ریسک (Risk) چیست؟


در روش کارگاهی RCSA، گفتگو در یک گروهی مشخص با تسهیل گری بخش ریسک عملیاتی است. هر ریسکی مورد بحث قرار می گیرد و کنترل های مربوطه از منظر اثربخشی، امتیاز می گیرند. پس از به ثمر رسیدن کنترل ها، ریسک باقی مانده نمره گذاری می شود ، که اغلب در مقیاس بالا ‐ متوسط ‐ پایین ، همراه با احتمالات مرتبط است.

ریسک چیست و انواع آن کدام است

زیان بالقوه و قابل اندازه‌گیری یک نوع سرمایه‌گذاری را ریسک می‌گویند. برخی از ریسک‌های سرمایه‌گذاری بر روی اوراق بهادار عبارت است از: اعلام نشدن سود ریسک (Risk) چیست؟ سهام، پایین بودن میزان سود هرسهم، کاهش قیمت هرسهم.

ریسک عملیاتی (Operational Risk) چیست؟

ریسک عملیاتی یا اهرم مالیاتی مربوط است به سود عملیاتی که منشا آن نیز هزینه‌های ثابت شرکت است.

ریسک مالی (Financial Risk) چیست؟

ریسک مالی گونه‌ای ریسک اضافی است که در اثر افزایش بدهی در شرکت به سهامداران تحمیل می‌شود. ریسک ناشی از به‌کارگیری بدهی در شرکت را ریسک مالی می‌نامند.

ریسک غیرسیستماتیک و ریسک سیستماتیک چیست؟

کل ریسک بازار را می‌توان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک (Systematic Risk) و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم کرد.

ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول، ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره می‌باشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمی‌باشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکت‌های کلی بازار به وجود می‌آید. طبق نظریه‌های پرتفولیو با متنوع‌سازی سبد سهام می‌توان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی می‌ماند.شرکت‌هایی که فروش آنها بسیار پرنوسان است، یا مانع مالی آنها در حد گسترده‌ای از محل دریافت وام تامین شده است، یا رشد بسیار سریعی داشته‌اند، یا نسبت‌های جاری پایینی دارند و همچنین شرکت‌های کوچک بیش از دیگران از ریسک سیستماتیک تاثیر می‌پذیرند.هر معامله‌ای در بورس دارای ریسک مخصوص به خود است، توصیه می‌کنم مطلب پیشنهاد و سیگنال سهام برای تازه کارها! که یک مطلب آموزنده است را مطالعه کنید.

ریسک اعتبار (Credit risk)

این ریسک مربوط به زمانی است که یک شرکت یا شخص توانایی آنرا نداشته باشد که سود قراردادی و اصل سرمایه را براساس تعهدات خود پرداخت کند. سرمایه‌گذارانی که اوراق مشارکت و سایر اوراق بدهی جزئی از پرتفوی سرمایه‌گذاری آنهاست با این نوع از ریسک مواجه هستند.ا لبته اوراق بدهی دولتی کمترین میزان ریسک را دارا می‌باشند در حالیکه اوراق مشارکت شرکت‌ها دارای ریسک اعتباری بیشتری است.

ریسک نرخ سود (Interest Rate Risk)

ریسک ناشی از نرخ سود مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایه‌گذاری گردد. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر می‌گذارد.

ریسک سیاسی (Political Risk)

ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب می‌آید که در آن، دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاست‌های خود را تغییر دهد. این ریسک عامل بزرگیست که باعث کاهش سرمایه‌گذاری خارجی در کشورهای در حال ریسک (Risk) چیست؟ توسعه و جهان سوم می‌شود.

ریسک بازار (Market Risk)

ریسک بازار عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است.

در بین انواع ریسک‌ها آشناترین ریسک است که به عنوان ریسک نوسانات بازار نیز شناخته می‌شود و سرمایه‌گذاران و معامله‌گران در بورس بصورت روزانه با آن مواجه هستند.

این ریسک بیشتر در بازار سهام، آتی سکه، فارکس و سایر بازارهای با نوسانات بالا وجود دارد. نوسانات یک معیار برای ریسک است چون به رفتار و خلق و خوی سرمایه‌گذاران بستگی دارد و نه منطق.

چون کسب سود فعالان بازار به بالا و پایین شدن قیمت بستگی دارد، نوسانات برای بازدهی یک امر حیاتی است و هرچقدر یک اوراق بهادار یا بازار با نوسانات بیشتری همراه باشد، احتمال بیشتری برای تغییر بزرگ در هر دو جهت (افزایش یا کاهش قیمت) وجود دارد.

همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار ریسک (Risk) چیست؟ دارند، اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تأثیر این نوع ریسک است. این ریسک می‌تواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان است.

