کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه – نوشته جان مورفی
کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه جزو با ارزشترین کتاب های تحلیل تکنیکال هست که در بعضی از منابع از اون با نام” کتاب مقدس تحلیل گران تکنیکال” نام برده می شود. نویسنده این کتاب جناب آقای جان مورفی یکی از شاخص ترین تحلیل گران تکنیکال هستند که چندین سال به عنوان تحلیل گر شبکه سی ان بی سی و مدیریت ارشد موسسه مریل لینچ امریکا و شرکت جی جی ام رو بر عهده داشتند. کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه به زبان انگلیسی بوده و حاوی ۱۸ فصل هست که مباحث تکنیکال رو بصورت کامل توضیح می دهد و به همه دوستانی که به این علم علاقه مند هستند توصیه می کنم حتما این کتاب را مطالعه کنند.
فهرست مطالب کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه:
سخنی با خوانندگان نمودار میلهای روزانه نمودار میلهای روزانه
فصل اول
فلسفه تحلیل تکنیکال
مقدمه
فلسفه یا منطق
تحلیل تکنیکال در برابر پیش بینی های فاندامنتال
انعطاف پذیری و سازگاری تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال وکارایی ان در بازه های زمانی مختلف
پیش بینی های اقتصادی
تحلیل گر تکنیکی یا چارتیست؟
برخی انتقادات در مورد تحلیل تکنیکال
نظریه ورود تصادفی (Random Walk)
اصول کلی
فصل دوم
نظریه داو
مقدمه
اصول مقدماتی
استفاده از قیمت های پایانی و خطوط
چند انتقاد به نظریه داو
بازار سرمایه به عنوان یک شاخص اقتصادی
نتیجه
فصل سوم
ساحتار نمودار
مقدمه
انواع نمودارهای موجود
نمودارهای شمعی
نمودارهای حسابی در مقابل نمودارهای لگاریتمی
ساختار نمودار میله ای روزانه
حجم معاملات
نمودار هفتگی وماهانه
نتیجه گیری
فصل چهارم
مفاهیم مقدماتی روند
تعریف روند
روند سه جهت دارد
روند به سه دسته تقسیم می شوند
حمایت ومقاومت
خطوط روند
اصل بادبزن
اهمیت عدد سه
شیب نسبی خط روند
خط کانال
درصد تصحیح یا برگشت
خطوط بادبزن گان (Gann) و فیبونانچی
خطوط روند داخلی
شکاف های قیمت
نتیجه
فصل پنجم
الگوهای مهم برگشتی
مقدمه
الگوهای قیمت
دو نوع الگو :
الگوهای برگشتی و الگوهای ادامه دهنده
الگوی برگشتی سر و شانه ها
اهمیت حجم معامله
پیدا کردن هدف قیمت
سر وشانه های کف یا معکوس
الگوهای سر و شانه های مرکب
سقف ها و کف های سه قلو
سقف ها وکف های دوقلو
تغییرات در الگوی ایده آل
نعلبکی ها واسپایک ها
نتیجه
فصل ششم
الگوهای ادامه دهنده
مقدمه
مثلث
مثلث متقارن
مثلث افزایشی
مثلث کاهشی
الگوی (مثلث) پهن شونده
پرچم های مثلث و پرچم های چهارگوش
کنج ها
تشکیل الگوهای مستطیل
حرکت موزون
الگوی ادامه دهنده سر و شانه ها
تایید و واگرایی
نتیجه گیری
فصل هفتم
حجم معاملات
مقدمه
حجم معاملات به عنوان یک شاخص ثانویه
جمع بندی اصول حجم معامله
فصل هشتم
نمودارهای بلند مدت
معرفی
اهمیت دوره های بلند مدت
روندهای بلند مدت تصادفی بودن را انکار می کنند
از نمودارهای بلند مدت تانمودارهای کوتاه مدت
آیا می بایست نمودارهای بلند مدت را بانرخ تورم تنظیم کرد؟
نمودارهای بلند مدت برای اهداف معاملاتی مناسب نیستند.
