آشنایی با الگوی قیمتی ۲B + ویدئوی آموزشی
ممکن است نام الگوهای مشهوری مثل دوقلو، سر و شانه و مثلث ها به گوشتان خورده باشد اما از بعضی الگوها که می توانند درگیری های ذهنی مهمی را برطرف کنند، چیزی نشنیده باشید. یکی از این مشکلات، شکست های جعلی یا همان Fake Breakout می باشد. در صورتی که نتوانید راهی برای کنار آمدن با اینگونه شکست ها پیدا کنید، مطمئنا دردسرهای زیادی خواهید کشید.
برای حل مشکل شکست های جعلی، یکی از مشهورترین تریدرهای دنیا یعنی آقای “ویکتور اسپراندئو” در کتاب خود الگویی را با نام ۲B معرفی کرده است که در ادامه اطلاعاتی بیشتری در مورد آن بدست خواهید آورد.
الگوی ۲B پس از یک شکست نامعتبر رخ می دهد و هشداری مبنی بر تغییر حرکت قیمت خواهد بود. این دو الگو هم در حرکات صعودی و هم در حرکات نزولی دیده می شود.
الگوی ۲B Top
این حالت پس از یک حرکت صعودی و وقوع یک شکست جعلی مشاهده می شود. در واقع قیمت سطح مقاومتی پیش روی خود را شکسته و حداقل یک کندل در بالای آن تثبیت می شود (کلوز کندل). اما در ادامه قادر به ادامه حرکت و پیشروی در جهت شکست نبوده و برگشت می کند. پس از برگشت قیمت میتوانیم طبق شرایط زیر به دنبال نقطه ورود و قرار دادن حد سود و حد ضرر باشیم.
شرایط ورود به پوزیشن فروش: پس از اینکه قیمت توانست در زیر Low اولین کندلی که موفق به کلوز در بالای سطح مقاومتی شده است تثبیت شود، میتوانیم اقدام به اخذ پوزیشن فروش کنیم.
حد ضرر: برای تعیین حد ضرر از سقفی که بعد از شکست جعلی شکل گرفته است استفاده میکنیم و حد ضرر خود را کمی بالاتر از آن قرار میدهیم.
حد سود: اولین کفی که در مسیر قیمت وجود دارد می تواند به عنوان اولین حد سود در نظر گرفته شود.
در تصویر زیر به صورت کامل نحوه اعمال هر سه مورد بالا در زمان ترید را ملاحظه می کنید.
الگوی ۲B Bottom
این حالت در زمانی رخ می دهد که بازار در شرایط نزولی باشد. در مرحله اول قیمت یک کف تشکیل داده و زمانی که اقدام به شکست کف خود میکند، ناتوان از انجام این کار بوده و شروع به برگشت به سمت بالا می کند. در این حالت با رعایت قوانین مربوط به این الگو که در ادامه آمده اند، میتوانیم وارد پوزیشن خرید شویم.
شرایط ورود به پوزیشن خرید: ابتدا قیمت باید بتواند حداقل به اندازه یک کندل زیر کف قبلی تثبیت شود (کلوز کندل). حالا باید منتظر مشاهده ناتوانی قیمت در حرکت به سمت پایین باشیم. سپس زمانی که قیمت توانست در بالای High کندلی که زیر کف قبلی تثبیت شده بود کلوز کند، در آن لحظه میتوانیم وارد پوزیشن خرید شویم.
حد ضرر: حد ضرر را کمی پایین تر از کفی که بعد از شکست جعلی شکل گرفته است، قرار میدهیم.
حد سود: اولین سقفی که در مسیر حرکت قیمت قرار دارد می تواند به عنوان حد سود در نظر گرفته شود.
در ادامه ویدئویی را آماده کرده ایم که تمام مراحل را به صورت عملی روی چارت قیمت به شما نشان می دهد. پس ویدئو را از دست ندهید…
آموزش الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک (XABCD) با نام الگوهای تکرار شونده هم شناخته میشوند. این الگوها بر اساس نظریه دانشمند معروف ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی، شکل گرفتهاند. نظریه معروف فیبوناچی همان اعداد طلایی است که به نام خود فیبوناچی نامگذاری شده است. تحلیل تکنیکال نیز با اعداد (نوسانات قیمتی) و الگوهای تکرارشونده سر و کار دارد و تحلیلگران با شناسایی این الگوها و بررسی نوسانات قیمتی، موقعیتهای مناسبی را برای ورود به بازار بورس شناسایی میکنند. جالب است بدانید که استفاده از الگوی فیبوناچی یا همان الگوی هارمونیک XABCD در تحلیل تکنیکال، یکی از روشهای مرسوم و پرطرفدار در میان تحلیلگران است. تلفیق این الگو با روندهای قیمتی، فیبوناچی تریدینگ را پایهگذاری کرده است. با این دستاورد، پیشبینی نقاط بازگشتی نمودارهای قیمتی (PRZ) به راحتی امکانپذیر است. در این مقاله ابتدا به معرفی اجمالی الگوی فیبوناچی میپردازیم و سپس با الگوهای کاربردی معاملاتی آن به صورت مختصر آشنا خواهیم شد.
