الگوهای هارمونیک در معاملات چه هستند؟ با ۴ الگوی هارمونیک پرطرفدار آشنا شوید
در الگوهای قیمتی هارمونیک، الگوهای قیمتی هندسی با استفاده از اعداد فیبوناچی جهت مشخص کردن دقیق نقاط بازگشتی بکار گرفته میشود. برخلاف سایر روشهای متداول معاملهگری، معاملات هارمونیک در تلاش است تا حرکات بعدی قیمت را پیشبینی کند.
ترکیب هندسه و اعداد فیبوناچی
معاملات هارمونیک، الگوهای قیمتی و ریاضیات را با هم ترکیب میکند تا یک روش معامله بسازد که دقیق و برمبنای این فرضیه است که الگوها در نمودار تکرار میشوند.
ریشه این روش، نسبت اولیه یا مشتقی از آن است (۰.۶۱۸ یا ۱.۶۱۸). نسبتها شامل این موارد هستند: ۰.۳۸۲، ۰.۵۰، ۱.۴۱، ۲.۰، ۲.۲۴، ۲.۶۱۸، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸.
نسبت اولیه (primary ratio) تقریبا در کل طبیعت، ساختار محیط و رویدادها مشاهده میشود و همچنین در ساختارهایی ایجاد شده توسط انسان نیز میتوان آنرا یافت.
از آنجایی که این الگو و نسبت در طبیعت و جامعه تکرار میشود، میتوان این نسبت را در بازارهای مالی نیز مشاهده نمود که از محیط و جامعهای که معامله در آن انجام میشود تاثیر میپذیرد.
با یافتن الگوهایی که دارای طول و اندازههای متفاوت است، معاملهگر میتواند نسبتهای فیبوناچی را به الگوها اعمال کند و برای پیشبینی قیمتهای آینده تلاش نمیاد. بخش اعظیم از این روش معامله، به اسکات کارنی (Scott Carney) نسبت داده شده، با این حال افراد دیگری نیز در این روش مشارکت داشتهاند و الگوها و سطوحی را یافتهاند که باعث بهبود عملکرد این روش میشود.
مشکل معاملات هارمونیک
الگوهای قیمتی هارمونیک بسیار دقیق هستند و نیاز است الگو، حرکات را کامل نشان دهد تا با آشکار شدن الگو، یک نقطه بازگشتی دقیق مشخص شود. یک معاملهگر ممکن است الگویی را مشاهده کند که همانند یک الگوی هارمونیک باشد اما سطوح فیبوناچی در الگو، تراز و در یک ردیف نباشند و بدین ترتیب آن الگو با توجه به قوانین الگوهای هارمونیک، یک الگوی قابل اتکا تلقی نشود. البته این موضوع میتواند یک مزیت نیز به شمار آید، زیرا نیازمند آن است که معاملهگر شکیبایی پیشه کند و برای شکلگیری کاملتر نمودار صبر نماید.
الگوهای هارمونیک میتوانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما از آنها میتوان برای مجزا کردن نقاط بازگشتی نیز استفاده کرد. ریسک کار زمانی است که یک معاملهگر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه بازگشتی (reversal area) اتخاذ میکند و الگو شکل نمیگیرد (Fail میشود).
وقتی این اتفاق میافتد، ممکن است معاملهگر در معاملهای گیر کند که روند به سرعت و در خلاف جهت معامله او، ادامه مییابد. بنابراین همانند همه استراتژیهای معاملاتی، ریسک این روش نیز باید مدیریت شود.
در نظر داشته باشید که الگوها ممکن است درون الگوهای دیگر شکل بگیرند و همچنین احتمال شکلگیری الگوهای غیرهارمونیک در درون الگوهای هارمونیک نیز وجود دارد. این شرایط میتواند برای سنجش اثربخشی الگوهای هارمونیک به ما کمک کند و عملکرد معاملهگر را در ورود و خروج به معاملات بهبود بخشد.
همچنین احتمال وجود چندین موج قیمتی در یک موج هارمونیک وجود دارد (برای مثال یک موج CD یا موج AB). قیمتها بطور مرتب در حال چرخش هستند، بنابراین باید روی تصویر بزرگتر تایم فریمی که در آن معامله میشود تمرکز کرد. طبیعت فراکتالی بازارها، قابلیت اعمال این تئوری را در کوچکترین تایم فریمها تا بزرگترین آنها فراهم میکند.
برای استفاده از این روش، معاملهگر باید از پلتفرمی معاملاتی استفاده کند که بتواند برای سنجش هر موج قیمت، چندین ابزار Fibonacci retracements را روی نمودار رسم کند.
الگوهای بصری هارمونیک و روش معامله
الگوهای هارمونیک در دستههای زیادی وجود دارند، الگوی بت Bat (الگوی خفاش) با این حال این ۴ الگو که در ادامه شرح میدهیم پرطرفدار است: گارتلی (Gartley)، پروانه (butterfly)، خفاش (bat) و خرچنگ (crab).
۱- الگوی گارتلی (Gartley)
این الگو در اصل توسط H.M Gartley در کتاب خود با نام Profits in the Stock Market منتشر شد، بعدها سطوح فیبوناچی نیز توسط اسکات کارنی در کتابش با نام The Harmonic Trader به آن اضافه شد. منبع سطوح توضیح داده شده در زیر، از همان کتاب است.
در طی سالها، برخی معاملهگران دیگر برخی نسبتهای رایج دیگر را مطرح کردهاند که در صورت مرتبط بودن، آنها نیز ذکر میشوند.
الگوی صعودی (گاوی) اغلب مواقع در ابتدای روندها مشاهده میشود و نشانهای از این است که امواج اصلاحی قیمت در حال پایان یافتن هستند و افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D را شکل میدهد.
همه الگوها ممکن است در پسزمینه و درون یک روند گستردهتر باشند یا محدوده خنثی باشند که معاملهگران باید به آن توجه کنند.
اطلاعات زیادی برای فراگیری در باره این الگو وجود دارد اما به این شکل باید نمودار خوانده شود:
ما از مثال الگوی صعودی استفاده میکنیم. قیمت از X تا نقطه A رشد میکند، سپس اصلاح اتفاق میافتد و نقطه B سطح اصلاحی ۰.۶۱۸ موج A است. قیمت دوباره در خط BC افزایش مییابد که نقطه اصلاحی ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ موج AB است.
