اندیکاتور Support and Resistance Levels with Breaks
سطوح حمایت و مقاومت به صورت ساده محدوده هایی هستند که در گذشته، بیشترین برخورد قیمتی را داشته اند و به همان مقدار بیشترین واکنش قیمتی را در آن ناحیه ایجاد کرده اند. حمایت و مقاومت ها برخی از مهمترین مفاهیم در معاملات هستند، معامله گران تقریباً در هر استراتژی معاملاتی سطوح حمایت و مقاومت را در نظر میگیرند.
این اندیکاتور یکی از کاربردی ترین اندیکاتورها در زمینه رسم خودکار سطوح حمایت و مقاومت است و قادر است مشخص کردن پیوتهای نمودار سطوح حمایت و مقاومت نماد انتخابی را محاسبه و همراه با نقاط شکست این خطوط بر روی نمودار ترسیم کند.
ویژگی های اندیکاتور
- فراهم کردن سطوح پایه حمایتی و مقاومتی و پیوت پوینت ها
- نمایش انحصاری مهمترین نقاط شکست خطوط به کاربر
- نمایش نقاط شکست مهم با فیلتر توسط نوسانگر یا اسیلاتور حجم
- جلوگیری از ایجاد نویز ها و سیگنال های آشفته در صورت بهینه سازی
- قابل استفاده در تایم فریم های مختلف
نشان ها و علائم اندیکاتور
- علامت “B” : نشان دهنده شکست هر کدام از سطوح حمایت و مقاومت با حجم معاملات بیشتر از آستانه یا نقطه اشباع اسیلاتور حجم
- علامت “Bull or Bear Wick” : نشانگر کندلهای نزولی (Bearish) یا کندلهای صعودی (Bullish) در نقاط شکست خطوط
تنظیمات
الف: ورودی ها یا Inputs
1)نمایش نقاط شکست (Show Breaks): مشخص کردن پیوتهای نمودار با فعال کردن این گزینه علاوه بر نمایش خطوط امکان نمایش نقاط شکست این خطوط فراهم میشود.
2)کندل یا میله های سمت چپ(Left Bars): این قسمت تعداد میله ها یا کندل های سمت چپ پیوت ها و خطوط را مشخص میکند.
3)کندل یا میله های سمت راست (Right Bars): این قسمت تعداد میله ها یا کندل های سمت راست پیوت ها و خطوط را مشخص میکند.
4)آستانه حجم (Volume Threshold): نشانگر آستانه (نقطه اشباع) اسیلاتور یا نوسانگر حجم به صورت درصدی است. در حالت عادی این عدد روی 20 درصد قرار دارد به این معنی که هر زمان اسیلاتور حجم عددی بیش از 20 درصد را نمایش دهد نشانگر B در روی چارت قابل مشاهده است در این موارد شکست خطوط با حجم معاملات بالا( گذر از نقطه اشباع 20 درصد در اسیلاتور حجم) صورت میگیرد و در آینده نزدیک نیز احتمال تغییر روند وجود دارد.با افزایش یا کاهش این عدد می توانید نقاط که با حجم بالاتر از درصد تعیین شده شکسته شده اند را مشاهده کنید. هرچه درصد های بالاتری برای نقطه اشباع تعیین شود نقاط شکست کمتری به نمایش در می آید و ریسک در انجام معاملات کاهش پیدا میکند.
ب: استایل یا Style
با انتخاب گزینه style شما پنجره زیر را میبینید که میتوانید رنگ و نوع خطوط حمایت و مقاومت و علائم نقاط شکست، نوع فونت و اندازه خطوط را تغییر دهید.
ج: قابلیت مشاهده یا Visibility
این بخش چگونگی نمایش اندیکاتور بر اساس زمان است. با استفاده از این قابلیت میتوانید نمایش اندیکاتورها را تنها محدود به برخی از تایم فریم ها کنید.اگر می خواهید که اندیکاتور در همه تایم فریم های نمودار تحلیل نشان داده شود، تنظیمات سایت باید به صورت زیر باشد:
در صورتی که قصد داشتید تا اندیکاتور را در تایم فریم های مختلف مخفی کنید باید با تعیین تایم های مدنظر خود و فعال یا غیرفعال کردن هر یک از تایم ها اندیکاتور را غیر فعال کنید.