در ادامه، عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
آشنایی با الگوی فیبوناچی
مبنای الگوهای هارمونیک، دنباله اعداد فیبوناچی است که قاعده کلی آن برابری هر عدد با جمع جبری دو عدد قبل از خود است. برای مثال:
با بررسی روند این دنباله، نسبتهایی به دست میآید که همان نسبتهای اعداد طلایی یا فیبوناچی نامیده میشوند. به عنوان مثال در این دنباله حاصل تقسیم هر عدد بر عدد ماقبل از خود به سمت عدد ۱.۶۱۸ میل میکند که در واقع هر عدد نسبت به عدد ماقبل خود ۰.۶۱۸ افزایش یافته است و از تقسیم هر عدد به دومین عدد قبل از خود نسبت دیگری به دست میآید. اهم نسبتهای به دست آمده عبارتند از: ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ ، ۰.۶۱۸ که نسبت ۰.۶۱۸ به عنوان نسبت طلایی فیبوناچی شناخته میشود. البته عدد ۰.۵ را میتوان حاصل تئوری معروف «داو» دانست که در این الگو نیز وارد شده است.
نسبتهای فوق به مبنای ریاضی و کاربردی در عرصههای گوناگون تبدیل شده است که یکی از کاربردهای رایج آن، استفاده از این نسبتها برای اعتبار بخشیدن به خطوط حمایت و مقاومت در نمودار روند قیمتی سهم است؛ به طوری که در یک روند نزولی، خطوط حمایتی منطبق با نسبت های ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ و خصوصا ۰.۶۱۸ به عنوان خطوط حمایتی محتملتر و در روندهای صعودی سطوح مقاومتی منطبق با نسبتهای مذکور در قالب خطوط مقاومتی معتبرتر محسوب میشوند. با تعیین خطوط روند فرضی که نسبتهای فیبوناچی در آنها صادق است، میتوان نسبت به پیش بینی نقاط پیوت ماژور و پیوت مینور (نقاط شکست و اصلاح روند) و همچنین سایر تحلیلهای درخور اقدام و سطوح حمایتی و مقاومتی را برای روندهای آتی پیش بینی کرد یا اعتبار تحلیل و پیشبینیهای دیگر را مورد ارزیابی قرار داد.
الگوهای هارمونیک (فیبوناچی) معمولا پس از یک افزایش یا کاهش بزرگ به وجود میآید و دارای انواع مختلفی است که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
انواع الگوی فیبوناچی
البته قبل از هر چیز در ابتدا به معرفی الگویی پایه که الگوی مادر نیز نامیده میشود میپردازیم. این الگو به عنوان الگوی AB=CD نام دارد و در دو حالت در نظر گرفته میشوند:
۱/ الگوی Bullish AB=CD
این الگو همان الگوی گاوی یا صعودی است و در آن کفهای قیمتی در محدوده ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و سقفهای قیمتی در محدوده ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ مورد هدف قرار میگیرند.
۲/ الگوی Bearish
این الگو که اصطلاحا به الگوی خرسی یا کاهشی معروف است؛ دارای سقفهای قیمتی در بازه ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و کفهای قیمتی در بازه ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ خواهد بود.
نکته: این الگو سادهترین و ابتداییترین نوع الگوهای هارمونیک است که اشکال متعددی دارد مانند: گارتلی(Gartley)، خفاش (Bat)، پروانه (Butterfly)، خرچنگ (Crab)، کوسه (shark)، سایفر(cypher)، الگوی nen-star، الگوی wolfi wava
این اشکال جزو تکنیکهای تخصصی تحلیل تکنیکال به حساب میآیند؛ لذا پیشنیاز استفاده از آنها، شناخت الگوهای عمومیتر و رایجتر است که در ادامه معرفی میشوند.