حرکت بعدی، کاهش قیمت در خط CD است که امتداد نسبت ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ از خط AB است. نقطه D نیز سطح اصلاحی ۰.۷۶۸ از XA محسوب میشود.
بسیاری از معاملهگران به دنبال خط CD هستند که امتداد نسبت ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ از خط AB است.
ناحیه D به عنوان منطقه برگشتی احتمالی شناخته میشود. اینجاست که میتوان به موقعیتهای خرید وارد شد، با این حال بهتر است همیشه به دنبال تایید بازگشت روند و نشانههای رشد قیمت بود.
معمولا یک حدضرر نیز در نقطه نه چندان پایینتر از نقطه ورود الگوی بت Bat (الگوی خفاش) قرار میگیرد.
برای الگوهای نزولی (خرسی) معاملهگران اغلب موقعیت فروش را در نقطه D اتخاذ میکنند و حدضرر را کمی بالاتر از آن نقطه در نظر میگیرند.
۲ – الگوی پروانه (butterfly)
الگوهای پروانه از گارتلی متفاوتتر است. این الگوی هارمونیک دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X است.
در ادامه الگوهای صعودی پروانه را شرح میدهیم.
قیمت از X تا نقطه A افت میکند، موج صعودی AB، موج اصلاحی ۰.۷۸۶ از خط XA است. موج BC اصلاح ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB محسوب میشود.
CD امتداد ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ از AB است و D در امتداد ۱.۲۷ از موج XA قرار میگیرد.
D نقطهای است که معاملهگران موقعیت فروش را اتخاذ میکنند. با این حال همیشه الگوی بت Bat (الگوی خفاش) باید به دنبال نشانههایی برای تایید کاهش قیمت بود. حدضرر نیز کمی بالاتر از نقطه ورود قرار داده میشود.
در تمام این الگوها، برخی از معاملهگران به دنبال نسبتهایی بین نسبتهای اشاره شده میگردند، در حالیکه برخی دیگر از افراد فقط به دنبال یکی از آنها هستند.
برای مثال، در بالا اشاره کردیم که موج CD نسبت ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ از AB الگوی بت Bat (الگوی خفاش) است، برخی از معاملهگران فقط به دنبال نسبت ۱.۶۱۸ یا ۲.۲۴ هستند و سایر اعدادی که مابین این دو نسبت است را نادیده میگیرند، مگر اینکه این اعداد به اعداد ذکر شده بسیار نزدیک باشند.
۳ – الگوی خفاش (BAT)
الگوی خفاش از لحاظ ظاهری مشابه گارتلی است ولی در اندازه فرق دارد.
قصد داریم الگوی صعودی بت را را الگوی بت Bat (الگوی خفاش) شرح دهیم.
یک افزایش قیمت از X تا A رخ داده است، قیمت به نقطه B میرسد که نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۵ درصد از موج XA است.
موج BC نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از AB محسوب میشود و CD نسبت ۱.۶۱۸ تا ۲.۶۱۸ در امتداد AB است.
نقطه D نسبت ۰.۸۸۶ درصد اصلاحی موج XA خواهد بود و نقطهای است که معمولا معاملهگران به عنوان فرصت خرید از آن یاد میکنند. با این حال معاملهگر همیشه باید به دنبال نشانههای دیگری از افزایش قیمت باشد.
حدضرر نیز کمی پایینتر از نقطه خرید قرار میگیرد.
برای الگوی نزولی (خرسی) معاملهگران اغلب موقعیت فروش را در نزدیکی نقطه D اتخاذ میکنند و حدضرر را کمی بالاتر تعیین مینمایند.
۴ – الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی هارمونیک خرچنگ توسط اسکات کارنی به عنوان یکی از دقیقترین الگوها در نظر گرفته میشود که نقاط بازگشتی بسیار نزدیک با اعداد فیبوناچی را ارائه میکند.
این الگو با الگوی پروانه مشابه است ولی در محاسبات آن تفاوت وجود دارد.
در یک الگوی گاوی (صعودی)، نقطه B یک پولبک با نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۶۱۸ از موج XA است.
موج BC به اندازه ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB محسوب میشود و CD نسبت ۲.۶۱۸ تا ۳.۶۱۸ از موج است. نقطه D امتداد ۱.۶۱۸ موج XA است و در این نقطه موقعیتهای خرید اتخاذ میشود و حد ضرر کمی پایینتر از نقطه ورود تعیین میگردد.
در الگوی خرسی (نزولی) موقعیت فروش در نزدیکی D اتخاذ میشود و حدضرر نیز کمی بالاتر تعیین میگردد.
تنظیم دقیق نقاط معامله
هر الگو، نشاندهنده نقاط بازگشتی احتمالی (اصطلاحا potential reversal zone یا PRZ) است و الزاما بیانگر نقاط دقیق انجام معامله نیست.
زیرا دو پیشبینی متفاوت، تشکیلدهنده نقطه D است. اگر همه نقاط پیشبینی شده در نزدیکی نقطه موردنظر باشند، معاملهگر میتواند در آن محدوده وارد معامله شود.
اگر پیشبینیها گسترده باشند، باید به دنبال نشانههای دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیر موردانتظار بود. اینکار میتواند از طریق یک اندیکاتور دیگر یا با مشاهده تحرکات قیمت حاصل شود.
سخن آخر
هارمونیک تریدینگ یکی از روشهای دقیق معاملهگری بر مبنای ریاضیات است ولی به صبر، تمرین و مطالعه بسیار زیاد درباره این الگوها نیاز دارد.
محاسبات اولیه، صرفا ابتدای راه است. حرکات قیمت که با محاسبات متناسب با الگو همتراز و ردیف نیست باعث نامعتبر شدن الگو شده و میتواند باعث گمراهی معاملهگر شود.
الگوهای گارتلی، پروانه، خفاش و خرچنگ، شناخته شدهترین الگوهای هارمونیک هستند و اغلب معاملهگران آشنا به معاملات هارمونیک، به دنبال این الگوها در نمودارها میگردند.
