تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه
کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه اثر جان جی. مورفی است به ترجمه محمد مهدی قدیری و چاپ انتشارات کاسپین دانش.
کتاب پیش رو اثری کارآمد و قابل بهره گیری برای علاقه مندان و فعالان بازار سرمایه است که با در اختیار گذاشتن دانش مورد نیاز، آن ها را برای ردیابی و تحلیل رفتارهای بازار راهنمایی می کند. این کتاب به ارائه تعاریف مربوط به تحلیل تکنیکال تاکتیک های معاملاتی و تحلیل فاندامنتال می پردازد، نظریه داو و ساختار نمودارها و الگوهای مختلف را در بازار سرمایه مورد بررسی قرار می دهد، مباحث مربوط به سیستم ها و تاکتیک های معاملاتی و چرخه های زمانی را در اختیار می گذارد و به طور کلی متناسب با تازه ترین تغییرات، اطلاعاتی را که برای افزایش سرمایه و کسب سود در بازار سرمایه مورد نیاز است ارائه می دهد.
در میان همه نمودارهایی که توسط تحلیلگر تکنیکال برای پیش بینی و معامله در بازارهای مالی مورد استفاده قرار می گیرند، نمودار میله ای روزانه محبوب ترین است. نمودار میله ای روزانه معمولا تنها یک بازه شش تا نه ماهه را پوشش می دهد. با این حال، از آنجا که بیشتر معامله گران توجه خود را بیشتر معطوف رفتار کوتاه مدت بازار می کنند، نمودار میله ای روزانه به عنوان ابزار اصلی چارتیست، مقبولیت فراوانی یافته است.
با این حال، وابستگی معامله گر به این نمودارهای روزانه و تمایل به رفتار کوتاه مدت بازار، باعث می شود بخش مفیدی از نمودارهای قیمت (نمودارهای هفتگی و ماهانه برای تحلیل و پیش بینی روند بلند مدت) توسط عده ی زیادی نادیده گرفته شود.
نمودار میله ای روزانه، یک دوره زمانی نسبتا کوتاه را از عمر هر بازار نشان می دهد. با این حال، تحلیل جامع روند بازار باید شامل ملاحظاتی درباره چگونگی حرکت قیمت روزانه بازار نسبت به ساختار روند بلند مدت آن باشد. برای تحقق این هدف، نمودارهای بلند مدت باید به کار گرفته شوند. در نمودارهای میله ای روزانه، هر خط عمودی بیانگر رفتار قیمت در طی یک روز است، اما در نمودارهای هفتگی و ماهانه، هر خط عمودی نشان دهنده رفتار قیمت، به ترتیب در طی یک هفته و یک ماه می باشد. هدف نمودارهای هفتگی و ماهانه، فشرده سازی رفتار قیمت به نحوی است که افق زمانی قابل توسعه بوده و دوره های زمانی طولانی تری قابل بررسی باشند.
پرایس اکشن مقدماتی/ راهنمای پرایس اکشن برای مبتدیان
در این بخش از سری مقالات پرایس اکشن ( Price Action ) قصد داریم به پرایس اکشن مقدماتی بپردازیم و راهنمای استفاده از این سبک معامله گری را در اختیار افرادی که با این سبک آشنایی ندارند، قرار دهیم. در مقاله آموزش پرایس اکشن به ویژگی های این سبک پرداختیم اما قصد داریم در این قسمت مهمترین نکته هایی که مبتدیان در برخورد با روش پرایس اکشن باید به آنها دقت کنند را توضیح دهیم.
پرایس اکشن سبکی از معامله گری است که معامله گران آن تا حد امکان بدون استفاده از اندیکاتورها سعی می کنند، حرکات قیمت در گذشته را بررسی کرده و مهمترین سطوح قیمتی را با توجه به تحلیل خود مشخص کنند. به این نکته مهم دقت کنید که مهمترین سطوح قیمتی در سبک پرایس اکشن همواره سطوح حمایت و مقاومت نیستند. در ادامه این نکات مهم پرایس اکشن را توضیح می دهیم.
راهنمای گام به گام پرایس اکشن
در پرایس اکشن مقدماتی می خواهیم به نحوه انجام معاملات در این سبک بپردازیم. معامله کردن بدون استفاده از اندیکاتورها و در یک چارت خالی احتمالا تا حدودی ترسناک به نظر برسد اما این روش قابل انجام است. فقط باید تاکتیک های معاملاتی به این نکته توجه کنید که برخی از افراد می توانند با پرایس اکشن کار کنند اما برخی دیگر نمی توانند. ما در اینجا نکاتی که برای معامله گری به سبک پرایس اکشن به آنها نیاز دارید را توضیح می دهیم و در پایان تصمیم انتخاب این روش به عهده خود شما خواهد بود.
