فقدان دانش در معامله گری


دام صرافی‌های رمزارز برای بالاکشیدن پول مردم

عصر ارتباط – صرافی‌های رمزارز زیر سایه فقدان قوانین مرتبط و غفلت دستگاه‌های نظارتی، تسهیلاتی به معامله‌گران تازه‌وارد ارائه می‌دهند که کاملاً دارای ماهیتی شبه‌قماری، ربوی و فاقد وجاهت قانونی است.

به گزارش خبرنگار مهر، از ابتدای سال تاکنون همزمان با نوسانات قابل توجه قیمت ارزهای مجازی، شاهد شیوه قارچ‌گونه معاملات رمزارز در فضای مجازی و صرافی‌های آنلاین هستیم. فارغ از اینکه تاکنون تبادلات رمزارز به طور کلی از سوی دولت ممنوع اعلام شده است اما جالب است که اکثر صرافی‌هایی که در این حوزه فعالیت دارند، فاقد کوچک‌ترین مجوز قانونی هستند.

اما فعالیت غیرقانونی صرافی‌های آنلاین و ورود آنها به معاملات رمزارز در این روزها وارد فاز جدیدی شده است. از قرار معلوم صاحبان این صرافی‌های بی‌نام و نشان، امکانات جدیدی برای معاملات ارزهای دیجیتال به ویژه بیت‌کوین فراهم کرده‌اند که فاقد وجاهت شرعی و قانونی است.

یکی از رایج‌ترین امکاناتی که اخیراً از سوی صرافی‌های آنلاین در اختیار معامله‌گران رمزارز قرار داده شده مربوط به معاملات اهرمی (Leverage) می‌شود که اساساً دارای ماهیتی شبه قماری و ربوی است. در اینگونه معاملات، صرافی با اعطای یک اعتبار موهومی به مشتری، امکان انجام معاملات با چند برابر سرمایه اولیه افراد را فراهم می‌کند.

در واقع اهرم قابلیت جدیدی در بسترهای معاملاتی است که با استفاده از آن، معامله‏‬ گران می‌توانند از صرافی چند برابر مبلغ فقدان دانش در معامله گری اولیه خودسرمایه قرض بگیرند. برای مثال اگر سرمایه اولیه شخص ۱۰۰ دلار باشد و فرد از اهرم ۱۰ استفاده کند، وی می‌تواند به اندازه ۱۰۰۰ دلار معامله انجام دهد و سود و زیان وی از معاملات نیز ۱۰۰ برابر خواهد شد. بدین ترتیب در صورت اخذ اعتبار اهرمی از صرافی اگر ۱۰ دلار سود یا زیان کند با اهرم ۱۰ این رقم به ۱۰۰ دلار سود یا زیان افزایش یا کاهش پیدا خواهد کرد.

دام صرافی‌های ارز دیجیتال برای بلعیدن یک‌شبه سرمایه معامله‌گران

اما این تمام ماجرا نیست، در معاملات اهرمی، صرافی در ازای پولی که به شخص قرض می‌دهد، مقداری از سرمایه وی را به عنوان «وجه تضمین یا مارجین» در نزد خود به عنوان وثیقه نگه می‌دارد. به این ترتیب، اگر بازار خلاف پیش‏بینی شخص عمل کند و وی متضرر شود و میزان ضرر با وجه تضمین اولیه تهاتر شود، صرافی سرمایه اولیه را مصادره می‌کند که در اصطلاح به آن لیکوئید شدن می‌گویند.

با این توضیحات مشخص می‌شود که هرچه میزان اهرم بالاتر تعیین شود، خطر لیکوئید شدن یا از دست رفتن سرمایه اولیه نیز افزایشمی‌یابد؛ چرا که در حین متحمل شدن ضرر توسط مشتری متناسب با میزان مبلغ اعتبار اهرم، ضریب ضرر کردن نیز چندین برابر افزایش پیدا خواهد کرد.

نکته قابل توجه آنجاست که سود اصلی بسیاری از این صرافی‌ها نیز از محل همین کارمزد و مبالغ مصادره شده از مشتری زیان دیده تأمین می‌شود.

به دلیل تعداد بالای معامله‏ گران اهرمی، می‌توان گفت که در حال حاضر درآمد بادآورده نسبتاً قابل توجهی نصیب این صرافی‌ها شده است.

در این صرافی‌ها هم می‌توان از افزایش قیمت ارزهای دیجیتال از جمله بیت ‏کوین و هم از کاهش قیمت آنها سود برد. به این ترتیب، اگر شخص اعتقاد داشته باشد که قیمت بیت کوین در آینده افزایش پیدا می‌کند، باید وارد موقعیت لانگ شود تا از خرید بیت ‏کوین سود ببرد و اگر معتقد است که قیمت بیت کوین سقوط می‌کند، باید وارد موقعیت شورت شود تا از فروش بیت‌کوین سود ببرد.

نکته قابل توجه دیگر این است که اگر اهرم روی کراس باشد، سیستم از تمام موجودی کیف پول به عنوان وجه تضمین استفاده می‌کند که تا حد امکان موقعیت معامله‌گری شخص حفظ شود. به این ترتیب، در صورتی که بازار، خلاف تحلیل و پیش‏بینی معامله‏‬ گر، عمل کند و شخص ضرر کند، صرافی تا رسیدن میزان ضرر به کل سرمایه اولیه هیچ اقدامی نمی‌کند و در نتیجه شخص معامله‏‬ گر می‌تواند برای مدت زمان بیشتری در باتلاق کسب سود دست و پا بزند اما به محض رسیدن ضرر به حد تعیین شده، تمام سرمایه در کسری از ثانیه از بین خواهد رفت.