مثال هایی از نمودارهای بلندمدت
فصل نهم
میانگین های متحرک
مقدمه
میانگین متحرک:ابزاری انعطاف پذیر با تاخیر زمانی
توسعه میانگین متحرک
باندهای بولینگر
استفاده از باندهای بولینگر برای تعیین هدف قیمت
اندازه گیری تغییرات با پهنای باند
ارتباط میانگین متحرک و چرخه زمانی
کاربرد اعداد فیبونانچی در میانگین های متحرک
کاربرد میانگین متحرک در نمودارهای بلند مدت
قانون هفتگی
بهینه سازی لازم است یا نه؟
خلاصه
میانگین متحرک تطبیق پذیر(A.M.A)
جایگزین های میانگین متحرک
فصل دهم
اسیلاتورها
مقدمه
کابرد اسیلاتورها در رابطه با روند
اندازه گیری جنبش
اندازه گیری درجه تغییرات (ROC)
ساخت یک اسیلاتور با استفاده از دو میانگین متحرک
شاخص کانال کالا (CCI)
اندیکاتور قدرت نسبی (RSI)
استفاده از سطوح ۳۰ و ۷۰ به عنوان اخطارهای عمومی
استوکاستیک ها (K%D)
%R لری ویلیامز
اهمیت روند
چه زمانی اسیلاتور ها مفیدترین کاربرد را دارند
میانگین متحرک همگرایی / واگرایی (MACD)
هیستوگرام MACD
ترکیب هفته ها و روزها
تاثیر اخبار فاندامنتال رابر بازار بررسی کنید
فصل یازدهم
نمودار نقطه ورقم
مقدمه
نمودار نقطه ورقم درمقابل نمودار میله ای
ساختار نمودار میان روزه نقطه و رقم
شمارش افقی
الگوی قیمت
نمودارهای سه واحد برگشتی نقطه ورقم
ساختار نمودار سه واحد برگشتی نقطه ورقم
رسم خطوط روند
تکنیک اندازه گیری
تاکتیک های معامله
فواید نمودارهای نقطه ورقم
شاخص های تکنیکی نمودارهای نقطه ورقم
رسم کامپیوتری نمودار نقطه ورقم
میانگین متحرک های نمودارهای نقطه ورقم
نتیجه
فصل دوازدهم
نمودارهای شمعی ژاپنی
مقدمه
نمودارهای شمعی
نمودارهای شمعی مقدماتی
تحلیل الگوهای شمعی
الگوهای دنباله دار
الگوهای شمعی فیلتر شده
نتیجه
فصل سیزدهم
نظریه موج الیوتتاریخچه
اصول اولیه امواج الیوت
ارتباط بین موج الیوت و نظریه داو
موج های تصحیح گر
قانون تناوبی
کانالیزه شدن (کانال بندی)
موج چهارم مانند یک سطح حمایت
اعداد فیبوناچی پایه و اساس اصل موج
نسبت های فیبوناچی بازگشت ها
هدف های زمانی فیبوناچی
ترکیب سه جنبه نظریه موج
جمع بندی ونتیجه گیری
فصل چهاردهم
چرخه های زمانی
مقدمه
چرخه ها
چگونه مفاهیم چرخه به درک تکنیک های نموداری کمک می کنند
چرخه های حاکم
ترکیب طول دوره چرخه ها
اهمیت روند
حرکت انتقالی به چپ وراست
چگونه چرخه ها را مجزا کنیم
چرخه های موسمی
چرخه ریاست جمهوری
ترکیب چرخه ها با دیگر ابزارهای تکنیکی
تحلیل بیشترین بی نظمی طیفی
فصل پانزدهم
کامپیوترها وسیستم های داد وستد
مقدمه
بعضی نیازهای کامپیوتر
گروه بندی ابزارها وشاخص ها
استفاده از ابزارها وشاخص ها
سیستم های سهمی وار وحرکت هدایتی ولس ویلدر
مزایا ومعایب سیستم های داد وستد
نتیجه گیری
فصل شانزدهم
مدیریت مالی وتاکتیک های معامله
مقدمه
سه عنصر اساسی برای معامله موفق
مدیریت مالی
معاملات متوالی: باقی ماندن در روند یا تگرار معاملات
بعد از دوره های سود ویا ضرر چه باید کرد
تاکتیک های معامله
ترکیب عوامل تکنیکی و مدیریت مالی
انواع دستورات معاملاتی
از نمودارهای روزانه تا نمودارهای تغییرات میان روز قیمت
استفاده از نقاط محوری نمودارهای میان روز
خلاصه ای از مدیریت مالی واصول راهنمای معامله
استفاده در بازار سهام
تخصیص وجه(تقسیم بندی سرمایه)
مدیریت حساب مالی و شرکت های سرمایه گذاری سهام
فصل هفدهم
شاخص های بازار سرمایه
اندازه گیری پهنای بازار (measuring market breadth)
مقایسه شاخص های بازار
خط پیشرفت – پسرفت (AD)
واگرایی خط پیشرفت – پسرفت (AD)
خط AD هفتگی و خط AD روزانه
تغییرات در خط AD
اسیلاتور مک للان
شاخص مجموع مک للان
بالاهای جدید وپایین های جدید
شاخص بالاهای جدید – پایین های جدید
حجم معامله صعودی در مقابل حجم معامله نزولی
شاخص آرمز (THE ARMS INDEX)
شاخص TRIN در مقابل TICK
صاف کردن شاخص آرمز
آرمز باز (OPEN ARMS)
نمودار حجم تعادلی
نتیجه گیری
فصل هجدهم
جمع بندی مباحث : خلاصه مطالب
خلاصه مباحث تکنیکال
چگونه تحلیل های تکنیکی وفاندامنتالی (پایه ای )را با هم هماهنگ کنیم؟
تحلیل گر تکنیکی مجاز بازار
نام های مختلف تحلیل تکنیکال
نتیجه گیری
پیوست ها
پیوست الف. اندیکاتورهای پیشرفته تکنیکی
اندیکاتور تقاضا (DI)
باندهای استارک و کانال های کلتبر
فرمول شاخص تقاضا DI
پیوست ب
ضروریات ایجاد سیستم معاملاتی (نوشته فرد شاتزمن)
برنامه ۵ مرحله ای
قدم اول: شروع با یک ایده کلی
مرحله دوم: ایده خود را در قالب قانون های علمی در آورید
مرحله سوم:بررسی ظاهری بر روی نمودارها
مرحله چهارم: امتحان رسمی با استفاده از کامپیوتر
مرحله پنجم:ارزیابی نتایج
مدیریت سرمایه
نتیجه
ناشر: چالش
تاریخ نشر: 05 شهریور، 1399
تعداد صفحه: 438
شابک: 978-964-95543-8-9
قطع کتاب: وزیری
نوع جلد: شومیز
وزن: 612 گرم
موجودی: تهیه از مراکز پخش کتاب.
