حساب اسلامي


دریافت کد بورسی سریع و رایگان

دریافت کد بورسی اولین قدم هر معامله‌گر بازار سرمایه است. شناسه‌ منحصر به فردی که با آن در بورس شناخته می‌شوید و انجام معاملات در این بازار بدون آن امکان‌پذیر نیست. برای دریافت این کد، می‌توانید به صورت حضوری به شعب آگاه و دفاتر پیشخوان دولت مراجعه کنید یا این کار را به صورت آنلاین انجام دهید. کد معاملاتی نیز شناسه‌ای است که با آن نزد کارگزاری شناسایی می‌شوید.

چگونه کد بورسی بگیریم؟

  • 1. ورود به سامانه آگاه اکسپرس
  • 2. انتخاب گزینه «ثبت‌نام کد بورسی اوراق بهادار»
  • 3. انتخاب گزینه «ثبت‌نام جدید»
  • 4. ثبت کد ملی و کد امنیتی
  • 5. درج مشخصات فردی
  • 6. وارد کردن کد تایید ارسال شده به تلفن همراه
  • 7. درج مشخصات هویتی
  • 8. ثبت اطلاعات شغلی
  • 9. وارد کردن اطلاعات مالی و تحصیلی
  • 10. انتخاب گزینه «صحت اطلاعات وارد شده را تایید می‌نمایم» در صورت صحیح بودن اطلاعات
  • 11. انتخاب یکی از روش‌های احراز هویت (سجام و کارگزاری آگاه)
  • 12. دریافت کد بورسی و کد معاملاتی

آدرس دفتر مرکزی

تهران- خیابان نلسون ماندلا(آفریقا)- بالاتر از میرداماد- بن بست پیروز - پلاک 13

امام خمینی: در جمهوری اسلامی ظلم‌‎ ‎‌نیست؛ ما نه ظلم می کنیم، نه مظلوم می شویم/ما حساب جامعۀ یهود را از حساب «صهیونیزم» و صهیونیست ها جدا می دانیم

امام خمینی در دیداری که در بیست و چهارم اردیبهشت ماه سال 58 با اعضای جامعه کلیمیان ایران داشتند بر جدا بودن حساب جامعه یهود از صهیونیست ها تاکید کردند.

امام خمینی: در جمهوری اسلامی ظلم‌‎ ‎‌نیست؛ ما نه ظلم می کنیم، نه مظلوم می شویم/ما حساب جامعۀ یهود را از حساب «صهیونیزم» و صهیونیست ها جدا می دانیم

به گزارش خبرنگار جی پلاس، امام خمینی (س) در بیست و چهارم اردیبهشت ماه سال 58 مطابق با هفدهم جمادی الثانی 1399‌‌‌ در دیدار با اعضای جامعه کلیمیان ایران با تاکید بر اینکه در قران بیشتر از همه پیامبران علیهم السلام به حضرت موسای کلیم علیه السلام پرداخته شده، اینگونه فرمودند:

"ما حساب جامعۀ یهود را از حساب «صهیونیزم» و صهیونیست ها جدا می دانیم. آنها جزء‌‎ ‎‌اهل مذهب اصلاً نیستند. تعالیم حضرت موسی ـ سلام الله علیه ـ که تعلیمات الهی بوده‌‎ ‎‌است، و در قرآن بیشتر از همۀ انبیا ذکر حضرت موسی شده است، و تاریخ حضرت‌‎ ‎‌موسی در قرآن گفته شده است، یک تعلیمات ارزنده ای است. و ترتیبی که حضرت‌‎ ‎‌موسی رفتار کرده است با فرعون، یک شبان بوده است حساب اسلامي با یک عالَم قدرت و اراده، و این‌‎ ‎‌بر ضد قدرت بزرگ فرعون قیام کرد، و فرعون را از بین برد. ‌‌[‌‌تکیه بر‌‌]‌‌ قدرت الهی و‌‎ ‎‌توجه به مصالح مستضعفین در قبال مستکبرین که اولش فرعون بود، قیام بر ضد‌ مستکبرین، طریقۀ حضرت موسی ـ سلام الله علیه ـ بوده و درست این معنی برخلاف آن‌‎ ‎‌[‌‌طرحی‌‌]‌‌ است که این طایفۀ صهیونیست ها دارند. اینها اتصال به مستکبرین پیدا کردند.‌‎ ‎‌جاسوس آنها هستند؛ نوکر آنها هستند؛ و بر ضد مستضعفین عمل می کنند. عکس‌‎ ‎‌تعلیمات حضرت موسی که از همین مردم عادی ـ مثل سایر انبیا ـ از همین مردم عادی‌‎ ‎‌بازار و کوچه و اینها، اشخاص را برداشت و بر ضد فرعون و قدرت فرعونی قیام کرد. از‌‎ ‎‌مستضعفین حمله شد به مستکبرین که آنها را از استکبارشان پایین بکشد؛ بر خلاف طریقۀ‌‎ ‎‌این صهیونیستها، که اینها با مستکبرین مربوط هستند و بر ضد مستضعفین عمل می کنند!‌

