شروع الگوی هارمونیک


آموزش بورس

دوره تخصصی معامله گری به روش الیوت و الگوهای هارمونیک(تکنیکال پیشرفته)

نظریه موج الیوت، نظریه‌ای است که حرکات قیمت را در بازارهای مالی نشان می‌دهد. نظریه امواج الیوت می‌گوید:

  • در ریزش یا رشد بازار، این اتفاق به‌صورت خطی رخ نمی‌دهد؛ بلکه این اتفاق به شکل موجی صورت می‌گیرد. برای مثال حرکت قیمت از نقطه X به نقطه Y، به‌صورت موج خواهد بود؛ نه به شکل یک خط مستقیم. عناصر روانشناسی حاکم بر بازار سرمایه، منجر می‌شود تا قیمت‌ها به جای یک خط مستقیم، در امواج حرکت کنند.
  • تغییرات قیمت، قابل پیش‌بینی هستند؛ زیرا آن‌ها در الگوهای بالا و پایینی که امواج نامیده می‌شوند، حرکت می‌کنند.

این نظریه، به‌همراه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال، کمک می‌کند تا بهترین فرصت‌های معاملاتی را بیابیم و نقاطی را که در آن‌ها روند بازار تغییر می‌کند، شناسایی کنیم. نظریه امواج الیوت، در هر دو بازار صعودی و نزولی کاربرد دارد.

فراکتال (Fractal) به این معناست که با تغییر اندازه هر جزء، همان شکل اولیه را می‌توانیم تا بی‌نهایت ادامه دهیم و اگر اجزاء از ساختار اصلی جدا شوند، شباهت زیادی به ساختار اصلی خواهند داشت. به عبارت دیگر، فراکتال بیان می‌کند که هر اتفاقی در سطح کلان رخ می‌دهد، به‌صورت کوچک‌تر در سطوح دیگر هم رخ می‌دهد. اگر کمی به اطراف خود دقت کنیم، فراکتال را در طبیعت هم می‌بینیم. همان‌طور که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید،

  • شاخه گیاه از برگ‌ها تشکیل شده است.
  • هر برگ، برگ‌های کوچک‌تری دارد.
  • و برگ‌های کوچک‌تر هم از رگبرگ‌ها تشکیل شده‌اند.

همه این اجزای گیاه، به شکل یک الگوی تکراری ولی در اندازه‌های مختلف در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند.

اما ساختار فراکتال چه ربطی به نظریه امواج الیوت دارد؟؟؟.

نظریه امواج الیوت، برعکس نظریه داو، رفتار فراکتال یا سلسله‌ای را در بازار سرمایه بررسی می‌کند. ساختار فراکتالی، یکی از ویژگی‌های مهم امواج الیوت است و هر موج در نظریه الیوت، از موج‌های کوچک‌تری تشکیل شده است. این الگوها همیشه خود را تکرار می‌کنند. البته در بازار سرمایه، هیچ روندی تا همیشه ادامه نخواهد داشت و در یک نقطه، روند تغییر خواهد کرد.

کاربرد امواج الیوت

با استفاده از امواج الیوت، می‌توانیم بهترین نقطه برای ورود به هر بازار مالی را شناسایی کرده و بهترین زمان برای خروج از آن را هم تعیین کنیم. این‌گونه می‌توانیم سود خوبی در بازارهای مالی کسب کنیم و از ضررهای احتمالی پیشگیری کنیم. امواج الیوت، در همه بازارهای مالی کاربرد دارد:

قطعا به چیزی که باور داشته باشید و در ذهن تصور کنید، می‌توانید برسید.

توانايي فراگيران در شناسايي امواج اليوت و الگوهاي هارمونيك و نيز تشخيص موجهاي صعودي و نزولي و نقاط مناسب ورود و خروج از سهام

الگوی کوسه چیست؟

الگوی کوسه چیست؟

همان طور که می‌دانید الگوهای بسیاری در تحلیل تکنیکال مربوط به بازار بورس وجود دارند و یکی از پرکاربردترین این الگوهای تحلیل تکنیکال، الگوی کوسه است. این الگو نیز مانند دیگر الگوها ترکیبی از اعداد فیبوناچی و اشکال هندسی هستند.

بنابراین برای استفاده از آن‌ها بایستی تسلط کاملی روی ابزارهای فیبوناچی داشته باشید. تا در این صورت بتوانید با استفاده از الگوی کوسه و الگوهای هارمونیک دیگر، سود خوبی در بازار بورس و معاملات کسب نمایید.

باید بیان کنیم الگوی هارمونیک کوسه نیز مانند دیگر الگوها، دارای جریان نزولی و صعودی هستند. اغلب الگوهای صعودی کوسه به شکل M بوده است و الگوی نزولی کوسه نیز به شکل W است.

برای این‌ که بتوانیم الگوی کوسه را بهتر بشناسیم، ضروری است دو الگوی نزولی کوسه و الگوی صعودی کوسه را به خوبی تحلیل کنیم. در ادامه قصد داریم به معرفی این دو الگو بپردازیم پس همراه ما باشید.

الگوی کوسه نزولی

برای این‌که متوجه شوید شروع جریان نزولی الگوی کوسه از کجا آغاز می‌شود، نقطه‌ای را با نام x در نظر بگیرید. این نقطه هنگامی که در جهت نقطه A شروع به افت کرد، جریان نزولی قیمت آغاز شده است.

حرکت بعدی در این نوع الگو، یک جریان معکوس از نقطه A به نقطه B خواهد بود. اصطلاحا به این نقطه موج XA گفته می‌شود. بنابراین پس از آن نیز شاهد کاهش قیمت به اندازه خط BC خواهید بود.

که در شروع الگوی هارمونیک حقیقت نقطه C سطح اصلاحی در موج AB محسوب می‌شود. در جریان نزولی الگوی کوسه شما نیز شاهد صعود این الگو خواهید بود. برای این‌که نقاط صعودی CD را تعیین کنید، در حقیقت بایستی نقطه D را در نمودار سطح اصلاحی موجو BC را نشان دهد. از سوی دیگر نیز نقطه D قادر است در نسبت موج XA نیز قرار گیرد.

در چنین الگوی می‌توانید به وضوح نقطه D را ابتدای جریان نزولی الگوی کوسه به حساب آورید. چنان‌چه این نقطه از قیمت معینی گذر کند، انتظار آن را داشته باشید که قیمت با اصلاح موج XA همراه شده و جریان نزولی شروع شود.