کاربرد اندیکاتور
به کمک این ابزار همراه با سایر روش های تحلیل می توان خطوط مقاومت و حمایت مهم را تشخیص داد و نقطه ورود یا خروج از معاملات را تعیین کرد. دانستن اینکه چه زمانی سطح مقاومت و حمایت با اهمیت شکسته میشود، میتواند کمک بزرگی به معاملهگر کند. در بسیاری از مواقع سطوح مهم ممکن است با نیروی قابل توجهی شکسته نشوند و بنابراین حرکات ضعیف تر است و احتمالاً ارزش معامله را ندارد و از ریسک بالایی برخوردار است.
چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال چیست؟ + نحوه رسم
بسیاری از افرادی که وارد بازارهای مالی می شوند، توجه ویژه ای به انواع چنگال ها و اندیکاتورها همچون چنگال اندروز دارند. اگر طرفدار تکنیک های معاملاتی باشید، قطعا توجه به مقاله زیر برای شما خالی از لطف نخواهد بود.
چنگال اندروز چیست؟
چنگال اندروز یکی از ابزارهای مناسب و مفید، برای تعیین روند صعودی یا نزولی قیمت شاخص از روی نمودار می باشد. بیشتر معامله گران با استفاده از این چنگال می توانند به راحتی زمان مناسب برای انجام معامله را تعیین نموده و با سود خوبی مواجه شوند. از این رو توجه به این ابزار می تواند لازم و ضروری باشد.
اکثر معامله گران می دانند که با استفاده از تحلیل های مناسب می توانند بهترین روش های معاملاتی را انتخاب نموده و سود بالایی در بازارهای مالی به دست آورند. اما برای این که بتوانید از چنگال اندروز به بهترین شکل ممکن بهره مند شوید، لازم است ابتدا با این ابزار تحلیلی بیشتر آشنا شوید.
کاربرد چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال چیست؟
در اصل چنگال اندروز شاخص فنی بر روی نمودار تحلیل تکنیکال است که برای مشخص کردن قیمت های اخیر بازارهای مالی ترسیم می شود. ساختار شاخص اندروز متشکل از دو خط موازی و یک خط متوسط در وسط است. این روش محبوب توسط بسیاری از معامله گران برای انتخاب بهترین فرصت سودآوری از بازار های مالی استفاده می شود.
چنگال اندروز را می توانیم در کانال های مطالعه قیمتی قرار داده و از آن برای تشخیص بهترین زمان خرید و فروش شاخص استفاده کنید. این چنگال از دو خط موازی و یک خط میانی تشکیل شده است. از این رو باید بگوییم ابزار اندروز دارای سه سطح می باشد که دو خط آن به صورت دو به دو کنار یکدیگر هستند.
برخی از طراحی های شاخص ممکن است نوعی حیله برای معامله گران باشند. به همین دلیل تنها افرادی می توانند از چنگال اندروز برای تعیین زمان مناسب جهت انجام معامله استفاده کنند، که آموزش های لازم را در این خصوص دیده باشند.
مسلما داشتن مهارت و تخصص در استفاده از چنگال های نمودار، می تواند به معامله گران در این زمینه کمک شایانی نماید. در صورتی که قصد دارید واکنش قیمتی شاخصی را بر روی نمودار های تحلیل تکنیکال بررسی کنید، بهتر است در مشخص کردن پیوتهای نمودار مورد چنگال اندروز مطالعه نموده و با ترسیم آن بر روی نمودار، کمک بگیرید.
پیوت های اندروز
منظور از پیوت در اندروز چنگال چیست و چگونه شناسایی می شود؟
پیش از این که بخواهیم بیشتر با اندروز چنگال آشنا شویم، بهتر است در خصوص پیوت ها اطلاعاتی به دست آوریم. در یک تعریف ساده باید بگوییم منظور از پیوت ها، در واقع نقاطی می باشند که قیمت شاخص بر روی آنها تغییر می کند.
