اندیکاتور ROC چیست؟


آموزش واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال

واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال

هنگامی‌که یک اندیکاتور با نمودار قیمت مخالفت می‌کند، معامله‌گران می‌توانند از این فرصت استفاده کنند و سود ببرند. چنین اتفاقی را واگرایی می‌گویند. واگرایی به دو دسته مثبت و منفی تقسیم می‌شود. واگرایی مثبت همان طور که از نامش پیدا است سیگنال خرید و واگرایی منفی سیگنال فروش است. ما امروز قصد داریم شما را با واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال و انواع آن آشنا کنیم. پس با ما همراه باشید.

واگرایی چیست؟

فهرست عناوین مقاله

یک واگرایی زمانی ظاهر می‌شود که یک اندیکاتور فنی (معمولا یک اسیلاتور) شروع به ایجاد روندی کند که با حرکت واقعی قیمت در تضاد است. واگرایی نوعی هشدار است که برای کنترل ریسک اهمیت زیادی دارد. زیرا احتمال معکوس شدن روند بعد از رخداد واگرایی بالا است.

معامله‌گران از اندیکاتورهای فنی مانند اسیلاتورها برای تشخیص واگرایی استفاده می‌کنند. اسیلاتورها معمولاً برای نشان دادن زمانی که قیمت‌ها به حداکثر رسیده است و احتمال برگشت آن وجود دارد، به معامله‌گر هشدار می‌دهند. با این حال باید از دیگر اجزای تحلیل تکنیکال مانند سطوح حمایت و مقاومت نیز استفاده کرد تا بتوان سیگنال واگرایی را تایید نمود.

عدم توافق یا واگرایی بین نمودار قیمت و روند نوسانگر نشان‌دهنده این است که احساسات سرمایه‌گذار بیش از حد افراطی شده و احتمال تغییر جهت وجود دارد. واگرایی‌ها ممکن است باعث ایجاد معاملات در هر دو جهت شوند.

واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال چیست؟

واگرایی‌ها می‌توانند یک سیگنال هشداردهنده مهم برای پایان روند صعودی باشند. چنین واگرایی را واگرایی منفی می‌نامند. واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال زمانی رخ می‌دهد که قیمت‌ها همچنان به اوج‌های بالاتر (معمولاً در بازار صعودی) ادامه می‌دهند، در حالی که نوسانگر (مثلا RSI) در حال تشکیل اوج‌های بسیار پایین‌تری است (که نشان‌دهنده ضعف در روند صعودی است).

واگرایی منفی بیشتر زمانی اتفاق می‌افتد که اندیکاتور به اوج خود رسیده و در منطقه “اشباع خرید” قرار گرفته است. اگر از RSI برای جست‌وجوی واگرایی‌ها استفاده می‌کنید، باید زمانی که پیک‌های اندیکاتور بالای 70 یا در منطقه اشباع خرید هستند، بیشترین توجه را به واگرایی کنید. شما می‌توانید این نوع شکل از واگرایی را در نمودار زیر مشاهده کنید.

واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال

هم معامله‌گران طولانی مدت و هم معامله‌گران کوتاه مدت باید نسبت به واگرایی منفی حساس باشند و از آن استفاده کنند. یک معامله‌گر طولانی مدت برای کنترل ریسک و جلوگیری از ازدست‌دادن سود خود بعد از رخداد واگرایی منفی اقدام به فروش دارایی خود می‌کند. یک معامله‌گر کوتاه‌مدت نیز برای به دست آوردن سود وارد موقعیت فروش می‌شود.

واگرایی منفی می‌تواند بر تعدادی از شاخص‌های فنی مختلف اعمال شود. تشخیص واگرایی‌ منفی مانند واگرایی مثبت تقریبا ساده است و می‌تواند نشان‌دهنده معکوس شدن یا ادامه روند بازار باشد. در ادامه در مورد اینکه چه زمان واگرایی منفی نشانه معکوس شدن روند و چه زمان نشانه ادامه روند است صحبت می‌کنیم.

واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال

واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال زمانی رخ می‌دهد که اندیکاتور در حال رسیدن به اوج‌های پایین‌تر یا بالاتر باشد. در حالی که نمودار قیمت در حال تکمیل اوج‌های بالاتر یا پایین‌تر است. حال اگر روند صعودی باشد معکوس می‌شود و اگر نزولی باشد ادامه می‌یابد.

اگر بتوانید بین واگرایی منفی و مثبت تفاوت قائل شوید بهتر می‌توانید از این دو سیگنال استفاده کنید. در واگرایی مثبت نیز اندیکاتور در خلاف جهت نمودار قیمت رفتار می‌شود با این تفاوت که در اینجا به جای اوجه‌های قیمتی به کف‌ها توجه می‌کنیم. دقت کنید معمولا برای تشخیص واگرایی‌ها از اندیکاتور RSI استفاده خواهیم کرد. چون این اندیکاتور نمایش مطمئن‌تری از احساسات سرمایه‌گذاران است و زمان اشبا خرید یا اشباع فروش بازار را به خوبی نشان می‌دهد.

