نسبت ریسک-پاداش


سفارش حد ضرر چیست؟

رابطه بین ریسک و بازده

بر اساس یک اصطلاح رایج در تجارت، قدرت ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری در پی خواهد داشت. در واقع میزان بازده، کاملاً با مقدار ریسک مرتبط است؛ اما همان‌طور که در مباحث قبلی ذکر شد، این بدان معنی نیست که صرف کسب بازده بالاتر، ریسک‌های نجومی تقبل کنید!

سرمایه‌گذاری بدون ریسک!

زمانی که شما در دارایی‌هایی با درآمد ثابت سرمایه‌گذاری کنید، تقریباً هیچ‌گونه ریسکی شامل حال شما نخواهد شد. پر واضح است که در چنین شرایطی بازدهی محدودی نیز نصیب شما می‌شود. به همین دلیل افراد ریسک گریز اغلب به دنبال سپرده‌های بانکی هستند تا ضمن کسب بازده حداقلی، اصل سرمایه آن‌ها نیز در معرض خطر نباشد. در این نوع اوراق بهادار، معمولاً اصل و سود سرمایه توسط دولت، بانک مرکزی یا یک نهاد رسمی مالی، تضمین می‌شود. در بسیاری از کشورها درصد سود بدون ریسک، به اندازه نرخ تورم یا کمی بیشتر است تا حداقل سرمایه‌گذاران قادر به حفظ ارزش پول خود باشند. اما در طرف مقابل، سرمایه‌گذاران ریسک پذیر به دنبال تضمین خاصی نبوده و ضمن مدیریت دارایی، خواهان بازدهی بیشتری هستند؛ به طور کلی قانون همیشگی سرمایه‌گذاری این است؛ تقبل ریسک بیشتر، در ازای احتمال کسب بازدهی بالاتر.

سرمایه‌گذاری بدون ریسک!

نسبت بازده به ریسک

یکی از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه، نسبت پاداش به ریسک می‌باشد.این نسبت، حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی هر موقعیت معاملاتی است.فعالان بازار مالی باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری در هر نوع دارایی، این نسبت را محاسبه نموده و آن را ارزیابی کنند.مقدار این شاخص، بیانگر میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری شما است.در واقع نسبت بازده به ریسک نشان می‌دهد که به ازای در معرض خطر قرار دادن بخشی از سرمایه خود، چند برابر بازده احتمالی کسب خواهید نمود.

حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک

بر مبنای اصول سرمایه‌گذاری منطقی، حداقل مقدار مجاز برای این نسبت، عدد ۱ می‌باشد. بدین معنی که توان ریسک‌پذیری شما در یک موقعیت معاملاتی، باید حداکثر به اندازه بازده مورد انتظار باشد و مقادیر کمتر از ۱ برای این نسبت، اصلاً قابل پذیرش نیست.

اصولاً ورود به چنین معاملاتی صحیح نمی‌باشد زیرا، نسبت به بازده احتمالی ریسک بیشتری را متقبل شده‌اید و چنین رویکردی در بلند مدت، قطعاً به زیان شما خواهد بود. یکی از اصلی ترین کاربردهای نسبت پاداش به ریسک، ایجاد محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی با ریسک غیرمنطقی است؛ تا مجبور باشند قبل از ورود به معامله، میان ریسک و بازده خود تناسب معقولی برقرار کنند؛ زیرا رؤیای بدست آوردن سودهای نجومی، منجر به پذیرش ریسک‌های سنگین و نابود کننده‌ای خواهد شد.

نسبت بازده به ریسک بهینه

برخی از مربیان معامله‎گری و بزرگان بازار، پاداش ۲ تا ۳ برابری نسبت به ریسک را، مقدار مناسبی در نظر می‌گیرند.طبق این نظریه، اگر ریسک شما در یک موقعیت معاملاتی ۱۰ درصد است، باید انتظار بازدهی ۲۰ تا ۳۰ درصدی داشته باشید.چنین رویکردی برای رشد سرمایه در بلند مدت مناسب است اما، لزوماً صحیح نیست؛ زیرا تعیین بازده مورد انتظار چند برابری نسبت به ریسک احتمالی، مستلزم شناسایی سود نقدی حداکثری در گزارشات مالی شرکت و در نظر گرفتن اهداف نموداری خوشبینانه می‌باشد که ممکن است به واقعیت تبدیل نشوند.گاهاً به واسطه داشتن چنین تفکراتی، سودهای معقول و در دسترس نیز به خاطر لجاجت و تعصب نسبت به بازدهی آتی سهم، از دست خواهند رفت.به عبارت دیگر، در صورتی که فرد از تجربه و مهارت کافی در معامله‌گری برخوردار نباشد؛ نسبت بازده به ریسک چند برابری، سبب کاهش تعداد معاملات سودده و بروز تفاوت آشکار میان بازده واقعی و مورد انتظار، خواهد شد.

بهتر است در ابتدای شروع به فعالیت در بازار بورس، حداقل عدد ۳ را برای این نسبت در نظر بگیرید.سپس در صورت رشد سرمایه و انجام معاملات موفقیت آمیز در میان مدت، با توجه به استراتژی و شخصیت معاملاتی خود، این نسبت را افزایش داده و به سطح بهینه برسانید. توجه داشته باشید که بالا بودن نسبت بازده به ریسک، به هیچ عنوان ضامن سوددهی شما نخواهد بود و در صورت داشتن استراتژی معاملاتی مناسب و مدیریت سرمایه منطقی، حتی با نسبت ۱ هم می‌توانید معاملات پرسودی را تجربه کنید!

نسبت بازده به ریسک بهینه

افت سرمایه

سر و کار داشتن با مفهومی تحت عنوان افت سرمایه، بخش اجتناب ناپذیری از فرآیند کاری معامله‌گران حرفه‌ای بازار است. مجموع زیان یک حساب معاملاتی نسبت به سرمایه اولیه و طی دوره زمانی مشخصی را افت سرمایه می‌نامند. به طور مثال، اگر با سرمایه اولیه ۱۰ میلیون تومانی شروع به فعالیت نموده و پس از گذشت ۶ ماه، موجودی حساب ۷ میلیون تومان باشد؛ میزان افت سرمایه شما طی این مدت، ۳۰ درصد خواهد بود!

درصد نسبت ریسک-پاداش افت سرمایه، تابع مستقیمی از میزان ریسک هر معامله و سیاست‌های کلی مدیریت ریسک، در خلال انجام معاملات است.در کنار این مفهوم، شاخص دیگری به نام حداکثر افت سرمایه مطرح می‌شود؛ که به معنی بیشترین میزان افت سرمایه، در میان دوره‌های زیان‌ده معاملاتی است. معامله‌گرانی که به هر نحو، درصد افت سرمایه کمتری در کارنامه معاملاتی خود داشته باشند؛ به لحاظ کارایی استراتژی و مدیریت سرمایه، از سطح کیفی بالاتری نسبت به سایرین برخوردارند و به منظور اموری همچون سبدگردانی و …، بیشتر مورد توجه سرمایه‌گذاران غیر متخصص قرار خواهند گرفت.

جبران ضرر

پس از مشخص شدن دلایل و میزان افت سرمایه، نحوه جبران ضررها و بازگشت به مدار سوددهی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. بر اساس قوانین ریاضی، زمانی که در یک موقعیت معاملاتی متحمل زیان می‌شویم؛ برای جبران آن باید درصد بیشتری سود کنیم تا، به سرمایه اولیه یا اصطلاحاً نقطه سر به سر برسیم.