یا به طور کلی پیوت ها نشان دهنده روند صعودی یا نزولی شاخص بر روی نمودار تحلیل تکنیکال می باشند. پیش از این نقاط را با نام های دیگری همچون کف ها و سقف نیز معرفی می کردند. تنها با کمی کسب تجربه و مهارت می توان نقاط پیوت را با چنگال اندروز مشخص کرد.
پیوت ها خود به دو دسته عمده تقسیم می شوند، که برخی از این نقاط اصلی و برخی دیگر فرعی هستند. نقاط اصلی پیوت ها را با نام پیوت های ماژور می شناسیم، در حالی که نقاط فرعی پیوت ها با نام پیوت های مینور شناخته می شوند.
نقاط مینور در واقع نقاطی می باشند که شاخص روند حرکتی بازگشتی را در پیش گرفته، و قیمت در چنین حالتی محدود تر و کوچک تر می شود. در حالی که نقاط ماژور نقاط اصلی برگشتی بر روی نمودار و چنگال اندروز هستند. این نقاط قیمت اصلی شاخص را تغییر می دهند.
بهتر است بخوانید:
- پیوت مینور و ماژور در بورس و تحلیل تکنیکال
ترسیم و تعیین نقاط چنگال
نحوه ترسیم نمودن چنگال اندروز به چه صورت است؟
برای این که بتوانید بر روی تحلیل تکنیکال اقدام به ترسیم نمودار اندروز نمایید، باید از مهارت بالایی برخوردار شوید. اما این مسئله دلیل بر این نیست که شما موفق نخواهید شد به راحتی این نمودار را ترسیم کنید. در صورتی که تمامی چارچوب های مناسب ترسیم اندروز چنگال را فراگیرید، می توانید به راحتی و در زمانی کوتاه موفق به ترسیم این نمودار شوید. برای ترسیم چنگال اندروز لازم است چند قدم بردارید.
- انتخاب سه نقطه اصلی بر روی نمودار
اولین قدم انتخاب سه نقطه اصلی بر روی اندروز چنگال می باشد. اصولا این سه نقطه مهمترین فاکتوری می باشد که نیاز است برای ترسیم اندروز چنگال در نظر بگیرید. البته این مسئله را در نظر داشته باشید که اگر معامله گری توانایی شناسایی روند بر روی تحلیل تکنیکال را داشته باشد، می تواند با سرعت بیشتری اقدام به ترسیم چنگال نماید.
در نمودار زیر می توانید شاهد یک روند صعودی قیمت بر روی شاخص باشید. سه نقطه مهم بر روی نمودار چنگال اندروز مشخص شده که می توانید مشاهده کنید. این سه نقطه فقط در اصل یک سقف و دو کف می باشند. که روند صعودی قیمت را نشان می دهند. در صورتی که بر روی نمودار دو سقف و یک کف ترسیم شود، روند نزولی خواهد بود.
سه نقطه اصلی چنگال
در این مرحله برای انکه بتوانیم اقدام به ترسیم چنگال نماییم، لازم است یک خط مستقیم را بین نقاط ۲ و ۳ مشخص کنیم. پس از آن این دو نقطه را به یکدیگر متصل نماییم و نقطه میانی آن را تعیین کنیم. در نمودار زیر می توانید شاهد خط آبی رنگی باشید که نقطه میانی آن نیز تعیین شده است.
زمانی که این نقطه را تعیین نمودید نوبت به ترسیم خط میانی چنگال اندروز می رسد. این نقطه میانی را از یک سو به نقطه ۱ متصل نموده و از سوی دیگر بر روی نمودار حرکت دهید. مطابق با تصویر زیر.
رسم خط میانی
ما در این مرحله تقریبا نیمی از مراحل ترسیم نمودار چنگال اندروز را طی کرده ایم. حال زمان آن فرا رسیده است که دو نقطه ۲ و ۳ را نیز همتراز با خط میانی رسم کنیم، تا به امتداد نمودار برسیم. می توانید این روش ترسیم چنگال را بر روی نمودار زیر مشاهده نمایید.
