یکی از پیش نیازهای مقاله فشردگی در پرایس اکشن RTM مقاله آموزش پرایس اکشن RTM و مقاله محدوده قیمت در RTM است که پیشنهاد می شود حتما مطالعه کنید.
آشنایی با الگوی مثلث (متقارن)
در نظر همگان الگوی مثلث از نوع الگوهای ادامه دهنده می باشد. اما در طلاچارت ما سعی داریم که نظراتی که ممکن است اشکالاتی به آنها وارد باشد را نیز به خوانندگان خود گوشزد کنیم. بنابراین از همین ابتدای کار به شما میگوییم که الگوی مثلث می تواند در دو نقش ادامه دهنده و برگشتی ظاهر شود. بنابراین هر کجا که این الگو را مشاهده کردید، دچار هیجان زدگی نشده و منتظر تعیین تکلیف الگو باشید. چون ممکن است توسط نهادهای مالی قدرتمند (بانک ها، هج فاندها، شرکت ها سرمایه گذاری) به سادگی فریب داده شوید.
شامل حداقل دو سقف پایین تر (Lower Highs) و دو کف بالاتر (Higher Lows) می باشد. وقتی که این نقاط را به هم متصل کنیم، یک مثلث متقارن را مشاهده خواهیم کرد. تصویر ساده زیر را مشاهده کنید.
بدون توجه به خاصیت این الگوها (یعنی ادامه دهنده بودن شان) باید توجه داشته باشیم که این الگو زمانی تکمیل می شود که شکست معتبری در آن رخ دهد. یعنی یکی از ضلع های بالا یا پایین آن شکسته شود. تنها در این صورت خواهد بود که ما اجازه ورود به معامله را خواهیم داشت و در غیر اینصورت ورود به معامله بدون شکست سطوح و تنها با تصور ادامه دهنده بودن مثلث بسیار خطرناک خواهد بود.
در تصاویر بالا می توانید نمونه هایی از الگوی مثلث متقارن را به همراه شکست معتبری که رخ داده مشاهده کنید.
گفتیم که باید منتظر شکست یکی از ضلع های مثلث باشیم. شکست الگو معمولا در ⅔ پایانی الگو رخ می دهد و هرچه قیمت بیشتر به راس مثلث نزدیک شود، خطر نامعتبر شدن الگو افزایش می یابد. اما باز هم باید توجه داشته باشید که ممکن است مدت زمان بیشتری نسبت به ⅔ الگو سپری شده و بعد شکست رخ دهد.
جهتی که مثلث شکست می شود، جهت آینده بازار نیز خواهد بود. به عنوان مثال اگر ضلع بالایی شکسته شود، بازار در جهت افزایش قیمت و در صورتی که ضلع پایینی شکسته شود، بازار در جهت کاهش قیمت ها پیشروی خواهد کرد.
برای افرادی که در زمان شکست مثلث جا مانده اند و نتوانستند اقدام به معامله کنند، پولبکی که بعد از شکست مثلث رخ می دهد می تواند مکان بسیار مناسبی جهت ورود به معامله باشد.
قاعده مثلث (فاصله بین دو ضلع) را اندازه گیری کرده و از نقطه ای که مثلث شکسته میشود، در جهت شکست اعمال می کنیم. در تصویر زیر نمونه ای از روش محاسبه هدف مثلث متقارن را مشاهده می کنید.
حجم معاملات در مثلث متقارن
اگر از افرادی هستید که به حجم معاملات نیز توجه دارید، باید گفت که حجم معاملات در طی پروسه این الگو کاهش می یابد. چرا که اکثر تریدرها منتظر تعیین تکلیف بازار و خروج از حالت فشرده و رنج می باشند.
همانطور که در ابتدای مطلب اشاره کردیم، الگوی مثلث از نوع ادامه دهنده می باشد. اما همیشه هم اینگونه نخواهد بود. به عنوان مثال در تصویر زیر مشاهده می کنید که قیمت در انتهای یک حرکت نزولی، الگوی مثلث متقارن را شکل داده است. با مشاهده این حالت توسط اکثر تریدرها، تفکرات ادامه دهندگی و نزولی بودن مسیر قوت می گیرد اما بعد از آن میبینیم که حرکت صعودی قدرتمندی آغاز شده است.