۳/ الگوی Retracement
این الگو که میتوان از آن به عنوان رایجترین الگوی هارمونیک یا فیبوناچی یاد کرد، زمانی صادق است که در یک روند شاهد تمایل خطوط به بازگشت از روند یا اصلاح قیمت هستیم و پس از چند مقاومت یا حمایت در برابر بازگشت از روند غالب، مجددا شاهد ادامه سیر قبلی روند خواهیم بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
۴/ الگوی Extension
همانطور که در الگوی Retracement بیان شد، در الگوی فیبو شاهد بازگشت و به عبارتی اصلاح روند و سپس ادامه مسیر خواهیم بود اما گاهی این بازگشت از سطح اولیه خود نیز فراتر رفته که در این حالت شاهد الگوی بازگشت داخلی یا (Extension) خواهیم بود. بنابراین پیشبینی نقاط شکست برای شروع خطوط بازگشتی با طولی بیش از اندازه خط روند قبلی را از نوع الگوهای Extension مینامیم. به عنوان مثال پیشبینی نقطه آغاز یک روند بازگشتی صعودی با طولی معادل ۱.۶۱۸ برابر یک موج نزولی از اهداف استفاده از این ابزار است. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
۵/ الگوی Projection
از این الگو برای تعیین هدف ادامه روند و همچنین پیشبینی مقاومتها در طول مسیر استفاده میشود. علاوه بر این، الگوی Projection روندهای بازگشتی بزرگتر از خط روند قبلی را تشخیص میدهد؛ به این ترتیب که موجهای اصلاحی در طول روند، برای پیشبینی طول موج بازگشتی از اهمیت برخوردار است. به طور مثال با تعیین نقاط (A, B, C) این الگو ما را در پیشبینی نقطه هدف و مقاومتهای مسیر کمک میکند به تصویر زیر دقت کنید:
۶/ الگوی Expansion
ساز و کار این الگو مشابه الگوی projecsion است؛ به گونهای که برخی از تحلیلگران تمایزی میان آنها قائل نمیشوند اما به طور کلی، وجه تمایز آنها در این است که در Expansion به جای بررسی طول موج اصلاحی در یک روند، تنها طول موج رفت روند ملاک سنجش تحلیلگر خواهد بود.
۷/ الگوی Arcs
این الگو با روش شعاعی و عموما با درصدهای ۳۸.۲ ، ۰.۵ و ۶۱.۸، میزان بازگشت و اصلاح روندها را پیشبینی و بررسی میکند به تصویر زیر دقت کنید:
۸/ الگوی Fan یا بادبزن
الگوی Fan براساس زاویه روند غالب، نقاط بازگشت قیمتی را پیشبینی میکند که زاویهها با اندازههای ۳۸.۲، ۵۰ و ۶۱.۸ درجه در این الگو از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. برای درک بهتر به تصویر زیر توجه کنید:
۹/ الگویTime
این الگو خطوط روند را براساس فاصله زمانی آنها مورد سنجش قرار میدهد؛ این الگو یا فاصله ۲ قله را محاسبه و بنا به نسبتهای ۱، ۲، ۳، ۵، ۸ قله (نقطه بازگشتی) بعدی را پیشبینی میکند و یا فاصله کمترین مقدار با بیشترین مقدار را محاسبه کرده و بنا به بازههای ۱، ۲،۳، ۵ و… اقدام به پیش بینی نقاطی با ویژگی مشابه (کمترین و بیشترین فاصله) میکند.
۱۰/ بررسی دقیق الگوی AB=CD
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، الگوی AB=CD به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم میشود.
از این الگو میتوان در کانالهای موازی و ساختارهای کانالیزه بهره بیشتری برد. کانالهای الگوها و پترن های تکنیکال موازی به زبان ساده وضعیتی است که قیمت بین دو خط موازی در حال نوسان را میتوان بررسی کرد و با دیدن حرکت گذشته قیمت میتوانیم روند قیمتی سهم را در روزهای آینده پیشبینی کنیم (همین دو الگوی ساده مبنای سیستمهای معاملاتی بسیار گران قیمت در دهههای گذشته بوده است). در نظر داشته باشید حرکت قیمت همیشه دقیقا بهاندازه AB=CD نیست و گاهی اوقات کمتر است اما بر اساس این الگو میتوان نقاط بازگشتی را شناسایی کرد. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
ویژگیهای الگوی AB=CD
- برابری طول AB و CD
- اصلاح موج BC به میزان ۶۱% و یا ۷۸% فیبوناچی
- اکستنشن موج BC به نسبت ۱۶۱٫۸% و یا ۱۲۷٫۲% فیبوناچی برای تشکیل موج CD
- برابری در میزان زمان تشکیل شدن دو طول CD و AB
- وجود واگرایی بین دو نقطه B و D
نکته: معمولا الگوی AB=CD در اصلاحها اتفاق میفتد و برای معامله در جهت روند اصلی بازار مورد استفاده قرار میگیرد. شکلهای زیر دو مثالی از الگوی AB=CD در دو حالت نزولی و صعودی است.