تنفر مردم یهود از صهیونیستها‌

‌‌ امام با اشاره به اینکه ما حساب جامعه یهود را از صهیونیست ها جدا می دانیم، اظهار داشتند:

این مقدار از یهودیهایی که بازی خوردند و از اقشار عالم جمع شدند آنجا، شاید آنها‌‎ ‎‌الآن پشیمان باشند از اینکه ـ آنکه یهودی است؛ و نمی خواهد غیر تعالیم عالیۀ موسی را‌‎ ‎‌داشته باشد پشیمان باشند از اینکه ـ رفته اند آنجا، برای اینکه کسی که برود و ببیند اینها چه‌‎ ‎‌برنامه دارند و چه جور بیخود آدمکشی می کنند و چه جور اتصال به امریکا و دیگر‌‎ ‎‌[‌‌قدرتها‌‌]‌‌ دارند، این نمی تواند تحمل کند که یک طایفه ای به اسم اینکه ما از جامعۀ یهود‌‎ ‎‌هستیم بر ضد تعالیم حضرت موسی عمل بکنند. ما می دانیم که حساب جامعۀ یهود غیر‌‎ ‎‌حساب جامعۀ آنهاست. و ما با آنها مخالف هستیم. و مخالفتمان برای این است که آنها با‌‎ ‎‌همۀ ادیان مخالف هستند. آنها یهودی نیستند. آنها یک مردم سیاسی هستند که به اسم‌‎ ‎‌یهودی یک کارهایی را می کنند. و یهودیها هم از آنها متنفر هستند؛ و همۀ انسانها از آنها‌‎ ‎‌باید متنفر باشند.‌

‌‌اقلیتهای مذهبی در جمهوری اسلامی‌

ا‌‌مام در بخش دیگری از سخنانشان به حقوق اقلیت های مذهبی در جمهوری اسلامی اشاره و ابراز داشتند:

و اما جامعۀ یهود، و سایر جوامعی که در ایران هستند و اهل این ملت هستند، اسلام با‌‎ ‎‌آنها همان رفتار را می کند که با سایر اقشار ملت می کند. اسلام بر آنها ابداً اجحاف جایز‌‎ ‎‌نمی داند. ابداً اینطور نیست که آنها را بخواهد در مضیقه ای بگذارد. برخلاف اصل‌‎ ‎‌تربیت اسلام است؛ برخلاف وحی است؛ برخلاف آن چیزی است که خدای تبارک و‌‎ ‎‌تعالی می خواهد همۀ بشر به رفاه باشند؛ به سعادت باشند. اسلام تابع احکام الهی است و‌ ‎‌همان طوری که خدای تبارک و تعالی برای اقشار ملتها احترام قائل است، اسلام هم‌‎ ‎‌احترام قائل است، مطمئن باشید. این را من در پاریس، قبل از اینکه این ‌‌[‌‌نصرت‌‌]‌‌ پیدا‌‎ ‎‌بشود و این نهضت غلبه بکند، در پاریس هم تنبه دادم به آن کسی که از طرف جامعۀ‌‎ ‎‌یهود آمده بود پیش من، به اسم اینکه نماینده بود از آنها، که اسلام بنایش بر این نیست که‌‎ ‎‌یک قشری را در مضیقه بگذارد. اسلام برای همه است، و می خواهد همه در سعادت‌‎ ‎‌باشند. می خواهد که همه در رفاه باشند. و این مسائل که طرح می شود که یهودی ها را‌‎ ‎‌مسلمین چه می کنند، شما دیدید غلبه پیدا کردند و به یهودی کاری نداشتند؛ به زرتشتی ها‌‎ ‎‌کاری حساب اسلامي نداشتند؛ به سایر اقشار هم کاری نداشتند. شما به عین دیدید . آن وقتی که ما غلبه‌‎ ‎‌کردیم، هیچ کسی تعرضی به یهودی کرد؟ تعرضی به نصرانی کرد؟ تعرضی به زرتشتی‌‎ ‎‌کرد؟ تعرضی در کار نبود. بعد هم که حکومت اسلامی ان شاءالله به آنطوری که خدای‌‎ ‎‌تبارک و تعالی می خواهند برقرار بشود و پیاده بشود، خواهید دید که اسلام از همۀ‌‎ ‎‌مسلکهای دیگر راجع به مراعات همۀ اقشار ملت بهتر است و از همه بهتر عمل خواهد‌‎ ‎‌کرد. من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که همۀ مردم و همۀ بشر در رفاه باشند؛ همه‌‎ ‎‌به سعادت برسند؛ همه به هدایت برسند. خداوند همه را هدایت کند به راه راست؛‌‎ ‎‌خداوند به همه سعادت عنایت کند، و شما مطمئن باشید که در جمهوری اسلامی ظلم‌‎ ‎‌نیست. ما نه ظلم می کنیم، نه مظلوم می شویم. این چیزی است که اسلام به ما نشان داده:‌‎ ‎‌ظلم نکنید، مظلوم هم نشوید. تا می توانیم مظلوم نمی شویم؛ و هیچ وقت هم ظلم‌‎ ‎‌نخواهیم کرد. ان شاءالله خداوند شماها را موفق نگه دارد؛ و همه تان با هم در این نهضت‌‎ ‎‌شرکت کنید؛ با شرکتتان آن را داشته باشید تا ان شاءالله این نهضت به ثمر برسد. و این‌‎ ‎‌نهضتی است که نهضت انسانی است که همۀ انسانها باید با این نهضت موافقت داشته‌‎ ‎‌باشند. و امیدوارم که همه سعادتمند باشند.‌"

حساب اسلامي

شهید به چه کسی می گویند؟ آیا مردم نظامی و غیر نظامی عراق، ژاپن، آمریکا و ایران و . که برای دفاع در جنگ کشته شدند شهید محسوب می شوند؟ تفاوت شهدای جنگ ایران با شهدای صدر اسلام چیست؟

شهید به معنای گواه و حاضر بوده و درجات مختلفی دارد. بدین ترتیب که خداوند، پیامبران، ملائکه، افرادی که در راه خدا کشته شده­اند و نیز تمام مؤمنان، در سلسله مراتب درجات شهادت قرار دارند. البته واژه مقدس "شهید" را نمی­توان برای تمام اشخاصی که بدون انگیزه الاهی و تنها برای دفاع از کشور خود و یا حتی ناخواسته و بی­دلیل کشته شده­اند، بکار برد. معیار تفاوت و درجه­بندی شهدا نیز، تنها زمان شهادت آنان نیست، بلکه عوامل مهم­تری؛ مانند بصیرت، خلوص نیت، میزان فداکاری، تحمل مشکلات و . می­تواند در این امر تأثیر گذار باشد که بر این اساس، خداوند هر شهیدی را صرف نظر از زمان شهادت به پاداش مناسب خود خواهد رساند.

پرسش شما در سه قسمت عمده قابل پاسخ گویی است:

1. واژه شهید در لغت و فرهنگ اسلامی به چه معنا است؟

2. در آموزه های اسلامی به کدام دسته از کشته­شدگان، شهید گفته حساب اسلامي می­شود و آیا اساساً هر فرد بی گناهی که کشته شود، شهید است؟

3. آیا مقام و منزلت شهدا با هم متفاوت است و معیار این تفاوت چیست؟

اکنون به همین ترتیب نیز به بررسی و پاسخ آنها می­پردازیم:

1. در مورد قسمت اول، باید بیان داشت که واژه "شهید" از ریشه "شهد" استخراج شده و معانی مختلفی برای آن در نظر گرفته شده است؛ مانند "گواه"، "حاضر"، "شخصی که چیزی از دایره دانش او خارج نیست" و . [1] .