آشنایی با نمودارهای قیمت و بازه زمانی
همان گونه که اشاره شد، تحلیل تکنیکال بررسی نمودار قیمت و شناسایی الگوهای قیمتی در جهت پیش بینی حرکات آینده بازار می باشد. مهم ترین ابزار یک تحلیل گر تکنیکال نمودار تغییرات قیمت می باشد. در این مطلب با این ابزار تعیین کننده بیشتر آشنا خواهیم شد.
نمودارهای قیمت
نمودارها اصلی ترین ابزار تحلیل تکنیکال می باشند و بدون آن ها تحلیل و پیش بینی حرکات آتی بازار غیر ممکن خواهد بود. یک نمودار قیمت مجموعه ای متوالی از قیمت است که بر روی یک بازه زمانی (تایم فریم) مشخص ترسیم می شود. از نظر آماری، نمودارها مجموعه ای از نقشه های زمانی می باشند. بر این اساس هر نمودار از دو پارامتر اصلی تشکیل شده است که عبارتند از: قیمت و زمان. این دو پارامتر به نمودار میلهای روزانه ترتیب در محور عمودی (محور y) و محور افقی (محور x) نمودارهای قیمت نمایش داده می شوند. برای رسم یک نمودار، قیمت ها از سمت چپ به راست و با توجه به زمان مربوطه ترسیم می شوند به نحوی که آخرین قیمت در سمت راست نمودار قرار دارد. در تصویر1 نمودار سهام شرکت IBM از تاریخ ۱ ژانویه ۱۹۹۹ الی ۱۳ مارس ۲۰۰۰ میلادی را مشاهده می نمایید.
تکنیکالیست ها، تحلیل گران فنی و چار تیست ها برای تجزیه و تحلیل ابزارهای مختلف قابل معامله در بازار همچون سهام، ارز، کالا، فیوچرز و غیره و همچنین پیش بینی حرکات بعدی آنان از نمودارهای قیمت استفاده می نمایند. البته این قضیه منحصر به تکنیکالیست ها نبوده و تحلیل گران بنیادی نیز از نمودارهای قیمت بهره برداری می کنند چرا که نمودارها می توانند تصویری از حرکات قیمت در بستر یک بازه زمانی ویژه را در معرض نمایش قرار بدهند. بر این اساس به راحتی می توان با مراجعه به تاریخچه بازار از تأثیر اتفاقات و حوادث بنیادی بر رفتار بازار اطلاع کسب کرد.
شکل 1: تصویری از یک نمودار خطی قیمت
بازه زمانی
بازه زمانی یا همان تایم فریم ، مدت زمانی است که مجموع اطلاعات قیمت در آن ثبت می شود. به عنوان مثال اگر قیمت پایانی هر روز معاملاتی را بر روی نمودار ثبت کرده و این نقاط را به هم متصل کنیم، نموداری به دست می آید که می گوییم بازه زمانی آن روزانه است و یا اگر این کار را برای هر هفته انجام دهیم، نموداری با بازه زمانی هفتگی به دست می آید.