بررسی الگویAB=CD ایدهال
در این الگو، تشکیل موج CD بهاندازه AB زمان برده است و این دو موج از نظر زمانی یکسان هستند. در این الگو BC میتواند بهاندازه %۶۱٫۸ تا %۷۸٫۶ موج AB را اصلاح کند. در این صورت موج CD میتواند بهاندازه %۱٫۶۱۸ تا %۱٫۲۷ برابر موج BC را در بر بگیرد.
نکته مهم: موازی بودن دو موج AB و CD مهم است. درصورتیکه این دو موج با هم موازی و شیب یکسانی داشته باشند، اعتبار الگو بیشتر است و با قدرت بیشتری عمل میکند.
الگوی AB=CD معکوس
آرایش AB=CD معکوس یک الگوی هارمونیک ادامهدهنده است که در روندهای صعودی و نزولی تشکیل میشود و بیانگر ادامه روند است.
در این الگو، موجهای AB و CD ازنظر زمانی و قیمتی یکسان هستند. این الگو معمولا در یک ساختار کانالیزه از اعتبار بیشتری برخوردار است و بعد از تشکیل موج CD میتوان در جهت روند بدون در نظر گرفتن تریگر وارد معامله شد. به تصویر زیر دقت کنید:
در شکل فوق نمودار شرکت لیزینگ رایان سایپا را مشاهده میکنید که در یک ساختار کانالیزه در حال نوسان است و پس از تشکیل الگوی AB=CD معکوس، روند صعودی سهم ادامه پیداکرده است.
۱۱/ آشنایی با الگوی گارتلی Gartley
الگوی گارتلی یک الگوی چند بعدی و بسیار قدرتمند است که با شناسایی آن میتوان به معاملات سودآوری دست پیدا کرد. این الگو از ۵ نقطه اساسی X ، A، B، C، D تشکیلشده است که موقعیت ویژه هر یک از آنها، از مهمترین شاخصههای شناسایی آن محسوب میشود.
- موج AB حتما باید %۶۱٫۸ از XA را اصلاح کند (میتواند کمی بیشتر هم باشد ولی نباید به %۷۶٫۴ رسیده باشد).
- موج BC میتواند %۳۸٫۲، %۵۰، %۶۱٫۸، %۷۶٫۴، %۸۸٫۶ موج AB را اصلاح کند.
- اکستنشن موج BC از %۱۶۱٫۸ بیشتر نشود (۱۲۷٫۲ یا ۱۴۱٫۴ یا ۱۶۱٫۸) در غیر این صورت یا ناحیه بازگشتی ما بزرگ است و نباید به آن اعتماد کنیم و یا الگو را اشتباه تشخیص دادیم.
حال برای پیدا کردن محدوده پتانسیل بازگشتی (PRZ) به نکات زیر دقت کنید:
- توسعه موج BC باید کمتر از میزان ۱۶۱٫۸٪فیبوناچی باشد.
- حالت رایج اندازهگیری نقطه D در یک AB = CD است.
- میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موجXA ، الزاما ۷۸٫۶% فیبوناچی است.
واگرایی قیمت بین دو نقطه B و D و بررسی اندیکاتورهای تکنیکال مانند اندیکاتور مکدی (MACD) برای تشخیص واگرایی در افزایش احتمال بازگشت قیمت از نقطه D بسیار موثر است به تصویر زیر توجه کنید:
بررسی الگوی گارتلی ایدهآل
در این الگو، نقطه B دقیقاً در ۶۱٫۸٪ موج XA واقع شده است و نقطه C نیز دقیقاً به میزان ۶۱٫۸٪ موج AB است. برای به دست آوردن محدوده بازگشتی به نکات زیر توجه کنید:
- اکستنشن ضلع BC دقیقا میزان ۱۶۱٫۸٪ است.
- حالت رایج اندازهگیری نقطه D در یک AB =CD است.
- میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موج XA الزاماً ۷۸٫۶% فیبوناچی است.
از نکات ارزشمند دیگر در این الگو که به آن ارزش و اعتبار مضاعفی میدهد، وجود AB=CD در داخل این الگو است .همانطور که میدانیم الگوی AB = CD خود به تنهایی الگوی قدرتمندی است و وجود این الگو داخل الگوی گارتلی نوید سیگنال قدرتمندتری خواهد بود.