الگوی کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال
یکی از پرتکرارترین الگوهای نموداری بازگشتی همین الگوی کف و سقف دوقلو هستند .
به همین جهت بهتر است به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا
حد زیادی کاهش یابد.
بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانی مدت قیمت نوسانات قیمتی است.
سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نیز نشانه ای از سیگنال احتمال صعود بازار
پیدا کردن هدف قیمت
نحوه پیدا کردن هدف قیمت در الگوی دو قلو های سقف به این گونه است که فاصله مقاومت ایجاد شده توسط
قله ها را تا نقطه B اندازه میگیریم و به همان اندازه از نقطه B به سمت پایین هدف قیمت را مشخص می کنیم
که عکس این مورد برای دو قلوهای کف اعمال می گردد. به گونه ای که فاصله حمایت ایجاد شده تا نقطه B را
اندازه گرفته و سپس به همان اندازه هدف قیمتی خود را از نقطه B به بالا مشخص می کنیم.
ازلحاظ نموداری این الگو نشان دهنده دو بار تلاش بی نتیجه قیمت برای ادامه حرکت اصلی است،
که درنهایت با تشکیل آن انتظار می رود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد.
در الگوی کف دوقلو ، پس از یک روند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانسته اند، روند
بازار را به صعودی تغییر دهند.
و درنهایت. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و یا قله است.
با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قدرت را به دست
گرفته و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش می یابد.
در این حالت حجم معاملات به طرز قابل توجهی افزایش یافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال
صعودی تایید می شود.
در الگوهای نموداری سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بر خالف حالت بالا بوده و نتیجه ی آن کاهش قیمت در
نمودار است. برای تعیین حد سود این الگو کافیست فاصله بین دو کف تا خط گردن را اندازه گیری کرده و از محل
شکست خط گردن به سمت بالا اعمال کنید. حد ضرر این الگو نیز زیر دو کف قرار می گیرد.
فشردگی در پرایس اکشن RTM
آشنایی با مبحث فشردگی در پرایس اکشن RTM یکی از موارد مهم جهت موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال است، فشردگی (CP) شکلی از رفتار قیمت است که به تریدر یا معامله گر نشان می دهد قرار است به زودی در نمودار یک تغییر روند به وجود بیاید، فشردگی در واقع همان الگوی Wedge در تکنیکال کلاسیک است که به دو نوع Wedge صعودی و نزولی دیده می شود، حتی اگر آشنایی خاصی با الگوهای کلاسیک نداشته باشید می توانید زمانی که قیمت به صورت فشرده و با حالت خستگی به سمت بالا و یا پایین در حرکت بود بدانید که این همان فشردگی و یا CP حرکت کردن قیمت است، این به معنای تسویه در بازارهای مالی است، بانک ها و موسسات و یا هر اسمی که سایر سبک ها بر روی پول های بزرگ نام نهاده اند، زمانی که در حال سیو سود هستند، حالت CP را می سازند، همه این حرکت کردن قیمت مهم است و بعد از این حرکت در صورت نبود نفوذی در سطح (اینگلف) روند قیمت تغییر می کند.!
یکی از پیش نیازهای مقاله فشردگی در پرایس اکشن RTM مقاله آموزش پرایس اکشن RTM و مقاله محدوده قیمت در RTM است که پیشنهاد می شود حتما مطالعه کنید.