یک مثال از واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال

تصویر زیر نمونه‌ای از واگرایی منفی است:

آموزش واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال

در این تصویر قیمت دارایی در یک روند صعودی طولانی مدت قرار دارد. یک معامله‌گر دقیق، متوجه می‌شود که اندیکاتور ROC در حال کاهش است، در حالی که قیمت همچنان به صعود خود ادامه می‌دهد. این نوع واگرایی منفی می‌تواند نشانه‌ای باشد که قیمت ممکن است معکوس شود. اگر قیمت به زیر خط روند صعودی سقوط کند، این امر معکوس شدن روند را تأیید می‌کند و معامله‌گر باید یک موقعیت کوتاه ایجاد کند.

انواع واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال

واگرایی علاوه بر اینکه از لحاظ مثبت و منفی بودن دو نوع است، از لحاظ مخفی و معمولی بودن نیز به دو نوع تقسیم می‌شود. پس واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال می‌تواند مخفی یا معمولی باشد. آنچه اهمیت دارد این است که در واگرایی منفی، هم در نمودار قیمت و هم در نمودار شاخص فنی به سقف‌های قیمتی توجه می‌کنیم.

حال در واگرایی منفی معمولی سقف دوم در نمودار قیمت بالاتر از سقف اول است، در حالی که سقف دوم در اندیکاتور پایین‌تر از سقف اول است. در واگرایی منفی مخفی سقف دوم در نمودار قیمت پایین‌تر از سقف اول است اما سقف دوم در اندیکاتور بالاتر از سقف اول است. تفاوت واگرایی مخفی و معمولی در این است که واگرایی معمولی سیگنال معکوس شدن روند است اما واگرایی مخفی معمولا سیگنالی بر ادامه روند است.

تفاوت دیگر در این است که واگرایی منفی معمولی در انتهای روند صعودی رخ می‌دهد اما واگرایی منفی مخفی در طول روند نزولی اتفاق می‌افتد. به همین دلیل گفته می‌شود واگرایی همیشه منجر به معکوس شدن روند نخواهد شد. اما در کل واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال همان طور که از نامش پیداست یک سیگنال منفی و نزولی محسوب می‌شود. در تصویر زیر می‌توانید واگرایی منفی معمولی و مخفی را مشاهده کنید.

اندیکاتور مومنتوم (Momentum) در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال

اندیکاتور مومنتوم

اندیکاتور مومنتوم (Momentum) یکی از اعضای خانواده اسیلاتورها و محبوب‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای سرمایه‌گذاران در بازار رمزارزها است. اندیکاتورهای اندیکاتور ROC چیست؟ تکنیکال، در خانواده اسیلاتورها، بین دو مقدار شدید که سیگنال‌های معاملاتی در رابطه با خرید بیش ‌از حد (overbought) یا فروش بیش‌ از حد (oversold) بازار ارزهای دیجیتال را ایجاد می‌کنند، در نوسان هستند. در کنار اندیکاتور Momentum اسیلاتورها شامل شاخص جریان پول (MFI)، شاخص قدرت نسبی (RSI)، نرخ تغییر (ROC) و اسیلاتور تصادفی (Stochastic) می‌شوند.

ساختار اندیکاتور مومنتوم چگونه است؟

اندیکاتور Momentum برای تعیین شتاب قیمت دارایی از طریق اندازه‌گیری سرعت تغییر قیمت استفاده می‌شود. در واقع حرکت بازار با در نظر گرفتن مداوم اختلاف قیمت در یک بازه زمانی مشخص، اندازه‌گیری می‌گردد. برای ساخت یک خط مومنتوم، قیمت بسته شدن روز اول از قیمت بسته شدن روز آخر، کم و سپس مقدار منفی یا مثبت به‌دست‌آمده، حول خط صفر رسم می‌شود.

اندیکاتور مومنتوم

فرمول محاسبه اندیکاتور Momentum

M = V –Vx

  • V: آخرین قیمت
  • Vx: قیمت بسته‌شده x چند روز قبل

در اکثر ابزارهای نمودار موجود در صرافی‌های ارز دیجیتال، می‌توانید در بازه‌های 10 الی 14 روزه که متداول‌ترین بازه‌ها در میان سرمایه‌گذاران هستند؛ مقدارهای مختلف تعیین کنید تا اندیکاتور Momentum آن را با قیمت بسته شدن فعلی، مقایسه کند.