اهداف الگوی گارتلی
- هدف اولیه این الگو اصلاح ۶۱٫۸% موج CD و پروجکشن ۱۰۰% موج BC است.
- هدف دوم الگو اکستنشن ۱۲۷٫۲% موج CD و پروجکشن ۱۰۰% موج XA است.
حد ضرر الگوی گارتلی
قبل از انجام هر معامله لازم است میزان ریسک آن ارزیابی شود. برای حفظ سرمایه و جلوگیری از ضرر زیاد میبایست قبل از ورود به معامله حد زیان آن تعیین شود. حد ضرر در الگوهای هارمونیک در نقطهای قرار میگیرد که مشخص میشود منطقه بازگشتی الگو درست عمل نکرده است.
نکته بسیار مهم در مورد این الگو این است که به ما دقیقا امکان محاسبه میزان ریسک معامله را میدهد. به این معنی که میتوان با دقت بسیار بالا دقیقا نقطه حد ضرر را تعیین کرد. در این روش دقیقا نقطه حد ضرر محاسبه میشود و چون این الگو با درصد خیلی بالایی صحیح عمل میکند و فاصله حد ضرر تا شروع نقطه ورود بسیار کم است (نشانه اعتبار الگو و میزان ریسک خیلی کم) میتوان با حجم بیشتری وارد معامله شد و در صورت تحلیل خطا با ضرر بسیار کمی از معامله خارج شویم.
حد ضرر در الگوی گارتلی باید اندکی فراتر از نقطه X تعیین شود. اگرچه ممکن است قیمت از این نقطه فراتر رود و این قسمت را لمس کند اما در حالت کلی نباید به این ناحیه برسد.
و اما نکته پایانی این است که الگوی گارتلی هر زمان مردود شود (Fail) در اکثر موارد با یک حرکت قوی بازار در جهت عکس مواجه هستیم که این خود میتواند فرصت خوبی باشد که ضرر کوچک قبلی را با معاملهای جدید در جهت روند بازار جبران کنیم. چرا که این الگو زمانی مردود میشود که با حرکتی بسیار قوی مواجه شود (که میتواند برای مثال تأثیر یک خبر ناگهانی باشد) و چون غالبا با حرکت شدید بازار در جهت خلاف سیگنال الگو روبهرو هستیم میتوان مجدد در این جهت معامله خوبی داشت. در این مورد اگر الگوی گارتلی در انتهای موج ۲ الیوت شکلگرفته باشد یعنی بر اساس تئوری الیوت تشخیص بدهیم که این الگو الگوها و پترن های تکنیکال انتهای موج دو را نشان میدهد. بعد از تکمیل الگوی گارتلی، میتوان برای موج ۳ و رشد بزرگ آماده بود.
سخن آخر
همانطور که میدانید، ابزارهای متنوعی برای ارزیابی یا تحلیل روند معملات سهام در بازار بورس وجود دارد. یکی از این ابزارهای معروف و پرکاربرد، «الگوهای هارمونیک» هستند. الگوهای هامونیک XABCD در بستر تحلیل تکنیکال پیشرفته مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند. در این مقاله سعی کردیم به شکل دقیقی به ساز و کار انواع الگوهای هارمونیک در بازار بورس بپردازیم. تحلیلگران با استفاده از این ابزار میتوانند به راحتی روند قیمتی و الگوی حرکتی سهم را در روزهای آینده پیشبینی کنند. پیشنهاد میکنیم برای آشنایی با نحوه استفاده از الگوهای هارمونیک در روند تحلیل سهام، این مقاله را مطالعه کنید.
الگوهای هارمونيک با بهزاد بهزادی
الگوهای جدید فیبوناچی به مانند الگوهای کلاسیک از کنار هم قرار گرفتن معنی دار موج های حرکتی بازار به وجود می آیند. این الگوها به مانند الگوهای کلاسیک موج ها یا هدف های قیمتی تعیین شده در بازار را برای ما پیش بینی می کنند. استراتژی های ارائه شده، تكنیك های فیبوناچی روی سویینگ ها و سقف ها و كف های اصلی پیاده می شود بدون اینكه شمارشی از لحاظ الیوتی انجام شده باشد. تكنیك های زمانی استفاده شده توسط خانم برودن همان فیبوناچی تایم هایی هستند كه در سبك الیوت ماینر مورد استفاده قرار می گیرد. تنها نكته قابل توجه در این خصوص این است كه در زمان استفاده از DTP پس از كشیدن و اصلاح سویینگ های اصلی در نرم افزار داینامیك تریدینگ برای شناسایی كلاستر های زمانی به جای انتخاب نوع موج گزینه Default را انتخاب می نماییم، چون در اینجا عملا شمارش امواج صورت نمی گیرد. خانم برودن به طور كلی سه سبك دارد كه در این دوره این سبك ها مورد بررسی قرار می گیرد. این سبك ها عبارتند از:
استراتژی اول: استراتژی كلاسترها
این استراتژی كه برای بر روی تمامی تایم فریم ها قابل پیاده سازی می باشد، شناسایی سویینگ های مختلف و پیاده نمودن تكنیك های مختلف فیبوناچی بر روی سویینگ های اصلی جهت شناسایی نواحی و كلاستر ها می باشد.