به عنوان مثال فردی را در نظر بگیرید که در هر موقعیت معاملاتی از قانون ۳ درصد ریسک و نسبت پاداش به ریسک برابر، پیروی می‌کند. اگر موجودی حساب این شخص ۱ میلیون تومان بوده و ۵ معامله اخیر وی به صورت متوالی زیان ده باشند، میزان افت سرمایه و درصد جبران ضرر او، به شرح جدول زیر خواهد بود.

سرمایه اولیه (تومان) ۱۰۰۰.۰۰۰
% ۳ – ۹۷۰.۰۰۰
% ۳ – ۹۴۰.۹۰۰
% ۳ – ۹۱۲.۶۷۳
% ۳ – ۸۸۵.۲۹۳
% ۳ – ۸۵۸.۷۳۵
مجموع درصد زیان % ۱۴-
درصد سود لازم برای رسیدن به نقطه سر به سر % ۱۷+

تلاش مضاعف برای کسب سود بیشتر به منزله رسیدن به نقطه سر به سر، می‌تواند برای بسیاری از معامله‌گران منشأ استرس بوده و منجر به تصمیمات اشتباه شود.در نتیجه داشتن قوانینی برای کنترل و کاهش میزان افت سرمایه، به منظور رشد دارایی‌ها در بلند مدت، الزامی است.

نسبت ریسک به ریوارد

نسبت ریسک به ریوارد

نسبت ریسک به ریوارد

نسبت ریسک به ریوارد یا همان سود به ضرر در بورس و فارکس یک شاخص برای تعیین حد سود و زیان است.

به گزارش سرویس بورس مشرق، سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم.

نسبت ریسک به ریوارد یا همان سود به ضرر در بورس و فارکس یک شاخص برای تعیین حد ضرر و حد سود است.

بیشتر بخوانید:

در واقع این مفهوم همان نسبت سود به زیان است که همه در طول روز از آن استفاده می‌کنیم و در کارهای مختلف نسبت ریسک-پاداش به صورت عامیانه می‌گوییم این معامله می‌ارزد انجام شود یا خیر!

نسبت ریسک به ریوارد

اما زمانی که وارد بازار معاملات مثل فارکس و بورس می‌شوید باید کمی علمی‌تر و ریاضی وار به مسائل و نسبت‌ها نگاه کنید.

نسبت ریسک به ریوارد مفهوم پیچیده‌ای نیست و در تمامی بازارهای مالی کاربرد یکسانی دارد.

به بیان ساده یعنی در مقابل چقدر سود حاضر هستید چه مقدار از سرمایه خود را به خطر بیاندازی یا به عبارت بهتر در برابر احتمال چه میزان سود حاضر هستید چه میزان ضرر احتمالی را تحمل کنید.

برای جلوگیری از آسیب‌های احتمالی از پیش بینی‌ها و تحلیل‌های غلط باید به یک نکته اساسی توجه داشت و آن احتمال میزان بازدهی به میزان ضرر است.

ریسک به معنی تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر و ریوارد یعنی تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.

مسئله ای که به آن نسبت ریسک (Risk) به ریوارد (Reward) می‌گویند فرمول ساده‌ای دارد:

ریسک: تفاوت قیمت سهم و حد ضرر

ریوارد: تفاوت قیمت سهم و حد سود

اگر میزان ریسک را تقسیم بر ریوارد کنیم و ضربدر ۱۰۰ کنیم نسبت R/R به دست می آید که هر وقت کمتر از ۵۰% بود سهم برای خرید مناسب است.

نسبت Risk به Reward به بیان ساده تر یعنی اینکه شما ببینید سودی که انتظار دارید در معامله به دست آورید نسبت به ضرری که ممکن است بکنید، ببینید می ارزد یا خیر؟

اگر سود انتظاری شما (که بر اساس یک تحلیل منطقی تکنیکالی یا بنیادی باشد) حداقل دو برابر زیان احتمالی ( حد ضرر به دست آمده به روش تکنیکالی) باشد، آن وقت خرید یک سهم مانعی ندارد در غیر این صورت خرید معمولا اشتباه است.

خرید سهام بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد (که با کمی تجربه و شناخت نقاط حمایتی و مقاومتی به صورت ذهنی مشخص است) شاید یکی دوبار موفقیت آمیز باشد ولی هیچ گاه موفقیت پیوسته و مداومی برای شما نخواهد داشت و به مرور زمان خواهید دید که سرمایه شما از سرمایه اولیه کمتر شده است.

بنابراین از خریدهای هیجانی در مقاومت ها و صفهای خرید و بدون در نظر گرفتن ریسک به ریوارد، پرهیز کنید همچنین باید گفت ریسک به ریوارد ملاک صد در صد ورود به یک معامله نیست.

ریسک به ریوارد تنها یک عدد است که خود بر اساس پارامترهای احتمالی بنا نهاده شده در اصل می توان گفت کاربرد نسبت ریسک به ریوارد برای اولویت بندی کردن پوزیشن های خرید به حساب می آید.

کليه حقوق اين سايت متعلق به پایگاه خبري-تحليلي مشرق نيوز مي باشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.

متن مورد نظر خود را بنویسید و کلید اینتر
را فشار دهید

نسبت ریسک به ریوارد به معنای این است در ازای قبول چه مقدار زیان، سود احتمالی در یک سرمایه گذاری را می توان بدست آورد. معامله‌گران حرفه‌ای در بازار ارزهای دیجیتال و بازارهای مالی از نسبت Risk Reward به عنوان یکی از مشخصه‌های اساسی در استراتژی معاملاتی استفاده می کنند. یک معامله گر حرفه ای همیشه در معامله خود به دنبال بیشترین احتمال سود و کمترین مقدار زیان است. در این مقاله به بررسی نسبت ریسک به ریوارد خواهیم پرداخت.

به عنوان یک معامله گر باید با مفهوم ریسک و خطر در معامله آشنایی پیدا کنید فرقی ندارد که یک تریدر نوسان‌گیر باشید یا به دنبال شناسایی روندها و همراه شدن با آن باشید،.برای درک بهتر از بازار باید با مفهوم ریسک و همچنین شناخت میزان ریوارد یا سود در یک معامله و مقایسه نسبت این دو آشنا شد، این آشنایی به شما کمک میکند تصمیمات بهتر و منطقی تری اتخاذ کنید. در واقع هیچ معامله‌ای نیست که بدون ریسک بوده و تماما سودآور باشد. این دو مفهوم همواره در بازار مالی وجود دارد و برای موفق بودن در سرمایه‌گذاری باید به بررسی نسبت ریسک به ریوارد یا Risk / Reward پرداخت. در هر معامله بایستی نسبت ریسک به سود را محاسبه کنید؛ یعنی در هر معامله باید بدانید که حاضرید برای بدست آوردن سود مورد نظر خطر از دست دادن چند دلار از سرمایه خود را بپذیرید؟ اگر این موضوع را بررسی کردید، در واقع شما در حال محاسبه نسبت Risk / Reward سرمایه گذاری خود هستید.