استفاده از اندیکاتور مومنتوم برای ترید ارزهای دیجیتال

در بازار ارزهای دیجیتال، سرمایه‌گذاران از شاخص Momentum به روش‌های مختلفی استفاده می‌کنند. به ‌طور کلی، از این اندیکاتور برای ترید رمزارزها به 3 شکل زیر استفاده می‌شود:

Riding the Trend (دنبال کردن خط روند)

ساده‌ترین راه برای استفاده از این شاخص، دنبال کردن خط حرکت Momentum است. نمودار قیمت بیت کوین که در تصویر زیر نمایش داده‌ شده، برای شرایطی است که مقدار 10 برای شاخص در نظر گرفته‌ شده است.

اندیکاتور مومنتوم

در این نمودار قیمت، ما شاهد کاهش قیمت در کوتاه‌مدت هستیم؛ زیرا خط Momentum به پایین‌ترین سطح می‌رسد و سپس با افزایش قیمت BTC، در طول مسیر بهبود می‌یابد. اندیکاتور مومنتوم در این نمودار مشخص می‌کند که شرایط بازار از نزولی به صعودی تغییر می‌کند؛ یعنی به ‌زودی فرصت‌های معاملاتی زیادی برای سرمایه‌گذاران کوتاه‌مدت، ایجاد خواهد شد.

Trading Extremes (خرید و فروش در کف و سقف)

در مقابل استراتژی Riding the Trend، استراتژی Trading Extremes قرار دارد. از این مدل زمانی استفاده می‌شود که قصد دارید به کمترین قیمت بخرید یا به بیشترین قیمت، بفروشید. در واقع، این استراتژی مشابه استفاده از RSI برای فروش بیش از حد (Oversold) و خرید بیش ‌از حد (Overbought) در بازار ارزهای دیجیتال است. در نمودار قیمت زیر، برای مشخص کردن حداکثر و حداقل، از مقادیر +400 و -400 استفاده ‌شده است. همان‌طور که می‌بیند، بعد از پشت سر گذاشتن مقدار حداقل، شرایط بازار برعکس شده و بهبود یافته است. البته لازم به ذکر است که همیشه بعد از یک دوره ‌فروش بیش‌ از حد، نباید انتظار چنین وضعیتی را داشت. به همین دلیل است که می‌گویند در تحلیل تکنیکال، باید از اندیکاتورهای مختلف برای کسب نتیجه بهتر استفاده کرد.

اندیکاتور momentum

Divergence (واگرایی)

واگرایی یکی از پدیده‌های رایج، در بسیاری از اندیکاتورها است. در این شرایط، وضعیت تغییرات نمودار قیمت، درست برعکس تغییرات اندیکاتور Momentum است؛ یعنی حرکت بازار در حال صعود و رشد است و قیمت می‌تواند از اندیکاتور مومنتوم بگذرد یا برعکس! به‌ عنوان‌ مثال، در نمودار زیر می‌بیند که قیمت بیت کوین به حداقل مقدار خود رسیده، اما روند حرکت شاخص، صعودی و رو به رشد است!

اندیکاتور momentum

سخن پایانی

یادگیری تحلیل تکنیکال، یکی از اولین مراحلی است که قبل از خرید ارز دیجیتال باید آن را پشت سر بگذارید! یکی از قسمت‌های مهم یادگیری تحلیل تکنیکال، آشنایی با انواع اندیکاتورها و سیگنال‌های تولیدی هر کدام است. در این مطلب، ما در مورد اندیکاتور مومنتوم و سیگنال‌های آن برای ترید ارز دیجیتال، صحبت کردیم. گرچه آشنایی و استفاده از شاخص Momentum به شما برای تصمیم‌گیری بهتر در خصوص انتخاب بهترین زمان خرید یا فروش کمک شایانی می‌کند، اما همه آن چیزی نیست که برای موفقیت و کسب سود در بازار ارزهای دیجیتال به آن نیاز دارید! بنابراین به استفاده از یک شاخص اکتفا نکنید و به ‌صورت حرفه‌ای برای یادگیری تحلیل بنیادی و تکنیکال، قدم بردارید.

اندیکاتور چیست ؟

اندیکاتور چیست ؟ | what is indicator

اندیکاتور چیست ؟ تحلیل تکنیکال یک روش نموداری تحلیل بازار و تحلیل قیمت سهام است، در تحلیل تکنیکال قیمت سهام، وظیفه اصلی بر عهده اندیکاتورها است، اگر به نمودار قیمت سهام در بازار دقت کرده باشید، خواهید دید این نمودار از دو مؤلفه قیمت و زمان تشکیل شده است؛ بنابراین نمودار قیمت سهم، نشاندهنده مکان هندسی نقاطی است که از دو عامل قیمت و زمان تشکیل شدهاند و ما میتوانیم به کمک داده های نمودار و با استفاده از فرمولهای ریاضی یا فرمولهای آماری، نماگرهای جدیدی را از آن خلق کنیم.