نقاط ورود و خروج به معامله در نقاط بازگشتی احتمالی انجام میشود که البته باید نشانههایی دیگر از نقاط بازگشت قیمت نیز در نظر گرفته شود. حدضررها نیز در معاملات خرید اغلب پایینتر از نقطه ورود قرار داده میشود و در معاملات فروش، کمی بالاتر از نقطه معامله تعیین میگردد.
مهمترین الگوهای هارمونیک و پیدا کردن آنها
اگر نمودارهای قیمتی در بازارهای مالی را بررسی کرده باشید، حتی بدون آنکه چیزی از تحلیل تکنیکال بدانید احتمالا اشکالی همانند حروف انگلیسی W و M را به وفور دیدهاید. این اشکال با توجه به طول هر کدام از امواجی که درون خود دارند، میتوانند ما را در پیشبینی آینده روند و به خصوص محل تغییر روند در آینده کمک کنند. الگوهای هارمونیک بسیار کاربردی هستند اما برای استفاده از الگوهای هارمونیک و سود بردن از آنها در بازارهای مالی باید حتما از آموزش درست برخوردار باشید. البته این موضوع فقط مربوط به الگوهای هارمونیک نیست، بلکه برای استفاده از هرآنچه در بازارهای مالی به آن نیاز دارید باید آموزش اصولی ببینید، اینجا است که متوجه میشویم گذراندن یک دوره آموزش ارز دیجیتال چقدر در مسیر سودسازی شما در بازارهای مالی موثر است که مدرسان پیشتاز، بهترین انتخاب شما برای آموزش میتواند باشد که در ادامه ما سعی داریم به بررسی شناخته شدهترین الگوهای هارمونیک و روش معامله با مقاله این آکادمی بپردازیم.
فیبوناچی
برای تحلیل به وسیله الگوهای هارمونیک، استفاده از فیبوناچی کمک شایانی به شما میکند تا نقاط برگشتی قوی را پیدا کنید. در نتیجه با اینکه در این مطلب قصد بررسی الگوهای هارمونیک را داریم، اجازه دهید خیلی کوتاه فیبوناچی را بررسی کنیم.
نسبتهای فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی درواقع درصدهایی از حرکت هستند که ما انتظار داریم تغییر جهت حرکت را در الگو هارمونیک در یکی از آن درصدها مشاهده کنیم.
انواع فیبوناچی
فیبوناچی بازگشتی داخلی (Retracement)
زمانی که یک روند را مشاهده میکنید فارغ از اینکه روند صعودی یا نزولی باشد، حرکت خود را به یک باره به پایان نمیرساند به این معنی که به عنوان مثال اگر روند یک رمز ارزی صعودی باشد به این معنا نیست که روند همیشه صعودی است؛ بلکه امکان دارد در نواحی خاصی تغییر روند داده و دوباره به روند اصلی خود بازگردد.
آموزش پرایس اکشن به صورت عملی و لایو
فیبوناچی بازگشتی خارجی (Extension)
فیبوناچی اکستنشن زمانی کاربرد دارد که روند فارغ از صعودی یا نزولی بودن آن بیش از 100 درصد تغییر کند، به عبارتی تمام مسیری را که پیش رفته بود بازگشته و همچنان ادامه دهد. کار فیبوناچی اکستنشن یا بازگشتی خارجی آن است که حمایتها و یا مقاومتهای بالای 100 درصد را نشان دهد.
آموزش فارکس 0-100 به صورت جذاب
فیبوناچی پروجکشن (Projection)
ابزار فیبوناچی پروجکشن با استفاده از سه نقطه، اهداف را به ما نشان میدهد. به عبارتی این ابزار با لحاظ کردن روند، آینده و اهداف پیش رو را مشخص میکند. یکی از جملات معروف در میان تحلیلگران تکنیکال این است که بازار حرکات گذشته خود را تکرار میکند. درواقع این فیبوناچی بر اساس همین اصل کار میکند و گفته میشود که بازار از حرکات پیشین خود الگوبرداری میکند.
فیبوناچی انبساطی (Expansion)
فیبوناچی انبساطی بسیار به فیبوناچی پروجکشن شباهت دارد با این تفاوت که برای استفاده از این ابزار به دو نقطه احتیاج داریم نه سه نقطه.
3 مفهوم مهم که در این مقاله باید بدانید
همپوشانی
همپوشانی به محدودهای اطلاق میشود که چند درصد فیبوناچی در آن قرار گرفتهاند، زمانی همپوشانی اتفاق میافتد که ما برای اطمینان بیشتر از چند فیبوناچی استفاده کنیم و مشاهده کنیم که در برخی نواحی چندین فیبوناچی اهدافی خاص را به ما نشان میدهند. محدوده هم پوشانی به احتمال زیاد محل برگشت روند را به ما نشان میدهد.
PRZ یا نقاط بازگشت
هر الگو، PRZ خود را دارد که نقاط برگشت روند را به ما نشان میدهد. معمولا نقاط برگشتی از همپوشانی فیبوناچیهای مختلف به دست میآیند.
کانال سیگنال ارز دیجیتال با نقاط ورودی و خروجی مناسب
الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک بر اساس رفتار طبیعت شکل میگیرند. آنچه در بازارهای مالی اتفاق میافتد متاثر از روانشناسی و طبیعت است. حضور و استفاده از سطوح فیبوناچی مهر تاییدی بر نقش طبیعت بر روی بازارهای مالی است. ساختارهای قیمتی (الگوها) معمولا با استفاده از سطوح فیبوناچی نشان داده میشوند، به عبارت دیگر برای تشخیص الگوهای هارمونیک از سطوح فیبوناچی کمک گرفته میشود.
پرایس اکشن که به رفتار قیمت اشاره دارد از مهمترین و کاربردیترین روشهای تحلیل تکنیکال به شمار میرود و تکنیکالیستهای شناخته شده در سراسر دنیا اعلام کردهاند که پرایس اکشن بخش مهمی از تحلیل آنها را در بر گرفته است.از طرفی پرایس اکشن بخشی جداناپذیر از الگوهای هارمونیک است تا جایی که میتوان به جرات گفت که اگر با استفاده از الگوهای هارمونیک و بدون پرایس اکشن معامله گری کنید نمیتوانید به صورت مستمر امیدوار به کسب سود باشید؛ زیرا الگوهای هارمونیک بر اساس پرایس اکشن در نواحی PRZ هستند.