اصولا معامله‌گران نسبت ریسک به ریوارد را به نسبت R/R(نسبت آر به آر) می خوانند. در واقع این نسبت معرف این است که در ازای از دست دادن 1 دلار از سرمایه خود، خواهان به دست آوردن چه مقدار سود هستید. محاسبه این نسبت بسیار ساده است. حد سود در واقع بالاترین مقدار سود احتمالی است که در یک معامله انتظار کسب آنرا دارید. حد ضرر، قیمتی است که اگر ارز دیجیتالی یا سهامی که خریداری کردید به آن قیمت برسد از آن خارج خواهید شد. برای محاسبه این نسبت، حد ضرر معامله خود را به حد سود تقسیم کنید؛ نتیجه این تقسیم، نسبت ریسک به ریوارد سرمایه‌گذاری شما خواهد بود. با ذکر یک مثال این موضوع را ادامه می‌دهیم.

نسبت ریسک به ریوارد

فرض کنید قصد خرید یک ارز دیجیتال را دارید؛ اصولا باید برای هر معامله‌ای، قیمت ورود، قیمت حد نسبت ریسک-پاداش سود و قیمت حد ضرر را پیش از خرید آن تعیین کنید و معامله‌گران حرفه‌ای تحت هیچ شرایطی این حدود را تغییر نخواهند داد. قیمت ورود، قیمتی است که قصد خرید دارایی را دارید. حد سود، بالاترین میزان سودی است که از معامله روی یک دارایی دیجیتال انتظار دارید . اما زمانی که بازار در جهت حرکت نکند و معامله وارد ضرر شود نقطه‌ای برای حد ضرر در نظر گرفته که از بازار خارج خواهید شد. تقسیم قیمت حدضرر به قیمت حد سود و عدد به دست آمده را نسبت ریسک به ریوارد می‌گویند. هرچه نسبت Risk / Reward عدد کوچکتری باشد، به این معنی است که شما سود بالاتری را به نسبت زیان احتمالی انتظار دارید.

با فرض اینکه معامله گری قصد خرید بیت کوین را با دید سرمایه‌گذاری بلند مدت داشته باشد، بر اساس تحلیل حد سود را از نقطه ورود، ۱۵ درصد در نظر میگیرد. اما اگر تحلیل او نادرست باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در نتیجه باید برای این تحلیل خود حدضرر تعیین کند؛ بر اساس تحلیل، حد ضرر خود را ۵ درصد در نظر میگیرد. این اعداد بر اساس تحلیل تکنیکال و استفاده از ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال مشخص میشود. برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به این دو قیمت احتیاج داریم.

حد سود این خرید ۱۵ درصد و حد ضرر آن ۵ درصد تعیین شده است, نسبت Risk / Reward این معامله چند است؟

۰.۳۳= ۵/۱۵ . نسبت ریسک به ریوارد را به صورت اختصار ۱:۳ نشان می‌دهند. این نسبت نشان می‌دهد که به ازای هر یک واحد ریسک، ۳ واحد سود انتظار داریم. به عبارت دیگر، در ازای از دست دادن هر ۱ دلار، انتظار کسب ۳ دلار را داریم. بنابراین اگر با ۱۰۰ دلار وارد این معامله شویم، سود احتمالی ما ۱۵ درصد و ضرر احتمالی ۵ درصد خواهد بود.

برای کاهش نسبت، باید حد ضرر را به قیمت ورود به معامله نزدیکتر کنیم. این اعداد را نمی‌توان به دل خواه انتخاب کرد؛ بلکه این اعداد برگرفته از تحلیل تکنیکال است. در صورتی که یک معامله، نسبت ریسک به ریوارد بالایی دارد، بهتر است آن معامله انجام نشود و به دنبال فرصت بهتری برای سرمایه گذاری باشیم.

دراین روش از معکوس نسبت ریسک به ریوارد یعنی نسبت ریوارد به ریسک استفاده می شود. نسبت ریوارد به ریسک مفهوم جدیدی نیست و فقط نمایش دیگری از همان مفهوم ریسک به ریوارد است. نسبت ریوار به ریسک در مقایسه با نسبت ریسک به ریوارد بهتر درک می‌شود و به همین دلیل بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. محاسبه آن دقیقا برعکس نسبت ریسک به ریوارد است. در مثال بالا، نسبت ریوارد به ریسک از تقسیم ۱۵ بر ۵ بدست می‌آید. در نتیجه این نسبت برابر ۳ خواهد بود. در این صورت، هر چه این نسبت بالاتر باشد، شرایط بهتری برای سرمایه فراهم خواهد شد.

مفهوم ریسک و پاداش تنها به بازارهای مالی اختصاص ندارد. برای درک بهتر مفهوم نسبت ریسک به ریوارد مثالی خارج از بازارهای مالی را عنوان می کنیم. یک باغ وحش که در آن انواع حیوانات وحشی نگهداری می‌شود را در نظر بگیرید. مطمئنا ورود به قفس حیوانات برای مردم و بازدیدکننده ممنوع است و این کار تخلف به حساب می‌آید. در این زمان اگر شخصی پیشنهاد 1بیت کوین در ازای ورود به قفس پرندگان و غذا دادن به آنها را به شما بدهد، ریسک این کار برای شما چیست؟

به دلیل آنکه ورود افراد به قفس حیوانات ممنوع است، با انجام این‌کار، طبق قوانین با شما برخورد خواهد شد؛ این تنها ریسک انجام این کار است و پاداش آن یک بیت کوین خواهد بود.

دراین حال فرض کنید فرد دیگری به شما پیشنهاد می‌دهد که اگر وارد قفس شیرها شوید و به آنها غذا بدهید، ۲ بیت کوین به شما خواهد داد. اکنون ریسک این‌کار را برای شما چه خواهد بود؟. علاوه بر برخورد قانونی با شما، خطر وجود شیر نیز شما را تهدید می‌کند. غذا دادن به پرندگان خطر جانی برای شما ندارد اما در صورت ورود به قفس شیرها، ممکن است جان خود را از دست بدهید. پس برای ورود به قفس شیرها شما با دو ریسک مواجه هستید که ممکن است آسیب جدی به شما وارد شود. اما پاداش آن بیشتر از حالت اول است؛ شما با ورود به قفس شیرها ۱ بیت کوین بیشتر بدست خواهید آورد. کدام‌ یک از دو حالت بالا انتخاب بهتری می تواند باشد؟ هرچند در هر دو حالت احتمال برخورد قانونی با شما وجود دارد، اما انجام کدام یک ، تصمیم عاقلانه‌ تری خواهد بود؟ پاداش حالت اول ۱ بیت کوین بوده و ریسک آن برخورد قانونی باغ وحش با شماست. اما پاداش حالت دوم، ۲ بیت کوین بوده و ریسک آن علاوه بر برخورد قانونی، از دست دادن جانتان نیز خواهد بود. انتخاب حالت اول تصمیم عاقلانه تری است زیرا ریسک کم تری نسبت به حالت دوم دارد، با اینکه پاداش کمتری بدست می‌آورید. شما با این ارزیابی نسبت ریسک به ریوارد میان این دو حالت را برسی کردید.

چگونه ایده‌ال گرایی و توجه زیاد به نسبت ریسک به ریوارد باعث زیان معامله‌گر می‌شود؟

نسبت ریسک به ریوارد

بسیاری از تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که نسبت ریسک به ریوارد یکی از مهم‌ترین موارد قابل‌توجه در معامله ‌گری است و این نکته را همیشه در معاملات خود به کار می‌گیرند. ممکن است سوالی برای شما پیش آیند اینکه ریوارد یعنی چی؟ معنی کلمه ریوارد یا معنی ریسک به ریوارد در تعریف ساده مفهوم ریسک به ریوارد یعنی میزان پولی که در یک معامله ممکن است از دست بدهیم ( ریسک) به میزان پولی که در یک معامله ممکن است از دست بدهیم ( ریوارد).