بعد از آن نیز شروع این جریان را می‌توان نقطه D جدید به حساب آورد. معامله‌گران به این دلیل واقف هستند که فقط می‌توان در بازارهای دو طرفه سود خوبی را از کاهش قیمت کسب کرد.

بنابراین در صورتی که در بازارهای دو طرفه شاهد الگوی نزولی کیسه بودید، قادر هستید در نقطه D اقدام به ارسال سفارش فروش و انجام معامله کنید. بعد از آن نیز بایستی با ارسال خرید در قیمت‌های پایین‌تر، از این معامله خارج شوید. در چنین الگویی شما با اهداف قیمتی منحصربه‌فردی مواجه هستید که شامل موارد زیر هستند:

چنان‌چه شکست مقاومت قیمت C و ادامه این جریان افتی قادر هستید حد ضرر این الگوی کوسه را از نقطه D بالاتر در نظر بگیرید. حال که با الگوی کوسه نزولی آشنا شدید در ادامه به توضیح الگوی کوسه صعودی می‌پردازیم.

الگوی کوسه صعودی

الگوی کوسه چیست

برای تعیین این الگو نیز بایستی نقطه شروع را نقطه X در نظر بگیرید، که به جهت نقطه A در حال رشد است. بعد از آن نقطه A به نقطه B مشاهده نمایید که در اصل سطح اصلاحی موج XA به حساب می‌آید.

بعد از آن سطح اصلاحی، قیمت در خط BC نیز جریان صعودی در پیش می‌گیرد. نقطه C روی الگوی کوسه صعودی سطح اصلاحی موج AB است. شما می‌توانید در این نوع الگو نیز شاهد جریان نزولی قیمت باشید که از طریق خط CD مشخص می‌شود.

نقطه D سطح اصلاحی روی این الگو است که روی موج BC قرار می‌گیرد. این نقطه را می‌توانید سطح اصلاحی XA نیز به حساب آورد. باید روی الگوی صعودی کوسه، نقطه D را از اول جریان صعودی حرکت قیمت در نظر داشته باشید.

در این نقطه قادر هستید با ارسال سفارش خرید، وارد معامله شوید. چنان‌چه نقطه D از تراز 0.886 گذر کرد، می‌توانید منتظر افزایش جریان صعودی موج XA روی این نوع الگو باشید.

بنابراین نقطه D را روی الگوی کوسه صعودی، روی تراز اصلاحی 1.13 موج XA واقع خواهد شد. روی الگوی کوسه صعودی نیز اهداف قیمتی معینی وجود دارد که می‌توان به پرکاربردترین آن‎ها چنین اشاره کرد:

بعد از شکست مقاومت قیمتی نقطه C حد ضرر روی این الگوی کوسه را بایستی کمی پایین‌تر از نقطه D مدنظر قرار شروع الگوی هارمونیک دهید.

نکته مهمی که در این بخش وجود دارد این است که در زمان تشخیص الگوهای هارمونیک کوسه در نمودار و محاسبه نقطه D بهتر است از تغییر جریان مطمئن شوید و سپس اقدام به ورود کنید.

بنابراین بهتر است منتظر بمانید تا واکنش قیمت پس از لمس نقطه D و در کندل‌های پس از این نقطه در رابطه با ورود یا عدم ورود به سهم تصمیم‌گیری شود. برای اطمینان خاطر از تغییر جریان بسیاری از اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال مانند واگرایی می‌تواند کارساز شود.

علاوه‌بر این فراگیری علم تابلوخوانی و کندل‌شناسی می‌تواند تا حد قابل توجهی تشخیص الگوی کوسه و تغییر جریان نمودار را ساده کند.

ساختارهای قیمتی در الگوهای هارمونیک

بین الگوهای قیمتی تکنیکال استاندارد مانند الگوهای سروشانه و تکنیک معاملات در الگوهای هارمونیک، شباهت‌های بسیاری وجود دارد. یکی از دلایل مهم با هدف تشخیص و تایید الگوهای قیمتی، تمرکز اصلی بر شکل منحصربه‌فرد حرکات قیمتی است.

الگوهای هارمونیک، الگوی‌های قیمتی تکنیکال بسیار منحصربه‌فرد با محاسبات فیبوناچی خاصی هستند. محاسبات فیبوناچی مزیت‌های بسیاری را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد. این مزیت در تعیین و دسته‌بندی سطوح قیمتی تکنیکال جدا به کار می‌روند.

هر یک از فرصت‌های معاملاتی، برای هر موقعیت معین، استراتژی‌های الگو محور منحصربه‌فردی را نشان می‌دهد. ساختارهای قیمتی متشابه، برابر نبوده و بایستی هر الگو عینا تعریف و مشخص شود. اطلاعات بسیاری از تعریف خاص الگو براساس حرکات قیمتی احتمالی آتی قابل تشخیص است.

همچنین بخوانید : آموزش بورس از صفر

جزئیات معاملات در الگو‌های هارمونیک کوسه

الگوی کوسه

به طور کلی، این شیوه موجب ایجاد معاملاتی می‌شود که از نظر تکنیکال طبق حرکات قیمتی گذشته و آینده ایجاد شده‌اند. در الگوهای هارمونیک کوسه، معامله‌گر به جای مشغول شدن به موضوعات بنیادی، صرفا بر حرکات خالص قیمتی متمرکز است.

در تصمیم‌گیری‌های معاملاتی با هدف از بین بردن تعصبات، اعتماد کامل به حرکات قیمتی لازم است. این دلیل موجب می‌شود که معامله‌گر، تمام سیگنال‌های تکنیکال موجود در بازار بورس را استفاده نماید.

سیگنال‌های مرتبط با نقاط بازگشتی ابزار از طریق محاسبات نسبی روی امواج مجاور قیمتی نشان داده می‌شود. شرایط بازار از طریق تکنیک‌های معاملاتی مشخص می‌شوند. همچنین، تکنیک‌های معاملاتی هارمونیک به شما کمک می‌کند تا بتوانید فرصت‌های معاملاتی مختلف را شناسایی کنید.

این فرصت‌های معاملاتی درواقع به خریداران و فروشندگانی که با یک‌دیگر در حال رقابت هستند کمک می‌کند تا بتوانند سطوح قیمتی سهام را بهتر شناسایی کنند. الگوهای قیمتی منحصربه‌فرد اغلب موجب تغییر این سطح می‌شوند.

قواعد دقیق موجود در الگوهای هارمونیک کوسه، سیستمی را به معامله‌گران ارائه می‌کنند که اساس و پایه تمام تصمیمات معاملاتی را در الگوهای تکنیکال به شمار می‌رود. معاملات صورت گرفته طبق الکوهای هارمونیک، دارای دامنه‌های قیمت دقیق هستند.