بدیهی است که تنها خداوند است که می­تواند در مرحله اول و بالذات، دارای چنین خصوصیتی باشد و به همین دلیل است که "شهید" در آیات بسیاری از قرآن، به عنوان صفتی از صفات الاهی بیان شده است. [2]

البته در مراحل بعدی، پیامبران، [3] ملائکه، [4] و حتی گواهانی که اکنون از آنان به عنوان شاهد نام برده می­شود، [5] نیز مشمول عنوان "شهید" قرار گرفته­اند. بر این اساس می­توان نتیجه گرفت که شهید هر شخصی است که آگاهی بیشتری نسبت به دیگران دارد و این عنوان را برای افراد بسیاری می­توان استفاده نمود که صد البته درجات آن متفاوت است؛ مانند واژه "نور" که حساب اسلامي در درجات مختلف، هم قابل استفاده برای ذات مقدس خداوند است [6] و هم می­توان آن را در ماه و خورشید و . بکار گرفت، [7] حتی استعمال آن برای پرتو اندکی از شمع نیز دروغ و کذب نخواهد بود، اما این کجا و آن کجا!

استفاده از واژه شهید نیز به همین ترتیب قابل ارزیابی است.

بیان این مطلب نیز خالی از لطف نیست که با مطالعه 160 مشتقی که از ریشه لغوی "شهد" در قرآن وجود دارد، موردی را نمی­یابیم که از آن، صریحاً برای مجاهدانی استفاده شده باشد که در راه خدا کشته شده­اند، و از چنین افرادی در قرآن، با عناوین مختلفی یاد شده است که معمولاً از ریشه "قتل" است. [8]

البته در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) و بعد از آن، عنوان "شهید" برای افرادی که در راه خدا کشته می­شدند، بسیار استفاده می­شده و تقریباً این واژه به نوعی، انصراف به چنین افرادی داشت، به گونه­ای که اگر به عنوان نمونه، در روایتی چنین بیان شده باشد که فاطمه زهرا (س) هر صبح شنبه به زیارت قبور شهدا می­شتافت و بر سر قبر عمویش حمزه برای آنان طلب آمرزش می­نمود، [9] بدون تردید مراد از شهدا در این روایت، همان افرادی هستند که در راه خدا کشته شدند. با این وجود، هر چند مسلماً این افراد از مقام بالاتری نسبت به سایر مسلمانان برخوردار بوده­اند و به همین دلیل نیز احکام خاصی؛ مانند لازم نداشتن غسل و کفن برای این دسته از شهدا مقرر شده، اما نمی­توان عنوان "شهید" را منحصر در آنها دانست. روایاتی نیز شاهد بر این مدعا است که به دو نمونه از آنها اشاره می­ کنیم:

روایت اول: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هر فرد با ایمانی از امت من، صدیق و شهید است، البته خداوند، به برخی افرادی که با شمشیر کشته شده­اند، نظر خاص و ویژه­ای دارد. سپس ایشان برای تأیید سخنانشان، آیه 19 سوره حدید را قرائت فرمودند به این بیان که آنانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آوردند، نزد خداوند، صدیق و شهید محسوب می­شوند. [10]

روایت دوم: روزی نزد امام سجاد (ع) سخن از شهید و شهادت به میان آمد و افراد مختلف، آنچه را از مصادیق "شهید" شنیده بودند، در آن جمع مطرح نمودند.

یکی گفت که هر شخصی بر اثر بیماری گوارشی بمیرد نیز شهید است، دیگری گفت که هر انسانی که طعمه درنده­ای شود، شهید است و . .

فردی از این میان برخاست و گفت: به نظر من، تنها فردی شهید به شمار می­آید که در راه خدا کشته شود و بس! امام چهارم (ع) در پاسخ به این فرد بیان فرمودند که با این فرض، تعداد شهدا بسیار اندک خواهد بود. سپس همان آیه فوق را تلاوت نموده و بیان داشتند که ما و شیعیانمان از مصادیق این آیه هستیم (و در نتیجه، همه از شهدا شمرده می­شویم!). [11]

خلاصه پاسخ قسمت اول آن که هر چند، استعمال واژه "شهید" به نوعی کشتگان در راه خدا را به یاد می­آورد و به همین حساب اسلامي دلیل نیز، احکامی که در فقه برای شهید در نظر گرفته شده، ناظر به همین گروه است، اما الزاماً انحصاری به آنان نداشته و می­توان برای گروه­های دیگری که در روایات به آنها اشاره شده و نیز تمام افراد با ایمان، این عنوان را اطلاق نمود و درجاتی از ثواب کشتگان در راه خدا را نیز برایشان در نظر گرفت.