مفهوم فشردگی در پرایس اکشن RTM
زمانی که فشردگی در نمودار ارزهای دیجیتال رخ می دهد کف عرضه یا تقاضا از بین می رود همین امر باعث می شود قیمت، حرکت های شارپ و بدون دردسری را بزند؛ در فشردگی قیمت خودش را به یک ناحیه عرضه یا تقاضا واقعی می رساند سپس به سمت نواحی ای با نقدینگی زیاد رفته که این تغییر بر روی نمودار رمز ارز مورد نظر بازار ارزهای دیجیتال (کریپتوکارنسی - cryptocurrency) قابل تشخیص است؛ تریدرها می توانند این مناطق را هدف های خود قرار دهند. همچنین معامله گران می توانند نقطه ای که از آن فشردگی شروع می شود را هم به عنوان تارگت قیمت در نظر بگیرند. زاویه فشردگی نباید کمتر از 45 درجه باشد چرا که در غیر این صورت تبدیل به یک روند صعودی یا نزولی شده و دیگر نمی توان اسم فشردگی را بر آن نهاد؛ البته نظرات زیادی وجود دارند که حتما نباید این زاویه رعایت بشود چرا که شروط زیاد باعث ناکارآمدی تحلیل خواهد شد، باید این نکته را در نظر داشته که برخوردهای به MPL صورت می گیرد که در ادامه به بررسی ام پی ال نیز خواهیم رسید.
فشردگی تقاضا در پرایس اکشن RTM
در این الگو قیمتی، قیمت در ابتدا یک زون قدرتمند تقاضا یا عرضه را تشکیل می دهد، سپس به زون تقاضا برگشته و FTB رخ می دهد در همین لحظه قیمت شروع به صعود کرده اما در مسیر صعود و رسیدن به زون عرضه، پشت سر هم زون های تقاضا تشکیل می دهد به طوری که این زون ها تقریبا همدیگر را تاچ می کنند و هر زون توسط قیمت تست می شود یعنی این زون ها Fresh بودن خود را از دست می دهند و برای هرکدام FTB رخ می دهد. تست شدن زون های تقاضا باعث می شود تا Pending order هایی که خریداران در طول مسیر برای خرید گذاشته بودند مصرف شود و وقتی قیمت به زون عرضه می رسد و با اوردرهای فروش مواجه می شود عملا هیچ اوردر خریدی را در مقابل خودش نبیند و با قدرت تمام توسط زون عرضه به پایین به اصطلاح هل داده می شود.
- زمانی که فشردگی رخ می دهد، تارگت قیمت همان جایی می شود که فشردگی از آنجا آغاز شده است.
- فشردگی عرضه نیز این نکات بالا را باید دارا باشد.
- در فشردگی عرضه قیمت با رسیدن به زون قدرتمند عرضه با شتاب زیادی به سمت پایین سقوط می کند و تا جایی که فشردگی از آنجا شروع شده است، پایین می آید.
هرگاه یک زون قدرتمند عرضه یا تقاضا رسم می کنید (مثل CAPS,FL,FTRو. ) و منتظر گرفتن پوزیشن در آن هستید، باید به مسیری که قیمت تا رسیدن به آن طی می کند نیز دقت کنید و در صورت رخ داد فشردگی اعتبار خیلی بیشتری به زون عرضه یا تقاضای خود اضافه کنید.
طبق گفته بهینه ترین روش پرایس اکشن یعنی مدل ال بروکس، قیمت همیشه در داخل یک کانال قرار دارد، گاهی اوقات، معامله گران باید تایم فریم های بالاتری را بررسی کنند، چراکه این امر می تواند به آن ها جهت یافتن کانال های بیشتر کمک کند.
جهت آشنایی با پرایس اکشن و تحلیل نمودارها می توانید دوره پرایس اکشن را تهیه کنید.
الگوی Wedge
الگوی Wedge کلاسیک در واقع همان منطقه ای است که فشردگی در آن رخ می دهد. برای همین است که قیمت در خلاف جهت الگوی Wedge پرتاب می شود چرا که قبل از آن با ایجاد فشردگی در الگو، اوردرها مصرف شده اند و قیمت با رسیدن به یک زون قدرتمند عرضه یا تقاضا با قدرت تغییر جهت داده است. قدرت یک فشردگی به تعداد زون ها و تعداد تست شدن هایی است که در طول مسیر اتفاق می افتد.