صرافی یا کازینو قمار و ربا؟

با توجه به آنچه که ذکر شد می‌توان شباهت اینگونه خرید و فروش‌های اهرمی ارزهای دیجیتال را با قمار و شرط‏بندی و نیز معاملات ربوی دریافت.

از یک سو این معاملات نوعی شرط‏بندی روی نرخ ارزهای دیجیتال هستند که در صورت بردن این شرط‏بندی از سوی معامله‏گر، وی بر اساس اهرمی که تعیین کرده است و به چندین برابر سرمایه‬ سرمایه‌ای که در میان گذاشته است سود می‌کند و در صورت باخت، بر اساس اهرم به چندین برابر سرمایه، زیان متحمل می‌شود تا حدی که امکان دارد تمام سرمایه خود را از دست بدهد. هرچه میزان اهرم بالاتر باشد ریسک از دست رفتن سرمایه نیز افزایش می‌یابد.

از سوی دیگر صرافی‌ها با دادن قرض مدت دار به معامله‌گر و بازپس‌گیری اصل و سود آن در فواصل معین به نوعی یک مرتکب معاملات ربوی نیز شده‌اند.

ریسک معاملات اهرمی در مقایسه با سایر سرمایه‌گذاری‌ها در چیست؟

وجه تمایز میان این نوع از معاملات ارزهای دیجیتال و سایر سرمایه‌گذاری‌های پر ریسک از جنبه‌های مختلفی قابل بررسی است: اولاً اینکه سرمایه‏گذاری در معاملات با ریسک‌های بالا، نیازمند تخصص، تجربه و دانش کافی است. بنابراین ورود افراد بدون داشتن چنینویژگی‌هایی به معاملات پر ریسک ارزهای دیجیتال و با امید اینکه چندین برابر پولی که وارد معامله کرده‌اند را به دست آورند، ماهیت آن‌را به قمار و شرط‏بندی نزدیک می‌کند. چنانچه فرد استراتژی مشخص، تحلیل و پیش‏بینی درست نداشته و میزان ریسک، نقطه ورود، نقطه خروج، حد ضرر و سایر شرایط را از قبل به درستی تعیین نکند، می‌توان گفت معاملات وی بر اساس شانس و تصادف است و امکان دارد کل سرمایه شخص از همین طریق نابود شود.

فارغ از آنچه مطرح شد، سرعت تغییرات در بازار رمزارزها بسیار زیاد است و محرک‌های تصادفی و عمدی در این بازار به نظر بیش از هر بازار دیگری است. قیمت‌ها در این بازار مدام کم و زیاد می‌شوند و اگر برای رسیدن تغییرات قیمت به یک حد مشخص در جهان واقعی، لازم باشد که چندین هفته یا چندین ماه بگذرد، این تغییرات در جهان مجازی ارزهای دیجیتال در زمان بسیار کوتاهی قابل تحقق است و این عوامل حتی سرمایه‏گذاری از سوی افراد حرفه‌ای و متخصص را فقدان دانش در معامله گری نیز با دشواری مواجه می‌کند و معیار عنصر شانس را در این معاملات در اولویت قرار می‌دهد.

به گزارش خبرنگار مهر، محمد باقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی، در اردیبهشت‌ماه سال جاری طی نامه‌ای خطاب به رئیس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد، ضمن اشاره به غیرمجاز بودن صرافی‌های دیجیتال و احتمال متضرر شدن معامله‌گران، خواستار اقدام جدی بانک مرکزی در راستای عدم ارائه درگاه پرداخت به این صرافی‌ها شد اما تابحال اقدامی در این خصوص از سوی بانک مرکزی صورت نگرفته است.

چرا اکثر معامله گران فارکس مداوم در ضررند

چرا اکثر معامله گران فارکس مداوم در ضررند

چرا اکثر معامله گران فارکس مداوم در ضررند : بارھا و بارھا شنیده اید که می گویند 90 درصد معامله گران فارکس پولشان را از دست می دھند. در این مقاله به چرایی این موضوع میپردازیم.

مقدمه چرا اکثر معامله گران فارکس مداوم در ضررند:

خوب ، من نمی دونم این امار و ارقام از کجا در آمده

پیشنهاد میکنیم در ارتباط با آمار و ارقام و درصد افراد ضرردده در بازار فارکس این مقاله را بخوانید :

افسانه ضرر ۹۹% معامله گران در فارکس

ولی بنظرمن بھتر است به جای عدد سازی، به علل پول از دست دادن افراد در بازار فارکس بپردازیم،

و البته توجه به این نکته ضروری است که این مشکل فقط مربوط به بازار فارکس ھم نیست.
در بازار ھای سھام ، کالا و باندھا، نیز نود درصد فعالان این بازارھا نیز می گویند به صورت دائم پول از دست می دھند.

با وجود این تعداد تریدر که دارند در انواع مختلف بازارھای مالی پولشان را از دست می دھند، این سوال پیش می آید که:

این افراد دارند چه کار اشتباھی را به صورت مشترک انجام میدھند؟

امیداورم که امروز بتوانم به این سوال پاسخ دھم،

با نگاه به مواردی که عموما به عنوان عامل از دست رفتن سرمایه بیش از ٩٠ درصد تریدرھا مورد نکوھش قرار میگیرند ،

کار خود را شروع کرده و سعی میکنیم که دریابیم

آیا واقعا دلیل از دست دادن سرمایه بسیاری از تریدر ھا بواقع این موارد ھستند یا اینکه اشتباھات دیگری ھستند که مردم مرتکب میشوند.

آیا دلیل آن استراتژی است ؟

از طریق تجزیه و تحلیل یکی از مواردی که معمولا تریدر ھا بخاطر آن سرزنش میشوند

که قادر به کسب پـول از مارکت نیستند ،شروع میکنیم به دفعات بیان شده که استراتژیھای معاملاتی

دلیل اولیه عدم موفقیت تریدرھا در کسب سود دائمی از بازار فارکس میباشد.