2. بخش دوم پرسش شما در ارتباط با افرادی است که به هر دلیل کشته شده­اند، کدامشان را می­توان شهید نامید؟ در این زمینه باید بیان نمود؛ افرادی که کشته می­شوند، دارای خصوصیات و انگیزه­های متفاوتی هستند و در هر مورد باید جداگانه قضاوت نمود که به برخی از آنها اشاره می­نماییم:

2-1. فرد با ایمانی که تنها جهت کسب رضایت خداوند و بدون هیچ چشم داشت مادی، با دشمنان جهاد نموده و در این راه کشته شده باشد، که در شهید بودن او شکی نیست، بلکه از بالاترین مقام های شهادت برخوردار است و نزد خدایش روزی می­خورد. [12]

2-2. فرد با ایمانی که جهت دفاع از منافع برحق خود؛ مانند جان و مال و آبرو در برابر افراد ستمگری چون دزدان و راهزنان به مقاومت برخاسته و کشته شده که او را نیز می­توان در درجه پایین­تری از شهدا جای داد، [13] هرچند توصیه شده که شخص مؤمن، برای مقدار اندکی از مال، جان خود را به خطر نیندازد. [14]

2-3. اگر فردی در سپاه مسلمانان بوده، ولی با انگیزه­های غیر الاهی؛ مانند خودنمایی یا وطن پرستی و . به جنگ با آنان بپردازد و در این راه نیز کشته شود، چنین شخصی نه تنها شهید به شمار نمی­آید، بلکه شاید دچار عذاب الاهی نیز شود! [15]

2-4. اشخاصی که در سپاه کافران و بر ضد مسلمانان می­جنگند و کشته می­شوند که در دوزخی بودن آنان جای هیچ شک و شبهه­ای نیست.

2-5. گروه بسیاری از افراد نیز وجود دارند که کشته­شدن آنان با مرگ طبیعی متفاوت نبوده و اگرچه به قتل رسیده­اند، اما از لحاظ ارزش­گذاری معنوی (چه در بعد مثبت و چه در بعد منفی) همانند افرادی هستند که به حساب اسلامي دلایل دیگر، جان خود را از دست داده­اند که از جمله آنان می­توان به این افراد اشاره نمود:

الف. افراد مسلمانی که بدون آن که در صحنه نبرد حضور داشته باشند، ناخواسته طی جنگ ها و درگیری­ها حساب اسلامي کشته می­شوند؛ مانند افرادی که در بمباران و موشک باران شهرها جان می­بازند. این افراد هر چند از لحاظ قانونی شهید به شمار می­آیند و همان گونه که بیان شد، از مقام شهادتی که برای تمام مسلمانان و مؤمنان وجود دارد، نیز برخوردارند، اما نمی­توان با آنان همانند شهیدی که در میدان نبرد کشته شده برخورد نمود و تفصیل این قضیه نیز در کتب فقهی و دینی بیان شده است. به عبارتی آنان همانند دیگر مؤمنانی هستند که با حوادث دیگری از قبیل تصادفات رانندگی، سیل، زلزله و . جان سپرده­اند که یقیناً مشمول رحمت پروردگار نیز قرار خواهند گرفت.

ب. افرا د غیر مسلمانی که به همین ترتیب و ناخواسته و یا در درگیری­های نظامی که هر دو طرف نبرد، غیر مسلمان­، و بدون انگیزه­های الاهی­اند و برای دفاع از خود و وطنشان کشته می­شوند، بر این افراد نیز عنوان "شهید" تطبیق نمی کند، بلکه حداکثر، آنان تنها در مورد کشته شدنشان بی گناه بوده و در درگاه الاهی مؤاخذه نخواهند شد، اما باید در برابر سایر رفتار و کردارشان؛ از جمله ایمان نیاوردنشان؛ پاسخ گو باشند و از این لحاظ، با دیگر کافرانی که با حوادث دیگر از دنیا رفته­اند، تفاوتی نخواهند داشت.