این نوع ریسک که تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار می‌دهد عبارت است از ریسک قدرت خرید، یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایه‌گذاری شده.

این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم افزایش می‌یابد. علت این است که قرض دهندگان به‌منظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی می‌کنند نرخ بهره را افزایش دهند.

ریسک ناشی از انجام تجارت و کسب‌وکار در یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک تجاری گویند.برای مثال یک شرکت فولاد در صنعت خاص خود با مسائل منحصر به خود مواجه است.

ریسک مرتبط با بازار ثانویه‌ای است که اوراق بهادار در آن معامله می‌شود. آن دسته از سرمایه‌گذاری‌هایی که خریدوفروش آن به‌ آسانی صورت می‌گیرد از نقدینگی بالایی برخوردار است.

هرچه عدم اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالا باشد میزان ریسک نقدینگی نیز افزایش می‌یابد. ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس خیلی بیشتر است.

مدیریت ریسک را بیاموزید!

مدیریت ریسک چیست؟

شاخص مدیریت ریسک

مدیریت ریسک را بیاموزید!

هر پروژه ای که شما در طول عمر خود آن را شروع می کنید و به پایان می رسانید دارای فرصت ها و ریسک های خاص خودش است. ریسک ها در واقع همان عواملی هستند که ریسک (Risk) چیست؟ ایجاد خطر سازی می کنند و می توانند در اجرای یک پروژه برای شما اختلال ایجاد کنند و باعث شکست آن شوند. در واقع شما برای اینکه بتوانید این خطرات ناشی از این پروژه ها را کاهش دهید باید مدیریت ریسک را بیاموزید. در این بخش با ما همراه شوید تا با مدیریت ریسک به طور کامل آشنا شوید.

مدیریت ریسک به چه معناست؟

در واقع به فرایندی گفته می شود که برای شناسایی، تحلیل و همچنین پاسخ به عوامل خطرساز مورد استفاده قرار می گیرد. این ریسک ها ممکن است که در طول یک پروژه چندین ریسک (Risk) چیست؟ بار تکرار شوند و اگر به درستی کنترل و مدیریت نشوند به طور حتم شما را دچار مشکل خواهند کرد.
آنچه که باید بدانید این است که در واقع مدیریت ریسک دارای سیستم ها متفاوتی است که شماهم بهتر است آنها را بشناسید. سیستم هایی که در این زمینه وجود دارد علاوه بر اینکه در شناسایی ریسک ها و همچنین تعیین کیفیت آنها به شما کمک می کنند، تاثیرات بسزایی هم روی پروژه خواهند داشت که در نهایت به سطح تاب آوری پروژه شما بستگی دارد.

اگر شما بتوانید مدیریت ریسک را به صورت منظم انجام دهید می توانید برای هر مشکل احتمالی یک راه حل پیدا کنید و به راحتی از فرایندهای دیگر مانند سازمان دهی، برنامه ریزی، بودجه و همچنین کنترل استفاده کنید تا ریسک های مربوط به پروژه خود را کاهش دهید. دقت داشته باشید که مدیری که در این زمینه به صورت پیشگام فعالیت کند، می تواند تا حد بسیار زیادی از وقوع حوادث غیرمنتظره جلوگیری کند و عمر پروژه را افزایش دهد.

مدیریت ریسک و فرآیندهای مستمر

آنچه که باید به آن دقت کنید این است که risk management یک فرآیند قابل اتمام نیست. ممکن است که شما در تمام طول پروژه خود با چالش هایی رو به رو شوید که مجبور به حل آن ها باشید. به طور مثال اگر شما پروژه ای دارید که سه ماهه است، باید ارزیابی های مربوط به ریسک را حداقل در پایان ماه اول و دوم انجام دهید.

پس از آنکه تیم مدیریت ریسک شما، خطرات و ریسک های احتمالی را شناسایی کرده اند شما میتوانید کار خود را در این زمینه انجام دهید. هم اکنون در بین تمامی ریسک هایی که وجود دارد کار شما این است که براساس تجربیات گذشته، ریسک هایی که احتمال رخ دادن آن ها بیشتر است را شناسایی کنید و براساس آموخته های گذشته خود با آنها برخورد کنید.

معمولا اینطور گفته می شود که زمانی که شما یک پروژه را آغاز می کنید با ریسک های بسیاری رو به رو خواهید شد که از همان ابتدای کار باید آن ها را بررسی کنید تا حل شوند. در واقع شما در این زمینه باید پا به پای پروژه خود پیش بروید. نکته ی مهمی که در این بخش وجود دارد این است که به طور کلی فرصت ها و همچنین ریسک هایی که در پروژه شما وجود دارند در سطح نسبتا بالایی خواهند ماند و همین هم ممکن است که برای شما مشکل ساز شود.