اگر دقت کرده باشید در هر دو تعریف از کلمه “ممکن است” استفاده کردم و این کلمه به این معنی است که در بازارهای مالی هیچ‌چیز قابل پیش‌بینی نیست و همه‌چیز احتمال است. اگر بپذیریم همه‌چیز احتمال است پس اینکه از قبل بخواهیم مشخص کنیم چقدر سود خواهیم کرد و یا چقدر زیان، ‌کار دشواری است. ولی ازآنجاکه بازار محل تحلیل است و نه قمارخانه! ما با تحلیل‌های خود احتمال پیروزی خود را بالا نسبت ریسک-پاداش می‌بریم و احتمال شکست خود را پایین می‌آوریم.

در مورد ریسک، و یا حد زیان ما معمولاً حد زیان را جایی قرار می‌دهیم که به آن نقطه خداحافظی از بازار می‌گوییم و مفهوم آن این است که اگر قیمت به آنجا برسد تحلیل قبلی ما با شکست روبرو شده است. در حقیقت می‌توانیم بگوییم حد زیان دوست ما است چون باعث می‌شود ما بیش‌تر از یک حدی زیان نکنیم. پس قرار دادن حد زیان قبل از شروع به معامله کاری منطقی است.

اما قرار دادن حد سود در تحلیل، قبل از شروع به معامله کار منطقی نیست چون ما نمی‌دانیم بازار قرار است تا کجا در جهت تحلیل ما پیش برود و تنها حدس می‌زنیم. پس قرار ندادن حد سود نیز، همان‌قدر که قرار دادن حد سود کاری منطقی است، کاری درست و منطقی است.

به‌طورکلی بهتر است بگویم قبل از شروع به معامله باید حتماً حد زیان داشته باشیم ولی در مورد حد سود، بهتر است قبل از شروع، حدی برای آن مشخص نکنیم و تا جایی که امکان دارد سودی که بازار به ما می‌دهد را بگیریم.

ولی توجه به یک نکته مهم است. یک معامله‌گر باید بعد از انجام یک سری معاملات( مثلاً معاملات یک‌ماهه) ، کارنامه خود را بررسی کند و نسبت ریسک به ریوارد مجموعه معاملات خود را در یک بازه زمانی محاسبه کند. چون این کار باعث می‌شود اعتمادبه‌نفس انجام معاملات آتی خود را افزایش دهد و اگر این نسبت، نسبت مناسبی نیست، بازنگری در معاملات خود انجام دهد.

بهتر است این‌طور بگویم که قرار دادن حد سود قبل از انجام معامله به این معنی است که ما به همان میزان سود راضی هستیم و نمی‌خواهم بیشتر از آن سود بگیرم!

یکی از راه‌هایی که می‌توان سود بیشتری از بازار گرفت قرار دادن حد زیان متحرک است. در این روش با حرکت قیمت در جهت تحلیل خود، حد زیان را بالاتر می‌آوریم و هر بار احتمال برنده شدن خود را افزایش می‌دهیم.

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟ (risk to reward)

ریسک به پاداش یعنی معامله‌گر، طبق شناختی که نسبت به حرکات قیمت در نمودار معاملاتی پیداکرده، معاملاتی را انتخاب می‌کند که سودشان بیشتر از زیانشان باشد.

معامله‌گری تصمیم می‌گیرد فقط وارد معاملاتی شود که طبق حرکات قیمت در نمودار، میزان هدف قیمت تعیین‌شده، سه برابر حد زیان تعیین‌شده باشد (ریسک به پاداش ۳ به ۱ یعنی اگر معامله منتهی به برد شد ۳ واحد سود می‌کند و اگر منتهی به باخت شد ۱ واحد زیان می‌کند). در این حالت اگر شرایط برای معامله کردن محیا بود ولی ریسک به پاداش کمتر بود، وارد آن معامله نمی‌شود.

در شکل زیر risk to reward برابر با ۱ به ۲ است.

چگونه ایدالگرایی و توجه زیاد به ریسک به پاداش در معامله‌گری باعث زیان معامله‌گر می‌شود؟

اگر ما می‌پذیریم حرکات قیمت غیرقابل‌پیش‌بینی است، پس چه طور با محیا شدن شرایط ورود فقط به خاطر حاصل نشدن یک تائید بیشتر، از معامله صرف‌نظر می‌کنیم؟

معامله‌گران مبتدی همیشه برای ورود امن به دنبال تائیدهای مختلفی هستند تا ظرف اعتمادبه‌نفسشان برای ورود به معامله پر شود. این افراد درنهایت وارد معاملات می‌شوند ولی همیشه نقطه ورود آن‌ها به معامله در نواحی انتهای روند است. آن‌ها همیشه میانه روند را ازدست‌داده و درنهایت سریع ورشکسته می‌شوند. یکی از این تائیدهایی که معامله‌گر را سریعاً به ورطه نابودی می‌برد، ‌ایده‌ال‌گرایی و توجه زیاد به ریسک‌به‌پاداش است. یک معامله‌گر حرفه‌ای توقع دارد قیمت در میانه روند حرکت بزرگ و امنی بکند و هر تأییدی برای ورود امن‌تر به‌منزله اتلاف زمان و نزدیک شدن به انتهای روند است.

مدیریت ریسک ارزهای دیجیتال : هنر ​​از دست ندادن سرمایه

مدیریت ریسک عنصری حیاتی برای موفقیت هر معامله گر و سرمایه گذار در هر بازار مالی می باشد. بدون توجه به میزان پولی که برای یک سرمایه گذاری در نظر می گیرید، ریسک ضرر و زیان اجتناب ناپذیر خواهد بود ، به ویژه در بازارهای بسیار بی ثبات مانند ارزهای دیجیتال. یادگیری نحوه مدیریت ریسک ارزهای دیجیتال برای به حداقل رساندن ضرر های سرمایه گذاری و معامله در این بازار امری حیاتی است. به عبارت دیگر برای اطمینان از حداکثر سود ، کنترل و مدیریت ریسک ضروری است. به هر حال ، نمی توان این حقیقت را نادیده گرفت که هرچه بیشتر ریسک کنید ، پاداش بالقوه بیشتری خواهید داشت.

  • 1. ریسک در سرمایه گذاری و معاملات ارزهای دیجیتال
  • 2. استراتژی های اصلی مدیریت ریسک ارزهای دیجیتال
    • 2.1. اندازه موقعیت (position sizing)
    • 2.2. نسبت ریسک / پاداش (risk/reward ratio)
    • 2.3. حد ضرر و برداشت سود (stop-loss and take profit)

    ریسک بیت کوین

    ریسک در سرمایه گذاری و معاملات ارزهای دیجیتال

    ریسک به احتمال وقوع یک رویداد منفی در فعالیت های شما اشاره دارد. اتفاقی که برخلاف نتیجه مورد نظر شما باشد. با توجه به نوسانات بازار کریپتو ریسک بخشی از معاملات ارزهای دیجیتال است و یک احتمال نتیجه نامطلوب در معامله است که منجر به ضرر و زیان می شود. به عنوان مثال ، خطر 50٪ در موقعیت فروش یا short به این معنی است که به احتمال 50٪ قیمت بیت کوین افزایش خواهد یافت و در نتیجه شما ضرر خواهید کرد.