بازه زمانی مورد استفاده برای تشکیل یک نمودار به میزان متراکم سازی اطلاعات بستگی دارد که می تواند میان روزی (از ۱، ۵، ۱۵ و ۳۰ دقیقه ای الی ۱، ۲، ۴ ساعته)، روزانه، هفتگی، ماهیانه و فصلی باشد. هر چه میزان تراکم و فشردگی اطلاعات کمتر باشد یعنی بازه زمانی کوتاه مدت تر باشد، جزئیات بیشتری را مشاهده خواهید نمود و بالعکس در بازه های بزرگ تر با حرکات کلی بیشتر آشنا می شوید. در زیر میله های قیمت تشکیل شده در ۱ روز معاملاتی نمایش داده شده است که در آن جزئیات بیشتری را در میله های ۱ ساعته مشاهده می نمایید.
تصویری از میله های قیمت در بازه های مختلف
اطلاعات روزانه از مجموعه اطلاعات میان روزی نمودار میلهای روزانه به صورت فشرده تشکیل شده است تا در نهایت یک میله یا شمع مجموع اطلاعات آن بازه را نمایش دهد. به همین ترتیب، اطلاعات هفتگی از فشرده سازی اطلاعات روزانه به دست می آید تا در نهایت یک هفته معاملاتی را در یک میله یا شمع مشاهده نماییم. تفاوت جزئیات نمایش داده شده در دو نمودار هفتگی و روزانه را می توانید در شکل زیر مشاهده نمایید.
شکل 3: تصویری از نمودار روزانه شرکت بوئینگ
تصویری از نمودار هفتگی شرکت بوئینگ
۱۰۰ نقطه اطلاعاتی یا همان میله های روزانه معادل ۵ ماه آخر نمودار هفتگی است که با یک کادر در نمودار هفتگی مشخص شده است. هر چه اطلاعات متراکم و فشرده تر گردد، نمودارهای بلند مدت تری را می توان نمایش داد. انتخاب بازه زمانی کاملا به روش معاملاتی شما بستگی دارد اما به طور کلی نکات زیر قابل توجه می باشد:
- معامله گران معمولا بر نمودارهایی متمرکز می شوند که دارای اطلاعات روزانه و همچنین میان روزی باشند تا بدین طریق بتوانند حرکات کوتاه مدت قیمت را پیش بینی نمایند. این افراد با بکار گیری چارچوب های زمانی کوتاه تر و کمتر فشرده شده می توانند جزئیات و نوسانات بیشتری از تغییرات قیمت را مشاهده نمایند در حالی که در چارچوب های بلند مدت تر می توانند مجموع تغییرات قیمت را به صورت کلی و در گذشته بازار مشاهده نمایند.
- سرمایه گذاران معمولا برای تجزیه و تحلیل روندهای بلند مدت و پیش بینی تغییرات بلند مدت قیمت از نمودارهای هفتگی و ماهیانه بهره می جویند که از نوسانات کمتری برخوردار است. مابقی افراد ممکن است از ترکیب نمودارهای کوتاه و بلند مدت استفاده نمایند. نمودارهای بلند مدت برای تجزیه و تحلیل سوابق قیمت و نمودارهای کوتاه مدت برای ارزیابی و تحلیل جزئیات آن مناسب می باشد.
منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی
انواع نمودارهای تکنیکال
انواع مختلفی برای نمایش نمودارهای تکنیکال وجود دارد مانند نمودارهای خطی، میلهای، شمعی، نقطه و خط[75]، TLB[76]و غیره. که سه مدل از اصلیترین آنها را در ادامه معرفی میکنیم.
- نمودارخطی(LineChart): سادهترین حالت برای نمایش یک نمودار است و معمولا توسط افراد غیربورسی مورد استفاده قرار میگیرد. در این روش نقطه پایانی[77] هر روز، به نقطه پایانی روز دیگر متصل میشود(با فرض آنکه تایمفریم بصورت روزانه انتخاب شده باشد و همچنین اگر تایمفریم بصورت هفتگی انتخاب شده باشد، کافی است نقطه پایانی هر هفته به هفته بعد متصل گردد و الی آخر) تصویر زیر نمودار قیمت جهانی طلا را در تایم فریم هفتگی بصورت یک «نمودار خطی» نمایش میدهد:
بد نیست بدانید نمودار طلا در بازارهای جهانی با نماد اختصاری XAUUSD نشان داده میشود که به معنی قیمت هر اونس طلا برحسب دلار است (اونس یکی از واحدهای رایج برای اندازهگیری وزن است)
- نمودار میلهای(BarChart): این روش نسبت به حالت قبل از اطلاعات بسیار کاملتری برخوردار است به این صورت که برای هر واحد زمانی بر روی چارت از یک پارهخط عمودی استفاده میکنیم که این پارهخط اصطلاحا میله یا بار[78] نامیده میشود:
همانطور که ملاحظه میکنید هر میله از دو زایده کوچک در سمت چپ و راست خود برخوردار است که این زایدهها به ترتیب اولین و آخرین قیمت را در طول بازه زمانی موردنظر مشخص میکنند و به ترتیب قیمتهای Open و Close به معنی «قیمت بازشدن» و «قیمت بسته شدن» نامیده میشوند. همچنین بیشترین و کمترین قیمت در طول بازه زمانی موردنظر را نیز، که متناظر با دو انتهای فوقانی و تحتانی پاره خط مذکور هستند، به ترتیب قیمتهای High و Low مینامند. در تصور زیر «نمودار میلهای» را برای قیمت جهانی طلا مشاهده میکنید و میتوانید تفاوت آنرا با شکل قبلی مقایسه نمایید:
- نمودار شمع ژاپنی(Candlesticks): نهایتا به نمودار کندلاستیک یا شمع ژاپنی میرسیم که نمودار مورد علاقه عموم تکنیکالیستها است! این روش درواقع هیچ اطلاعات اضافهای نسبت به نمودارخطی ندارد و تنها تفاوت آن صرفا این است که در مدل کندلاستیک فاصله بین قیمتهای Open و Close را با یک مستطیل ترسیم میکنیم که رنگ بدنه این مستطیل بسته به صعودی یا نزولی بودن کندل میتواند به رنگ سفید یا سیاه انتخاب شود:
بنابراین تحلیلگر صرفا با یک نگاه سریع به نمودار و برمبنای رنگ بدنه سیاه یا سفید کندلها میتواند به سادگی دریابد که آیا قیمت در بازه زمانی موردنظر رشد کرده یا اینکه دچار نزول شده است. در روزهایی که بازار مثبت و پررونق بوده و سطح عمومی قیمتها افزایش یافتهاست -و قیمت Close بالاتر از Open بوده است- رنگ بدنه کندل را سفید انتخاب میکنیم که سمبل نور و امید و روشنایی و رونق است! اما در روزهای منفی که بازار کساد و بیرونق بوده و سهامداران نگونبخت دچار ضرر و زیان شدهاند -و قیمت Close پایینتر از قیمت Open قرار داشته است- رنگ بدنه کندل را سیاه انتخاب میکنیم که یادآور تاریکی و ظلمات و سیاهبختی سهامداران است!
به قیمتهای Open ، High ، Low و Close به اختصار O ، H ، L و C میگویند. در تصویر زیر، همان نمودار قبلی را، این بار به صورت «نمودار کندلاستیک» نمایش دادهایم:
به بازارهای صعودی که قیمتها در آن رشد میکنند اصطلاحا بازار Bullish یا «گاوی» میگویند! و به بازارهای نزولی که قیمتها دچار افت میشوند اصطلاحا بازار Bearish یا «خرسی» گفته میشود! در واقع گاوها در بورس سمبل خریداران هستند که مشتاقانه قیمت را با طمع کسب سود به سمت بالا هل میدهند! و خرسها فروشندگان ترسو هستند که به رشد قیمت اعتقاد ندارند و با فروشهای سنگین خود به بازار حمله نموده و موجب نزول قیمت میشوند! جهت روند نهایی بستگی به نتیجه این زورآزمایی خواهد داشت که آیا این گاوها هستند که بازار را در اختیار می گیرند یا خرس ها؟!
علت نامگذاری بازار صعودی تحت عنوان بازار «گاوی» به این سبب است که بهنگام مبارزه، گاو با شاخهای تیزِ خودش به خرس حمله نموده و رو به سمت بالا شاخ میزند. یعنی مشابه حمله خریداران به بازار، که قیمت را به سمت بالا هل میدهند! اما خرس در میدان نبرد، با پنجههای نیرومندش، از بالا به پایین به گاو ضربه میزند. و نتیجتا حمله فروشندگان به بازار را مشابه پنجه زدنِ رو به پایین خرس تصور کردهاند! شاید این نکته نیز خالی از لطف نباشد که در اغلب فرهنگها از گاو بعنوان سمبل باروری، برکت و سودآوری نام برده میشود. در فرهنگ اهالی بازار بورس نیز «بازار گاوی» به معنی بازار مثبت و پر رونقی است که موجب کسب سود و ثروت برای عموم سهامداران میگردد.
استاندارد OHLC : یک استاندارد متنی و نگارشی است که میتواند بعنوان جایگزین ترسیم تصویری یک کندل به کار رود. اگر تحلیلگر برای توصیف شرایط سهم دلخواه خود امکان ارایه تصویری کندل مربوطه را نداشته باشد میتواند درعوض از چهار عدد متوالی استفاده کند، به این شرط که ترتیب آنها حتما بصورت Close، Low، High و Open باشد. در اینصورت بدون نیاز به توضیح اضافهای، مخاطب متوجه میشود این چهار عدد به ترتیب قیمتهای بازشدن، بیشترین قیمت، کمترین قیمت، و آخرین قیمت را نشان میدهند.
