزادتری دارید می توانید بر روی تایمفریم های ۳۰ دقیقه یا ۱۵ دقیقه ای تمرکز کنید.
در معامله گری به اندازه کافی با استرس مواجه هستید، پس تلاش کنید تایمفریم مناسبی انتخاب کنید تا از این بابت تحت فشار نباشید. باید تایمفریمی را انتخاب کنید که فرصت مناسبی برای تحلیل داشته باشید. تایمفریم شما باید با شخصیت و زمان شما مطابقت داشته باشد.
میزان سرمایه شما نیز یکی دیگر از عوامل موثر بر انتخاب تایم فریم مناسب است. اگر دارای سرمایه اندک هستید و نمی توانید حد ضرر بزرگ برای آن درنظر بگیرید پس باید تایم فریم های کوچکتر را انتخاب کنید. هدف و حد سودهای بزرگتر، نیازمند تایم فریم های بزرگتر نیز هستند، پس باید حساب شما قدرت ایستادگی درمقابل نوسانات بازار را داشته باشد.
نمودار ها و تایم فریم در تحلیل تکنیکال
نمودار قیمت ، قیمت های ترسیم شده در یک بازه زمانی خاص است.
از نظر آماری ، نمودارها به عنوان نمودارهای سری زمانی و یا گردش قیمتی شناخته می شوند.
در نمودار ، محور y (محور عمودی) مقیاس قیمت را نشان می دهد و محور x (محور افقی) مقیاس زمان را نشان می دهد و قیمت ها از چپ به راست از طریق محور x ترسیم می شوند.
تکنسین ها ، تحلیل گران فنی و نمودارشناسان از نمودارها برای تجزیه و تحلیل طیف گسترده ای از اوراق بهادار و پیش بینی حرکت های آینده قیمت ها استفاده می کنند.
نحوه انتخاب بازه زمانی یا همان تایم فریم
بازه زمانی مورد استفاده برای تشکیل نمودار به فشرده سازی داده ها بستگی دارد.
نمودار های تشکیل شده از نقاطی هستند که در آن قیمت ها در بازه زمانی مشخص بسته و باز شده اند .
داده های داخل روز ، روزانه ، هفتگی ، ماهانه ، سه ماهه یا سالانه. هرچه داده ها کمتر فشرده شوند ، جزئیات بیشتری نیز نمایش داده می شوند.
نحوه شکل گیری نقاط و کندل ها در نمودار
داده های روزانه از داده های داخل روز تشکیل شده است که فشرده شده اند و هر روز را به عنوان یک کندل یا دوره داده واحد نشان می دهند.
کندل ها از نقطه ای که باز می شوند شروع به شکل گیری میکنند تا زمانی که در بازه زمانی مورد نظر بسته شوند و شکل نهایی آن ها مشخص شود .
قبل از بسته شدن یک کندل شکل آن ها ،نسبت به تایم فریم مورد نظر متغییر است .
داده های هفتگی از داده های روزانه تشکیل شده است که فشرده شده اند تا هر هفته به عنوان یک داده واحد نشان داده شوند و به همین شکل تا اخر .
معامله گران معمولاً برای پیش بینی حرکت کوتاه مدت قیمت ها روی نمودارهای متشکل از داده های روزانه و داخل روز متمرکز می شوند.
هرچه مدت زمان کوتاه تر و فشرده سازی داده ها کمتر باشد ، جزئیات بیشتری نیز در دسترس است.
نمودارهای کوتاه مدت با وجود جزئیات طولانی ، می توانند بی ثبات بوده و برای معامله گر اشتباه زیادی داشته باشند.
حرکات ناگهانی زیاد قیمت ، دامنه وسیع بسیار پایین و شکاف قیمت می تواند بر نوسانات تأثیر بگذارد ، که می تواند روند کلی را مخدوش کند.
سرمایه گذاران معمولاً تحلیل چند تایم فریمه بر روی نمودارهای هفتگی و ماهانه تمرکز می کنند تا روند بلند مدت را شناسایی کرده و حرکت قیمت را در بلند مدت پیش بینی کنند.