اندیکاتورها به بیان دیگر ابزاری هستند که با اعمال یکسری روابط ریاضی مشخص روی قیمت سهم یا حجم معاملات یا هر دو شکل میگیرند.

انواع اندیکاتورها :

۱ – روند ها ( Trends )
برخی اندیکاتورها روند بازار یا جهت بازار را نشان میدهند و این روند میتواند افزایشی، کاهشی یا خنثی باشد، شاخص حرکت جهت دار یک نمونه از اندیکاتورهایی است که روند صعودی و نزولی را مشخص میکند، همچنین انواع میانگینهای متحرک، شاخص رگرسیون خطی و شاخص روند قیمت و حجم، نمونه هایی از اندیکاتورهای تِرند هستند.

۲- اسیلاتور ها ( Oscillators )
اسیلاتورها یا نوسانگرها به مجموعه هایی از اندیکاتورها اطلاق میشود که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است، در حقیقت اسیلاتورها سعی دارند دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهام باشند و ما را از میزان هیجان خریدوفروش حاضر در معاملات آگاه کنند، همچنین اسیلاتورها اندیکاتورهایی هستند که حول یک خط مرکزی یا میان سطوح معینی نوسان میکنند و معمولاً به دو دسته اسیلاتورهای مرکزی و نواری تقسیم میشوند.

همانطور که اشاره شد دو لغت اندیکاتور و اسیلاتور هم معنی و مترادف نیستند، بلکه اسیلاتورها یکی از زیر مجموعه های اندیکاتورها محسوب میشوند و این اولین تفاوت اسیلاتور و اندیکاتور است.

اسیلاتورهای مرکزی : در اسیلاتورهای مرکزی منحنی در بالا و پایین یک نقطه یا خط مرکزی نوسان میکند و برای شناسایی قدرت یا ضعف حرکت قیمت بکار میرود؛ به طوریکه حرکت به بالای خط مرکزی تغییر قیمت صعودی و حرکت به پایین خط مرکزی تغییر قیمت نزولی را نشان میدهد. اندیکاتور MACD و ROC نمونه هایی از یک اسیلاتور مرکزی هستند که بالا و پایین خط صفر نوسان میکنند.

اسیلاتورهای نواری : این اسیلاتورها برای شناسایی سطوح اشباع خرید و اشباع فروش طراحی شدهاند. از آنجاییکه این اسیلاتورها بین دو حد مشخص نوسان میکنند، استفاده از آنها درحرکتهای روند دار مشکل است، اسیلاتورهای نواری برای بازارهایی که روند مشخص ندارند یا محدودهای جهت معامله دارند بهتر عمل میکنند، اندیکارتور RSI و اندیکاتور استوکاستیک، دو نمونه از اسیلاتورهای نواری هستند، در RSI نوارهای اشباع خرید و اشباع فروش بهترتیب در ۷۰ و ۳۰ تنظیم میشوند؛ به طوریکه اگر منحنی RSI به زیر ۳۰ برود نمایانگر قیمت در منطقه اشباع فروش است و اگر این منحنی بالای ۷۰ قرار گیرد نمایانگر قیمت در منطقه اشباع خرید است، در نوسان نمای استوکاستیک حرکت منحنی به بالاتر از ۸۰ و پایینتر از ۲۰ به ترتیب منطقه اشباع خرید و فروش است.

۳- حجم ( Volume )
دسته های از اندیکاتورها هستند که حجم و ارزش معاملات را نیز مورد آنالیز قرار میدهند، مثلا در روندهای صعودی افزایش قیمت و افزایش حجم معاملات نشانه استحکام روند است و در مقابل افزایش قیمت و کاهش حجم نشانه واگرایی و ضعف روند و برگشت احتمالی قیمت است.
اندیکاتور جریان سرمایه(MFI)، اندیکاتور حجم تعادلی OBV و اندیکاتور تجمع و توزیع نمونه هایی از اندیکاتورهای مرتبط با حجم هستند.

۴- اندیکاتور بیل ویلیامز ( Bill wiliams )
مجموعهای از اندیکاتورهایی که بیل ویلیامز خالق آنها بوده و به احترام تلاشهای وی در یک خانواده قرار گرفته اند، این شاخص های ارائه شده به واسطه استراتژیای که توسط بیل ویلیامز، معامله گر اسطوره ای، معرفی شدند خلق شده است .
بیلویلیامز برای اینکه بتواند درک صحیحی از روانشناسی بازار داشته باشد، روش معاملهای مختص اندیکاتور ROC چیست؟ به خود را توسعه داد .

روشی که مبنایش استفاده از راهی منطقی برای تحلیل بازار و برهان غیرمنطقی آشفتگی است، شناخته شدهترین اندیکاتور این خانواده اندیکاتور Aligator است، البته در این خانواده دو اسیلاتور نیز وجود دارد، Accelerator Oscillator و Awesome Oscillator که در بازار ایران کمتر استفاده میشود.