در اکثر نرمافزارهای تکنیکال میتوانید OHLC مربوط به «آخرین کندل» را در گوشه بالایی چارت ویا همچنین OHLC مربوط به کندلی که دقیقا زیر نشانگر ماوس قرار دارد را در نوار ابزار پایین صفحه مشاهده نمایید.
نمودارها در بورس (ویدئو)
معامله گران در بازار بورس برای اینکه بتوانند سیگنال بگیرند و به موقع سهام خود را خرید و فروش نمایند، نیاز به تحلیل دارند. یکی از ابزارهای تحلیل در بازار بورس، نمودارها (چارت ها، منحنی ها) هستند که در این مقاله به توضیح آن ها خواهیم پرداخت.
فهرست محتوای این مقاله
نمودارها
چارت ها در بازارهای مالی برای نشان دادن قیمت بر حسب زمان رسم می شوند که ما می توانیم به کمک آن ها بدانیم که قیمت سهم، کالا یا ارز در چه تاریخی، چه قیمتی را داشته است. معیار اصلی معاملات استفاده از همین منحنی ها است که در ادامه انواع منحنی ها را بیان می کنیم.
نمودارها میله ای (Bar chart)
این چارت ها تغییرات قیمت هر زمان (ساعتی، روزانه، هفتگی و … ) را به وسیله ی یک میله نشان می دهند.
در این منحنی های میله ای چند چیز سهم مورد نظر قابل رؤیت است: قیمت باز شدن، پایین ترین قیمت، بالاترین قیمت و قیمت پایانی.
نکته ی قابل توجه این که یک خط کوچک در سمت راست میله و یک خط کوچک در سمت چپ میله وجود دارد. خط سمت راست بیان کننده قیمت بسته شدن سهم و خط سمت چپ نشانگر قیمت باز شدن سهم است.
نمودار شمعی ژاپنی (Candle stick)
چارت های شمعی ژاپنی همانند چارت های میله ای هستند. به این صورت که قیمت اولین معامله، قیمت آخرین معامله، نوسانات قیمتی یعنی بیشترین و کمترین قیمت سهم مورد نظر را نشان می دهند.
ولی تفاوت منحنی های شمعی ژاپنی با نمودارهای میله ای در چگونگی نمایش دادن آن دو می باشد.
در چارت های شمعی ژاپنی بالا و پایین بدنه ی کندل (شمع)، دو خط وجود دارد که به این نمودار میلهای روزانه خط ها سایه می گویند.
این خط ها نوسانات قیمت را در طول روز بین پایین ترین و بالاترین نقطه نشان می دهند.
همچنین کندل های چارت های مورد بحث به دو رنگ سیاه و سفید دیده می شوند. کندل های سیاه به این معنا هستند که قیمت پایانی از قیمت باز شدن کمتر بوده است. البته کندل های سیاه را به اسم کندل های «تو پُر» هم می شناسند.
شمع های سفید یا «تو خالی» بیانگر این هستند که قیمت پایانی بالاتر از قیمت باز شدن است.
نمودارها خطی (Line chart)
در چارت های خطی فقط قیمت های پایانی معلوم می شوند. به این معنا که مثلاً قیمت پایانی در یک روز یا یک هفته یا …، یک قسمت از نمودار خطی را می سازد.
به همین جهت هم است که لقب ساده ترین منحنی ها را این چارت ها به خود اختصاص داده اند.
البته قیمت پایانی برای فعالان بازار بورس اهمیت بسزایی دارد؛ چرا که این قیمت از میانگین گرفتن قیمت های مختلفی که در همان روز معامله صورت گرفته، به دست می آید.
جالب این که روز بعد قیمت معامله ی سهم با همین قیمت پایانی شروع می شود.
منحنی های تعدیل شده و تعدیل نشده، ساده و لگاریتمی
چارتیست ها در تحلیل هایشان از نمودار تعدیل شده استفاده می کنند. چارت تعدیل شده یعنی چارتی که عوامل بنیادی مثل افزایش سرمایه، تقسیم سود در طراحی آن ها نقشی ندارند.
ولی فاندامنتال ها از نمودارهای تعدیل نشده استفاده می کنند. تعدیل نشده به این معنا که افزون بر عوامل قیمتی، افزایش سرمایه و تقسیم سود نیز در آن دخیل است.
نکته قابل توجه این که نمودارها تعدیل شده، وابسته به عرضه و تقاضا هستند و نمودارهای تعدیل نشده حمایت و مقاومت قیمتی را نشان می دهند.
اما چارت های ساده و لگاریتمی چه هستند؟
در چارت ساده، قیمت عنصر اصلی تشکیل دهنده ی مقیاس منحنی است و در چارت لگاریتمی درصد تغییر قیمت سازنده ی مقیاس نمودار خواهد بود.