از آنجا که نمودارهای بلند مدت (به طور معمول 1-4 سال) با داده های فشرده شده بازه زمانی طولانی تری را پوشش می دهند ، حرکت قیمت زیاد افراطی به نظر نمی رسد و اغلب هیجان کمتری وجود دارد.
دیگران ممکن است از ترکیبی از نمودارهای بلند مدت و کوتاه مدت استفاده کنند.
نمودارهای بلند مدت برای تجزیه و تحلیل تصویر بزرگ برای دستیابی به چشم انداز وسیع عملکرد تاریخی قیمت مناسب هستند.
پس از تجزیه و تحلیل تصویر کلی ، می توان از یک نمودار کوتاه مدت مانند نمودار روزانه برای بزرگنمایی در محدوده زمانی کوچک تر(به عنوان مثال چند روز گذشته) استفاده کرد.
نمودارها چگونه تشکیل می شوند؟
ما در مورد ساخت نمودارهای خطی ، میله ای، شمعی و شکل ان ها توضیح خواهیم داد.
اگرچه روش های دیگری نیز در دسترس است ، این 3 روش محبوب ترین حالت برای نمایش داده های قیمت است.
LINE CHART نمودار خطی
نمودار خطی یا نمودار منحنی نوعی نمودار است که اطلاعات را به صورت مجموعه ای از نقاط داده بنام "نشانگرها" به هم متصل می کند که توسط خط مستقیم به هم متصل می شوند.
این یک نوع اساسی نمودار است که در بسیاری از زمینه ها رایج است.
از نمودار خطی اغلب برای تجسم روند داده ها در بازه های زمانی - یک سری زمانی - استفاده می شود ، بنابراین این خط اغلب به ترتیب زمانی ترسیم می شود0.
نمودار میله ای BAR CHART
در یک روز معامله ، ممکن است اتفاقات زیادی برای یک ارز بیفتد ، اما خوشبختانه نمودار میله ای برای خلاصه کردن همه اطلاعات مهم وجود دارد.
نمودار میله ای ، داده هارا با میله های مستطیل شکل در ارتفاع یا طول متناسب با مقادیری که نشان می دهند ، ارائه می دهد.
میله ها می توانند عمودی یا افقی باشند ، گرچه معمولاً عمودی هستند.
زیبایی نمودارهای میله ای این است که داده های مالی یا بازار - به عنوان مثال تغییرات قیمت سهام ، سود شرکت ها یا ارقام فروش - با یک نگاه ساده به نمودار قابل درک هستند.
این باعث می شود آنها پایگاه خوبی برای تجزیه و تحلیل فنی بیشتر باشند .
این نمودارها برای شناسایی روندها و الگوها بسیار مفید هستند و ویژگی اصلی آنها این است که بیشتر از بالا و پایین بودن یک اوراق بهادار در یک روز خاص ، تأکید بصری بر روی قیمت دارند تا قیمت باز و بسته شدن آنها.
اینکه نمودار میله ای باز باشد یا نه ، به داده های موجود بستگی دارد.
نمودارهای میله ای می توانند برای نمایش مقدار زیادی داده موثر باشند.
با استفاده از نمودار شمعی، 200 نقطه داده می تواند فضای زیادی را اشغال کند و در نتیجه یک نمودار نامرتب ایجاد شود.
نمودارهای خطی شلوغی کمتری را نشان می دهند ، اما جزئیات زیادی را ارائه نمی دهند (بدون دامنه کم و زیاد).
میله های جداگانه ای که نمودار میله ای را تشکیل می دهند نسبتاً لاغر هستند ، که به تحلیل چند تایم فریمه کاربران امکان می دهد میله های بیشتری را در حالی که نمودار را کاملاً مرتب نگه می دارید جا دهند.
اگر به این علاقه دارید که جزئیات بیشتری را در اختیار داشته باشید ، نمودارهای شمعی احتمالاً جایگزین بهتری هستند.
CANDEL CHART نمودار شمعی
طبق گفته استیو نیسون ، نمودار شمعدانی اولین بار بعد از سال 1850 ظاهر شد.