انواع الگوهای هارمونیک
الگوی ایده آل AB = CD
الگویی سه موجی شامل امواج AB, BC, CD که پایه و اساس بسیاری از الگوها اعم از کلاسیک و هارمونی است. نکتهای که در رابطه با این الگو میتوان به آن اشاره کرد این است که این الگو در تمام تایم فریمها (بازههای زمانی) و در تمام بازارهای مالی به فراوانی دیده میشود.
در این الگو AB به هر اندازه که حرکت کند، CD نیز به همان میزان حرکت میکند. در واقع در این الگو علیرغم آنکه یک روند صعودی یا نزولی است ممکن است در میانه راه مسیری خلاف جهت اصلی خود را در پیش گیرد و سپس دوباره به روند اصلی خود بازگردد. در این الگو با توجه به اینکه خط BC از کدام درصد (تراز) فیبوناچی برگشته است میتوانیم انتهای مسیر یعنی نقطه D را مشخص کنیم.
در حالت بولیش، این الگو زمانی که قیمت به نقطه D میرسد (طول CD به اندازه طول AB میشود) یک حرکت صعودی را شروع میکند به همین دلیل به آن بولیش (Bullish) گفته میشود و اما در حالت نزولی (Bearish) این الگو زمانی که قیمت به نقطه D برسد یعنی یعنی طول موج CD به اندازه طول موج AB شود، یک موج نزولی را آغاز میکند. در نتیجه در هر دو حالت صعودی و نزولی میتوان گفت که نقطه D همان جایی است که روند از آنجا تغییر جهت میدهد.
شرایط ضروری برای ایجاد الگوی AB=CD و معامله در آن
اولین موردی که باید به آن توجه کرد این است که طول موج BC هرگز نباید بیشتر از AB باشدد. به زبان ساده BC باید حداکثر هماندازه و یا کوتاهتر از AB باشد. ناگفته نماند که برابری AB و BC کمتر اتفاق میافتد. برای اینکه از این الگو استفاده کنید باید مطمئن شوید که D از B فراتر رفته است و یا به عبارتی طول موج CD بلندتر از طول موج BC خواهد شد.
الگوی خفاش (Bat Pattern)
تمام الگوهای هارمونیک الگوی پیشین یعنی ABCD یا AB=CD را در خود دارند، اما یک موج دیگر به این الگو اضافه میشود و الگوهای دیگر را تشکیل میدهد. به همین دلیل است که گفته میشود الگوی AB=CD یک الگوی اساسی است که فهم آن به شما در درک الگوهای دیگر نیز کمک میکند و درواقع برای فهم دیگر الگوها ضروری است.
مواردی که باید در الگوی خفاش بررسی شوند:
- طول موج AB باید از فیبوناچی 618% موج XA کمتر باشد. (بهتر است در محدوده فیبوناچی 318 تا 0.5 باشد)
- نقطه C در محدوده بین فیبوناچی 382 الی 886% موج AB قرار بگیرد.
- مقدار BC پروجکشن باید حداقل 618% باشد. (محدوده 618 الی 2.618)
- نقطهای که AB=CD را مشخص میکند باید در محدوده PRZ قرار گیرد.
- با بررسی نکات لازم (پرایس اکشن) میتوان گفت که آیا موج CD قرار است Extended باشد یا نه که در الگوی خفاش معمولا Extended AB=CD است.
- از مهمترین نکاتی که در بررسی و تشخیص الگوی BAT (خفاش) باید به آن توجه کرد این است که نقطه D به هیچ عنوان نباید فراتر از X برود. به عبارتی نقطه D باید در محدوده فیبوناچی 886% موج XA قرار گیرد. (البته اگر کندلی و یا سایه کندل از محدوده 886% پیش برود در صورتی که از نقطه X فراتر نرود همچنان میتواند یک الگوی خفاش تلقی شود.)
نکتهای که در مورد الگوی خفاش وجود دارد این است که برگشت روند از ناحیه PRZ (نواحی که نقطه D در آن قرار گرفته است) شدید و یا به عبارتی شارپ است. همچنین سقف دوم و یا کف دوم (با توجه به روند حرکت) پایینتر از سقف اول الگوی بت Bat (الگوی خفاش) است و کف دوم بالاتر از کف اول است.
الگوی هارمونیک گارتلی
مواردی که باید در الگوی گارتلی بررسی شوند:
- نقطهی B روی فیبوناچی Retracement 618% از موج XA قرار میگیرد.
- BC پروجکشن یا همان موج CD باید در محدوده فیبو 13% الی 618% باشد.
- نقطهی C در محدودهی 382% الی 886% موج AB قرار میگیرد.
- در این الگوی هارمونیک AB = CD معمولا کامل میشود؛ به عبارت دیگر در منطقهی PRZ تحقق این تساوی را بررسی میکنیم.
- نقطه D بر روی فیبو 786% از موج XA ظاهر میشود.
معامله با استفاده از الگوی هارمونیک گارتلی
ابتدا به بررسی نمودار میپردازیم، برای تشخیص اینکه یک نمودار مشکوک به گارتلی، شرایط لازم را دارد یا خیر، با استفاده از فیبوناچی Retracement به بررسی نقطهی B میپردازیم، اگر نقطهی B روی 0.618% موج XA قرار گرفته باشد، میتوان گفت که این الگو میتواند الگوی هارمونیک گارتلی باشد. اما فقط این نیست و باید به بررسی موجهای دیگر نیز بپردازیم. یک فیبو روی موج AB رسم میکنیم تا متوجه شویم که آیا نقطهی C در محدودهی فیبو 0.382 الی 0.886 موج AB واقع شده است یا خیر؟
حال فیبو BC پروجکشن که میتواند نهایتا 1.618 باشد را رسم میکنیم. این محدوده میتواند از 1.13 الی 1.618 باشد و اما مهمترین بخش، فییوناچی Retracement موج XA را روی نمودار قرار میدهیم و خطی عمودی را بر روی ناحیه 0.786 رسم میکنیم.