به این معنی که افزایش قیمت یک سهم از 100 تومان به 300 تومان و از 800 تومان به 1000 تومان در منحنی ساده به یک میزان و مقیاس نشان داده می شود اما همین تغییر قیمت ها در چارت لگاریتمی بر اساس میزان تغییر بر حسب درصد محاسبه و نمایش داده می شود.
برای روشن تر شدن مفهوم محاسبات منحنی لگاریتمی ابتدا باید میزان تغییرات قیمت ذکر شده را بر حسب درصد محاسبه نماییم.
تغییر قیمت از 100 تومان به 300 تومان معادل 200% رشد و تغییر قیمت از 800 تومان به 1000 تومان مساوی 25% رشد می باشد. در این صورت رشد قیمت از 100 تومان به 300 تومان معادل 8 برابر رشد قیمت از 800 تومان به 1000 تومان است؛ در حالی که بر حسب قیمت در هر دو بازه، رشدی معدل 200 تومان اتفاق افتاده است.
با توجه به توضیحات ذکر شده، در چارت لگاریتمی اندازه نمودارِ نشان دهنده ی رشد 100 تومان به 300 تومان معادل 8 برابر اندازه ی نمودارِ بازه ی 800 الی 1000 تومان است.
جمع بندی مقاله نمودارها
در این مقاله آموختیم که تحلیگران برای تحلیل سهم هایشان از نمودارها استفاده می کنند. انواع نمودارها عبارت بودند از منحنی میله ای (Bar chart)، منحنی شمعی ژاپنی (Candle stick) و منحنی خطی (Line chart).
چارت های خطی از به هم وصل شدن قیمت های پایانی رسم می شدند.
هر دو منحنی میله ای و شمعی ژاپنی سه پارامتر را به ما نشان می دادند: قیمت اولین معامله، قیمت آخرین معامله و نوسانات قیمتی که شامل بالاترین و پایین ترین قیمت است.
نکته قابل توجه این که هر یک از این منحنی ها، می توانند تعدیل شده یا تعدیل نشده، ساده یا لگاریتمی باشند.
تکنیکالسیت ها از چارت های تعدیل شده (که عامل های بنیادی همچون افزایش سرمایه و تقسیم سود در آن ها لحاظ نشده است و وابسته به عرضه و تقاضا می باشد) در بازار بورس استفاده می کنند.
اما بنیادی کارها منحنی های تعدیل نشده (که علاوه بر عوامل قیمتی، از افزایش سرمایه و تقسیم سود هم بهره مند شده اند، همچنین حمایت و مقاومت قیمتی و نیز قله ها و حفره های تاریخی سهم را نشان می دهند) را در بازار سرمایه به کار می گیرند.
منحنی های ساده بر مبنای قیمت و منحنی های لگاریتمی بر حسب درصد تغییرات قیمت بنا شده اند.
برای استفاده بیشتر از آموزش های بورسی و نیز آموزش های در رابطه با تحلیل به کمک نمودارها می توانید به سایت آکادمی طهرانی مراجعه نموده و از مباحث مفید آن بهره مند شوید.
رسم نمودار میله ای (Bar Chart) در پایتون (Python) + فیلم
رسم نمودار میله ای (Bar Chart) در پایتون (Python) + فیلم
در این آموزش، با در نظر گرفتن یک مثال کاربردی، به رسم یک نمودار میله ای (Bar Chart) در پایتون (Python) میپردازیم! و خیلی کامل تمام گامها رو از صفر براتون توضیح میدیم تا هیچ مشکلی برای فهم موضوع نداشته باشید!
دانلود فیلم آموزشی
داتلود فیلم (حجم: ) (مدت زمان: ) [به زودی… نهایتاً تا 15 تیر 1398 فیلم این آموزش نیز قرار میگیرد!]
تعریف هدف
میخوایم در انتهای این آموزش، نموداری شبیهی نمودار زیر بکشیم!
توجه کنید که در واقع نمودار فوق، داره شاخص کار (Work_Index) 5 تا دپارتمان (Dep مخفف کلمه department به معنی دپارتمان است) از “گروه آموزشی کولاک” رو نشون میده!
مثلاً از این نمودار میفهمیم که دپارتمان 2 فاتجه خونده! و خیلی داره افتضاح کار میکنه! و از اووون طرف، دپارتمان 4 حقیقتاً ترکونده و دمش گرم!
کد نویسی هدفی که داریم! (نمودار میله ای)
قطعه کد زیر رو در نظر بگیرید، تا با هم صحبت کنیم!
در خط 1، از پکیج matplotlib، سابپکیج (زیرپکیج) pyplot رو وارد برنامه میکنیم! (import یعنی وارد کردن!) ولی به صورت مستعار میگیم آقای این pyplot رو بهش خواهم گفت: plt! (که در واقع خلاصه باشه و راحت باشیم توووی صدا زدنش! همین!) [توجه کنید که حتماً باید پکیج matplotlib نصب باشه! اگر نصب نیست، به آموزش زیر مراجعه کنید برای نصبش!]