برنامه هایی که برای مدیریت ریسک وجود دارد

می توان گفت که برنامه های بسیاری برای مدیریت ریسک وجود دارد که به شما کمک خواهد کرد مشکلات احتمالی را در این زمینه بررسی کنید. شما درست در لحظه ی وقوع ریسک باید چاره ای برای آن پیدا کنید.
هدفی که تیم پروژه برای دستیابی به آن تلاش می کنند در واقع این است که بتوانند با موانع و محدودیت هایی که وجود دارد مقابله کنند. برنامه اضطراری هم در این زمینه به تیم شما این اطمینان را خواهد داد که اگر در مسیری که می خواهند پیش بروند می توانند به سرعت یک راه حل را برای مشکل خود پیدا کنند و به کار خود ادامه دهند.

شاید این سوال برای شما پیش بیاید که چرا باید مدیریت ریسک انجام شود؟ در این حال باید بدانید که مدیریت ریسک در واقع به شناسایی ریسک های احتمالی کمک خواهد کرد و اگر ریسکی هم وجود داشته باشد توسط مدیریت ریسک تعدیل می شود پس می توان گفت که برای گسترش کسب و کار ضروری است.

چگونگی مدیریت ریسک در بازارهای مالی

risk-management

برای پاسخ به این سوال ابتدا باید بدانیم مدیریت ریسک چیست و به چه معناست؟ به هر عکس‌العملی که در زندگی روزمره در برابر خطرات مختلف داریم، مدیریت ریسک یا risk management گفته می‌شود. با این تعریف مدیریت ریسک صرفا مربوط به بازارهای مالی نیست و در زندگی روزمره دائما در حال مدیریت ریسک هستیم؛ مثلا در رانندگی، شروع کسب و کار یا … . البته ممکن است به مدیریت ریسک خود آگاه نباشیم و ناآگاهانه این کار را انجام دهیم، مثلا فرض کنید با سرعت در حال رانندگی هستید و یک دفعه یک مانع جلوی خود می‌بینید و مسیر را تغییر می‌دهید، اینجا شما با در نظر گرفتن خطراتی که برخورد با مانع برای شما دارد، مدیریت ریسک انجام داده‌اید و شاید این مدیریت ریسک را به صورت ناخودآگاه انجام داده‌اید. اما در بازارهای مالی چنین نیست و مدیریت ریسک در بازارهای مالی به صورت کاملا آگاهانه باید انجام شود.

در اقتصاد همیشه خطرات مالی برای سرمایه ما که ممکن است سهام، املاک، سکه، طلا، رمزارز، پول و … باشد، وجود دارد. به برنامه و چارچوبی به این خطرات را کنترل می‌کند و به این خطرات رسیدگی می‌کند، مدیریت ریسک گفته می‌شود که سرمایه‌گذار یا معامله‌گر از این برنامه استفاده می‌کند تا کمترین خطر متوجه سرمایه‌اش باشد.

خطرات و ریسک‌هایی که در بازارهای مالی وجود دارد متنوع هستند و می‌توان آنها را دسته‌بندی کرد.

در اینجا قصد داریم در مورد پروسه مدیریت ریسک صحبت کنیم به برای معامله‌گران و سرمایه‌گذاران پیشنهادهایی داریم.

چگونه در بازارهای مالی مدیریت ریسک داشته باشیم؟

اغلب گفته می‌شود مدیریت ریسک در بازارهای مالی در پنج مرحله صورت می‌گیرد. این مراحل چه هستند؟

اول؛ تعیین اهداف، دوم؛ تشخیص ریسک‌ها، سوم؛ تخمین ریسک، چهارم؛ تعریف واکنش‌ها، پنجم؛ نظارت.

البته لازم به ذکر است که این مراحل ممکن است با توجه به نوع بازار و شرایط دیگر تغییر کند.

تعیین اهداف

اولین مرحله این است که هدف خود از سرمایه‌گذاری و میزان تحمل ریسک را برای خود مشخص کنید. و این دو عامل به هم وابسته ریسک (Risk) چیست؟ هستند. و تحمل ریسک نیز به شرایط روحی افراد و میزان اهمیت سرمایه آنها بستگی دارد. مثلا اگر سرمایه‌گذار تحمل ریسک بالایی داشته باشد، مطمئنا اهداف بالاتری برای خود تعیین می‌کند نسبت به کسی که تحمل ریسک ندارد. یا مثلا اگر کسی دارایی اصلی زندگی‌اش مثل خودرو یا خانه‌اش را تبدیل به سرمایه اولیه ورود به بازارهای مالی کرده باشد، کمتر می‌تواند ریسک کند.