راه های مختلف تشخیص فشردگی در پرایس اکشن RTM
تشخیص فشردگی در RTM |
تست کردن زون ها توسط ساختار قیمتی کندل های RBR, DBR, RBD, DBD |
وجود بیس های زیاد و پشت سرهم فشردگی را تائید می کند |
صعود و نزول های کوچک قیمت را با خط به یکدیگر وصل کنید، دلیل این کار این است که تشخیص داده شود آیا هر صعود با یک نزول جواب داده شده است یا خیر. |
نکات تکمیلی فشردگی در پرایس اکشن RTM
به عنوان یک معامله گر باید از CP فقط برای تائید بیشتر زون های قدرتمند (FL, FTR, CAPو. ) استفاده کنید و هرگز بر مبنای CP وارد معامله و ترید نشوید؛ در صورت وجود یک زون Departure در مسیر برگشت، می توانید وارد پوزیشن معامله شوید.
الگو قیمتی 3DRIVE در پرایس اکشن RTM
الگو 3drive مانند فشردگی یک مفهوم approach است، به عبارت دیگر این الگو شیوه نزدیک شدن قیمت به زون را بررسی می کند. الگو قیمتی 3D به این صورت است که قیمت در راه رسیدن به زون عرضه/تقاضا، سه مثلث صعودی/نزولی می سازد. این الگو نوعی فشردگی است چرا که در صورت رسیدن به زون مورد نظر معامله گر، انتظار می رود هدف قیمتی در الگوی مثلث که قیمت با قدرت برگردد؛ البته این نکته لازم به ذکر است که شما به عنوان یکی از تریدرهای حوزه ارزهای دیجیتال نباید تنها با دیدن این الگو وارد معامله شوید.
آشنایی بیشتر با الگو 3DRIVE در پرایس اکشن RTM
در الگو 3d فقط تشکیل 3 مثلث صعودی یا نزولی، اهمیت زیادی دارد و اتفاقات قبل از تشکیل این 3 مثلث نباید شما را تحت تاثیر بگذارد، چرا که در پرایس اکشن مدل RTM ساخت این سه مثلث می تواند یک فشردگی زیادی را به وجود بیاورد و در قدم بعدی که قیمت به سمت زون قوی برسد پیش بینی می شود قیمت با یک قدرت خاصی خلاف جهت را پیش بگیرد.
مصرف سفارشات در فشردگی
سوالی که در حرکت قیمت به صورت کمپرس یا فشرده پیش می آید این است که قیمت چه چیزی را مصرف کرده است؟ جواب بسیار ساده است، قطعا سفارشی در آن جا وجود دارد که قیمت توانسته است به آن جا واکنشی نشان بدهد، پس قیمت سفارش را مصرف می کند، زمانی که قیمت در حال فشرده بالا رفتن و یا پایین آمدن است، قیمت به مناطقی تحت نام MPL که مخفف عبارت (Max Pain Level) است، معنی این عبارت به ما می گوید که این محدوده بیشترین حد درد معامله گران است، برای همین برای سایر فعالین بازار که با سبک آر تی ام معامله می کنند مهم است.
MPL هدف قیمتی در الگوی مثلث در RTM
زمانی که قیمت خلاف تصورات تریدرها عمل می کند، اکثریت تریدرها در آن ناحیه حد ضرر می خورند، این ناحیه درد و ضرر زیادی را به معامله گران بازاهای مالی وارد می کنند، این ضربه، در آینده نیز می تواند واکنش بسیار خوبی را برای ترید کردن در آن نواحی مهیا کند! ام پی ال همانند تصویر بالاست، فرض کنید شما با یک الگو سر و شانه طرف هستید اما این الگو تنها شونه چپ و سر دارد. از شونه چپ پس از اینکه قیمت قسمت سر را ساخت، اف تی آر بگیرید، این بهینه شده منطقه MPL است اما می توانید از شونه چپ تا قسمت سر را به عنوان فضای کلی ام پی ال در نظر داشته باشید، ورود به این محدوده می تواند وکنش های سودسازی را برای شما به ارمغان داشته باشد، همان طور که در تصویر مشخص است، در انتهای باکس اف ال این مناطق شکل می گیرند و MPL را باید در انتهای باکس ها به دنبالش باشید، همچنین برای پیدا کردن شونه چپ باید به دنبال سطحی باشید که به وسیله قیمت شکسته شده است، این شکست باعث شده است که معامله گران حد ضرر بدی را تجربه کنند چرا که بعد از زدن حد ضرر آن ها قیمت به سمت تحلیل آن ها حرکت کرده است.