نه تنھا دیگران که حتی خود تریدرھا ھم دلیل عدم موفقیت در پولسازی را در استراتژی معـاملاتی خودشـان میدانند

شخصا معتقد نیستم که دلیـل از دسـت دادن پـول توسـط یـک چنـین درصـد بزرگـی از تریـدرھا اسـتراتژیھای معاملاتی آنھا باشد

به دلیل اینکه ھر تریدری از استراتژی معاملاتی متفاوتی استفاده میکند،احتمالا تعـداد بـسیار بـسیار زیـادی روشھایی وجود خواھد داشت

که ھمگی در زیـر مجموعـه مـشابه ای قـرار میگیرنـد ھماننـد پـرایس اکـشن، اندیکاتورھا و….. اما ھر تریدری به منظور تـسھیل در تـامین نیازھـایش،

تنظیمـات جزیـی بـر روی آنھـا پیـاده سازی میکند.

بنابراین من احساس نمیکنم که دلیل از دسـت دادن پـول معاملـه گـران، اسـتراتژی معـاملاتی باشـد.

بعـلاوه ھزاران روش معاملاتی دیگر وجود دارد ،

چگونه ممکن اسـت بـا وجـود ھـزاران اسـتراتژی معـاملاتی ٩٠درصـد تریدرھا به این دلیل پول از دست بدھند؟

اگر دلیل چرایی از دست دادن پول استراتژی باشد.

بنابراین بایستی شخصی باشد کـه اشـتباه کـرده باشـد زیرا استراتژی که خودش معامله نمیکند بلکه ضروری است شخصی در آن ورود کرده باشد

تا بدرستی عمـل کند، اگر تریدری از روشی به درستی استفاده نکند

پس این استراتژی نیست که بایستی سرزنش گردد زیرا که خود تریدرھا مشکل اصلی ھستند که ما را به نکته بعدی میرساند

روان شناسی چطور؟

روانشناسی ترید موضوع دیگری است که بسیاری عدم کسب سود مستمر توسط تریدر ھارا بـه آن نـسبت میدھند

روانشناسی ترید – مواردی ھمانند بستن زودھنگام معاملات، تریدھای تلافی جویانه،

نگـه داشـتن معـاملات در زیان – چیزی است که بسیاری از تریدرھا را تحت تـاثیر قـرار میدھـد

اگـر چـه ھنـوز معتقـدم ایـن تعـداد از تریدرھایی که این مشکلات را دارند به اندازه کافی برای بعضی افراد زیاد نیست که موافقت کنند

دلیل اصلی از دست دادن پول توسط تریدرھا این مسئله باشد .

فکر میکنم تعداد بسیار زیادی از افراد از این طرز فکر اشتباه ھمچون بستن زود ھنگام تریدھا – و نه در جایی که برنامه ریزی شده بوده بسته شوند – رنج میبرند

اما اینھـا اشـتباھات بحرانـی کـه موجـب از دسـت رفـتن مقادیر زیادی پول میشوند،

نیستند بلکه اشتباھات بزرگی ھمچون نگه داشتن تریدھای در زیان، ھستند که باعث از دست دادن مقادیر خیلی زیادی پول میگردند

و اکثر تریـدرھایی کـه مـدت یکـی دوسـال سـابقه تریـد کردن دارند ھیچوقت اینچنین اشتباھاتی را مرتکب نمیشوند.

مدیریت نادرست سرمایه

مدیریت سـرمایه ماننـد تریـدھایی بـا مقـدار ریـسک بـالا، مـوردی اسـت کـه معاملـه گـران زیـادی بـه نادرستی آنرا اعمال مینمایند.

آیا این بدین معنی است که این مـسئله دلیـل اصـلی از دسـت دادن سـرمایه توسط ٩٠درصد تریدرھاست؟

من اینطور فکر نمیکنم اگر اکثر معامله گران بواسطه مدیریت نادرست سرمایه ، پولھای خـود را از دسـت میدھنـد

پـس بـدین معنی خواھد بود که آنھا احتمالا تمام سرمایه خود را بر باد خواھند داد و احتمالا آنھا ھرگـز معاملـه نخواھنـد کرد.

چنانچه قرار باشد ٩٠ درصد معامله گران پولھای خود را از دست دھند بایستی در مارکت ھمیشه فعـال بوده و در حال معامله باشند،

اگر آنھا حساب و سرمایه ای نداشته باشند بنابراین ھرگز آن را دائما از دسـت نخواھند داد.

تعریف پایه ای مدیریت سرمایه این است که تصمیم گیری شود چه مقدار ریسک بر روی ھر معاملـه بایستی صورت گیرد،

مدیریت صحیح سرمایه جایی است که شما ھمیشه با مقدار مناسب ریسک معاملـه میکنید و ھمچنین اھرمی که استفاده میکنید

در ھـر معاملـه مطـابق و متناسـب بـا سـرمایه ایـست کـه در حساب معاملاتی شما در دسترس میباشد.

مدیریت نادرست سرمایه این خواھد بود که مقدار اھرم معاملاتی را در ھر معامله تغییر دھید و یا وارد معاملاتی شوید

که این ریسک را دارند که بیشتر از ١٪ از کل موجـودی اکانـت شـما درگیـر شـود.

در بعضی موارد این میتواند یک اشتباه ھولناک باشد.

قرار دادن اھرم معاملاتی فقدان دانش در معامله گری بر روی ١:١٠٠در معاملـه ای کـه حساب معاملاتی شما فقط دارای ١٠٠٠پوند میباشد

میتواند و احتمالا باعث خواھد شـد تمـام پـول شـما از دست برود.