الگوی هارمونیک پروانه (Butterfly Pattern) و معامله با آن

الگوی پروانه چیست، استراتژی معاملاتی الگوی پروانه و چند مثال واقعی از این الگو

الگوهای هارمونیک محبوبیت زیادی در بین معامله گران بازارهای بورس و فارکس دارند. الگوهای هارمونیک می توانند هم بعنوان الگوهای درونی و هم در دسته الگوهای بیرونی طبقه بندی شوند. الگوهای درونی شامل الگوهایی مانند الگوی گارتلی و الگوی خفاش می باشند. همچنین الگوهای بیرونی شامل ساختارهایی مانند الگوی پروانه و الگوی خرچنگ می باشند.

در این مقاله، الگوی پروانه و نحوه معامله سودآور بر اساس این الگو را بررسی خواهیم کرد.

الگوی پروانه (Butterfly) چیست؟

الگوی پروانه جزء الگوهای بازگشتی است که در دسته الگوهای هارمونیک طبقه بندی می گردد. این الگو، تراکم قیمت را نشان می دهد و معمولا در انتهای یک حرکت توسعه یافته قیمت مشاهده می شود. معامله گران می توانند از الگوی پروانه به منظور مشخص کردن پایان یک روند حرکتی و شروع یک اصلاح قیمت یا شروع یک روند جدید استفاده کنند. در موج شماری الیوت، این الگو معمولا در آخرین موج(موج 5) از موجهای انگیزشی دیده می شود.

ساختار الگوی هارمونیک پروانه

الگوی پروانه دارای چهار حرکت قیمت است. ظاهر این الگو در روند نزولی شبیه به حرف لاتین M و در روند صعودی مشابه W می باشد. این الگو در زمان تشکیل ممکن است با الگوی سقف یا کف دوقلو اشتباه گرفته شود.

تفاوت اینجاست که الگوی پروانه لزوما بعد از یک روند مشاهده نمی شود، اما معمولا اینگونه است. در مقابل، الگوی کف و سقف دوقلو بعد از حرکت قابل توجه نمایان می شوند.

توجه داشته باشید که الگو با حرف X شروع می شود و پس از آن، چهار حرکت قیمتی را شاهد هستیم: CD، BC، AB، XA

الگوی پروانه و سطوح فیبوناچی

چندین سطوح مشخص فیبوناچی وجود دارد که برای تشخیص صحیح الگوی پروانه، حیاتی است. همانگونه که می دانید، نسبت های فیبوناچی از اجزاء اصلی ساختار الگوهای هارمونیک از جمله الگوی پروانه هستند.

برای اینکه بتوانید یک الگوی پروانه را بدرستی در نمودار تشخیص دهید بایستی اطمینان یابید که حرکت های قیمت با سطوح خاصی از فیبوناچی مطابقت دارند.

حال با نگاه دقیق تری به روابط نسبتهای فیبوناچی و شکل الگوی پروانه می پردازیم.

حرکت XA: این موج، اولین حرکت الگو می باشد. برای تشکیل این حرکت هیچ قانون خاصی لازم نیست و می تواند هر موجی باشد.

حرکت AB: نقطه B مهم ترین سطح از الگوی پروانه است که باید در 78.6% فیبوناچی بازگشتی موج XA قرار گیرد.

حرکت BC: حرکت BC بایستی تا فیبوناچی بازگشتی 38.2% یا 88.6% موج AB ادامه داشته باشد.

حرکت CD: اگر BC به اندازه 38.2% موج AB باشد، موج CD احتمالا به سطح 161.8% موج BC برسد. اما اگر BC به اندازه 88.6% موج AB باشد، حرکت CD احتمالا تا 261.8% موج BC ادامه یابد.

حرکت AD: در نهایت، حرکت کلی AD که شامل موج های BC، AB و CD می باشد بایستی در سطح 127% یا 161.8% موج XA قرار داشته باشد.

حال، روابط گفته شده بالا را در زیر بصورت شکل مشاهده می کنید.

توجه داشته باشید که سطوح فیبوناچی BC و CD با دو رنگ مختلف سبز و آبی نشان داده شده است. اعداد سبز رنگ مربوط به یکدیگر و اعداد آبی رنگ نیز مربوط به هم می باشند.

همانگونه که در بالا شرح داده شد، اگر BC تا 38.2% موج AB ادامه داشته باشد موج CD باید در 161.8% موج BC قرار گیرد. اگر BC به 88.6% موج AB برسد حرکت CD تا 261.8% موج BC ادامه می یابد. البته این یک قاعده و قانون ملزم نیست بلکه یک راهنمای کلی است که شما باید از آن آگاه باشید. همانطور که قبلا اشاره شد برای اینکه الگو را یک الگوی پروانه بدانیم باید نقطه B در سطح 78.6% موج XA قرار داشته باشد و این یک قانون حتمی است.

الگوی پروانه صعودی

در این بخش می خواهیم بدانیم که در الگوی پروانه صعودی قیمت پس از نقطه D چه عکس العملی خواهد داشت.

توجه داشته باشید که ساختار الگوی پروانه صعودی شبیه به حرف لاتین M می باشد. در یک الگوی پروانه صعودی انتظار می رود که قیمت پس از رسیدن به نقطه D صعود کند. این رفتار قیمت را با رنگ سبز در تصویر بالا مشاهده می کنیم.

الگوی پروانه نزولی

الگوی پروانه نزولی دقیقا وارونه پروانه صعودی است. بدین صورت، ساختار پروانه نزولی مشابه حرف W می باشد. در زیر، تصویر الگوی نموداری پروانه نزولی مشاهده می شود.

همانگونه که در تصویر بالا با فلش سبز رنگ نشان داده شده است، در الگوی پروانه نزولی انتظار می رود که قیمت پس از رسیدن به نقطه D، کاهش یابد.

تایید الگوی هارمونیک پروانه جهت معامله

الگوی پروانه با توجه به محل قرار گرفتن نقطه D تایید می شود. زمانیکه در محدوده نقطه D، علائمی از بازگشت قیمت نمایان شد شما بایستی خود را آماده ورود به یک معامله جدید کنید.

تصویر بالا، یک الگوی پروانه صعودی معمول را نشان می دهد. در شکل بالا، قیمت به محض اینکه به نقطه D عکس العمل نشان می دهد مورد توجه قرار می گیرد. بدیهی است که در پروانه نزولی نیز به همین روش عمل می کنیم.