یکی دیگر از مواردی که بررسی میکنیم این است که در الگوی هارمونیک گارتلی معمولا AB=CD محقق میشود. برای این تساوی از درصد 1 فیبو Trend-based Fibo Extention روی ABC استفاده میکنیم. ما برای معامله کردن با استفاده از الگوی گارتلی به دنبال نقطه D هستیم تا بتوانیم ناحیه تغییر جهت روند را پیدا کنیم.
یک ناحیه PRZ درر میان پروجکشن BC که رسم کرده بودیم و همچنین فیبو 0.78 Retracemant موج XA به وجود میآید که بهترین ناحیه برای تغییر جهت حرکت روند است. درصد 1 فیبو Trend-based Fibo Extention نیز میتواند در این محدوده PRZ لحاظ شود، اما در این میان فیبو 0.78 موج XA از همه مهمتر است.
الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab)
در این الگو بر خلاف دو الگویی که پیش از این بررسی کردیم، نقطه D از نقطه X فراتر میرود. به هر حال در بررسی نمودارهای مختلف در بازارهای مالی به مواردی بر میخورید که نقطه D از نقطه X فراتر خواهد رفت، در چنین مواردی این الگو و الگویی که در آینده بررسی میکنیم برای تحلیل نمودار به کمک شما میآیند.
مواردی که باید در الگوی خرچنگ بررسی شوند:
- نقطه B باید در محدوده فیبو 382% الی 618% از موج XA قرار بگیرد.
- نقطه C باید در محدوده فیبو 382% الی 886% از موج AB قرار بگیرد.
- BC پروجکشن یا همان نقطه D در محدوده 618% الی 618% قرار میگیرد. لازم به ذکر است که سطوح 2.618، 3.14 و 3.618 از نواحی بسیار مهمی هستند که در صورتی که با فیبو 1.618% از موج XA نزدیک به هم شدند یک ناحیه PRZ قوی را تشکیل میدهند.
- باز هم نکته مهمتر در این الگو این است که نقطه D بر روی سطح 618% موج XA قرار میگیرد.
نکتهای که در اینجا باید اضافه کنیم این است که پس از مشخص کردن ناحیه PRZ معمولا برگشت روند به شدت و به صورت شارپ صورت میگیرد.
معامله با استفاده از الگوی هارمونیک خرچنگ
در الگوی بولیش یا صعودی خرچنگ ابتدا قیمت صعود میکند (XA) سپس دچار یک افت قیمت میشود (AB) و بعد از آن دوباره یک صعود قیمت را شاهد هستیم (BC) و در انتها افت قیمت را مشاهده میکنیم(CD).
در پایان این افت قیمت در نقطه D انتظار یک رشد قیمت را داریم، اما نکتهای که اینجا باید به آن توجه کرد این است که این الگو شباهت بسیاری به الگوهای پیشین دارد، اگر در میانه راه موج CD به اشتباه فکر کنیم که این یک الگوی هارمونیک خفاش است چطور؟
برای اینکه از این دست خطاها در امان باشیم بازهم پرایس اکشن به کمک ما میآید. زمانی که سطوح فیبوناچی در ناحیه PRZ که به اشتباه تشخیص دادیم فاصله زیادی از هم داشته باشند و یا کلا با نشانههایی که در آن ناحیه میبینیم به این نتیجه برسیم که زمان تغییر جهت روند هنوز فرا نرسیده است. برای آنکه از الگوی هارمونیک خرچنگ در معاملات خود استفاده کنیم، پیش از هر چیز باید بتوانیم این الگو را در نمودار تشخیص دهیم؛ برای تشخیص این الگو همانند الگوهای پیشین به ابزار فیبوناچی احتیاج داریم.
استفاده از ابزار فیبوناچی
ابتدا با استفاده از فیبوناچی Retracement جایگاه نقطه B را پیدا میکنیم. همانطور که پیش از این نیز بیان شد، نقطه B باید در محدوده فیبو 0.382% الی 0.618% از موج XA قرار بگیرد. با بررسی دیگر شرایط لازم برای تشکیل الگوی هارمونیک خرچنگ به دنبال نقطه D میگردیم، محدودهای که به ما تغییر جهت روند را نشان میدهد. برای این کار ابتدا مهمترین عامل یعنی فیبو سطح 1.618% موج XA را مشخص میکنیم. سپس BC پروجکشن یا همان نقطه D که در محدوده 2.618% الی 3.618% قرار میگیرد را نیز مشخص میکنیم.
لازم به ذکر است که سطوح 2.618، 3.14 و 3.618 از نواحی بسیار مهمی هستند که در صورتی که با فیبو 1.618% از موج XA نزدیک به هم شدند، یک ناحیه PRZ قوی را تشکیل میدهند. احتمال برگشت قیمت آن هم به صورت شارپ از ناحیه PRZ که تشخیص داده میشود بسیار زیاد است. در نتیجه با توجه به صعودی یا نزولی بودن الگو میتوان تصمیم درست برای باز کردن معاملات را گرفت. البته با توجه به استراتژی معاملاتی که از پیش طراحی شده است. در الگوی بولیش یا صعودی الگوی خرچنگ درواقع روند نزولی به اتمام میرسد و ما انتظار یک برگشت روند به حالت صعودی را داریم که در این صورت بهتر است در ناحیه PRZ که با توجه به شروط گفته شده مشخص کردیم میتوان اقدام به خرید و یا باز کردن موقعیت Long کرد.
بدیهی است که در حالتی که الگوی بیریش یا نزولی خرچنگ را داشته باشیم به این معنا است که روند صعودی به پایان رسیده و ما میتوانیم در صورتی که بخواهیم موقعیت Short یا فروش را باز کنیم و یا در صورتی که موقعیت باز خرید داشته باشیم آن را ببندیم.