تشخیص ریسک‌ها

در دومین قدم باید ریسک‌های ممکن را شناسایی و تعریف کنید. به این معنا که تمام رخدادهایی که ممکن است روی سرمایه ما موثر باشد را پیش‌بینی کنید که این اتفاقات همیشه لزوما اتفاقاتی نیست که مستقیما روی بازارهای مالی تاثیر می‌گذارد، بلکه اتفاقاتی که ممکن است رخ دهد و به صورت غیرمستقیم روی دارایی شما اثرگذار باشد را نیز باید پیش‌بینی کنید؛ مثلا جنگ، یا بروز مشکل در سایت معاملاتی یا مثلا قفل شدن سهم در صف‌ها در بورس تهران، یا اتفاقاتی نظیر این‌ها.

تخمین ریسک‌ها

بعد از اینکه ریسک‌ها را شناسایی و پیش‌بینی کردید، در مرحله بعد باید دامنه، شدت و قدرت ریسک‌ها را تخمین بزنید. ریسک‌هایی را که شناسایی می‌کنید می‌توانید بر اساس میزان تأثیر رتبه‌بندی کنید. مثلا کندی هسته معاملات یا نرم‌افزار معاملات یک کارگزار شاید چند درصد روی قیمت سهم شما مؤثر باشد، و شدت و دامنه آن همین قدر است. اما اگر جنگی رخ دهد، میزان قدرت این خطر خیلی بیشتر است.

تعریف واکنش‌ها

در مرحله چهارم باید پاسخ‌ها و واکنش‌های احتمالی را مشخص کنیم. به این معنا که مشخص کنیم در صورتی که ریسک‌ها و خطراتی که در مراحل قبل پیش‌بینی کردیم، رخ دهد، چه واکنشی باید داشته باشیم. در تعریف واکنش‌ها علاوه بر ریسک‌ها باید سطح اهمیت آنها را نیز در نظر بگیریم.

نظارت

قدم آخر این است که به صورت مداوم روی برنامه‌هایمان نظارت کنیم. باید دائما هشیار باشیم، اطلاعات بیشتر جمع‌آوریم کنیم، بیشتر تحلیل کنیم و در صورت لزوم برنامه خود را در واکنش به اتفاقات تغییر دهیم.

چه چیزی باعث می‌شود یک سیستم معاملاتی ناموفق شود؟

دلایل بسیاری هست که ممکن است سبب این اتفاق شود. از اتفاقات پیش‌بینی نشده گرفته تا واکنش‌های احساسی. مثلا شاید بازار مطابق تحلیل‌ها ما پیش نرود یا از روی احساساتی مثل ترس یا هیجان تصمیم نادرستی بگیریم و در نتیجه اقدام نامناسبی انجام دهیم. و این اقدامات از روی احساس وقتی رخ می‌دهد که سرمایه‌گذار به استراتژی اولیه خودش پایبند نباشد. این تصمیم‌ها معمولا در زمان نزولی شدن بازار و اصلاح قیمت، زیاد رخ می‌دهد.

مدیریت ریسک‌های مالی

هرچند که راه‌های زیادی برای مدیریت ریسک وجود دارد اما چیزی که همه متخصصان روی آن توافق نظر دارند این است که یک برنامه خوب برای مدیریت ریسک به موفقیت معامله‌گران کمک بزرگی می‌کند. تنظیم یک برنامه برای مدیریت ریسک کار سختی هم نیست و ممکن است مانند تعیین حدضرر ساده باشد.

آن سیستم معاملاتی قدرتمندتر است که پاسخ‌ها و واکنش‌های مختلف را در نظر بگیرد. و معامله‌گر باید خودش را برای هر شرایطی آماده کرده باشد. و بهترین حالت آن است که معامله‌گر برنامه مدیریت ریسک و سیستم معاملاتی‌اش را همیشه بررسی و بازبینی کند و در صورت لزوم برنامه را اصلاح کند.

معرفی ریسک‌های موجود در بازارهای مالی

در اینجا بعضی از ریسک‌هایی که در بازارهای مالی وجود دارد را به شما معرفی کنیم و مسیرهایی را که می‌توانیم این ریسک‌ها را کم کنید، به شما می‌گوییم:

ریسک بازار

این ریسک همیشه وجود دارد و امری طبیعی است ولی شما می‌توانید با تعیین حدضرر این ریسک را به کمترین حد کاهش دهید. مثلا اگر سهمی را به قیمت هزار تومان خرید کردید، ممکن است حدضرر ده درصد برای آن تعیین کنید، پس اگر قیمت سهم به نهصد تومان رسید، باید سهمتان را بفروشید.