استراتژی معاملاتی الگوی پروانه (Butterfly Pattern)

حال که ساختار کلی و نحوه حرکت قیمت پس از تشکیل الگو را می دانیم، به نحوه معامله بر اساس این الگو می پردازیم. به خاطر بسپارید که استراتژی های معاملاتی مختلفی برای الگوی پروانه وجود دارد. اما در اینجا نوعی از استراتژی را بررسی خواهیم کرد که یافتن نقطه D بر اساس حرکت BC می باشد. حال، زمان آن است که به سه جزء مهم معامله یعنی نقطه ورود، حد زیان و حد سود بپردازیم.

نقطه ورود

اگر بر اساس الگوی پروانه صعودی معامله می کنید، در صورتی پس از واکنش قیمت در نقطه D وارد موقعیت خرید می شوید که:

  • BC در سطح 38.2% موج AB واکنش نشان دهد و CD، یک کف قیمتی در سطح 161.8% موج BC ایجاد کند.
  • یا BC در سطح 88.6% موج AB واکنش نشان دهد و CD، یک کف قیمتی در سطح 261.8% موج BC ایجاد کند.

اگر بر اساس الگوی پروانه نزولی معامله می کنید، شما در صورتی پس از واکنش قیمت در نقطه D وارد موقعیت فروش می شوید که:

  • BC در سطح 38.2% موج AB واکنش نشان دهد و CD، یک قله قیمتی در سطح 161.8% موج BC ایجاد کند.
  • یا BC در سطح 88.6% موج AB واکنش نشان دهد و CD، یک کف قله در سطح 261.8% موج BC ایجاد کند.

حد زیان

اگر با استفاده از الگوی پروانه صعودی در حال معامله هستید بایستی سفارش حد زیان خود را به زیر کف قیمتی D که به تازگی ایجاد شده است قرار دهید. اگر با استفاده از پروانه نزولی معامله می کنید حد زیان خود را بالاتر از نقطه D قرار دهید.

اطمینان پیدا کنید که حد زیان با یک فاصله منطقی از نقطه D قرار گرفته و به نمودار اجازه نوسان داده شده است.

حد سود

روش های زیادی وجود دارد تا بتوانید نقطه خروج خود را در الگوی پروانه مشخص کنید. یکی از روش های کارا تعیین هدف قیمتی در سطح 161.8% موج CD می باشد. شما ممکن است که بخواهید بخشی از معامله را قبل از این سطح در محدوده های B، A و C ببندید. این سطوح می توانند بعنوان سطوح بازگشت بالقوه باشند. بنابراین شما بایستی رفتار قیمت در این سطوح را بدقت رصد کنید که آیا باید در موقعیت بمانید یا از آن خارج شوید.

اگر قیمت، سطح A را شکست و از آن عبور کرد می توانید تا حدودی اطمینان یابید که نمودار به سطح 161.8% موج CD خواهد رسید.

شکل بالا، هدف کلی قیمت در یک پروانه صعودی را بصورت تصویر نشان می دهد. خطوطی که بصورت افقی رسم شده اند، قیمت در نقاط B، A و C را نشان می دهند که سطوح بالقوه مقاومت هستند که تا رسیدن قیمت به هدف نهایی در مسیر قرار دارند. بررسی قیمت در این سطوح به شما کمک می کند تا معامله خود را بهتر مدیریت کنید.

در الگوی پروانه، ترتیب هدف قیمتی مشخصی وجود ندارد. بنابراین، حائز اهمیت است که نمودار را جهت یافتن بهترین موقعیت خروج رصد کنید. همه قوانین بالا در مورد پروانه نزولی هم صدق می کند با این تفاوت که حرکت قیمت در جهت مخالف می باشد.

مثال واقعی از الگوی پروانه نزولی

در شکل زیر، الگوی پروانه نزولی مشاهده می شود.

نمودار بالا جفت ارز پوند به دلار را نشان می دهد که در تایم فریم 4 ساعته رسم شده است. قیمتها مربوط به آگوست تا اکتبر 2016 می باشد. بخش قرمز رنگ در نمودار، الگوی هارمونیک نزولی را نشان می دهد.

چهار حرکت قیمت که شامل BC، AB، XA و CD می باشد به وضوح بر روی نمودار، قابل مشاهده است. همچنین، نوسانات قیمت، همه الزامات یک الگوی هارمونیک پروانه را برآورده کرده است که به شرح زیر می باشد:

  • XA می تواند هر حرکتی نزولی بر روی نمودار باشد.
  • AB از 78.6% موج XA باز گشته است.
  • BC از 38.2% موج AB باز گشته است.
  • CD تا 161.8% موج BC ادامه یافته است.

حد زیان در این الگو بالاتر از نقطه D قرار گرفته که در نمودارقابل مشاهده است.

سطوح صورتی رنگ در نمودار، نشاندهنده محدوده های حمایت هستند که ممکن است با آنها مواجه شویم. فلش های مشکی، واکنش قیمت در این محدوده ها را نشان می دهند. توجه کنید که چگونه این سطوح پس از شکسته شدن، از حمایت به مقاومت تبدیل می شوند. در هر یک از این سطوح، فروشندگان به خریداران غلبه می کنند. این نشاندهنده قدرت حرکت نزولی است که احتمال رسیدن به هدف نهایی قیمت را افزایش می دهد.

در نهایت، قیمت جفت ارز پوند/دلار به 161.8% موج CD می رسد و با سود قابل توجهی می توانیم معامله را ببندیم.

مثال واقعی از الگوی پروانه صعودی

حال نگاهی به الگوی پروانه صعودی بیندازیم. در نمودار زیر تصویر این الگو را مشاهده می کنید.

نمودار بالا مربوط به جفت ارز دلار به ین می باشد که در تایم فریم 30 دقیقه ای رسم شده است. نمودار، بازه زمانی 29 و 30 دسامبر 2016 را نشان می دهد. در تایم فریم 30 دقیقه ای الگوی پروانه صعودی، موقعیت مناسبی برای ورود به معامله خرید ایجاد شده است. این الگو با محدوده قرمز رنگ مشخص شده است. نوسانات در این الگو به شرح زیر می باشند:

  • XA، یک حرکت صعودی تصادفی بر روی نمودار قیمت است.
  • AB از سطح 78.6 درصد XA باز گشته است.
  • BC تا 88.6 درصد AB ادامه یافته است.
  • CD تا 161.8 درصد BC ادامه یافته است.