اینھا اشتباھاتی است که دایما تریدرھای مبتدی مرتکب میشوند و اگر شما به مـدت بـیش از ۶ ماه در مارکت بوده اید

اینقدر در باره مارکت یاد گرفته اید کـه تـشخیص دھیـد ایـن مـوارد چـه خطراتـی دارد و احتمالا ھرگز این اشتباھات را مرتکب نخواھید شد.

حقیقت چرایی از دست دادن سرمایه

تا کنون ۴ مورد را که معمولا دلیل نکوھش شده برای از دست دادن دائمی سرمایه توسط ٩٠ درصـد تریدرھاست بررسی کردیم

در حالیکه بایستی بیان شود که درصد بسیار بزرگی از زیـان تریـدرھا بـه دلیلـی جدا از دلائل فوق میباشد دلایل مذکور ھمگی مشکلات قابل اصلاح ھستند،

اگـر اسـتراتژی تریـد شـما ایـراد دارد خوب آنرا تغییر میدھید ،اگر مدیریت سرمایه نادرست اسـت انـرا اصـلاح میکنیـد.

روانـشناسی تریـد تنھـا موضوعیست که ممکن است یا ممکن نیست به این راحتی اصلاح گردد.

من فکر میکنم که ھر تریدری بایستی از طریـق یـک موضـوع اشـتباه کنـد. ایـن موضـوع ممکـن اسـت عمدی نباشد و تریدر ممکن است تشخیص ندھد

که در حال انجـام چنـین اشـتباھی اسـت.

امـا بھـر حـال اشتباھاتی ھستند که صرف نظر از استراتژی ،مدیریت،روانشناسی تمامی معامله گران مرتکب میشوند.

معامله گری در فارکس شبیه یک بازیست

و ھمانند ھر بازی دیگری که شما ممکن است انجام داده باشید

یک سری قواعد ھستند که شما بخاطر اینکه درست بازی کنید بایستی آنھا را بیاموزید.

این قواعد ھمه بازیگران در بازی را تحت تاثیر قرار میدھد.در فارکس بدین معنی اسـت کـه تمـامی تریـدرھا بایستی از این اصول پیروی کنند

چه به آن آگاه باشند چه نباشند.

عدم آگـاھی از ایـن اصـول بـه ایـن معنـی است

که خود را در یک موقعیت شدیداٌ نابرابر در مقایسه با بازیگرانی که از آن قواعد آگاھند و کاملا بـه زیـر و بم مارکت اشراف دارند قرار داده اید

مشکل عمده ای که در فارکس وجود دارد این است که شما بایستی خودتان این قواعد و اصـول بـازی را دریابید

و ھیچ کتابی که شما بتوانید با خواندن آن به این قواعد آگاھی پیدا کنید وجود ندارد

آنھا بایـستی با فکر کردن به مکانیسم ھای داخلی چگونگی کارکرد مارکت، کشف شوند زمانیکه شما قواعد بازار فـارکس را بشناسید

شما میتوانید به حقیقت چگونگی معامله پرسود پی ببرید.

چهار قاعده بازار فارکس تقدیم شما:

• بازار فارکس یک بازی حاصل جمع صفر اسـت جـایی کـه آنچـه کـه یـک نفـر از دسـت داده معـادل
چیزی است که شخص دیگری بدست آورده. (البته بدون در نظر گرفتن کمیسیون کارگزارھا)

• ھیچکس نمیتواند سفارشی در مارکت قرار دھـد مگـر آنکـه شـخص دیگـری سفارشـی دقیقـا در
جھت مخالف قرار داده باشد (منظور از نتوانستن به معنی عدم فعال شدن سفارش ھا میباشد)

• ھر چه سفارش شما بزرگتر باش دنیاز به تعداد افـراد بیـشتری ھـست کـه سفارشـات خـود را در
جھت مخالف شما بارگذاری کنند. (البته میتواند تعداد افراد کمتر و حجم سفارشات مد نظر است)

• مارکت نمیتواند بدون پولبک و اصلاح در یک جھت ادامه مسیر دھد (البته در نظر داشته باشـید کـه
ما میتوانیم اصلاح ھای ھم جھت حرکت اصلی را ھم در مارکت داشته باشیم)

اینھا اصول بازار میباشند.

تمامی ۴قاعده کلی فوق حقایقی ھستند که نمیتوان با آنھا موافق نبود

ھر تریدری در مارکت از ۴ قاعده فوق پیروی مینماید حتی اگر لزوما از آنھا آگاه نباشد

به نظرم اگر ھر تریدری در ابتـدای آمـوزش معاملـه گـری ایـن اصـول را فراگیـرد افـراد خیلـی زیـادتری منفعـت خواھند برد،

حتی اصل شماره ١ پیامدھای خیلی بزرگی برای آگاھی تریدرھا در مارکت خواھد داشت.

اگر تریدری بداند که حاصل جمع این بازار صـفر میباشـد

آنگـاه او خواھـد دانـست کـه عمـده یـادگیری وی بایستی بر یافتن زمان و مکانی که دیگر تریدرھا در حال از دست دادن پولـشان میباشـند،

متمرکـز گـردد زیرا این تنھا راه برای پولسازی است.

درحالیکه این ۴ اصل نقش خود را بر روی معامله گرانی که پولساز نیستند ایفا میکنند، موضـوع دیگـری نیـز وجود دارد

که درک درست یا نادرست آن توسط تریدرھا میتواند تفاوت بین شکست یا موفقیت باشد

روند مفھومی است که با زور از ھمان ابتدای انجام معامله در مارکت در ھر تریدری نھادینه میگردد

در ھر کتاب یا کورس آموزشی که شما خریداری کنید یک بخش مختص به بیان اینکه روند مھمترین مفھوم در مارکت میباشد ،وجود دارد

و عدم پیروی از روند احتمالا موجب خواھد شد شما نتوانید ھـیچ پـولی از مارکـت در بیاورید.