ریسک نقد شدن

این ریسک به این معناست که شما وارد بازاری می‌شوید که نقدشوندگی آن پایین است یا ممکن است در معامله‌ای به هدفتان برسید، یا حدضرری که مشخص کرده بودید، فعال شود ولی برای سهم شما خریدار نباشد.

ریسک اعتبار

ریسک اعتبار هم ممکن است ضرر بیشتری به شما تحمیل کند، هم سود بیشتر. اگر ضرر کنید، ضرر بیشتری به سرمایه شما وارد می‌شود و اگر سود کنید، سود بیشتری حاصل می‌شود.

ریسک‌های عملیاتی

با تنوع بخشیدن به سبد دارایی‌تان ریسک (Risk) چیست؟ این ریسک را می‌توانید کاهش دهید و اگر یک پروژه یا شرکت دچار مشکل یا ضرر شود، معامله‌گر تنها قسمتی از سرمایه‌اش را از دست می‌دهد و چون سبد سهام متنوعی دارد، دیگر دارایی‌های سوددهی خواهند داشت.

راه دیگری نیز هست که می‌توانید این ریسک را کاهش دهید، ریسک (Risk) چیست؟ و آن مطالعه در مورد شرکت‌های و پروژه‌هایی است که امکان رخ دادن چنین خطراتی در آنها کمتر است.

ریسک سیستمی

این ریسک را هم با تنوع بخشیدن به سبد سهامتان می‌توانید کاهش دهید. و پیشنهاد ما به شما این است که از شرکت در گروه‌های مختلف صنعتی سهام خریداری کنید و بهتر است این صنایع خیلی به هم مرتبط نباشند

ریسک حساب شده در انجام معاملات

ریسک حساب شده در انجام معاملات

در بحث انجام معاملات به منظور سرمایه‌گذاری و ایجاد فرصت‌های کارآفرینی، اغلب ریسک زیادی همراه است. در صورت عدم بررسی مناسب وضعیت، امکان از دست رفتن بخش وسیعی از سرمایه (مالی و زمانی) وجود دارد. به همین منظور است که یکی از مهمترین فاکتورهایی که سرمایه‌گذاران و کارآفرین‌ها در نظر می‌گیرند، ریسک حساب شده می‌باشد.

کلمات کلیدی:

سرمایه‌گذاری، کارآفرینی، سود، ضرر، ریسک، ریسک حساب شده، مدیریت ریسک و سرمایه.

Keywords:

Investment, Entrepreneurship, Profit, Loss, Risk, Calculated Risk, Risk & Capital Management.

ریسک حساب شده (Calculated Risk)

در چهار ربع نقدینگی (Cashflow Quadrants)، مخصوصاً در بخش کسب و کارهای بزرگ (Big Business Owners) و سرمایه‌گذاری (Investors)، اکثراً فرد با فرصت‌هایی روبرو می‌شود. در این فرصت‌ها سودآوری بخش جذاب و ضررهای نسبتاً بزرگ و چشمگیر بخش ترسناک آن می‌باشد. برای افرادی که در دو ربع دیگر (کارمند (Employee) و خویش فرما (Self-Employed)) فعالیت می‌کنند، علت تمایل فرد به این فرصت‌ها غیرقابل درک می‌باشد. زیرا که در این دو ربع امنیت ملاک اصلی فعالیت‌های مالیست.

شروع یک کسب و کار جدید، تولید یک محصول یا تزریق سرمایه به بخشی از بازار سرمایه بدون درجه‌ای از ریسک عملاً غیرممکن است. افراد کارآفرین و سرمایه‌گذار با درک این قضیه که با شروع مسیر جدید، احتمال موفقیت و شکست هر دو وجود دارد اقدام به فعالیت می‌کنند. علت این است که یک کارآفرین یا سرمایه‌گذار موفق تقریباً هیچ‌ وقت تمام دارایی خود را وارد نمی‌کنند. در عوض از ریسک حساب شده استفاده می‌کنند.

تصمیم برای ریسک

ریسک حساب شده یک تصمیم با احتیاط اتخاذ شده است که فرد را در برابر سطحی از ریسک شخصی و مالی قرار می‌دهد. اما در ازای آن احتمال کسب سود قابل قبولی را در نظر می‌گیرد. بررسی ارزش یک ریسک شامل تحلیل دقیق مدیریت ریسک و سرمایه می‌شود. اغلب ریسک حساب شده در مباحث مدیریت مالی و کسب و کار استفاده می‌شود. ولی افراد می‌توانند در زندگی شخصی خود نیز از این مقوله استفاده کنند. در هر لحظه عملاً فرد در حال قبول یک ریسک ذاتی به ازای انجام هر کار در آن لحظه می‌باشد.