پس از اینکه قیمت به سطح 161.8 درصد موج BC می رسد نمودار عکس العمل نشان می دهد. همچنین، این سطح مطابق با 127 درصد موج XA می باشد. این نیز علامتی است که ما را به فکر وادار می کند تا احتمال دهیم قیمت بیشتر از این ادامه نخواهد شروع الگوی هارمونیک یافت. توجه داشته باشد که کف قیمتی در نقطه D با نوسان شدید همراه بوده و بلافاصله قیمت پس از رسیدن به 127%، به سمت بالا باز گشته است.

به خاطر داشته باشید که ما همیشه در معاملات بر اساس احتمالات عمل می کنیم و نه بر اساس اطمینان. به همین خاطر بایستی به واکنش قیمت و رفتار بازار توجه کنیم و مطابق با آن عکس العمل نشان دهیم. با توجه به نوسان شدید در محدوده آخر الگو، معقول تر آن است که قبل از ورود به معامله صبر کنیم تا بازار به یک حالت نرمال برسد.

ما می توانیم در پایان دومین کندل متوالی صعودی، وارد بازار شویم. زمان ورود با دایره سبز رنگ در نمودار مشخص شده است. شما می توانید با فرض اینکه یک الگوی پروانه معتبر را یافته اید و احتمالا قیمت صعود کند، وارد موقعیت خرید شوید.

به دو خط صورتی که قله C و قله A را نشان می دهد توجه کنید. این دو خط، یک محدوده مقاومت را تشکیل داده اند که قیمت را در این محدوده دچار تردید کرده است. قیمت در طول این بازه، متراکم شده و اندکی ریزش کرده است. بنابراین این یک علامت برای ما می باشد که از معامله خارج شویم.

نهایتا قیمت با یک افزایش شارپی به 161.8 درصد CD می رسد که هدف نهایی الگو می باشد.

توجه داشته باشید که در اینجا تنها دو خط صورتی بعنوان سطوح بالقوه مقاومت مشخص شده است. این بدان خاطر می باشد که نقطه ورود ما بالاتر از کف قیمتی B است. ممکن بود قیمت تا این محدوده باز گردد و دوباره حمایت شود که در این مورد چنین اتفاقی نیفتاد.

اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!

برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید

امتیاز 3.7 / 5. تعداد آرا 57

شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!

نسبت سورتینو (Sortino) چیست؟

اکسپرت (Expert Advisor) چیست؟

ساسان پرهون

کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس شروع الگوی هارمونیک با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار

آموزش جدید در تحلیل تکنیکال با استفاده از الگوهای هارمونیک

آموزش بورس

آموزش بورس

این الگوهای هارمونیک با تلفیق (اشکال هندسی و اعداد فیبوناچی) شکل‌ گرفته‌اند. در نتیجه اعداد فیبوناچی به عنوان پایه و اساس این الگو‌ها به شمار می‌آیند. شناسایی این الگو‌ها در مقایسه با الگو‌های کلاسیک، به تمرین بیش‌تری نیاز دارد. اما با یادگیری این الگو‌ها می‌توان به سادگی روند آینده نمودار قیمت را پیش‌بینی نمود.

این الگو‌ها اغلب به شکل M ،W و یا ترکیبی از هر دو نمایان می‌شوند. با محاسبه نسبت‌های فیبوناچی بین نقاط مهم الگو، می‌توان رشد یا افت قیمت را تخمین‌ زد. ساختار تمامی الگوهای پنج نقطه‌ای شبیه به یک‌دیگر است و تنها در طول خطوط و نسبت‌های فیبوناچی، با یک‌دیگر تفاوت دارند. در‌نتیجه با یادگیری یکی از این الگو‌ها، فهم سایر الگو‌ها شروع الگوی هارمونیک آسان‌تر خواهد شد.

الگوی هارمونیک

الگوهای هارمونیک: الگوی AB=CD

این الگو را می‌توان ساده‌ترین الگوی هارمونیک نام برد. یکی از دلایل ساده بودن این الگو، الزامات کمتر جهت تشکیل این الگو نسبت به سایر الگوهای هارمونیک است. همچنین تشخیص این الگو در نمودار قیمت بسیار ساده خواهد بود.

در الگوی ab=cd صعودی نقطه D ابتدای رشد پر قدرت قیمت بوده و می‌توان در این نقطه با ارسال سفارش خرید وارد معامله شد.

نسبت‌های فیبوناچی در الگوی AB=CD نزولی نیز همانند الگوی AB=CD صعودی است و تنها تفاوت آن‌ها، وارونه بودنشان خواهد بود. در الگو‌ی AB=CD نزولی، نقطه D شروع افت شدید قیمت است. در بازار‌های دو‌طرفه می‌توان با ارسال سفارش فروش در این نقطه و سپس خرید در قیمت‌های پایین‌تر، سود مناسبی را از این الگو کسب کرد.

الگوهای هارمونیک: الگوی گارتلی

این الگو در دو حالت صعودی و نزولی نمایان خواهد شد. الگوی صعودی گارتلی به شکل M و الگوی نزولی گارتلی به شکل W است.

در حالت صعودی این الگو نقطه X پایین از D و نقطه A فراتر از C قرار‌دارد. نقطه D ابتدای روند پر قدرت صعودی بوده و می‌توان در این نقطه با ارسال سفارش خرید وارد معامله شد.

نسبت‌های فیبوناچی در الگوی گارتلی نزولی نیز همانند الگوی گارتلی صعودی است و تنها تفاوت آن‌ها، وارونه بودنشان خواهد بود. در‌الگو‌ی گارتلی نزولی، نقطه D شروع افت شدید قیمت است. در بازار‌های دو‌طرفه می‌توان با ارسال سفارش فروش در این نقطه و سپس خرید در قیمت‌های پایین‌تر، سود مناسبی را از این الگو کسب کرد.

الگوهای هارمونیک: الگوی پروانه

الگوی پروانه در دو حالت صعودی و نزولی نمایان خواهد شد. الگوی صعودی پروانه به شکل M و الگوی نزولی پروانه به شکل W است.

این الگو از نظر شکل شبیه به الگوی گارتلی است با این تفاوت که در حالت صعودی الگوی پروانه، نقطه D پایین‌تر از نقطه X یعنی مبدا الگو قرار دارد. در صورتی که در الگوی گارتلی این چنین نبود. همچنین الگوی پروانه، اصلاح‌های قیمتی عمیق‌تری نسبت به الگوی گارتلی دارد. در نتیجه در این الگو، قیمت نوسانات شدید‌تری را تجربه خواهد کرد. در الگوی پروانه صعودی نقطه D ابتدای رشد شارپ قیمت بوده و می‌توان در این نقطه با ارسال سفارش خرید وارد معامله شد.