اندیکاتورها را به گونه های دیگر نیز میتوان تقسیم بندی کرد:

اندیکاتور تأخیری ( Lagging )
این اندیکاتورها در روندهای بلندمدت بهترین قابلیت را دارند و در کوتاه مدت اخطارهای تغییرات قیمت را نمیدهند و صرفا به ما نشان میدهند اندیکاتور ROC چیست؟ که قیمت در روند صعودی یا روند نزولی قرار دارد، اندیکاتورهای دنباله رو یا اندیکاتورهای پیروی روند ،روند اخطارهای خرید و فروش را دیر صادر میکنند، ولی با عدم توجه به تغییر جهت های مقطعی و کوتاه مدت ریسک معامله گر را کمتر کرده و او را در سمتی که بازار قرار دارد نگه میدارند، اندیکاتور MACD یک اندیکاتور تأخیری است.

اندیکاتور پیشرو ( Leading )
این نوع از اندیکاتورها برای پیشبینی سریعتر نرخها و تغییر جهت هایی که بعداً انجام خواهد شد به شما بیشتر کمک میکنند .اندیکاتورهای پیشرو اساساً وظیفه اندازه گیری مقدار خریدها و فروش های هیجانی مثلا یک جفت ارز را دارا هستند و با فرض اینکه یک جفت ارز در این مناطق قصد تغییر در مسیر حرکتی خود را دارد استفاده از اندیکاتورهای پیشرو میتوانند این تغییر جهت را هشدار دهند، اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یک اندیکاتور پیشرو است.

با انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال آشنا شوید

انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال

برخی از مفاهیم در تحلیل تکنیکال هستند که نقش کلیدی در دستیابی به تصمیمات درست ایفا می‌کنند. مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال در این دسته‌بندی می‌گنجد. البته معمولاً تعداد تحلیلگران تکنیکال که در عمل می‌توانند از انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال به درستی استفاده کنند، زیاد نیست. در سال‌های اخیر با فراگیر شدن استفاده از اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال تا حدودی آشنایی با انواع واگرایی تا حدودی افزایش پیدا کرد. یک نکته ضروری که قبل از پرداختن به بررسی مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال لازم است به آن اشاره کنیم، این است که بدون تسلط بر اندیکاتورها شاید یادگیری عمیق مفهوم واگرایی محقق نشود. در ادامه با ما همراه باشید تا در خصوص انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال بیشتر بحث کنیم.

فهرست عناوین مقاله

منظور از واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟

واگرایی در تحلیل تکنیکال، زمانی مطرح می‌شود که بین نمودار قیمت یک دارایی و آنچه در اندیکاتورها به نمایش در می‌آید، بیانگر تناقض باشد. به عنوان مثال این امکان وجود دارد که نمودار قیمت در یک بازه زمانی روند نزولی در پیش بگیرد و دو کف قیمت تشکیل دهد. وقتی به نمودار نگاه می‌کنید نیز کاملاً مشخص است که کف قیمتی دوم در مقایسه با اول پایین‌تر تشکیل شود. اما در همان زمان اگر به نمودار اندیکاتور RSI توجه کنید، نمودار یک اندیکاتور ROC چیست؟ روند رو به رشدی را در بازه زمانی مشابه نشان می‌دهد. این تناقض همان چیزی است که از آن تحت عنوان واگرایی یاد می‌شود.

کاربرد انواع واگرایی چیست؟

به کمک واگرایی در تحلیل تکنیکال می‌توان احتمال بازگشت روندها را به خوبی تشخیص داد. اگر بتوان نقاط واگرایی اندیکاتور ROC چیست؟ را به درستی شناسایی کرد، تا حدودی زیادی می‌توان در تشخیص تغییر روند حرکتی قیمت‌ها اطلاع حاصل کرد. این نکته بسیار مهمی است که اگر بتوان به درستی آن را تشخیص داد، قطعاً دروازه فرصت‌های معاملاتی بسیار خوبی به روی معامله‌گر باز می‌شود.

یک نکته بسیار مهم که لازم است در خصوص انواع واگرایی اشاره کنیم این است که واگرایی علت تغییر روند‌ها نیست و تنها باید آن را به عنوان نشانه‌ای برای این منظور در نظر گرفت. به همین دلیل باید تحلیلگران توجه داشته باشند که به محض مشاهده واگرایی در تحلیل تکنیکال نباید دست به خرید یا فروش دارایی خود بزنند. بلکه صرفاً باید آن را به عنوان نشانه‌ای برای بررسی‌های بیشتر در نظر گرفت.