اتصال نقاط بر روی چنگال اندروز
اکنون ما موفق شده ایم به طول موفقیت آمیزی چنگال اندروز را بر روی نمودار ترسیم نماییم. بر روی این نمودار خط میانی همان خط وسط می باشد، و دو خط دیگر که در موازات خط میانی ترسیم شده اند، همان کانال های چنگال به شمار می روند.
اگر قصد دارید اعتبار اندروز چنگال را بسنجید، کافیست به کیفیت و میزان واکنش قیمت بر روی این نمودار دقت کنید. به هر میزان که واکنش ها در بازار مالی پس از رسمی این نمودار بیشتر شود، نشان از آن دارد که چنگال اندروز از اعتبار بیشتری برخوردار می باشد.
اگر به نمودار زیر توجه کنید، می توانید محل های واکنش قیمت را به خوبی بر روی این چنگال مشاهده نمایید. پیکان هایی که به رنگ تیره نشان داده شده اند، تعیین کننده میزان افت و خیز قیمت شاخص در بازار مالی به شمار می روند.
می توانید بر روی این چنگال با بیش از ده نقطه رو به رو شوید، که نشان دهنده حمایت و مقاومت قیمت بر روی سطح چنگال اندروز می باشد.
سطح حمایت و مقاومت چنگال
مهمترین ابزارهای لازم برای ترسیم چنگال اندروز
با وجود این که آموزش های لازم برای ترسیم اندروز چنگال می تواند به میزان قابل توجهی به معامله گران کمک کند، اما برخی از ابزارهای مهم وجود دارند که در بیشتر پلتفرم های معاملاتی مورد استفاده قرار می گیرند. پس نیازی نیست شما بر روی تحلیل های تکنیکال خطوط چنگال اندروز را به صورت دستی ترسیم نمایید.
با این وجود افرادی که نسبت به این نمونه از ابزارها در بازار های مالی اطلاعات بیشتری به دست می آورند، موفق می شوند بهترین استفاده را از آنها ببرند. پس نباید اموزش ابزارها و الگوها را برای تعیین زمان مناسب جهت معامله را نادیده بگیریم.
اصول انجام معامله با استفاده از چنگال اندروز چند مورد است؟
استراتژی های معاملاتی بسیاری وجود دارند که بر مبنای این چنگال انجام می شوند. اما هر کدام از این استراتژی ها دارای قوانین خاصی هستند. برای این که بهتر بتوانید جهت انجام معامله از این چنگال استفاده کنید، بهتر است چند اصل کلی اندروز چنگال را به خاطر بسپارید. از جمله:
- زمانی که قیمت شاخص موفق به شکستن خط میانی چنگال می شود، این خط ممکن است مجددا مسیر بازگشت را پیش از ادامه مسیر طی کند.
- مهمترین اصلی که باید در خصوص چنگال اندروز بدانید این است که، قیمت در بیشتر مواقع بر روی این چنگال به سمت خط میانی حرکت می کند. به صراحت می توانیم بگوییم این اتفاق ۸۰ درصد مواقع رخ می دهد.
- زمانی که قیمت شاخص موفق می شود در مسیر خط میانی چنگال قرار گیرد، بی تردید پیش از رسیدن به این خط با تغییر جهت مواجه می شود. این مسئله بیانگر آن است که این تغییر با قدرت و سرعت بیشتری ممکن است به سمت نقطه ۳ باشد.
- قیمت شاخص در بیشتر مواقع پس از لمس کردن و رسیدن به خط میانی چنگال اندروز، با تغییر جهت مواجه می شود. که در چنین حالتی به اصلاح می گویند پیوت تشکیل شده است.
- در برخی مواقع شاهد آن خواهیم بود که قیمت تمایل دارد چندین باز خط نوسان و میانی را لمس نماید.