    بازار معاملات ارزهای دیجیتال در معرض 5 نوع اصلی از ریسک های مالی قرار دارد:

    ریسک اعتباری (credit risk)

    ریسک اعتباری بیشتر به سرقت و کلاهبرداری در بازار ارزهای دیجیتال نسبت داده می شود. به عبارت دیگر این احتمال وجود دارد که طرفین پشت پروژه رمزنگاری نتوانند به تعهدات خود عمل کنند. یک مثال خوب هک Binance در سال 2018 است که منجر به زیان بیش از 40 میلیون دلار شد.

    ریسک قانونی (legal risk)

    ریسک حقوقی به احتمال وقوع یک واقعه منفی در رابطه با قوانین نظارتی اشاره دارد. به عنوان مثال ، ممنوعیت معاملات ارزهای دیجیتال در یک کشور خاص. یک مثال عملی از خطر قانونی این است که ایالت های تگزاس و کارولینای شمالی به دلیل سوظن به کلاهبرداری ، دستور توقف و انصراف به صرافی ارز رمزنگاری شده Bitconnect را صادر کردند.

    ریسک نقدینگی (liquidity risk)

    ریسک نقدینگی در رابطه با معاملات ارزهای دیجیتال به مواقعی اشاره دارند که معامله گر نتواند ارزهای دیجیتال خود را به ارزهای فیات (دلار آمریکا ، ین ، پوند) که در هزینه های روزانه خود استفاده می کند، تبدیل نماید.

    ریسک بازار (market risk)

    ریسک بازار به احتمال بالا رفتن یا پایین رفتن قیمت ارز دیجیتال بر خلاف میل و پیش بینی معامله گر اشاره دارد.

    ریسک عملیاتی (operational risk)

    ریسک عملیاتی به موقعیت هایی اشاره می کند که معامله گر یا سرمایه گذار قادر به معامله ، واریز یا حتی برداشت پول در کیف پول های ارزهای دیجیتال خود نیست.

    ریسک ارزهای دیجیتال

    استراتژی های اصلی نسبت ریسک-پاداش نسبت ریسک-پاداش مدیریت ریسک ارزهای دیجیتال

    قاعده کلی در خرید و فروش و سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال این است: “بیش از توان خود برای ضرر کردن ریسک نکنید.” با توجه به شدت ریسک در معاملات ارزهای دیجیتال ، به طور معمول به معامله گران و سرمایه گذاران توصیه می شود که بیش از 10٪ از بودجه یا درآمد خود را در این بازار استفاده نکنند. همچنین سرمایه گذاری با پول قرض گرفته شده توصیه نمی شود زیرا بازار ارزهای دیجیتال بسیار بی ثبات است.

    استراتژی های مدیریت ریسک ارزهای دیجیتال را می توان به طور کلی به سه دسته تقسیم کرد: نسبت ریسک / پاداش ، اندازه موقعیت یا پوزیشن و حد ضرر و برداشت سود که درباره هرکدام توضیحات مختصری ارائه می دهیم.

    اندازه موقعیت (position sizing)

    اندازه موقعیت تعیین می کند که یک معامله گر تمایل به خرید چه مقدار ارز دارد. احتمال دستیابی به سودهای کلان در معاملات ارزهای نسبت ریسک-پاداش دیجیتال ، سرمایه گذاران را وسوسه می کند که 30٪ ، 50٪ یا حتی 100٪ سرمایه های خود را ارز دیجیتال خریداری کنند. با این حال ، این یک حرکت ریسکی است که شما را در معرض خطرهای جدی مالی قرار می دهد. قانون طلایی دیگر این است که هرگز همه تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهید و در سرمایه گذاری تنوع داشته باشید.

    نسبت ریسک / پاداش (risk/reward ratio)

    نسبت ریسک / پاداش ، سطح واقعی ریسک را با سود بالقوه مقایسه می کند. در معاملات ، هرچه موقعیت ریسکی تر باشد ، سودآوری بیشتری نیز خواهد داشت. درک نسبت ریسک / پاداش به شما این امکان را می دهد که بدانید چه زمانی باید وارد معامله شوید. نسبت ریسک / پاداش به حاصل تقسیم (قیمت هدف – قیمت ورود) بر (قیمت ورود – حد ضرر) گفته می شود.

    (R = (Target Price – Entry Price) / (Entry Price – Stop Loss

    حد ضرر و برداشت سود (stop-loss and take profit)

    Stop Loss یا حد ضرر به یک دستور اجرایی اطلاق می شود که وقتی قیمت به یک حد خاص کاهش می یابد ، موقعیت باز را می بندد. از طرف دیگر Take Profit یک دستور اجرایی است که با افزایش قیمت ها به یک سطح خاص ، سفارشات باز را منحل می کند. هر دو روش برای مدیریت ریسک کارا می باشند.حد ضرر شما را از معاملات غیر سودآور نجات می دهد در حالی که برداشت سود به شما اجازه می دهد از معامله خارج شوید و سود خود را بردارید قبل از آنكه بازار خلاف جهت حرکت کند. شما می توانید از حد سود و ضرر های شناور استفاده کنید که تغییرات نرخ را به طور خودکار دنبال می کنند.

    مدیریت ریسک برای جلوگیری از زیان

    حتی معامله گران و سرمایه گذاران با تجربه که سابقه پیش بینی موفق بازار را به صورت مکرر داشته اند، اگر از ابزارهای مدیریت ریسک مناسب استفاده نکنند و یا اجازه دهند احساسات بر آنها غلبه کند ، ممکن است در یک یا دو معامله بد همه ی سرمایه های خود را از دست بدهند.

    برای جلوگیری از ضررهای گسترده و راحت کردن نسبی خیال معامله گران ، لازم است حداقل از ابزارهای اساسی مدیریت ریسک در معاملات استفاده شود. این ابزار ها شامل ایجاد قوانین معاملاتی ، مانند سفارشات بازار (market orders) ، سفارشات محدود (limit orders) و دستورات توقف ضرر (stop-loss orders) است که به معامله گران اجازه می دهد در صورت تحقق برخی شرایط ، ضررهای خود را محدود کنند.

    با استفاده از این نوع مکانیسم ها ، معامله گران می توانند با اطمینان بیشتری معامله کنند و نیاز ندارند که مدام نمودار ها و پلتفرم معاملاتی را زیر نظر بگیرند ، زیرا می دانند که می توانند ضررهای خود را محدود کنند یا در سطح قابل قبولی سود ببرند. اینکه در چه محدودیتی از این ابزار ها استفاده شود و مقادیر آنها چگونه تعیین شود ، به اشتیاق و ریسک پذیری سرمایه گذار و میزان سرمایه ای که با از دست دادن آن در یک معامله معین مشکلی ندارد، بستگی دارد.

    روش دیگر مدیریت ریسک ارزهای دیجیتال ، که به عنوان یک قانون طلایی در میان سرمایه گذاران و معامله گران شناخته می شود تنوع سرمایه گذاری در چندین دارایی مختلف است. این کار به شما این امکان را می دهد که با دارایی های بیشتری سر و کار داشته باشید و اطمینان حاصل کنید که یک سرمایه گذاری بد تمام سرمایه شما را از بین نمی برد.