(وقتی شما در یک اصلاح و یا پولبک و بازار ساید ھم ترید می کنید و سود کسب می کنید به این معنی است که شما ھم از قانون روند پیروی می نمایید.)

آنچه که برای من در مورد کتب معامله گری عجیب است اینست که حتی اگر این کتب استراتژیھای متفاوتی را آموزش دھند اما مفھوم روند در تمام آنھا یکسان است
تمامی این کتابھا به شما نصایح مشابھی میدھند که:

• ھمیشه از روند پیروی کنید

• ھر چه روند طولانی تر باشد احتمال ادامه مسیر بیشتر است (به نظر من این کاملا اشتباه میباشد)

• سعی نکنید که شروع و پایان روند را پیش بینی کنید

این سه نصیحت تقریبا در بیش از ۵٩ درصد کتب آموزش معامله گری دیده میـشوند

اینھـا کتـب مـشابه و یکسانی ھستند که اکثر تریدرھا احتمالا در طی دوره آموزش خود خوانده اند.

حال اگر اکثریت تریـدرھایی کـه این کتب را خوانده اند

و از این سه سفارش در ارتباط با روند پیـروی کننـد ممکـن اسـت

دلیـل اینکـه عمـده تریدرھا در حال از دست دادن سرمایه خود میباشند بواسطه این باشد که

این تعریف از روند اشتباه بوده؟

دلیلی که من بیان میکنم این است که تمام استراتژیھای معاملاتی این ایده از رونـد را بـه چنـدین روش بکـار میبرند.

تقریبا تمامی استراتژیھای معاملاتی به دو دسته گروه بندی میشوند:

• در جھت روند (استراتژی روندی پس از اینکه بازار حرکتش رو آغاز کرده ورود میکند)

• خلاف جھت روند (الگوھای بازگشتی قبل از شروع حرکت بازار ورود مینماید)

ھر دو دسته این استراتژیھا متکی به مفھوم روند میباشند،

اگر رونـدی وجـود نداشـت ایـن روشـھا عمـل نمیکردند و افراد مجبور نبودند که به روشھای معامله گری که در آنھا مفھوم روند بکار گرفتـه نـشده انـد روی بیاورند .

بنابراین اگر تعریف مشترک روند اشتباه باشد بدین معنـی اسـت کـه

دلیـل اینکـه تمـامی تریـدرھای روندی و برگشتی پول خود را از دست میدھند بخاطر درک آنھا از روند میباشد

که نادرست است و یـا اینکـه پیاده سازی روند در استراتژی معاملاتی آنھا اشتباه میباشد.

فکر میکنم تعریف اشتباه از روند نسبت به استراتژی، مدیریت سرمایه، روانـشناسی کـه دربـاره آنھـا بحث شد، گزینه محتمـل تـری میباشـد

کـه بـه تنھـایی دلیـل چرایـی از دسـت دادن دائمـی سـرمایه توسـط ٩٠درصد تریدرھا میباشد.

در این باره فکر کنید

• ٩٠درصد استراتژیھای معاملاتی متکی به روند ھستند

• ٩٠درصد تریدرھا دایما پول از دست میدھند

• چرا فکر میکنید ٩٠درصد ذائما زیان میدھند ؟

خلاصه چرا اکثر معامله گران فارکس مداوم در ضررند

٩٠درصد تریدرھا سرمایه خود را از دست میدھندنه بخاطراستراتژی آنھا و یا درگیریھای ذھنی حاصل از ترید،

بلکه بواسطه عدم آگاھیشان از چگونگی کارکرد بازار فارکس.

اگر یک تریدر مبتدی قبل از یـادگیری ھـر چیز دیگری ،

این ۴ قاعده بازار را فراگیرد آنگاه در طی یـه زمـان کوتـاه بـه سـود دھـی ثابـت و دائمـی خواھـد رسید،

برای من سالھا طول کشید تا این قواعد را دریابم و حتی مدت زمان بیشتری گذشت تا اثرات آنھا را بر روی روشی که مردم در فارکس مشارکت میکنند را دریابم .

تریدری که تازه وارد فارکس میشود این مشکلات را نخواھد داشت اگر:او تحت آموزشی قرار گیرد که بر اساس این ۴ قاعده باز باشد ،

کتابھای مربوط به تحلیل ھای تکنیکال را نه برای درک چکونگی تریـد کـردن بلکه برای درک چکونگی رفتار تریدر ھای دیگر،بخواند

زیراکه او میداند که سود او نھایتا از طرف تریدرھای دیگر تامین میشود .

این فقدان آگاھی از روش کارکرد بازار ھمراه با تعریف اشتباه از روند است

که موجب شده افراد سرمایه خود را از دست بدھند

و نه مشکلاتی ھمچون استراتژی، روانشناسی، مـدیریت سـرمایه کـه بخـش کـوچکی از تریدرھا دارند

بررسی وضعیت فعالیت معامله گران ایرانی در بازارهای بین المللی/لزوم آگاه سازی مردم

ذنوبی گفت : طبق یک آمار غیر رسمی بالغ بر 700 هزار ایرانی در سالهای گذشته مبادرت به معامله و افتتاح حساب در بازارهای بین المللی کرده اند و عمده ی این افراد با وعده درامد های دلاری آسان با دیدن چند ساعت آموزش تحلیل تکنیکال سرمایه خود را از دست داده اند.