خلاصه این قسمت از پاسخ آن است که؛ معیار مهم در صدق واژه شهادت، انگیزه افراد است، نه صرف کشته شدن. بر همین اساس است که می­توان، مؤمنان واقعی که با مرگ طبیعی از دنیا رفته­اند را با اندک تسامحی شهید نامید، اما اشخاصی که بدون داشتن هیچ انگیزه خداپسندانه به قتل رسیده­اند را از جمله آنان ندانست.

از این رو می بینیم در قرآن وقتی که از کشته شدگان در جنگ ها سخن به میان می آید، بلافاصله به دنبال آن، عبارت فی سبیل الله (در راه خدا) [16] را می آورد که نشان می دهد تنها انگیزه ای که مورد پسند خداوند است این است که انسان در راه خدا جهاد کند و با خدا معامله نماید: "خداوند از مؤمنان، جان ها و اموال شان را خریدارى کرده، که (در برابرش) بهشت براى آنان باشد". [17]

"بعضى از مردم (با ایمان و فداکار، همچون على در«لیلة المبیت» به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر)، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مى‏فروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است". [18]

3. در ارتباط با بخش نهایی پرسش و این که کدام گروه از شهیدان، بر دیگران برتری داشته و تفاوت شهیدان کنونی با شهدای صدر اسلام در چیست؟ باید گفت که هم عصر بودن با پیامبر (ص) و جهاد در صدر اسلام هرچند می­تواند عاملی قوی برای ایجاد انگیزه­های الاهی باشد، اما نمی­توان صرف همزمان بودن با پیامبر (ص) را دلیل بر برتری شهدای آن دوره بر سایر شهدا دانست، بلکه معیار برتری هر شخص، بر اساس میزان ایمان و پایبندی به موازین دینی و دشواری­هایی که در مسیر دین با آن مواجه بوده و نیز درک شرایط و تصمیم­گیری مناسب او، تعیین می­شود. به همین دلیل است که در روایات ما، ثواب اشخاصی که در راه حق استوار بوده و منتظر ظهور منجی هستند و با مرگ طبیعی از دنیا می­روند، همانند ثواب افرادی بیان شده که در رکاب ولی عصر (عج) حضور خواهند داشت، [19] و یا در روایتی ثوابشان، برتر از پاداش بسیاری از شهدای بدر و احد ارزیابی شده است. [20]

بنابراین، نمی­توان قضاوتی کلی در این زمینه به عمل آورده و بیان داشت که شهیدان مقطع زمانی خاصی بر دیگر شهیدان برتری دارند، بلکه خداوند کریم، ارزش هر شهیدی را، مستقلاً و جدا از دیگران و با توجه به تمام شرایط و خصوصیات او تعیین می­نماید.

در ضمن در پاسخ 1137 همین سایت، مطالبی وجود دارد که با برخی قسمت­های پرسشتان در ارتباط است.

[1] - ابن منظور، لسان العرب، ج 3، ص 238.

[2] - آل عمران، 98؛ انعام 19؛ یونس 46؛ حج 22 و . .

[3] - بقره، 143"و یکون الرسول حساب اسلامي علیکم شهیدا"؛ مائده 117"کنت علیهم شهیدا" و . .

[4] - ق، 21، "و جائت کل نفس معها سائق و شهید".

[5] - بقره، 282، "و لا یضار کاتب و لا شهید".

[6] - نور، 35 "الله نور السموات و الارض".

[7] - یونس، 5 "جعل الشمس ضیاء و القمر نورا".

[8] - نساء، 74؛ توبه، 111؛ آل عمران 158- 157، 169 "و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا" و . .

[9] - حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 3، ص 224، روایت 3468، مؤسسه آل البیت، قم، 1409 هـ ق.

[10] - محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 11، ص 16، روایت 12306، مؤسسه آل البیت، قم، 1408 هـ ق.

[11] - شیخ طوسی، ته ذیب الاحکام، ج 6، ص 167، روایت 4، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365هـ ش.

[13] - حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 15، ص 49، روایت 19963.

[14] - همان، ج 28، ص 383، روایت 35017.

[15] با مراجعه به پرسش شماره 2824 همین سایت، علاوه بر مطالب مرتبط با بخش های مختلف پرسشتان، ماجرای شخصی را به نام قزمان؛ که در سپاه پیامبر(ص) بوده و اتفاقاً شجاعت بسیاری را نیز از خود نشان داده؛ مطالعه می­فرمایید که پیامبر(ص) او را از اهل دوزخ برشمردند.