الگوی خفاش ETHUSDT
خفاش الگوی خفاش یک ساختار اصلاحی 5 نقطهای است که توسط اسکات کارنی در سال 2001 کشف شد. برای هر نقطه در ساختار خود اندازهگیریهای فیبوناچی خاصی دارد و توجه به این نکته مهم است که D یک نقطه نیست، بلکه منطقهای است که قیمت در آن وجود دارد. احتمالاً معکوس می شود که به آن منطقه برگشت بالقوه (PRZ) می گویند. تغییر نقطه B پایه XA اولیه باید کمتر از 0.618 باشد، ترجیحاً 0.50 یا 0.382 و PRZ از 3 سطح هارمونیک همگرا تشکیل شده است: 1) 0.886 اصلاحی پایه XA اولیه، 2) الگوی AB=CD گسترده، معمولاً 1.27 AB=CD و 3) حداقل پیش بینی BC 1.618 است. هدف اول اصلاح 382 پس از میلاد و هدف دوم اصلاح 618 پس از میلاد خواهد بود. یک سطح توقف مشترک در پشت نقطه X قرار دارد. معامله گران محافظه کار ممکن است به دنبال تاییدیه اضافی باشند. الگوهای خفاش می توانند نزولی و صعودی باشند. TradingView دارای یک ابزار طراحی الگوی XABCD هوشمند است که به کاربران امکان می دهد ساختارهای معکوس 5 نقطه ای را به صورت بصری شناسایی کنند.
در مورد اتریوم بیشتر بدانید
اطلاعات ارز دیجیتال اتریوم با قیمت 1,606 دلار بصورت لحظه ای در مجموعه ارزسنج بروز شده و شما میتوانید با مراجعه به صفحه اختصاصی ETH، قیمت اتریوم ، تحلیل اتریوم و اخبار اتریوم را پایش نموده و در بازار ارزهای دیجیتال استفاده کنید.
معرفی 7 الگوی هارمونیک مهم که همه تریدرها باید با آنها آشنا باشند
میتوان از الگوهای هارمونیک برای تشخیص روند حرکت قیمت و فرصتهای معاملاتی جدید استفاده کرد اما به این شرط که بدانید دقیقاً باید به دنبال چه چیزی باشید. با ما همراه باشید تا با بهترین الگوهای هارمونیک و شیوه استفاده از آنها آشنا شوید.
الگوی هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک، جزء ابزارهای تنظیم استراتژی تردینگ محسوب میشوند و میتوانند به تریدرها کمک کنند که با پیش بینی حرکات آینده بازار، روند حرکت قیمت را مشخص کنند. این الگوها با استفاده از اعداد فیبوناچی الگوهای قیمت هندسی ایجاد میکنند که به تشخیص تغییرات قیمت یا معکوس شدن روند کمک میکنند. تریدرها میتوانند این الگوها را شناسایی کرده و از آنها برای تصمیم گیریهای معاملاتی استفاده کنند.
چندین الگو وجود دارند که میتوانید بین آنها انتخاب انجام دهید و هر کدام برای تشخیص یک نوع خاص از روند مناسب هستند. اما باید دقت داشته باشید که برای دنبال کردن هر الگویی باید به توانایی خودتان برای انجام تحلیلهای تکنیکال اطمینان داشته باشید تا همیشه بهترین و سریع ترین تصمیم را انتخاب کنید.
هفت الگوی هارمونیک مهم
1. الگوی ABCD
الگوی ABCD (یا AB=CD) که از همه الگوها راحت تر است متشکل از سه حرکت و چهار نقطه است. اول، حرکت جنبشی (impulsive) AB، سپس یک حرکت اصلاحی (BC) و بعد یک حرکت جنبشی دیگر (DC) در مسیری مشابه AB ایجاد میشود.
در صورت استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی روی ساق یا لگ AB، ساق BC باید دقیقاً به 0.618 برسد. طول خط CD دقیقاً با خط AB برابر خواهد بود و زمان لازم برای رسیدن نمودار قیمت از A به B باید برابر با زمان لازم برای رسیدن از C به D باشد.
تریدرها میتوانند انتخاب کنند که سفارشات ورود را نزدیک نقطه C قرار دهند که به آن منطقه معکوس شدگی بالقوه (PRZ) گفته میشود یا اینکه صبر کنند تا کل الگو کامل شود و بعد از نقطه D وارد پوزیشن long یا short شوند.
2. الگوی BAT
نام الگوی BAT به دلیل شباهت آن به خفاش انتخاب شده است. الگوی BAT که در سال 2001 توسط اسکات کارنی شناسایی شد، متشکل از المانهای دقیقی است که نقاط PRZ را شناسایی میکنند.
این الگو یک ساق و یک نقطه بیشتر از الگوی ABCD دارد که به آن X میگوییم. اولین ساق (XA) منجر به حرکت اصلاحی BC میشود. اگر حرکت اصلاحی تا نقطه B به اندازه 50 درصد از حرکت اولیه XA باشد، در این صورت احتمالاً با الگوی BAT روبرو هستید.
طول CD باید حداقل به اندازه 1.618 برابر ساق BC باشد و میتواند به 2.618 هم برسد. طول CD نباید کمتر از BC باشد وگرنه الگوی مورد نظر نامعتبر است. نقطه پایانی (D) PRZ را شکل میدهد که این یعنی تریدرها میتوانند پوزیشن لازم را بر اساس معکوس شدن صعودی یا نزولی قیمت باز کنند.
3. الگوی گارتلی
الگوی گارتلی که توسط اچ.ام گارتلی ابداع شده، دو قانون کلیدی دارد:
- اصلاح نقطه B باید به اندازه 0.618 از طول XA باشد.
- اصلاح نقطه D باید به اندازه 0.786 از طول XA باشد.
این الگو شبیه به الگوی BAT است از این جهت که ساق XA منجر به اصلاح BC میشود با این تفاوت که اصلاح نقطه B دقیقاً باید به اندازه 0.618 از XA باشد. معمولاً حد توقف در نقطه X و حد سود در نقطه C تنظیم میشود.
4. الگوی پروانه
الگوی پروانه توسط برایس گیلمور ابداع شد که از ترکیبات مختلف نسبتهای فیبوناچی برای تشخیص اصلاح بالقوه استفاده میکرد. الگوی پروانه از الگوی بت Bat (الگوی خفاش) الگوی بت Bat (الگوی خفاش) الگوهای نشان دهنده معکوس شدگی روند است که از چهار ساق تشکیل شده یعنی X-A، A-B، B-C و C-D.
مهم ترین نسبت، اصلاح به اندازه 0.786 از ساق XA است. این نسبت مهم، به رسم نقطه B کمک میکند که به نوبه خود منجر به شناسایی PRZ میشود.