معرفی انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال

حال که با مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم، باید در این قسمت به معرفی انواع واگرایی بپردازیم. در حالت کلی چهار نوع واگرایی وجود دارد که عبارت‌اند از:‌

1. واگرایی معمولی مثبت

واگرایی معمولی مثبت

Positive Regular Divergence یا واگرایی معمولی مثبت به نوعی واگرایی در تحلیل تکنیکال گفته می‌شود که در انتهای یک روند نزولی پس از شکل‌گیری دو کف متوالی ایجاد می‌شود. اگر به مثالی که در بالاتر مطرح کردیم بار دیگر مراجعه کنید، متوجه خواهید شد که دقیقاً منظور از آن مثال توضیح واگرایی معمولی مثبت بود.

روی هم رفته می‌توان وقوع این واگرایی در نمودار قیمت و اندیکاتور را به عنوان یک نشانه برای پایان روند نزولی قیمت و آغاز روند صعودی در نظر گرفت. البته برای آنکه بتوان به نتیجه قطعی رسید باید از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز برای این منظور بهره گرفت.

به عنوان یک نکته طلایی باید بگوییم که اگر این واگرایی در ناحیه اشباع فروش اتفاق بیفتد، می‌توان اعتبار آن را در حد مطلوبی دانست و برای تصمیم‌گیری روی آن حساب ویژه‌ای باز کرد.

2. واگرایی معمولی منفی

واگرایی معمولی منفی

یکی از انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال تحت عنوان واگرایی معمولی منفی شناخته می‌شود. شاید بتوان این طور بیان کرد که این واگرایی مفهومی دقیقاً عکس آنچه در خصوص واگرایی معمولی مثبت گفته شد را دارد. این واگرایی در یک روند صعودی در قیمت دارایی ایجاد می‌شود و معمولاً در زمانی که دو سقف قیمتی صعودی در کنار هم شکل می‌گیرند و در مقابل اندیکاتور روند نزولی پیدا می‌کند، موضوعیت پیدا می‌کند.

واگرایی معمولی منفی به نوعی نشان‌دهنده آن است که خریداران در حال تضعیف هستند و باید در آینده نزدیک منتظر آن باشیم که فروشندگان گوی سبقت را از آن‌ها بربایند. اگر این واگرایی در محدوده اشباع خرید به وقوع بپیوندد، سیگنال قوی‌ترین برای تحلیلگر به شمار می‌رود.

3. واگرایی مخفی مثبت

واگرایی مخفی مثبت

واگرایی مخفی مثبت نیز در روندها شکل می‌گیرد. اجازه دهید برای آنکه مفهوم این واگرایی به درستی روشن شود، یک مثال مطرح کنیم. تصور کنید که یک سهم در روند صعودی در یک تایم فریم قرار دارد. در جریان روند صعودی نوساناتی ایجاد می‌شود و از این طریق دو کف قیمتی ایجاد می‌شود که دومی بالاتر از اولی قرار می‌گیرد.

در مقابل وقتی به نمودار اندیکاتور RSI نگاه می‌کنیم، اندیکاتور روند عکسی را در بازه زمانی مشابه در پیش گرفته است. یعنی وقتی نقاط معادل دو کف قیمتی را به هم وصل می‌کنیم، یک خط نزولی ایجاد می‌شود. این رخداد تحت عنوان واگرایی مخفی مثبت تلقی می‌شود و به نوعی نشان‌دهنده تداوم روند صعودی دارایی است. ارزش این سیگنال زمانی دو چندان می‌شود که در محدوده حمایتی دارایی رخ دهد.

4. واگرایی مخفی منفی

واگرایی مخفی منفی

واگرایی مخفی منفی نیز دقیقاً مفهومی عکس واگرایی مخفی مثبت دارد. تصور کنید که یک سهم در روند نزولی در یک تایم فریم قرار دارد. در جریان روند نزولی نوساناتی ایجاد می‌شود و از این طریق دو سقف قیمتی ایجاد می‌شود که دومی پایین‌تر از اولی قرار می‌گیرد. در مقابل وقتی به نمودار اندیکاتور RSI نگاه می‌کنیم، اندیکاتور روند عکسی را در بازه زمانی مشابه در پیش گرفته است.

یعنی وقتی نقاط معادل دو سقف قیمتی را به هم وصل می‌کنیم، یک خط صعودی ایجاد می‌شود. این رخداد تحت عنوان واگرایی مخفی منفی تلقی می‌شود و به نوعی نشان‌دهنده تداوم روند نزولی دارایی است. قدرت این سیگنال زمانی بیشتر می‌شود که در محدوده مقاومتی دارایی رخ دهد.

سؤالات متداول

1. آیا واگرایی علت تغییر روند در نمودار قیمت دارایی‌ها است؟

خیر؛ انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال تنها به عنوان یک نشانه از تغییر روند به شمار می‌رود و نباید به محض مشاهده آن برای خرید یا فروش دارایی تصمیم گرفت.