    مدیریت ریسک ارزهای دیجیتال

    مدیریت ریسک برای به حداکثر رساندن سود

    سال گذشته در بازار ارزهای دیجیتال ، شاهد رشد نجومی با سود حیرت انگیز بیشتر سکه های بزرگ مثل بیت کوین و اتریوم بودیم. امور مالی غیرمتمرکز اشتیاق برای ییلد فارمینگ و کسب درآمد پسیو از دارایی های دیجیتال را شعله ور کرد. در پس زمینه اقتصاد جهانی درگیر ، به دلیل همه گیری ویروس کورونا و عملکرد منفی پس انداز نقدی و سرمایه های سنتی، تعداد زیادی از سرمایه گذاران به خرید ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین روی آورده اند. در سال گذشته شاهد تأییدهای گسترده سرمایه گذاران نهادی و نام های بزرگی مانند MicroStrategy ، Guggenheim ، PayPal و Square هستیم که سرمایه گذاری آنها در بازار ارزهای دیجیتال تاییدی بر مشروعیت این دارایی ها می باشند و شعله های FOMO یا ترس از دست دادن فرصت ها را شعله ور می کنند. قیمت بیت کوین (BTC) در سال جدید نیز عملکرد قابل توجهی داشته است و به لطف این اقدام موسسات و سرمایه گذاران نهادی، رکورد بالاترین قیمت تاریخی خود را شکسست.

    همزمان با رشد پذیرش سرمایه گذاران نهادی ، نیاز به روش های پیچیده تری برای مدیریت ریسک که فراتر از سفارشات اساسی بازار است، می باشد. مدیریت ریسک ارزهای دیجیتال به تریدر های حرفه ای و سرمایه گذاران اجازه می دهد استراتژی های بسیار انعطاف پذیر و خلاقانه ای را اجرا کنند که ریسک خود را در همه دارایی ها کاهش دهد و پاداش های بالقوه را تقویت کند.

    تاکنون ، چنین ابزارهایی با درجه مورد نیاز برای سرمای گذاران نهادی در زمینه مدیریت ریسک در صرافی های مبادلات ارزهای دیجیتال وجود نداشته است. با این حال ، اگر بخواهیم به نیازهای این نوع سرمایه گذاران پاسخ دهیم ، صرافی ها باید زیرساخت های مورد نیاز موسسات را فراهم کنند که به عنوان نمونه می توان به توانایی وثیقه گذاری پوزیشن ها و مدیریت موثرتر ریسک آنها اشاره کرد.

    مدیریت ریسک پیشرفته برای انعطاف پذیری معاملات

    از طریق ویژگی هایی مانند مدیریت یکپارچه حساب ، معامله گران می توانند تمام حساب ها ، معاملات و دارایی های رمزنگاری شده خود را از درون یک رابط واحد مدیریت کنند. اما مهمتر از همه ، آنها می توانند با از تمام قدرت خرید خود استفاده کنند ، همه ی دارایی های خود را متحد کرده و با هر ابزاری معامله کنند. برای مثال ، فرض کنید یک معامله گر می خواهد وارد معاملات آتی ETH / USD شود. با داشتن یک حساب واحد ، معامله گر می تواند بدون نیاز به خرید ETH و به سادگی با استفاده از هرگونه وثیقه ارزدیجیتال موجود خود ، این کار را انجام دهد. این برای معامله گران بسیار راحت تر است و همچنین هزینه های مربوط به خرید altcoins با Tether یا BTC را کاهش می دهد. همچنین به آنها این امکان را می دهد که ریسک و موقعیت بسیار بیشتری را برای افزایش درآمد خود و بهبود قابل توجه بازده مارجین بپذیرند.

    مدیریت ریسک احتمالاً مهمترین قسمت سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال است. اگر بازار ارزهای دیجیتال به رشد و جلب توجه سرمایه گذاران نهادی ادامه دهد ، به ابزارهای پیشرفته مدیریت ریسک نیاز خواهد بود که بتواند سود را برای سرمایه گذاران به حداکثر برساند و بازار رمزنگاری را به جایی که به آن تعلق دارد یعنی ارزش تریلیون دلاری برساند.

    سفارش حد ضرر چیست؟ از سرمایه خود محافظت کنید

    همه ما می‌خواهیم در بازار سرمایه‌گذاری سود کنیم و کلی پول به جیب بزنیم. اما بیشتر از آن، همه ما می‌خواهیم ضرر نکنیم و پول نازنینی که برای خرید یک سهام یا ارز دیجیتال گذاشته‌ایم از بین نرود. بنابراین پیش از اینکه اصلا به فکر سود کردن باشیم، باید قوانین جلوگیری و دوری از ضرر را یاد بگیریم. یکی از مهم‌ترین آن‌ها، سفارش حد ضرر است. اما این حد ضرر اصلا چیست و چطور کار می‌کند؟ در ادامه این مقاله از کوین نیک مارکت با ما همراه باشید تا به معرفی یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های سرمایه‌گذاری بپردازیم.

    سفارش حد ضرر چیست؟

    حد ضرر

    سفارش حد ضرر چیست؟

    به زبان ساده، سفارش حد ضرر (Stop-loss Order) به معنی خارج کردن دارایی شما در زمانی است که قیمت آن دارایی به حدی رسیده باشد که در صورت فراتر رفتن از آن، شما ضرر خواهید کرد. این حد را شما تعیین می‌کنید. یعنی وقتی قیمت یک دارایی به سطحی که مشخص کرده‌اید برسد، دارایی از بازار خارج و فروخته می‌شود تا بیشتر از آن ضرر نکنید.

    سفارش حد ضرر چه در بازارهای سهام و چه در بازار ارزهای دیجیتال کاربرد زیادی دارد و استفاده از آن می‌تواند تغییر گسترده‌ای در شیوه سرمایه‌گذاری شما ایجاد کند. زمانی که یک سفارش حد ضرر تعیین می‌کنید، به این معنی است که شما به واسطه معاملات (Broker) یا پلتفرم صرافی دیجیتال سفارش می‌دهید که دارایی مورد نظرتان را زمانی که به یک قیمت خاص برسد، بفروشد یا خریداری کند. حد ضرر طراحی شده تا موقعیت یک سرمایه‌گذار را حفظ کند و در صورت بروز هرگونه هیجان منفی و مثبت، جلوی ضرر او را بگیرد یا برای اون سود داشته باشد.

    برای مثال حد ضرر خود را به گونه‌ای تعیین می‌کنید که در صورت عبور قیمت دارایی‌تان به زیر ۱۰ درصد از قیمت خریداری شده، آن دارایی فروخته شود تا بیشتر از آن ضرر نکنید. مثلا شما سهام یک شرکت نسبت ریسک-پاداش را به قیمت ۲۰ هزار تومان خریداری می‌کنید. در صورتی که پس از خرید، قیمت هر سهام به ۱۸ هزار تومان برسد، یک حد ضرر تعیین می‌کنید تا در صورتی که قیمت‌ها به زیر ۱۸ هزار تومن برسد، سهام‌تان سریعا فروخته شود.