5. الگوی خرچنگ
حرکات الگوی خرچنگ که یکی دیگر از الگوهای ابداع شده توسط اسکات کارنی است، از دنبالههای X-A، A-B، B-C و C-D تشکیل شده که به تریدرها امکان میدهد در نقاط اوج یا کف شدید وارد بازار شوند. مهم ترین ویژگی الگوی خرچنگ حرکت XA به اندازه 1.618 است که نشان دهنده شکل گیری PRZ است.
در حالت صعودی، ساق اول وقتی ایجاد میشود که نمودار قیمت به شدت از نقطه X به نقطه A صعود میکند. ساق AB به اندازه 38.2 تا 61.8 درصد از XA اصلاح دارد. معمولاً پس از این شرایط شاهد شکل گیری یک پروجکشن از BC (2.618 - 3.14 - 3.618) هستیم که نشان دهنده محدوده معتبر برای تکمیل الگو و معکوس شدگی احتمالی روند فعلی است.
در خرچنگ نزولی، یک ریزش از نقطه X داریم که بعد از آن نمودار قیمت کمی بالا رفته و بعد دوباره کمی ریزش میکند. در نهایت هم یک ریزش شدید نمودار را به نقطه D میرساند.
6. الگوی خرچنگ عمیق
خرچنگ عمیق کمی با الگوی خرچنگ که قبلاً توضیح دادیم تفاوت دارد. تنها تفاوت این دو الگو از این جهت است که اصلاح نقطه B باید به اندازه 0.886 از حرکت XA باشد و از نقطه X عبور نکند.
پروجکشن BC میتواند بین 2.24 تا 3.618 باشد.
7. الگوی
الگوی کوسه هم که توسط اسکات کارنی ابداع شده، شباهتهایی با الگوهای خرچنگ دارد. این الگو یک الگوی معکوس شدگی با پنج ساقه و نقاط O، X، A، B و X است.
الگوی کوسه باید سه قانون فیبوناچی زیر را برآورده کند:
- برگشت ساق AB باید به اندازه 1.13 و 1.618 از ساق XA باشد.
- ساق BC باید به اندازه 113 درصد از ساق OX باشد.
- ساق CD 50 درصد از فیبوناچی اصلاحی ساق BC را هدف میگیرد.
همه معاملات الگوی کوسه بر اساس نقطه C انجام میشوند و نقطه D به عنوان سطح سود از پیش تعیین شده مورد استفاده قرار میگیرد.
دلیل محبوبیت الگوهای هارمونیک بین تریدرهای فارکس چیست؟
تریدرهای فارکس علاقه زیادی به الگوهای هارمونیک دارند چون این الگوها برای شرایط بلادرنگ بازار فارکس بسیار مناسب هستند. اگر از این الگوها درست استفاده شوند میتوانند به تریدرها نشان دهند که با توجه به تاریخچه دادهها، چه موقع ممکن است شرایط موجود منجر به ریزش قیمت شود.
چگونه الگوهای هارمونیک را تشخیص داده و رسم کنیم؟
نحوه تشخیص و رسم الگوهای هارمونیک بستگی به نوع حرکات (صعودی یا نزولی) دارد. بنابراین با اینکه الگوهای هارمونیک مختلفی وجود دارند، میتوان همه آنها را به طور کلی به دو گروه صعودی (گاوی) و نزولی (خرسی) تقسیم کرد.
فرق الگوهای هارمونیک صعودی و نزولی چیست؟
تریدرهای صعودی (خریداران) معتقدند که بازار به زودی یک حرکت صعودی را تجربه میکند و تریدرهای نزولی (فروشندهها) معتقدند که مسیر پیش رو نزولی است. برای درک الگوی بت Bat (الگوی خفاش) الگوی بت Bat (الگوی خفاش) تفاوت الگوهای صعودی و نزولی هم این قوانین وجود دارد.
اگر یکسری الگوی هارمونیک نشان دهند که بازار رو به صعود است، تریدرها میتوانند از آن برای ورود به پوزیشن long و سود بردن از صعود استفاده کنند.
اگر تریدرها متوجه شکل گیری الگوی نزولی شدند، وارد پوزیشن short شده و فرض میکنند که سهام یا کالای مورد نظر به زودی سقوط میکند.
الگوهای هارمونیک - قسمت 2
در " قسمت اول " این مقاله به معرفی 3 الگوی پرکاربرد AB=CD ، گارتلی و پروانه پرداختیم. در این قسمت با 3 الگوی پرکاربرد دیگر آشنا میشویم.
الگوی خفاش (Bat)
این الگو مانند سایر الگوهای هارمونیک، یک الگوی بازگشتی چهار موجی می باشد که بر اساس نسبت های خاص فیبوناچی تشکیل می شود. استراتژی معاملاتی الگوی BAT، نسبت پاداش به ریسک بسیار مناسبی را جهت معامله ایجاد می کند و این علت محبوبیت این الگو می باشد. نقطه ورود و خروج به معامله در این الگو نقطه D می باشد که سطح 88.6% فیبوناچی بازگشتی موج X-A است.
الگوی خفاش صعودی
در این الگو A بالاترین نقطه و X پایین ترین نقطه است. نقطه C از نقطه A پایین تر است و نقطه D که بازگشت از این ناحیه رخ میدهد کمی بالاتر از X قرار میگیرد و در واقـع مـوج XA به اندازه ۰/۸۸۶ درصد خود را اصلاح می کند . در این الگو AB=CD نیست و از الگوی جانشین بهره برده شده است. به شکل زیر توجه کنید:
حد ضرر در این الگو کمی پایین تر از نقطه X قرار میگیرد که مـیتـوان بـر طـبـق آن وارد یک الگوی بت Bat (الگوی خفاش) معامله با نسبت سود به زیان خوب شد. به مثالی در این زمینه توجه کنید:
الگوی خفاش نزولی
تمامی موارد گفته شده برای این الگو در حالت نزولی نیز صادق است. زمانی که قیمت به ناحیه بازگشتی (PRZ) میرسد باید در ابتدا علائمی از برگشت مشاهده شود و سپس وارد معامله شویم. به شکل زیر توجه کنید :
حد ضرر در این حالت، کمی بالاتر از نقطه X قرار میگیرد. به مثالی در این زمینه توجه کنید :
الگوی خرچنگ (Crab)
این الگو نیز یکی از الگوهای قدرتمندی است که در بازار تشکیل میشود. در این الگو نیز از اعداد فیبوناچی جانشین استفاده شده است. بازگشت در این الگو نیز از نقطه D اتفاق می افتد. این الگو نیز مانند سایر الگوهای هارمونیک از الگوهای بازگشتی هستند و میتوانند تغییر جهت احتمالی قیمت را به ما نشان دهند که با ترکیب ساختار الگو و نسبتهای فیبوناچی، نواحی بالقوه بازگشت قیمت در نمودار شناسایی میشوند. الگوی Crab با توجه به حرکت شارپی از CD از دیگر الگوها متمایز میشود.