هنگامی که یک تصمیم فرد را از نظر مالی، عاطفی و یا حتی از نظر شهرت شخصی از محدوده امن خارج کرده و آسیب‌پذیر کند، ریسک ایجاد می‌شود. ولی اگر با بررسی نتایج مشخص شود که سود حاصل شده از آن تصمیم نسبت به ریسک موجود بیشتر است، می‌توان گفت که یک ریسک حساب شده انجام شده است.

مزایای ریسک حساب شده

ریسک حساب شده، بخش جدانشدنی موفقیت در کسب و کار و سرمایه‌گذاری است؛ به همین دلیل فرد می‌بایست این درک را قبل از شروع کار در هر یک از این دو بخش کاملاً بدست آورد. اکثر قریب به اتفاق کارآفرینان و سرمایه‌گذاران می‌بایست در ابتدای کار بخشی از دارایی خود را درگیر کنند. در صورت عبور از سطح ترس در برابر چنین ریسکی، منافع زیادی در طرف دیگر در انتظار فرد خواهد بود.

البته با عبور از ترس، مورد دیگری که فرد باید در برابر آن مقاومت داشته باشد، طمع برای کسب سودهای بیشتر در مدت زمان کمتر است. این طمع می‌تواند منجر به درگیر کردن میزان بیشتری از سرمایه فرد در کسب و کار شود. باید توجه داشت که هر کار و هر مسیری نیاز به طی یک زمان مشخص دارد و عجله در هیچ کاری نتیجه‌بخش نخواهد بود.

در کتاب جان مورفی، مقوله ریسک حساب شده تحت عنوان نسبت جذابیت معامله (Risk to Reward Ratio) مطرح می‌شود. این نسبت با شناسایی نقاط حد سود و حد ضرر بدست می‌آید. همچنین عنوان می‌کند که بهتر است این نسبت حداقل ۱ به ۳ باشد تا در برابر قبول یک ریسک، ۳ برابر سود در انتظار فرد باشد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد حد سود می‌توانید مقاله‌ی حد سود در بازارهای مالی (بورس، ارز دیجیتال، فارکس) را مطالعه کنید.

همچنین رابرت کیوساکی در کتاب چهار ربع نقدینگی، عنوان می‌کند که به هیچ عنوان منطقی نیست که بدون توجه به بهره، ریسک انجام کاری قبول شود. به زبان دیگر، فرد تنها زمانی باید ریسک یک کار را قبول کند که در ازای آن سود قابل قبولی دریافت کند.

منابع:

R. Kiyosaki, Cashflow quadrant. Scottsdale, AZ: Plata Publishing, 2011.

Murphy, John J.. Technical Analysis of the Financial Markets: A Comprehensive Guide to Trading Methods and Applications. United Kingdom: New York Institute of Finance, 1999.

خودارزیابی ریسک و کنترل (RCSA)

خودارزیابی ریسک و کنترل

خودارزیابی ریسک و کنترل (Risk and Control Self Assessment) که به اختصار (RCSA) گفته می شود، نقشی حیاتی در چارچوب ریسک عملیاتی دارند. در حالی که پایگاه داده های رویدادهای ریسک عملیاتی در پاسخگویی به رویدادهای گذشته، موثر هستند، اما برای شناسایی، ارزیابی، نظارت، کنترل و کاهش رویدادهایی که هنوز رخ نداده اند، به عناصر دیگری نیاز است.

روش خودارزیابی ریسک و کنترل ابزاری آینده نگرانه را ارائه می دهد تا بتواند آنچه را که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد را ببینیم. نتایج خودارزیابی ریسک و کنترل غالباً بهترین شاخص را برای مکان هایی که باید ریسک کاهش یابد، ارائه می دهند. حتی اگر این ریسک ها به وسیله صاحبان آنها به خوبی شناسایی و درک شده باشند، اما به ندرت ابزاری خارج از چارچوب ریسک عملیاتی وجود دارد که ثبات و شفافیت در گزارشگری و همچنین کاهش و ارجاع این ریسک ها را فراهم کند. به همین دلیل، ارزیابی ریسک و کنترل اغلب مشتاقانه ترین عنصر در برنامه مدیریت ریسک علمیاتی می باشد، زیرا آنها می توانند با فراهم آوردن راهی برای بیان ریسک های یک بخش، به سرعت ارزش افزوده بیافرینند.