گروه بین الملل بازارنیوز : حضور ایران در بازارهای بین المللی و فعالیت در بازارهای غیررسمی، بهانه ای بود تا با امیرحسام ذنوبی، کاردار خانه اقتصاد، به گفتگو بنشینیم. این تحلیلگر و استراتژیست بازارهای مالی بین المللی، در این گفتگو به ارائه اطلاعاتی جدید از حضور ایرانی ها در بازارهای بین المللی، چون فارکس، رمزارزها و. پرداخت. مشروح این گفتگو را می خوانیم :

جایگاه ایران در بازارهای مالی بین المللی چیست ؟

بحث و گفتگوها بسیاری در سالیان گذشته در رسانه ها حول موضوع حضور و سهم ایران از بازارهای مالی بین المللی مطرح شده، میهن عزیزمان ایران با پتانسیل های بلقوه استراتژیک فراوانش می تواند جایگاه رفیعی در این بازارها داشته باشد، اما به دلیل تحریم های ظالمانه، خصومت کشور هایی که با کشورمان تضاد منافع و درگیری های سیاسی دارند، متاسفانه بهره مندی صنایع داخلی و شرکت های ایرانی از این بازارها به مدت 4 دهه امکان پذیر نبوده است.

تلاش های بسیاری توسط مسئولین کشور برای اتصال بازار سرمایه ایران به جریان بازارهای یک پارچه بین المللی انجام شده که قابل تقدیر است فقدان دانش در معامله گری و اگر با ممارست، همدلی و رایزنی های بین المللی به این مهم دست یابیم، موجب بهره مندی از جریان سرمایه بین المللی جهت توسعه کشور می شود.

ایران به لحاظ ذخایر غنی فلزات ارزشمندی همچون مس و کالاهای گرانبها مانند نفت و زنجیره گسترده ی صنایع مرتبط همچنین موقعیت جغرافیایی سوق الجیشی که ظرفیت تبدیل ایران به مهمترین هاب حمل و نقل ریلی، جاده ای، دریایی و هوایی در قلب خاورمیانه با دسترسی به دریای خزر و خلیج فارس را فراهم ساخته، حائز صلاحیت برای کسب منفعت از بازارهای مالی بین المللی است.

سابقه عملکرد ایران در این بازارها به چه صورت بوده ؟

قبل از انقلاب اسلامی وزارت اقتصاد وقت با مطالعه روی شرکت های بسیار از جمله شرکت های خودرویی مهمی مانند مرسدس بنز (دایملر) پرتفوی خوبی از سهام شرکت های نسل سوم انقلاب صنعتی خریداری کرده بود، در سالهای گذشته مسئولان کشور تلاش بسیاری جهت احقاق حقوق ایران در بازگرداندن حقوق ملت و دریافت ارزش روز سهام این شرکت ها انجام داده اند که بنده به عنوان یک معامله گر بین المللی امیدوارم علاوه بر دیگرمطالبات قانونی و به حق مردم ایران که به بیت المال بازگشته است، سهم کشورمان از این شرکت ها احیا شده و مالکیت آن به بیت المال بازگردد.

اساسا این بازارها چه نقش به سزایی در عملکرد نهادها و ساختارهای مالی کشور ایفا می کنند؟

شاید اتصال مستقیمی میان بازارهای مالی بین المللی و بازار مالی کشورمان وجود نداشته باشد اما به لحاظ استراتژیک قیمت گذاری ارزهای رایج، مواد اولیه و کالاهای گرانبها با توجه به میزان عرضه و تقاضا در این بازارها انجام می پذیرد. درامد کشور ما به عنوان یک کشور صادر کننده نفت و مشتقات از تغییرات قیمت ها در این بازار تاثیر می پذیرد و نمی توان اقتصاد کشور را به عنوان یک جزیره مستقل از اقتصاد بین المللی تصور کرد.

هم چنین تامین بسیاری از مواد اولیه وارداتی صنایع کشور از طریق این بازارها صورت می پذیرد که توجه به قیمت گذاری وتحلیل قیمت ها می تواند نقش به سزایی در توسعه اقتصادی این صنایع ایفا کند.

وضعیت کنونی فعالیت معامله گران ایرانی در این بازارها چگونه است ؟

ایرانیان بسیاری به کسب درامد از این بازارها مشغول هستند، اما به طور رسمی فعالیت افراد با هویت ایرانی در این بازارها با مشکلات بسیاری مواجه است، با توجه به حجم تحریم ها و محدودیت های وضع شده برای ایرانیان خدمات و دسترسی برای مردم کشورمان بسیار محدود است و متاسفانه از امنیت خوبی برخوردار نیست.

کارگزاری های سطح پایین بسیاری در حال تبلیغ در کانالهای ماهواره ای و شبکه های اجتماعی برای جذب سرمایه ایرانیان مخصوصا در بازار فارکس هستند و متاسفانه به علت قرار گرفتن ایران در محدوده خاکستری تامین دسترسی به کارگزاران کلاس یک جهانی به سختی امکان پذیر است و خطرات بسیاری معامله گران و سرمایه گذاران ایرانی در این بازارها را تهدید می کند.

با توجه به اینکه در صورت رخ دادن مشکل و یا تقلب در قیمت گذاری از سمت کارگزار امکان شکایت از آنها و پیگیری حقوقی از طرف مردم امکان پذیر نبوده و یا بسیار هزینه بر است، متاسفانه بسیاری از این کارگزاران حتی به تعهدات اولیه خود نسبت به مردم اقدام نمی کنند.

موضوع مهم بعدی سطح دانش و ارائه آموزش های اصولی برای این بازارهاست، افراد بسیاری بدون احراز تخصص صرفا برای کسب درامد اقدام به تولی محتوی آموزشی این بازارها و فروش آن ها بین مردم کرده اند و به خاطر فقدان آموزش آکادمیک در موسسات عالی آموزشی کشور عده ی زیادی به علت قدیمی بودن آموزش های موجود یا اشتباهات تدریسی مدرسین این دوره ها در این بازارها متضرر می شوند.