2. واگرایی در چه اندیکاتورهایی قابل رویت است؟

در بسیاری از اندیکاتورها می‌توان انواع واگرایی را مشاهده کرد. اما مشکل اصلی اینجا است که اعتبار اندیکاتورها در این زمینه یکسان نیست. بعد از اندیکاتور RSI به ترتیب می‌توان اندیکاتورهای OBV، ROC و اندیکاتور CCI و اندیکاتور MACD و اندیکاتور MFI را نیز برای مشاهده انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار داد.

کلام پایانی

در این مقاله به معرفی انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال پرداختیم. واقعیت این است که شاید در مقام آموزش بیان بسیاری از مباحت تحلیل تکنیکال از پیچیدگی چندانی برخوردار نباشد. اما یک معامله‌گر زمانی می‌تواند خود را به عنوان تحلیلگر تکنیکال معرفی کند که بتواند این ابزارها را در جریان تحلیل‌های خود به صورت درست و در زمان مناسب به کار ببرد.

این نکته بسیار مهمی است که در خیلی از دوره‌های آموزش تحلیل تکنیکال نادیده گرفته می‌شود. اما کلینیک سرمایه با تدارک دیدن دو دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و تحلیل تکنیکال پیشرفته ، ضمن آموزش مطالب ضروری در زمینه تحلیل تکنیکال، مثال‌های عملی بسیار زیادی را برای دانشجویان خود در نظر گرفته است تا به خوبی راه و رسم استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال در عمل را فرا بگیرند. در کلینیک سرمایه به شما ماهی داده نمی‌شود؛ بلکه تبدیل به یک ماهیگیر توانمند می‌شوید.

امتیاز شما به این محتوا

میانگین امتیازات: / 5. تعداد امتیاز:

اولین نفری باشید که به این محتوا امتیاز می دهد

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

تفاوت معاملات لانگ (Long) و شورت (Short) چیست

معاملات لانگ (Long) و شورت (Short) چیست و چه تفاوتی دارند؟

الگوی تقاطع مرگ و تقاطع طلایی در تحلیل تکنیکال

الگوی تقاطع مرگ (Death Cross) و تقاطع طلایی (Golden Cross)

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

آموزش جامع حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

حجم معاملات ارز دیجیتال

چگونه با استفاده از حجم معاملات ارز دیجیتال سود خود را افزایش دهیم؟

آموزش اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands)

دیدن نمودارهای شت کوین

آموزش دیدن نمودارهای شت کوین + ویدیو

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

محصولات فروش ویژه

دسته‌ها
نوشته‌های تازه
  • معرفی بهترین بازی های رایگان متاورس
  • ارز دیجیتال ایاس چیست؟ نقد و بررسی رمزارز EOS
  • NFT فیلم چیست و چرا توکن غیرمثلی فیلمی مهم است؟
  • بهترین صرافی خارجی برای ایرانی ها در بازار رمزارزها چیست؟
  • لایت کوین چیست؟ نقد و بررسی رمزارز LTC

کلینیک سرمایه با هدف آموزش تخصصی بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال در کنار به روز ترین متدهای طراحی استراتژی و سیستم های معاملاتی راه اندازی شده است.

اندیکاتور MFI چیست؟

در خانواده اسیلاتورها مثل RSI، ROC یا اسیلاتور استوکاستیک، MFI (Money Flow Index یا شاخص جریان نقدینگی) یک ابزار تحلیل تکنیکال کمتر شناخته شده اما مهم است که برای تولید سیگنال‌های بیش خرید یا بیش فروش استفاده می‌شود.

مثل هر اسیلاتور دیگری، تحلیلگران اندیکاتور MFI را بین دو مقدار حدی از 0 تا 100 قرار داده و از سطوح 90 و 10 به ترتیب برای تشخیص شرایط بیش خرید یا بیش فروش استفاده می‌کنند.

در مقایسه با سایر اسیلاتورها، MFI از قیمت‌ها و حجم (معاملات) برای مشخص کردن فرصت‌های خرید یا فروش یک دارایی استفاده می‌کند. معاملاگران این اسیلاتور را برای تعیین واگرایی‌ها استفاده می‌کنند که به آنها هشدار می‌دهد آماده تغییر ترند باشند.

اسیلاتورهایی مثل MFI برای مواقعی که امکان تشخیص یک ترند واضح در قیمت‌های بورس وجود ندارد، مفیدتر هستند. MFI از نظر سرمایه گذاران یکی از مهم ترین ابزارها است و معمولاً آن را با سایر اندیکاتورهای تکنیکال مثل RSI، MACD، استوکاستیک و غیره ترکیب می‌کنند.

در این تصویر مشاهده می‌شود که در 6 آگوست خط آبی شاخص MFI به تدریج به سمت 80 حرکت می‌کند که با روند صعودی افزایش قیمت این دارایی تلاقی پیدا کرده و ممکن است نشان دهنده فرصت فروش در آینده نزدیک باشد.