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
بخشی از آموزش های مربوط به تحلیل تکنیکال کلاسیک، مبحث الگوهای نموداری یا الگوهای قیمتی در روند سهام هست. توصیه می شود حتی اگر تمایلی به یادگیری تحلیل گری پیشرفته بازار سرمایه ندارید، اما حداقل به عنوان معامله گر به این الگوها توجه کنید و آن ها را یاد بگیرید به نحوی که بتوانید، در نمودارهای مختلف آن را تشخیص دهید و روند را پیش بینی کنید. چرا که در تعیین و تشخیص سیگنال ها و نقاط مناسب خرید و فروش بسیار کارآمد می باشند.
فراگیری این الگوها راحت است و درصورت یادگیری به راحتی در نمودار سهام قابل تشخیص است، از این رو یکی از مباحث جذاب در تحلیل تکنیکال به شمار می رود.
ویژگی مهم الگوهای قیمتی آن است که اولا از حرکات نامنظم قیمت روی نمودار به دست می آیند و ثانیا تکرار شونده هستند.
در کتاب ها و منابع مختلف، الگوهای متفاوتی معرفی شده است. اما به مرور زمان بعضی از این الگو ها کاربرد بیشتری داشتند و از اعتبار بیشتری برخوردارند.
از الگوهای نموداری شامل الگو های بازگشتی و ادامه دهنده می توان به الگوهای زیر اشاره کرد.
الگوی سر و شانه، الگوی فنجان و دسته، الگوی پرچم و پرچم سه گوش یا آویز، الگوی کف دوگانه و قله دو گانه یا پولبک ها، الگوی مثلث، الگوی کنج یا گوه و الگوی مستطیل
به طورکلی این هفت الگو کاربرد بیشتری برای معامله گران و تحلیل گران سایر بازارهای سرمایه دارند.
نکته مهم آن است که وجود این الگوها پیش بینی قطعی را به دست نمی دهد. بلکه این ها صرفا ابزاری هستند که در تحلیل روند به ما کمک می کنند.
در تصاویر زیر به طور خلاصه شمای کلی هر الگو را مشاهده خواهید کرد.
الگوی سر و شانه
الگوی فنجان و دسته
الگوی پرچم
الگوی کنج یا گوه
الگوی مستطیل
الگوی مثلث
پولبک ها
این تصاویر صرفا جهت آشنایی شما عزیزان با شکل کلی این الگوهاست و قطعا در مرحله آموزش نکات زیادی در باره ی این الگوهای هفت گانه وجود دارد که می بایست بررسی شوند.
ویدیو آشنایی با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال و کاربرد آن
الگوهای متنوعی را میتوان در نمودارهای مالی مشاهده کرد. هریک از الگوها میتوانند نشان دهنده یک روند خاص باشند. به طوری که تحلیلگران تکنیکال با استفاده از الگوها میتوانند موقعیت بازار را تشخیص داده و به زمان صحیح ورود و خروج از معاملات دسترسی پیدا کنند. یکی از مشهورترین و شناخته شدهترین الگوهای نموداری، الگوی مستطیل است. اما این الگو شرایط و انواع مختلفی دارد. به همین خاطر در این مطلب میخواهیم بهصورت مفصل با این الگو آشنایی پیدا کنیم. آنگاه خواهیم توانست هر نوع الگوی مستطیلی را در نمودارها تشخیص دهیم. اگر شما نیز میخواهید با شناخت الگوهای نموداری به درک بیشتری از تحلیل تکنیکال برسید، حتماً با ما همراه شوید.
الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی مستطیل «Rectangle Pattern» یکی از انواع الگوهای ادامه دهنده در روندها است. الگوهای ادامه دهنده در برابر الگوهای بازگشتی قرار میگیرند. به طوری که پس از گذر از الگوی مستطیل، روند ادامهدار خواهد بود. الگوی مستطیل را میتوان مانند یک محدودهی مستطیلی شکل به حالت افقی در نظر گرفت که ضلع بالایی آن «خط مقاومت» و ضلع پایینی آن «خط حمایت» است. حالا روند در بین این دو ضلع برای یک مدت مشخص گرفتار میشود. به طوری که گاهی خط روند به ضلع بالایی و گاهی هم به ضلع پایینی آن برخورد میکند. این روند با تشکیل چند سقف و کف متوالی بهصورت موازی ادامه خواهد داشت؛ تا این که در نهایت روند از این الگو خارج شده و به مسیر صعودی یا نزولی خود ادامه دهد.