طبق یک آمار غیر رسمی بالغ بر 700 هزار ایرانی در سالهای گذشته مبادرت به معامله و افتتاح حساب فقدان دانش در معامله گری در این بازارها کرده اند و عمده ی این افراد با وعده درامد های دلاری آسان با دیدن چند ساعت آموزش تحلیل تکنیکال سرمایه خود را از دست داده اند، این خود عامل این شد تا نهاد های متولی در سالهای گذشته فعالیت در بازار فارکس را ممنوع اعلام کرده و مبادرت به تشویق دیگران به این کار را جرم تلقی کرده اند.

نظر شما در مورد ممنوعیت فعالیت در بازار فارکس چیست ؟

در انتهای دهه 80 نمایندگی کارگزاری های فارکس در ایران اقدام به افتتاح دفتر و تبلیغات گسترده کردند و متاسفانه با دعوت از مردم عادی که تخصصی در این حوزه نداشتند و وعده درامدزائی با آموزش، سیگنال و پیمودن ره صد ساله در یک شب موجب ضرر قشر بسیاری در این بازارها، همچنین خروج سرمایه بدون بازگشت زیادی از کشور شدند. از همین رو با توجه به شکایات مردمی و افزایش روز افزون مال باختگان و فریب خوردگان این بازارها نهاد های مرتبط مالی و قضائی با تشریک مساعی به درستی تصمیم به ممنوعیت "تبلیغ و اشاعه فعالیت مردم" در این بازارها گرفتند. در حال حاضر با توجه به غیر رسمی بودن فعالیت در این بازارها تامین حقوق فعالان این حوزه به راحتی امکان پذیر نیست.

صد البته که فعالیت در بازار فارکس یا بازار زوج ارزها یکی از حیاتی ترین فعالیت ها برای بازار پولی کشور است، بانک مرکزی در تمام کشور ها وظیفه دارد با بررسی و تحلیل این بازار تناسب تراز ذخایر ارزی خود را جهت جلوگیری از ضرر و زیان و پوشش سرمایه، هم چنین درامدزایی بیشتر تنظیم نماید. به طبع صنف صرافیها نیز برای بهینه سازی مدیریت سرمایه و دارایی خود ناگزیر است که به تحلیل این بازار ها بپردازی و یا از مجموعه های مشاوره ای برای این امر مشاوره بگیرد. بازار فارکس در دنیا با گردش مالی روزانه 6.6 تریلیون دلار بزرگترین قسمت بازار مالی را تشکیل داده است و تصمیم گیری در سطح اقتصاد کلان بدون بررسی و تبیین استراتژی های پولی در این بازار امکان پذیر نیست.

منظور شما فعالیت های غیر رسمی چیست ؟

در اکوسیستم اقتصادی هر کشوری فعالیت های قابل رصد ولی غیر رسمی وجود دارد که به علت عدم وجود قوانین دقیق برای این حوزه که بعضا به علت پیچیدگی های حقوقی بسیار انجام نیافته، نمی توان به این فعالیت ها رسمیت بخشید. به طور مثال فعالان بازار سکه و آبشده در گروه های تلگرام مبادرت به معاملات در حجم مالی بسیار زیاد می کنند اما با توجه به نقص قوانین و نبود زیرساخت های فناوری مورد نیاز امکان رسمیت بخشی و نظارت کارا برای تامین حقوق معامله گران امکان پذیر نیست.

از دیگر بازارهای غیر رسمی در ایران علاوه بر بازار فارکس و آبشده می توان به بازار کریپتوکارنسی یا همان رمز ارز ها اشاره کرد که مسئولین کشور در هیات های تخصصی مدت طولانی است برای تنظیم مقررات و قوانین مورد نیاز برای این حوزه در حال تلاشند. خوشبختانه مسئولین سازمان بورس و اوراق بهادار و هیات دولت گام های مثبتی نظیر تدوین قوانین استخراج رمزارزها برای قانون گذاری در سالهای اخیر برداشته اند. بانک مرکزی در مواردی به دلیل پیچیدگیها با توجه به عدم وجود ابزار لازم برای نظارت روی تراکنش های رمزارزی و عدم تطبیق عملکرد این بازارهای با قوانین مبارزه با پولشوئی، هم چنین اینکه انحصار برای انتشار پول و تعیین ابزارهای پرداخت در ید این نهاد است، به انضمام فتوای مراجع گرانقدر اسلام، خرید و فروش این رمزارز ها را ممنوع دانسته و این بازار را تبدیل به یک بازار غیر رسمی اما علنی کرده است.

در سالهای اخیر شرکت های هرمی بسیاری تحت عنوان سرمایه گذاری در بازارهای مالی بین المللی در ایران اقدام به کلاه برداری کرده اند، چگونه می توان از این اتفاقات پیشگیری کرد و عملکرد مجرمانه این شرکت ها را تشخیص داد ؟

افرادی که نمی توانند به دلایل گوناگون تخصص لازم برای کسب درامد از حوزه های دانش محور مانند معامله گری در بازارهای مالی را کسب کنند پس از شکست های پیاپی با جعل روند واقعی فعالیت و سرمایه گذاری در این بازارها اقدام به کسب نامشروع سرمایه مردم و کلاه برداری می کنند. در سالهای اخیر متاسفانه پلن های درامد زائی دلاری پر پایه معرفی افراد با موضوع سرمایه گذاری در بازارهای مالی یا رمزارزها با پیشنهاد سود های بالا جهت کلاه برداری شروع به کار کرده اند. عمده این افراد و شبکه های کلاه برداری دفتر کار و ثبت و ربط قانونی ندارند و در جلسات کافی شاپی با تطمیع مردم نیازمند و سرمایه داران در نبود نظارت های لازم قانونی سرمایه های کشور را تباه می کنند و موجب خروج بدون بازگشت ارز به کشور می شوند.