نسبت‌های فیبوناچی در الگوی پروانه نزولی نیز همانند الگوی پروانه صعودی است و تنها تفاوت آن‌ها، وارونه بودنشان خواهد بود. در‌الگو‌ی پروانه نزولی، نقطه D شروع افت شدید قیمت است. در بازار‌های دو‌طرفه می‌توان با ارسال سفارش فروش در این نقطه و سپس خرید در قیمت‌های پایین‌تر، سود مناسبی را از این الگو کسب کرد.

الگوهای هارمونیک: الگوی خفاش

الگوی خفاش نیز در دو حالت صعودی و نزولی نمایان خواهد شد. الگوی صعودی خفاش به شکل M و الگوی نزولی آن به شکل W است.

این الگو از دقیق‌ترین الگو‌های هارمونیک به شمار می‌آید و از نظر ظاهر شباهت بسیار زیادی به الگو‌های پروانه و گارتلی دارد؛ تنها تفاوت الگوی خفاش با الگو‌های ذکر شده، در تراز‌های فیبوناچی اندازه‌گیری شده است.

نسبت‌های فیبوناچی در الگوی خفاش نزولی نیز همانند الگوی خفاش صعودی بوده و تنها تفاوت آن‌ها، وارونه بودنشان خواهد بود. در‌ این الگو، نقطه D شروع افت شدید قیمت است. در بازار‌های دو‌طرفه می‌توان با ارسال سفارش فروش در این نقطه و سپس خرید در قیمت‌های پایین‌تر، سود مناسبی را از این الگو کسب کرد.

الگوهای هارمونیک: الگوی خرچنگ

این الگو نیز در دو حالت صعودی و نزولی نمایان خواهد شد. الگوی صعودی خرچنگ به شکل M و الگوی نزولی خرچنگ به شکل W است.

الگوی خرچنگ یکی از بهترین الگو‌های هارمونیک به شمار می‌آید که تحلیل‌گران علاقه زیادی به استفاده از آن دارند. این الگو در سال ۲۰۰۰ میلادی کشف شد و شاید عمده‌ترین تفاوت این الگو با سایر الگو‌های هارمونیک در این باشد که الگوی خرچنگ در موج آخر حرکتی خود، به مراتب اصلاح بزرگ‌تری نسبت به سایر الگو‌های هارمونیک انجام داده است.

لازم به ذکر است که نسبت‌های فیبوناچی در الگوی خرچنگ نزولی نیز همانند الگوی خرچنگ صعودی بوده و تنها تفاوت آن‌ها، وارونه بودنشان است. در الگوی خرچنگ نزولی، نقطه D شروع افت شدید قیمت خواهد بود. در بازار‌های دو‌طرفه می‌توان با شروع الگوی هارمونیک ارسال سفارش فروش در این نقطه و سپس خرید در قیمت‌های پایین‌تر، از طریق این الگو به سود خوبی رسید.

الگوهای هار‌مونیک: الگوی کوسه

این الگو نیز در دو حالت صعودی و نزولی شکل خواهد گرفت. الگوی صعودی کوسه به شکل M و الگوی نزولی آن به شکل W است.

شاید عمده‌ترین تفاوت این الگو با الگو‌های هارمونیک قبل، این باشد که نقطه C در الگوی صعودی کوسه فراتر از نقطه A رفته و تراز این نقطه در این الگو، متفاوت‌تر از الگوهای قبلی است.

لازم به ذکر است که نسبت‌های فیبوناچی در الگوی کوسه نزولی نیز همانند الگوی کوسه صعودی بوده و تنها تفاوت آن‌ها، وارونه بودنشان است. الگوی کوسه نزولی، نقطه D شروع افت شدید قیمت خواهد بود. در بازار‌های دو‌طرفه می‌توان با ارسال سفارش فروش در این نقطه و سپس خرید در قیمت‌های پایین‌تر، از طریق این الگو به سود خوبی رسید.

الگوهای هارمونیک: الگوی سایفر

الگوی سایفر نیز در دو حالت صعودی و نزولی شکل خواهد گرفت. الگوی صعودی سایفر به شکل M و الگوی نزولی سایفر به شکل W است.

الگوی سایفر از لحاظ ظاهر کمی شبیه به الگوی کوسه بوده و در حالت صعودی این الگو نقطه C فراتر از نقطه A قرار دارد. و نقطه D که آخرین نقطه الگو است نیز درون خط XA شکل خواهد گرفت.

نسبت‌های فیبوناچی در الگوی سایفر نزولی نیز همانند الگوی سایفر صعودی بوده و تنها تفاوت آن‌ها، وارونه بودنشان است. در الگو‌ی سایفر نزولی، نقطه D شروع افت شدید قیمت خواهد بود. در بازار‌های دو‌طرفه می‌توان با ارسال سفارش فروش در این نقطه و سپس خرید در قیمت‌های پایین‌تر، به سود خوبی از این الگو دست پیدا کرد.

الگوهای هار‌مونیک: الگوی Nen-Star

این الگو نیز در دو حالت صعودی و نزولی نمایان خواهد شد. الگوی صعودی Nen-Star به شکل M و الگوی نزولی پروانه به شکل W است.

در حالت صعودی الگوی nen-star، نقطه C فراتر از نقطه A قرار‌دارد و نقطه D که آخرین نقطه الگو بوده نیز بیرون از خط XA شکل می‌گیرد. در نتیجه می‌توان گفت در این الگو، بلند‌ترین موج همان موج آخر یعنی CD است.

نسبت‌های فیبوناچی در الگوی Nen-Star نزولی نیز همانند الگوی Nen-Star صعودی بوده و تنها تفاوت آن‌ها، وارونه بودنشان است. در‌الگو‌ی Nen-Star نزولی، نقطه D شروع افت شدید قیمت خواهد بود. در بازار‌های دو‌طرفه می‌توان با ارسال سفارش فروش در این نقطه و سپس خرید در قیمت‌های پایین‌تر، به سود خوبی از این الگو دست پیدا کرد.

چند نکته

هنگام تشخیص الگو‌های هارمونیک صعودی در چارت قیمت و محاسبه نقطه D، بهتر است از شروع روند صعودی کاملاً مطمئن شویم و بعد اقدام به خرید کنیم. در نتیجه می‌توان منتظر واکنش قیمت بعد از لمس نقطه D بود و در کندل‌های بعد از این نقطه راجع به خرید سهم تصمیم گرفت. این نکته در خصوص الگو‌های هارمونیک نزولی نیز صادق است.