[16] آل عمران، حساب اسلامي 169؛ حج، 58؛ محمد، 4؛ نسا، 76؛ توبه، 111؛ مزمل؛ 4؛ مزمل، 20.

[19] - مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 125، روایت 15، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404 هـ ق.

[20] - کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 335- 334، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1365 هـ ش.

واریز نقدینگی اسناد خزانه اسلامی به حساب پیمانکاران کهگیلویه و بویراحمد

معاون نظارت مالی و رئیس خزانه معین استان از واریز نقدینگی اسناد خزانه اسلامی در تاریخ 22 شهریورماه به حساب شبای پیمانکاران خبر داد.

به گزارش خبرگزاری موج، غضنفر آرام گفت: در اجرای تبصره 36 قانون بودجه سال 1395 کل کشور، نقدینگی اسناد خزانه اسلامی با نماد سخاب 1 در تاریخ 22 شهریورماه به حساب پیمانکاران واریز شد.

آرام افزود: با توجه به مفاد قانونی بودجه کل کشور و تاکید حسن روحانی رئیس‌جمهور اسناد خزانه اسلامی مانند مطالبات پرسنلی در اولویت پرداخت دولت قرار دارد و در سررسیدهای معین شده به حساب ذی‌نفعان واریز می‌شود.

رئیس خزانه معین استان با اشاره به واریز نقدینگی اسناد خزانه اسلامی در سررسیدهای آتی در تاریخ‌های 26 دی‌ماه و 28 اسفندماه سال جاری تاکید کرد: پایان سال مالی، 31 شهریور است و دستگاه‌های اجرایی باید تا این تاریخ مدارک و مستندات را به خزانه معین استان ارائه دهند و کارشناسان خزانه به استناد قانون به اسناد و مدارکی که بعد از پایان سال مالی ارائه شود، ترتیب اثر نخواهند داد.

امکان افتتاح حساب صادرکنندگان در بانک تعاون اسلامی

تمامی موسسات و شرکت‌های ایرانی صادرکننده کالا وخدمات به عراق می‌توانند در بانک تعاون اسلامی در کشور عراق حساب سپرده افتتاح کنند.

بانک تعاون اسلامی

به گزارش ایبِنا، در پی اعلام آمادگی بانک توسعه تعاون اسلامی برای خدمات‌دهی به شرکت‌ها و موسسات صادرکننده کالا و خدمات به عراق، سازمان توسعه تجارت در اطلاعیه‌ای به روسای سازمان صنعت، معدن و تجارت استان‌ها و روسای اتاق‌های بازرگانی سراسر کشور اعلام کرد که می‌توانند نسبت به افتتاح حساب در این بانک اقدام کنند.

لازم به ذکر است که خدماتی از قبیل صدور انواع ضمانت‌نامه‌ها، گشایش اعتبارات اسنادی، حوالجات،خدمات مشاوره اقتصادی و سایر خدمات بانکداری شرکتی از طریق این بانک در کشور عراق قابل ارائه است.

بانک تعاون اسلامی به منظور توسعه و استحکام تبادلات مالی بین المللی با تاکید بر کشورهای اسلامی خاورمیانه در آوریل سال ۲۰۰۷ میلادی توسط بانک اقتصاد نوین تاسیس و سپس بخشی از سهام آن توسط بانک کشاورزی خریداری شد.

در حال حاضر بانک تعاون اسلامی به عنوان دومین بانک خصوصی کشور عراق دارای ۱۱ شعبه شامل اداره مرکزی و شعبه مرکزی در بغداد، شعبه کربلا، شعبه نجف، شعبه سلیمانیه، شعبه بصره، شعبه اربیل، شعبه کاظمین، شعبه کوت، شعبع دیوانیه و شعبه باب الشرقی در کشور عراق است و شعبه میلاد تنها شعبه این بانک در کشور ایران محسوب می‌شود.

شایان ذکر است با توجه به حجم بالای مبادلات بین دو کشور ایران و عراق، بانک تعاون اسلامی فرصت مناسبی برای پاسخگویی به نیازهای بانکی مشتریان در دو کشور فراهم کرده است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.