استراتژی دوم: استراتژی سیمتری یا تقارن
در این استراتژی بر اساس تكنیك پروجكشن صد فیبوناچی یك استراتژی بسیار قدرتمند معرفی شده است كه به تفصیل در ادامه توضیح داده شده است.
نكته: روش های خانم برودن، به خصوص در مواقعی كه شمارش الیوتی چندان واضحی نداشته باشیم بسیار كارآمد می باشد. این روش ها برای تمامی تایم فریم ها قابل استفاده می باشد و در صورت تركیب با الیوت روشی قدرتمند می شوند.
استراتژی سوم: پترن های دو مرحله ای یا Two Step Pattern این پترن ها در یك حالت خاص شبیه پترن گارتلی و مشابه موج چهار الیوت می شوند و در تمامی تایم فریم ها قابل استفاده هستند.
علاوه بر سه استراتژی فوق یك استراتژی چهارم هم داریم كه درواقع همان استراتژی دوم می باشد كه در تایم فریم های كوچك مانند سه دقیقه و پنج دقیقه قابل استفاده می باشد، با این تفاوت كه به دلیل كوچك بودن تایم فریم در اینجا از تعدادی فیلتر و تریگر مخصوص خانم برودن استفاده می نماییم. پس از اعمال این چهار استراتژی در نهایت فیبوناچی تایم نیز روی چارت ها پیاده می شود تا كلاستر های دقیق تری داشته باشیم.
جزوه آموزشی پیش رو با عنوان پترن های هارمونیک، توسط بهزاد بهزادی، در فرمت PDF، و در 50 صفحه تهیه و تنظیم شده است
الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال
الگوی فنجان و دسته ( Cup and Handle pattern ) یکی از الگوهای ساده و پولساز در تحلیل تکنیکال به شمار می آید، علت این امر هم زمان طولانی تشکیل این الگو و تعدد برخوردها به خط مقاومت است که با دقت در یادگیری این الگو شما می توانید مانند تریدرهای حرفه ای، موفق عمل نمایید. از الگوی فنجان در ارز دیجیتال ، فارکس و بورس نیز می توان استفاده نمود. در این بخش از آموزش تحلیل تکنیکال یار سرمایه قصد داریم درباره این الگو نکاتی را ذکر کنیم. تا انتهای این مقاله همراه مان بمانید.
الگوی فنجان و دسته چیست؟
الگوی فنجان یا کاپ، جزء الگوهای ادامه دهنده محسوب می شود. در این الگو روند اصلی سهم بسیار پر قدرت به مسیر خود ادامه می دهد، و در نمودار های شمعی، میله ای و حتی در نمودارهای خطی نیز می توان این الگو را مشاهده کرد. همانطور که از نام این الگو پیداست، الگوی فنجان و دسته از دوقسمت تشکیل می شود:
فنجان: به قسمتی از نمودار که روند قیمت به شکل حرف u می باشد، فنجان گفته می شود.
دسته: به قسمتی که قیمت زیر سطح مقاومت یا بالای سطح حمایت استراحت نموده و متراکم می شود، دسته گفته می شود.
انواع الگوی فنجان
با توجه به این که الگوی کاپ، الگویی ادامه دهنده است، یعنی مطابق روند به حرکت خود ادامه می دهد، دارای دو نوع صعودی و نزولی می باشد. برای تشخیص نزولی یا صعودی بودن این الگو، باید به روند قبلی نمودار و روند قیمت بعد از شکل گیری فنجان، توجه نمود. بنابراین در صورت مشاهده ی افت قیمت قبل و بعد از فنجان، می توان آن را یک الگوی فنجان نزولی دانست، و در صورت مشاهده ی صعود قیمت قبل و بعد از فنجان، می توان آن را یک الگوی فنجان صعودی دانست.