الگوی خرچنگ صعودی
در این الگو A در بالاترین نقطه قرار میگیرد. قیمت پس از تصحیح کامل از نقطه X عبـور کرده و در نقطه D بازگشت را آغاز میکند. با اینکه الگوی AB=CD جانشین در آن تشکیل میشود ولی این الگو نیز یکی از الگوهای قدرتمند است. به شکل زیر توجه کنید:
در صورتی که اعداد فیبوناچی دیگری در ناحیه بازگشتی قرار بگیرند بر اعتبار این الگو افزوده می شود. به مثالی در این زمینه توجه کنید:
الگوی خرچنگ نزولی
همان گونه که در شکل می بینید A در این الگو پایین ترین نقطه است و نقطه C کمی بالاتر از نقطه A قرار گرفته است.
پس از اصلاح کامل و رسیدن قیمت به نقطه X ، قیمت از این ناحیه عبور نموده و در نقطه D ناحیه بازگشتی را شکل می دهد. به مثالی در این زمینه توجه کنید:
الگوی کوسه (Shark)
آخرین الگو از الگوهای هارمونیک، الگو هارمونیک کوسه می باشد. الگو کوسه حالت خاصی از الگو هارمونیک XABCD است با این تفاوت که نقطه C فراتر از نقطه A قرار می گیرد، یعنی میزان ریتریس در موج BC به قدری زیاد است که تمام موج AB را اصلاح نموده و وارد محدوده ریتریسهای خارجی می شود. این الگو همانند سایر الگوهای هارمونیک در انتهای روند شکل گرفته، نشانگر پایان روند قبل از الگو و بازگشت روندی جدید میباشد. به همین علت استراتژیهای معکوس و معاملات بازگشتی برای تحلیلگران این حوزه ارجحیت دارد. فراوانی الگوی هارمونیک کوسه کمتر از سایر الگوهای هارمونیک بوده، به همین علت کمتر از سایر الگوهای هارمونیک دیده میشود.
الگوی کوسه صعودی
در ابتدای الگوی کوسه صعودی قیمت از نقطه X به سمت نقطه A رشد خواهد کرد. حرکت بعدی یک اصلاح از نقطه A تا نقطه B است که این اصلاح در نسبت ۰/۳۸۲ تا ۰/۷۸۶ موج XA قرار دارد. بعد از این اصلاح، قیمت به اندازه خط BC صعود خواهد کرد که نقطه C در سطوح اصلاحی ۱/۱۳ تا ۱/۶۱۸ موج AB قرار گرفته است. سپس شاهد افت قیمت به وسیله خط CD بوده که نقطه D در سطح اصلاحی ۱/۶۱۸ تا ۲/۲۴ موج BC قرار خواهد گرفت. این نقطه همچنین الگوی بت Bat (الگوی خفاش) در نسبت ۰/۸۸۶ موج XA قرار دارد.
در الگو کوسه صعودی نقطه D را میتوان ابتدای روند پرقدرت صعودی به شمار آورد و در این نقطه با ارسال سفارش خرید وارد معامله شد. در صورت عبور نقطه D از تراز ۰/۸۸۶ میتوان انتظار داشت چارت قیمت از تراز اصلاحی ۱/۱۳ موج XA، صعود خود را شروع کند. در نتیجه نقطه D جدید به روی تراز اصلاحی ۱/۱۳ موج XA قرار خواهد گرفت. حد ضرر این الگو را میتوان کمی پایینتر از نقطه D در نظر گرفت. به مثالی در این زمینه توجه کنید:
الگوی کوسه نزولی
در ابتدای الگوی کوسه نزولی قیمت از نقطه X به سمت نقطه A شروع به افت خواهد کرد. حرکت بعدی یک اصلاح در خلاف جهت روند از نقطه A تا نقطه B است که این اصلاح در نسبت ۰/۳۸۲ تا ۰/۷۸۶ موج XA جای دارد. بعد از این اصلاح، قیمت به اندازه خط BC کاهش پیدا خواهد کرد که نقطه C در سطوح اصلاحی ۱/۱۳ تا ۱/۶۱۸ موج AB قرار گرفته است. حرکت بعدی قیمت یک صعود به وسیله خط CD است که نقطه D در سطح اصلاحی ۱/۶۱۸ تا ۲/۲۴ موج BC، قرار خواهد گرفت. این نقطه همچنین در نسبت ۰/۸۸۶ موج XA قرار دارد.
در این الگو نقطه D ابتدای روند پرقدرت نزولی است. در صورت عبور چارت قیمت از تراز ۰/۸۸۶ انتظار داریم چارت قیمت از تراز اصلاحی ۱/۱۳ موج XA، شروع به نزول کند که میتوان این تراز را، نقطه D جدید در نظر گرفت. همانطور که میدانید امکان کسب سود از افت قیمت، در بازارهای دوطرفه وجود دارد. در نتیجه با مشاهده الگوی کوسه نزولی در بازارهای دوطرفه میتوان با ارسال سفارش فروش در نقطه D وارد معامله شد و در قیمتهای پایینتر با ارسال خرید از معامله خارج شد. حد ضرر این الگو را میتوان کمی بالاتر از نقطه D در نظر گرفت. به مثالی در این زمینه توجه کنید:
برگرفته از " کتاب معاملات هارمونیک " - نوشته اسکات م. کارنی
دیدگاه شما