در ادامه بررسی می‌کنیم که این اندیکاتور چه اطلاعات دیگری به ما می‌دهد.

واگرایی در نمودار MFI

فرض کنیم که خط MFI نشان دهنده یک روند صعودی یا نزولی باشد و با یک حرکت کلی قیمت تلاقی پیدا کرده باشد. در این حالت همه چیز مشخص به نظر می‌رسد چون واضح است که شرایط به چه صورت است و قیمت‌ها به کدام سمت حرکت خواهند کرد.

اما بهترین روش استفاده از این اندیکاتور خاص، مربوط به شرایط کاملاً متفاوتی است. فرض کنید که شما ابزارهای دیگری مثل MACD و بولینگر را پیاده سازی کرده اید اما هنوز درباره حرکت بعدی اطمینان ندارید.

واگرایی یا divergence روند معکوس در یک قیمت یا ترند غالب را شناسایی می‌کند. در این حالت واگرایی شرایطی را توصیف می‌کند که در آن اسیلاتور MFI در جهتی متفاوت با قیمت آن دارایی حرکت می‌کند.

هنگام استفاده از این اندیکاتور معاملاتی احتمال مشاهده دو حالت خاص بیشتر است. اول اینکه قیمت دارایی مورد نظر افزایش پیدا می‌کند اما اندیکاتور MFI حرکت نزولی دارد که می‌تواند حاکی از حرکت نزولی در آینده باشد. حالت دوم این است که یک MFI بسیار پایین حالت صعودی پیدا می‌کند اما دارایی مورد نظر در حال فروش است. این شرایط می‌تواند نشان دهنده شروع افزایش قیمت باشد.

به همین دلیل است که ممکن است واگرایی موجود در یک نمودار MFI برای شما به عنوان یک معامله گر مفید باشد.

محاسبه شاخص MFI

برای درک طرز کار این شاخص، نحوه محاسبه آن را بررسی می‌کنیم. برای محاسبه MFI باید چند مرحله را طی کنید. اول از همه تحلیلگر بازه زمانی مورد نظر و قیمت معمول (TP) در این بازه را مشخص می‌کند.

TP = (High + Low + Close) / 3

High بالاترین قیمت دارایی مورد نظر، Low کمترین قیمت آن و Close آخرین قیمت در آن بازه زمانی است.

بعد از آن باید مقدار جریان نقدینگی (MF) را مشخص کنیم.

حالا باید مشخص کنیم که آیا جریان نقدینگی برای بازه زمانی مورد نظر مثبت بوده است یا منفی.

اگر قیمت معمول امروز کمتر از قیمت معمول دیروز باشد، جریان نقدینگی منفی در نظر گرفته می‌شود و بالعکس. اما جریان نقدینگی برای بازه زمانی مورد نظر چطور؟ برای پاسخ دادن به این سوال، تمام MFهای مثبت و تمام منفی‌ها را با هم جمع می‌کنیم.

مرحله بعدی در محاسبه MFI، نسبت نقدینگی است. جریان نقدینگی مثبت را بر جریان نقدینگی منفی تقسیم می‌کنیم.

MR = Positive MF / Negative MF

حالا که نسبت نقدینگی را محاسبه کردیم، می‌توانیم شاخص جریان نقدینگی را محاسبه کنیم.

MFI = 100 – (100/ (1+MR))

با این حال، اندیکاتور "شاخص جریان نقدینگی" در صورت حرکت به سمت بیشتر از 80 یا کمتر از 20 نشان دهنده وقوع احتمالی یک قله یا دره در بازار است.

اندیکاتور MFI یک اسیلاتور یا اندیکاتور تکنیکال است که معامله گران بازار سنتی و ارزهای دیجیتال از آن برای تولید سیگنال‌های بیش خرید یا بیش فروش استفاده می‌کنند.

برای محاسبه اعداد از 0 تا 100 و بررسی اینکه آیا بازار حرکتی صعودی خواهد داشت یا نزولی، اعمال این فرمول لازم است. اما روش آسان تر استفاده از TradingView و تحلیل نمودارهای MFI از آنجاست.

با این وجود، معمولاً معامله گران فقط نمودارهای MFI را تحلیل کرده و به دنبال واگرایی هستند که حاکی از احتمال معکوس شدن روند یا قیمت غالب در بازار باشد. این اندیکاتور در ترکیب با سایر اندیکاتور ROC چیست؟ اندیکاتورهای معاملاتی بسیار مفید است.

می توانید وقتی به دنبال اثبات بیشتری برای تایید درستی یا اشتباه بودن حرکت خودتان هستید، اطمینان از اینکه به پایان رسیده یا تایید یک قله یا دره جدید وقتی چند موج در قیمت‌ها مشاهده می‌شود، از این اندیکاتور استفاده کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.