بیشتر اعتبار ساخت شمعدان و نمودار سازی به یک تاجر افسانه ای برنج به نام Homma از شهر ساکاتا تعلق دارد.
این احتمال وجود دارد که ایده های اصلی وی طی سالهای طولانی معاملات اصلاح و اصلاح شده و در نهایت منجر به سیستم نمودار شمعی شود که امروزه از آن استفاده می کنیم.
نمودارهای شمعی ، باز ، زیاد ، پایین و بسته را نشان می دهند
نمودارهای شمعی روزانه بر اساس قیمت باز ، کم و زیاد روز داخل و بسته شدن است.
شمعدان هفتگی بر اساس باز شدن کندل در روز دوشنبه ، ونوسان قیمت تا بسته شدن کندل در روز جمعه است.
بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران بر این باورند که نمودارهای شمعی به ویژه رابطه بین باز و بسته آانها به سادگی خوانده می شوند.
شمعدان های توخالی زمانی شکل می گیرند که بسته شدن قیمت بالاتر از باز شدن قیمت باشد .
شمعدان های پر شده وقتی که بسته شدن قیمت کمتر از باز شدن باشد ، شکل می گیرند.
به قسمت مستطیل شکل از باز و بسته بدنه گفته می شود (بدن توخالی یا بدن تو پر).
خطوط بالا و پایین را سایه می نامند و نمایانگر سقف بالا قیمت و کف پایین قیمت هستند.
در مقایسه با نمودارهای میله ای سنتی ، بسیاری از معامله گران نمودار شمعدان را از نظر دید جذاب تر و تفسیر آن آسان تر می دانند.
هر شمع یا کندل تصویری ساده و جذاب از نظر قیمت را ارائه می دهد.
به طور کلی ، هرچه طول بدن بیشتر باشد ، فشار خرید یا فروش شدیدتر است. برعکس ، شمعدان های کوتاه حرکت کمی را نشان می دهند و نشانگر ادغام هستند.
یک معامله گر می تواند بلافاصله رابطه بین باز و بسته و همچنین بالا و پایین را مقایسه کند.
رابطه بین باز و بسته شدن اطلاعات حیاتی محسوب می شود و جوهر وجودی کندل ها را تشکیل می دهد.
اندیکاتور نمایش نمودار تایم های مختلف در یک تایم mini chart برای متاتریدر 4
اگر شما یک معامله گر حرفه ای باشید ، قبل از ورود به یک معامله موفق ، وضعیت نمودار در تایم فریم های مختلف مثل 4 ساعته و 1 ساعته و روزانه بررسی میکنید . تغییر تایم فریم و بررسی سریع ان امری بسیار وقت گیر است . اینجاست که ایده اولیه اندیکاتور مینی چارت شکل گرفت و به صورتی که خدمت شماست طراحی و ارائه شد .
این اندیکاتور برای متاتریدر 4 طراحی و ارائه شده است .
از ویژگی های منحصر به فرد این اندیکاتور ، میتوان به موارد زیر اشاره کرد
- قابلیت تنظیم موقعیت نمایش نمودار ها
- قابلیت تنظیم نوع نمودار ( کندل شمعی یا میله ای )
- قابلیت تنظیم انواع تایم فریم برای نمایش
- قابلیت تنظیم تعداد کندل های نمایش داده شده از هر تایم
- قابلیت تنظیم رنگ قسمت های مختلف
- قابلیت تنظیم و نمایش بیش از 60 نمودار از جفت ارز های مختلف و تایم های مختلف در یک تایم و بر روی یک نمودار ( فوق العاده است )
[ اگر با روش نصب اندیکاتور مینی چارت در متاتریدر 4 آشنایی ندارید پیشنهاد میکنیم به صفحه آموزش نصب اندیکاتور مراجعه کنید ]
در ویدئو زیر به صورت خلاصه نحوه کار با اندیکاتور و تنظیمات ان توضیح داده شده است
اندیکاتور مینی چارت mini chart ( 1 مگابایت ) اندیکاتور برای متاتریدر 4 - این اندیکاتور چارت تایم فریم های مختلف در یک تایم نمایش میدهد
دیدگاه شما