الگوی فنجان و دسته چه زمانی تشکیل می شود؟
الگوی فنجان و دسته یا الگوی کاپ، زمانی شکل می گیرد (در این مثال الگوی فنجان و دسته ی صعودی مد نظر است) که قیمت یک سهم به حداکثر خود می رسد و به مرور زمان در آن نقطه با فشار فروش مواجه می شود و وارد یک روند نزولی می شود، در روند نزولی آغاز شده، تا یک سوم قیمت اولیه حرکت می کند. در ادامه، روند قیمت که در آن محدوده در حال استراحت بوده باعث ایجاد قسمت پایین فنجان می شود.
نکته: در صورتی که زمان تشکیل فنجان بسیار کم باشد، قسمت اصلی این الگو به شکل U خواهد بود، اما در صورتی که شکل V ایجاد شود، نشانگر این است که روند قیمت به کمترین مقدار خود رسیده و به سرعت اصلاح کرده است و نباید با الگوی فنجان اشتباه گرفته شود.
مدت زمان شکل گیری الگوی فنجان و دسته چقدر است؟
معمولا مدت زمان شکل گیری این الگو بین 7 تا 65 هفته می تواند باشد، اما شکل الگو همیشه یکسان بوده و عملکرد مناسب و مطمئنی در پیش بینی روند سهم داشته است. اصولا روند تشکیل دسته ی فنجان کمتر از یک ماه طول می کشد. در صورت مشاهده ی الگوی فنجان در روندهای صعودی، نشان دهنده این است که روند کماکان صعودی است، اما برای مدت زمانی کوتاه نزولی خواهد شد و قبل از شروع روند صعودی معمولاً اندکی استراحت می کند.
هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته
در این الگو با اندازه گرفتن عمق فنجان شکل گرفته و الگو قرار دادن آن بعد از شکست دسته ی فنجان می توانیم هدف قیمتی را در این الگو تعیین کنیم. شکل زیر می تواند به درک بیشتر این موضوع کمک کند.
هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته برعکس یا وارونه (Reverse Cup)
در الگوی فنجان برعکس نیز اصول هدف گذاری به همان منوال الگوی فنجان و دسته است، با این تفاوت که این الگو به صورت فنجان بر عکس تشکیل می شود.
بهترین زمان ورود و خروج در الگوی کاپ
سوالی که همواره برای همه مطرح بوده، این است که با مشاهده ی الگوهای تکنیکال چه زمانی باید وارد معامله شد و چه زمانی باید از معامله خارج شد؟ اصولاً بسیاری از کارشناسان تکنیکال معتقدند که مناسب ترین زمان برای ورود به معامله، وقتی است که بدنه ی فنجان کاملا شکل گرفته باشد و نیمی از دسته ی فنجان نیز تکمیل شده باشد. گروه دوم معتقدند که باید تا شکل گیری کامل دسته فنجان صبر کرد و بعد وارد سهم شد. دیدگاه دوم کمی محافظه کارانه است و از طرفی این امکان وجود دارد که آن زمان دیگر برای ورود به سهم دیر شده باشد. در نهایت تصمیم نهایی کاملاً شخصی است و بسته به استراتژی معاملاتی و میزان ریسکپذیری شخصی باید در این مورد تصمیمگیری شود. زمان خروج از الگو نیز به این شکل است که با نزدیک شدن قیمت به سقف، معامله گران اقدام به فروش می کنند، زیرا احتمال شکسته نشدن سقف و ریزش قیمت ها وجود دارد. ذکر این نکته الزامی است که فشار فروش باعث نزولی شدن زیاد روند معاملات می شود، که احتمالا بین 4 روز الی 4 هفته طول می کشد.
نکات مهم برای تشخیص الگوی فنجان و دسته
طول الگو: هرچه مدت زمان شکل گیری این الگو بیشتر باشد و اصطلاحا U شکل تر باشد، دارای اعتبار بیشتری است و این علامت یک سیگنال پر قدرت است، اما در صورتی که الگو به شکل حرف V شکل گرفته باشد، و روند سهم به شکل صعودی نیمه راست باشد، نباید با الگوی فنجان اشتباه گرفته شود.
عمق الگو: اگر الگوی مشاهده شده، عمق زیادی داشته باشد، الگوی معتبری محسوب نمی گردد و سیگنال ضعیفی محسوب می شود.
کفه ی الگو: اگر ک فه ی فنجان گردتر باشد، سیگنال پرقدرتی محسوب می شود. توجه کنید اگر کفه فنجان نوک تیز بود از ورد به معامله اجتناب نمایید.
دسته ی فنجان: طبق آنچه بیان شد، دسته الگوها و پترن های تکنیکال ی فنجان را روند نزولی تکمیل می کند، و این تکمیل شدن باید در یک سوم بالای فنجان رخ دهد. در صورت اصلاح بیش از حد دسته و ورود به نیمه ی پایینی فنجان، احتمالا با یک الگوی شکست خورده رو به رو شده ایم.