الگوی مستطیل زمانی تشکیل میشود که عرضه و تقاضا با هم برابر باشند. بنابراین در زمان شکلگیری این الگو، نوعی توقف در روند کلی، رخ میدهد که به آن «رنج شدن» یا «تراکمی شدن» هم گفته میشود. معمولاً این نوع الگو یا پترن مستطیل در تایمفریمهای پایین، بیشتر مشاهده میشود. تشخیص بهموقع شکلگیری این الگوی ادامه دهنده میتواند سیگنالهای خرید و فروش خوبی را در اختیار تریدرها قرار دهد!
نکته:
اگر یک تریدر بتواند تشکیل الگوی مستطیل بورس، ارز دیجیتال یا حتی در فارکس و دیگر بازارهای مالی را در مسیر آن تشخیص هدف قیمتی در الگوی مثلث دهد، میتواند با رسیدن قیمت به کف مستطیل، خرید کند. آنگاه با رسیدن دوباره روند به سقف الگوی مستطیلی، دارایی خود را به فروش برساند. یک تریدر میتواند این کار را تا اتمام الگوی مستطیلی ادامه دهد و از آن سود بگیرد. در ادامه به شما خواهیم گفت که چطور میتوانید با استفاده از این الگو، معاملات جدیدی را در بازار آغاز کنید و از آن سود بگیرید.
معرفی انواع الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال
الگوی مستطیل فقط به یک شکل خاص در نمودارها ظاهر نمیشود. بلکه این الگو در تکنیکال، دو نوع کلی دارد که باید آنها را بشناسید. انواع پترن مستطیل با نزولی و صعودی بودن بازار، معنا پیدا میکنند. به طوری که میتوان آنها را بهصورت زیر بررسی کرد:
گرفتار شدن روند در محدودهی دو ضلع موازی یک مستطیل، دیر یا زود به پایان میرسد. اما شکست این الگو، میتواند با شکست ضلع حمایت یا شکست ضلع مقاومت همراه باشد. الگوی مستطیل صعودی، معمولاً در طی یک روند صعودی قوی ایجاد میشود. در این الگو، خط روند، مقاومت یا حمایت را شکسته و روند را با افزایش یا کاهش قیمت همراهی میکند. در واقع، زمانی که شاهد یک روند صعودی در بازار هستیم و به ناگاه در یک رنج دچار نوسان میشود، الگوی مستطیلی ظاهر خواهد شد. در طی این الگو، بازار یک استراحت میکند. البته معمولاً شکست این الگو از سمت بالا خواهد بود.
الگوی مستطیل نزولی در برابر الگوی صعودی آن قرار میگیرد. به طوری که در روندهایی با کاهش قیمت شدید، اتفاق میاُفتد. در واقع، روند پس از طی کردن یک مسیر نزولی، در یک رنج مشخص نوسان میکند. در چنین حالتهایی باید منتظر ماند تا مستطیل بهصورت کامل تشکیل شود. آنگاه با شکست خط مقاومت یا حمایت، مسیر روند پس از الگوی مستطیل نزولی، مشخص خواهد شد.
دو نوع الگوی نامبرده، در نمودارهای مالی هر بازار میتوانند تشکیل شوند. بنابراین اگر به نمودارهای گذشته سهام، ارز یا رمزارزهای خود نگاه کنید، میتوانید مستطیلهای شکل گرفته در روند آنها را مشخص کنید. آنگاه در روندهای جاری به تشخیص این الگوها بپردازید.