خودارزیابی ریسک و کنترل در چارچوب ریسک عملیاتی

همانگونه که در تصویر زیر مشخص شده است، خودارزیابی ریسک و کنترل یکی از عناصر داده ای در چارچوب ریسک عملیاتی می باشد. با این حال، خودارزیابی ریسک و کنترل اغلب مشکل سازترین عنصر در چارچوب مدیریت ریسک عملیاتی هستند، زیرا یافتن روش صحیحی برای مدیریت کردن ارزیابی هایی که متناسب با فرهنگ شرکت، مطابق با الزامات نظارتی و منطبق با اهداف شناسایی، ارزیابی و کنترل ریسک عملیاتی باشد، بسیار دشوار است. بسیاری از شرکت ها تلاش گسترده ای را برای اجرای برنامه های RCSA انجام داده اند تا دریابند که برنامه تدوین شده، نیازهای آنها را برآورده نمی کند و برنامه می بایست مجدداً طراحی و اجرا شود. در واقع ، شرکت های زیادی چندین بار با طراحی مجدد RCSA روبرو شده اند و ممکن است اکنون دوباره به دنبال چگونگی دستیابی به روش صحیح ریسک (Risk) چیست؟ باشند.

risk and control self assessment

بال ۲ تعریف خوبی از خودارزیابی ریسک و کنترل ارائه می دهد که می تواند برای ارزیابی های انجام شده در هر چارچوب ریسک عملیاتی اعمال شود:

مزایا و معایب خودارزیابی ریسک و کنترل

خودارزیابی ریسک و کنترل یک دیدگاه ذهنی است که هم بزرگترین مزیت ها و هم قوی ترین چالش های آن را به نمایش می گذارد. مزیت چنین رویکردی این است که فرهنگ مدیریت ریسک عملیاتی را بیشتر در خود جای می دهد. هر بخش، مسئولیت ریسک های خود را در دست می گیرد و ریسک های موجود در حوزه خود را کنترل و ارزیابی می نماید. پس از انجام ارزیابی، دپارتمان/بخش کسب وکار می تواند اقدامات کاهش ریسک را اولویت بندی کرده و ریسک هایی را که برای اصلاح، نیاز به ارجاع به مرجع بالاتر دارند، ارجاع می دهد.

چالش چنین رویکردی این است که دیدگاه ذهنی بکار گرفته شده در این روش ممکن است دقت کمتری از دیدگاه عینی داشته باشد و بنابراین نسبت به امتیازدهی ارزیابی ها، می تواند شک و تردید وجود داشته باشد. در عمل، یک برنامه RCSA که به خوبی طراحی شده است، گزارش دقیق و شفافی از ریسک های عملیاتی تولید می کند که می تواند به طور موثر در شرکت استفاده شود. با این حال، مهم است که هرگز از ماهیت ذهنی بودن این عنصر غافل نشویم و در استفاده از روش های تسهیل گری قوی، کوشا باشیم.

انواع روش های خودارزیابی ریسک و کنترل

چندین روش RCSA وجود دارد و هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. روشهای اصلی شامل؛ رویکرد پرسشنامه ، رویکرد کارگاه و رویکرد ترکیبی است.

رویکرد پرسشنامه ای

پرسشنامه خودارزیابی ریسک و کنترل

رویکرد مبتنی بر پرسشنامه از الگویی برای ارائه سوالات استاندارد ریسک و کنترل به شرکت کنندگان استفاده می کند. محتوای پرسشنامه توسط تیم ریسک عملیاتی و معمولاً پس از بحثهای فشرده در سراسر شرکت ، طراحی می شود. هر گروه از ریسک ها یا فرآیند تجاری، تجزیه و تحلیل شده و لیستی از ریسک های مرتبط به آنها تهیه می شود و برای هر ریسک، کنترل های مورد انتظار مشخص می گردد.

RCSA مبتنی بر پرسشنامه، به ویژه برای شرکتی که چندین فعالیت مشابه دارد مناسب می باشد. به عنوان مثال، بانکی که شعب بسیاری دارد که محصولات و خدمات یکسانی را ارائه می دهند، RCSA مبتنی بر پرسشنامه، به خوبی قابل استفاده خواهد بود. همچنین می توان نتایج را به صورت الکترونیکی جمع آوری نمود و پاسخ ها را برای شناسایی مضامین، روندها و مناطق ضعف کنترل بالقوه یا افزایش ریسک مقایسه کرد.

یکی از معایب رویکرد مبتنی بر پرسشنامه این است که معمولاً برای تکمیل پرسشنامه، آنها را به شرکت کنندگان خاص از پیش معرفی شده، ارسال می نمایند. به همین دلیل، برای اطمینان از بیان دیدگاه واحد/دپارتمان در ارزیابی و نه فقط اعمال نظر یک فرد، دقت عمل زیادی لازم است. همچنین ممکن است در طراحی اصلی، یک ریسک یا کنترل اساسی نادیده گرفته شود و شرکت کنندگان فرصتی برای ارائه موارد جدید نداشته و یا از بیان آن اکراه داشته باشند.