در خط 2، اومدیم یک متغیر با اسم x تعریف کردیم که شامل اسم 5 دپارتمانِ مثلاً «گروه آموزشی کولاک» است! (dep مخفف کلمه department به معنی دپارتمان است!)
در خط 3، یک متغیر y تعریف کردیم که در واقع میزان شاخصِ کارِ هر دپارتمان رو مشخص میکنه! (که مشاهده میکنید دقیقاً به تعداد همون دپارتمان ها است! یعنی 5 عدد!)
در خط 4، میگیم جناب پایتون (Python)! از زیرپکیج pyplot (توجه کنید که قرار شد برای سادگی، بجای pyplot بگیم plt، واسه همون نوشتیم plt!) لطف کنید bar chart (به معنی نمودار میلهای) برامون بکشید! (پس اووون bar یعنی bar chart!)
حالا توی پرانتز اومدیم چندتا چیز میز تعریف کردیم! که توضیح میدم:!
در اولین مولفه ورودی، یک لیست تعریف کردیم به صورت اعداد 1 تا 5! احتمالاً میپرسید که چی بشه؟!
ببینید، قبول دارید این بندهخدا پایتون (Python) باید bar ها (یا همون میله ها) رو در 5 جای مختلف بذاره؟! قطعاً نمودار میلهای رنمودار میلهای روزانه وزانه میگید بله دیگه! چون 5 تا دپارتمان داریم و در نتجیه 5 تا میله (یا bar)!
خب حالا کجا بذاره؟! ما بهش گفتیم روی محور x بیا روی نقاط 1 و 2 و … و 5 قرار بده! همین!
سوال انحرافی محتمل!
الان احتمالاً میپرسید میتونیم مثلاً جای میله ها رو به صورت زیر تعیین کنیم؟!
جواب اینه که: “بله که میشه! چرا نشه؟! فقط یکم نمودارتون قشنگ نمیشه! ولی هر عددی دوست داشتید میتونید بذارید!”
بریم بحث خودمون رو ادامه بدیم:!
داشتیم خط 4 از این قطعه کدِ رسم نمودار میله ای رو توضیح میدادیم!
بعد در مولفه دومِ اون پرانتزِ خط چهارم، میگیم خب حالا که فهمیدی کجا قرار بدی میلهها، بدووون و آگاه باش که طول هر میله رو توی لیستی به اسم y تعریف کردم!
در ضمن در مولفه سوم هم میگیم، رنگ نمودار رو برام mediumvioletred قرار بده! شاید بپرسید این اسم رنگها رو از کجا میفهمم؟! از آموزش زیر!
توی آموزش زیر، هم تنظیم رنگ رو آموزش دادیم و هم لیستی از همه رنگهای موجود برای نمودارها ارائه دادیم!
حالا در مولفه آخر گفتیم رنگ دووور میله ها رو مشکی بذار! همین!
در خط 5 میگیم، آقا لطفا کن برای محور افقی (محور x ها!) یه چندتا چیز میز بنویس! یعنی مثلاً زیر میله مربوط به دپارتمان اول بنویس “Dep 01” که ما حداقل بدونیم، اووون میله مربوط به دپارتمان اول است! و الی آخر برای سایر دپارتمان ها!
باز برای پایتون (Python) سوال پیش میاد که الان کجا بذارم این اسمها رو؟! بهش گفتیم در مکانهای 1 و 2 و … و 5 روی محور x! (یعنی دقیقاً همون چیزهایی که واسه محل قرارگیری میله ها گفتیم!)
بعد میگه اوکی! جاهایی که این نوشتهها رو باید بذارم رو فهمیدم! حالا چه نوشتههایی بذارم؟! که ما بهش میگیم همون نوشتههایی که برات توووی لیست x تعریف کردم! در این صورت قانع میشه و میریم خط بعد!
کارهای جزئی تر
در خط 6 میگیم: برای محور x یه برچسب (label) بذار به اسم Department که بدونیم این محور واسه دپارتمانها است!
و در خط 7 هم برای محور y، برچسب (label) میذاریم به اسم Work_Index (به معنی «شاخص کار») که بفهمیم طول هر میله بیانگر شاخص کار است!
در خط 8، اومدیم برای نمودار عنوان تعیین کردیم! عنوان رو گذاشتیم: Bar Chart (به معنی نمودار میله ای)!
در خط 9 هم گفتیم، آقای پایتون (Python) لطف کن تمام این مواردی که تا اینجا با هم صحبت کردیم رو نمایان ساز!
اگر یکم با رسم نمودار مشکل دارید، باید مراجعه کنید به آموزش زیر و از صفر شروع کنید!
دیدگاه شما