با این تفاسیر تمامی معامله گرانی که وارد بازار مالی می شوند، برای این که بتوانند با سود زیادی مواجه شوند لازم است نسبت به برخی ابزارها و تکنیک ها اطلاعات لازم را در اختیار داشته باشند. یکی از این ابزارهای مناسب، چنگال اندروز می باشد. که کسب اطلاع در خصوص آن به میزان قابل توجهی می تواند در کسب نتیجه موفقیت آمیز معامله به معامله گران کمک کند.
پیوت (pivot) یا نقطه بازگشت و معرفی 4 نوع آن
پیوتها سطوح محوری و برگشت بازار هستند که بازار اگر صعودی بوده شروع به ریزش میکند یا اگر نزولی بوده شروع به رشد میکند. درواقع نقاط بازگشت همان محدوده چرخش قیمت یا نقطه شروع نوسانات قیمت است و به طور سنتی به پیوتهای مینور (پیوتهای فرعی یا کوچک) و پیوتهای اصلی (پیوتهای ماژور یا بزرگ) تقسیم میشوند.
نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل میگیرند که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بیشماری نقطه بازگشت مشاهده خواهید نمود.
انواع پیوت ها
پیوتهای مینور (پیوتهای فرعی)
پیوتهای مینور سطوحی هستند که برگشتهای قیمتی از این سطح، جزیی و محدود است. بهعبارت دیگر برگشتهای محسوسی در قیمت شاهد نیستیم. این سطوح در حقیقت مناطقی هستند که غالباً بازار در فكر نقد کردن معاملات خود میباشد و کمتر معاملهگران معكوس، وارد بازار میشوند. همانطور که مشخص است و در نمودار زیر میبینیم پیوتهای مینور نوسانات جزئی بازار است. برآیند پیوتهای فرعی بازار یک حرکت بزرگ در روند را تشکیل میدهند..
پیوتهای ماژور (پیوتهای اصلی)
پیوتهای ماژور یا پیوتهای اصلی، به زبان ساده، نقاطی را نشان میدهند که جهت روند در آنجا دچار چرخش جدی شده باشد. چرخش جدّی یعنی قیمت حداقل به اندازه یکسوم از مسیر رفت خود را مجدداً بازگشت نماید. سایر نقاطی که چنین تأثیر مهمی بر بازار نداشتهاند همگی پیوت مینور و کماهمیت بوده و نقش ریزموجهای فرعی را دارند.
یک تحلیلگر مجرب به مرور زمان فرا میگیرد که حتّی بدون استفاده از روش و ابزار خاصی و صرفاً با اتکا به تجربه چشمی، نقاط اصلی بر روی یک چارت را به خوبی تشخیص داده و آنها را از پیوتهای فرعی و کماهمیت تفکیک نماید. امّا فعلاً نیاز به تعریف دقیقتر و مدرنتری برای پیوتهای ماژور داریم. بنابراین بهنظر میرسد که شناسایی درست پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار میباشد که فقدانش منجر به بروز اشتباهات پیدرپی در بازار میشود
1-پیوت قیمتی
مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این نقاط بازگشت نهفته است. در تعریف کلاسیک pivotهای قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک نقطه بازگشت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روشهای پرایس اکشنی مطرح میشود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت.
نحوه تشخیص این نقاط بازگشت به صورت بصری و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمیطلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل pivot، میتوانید از آنها استفاده کنید.
۲- پیوت محاسباتی
این نوع از نقاط بازگشت بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی محاسبه میشوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آنها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد میباشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده میشوند. این نقاط بازگشت بر اساس دوره زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح بهروزرسانی میشوند. به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یکساعته برای معاملهگران میانمدتی کاربرد ندارند. pivotهای محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهمترین آنها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.
Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش مینماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار میباشند.
در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، میتوان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیقتری داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشاندهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد.
ذکر این نکته ضروری است، که محاسبهگر نقاط عطف در اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن میتوانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، نقاط بازگشت به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگینهای متحرک و… به کار برده میشوند.
۳- پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند، کاملاً محسوس میباشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته میشود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیلگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این نقاط بازگشت استفاده کنند.
۴- پیوت مینور
در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی میشوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور قابل مشاهدهاند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند. به دلیل اینکه نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آنها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معاملهگران باید به دورههای زمانی مناسب رجوع کنند.
نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور
حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به اینکه سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت میباشند، تشخیص آنها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معاملهگران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند.
در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور روبهرو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:
تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل pivot
اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی
از مزایای تشخیص درست نقاط بازگشت، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. تشخیص و ترسیم درست خط روند
2. تعیین حد ضررهای درست و ایمن
3. تشخیص احساسات بازار و درگیر نشدن در آن
4. فرار از سردرگمی
نتیجه گیری از پیوتها
برای تشخص pivotهای اصلی از فرعی 3 شرط داریم که اگر 2 شرط را همزمان دارا بود، آن نقطه پیوت اصلی خواهد بود؛ این 3 شرط عبارتند از:
در یک پیوت ماژور، قیمت باید حداقل %38 از مسير قبلی خود را مجدداً بازگشت نماید.
به لحاظ زمانی نیز مسیر بازگشت باید حداقل به اندازه %38 از مدت زمان موج رفت، طول بکشد.
بین هر دو پیوت ماژور متوالی، علامت جبری مکدی باید حداقل یکبار تغییر فاز بدهد.
شناسایی درست مفهوم مینور و ماژور چند حسن اساسی دارد که عبارتند از:
چنانچه سطوح ماژور به درستی شناسایی شود، به وسیله آن میتوان روند اصلی بازار را به دقت تشخیص داد.
پیوتهای مینور نوسانهای مقطعی و هیجانات بازار میباشد. اگر بتوانیم مینور را از ماژور تشخیص دهیم، درگیر هیجانات بازار نشده و دست به حرکات احساسی در بازار نمیزنیم.
شناخت صحیح ماژورها میتواند حدضررهای امن و پرقدرتی برایمان بهارمغان بیاورد. در حقيقت انتخاب یک حدضرر مناسب، نخستین گام یک پوزیشن منطقی و اصولی است.
شناخت درست ماژورها در بسیاری از تکنیکهای معاملهگری اعم از کلاسیک، هارمونیک و امواج میتواند بسیار مثمرثمر و کارا باشد. انتخاب صحیح و درست ماژورها، معاملهگر را از سردرگمی در بازار مبرا میکند.
پیوت در تحلیل تکنیکال (سوئینگ)
پیوت در بورس از مباحث بسیار مهم در بازار مالی می باشد. با شناسایی دقیق پیوت ها می توان خط روندهای صحیح در بازار را ترسیم نمود. پیوت یا سوئینگ دارای دو نوع ماژور و مینور هستند و برای رسم صحیح خط روند می بایست پیوت های ماژور در نمودار را شناسایی و به یکدیگر وصل نمود. در ادامه ویدئوی پیوت یا سوئینگ را می توانید مشاهده نمایید.
سوئینگ یا پیوت به نقاط بازگشت مشخص کردن پیوتهای نمودار نیز معروف هستند و زمانی که عرضه و تقاضا بر یکدیگر غالب شوند تشکیل می شود. با این تعریف در هر نموداری تعداد زیادی پیوت قابل شناسایی می باشد. مفهوم اصلی نقاط قیمت در ماهیت این نقاط نهفته است. در تعریف نقاط بازگشت قیمتی باید گفت اگر بازار در جهت معینی در حال حرکت باشد و پس از تشکیل سقف یا کف، در جهتی مخالف حرکت کند یک چرخش در نمودار تشکیل شده است.
در تعریف نقاط بازگشت قیمتی قوی برای رسم خط روند می توان گفت اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل شمع برگشتی، دوباره در جهت مخالف حرکت کند می توان گفت یک پیوت قوی یا بازگشت قابل اعتماد خواهیم داشت.