در الگو‌های هارمونیک صعودی حد ضرر بهتر است کمی پایین‌تر از نقطه D و در الگو‌های هارمونیک نزولی حد ضرر بهتر است کمی بالا‌تر از نقطه D متصور شوند.

سوالات متداول

الگو‌های هارمونیک چگونه شکل می‌گیرند؟

الگوهای هارمونیک با تلفیق اشکال هندسی و اعداد فیبوناچی شکل‌ گرفته‌اند. در نتیجه اعداد فیبوناچی به عنوان پایه و اساس این الگو‌ها به شمار می‌آیند. شناسایی این الگو‌ها در مقایسه با الگو‌های کلاسیک، به تمرین بیش‌تری نیاز دارد.الگوی گارتلی چند حالت مختلف دارد؟

این الگو در دو حالت صعودی و نزولی نمایان خواهد شد. الگوی صعودی گارتلی به شکل M و الگوی نزولی گارتلی به شکل W است.تفاوت الگوی خفاش با الگوهای پروانه و گارتلی در چیست؟

تنها تفاوت الگوی خفاش با الگو‌های ذکر شده، در تراز‌های فیبوناچی اندازه‌گیری شده است.نسبت‌های فیبوناچی در الگوی کوسه نزولی چگونه است؟

نسبت‌های فیبوناچی در الگوی کوسه نزولی همانند الگوی کوسه صعودی بوده و تنها تفاوت آن‌ها، وارونه بودنشان است.

الگوهای هارمونیک چیست؟!

در الگوهای هارمونیک ( Harmonic Pattern ) فعالان بازار سرمایه، بجای مشغول شدن به مسائل بنیادی شرکت ها، صرفا به حرکت قیمتی سهم بر روی نمودارها دقت می کنند؛ چراکه الگوهای هارمونیک در تحلیل، الگوهای تکراری هستند که در طول زمان از روی نمودار قیمت پدیدار می شوند.
تحلیلگران با تشخیص الگوهای هارمونیک می توانند روند حرکت آینده قیمت سهام مورد نظر را پیش بینی کنند و به سودهای بسیار مناسبی برسند. اما قبل از آنکه به آموزش الگوهای هارمونیک بپردازیم و انواع الگوهای هارمونیک را معرفی کنیم باید بدانیم برای یادگیری هر چه بهتر این الگوها باید دانش خود را در مورد مفهوم الگو های تکراری در بازار سهام و همچنین مباحث مقدماتی تحلیل تکنیکال ، کامل کنیم.

ساختار الگوهای هارمونیک

الگوهای هارمونیک یکی از مباحث تحلیل تکنیکال است و منبع اصلی اطلاعاتی این الگو نمودار قیمت هر سهم می باشد. همانطور که میدانید در تحلیل تکنیکال رفتار گذشته و نمودار سهم بسیار حائز اهمیت بوده که نشان دهنده رفتار تک تک فعالان بازار و در نتیجه روند حرکتی کلیت بازار می باشد.
در گذر زمان برخی از فعالان بازار سرمایه رفتارهایی تکراری در نمودارقیمت سهم ها را کشف کردند که در دوره های مختلف در بازار تکرار می شوند و ما می توانیم با تشخیص آنها کسب سود کنیم. این الگو ها انواع مختلفی را دارند و به طبع آن دارای کاربرد های متفاوتی هم هستند. الگو های هارمونیک در تحلیل تکنیکال یکی از این الگوها هستند که درادامه به بررسی کامل آنها خواهیم پرداخت.

الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال

در مباحث مربوط به تحلیل تکنیکال الگوها و نمودار های فراوانی وجود دارند و می دانیم الگو های موجود در تحلیل تکنیکال بر پایه و اساس رفتار معامله گران در بازار های مالی شکل می گیرند؛ الگو های هارمونیک نیز از این قاعده مستثنا نیست اما نکته مهمی که در مورد الگوهای هارمونیک وجود دارد این است که این الگو ها بر اساس سطوح فیبوناچی عمل می کنند.

برای مطالعه کامل درمورد مبحث فیبوناچی پیشنهاد می کنیم روی لینک مقابل کلیک کنید: آموزش فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

گفتیم که تراز های فیبوناچی سری اسرار آمیزی از اعداد هستند که در جهان طبیعت نقش دارند و بر معاملات بازار سهام هم تاثیر می گذارند، اگر که می پرسید چگونه؟ باید بگویم که شما قبل از خواندن این مطلب باید با مبحث “ فیبوناچی چیست؟ “ آشنایی کامل پیدا کنید.
تشخیص دادن الگوها بر روی یک نمودار یکی از اصلی‌ترین توانایی ها و دانشی است که یک فعال تکنیکالی بازار بورس باید بیاموزد. هر چند که برای تشخیص الگوهای هارمونیک پیشرفته در انواع بازارهای مالی و حرفی شدن در این بازارها نیازمند تجربه به به تمرین بسیار زیادی خواهد بود. اینکه شما قادر باشید الگو ها را بر روی نمودارها تشخیص دهید، این قابلیت را پیدا خواهید کرد که در مقابل تغییرات بازار واکنش های مناسبی از خودتان نشان دهید.

ویدئو الگو های هارمونیک

انواع الگوهای هارمونیک

الگوهای هارمونیک دارای انواع مختلفی هستند که هر کدام شکلی خاص و نسبت های منحصر بفردی را دارند. شاید در نگاه اول شناسایی این الگوها کار دشواری به نظر آید اما زمانی که یک تحلیلگر ساختار الگوها را درک کند میتواند آنها را بر روی نمودار مشخص کند.
الگوهای هارمونیک اصلی از پنج نقطه (X A B C D) تشکیل می شوند و الگو هایی همچون ABC و ABCD که از الگوهای اصلی نشأت می گیرند دارای سه و چهار نقطه هستند. الگوهای هارمونیک یا در حال شکل‌گیری هستند و یا تکمیل شده‎‌اند که به شکل حروف «M» یا «W» در نمودار قابل مشاهده هستند. این الگوهای اصلی قوانین و ساختار یکسانی دارند و تفاوت آنها در اندازه‌ اضلاع و محل قرارگیری پنج نقطه‌‌ آن الگو است. بنابراین اگر تحلیلگران یک الگو را بشناسند و آن را به درستی درک کنند، ناخودآگاه الگوهای دیگر را نیز می‌توانند شناسایی کنند.
البته صحبت کامل درباره تراز های فیبوی این الگو از حد مطالب عمومی سایت خارج می باشد و برای آن که شما بتوانید تراز های این الگو ها را نیز به طور دقیق بیاموزید باید دوره ی آموزشی این الگو ها را پشست سر بگذارید.