یک چالش کلی در هر روش مبتنی بر پرسشنامه وجود دارد و آن، این است که شرکت کنندگان تمایل دارند گزینه هایی را که احتمالاً منجر به کمترین کار در پیگیری شود یا نمره میانگین یا حد وسط را نشان می دهد را انتخاب کنند. روش مبتنی بر پرسشنامه کارآمد است و در محیط مناسب بسیار موثر خواهد بود، اما برای اطمینان از برطرف شدن نقایص آن، پشتیبانی کردن آموزش و تسهیل گری را نباید دست کم گرفت.

رویکرد کارگاه

در روش کارگاهی RCSA، گفتگو در یک گروهی مشخص با تسهیل گری بخش ریسک عملیاتی است. هر ریسکی مورد بحث قرار می گیرد و کنترل های مربوطه از منظر اثربخشی، امتیاز می گیرند. پس از به ثمر رسیدن کنترل ها، ریسک باقی مانده نمره گذاری می شود ، که اغلب در مقیاس بالا ‐ متوسط ‐ پایین ، همراه با احتمالات مرتبط است.

آمادگی برای کارگاه، معمولاً گسترده بوده و شامل بررسی خسارات گذشته، گزارشات حسابرسی، تطبیق و مصاحبه با مدیران واحدهای کسب و کار و واحدهای پشتیبانی می باشد. چندین مزیت RCSA مبتنی بر کارگاه وجود دارد اما شاید مهمترین آنها این باشد که زمینه ای برای بحث و بررسی عمیق در مورد ریسک های عملیاتی در شرکت فراهم می کند. به همین دلیل، می تواند در تعبیه مدیریت ریسک عملیاتی موثر باشد.

رویکرد گروهی برای امتیاز دهی، این اطمینان را می دهد که به جای یک دیدگاه واحد، مشارکت کامل در امتیازدهی وجود داشته است. با این حال، رسیدن به یک اجماع واقعی می تواند چالش برانگیز باشد و به مهارت های تسهیل گری قوی نیاز دارد. همچنین جلسه کارگاه، اغلب منجر به شناسایی ریسک ها و کنترلهای جدید می شود و بنابراین به غنای چارچوب ریسک عملیاتی کمک می کند.

با این وجود، همانند رویکرد پرسشنامه، رویکرد کارگاهی نیز معایب زیادی دارد. این انعطاف پذیری همچنین می تواند منجر به ناسازگاری و بی ثباتی شود زیرا ممکن است ریسک ها و کنترلها در چندین زمینه، شاید با اصطلاحات متفاوت، مکرراً مطرح و شناسایی شوند. همچنین، تلفیق نتایج می تواند چالش برانگیز باشد زیرا ممکن است خروجی هر کارگاه از سایر کارگاه ها بسیار متفاوت باشد.

یکی دیگر از معایب این است که راه اندازی یک رویکرد مبتنی بر کارگاه، برای بخش ریسک عملیاتی و شرکت بسیار سنگین است. افراد بسیاری در جلسات مشارکت خواهند داشت و آماده سازی و تسهیل می تواند بخش زیادی از منابع واحد ریسک عملیاتی را مصرف کند.

رویکرد ترکیبی

با بلوغ و تکامل چارچوب ریسک عملیاتی، طراحی RCSA نیز بلوغ و تکامل می یابد. در این میان، برخی از شرکت ها از هر دو رویکرد پرسشنامه و کارگاهی استفاده می کنند تا از برنامه RCSA خود بیشترین بهره را ببرند. به عنوان مثال، شرکتی که از رویکرد کارگاه در سال اول خود استفاده کرده است، ممکن است از خروجی حاصل از آن کارگاه برای طراحی رویکرد پرسشنامه برای سالهای بعدی استفاده کند.

روش دیگر اینکه، یک شرکت ممکن است پرسشنامه و رویکردهای کارگاهی را به طور متناوب اجرا کند تا اطمینان حاصل شود که ریسک ها و کنترل های جدید شناسایی شده و بحث کاملی از ریسک عملیاتی به طور منظم انجام می شود.

اعتبارسنجی نتایج

در نهایت لازم است تا نتایج تایید گردند. ساده ترین روش اعتبار سنجی، مقایسه نتایج داده های زیان با امتیازات RCSA است. اگر داده های مربوط به زیان ، حاکی از آن است که در یک گروه ریسک خاص در منطقه ای، ضررهای قابل توجهی وجود دارد، اما RCSA شدت ریسک کمی را در همان منطقه نشان می دهد، این امر باید نگرانی هایی را ایجاد کند. چنین تناقض هایی باید به بررسی RCSA و توجیه امتیازدهی در RCSA منجر شود. آزمایش مجدد و اعتبارسنجی می تواند توسط خط دفاعی دوم و به صورت مستقل انجام شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.