کاربرد الگوی مستطیل در معامله به چه صورت است؟
الگوهای مشابه دیگری در نمودارها وجود دارند که نباید آنها را با مستطیل اشتباه بگیریم. برای نمونه میتوان به الگوی پرچم مستطیل نزولی یا صعودی اشاره کرد. الگوهای پرچم، تفاوتهای جزئی با الگوی مستطیل دارند. بنابراین به عنوان یک تریدر، باید یاد بگیرید الگوهای مستطیل صعودی و نزولی را در نمودارها تشخیص دهید. ممکن است این کار به تمرین نیاز داشته باشد؛ اما با تشخیص این الگوها میتوانید، زمان مناسب برای ورود به یک معامله یا خروج از آن را شناسایی کنید. این موضوع به معنای آغاز کردن معاملات سودده در بازار موردنظر شما خواهد بود. به همین خاطر است که این الگو در تکنیکال از اهمیت بالایی برخودار است. در واقع، یک تریدر، حتماً باید با الگوهای بازگشتی و ادامه دهنده بازار که الگوهای مستطیلی در زیرمجموعه آنها قرار میگیرد، آشنایی داشته باشد.
مراحل استفاده از الگوی مستطیل در معامله
پس از این که شما فهمیدید الگوی مستطیل چیست و چگونگی تشخیص آن روی نمودار را یاد گرفتید، حالا باید از آن در معاملات خود بهره بگیرید. طبیعتاً استفاده از این الگو میتواند معاملات استانداردتر و سودمندتری را برای شما به همراه داشته باشد. اما برای استفاده کردن از این الگو در معامله، باید با مراحل استفاده از آن، آشنایی داشته باشید. مرحله استفاده از الگوی مستطیل در معامله به قرار زیر است:
در اولین مرحله برای استفاده از الگوی مستطیل در فارکس، بورس یا هر بازار دیگر، باید ابتدا این الگو را در نمودار موردنظر خود مشخص کنید. برای این کار نموداری را پیدا کنید که وارد محدوده رنج یا تراکم شده باشد. به این معنی که در یک محدوده مشخص نوسان کند. آنگاه «حداقل دو کف و سقف متوالی که بهصورت افقی ایجاد شدهاند» را پیدا کنید. با مشخص کردن این کف و سقفها، محدودهی حمایت و مقاومت الگو مشخص خواهد شد.
پس از مشخص کردن الگوی مستطیل در انتهای روند نمودار خود، باید نقطه شکست آن را پیدا کنید. گفتیم که الگوهای مستطیل صعودی، معمولاً از سمت بالا ، خط مقاومت را شکسته و وارد محدوده صعودی میشوند. اما اگر شما با یک مستطیل نزولی سروکار دارید که در ادامهی یک شارپ نزولی شکل گرفته، باید انتظار کاهش قیمت و شکست حمایت را داشته باشید.
اگر شما با یک مستطیل صعودی سروکار دارید، میتوانید معامله خود را در نقطه مکث آخرین کف قابل مشاهده در نمودار آن آغاز کنید. اما اگر مستطیل شما نزولی است، باید معامله فروش خود را استارت بزنید. البته باز کردن معامله فروش، بدون داشتن دارایی نمودار در پرتفوی، صرفاً در بازارهای دوطرفه مانند فارکس و فیوچرز قابل انجام است.
- ایمن کردن معامله با تعیین کردن حد ضرر برای آن
برای ایمن کردن هر معامله مالی در بازارها، باید برای آنها «حد ضرر» تعیین کرد. با قرار دادن حد ضرر، از اُفت بیش از حد سرمایه خود جلوگیری خواهید کرد. این امر در معاملات باز شده از روی الگوی مستطیل هم صادق است. برای این کار باید، وسط مستطیل را به عنوان حد ضرر خود تعیین کنید. چراکه معمولاً نمودار قیمت، قبل از ادامه روند، تکانه یا نوسانهایی را تجربه کند. در این صورت، با قرار دادن حد ضرر قبل از شکست، میتوانید معامله خود را با یک نوسان کوچک پایان دهید. البته شما میتوانید حد ضرر خود را در بالای حمایت یا مقاومت مشهود موجود در الگوی مستطیل هم قرار دهید.