    برای ارزهای دیجیتال نیز این مسئله صادق است. مثلا مقداری بیت کوین را در قیمت ۵۰ هزار دلار خریداری می‌کنید. اگر قیمت صعودی شود که شما در سود قرار دارید. اگر هم قیمت‌ها به زیر ۵۰ هزار دلار برسد در ضرر قرار دارید. این یک ریاضی خیلی ساده است. حالا زمانی که قیمت‌ها نزولی شده‌اند، قطعا دوست دارید تا حد ممکن جلوی ضرر را بگیرید. حالا با استفاده از سفارش حد ضرر و تعیید حد آن در یک مقدار خاص، جلوی ضرر بیشتر را می‌گیرید. مثلا حد ضرر خود را روی قیمت ۴۹٫۹۰۰ هزار دلار تعیین می‌کنید. زمانی که قیمت بیت کوین به این مقدار رسید، دارایی شما فروخته خواهد شد.

    البته شاید از خودتان بپرسید خب این که باز هم ضرر است و من ۱۰۰ دلار از دست داده‌ام. حد ضرر قرار نیست معجزه کند اما حداقل می‌تواند جلوی یک فاجعه را بگیرد. به آن به عنوان یک بیمه نگاه کنید. ابزاری که می‌توانید با هوشمندی و تعیین درست آن، پول بیشتری را در هنگام نزول قیمت‌ها از دست ندهید.

    چرا باید از این ابزار جلوگیری از ضرر استفاده کنم؟

    اجازه دهید ارزش حد ضرر را با یک مثال بیان کنیم. همانطور که می‌دانید بازار ارزهای دیجیتال به شدت پر نوسان است. چهار روز تعطیلات رسمی است و می‌خواهید بساط خوش‌گذرانی را جمع کنید و به دور از هرگونه تکنولوژی، به شمال بروید. در همین مدتی که شما در حال عشق و حال هستید، قیمت بیت کوین ناگهان ۳۰ درصد کاهش پیدا می‌کند و وقتی از سفر باز‌ می‌گردید و ضرری را که متحمل شده‌اید می‌بینید، هرچه که به شما خوش گذشته بود در کسری از ثانیه به وحشت و فاجعه تبدیل می‌شود. البته بیت کوین و سایر رمزارزها نیازی به چهار روز دوری شما برای کاهش قیمت ندارند. این دارایی‌ها حتی ممکن است در یک شب که به آرامی خوابیده‌اید، ناگهان سقوط آزاد داشته باشند تا یک صبح خونین را شروع کنید.

    سفارش حد ضرر دقیقا همان ابزاری است تا بتوانید جلوی چنین اتفاقاتی را بگیرید. کافی است یک حد تعیین کنید تا در صورت کاهش قیمت‌ها، دارایی‌تان فروخته شود. آنگاه می‌توانید از سفر یا خواب خوش‌تان لذت ببرید. به عنوان فردی که وارد بازار سرمایه‌ می‌شوید، باید ذهنیت خود را برای ضرر کردن آماده کنید. ضرر همیشه و در هر لحظه وجود دارد. اما ایجاد یک مرز یا دیواری که جلوی ضرر را بگیرد، کاملا بر عهده شماست.

    بیشتر از هر فرد دیگری، این تریدرهای تازه‌کار هستند که همیشه محافظت از دارایی خود را فراموش می‌کنند. آن‌ها ارز دیجیتال یا سهام خود را می‌خرند و دست به دعا منتظر سود کردن هستند و نمی‌خواهند ضرر کنند. مخصوصا اگر با مقدار کم شروع کرده باشید، این ضرر بیش از حد به چشم می‌آید. بنابراین سعی کنید هر بار که وارد یک معامله می‌شوید، یک حد ضرر هم برای آن تعیین کنید. تریدرهای حرفه‌ای معمولا می‌دانند که چه زمانی باید از بازار خارج شوند. اما بسیاری از ما اگر شناختی از بازار و تحلیل آن نداریم، مهم است که از حد ضرر استفاده کنیم. یادتان باشد که اولین نکته جلوگیری از ضرر است. اگر ناگهان بیش از حد ضرر کنید و همه مال خود را از دست بدهید، آنگاه بازگشت به بازار سرمایه‌گذاری کار آسانی نیست.

    روشی برای حفظ سرمایه‌گذار در سود

    با این که حد ضرر معمولا به عنوان روشی برای جلوگیری از ضرر شناخته می‌شود، اما کاربرد بسیار جذاب دیگری هم دارد و آن هم حفظ شما در سود است. در خصوص این ویژگی، به حد ضرر به عنوان حد ضرر متحرک یا Trailing Stop هم گفته می‌شود.

    در حالت عادی شما با استفاده از حد ضرر یک قیمتی را تعیین می‌کنید تا وقتی ارزش دارایی یا سهام‌تان به آن نقطه رسید، فروخته شود. اما حد ضرر متحرک اجازه می‌دهد سود شما همچنان ادامه داشته باشد و در عین حال جلوگیری از ضرر را هم برای‌تان تضمین کند. اما چگونه؟ فرض کنید یک سهام به ارزش ۲۰ دلار خریداری کرده‌اید. حد ضرر شما ۱۰ درصد پایین‌تر از قیمت خریداری شده است. بنابراین اگر ارزش دارایی‌تان به بیش از ۱۰ درصد از قیمت خریداری شده کاهش پیدا کند، یعنی کمتر از ۱۸ دلار، این دارایی فروخته می‌شود.

    اما حالا فرض کنید قیمت این سهام به ۳۰ دلار رسیده است. در حال عادی اینطور برداشت می‌شود که در صورتی حد ضرر فعال می‌شود که قیمت این ۳۰ دلار به زیر ۱۸ دلار برسد. یعنی ۱۰ درصد کمتر از مقدار خریداری شده در ۲۰ دلار. اما حد ضرر متحرک جور دیگری عمل می‌کند. مثلا با تعیین این حد ضرر روی ۱۰ درصد، هر چقدر که قیمت سهام بالاتر برود، از آن نقطه حد ضرر متحرک تعیین می‌شود. به زبان ساده اگر ۲۰ دلار سهام شما به ۳۰ دلار رسیده باشد، ۱۰ درصد حد ضرر از قیمت ۳۰ دلار شروع می‌شود. یعنی اگر این ۳۰ دلار با احتساب کاهش ۱۰ درصدی به ۲۷ دلار برسد، آنگاه حد ضرر فعال می‌شود. در این حالت حداقل شما ۷ دلار سود داشته‌اید.

    به زبان هرچه ساده‌تر، با کمک این ویژگی دارایی اگر در ضرر قرار داشته باشد، در حد ضرر تعیین شده متوقف می‌شود و زمانی که بازار دوباره صعودی شود، دوباره دارایی را به بازار برمی‌گرداند تا سود کنید.

    نقاط مثبت و منفی استفاده از حد ضرر

    استفاده از حد ضرر

    نقاط مثبت و منفی استفاده از حد ضرر

    سفارش حد ضرر با توجه به شرایط و میزان تعیین شده آن، می‌تواند نکات مثبت و در عین حال نکات منفی هم داشته باشد. شاید از خود بپرسید اگر حد ضرر قرار است جلوی ضرر ما را بگیرد، پس چطور می‌شود که نکته منفی هم داشته باشد؟ در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا شما را با نکات منفی حد ضرر آشنا کنیم. ابتدا به سراغ نکات مثبت برویم.