با آگاه سازی رسانه ای و فرهنگ سازی نهادهای مرتبط مانند آنچه شرکت اطلاع رسانی و خدمات بورس سازمان بورس انجام می دهد می توان جلوی این اعمال مجرمانه که موجب بدبینی جامعه به این حوزه می شود را گرفت. مردم باید آگاه باشند که اگر کسی به آنها پیشنهاد سرمایه گذاری در بازارهای مالی بین المللی را می دهد باید بتواند کارنامه مالی قابل استعلام و کارشناسی ارائه کند که توسط کارشناسان بررسی شده باشد. روزانه فقدان دانش در معامله گری تعدادی از مالباختگان این طرح های کلاه برداری پانزی که در دام و فریب مجرمان و سیستم های ساختار یافته به مجموعه ما مراجعه می کنند که متاسفانه برای اقدام و پیگیری دیر شده و امیدواریم با فرهنگ سازی رسانه های ارزشمندی همچون بازار نیوز مردم عزیزمان قبل از سرمایه گذاری در بازارهای بین المللی با کارشناسان این حوزه مشورت کنند.

لازمه ارتقا رتبه عملکرد ایران و کسب سهم بیشتری از این بازارها چیست و چه تمهیداتی باید اندیشید ؟

ورود و ارتقا رتبه عملکرد میهن عزیزمان نیازهای فراوانی دارد که انشالله به مدد نیروی جوان و تحصیل کرده کشور این نیاز ها بر طرف خواهد. نیاز اولیه انتقال دانش و بومی سازی این بازارها و تربیت نیروی کاربردی است تا بتوان درک دقیقی از زیرساخت این بازارها داشت. در گام بعدی باید فرایند های قانون گذاری و تامین زیرساخت های نرم افزاری/سخت افزاری مورد نیاز انجام پذیرد تا با اتصال بازار مالی ایران بتوان از موهبات و منافع این امر بهره برد.

نهایتا مسئولیت سنگین مذاکرات برای گشایش روابط اقتصادی بردوش مسئولین زحمتکش نظام است تا بتوانند با بهترین شرایط این امر خطیر را محقق سازند.

صنایع کشور چگونه می توانند از مزایای این بازارها بهره مند گردد ؟

در یک همکاری تنگاتنگ سازمان بورس، وزارت صنعت و معدن و بانک مرکزی با راه اندازی بستر اتاق های معاملاتی تخصصی جهت تحلیل و ارائه استراتژی های مدیریت ریسک و پوشش سرمایه می توان نقش بسزایی در افزایش بهره وری و کاهش هزینه های تولید در کشور ایفا کرد.خوشبختانه جناب آقای شاپور محمدی ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار توجه خوبی به حوزه پوشش سرمایه یا همان Hedging دارند و امیدواریم با آگاه سازی اتاق های بازرگانی و انجمن های صنعتی این ساختار که در تمام کشور های توسعه یافته در حال فعالیت است در کشور عزیزمان شروع به فعالیت کند.

اساسا موضوع پوشش سرمایه چیست ؟

به طور مثال یک کارخانه باطری سازی صنعتی در مقیاس بزرگ روزانه 300 الی 500 تن سرب برای تولید باطری نیاز دارد، قیمت گذاری فلز سرب توسط معامله گران در بازار فلزات لندن و شانگهای انجام می پذیرد، روش سنتی تامین سرب خرید هفتگی این فلز با میانگین قیمت هفتگی آن در بازار LME است. به کمک دانش پوشش سرمایه می توان با تحلیل دقیق از نمودار و شرایط بنیادی بازار برای خرید و فروش حواله های آتی جهت افزایش بهره وری و کاهش هزینه تمام شده مواد اولیه در ادوار زمانی که می توان سرب را ارزانتر تهیه کرد، استراتژی معاملاتی طراحی نمود. چنانچه این دانش به صنایع دیگر کشور همچون ذوب آهن و صنایع مشابه برای خرید مواد اولیه و همچنین به صنایع معدنی صادر کننده مواد خام اولیه برای زمان بندی صادرات تامیم یابد می توان سالانه میلیاردها دلار درامد ایجاد کرد و یا از هزینه های کشور کاست.

زیرساخت های نرم افزاری بازار سرمایه ایران چقدر با استاندارد زیرساخت های بین المللی فاصله دارد ؟

در مورد زیرساخت های نرم افزاری در سال های گذشته فعالیت های ارزشمندی به همت جوانان تحصیل کرده و مسئولین کشور انجام پذیرفته، شرکت های بسیار بزرگی در فقدان دانش در معامله گری عرصه بین المللی در حوزه فین تک خدمات می دهند و ساختارهای ارزشمند نرم افزاری تولید می کنند. به واسطه شتابدهنده های حاضر در ایران، سرمایه گذاری VC ها در این حوزه و حمایت نهاد های متولی و استارتاپ های فعال امیدوارم در 5 سال آینده از لحاظ تکنولوژی هم سطح ساختارهای بین المللی باشیم.

چه فقدان دانش در معامله گری چشم اندازی از حضور ایران در این بازارها متصور هستید ؟

همانطور که در ابتدا اشاره کردم به لحاظ شرایط استراتژیک ایران و نقش پر رنگ میهن عزیزمان در عرصه سیاست بین المللی، اتصال به ساختارهای مالی بین المللی ناگزیر برقرار خواهد شد و کشور های متخاصم بیش از این نمی توانند اقتصاد ایران را در انزوا فقدان دانش در معامله گری فقدان دانش در معامله گری نگهداری کنند. با توجه به ظرفیت های بلقوه کشور به عنوان یک کشور جهان سوم که سرمایه گذاران و جریان سرمایه به چشم یک بازار نوظهور و پر از فرصت برای سرمایه گذاری به آن می نگرد چنانچه این اتصال برقرار شود ظرف کمتر از یک دهه می توان جایگاه والایی برای ایران در نظر گرفت.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.