- تعیین حد سود در معامله با الگوی مستطیل
با توجه به اینکه شما معامله خود را با استفاده از الگوی مستطیل باز کردهاید، پس باید معامله خود را تا زمان نمودار به هدف قیمتی که به اندازه خود الگو است، برسد. شما حد ضرر خود را احتمالاً در وسط الگو قرار دادهاید. پس حد سود شما میتواند دو برابر حد ضرر باشد. نسبت ریسک به ریوارد این معامله برابر با عدد «۲» است. پس این معامله، معقول و سودده به نظر میرسد.
طی کردن ۵ مرحله اصولی فوق برای بهرهگیری از این الگو در تحلیل تکنیکال، ضروری است. البته تریدرهای حرفهایتر میتوانند جزئیات بیشتری را برای آن در نظر بگیرند یا از فیلتر الگوی مستطیل استفاده کنند. فیلتر الگوی مستطیل و فرمول الگوی مستطیلی از جمله ابزارهایی هستند که میتوانند برای تشخیص دقیقتر این الگوها و نحوه شکست آنها به تریدرها کمک کنند. شما نیز میتوانید با ارتقای دانش تحلیلی خود، از این ابزارها بهره بگیرید. البته مراحل ۵گانه فوق را میتوان کاربردیترین فرمول الگوی مستطیلی در نظر گرفت. شما نیز میتوانید به سادگی در معاملات آتی خود از این مراحل استفاده کنید.
اهمیت حد ضرر در استفاده از الگوی مستطیل
پترن مستطیل و الگوی اندینگ آن در تحلیل تکنیکال از کاربرد فراوانی برخوردار است. اما جدا از بحث الگوها، تعیین کردن حد ضرر در معاملات را میتوان یک ضرورت در نظر گرفت. برخی از اساتید حوزه مالی، معامله بدون تعیین حد ضرر را یک معامله باطل میدانند. در واقع شما با تعیین کردن حد ضرر، معامله خود را بیمه میکنید. این موضوع در مورد معامله با الگوی مستطیل هم باید حتماً رعایت شود. اگر شما در معامله خود با استفاده از این نوع الگو، حد ضرر تعیین کنید، ممکن است روند برخلاف انتظار شما حرکت کند. ما معمولاً الگوی مستطیل صعودی را با شکست مقاومت و الگوی نزولی آن را با شکست خط حمایت ارزیابی میکنیم. اما اگر انتهای مستطیل با شکست متفاوتی رقم بخورد، تعیین نکردن حد ضرر به قیمت یک زیان بزرگ برای تریدر تمام خواهد شد!
چطور میتوان به بهترین شکل از الگوی مستطیل استفاده کرد؟
برخی از افراد با راحتی و دقت بیشتری میتوانند از الگوهای مستطیلی در معاملات خود استفاده کنند. این در حالی است که برخی دیگر از این روش نتیجه چندان مطلوبی نمیگیرند. شما باید این روش را امتحان کنید تا به توانایی خود در استفاده از آن پی ببرید. البته این نکته را نمیتوان نادیده گرفت که تمرین میتواند عملکرد شما را در استفاده از الگوهای نموداری ارتقا دهد. شما میتوانید استفاده از انواع الگوها را با شرکت در دورههای آموزش تحلیل تکنیکال دلفین وست استارت بزنید.
سخن آخر
شناخت الگوها در حوزه تحلیل تکنیکال قرار میگیرد. شما در هر فضای معاملاتی که فعالیت کنید، میتوانید از تحلیل تکنیکال استفاده نمایید. بنابراین شناخت الگوهای مستطیلی میتواند همیشه و همهجا به کار شما بیاید. شما میتوانید این مطلب را چند بار دیگر هم مطالعه کنید. آنگاه پس از شناخت صحیح الگوهای مستطیلی و چگونگی استفاده از آنها، میتوانید معاملات متفاوتی را در بازار موردنظر خود باز کنید. هر سؤال، ابهام، تجربه یا ایدهای در رابطه با استفاده از الگوهای مستطیلی در تحلیل تکنیکال دارید، آن را در بخش نظرات مطرح نمایید. تبادل نظر میتواند به بهبود فرآیند استفاده از این ابزارها کمک کند. پس در اسرع وقت پاسخگوی شما خواهیم بود.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
دیدگاه شما