انواع الگو های هارمونیک

الگوی گارتلی ( Gartly )

الگوی گارتلی یک الگوی چند بعدی است که از بسط و توسعه تراز های فیبوناچی بدست آمده است. این الگو بسیار قدرتمند است و شناخت آن معاملات سود آوری را می تواند به همراه داشته باشد. این الگو مطابق شکل زیر دارای الگوی گارتلی صعودی و الگو گارتلی نزولی هستند و تراز های درج شده بر روی آنها هم، بیشترین استفاده را در این الگو ها دارند.

الگوی گارتلی

در این الگو خط XA اولین خطی است که تشکیل می شود و از بقیه بزرگتر و طولانی تر خواهد بود. بعد از XA خط AB که در جهت معکوس است شکل میگیرد. خط BC نیز در جهت (صعودی یا نزولی) XA شکل می گیرد؛ همچنین خط نهایی نیز CD می باشد که در انتهای آن نقطه D، نقطه بازگشت الگو می باشد.
در تصویر زیر که مربوط به سهام شرکت ملی مس ایران می باشد شما می توانید به زیبایی یک الگوی گارتلی صعودی را مشاهده کنید.

الگوی گارتلی صعودی و نزولی

همانطور که می بینید در نقطه B روند صعودی ما آغاز شده است و سهم توانسته به اهداف اول و دوم خود که توسط تراز های این الگو مشخص شده است برسد و یک صعود ۷۶٪ را تجربه کند.

الگوی پروانه (Butterfly )

الگوی پروانه کمی متفاوت از الگوی گارتلی است؛ در این الگوی هارمونیک نقطه D بالاتراز نقطه X ابتدایی قرار می گیرد.
در این الگو خط XA اولین خطی است که تشکیل می شود و از بقیه بزرگتر و طولانی تر است. بعد از XA خط AB که در جهت معکوس می باشد شکل میگیرد که همان موج اصلاحی ۶۷.۶٪ از خط XA است. خط BC نیز در جهت (صعودی یا نزولی) XA شکل می گیرد. خط نهایی نیز CD می باشد که نقطه D نقطه بازگشت الگو می باشد که می توانید دیگر تراز های این الگو را در تصویر زیر مشاهده کنید.

الگوی پروانه ای

در نمودار زیر که مربوط به شرکت خودرو سازی سایپا می باشد، بعد از مشاهده شدن الگوی پروانه نزولی سهم از نقطه D شروع به اصلاح می کند و تا هدف دوم یعنی تراز ۷۸.۶٪ به میزان ۲۰ درصد این اصلاح ادامه می یابد.

الگوی پروانه ای صعودی و نزولی

الگوی خفاش (BAT)

الگوی خفاش از نظر ساختاری مشابه الگوی گارتلی می باشد و تنها تفاوت آن این است که درصدهایی که الگوی گارتلی پوشش نمیدهد را این الگو پوشش خواهد داد.
این الگو هم ۵ نقطه ای بوده و خط XA نیز از همه بزرگتر می باشد. خط AB نیز در تراز فیبوناچی ۰.۳۸ تا ۰.۵۰ درصد اصلاح XA است. نقطه بازگشتی D هم در تراز ۰.۸۸۶ فیبوناچی می باشد؛ همچنین سایر تراز های مورد نیاز این الگو را می توانید در تصویر زیر مشاهده کنید.

الگوی خفاش

الگوی خرچنگ (Crab)

این الگو از نظر ظاهری مشابه الگوی پروانه می باشد و همانند آن در این الگو هم ابتدا خط XA شکل می گیرد و در اصلاح آن خط AB تشکیل می گیرد. تفاوت الگوی خرچنگ با الگوی پروانه در تراز نقطه B است که در تراز ۰/۶۱۸ خط XA قرار دارد. نقطه D در تراز ۱/۶۱۸ XA قرار دارد.

الگو خرچنگ

علاوه بر الگوهای هارمونیک اصلی که در بالا مطرح شدند، اسکات کارنی در کتاب (( معامله ی هارمونیک )) الگوهای دیگری را نیز مطرح کرده است که به تعداد کمی در نمودارهای قیمت مشاهده می شوند. این الگو ها معمولا کمتر از ۵ نقطه دارند و مهمترین آنها الگو AB=CD می باشد که در ادامه به معرفی آن خواهیم پرداخت.

الگوی AB=CD

این الگو متداول ترین و ساده ترین الگوی هارمونیک می باشد که تشخیص آن نیز ساده است و بیشتر در شروع الگوی هارمونیک بازار تکرار می شود.

در این الگو ابتدا حرکت AB در جهتی صعودی یا نزولی تشکیل می شود و سپس از نقطه B اصلاحی به اندازه تراز ۳۸/۲ تا ۸۸/۶ فیبوی AB انجام می شود که خط BC نام می گیرد؛ سپس از نقطه C هم جهت با AB و به اندازه AB خط CD تشکیل می شود. خط CD در تراز ۱۲۷/۲ تا ۲۶۱/۸ خط BC نیز قرار می گیرد. الگوی AB=CD بصورت صعودی و نزولی وجود دارد.

الگوی AB=CD

در مثال زیر که مربوط به شرکت فولاد خوزستان است می توانید نمونه ای از این الگو را مشاهده کنید که BC به میزان ۵۰٪ خط AB اصلاح کرده و در ادامه خط CD به میزان تراز ۰.۲۷۲ خط BC ادامه یافته است.

الگوی AB=CD

سخن آخر

الگو های هارمونیک مبحثی گسترده می باشند و برای آموزش این الگو ها کتاب های قطوری وجود دارد بنابراین در یک مطلب بطور کامل نمی توان این مباحث را پوشش داد و به خوبی به آموزش آنها پرداخت. معمولا افرادی که از الگو های هارمونیک استفاده می کنند در نقطه ورود حد ضرر تعیین می کنند؛ هر چند که الگو های هارمونیک نیز همانند دیگر ابزار تحلیل تکنیکال ۱۰۰٪ نیستند و نمی توان به تنهایی و با اتکا به این الگو ها دست به معامله زد بلکه باید از دیگر ابزار تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی نیز به عنوان تایید کننده و مکمل آنها استفاده کرد.

برای یادگیری کامل می توانید دوره آموزشی الگو های هارمونیک کاریمو آکادمی را استفاده کنید. در این دوره فایل های آموزش ویدیویی و صوتی با زبانی ساده و روان در اختیار علاقه مندان قرار می گیرند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.