حجم معاملات: هنگام تشکیل کف فنجان و شروع حرکت روند نزولی، حجم معاملات باید کم باشد، و با شروع روند صعودی، حجم معاملات باید افزایش پیدا کند.
تست دوباره قله ی قبلی ( Retest ) : ایده آل است که قیمت تا لبه ی چپ فنجان (سطح قله ی قبلی) بالا بیاید و سپس روند نزولی خود را جهت تشکیل دسته آغاز نماید. تکمیل الگو با شکست در دسته ی فنجان صورت می گیرد.
اعتبار الگوی کاپ در شرایطی بالا است که نقدینگی بالایی در بازار وجود داشته باشد.
تحلیل تکنیکال 8 (الگوی پرچم)
امروز قصد داریم به معرفی الگوی پرچم بپردازیم. این الگو از مطمئن ترین الگو ها میباشد و طبق بررسی های بولکوفسکی از میان 300 الگو بررسی شده درصد خطای آن صفر بوده است! و این عدد برای الگو ها و پترن های نموداری عددی فوق العاده بوده و هست.
اجزای الگو
الگوی پرچم در واقع میتواند با الگو های دیگر تشکیل شود که در ادامه متوجه خواهید شده؛ برای تشکیل شدن این الگو ابتدا باید شاهد یک روند تند باشیم و سپس بعد از آن روند نمودار شروع به استراحت برای ادامه ی روند میکند که در این میان استراحت است که همان الگوی های دیگر همانند مثلث یا وج رخ میدهد و سپس نمودار در جهت روند قبلی به حرکت های شارپی خود ادامه میدهد.
الگوی پرچم را میتوانید در جاهای مختلفی مشاهده بکنید و این را بدانید که این الگو بسیار مورد اطمینان است و جز الگو های ادامه دهنده به حساب می آید که حرکت های شارپی از ملزومات به وجود آمدن آن میباشند.
استراحت نمودار
بدنه ی این الگو یا همان محل استراحت نمودار که میتواند خود الگو های دیگری را شامل شود باید شیبی در جهت مخالف روند قبلی داشته به این معنی که حرکت اول نمودار شارپی صعودی سپس الگوی مثلث نزولی و پس از آن دوباره روند شارپی صعودی را در پیش خواهد گرفت.
تایید اعتبار
از مواردی که برای تایید اعتبار این الگو میتوانیم استفاده کنیم حجم مبادلات بازار میباشد؛ در این الگو در حرکت ابتدایی که شارپی هست باید شاهد حجم بالای مبادلات بازار باشیم و سپس در زمان استراحت نمودار و تشکیل الگوی پرچم شاهد کاهش حجم مبادلات و در نهایت برای حرکت شارپی دوم شاهد بالا رفتن حجم مبادلات میباشیم.
هدف الگو
برای پیدا کردن هدف الگو و محاسبه آن کافی است مقدار که نمودار از ابتدای شروع حرکت شارپی طی کرده است را تا بالاترین نقطه نمودار در زمان استراحت اندازه بگیریم و نمودار از بالای محل استراحت به همان مقدار تا رسیدن به هدف خود طی خواهد کرد.
انواع الگو های پرچم
الگو های پرچم به صورت ادامه دهنده روند میباشند و در حالت کلی نیز دو حالت دارند که عبارت اند از:
- الگوی پرچم نزولی
- الگوی پرچم صعودی
این دو مورد تفاوت های چندانی ندارند و فقط در الگوی نزولی ما شاهد یک روند شارپ نزولی یک استراحت با شیب مثبت یا خنثی و در آخر نیز یک روند شارپ نزولی را داریم؛ در الگوی پرچم صعودی نیز دقیقا عکس این موضوع صادق است.
در شکل زیر میتوانید یک نمونه الگوی پرچم صعودی را مشاهده بکنید:
همه چیز راجع به الگوی پرچم و انواع آن
کلام آخر
از این الگو میتوانید با اطمینان استفاده بکنید زیرا همانطور که گفتیم این الگو درصد خطای بسیار پایینی با بازدهی بالا دارد. تنها مسئله این است که بتوانید به موقع و خوب این الگو را در نمودار تشخیص دهید برای این مورد هم هر زمانی شاهد یک روند صعودی یا نزولی شارپ بودید میتوانید به پیدا کردن و شکل گرفتن این الگو در نمودار قیمت توجه بکنید.
دیدگاه شما