پیوت در بورس چیست؟
شناسایی انواع پیوت ها در بورس بسیار مهم است. زیرا یکی از هدف های اصلی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی، شناسایی نقاط چرخش قیمت (بازگشت قیمتی) قوی است. و این چرخش هایی که در نمودار رخ می دهد در بررسی وضعیت گذشته و حال قیمت ها می تواند مورد استفاده قرار گیرد. شناسایی نقاط پیوت به تحلیلگران کمک می کند تحلیل های دقیقی در بازار بورس داشته باشند
کلام پایانی
به طور کلی پیوت ها یا سوئینگ کمک می کند با شناسایی روند بازار سهامی که مستعد رشد می باشد را شناسایی کنیم. البته با توجه به نوسانات قیمت سهام ممکن است شناسایی پیوت ماژور از مینور دشوار باشد ولی باید با تعیین استراتژی های معاملاتی دقیق و روش های تحلیلی مناسب می توان در بازارهای مالی موفق تر عمل نمود. امیدواریم از دیدن ویدئوی پیوت که در در ثروت آفرین منتشر شده استفاده کرده باشید.
پیوت چیست؟ کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
پیوت یک نقطه در شاخص تحلیل تکنیکال است که برای تعیین روند کلی بازار در بازه های زمانی مختلف استفاده می شود. نقطه پیوت خود به طور متوسط میانگین روز بالا و پایین و قیمت بسته شده در روز معاملاتی قبلی است. در روز بعد، تصور می شود که معاملات در بالای نقطه پیوت نشان دهنده روند صعودی در حال انجام است، در حالی که معاملات در زیر نقطه پیوت نشان دهنده روند نزولی است.
نقطه پیوت پایه شاخص است، اما شامل سایر سطوح پشتیبانی و مقاومت است که براساس محاسبه نقطه پیوت پیش بینی می شود. همه این سطوح به معامله گران کمک می کند تا ببینند قیمت در کجا می تواند حمایت یا مقاومت کند. به همین ترتیب، اگر قیمت از طریق این سطوح حرکت کند، به معامله گر اطلاع می دهد که قیمت در آن جهت روند صعودی دارد.
آنچه در این مقاله میخوانید
نقاط Pivot چه کمکی به ما می کند؟
Pivot point یک شاخص روزانه برای معاملات ارز های دیجیتال است. برخلاف میانگین متحرک یا نوسان نما ها که اگثر آنها ساکن هستند و در طول روز با همان قیمت ها باقی می مانند. این بدان معناست که معامله گران می توانند از این نقاط برای کمک به برنامه ریزی معاملات خود در پیشبرد تارگت های خود استفاده کنند.
به عنوان مثال، معامله گران می دانند که اگر قیمت به زیر نقطه پیوت برسد ، احتمالاً در اوایل بسته شدن کندل کوتاه می شوند. برعکس، اگر قیمت بالاتر از نقطه پیوت باشد ، آن ها خرید می کنند. S1 ، S2 ، R1 و R2 می توانند به عنوان قیمت های هدف در این معاملات و همچنین سطح توقف ضرر استفاده شوند.
ترکیب نقاط پیوت با سایر شاخص های روند روال معمول معامله گران است. یک نقطه پیوت که با میانگین متحرک 50 دوره یا 200 دوره (MA) یا سطح گسترش فیبوناچی همپوشانی یا همگرا باشد، به یک سطح حمایت یا مقاومت قوی تبدیل می شود.
نحوه محاسبه نقاط pivot محاسباتی
نقطه پیوت را می توان به یک نمودار اضافه کرد و به طور خودکار محاسبه و نشان داده می شود. در اینجا نحوه محاسبه آن ها با توجه به این نکته وجود دارد که عمدتا معامله گران روز از نقاط پیوت استفاده می کنند و اساس آن بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت بسته شدن به روز معاملات قبلی است.
1- پس از بسته شدن بازار، یا قبل از شروع روز بعد ، high و low روز و هم چنین بسته شدن آخرین معاملات قبلی را پیدا کنید.
2- مقدار high، low و close را جمع کنید و سپس بر سه تقسیم کنید.
3- این قیمت را روی نمودار به صورت P علامت گذاری کنید.
پس از مشخص شدن P ، S1 ، S2 ، R1 و R2 را محاسبه کنید. high و low این محاسبات مربوط به روز معاملات قبلی است.
دیدگاه شما