    مزایای استفاده از حد ضرر

    مهم‌ترین مزیت سفارش حد ضرر، استفاده کاملا رایگان از آن است. شاید با خود فکر کنید که برای تعیین یک حد به منظور جلوگیری از ضرر، باید هزینه‌ای به پلتفرم میزبان پرداخت کنید. اما برعکس استفاده از آن رایگان است و تنها هزینه پرداختی شما همان کارمزدی است که برای فروش دارایی و واریز به حساب خود پرداخت می‌کنید. به حد ضرر به عنوان یک بیمه رایگان نگاه کنید.

    یکی دیگر از مزایای آن این است که دیگر نیازی نسبت ریسک-پاداش نیست دائما جلوی سیستم بشینید یا هر لحظه گوشی به دست در حال بررسی عملکرد بازار باشید. مخصوصا در مورد مثال بالا که قطعا نیاز به حضور در کنار خانواده، تعطیلات، استراحت و مسائل دیگر دارید.

    از جمله مزایایی که حد ضرر در اختیارتان قرار می‌دهد، جلوگیری از تصمیمات احساسی است. بارها و بارها شده که افراد زیادی به نادرستی وارد یک بازار سهام یا ارز دیجیتال می‌شوند. مثلا با سقوط قیمت یک ارز دیجیتال، همچنان به آن ایمان دارند و یک شانس دیگر به آن می‌دهند. در صورتی که پول آن‌ها روز به روز کاهش پیدا می‌کند. مثلا اگر یک ارز دیجیتال کوچک ناگهان سر و صدا کند و قصد خرید آن را داشته باشید، خب عیبی ندارد. اما باید برای آن حد ضرر تعیین کنید. این گونه ارزها ممکن است به خاطر هیجانات کاذت یک لحظه صعود کنند و روز بعد به دل دره سقوط کنند. پس حد ضرر نسبت ریسک-پاداش نسبت ریسک-پاداش اجازه می‌دهد تا حداقل سرمایه‌تان نسوزد.

    البته لازم به ذکر است که حد ضرر برای سرمایه‌گذاران بلند مدت کاملا بی‌فایده است. صحبت در مورد کاربرانی است که قصد دارند به صورت کوتاه مدت دارایی خود را خرید و فروش کنند. اما در کل مهم است که نسبت به استراتژی خود روی یک سرمایه‌گذاری مطمئن شوید. حد ضرر کمک می‌کند تا تحلیل‌های شما از بازار درگیر مسائل احساسی و وحشت نشود.

    معایب استفاده حد ضرر

    عیب اصلی نسبت ریسک-پاداش استفاده از این روش این است که تغییرات کوچک بازار و قیمت می‌تواند سفارش حد ضرر را فعال کند. نکته طلایی این است که درصد حد ضرر را باید جوری تعیین کنید که نه تنها نوسانات روزانه را در نظر نگیرد، بلکه در عین حال جلوی برخی از ضررهای مهم را هم بگیرد. مثلا اگر بخواهید حد ضرر ۵ درصد را برای یک دارایی که سابقه کاهش قیمت ۱۰ درصدی را در طول یک هفته دارد در نظر بگیرید، نمی‌توان اسمش را یک استراتژی خوب گذاشت چرا که باز هم نتیجه آن چیزی جز از دست رفتن پول نیست.

    پس چی کار کنیم؟ قانون راحتی برای این مسئله وجود ندارد و حد ضرر شما کاملا بستگی به نوع سرمایه‌گذاری‌تان دارد. مثلا اگر یک تریدر فعال هستید که دائما معامله می‌کنید، حد ضرر ۵ درصد مناسب است. اما اگر یک سرمایه‌گذار بلند مدت هستید، حد ضرر ۱۰ درصد اصلا مناسب شما نیست و باید حد ضرر بیش از ۱۵ یا ۲۰ درصد را انتخاب کنید. اگر یک سرمایه‌گذار بلند مدت هستید، یعنی هرچقدر هم که قیمت یک دارایی پایین بیاید، باز هم می‌دانید که این دارایی افزایش قیمت خواهد داشت. بنابراین حد ضرر ۵ یا ۱۰ درصد برای شما مناسب نیست.

    چگونگی محاسبه حد ضرر

    محاسبه حد ضرر

    چگونگی محاسبه حد ضرر

    برای مثال می‌خواهیم سهام یک شرکت را در قیمت ۱۰۰ دلار خریداری کنیم. باور دارید که قیمت این سهام به ۱۳۰ دلار خواهد رسید. برای این کار شما مدیریت ریسک خود را حساب می‌کنید تا بدانید که تا چه میزان قادر به پذیرش ریسک هستید.

    برای این کار کافی است قیمت مورد هدف را منهای قیمت خریداری شده در نظر بگیرید. نتیجه به دست آمده در این مثال ۳۰ دلار است که می‌تواند پاداش شما باشد. حاالا تصمیم می‌گیرید که می‌خواهید از ریسک پاداش (Risk-Reward) نسبت ۳ به ۱ استفاده کنید. یعنی اگر شما ۳۰ دلار به دست آورید، مدیریت ریسک شما ۱۰ دلار خواهد بود.

    حالا برای تعیین حد ضرر قیمت خریداری شده را منهای قیمت ریسک‌پذیری خود کنید. یعنی ۱۰۰ دلار منهای ۱۰ دلار مدیریت ریسکی که حساب کرده بودیم. در نهایت حد ضرر ما ۹۰ دلار است. اما باز هم فراموش نکنید که میزان نرخ تعیین شده، کاملا بستگی به نوع سرمایه‌گذاری شما دارد. یک سرمایه‌گذار بلند مدت، به افزایش قیمت بیشتری به نسبت یک سرمایه‌گذار کوتاه مدت فکر می‌کند.

    نکات کلیدی در تعیین حد ضرر

    در حالی که استراتژی‌های مختلفی برای تعیین حد ضرر وجود دارد، مهم‌ترین نکته این است که چطور ریسک خود را مدیریت کنید. مدیریت ریسک یکی از مهم‌ترین شالوده‌های معاملات موفق است. فراموش نکنید که بازار همیشه پر از بالا و پایین است و خیلی از تریدرها همیشه در ضرر قرار دارند. بسیاری از آن‌ها به این دلیل ضرر می‌کنند چرا که نیازی به آموزش و یادگیری استراتژی‌ها نمی‌بینند. آن‌ها فقط وارد بازار می‌شوند و دارایی خود را در آن تزریق می‌کنند. اما مراحل مهمی از جمله محاسبه ریسک و حد ضرر را نادیده می‌گیرند. اگر می‌خواهید شغل بلند مدتی در ترید داشته باشید و در آن موفق شوید، باید با افزایش دانش خود نسبت به رقبا برتری پیدا کنید.

    حد ضرر یک ابزار ساده و رایگان است که مزایای آن به نسبت معایب آن بسیار بیشتر است. دیگر چه چیزی بهتر از اینکه جلوی ضررتان گرفته شود؟ بنابراین به سفارش حد ضرر به عنوان یک بیمه نگاه کنید تا دارایی‌تان از ضررهای بیش از حد در امان بماند.

    برای خرید ارز دیجیتال با تعیین حد سود و ضرر می‌توانید به پلتفرم کوین نیک مارکت مراجعه کنید. همچنین، شبکه‌های اجتماعی کوین نیک مارکت در توییتر، تلگرام و اینستاگرام اطلاعات خوبی را در اختیار شما قرار داده و خبرهای کوتاه و مسابقات کوین نیک مارکت را به شما اطلاع رسانی می‌کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.