سوالی که برای اکثر افراد پیش می آید این است که از کجا و کدام مرحله یادگیری پرایس اکشن را شروع کنیم؟ خیلی از شماها در برخورد با الگوهای شمعی ژاپنی ، الگوهای نموداری، الگوهای هارمونیک و. دچار سردرگمی می شوید و نمی دانید دقیقا باید از کجا شروع کنید. ما در این جا مراحل یادگیری پرایس اکشن مقدماتی را به صورت مرحله مرحله توضیح می دهیم تا فرآیند یادگیری شما ساده تر شود.
۱- درک واقعی از مفهوم ترید به سبک پرایس اکشن
سایت اینوستوپدیا در تعریف پرایس اکشن چنین می گوید: « پرایس اکشن حرکات قیمت دارایی های مالی را بررسی می کند. در این سبک، از الگوهای نموداری و تحلیل تکنیکال استفاده می شود تا نظم موجود در حرکات به ظاهر تصادفی قیمت آشکار شود.»
واقعیت این است که تعریف پرایس اکشن کمکی برای انجام معاملات به معامله گران نمی کند. در واقع شما باید بتوانید پرایس اکشن کاربردی را در عمل تجربه کنید. پرایس اکشن یک روش جادویی نیست که مشکلات موجود در معاملات شما را حل کند . پرایس اکشن روشی است که با آن می توانید رفتار بازار را بهتر درک کنید و از این طریق سود بیشتری به دست بیاورید.
پرایس اکشن موضوعی است که بسیاری از تریدرها درک نادرستی از آن دارند. برخی فکر می کنند که پرایس اکشن فقط تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی است . برخی دیگر فکر می کنند که پرایس اکشن فقط از الگوهای قیمتی تاکتیک های معاملاتی پرایس اکشن و الگوهای چارتی تشکیل شده که در آن از اندیکاتورها استفاده نمی شود. با این حال مفهوم پرایس اکشن را می توان نیروی فاندامنتالی که در پشت حرکات بازار وجود دارد، به شمار آورد. در واقع پرایس اکشن داستان پشت شکل گیری هر کندل را روایت می کند. البته باید خاطرنشان کنیم که پرایس اکشن یک سیستم معاملاتی نیست بلکه مهارت معامله گری است که از طریق تجربه و تمرین به دست می آید. اگر بخواهیم پرایس اکشن را در یک جمله خلاصه کنیم باید بگوییم که پرایس اکشن، تحلیل رفتاریِ روان شناسی بازار است.
باید به این نکته هم اشاره کنیم که در سبک پرایس اکشن استفاده از اندیکاتورها نفی نشده است. به عبارت دیگر می توان از اندیکاتورها استفاده کرد اما در نهایت تحلیل شما باید بر پایه حرکات قیمت باشد. بعد از توضیح همه مراحل مربوط به یادگیری پرایس اکشن مقدماتی، مفهوم پرایس اکشن و نحوه تحلیل قیمت بر اساس آن را توضیح می دهیم.
۲- حمایت و مقاومت (عرضه و تقاضا)
حمایت و مقاومت از مفاهیم اصلی روش پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال هستند اما در ادامه مبحث پرایس اکشن مقدماتی قصد داریم شما را با دو مفهوم مهم به نام عرضه و تقاضا ( Demand and supply ) آشنا کنیم.
در سبک پرایس اکشن عرضه و تقاضا دو مفهومی هستند که تغییرات قیمت را توضیح می دهند.
- زمانی که تقاضا از عرضه پیشی می گیرد، قیمت ها افزایش پیدا می کنند.
- زمانی که عرضه از تقاضا بیشتر می شود، قیمت ها کاهش پیدا می کنند.
نقاطی که در آن عرضه بر تقاضا غلبه می کند و یا بالعکس، بسیار مهم هستند و هدف اصلی یک معاملهگر پرایس اکشن هم پیدا کردن این مناطق است.
عرضه و تقاضا در بازار خود را به صورت مقاومت و حمایت نشان می دهند. بنابراین درک مفهوم حمایت و مقاومت در پرایس اکشن ضروری است. در واقع می توان گفت حمایت و مقاومت یکی از مفاهیم مهم در ترید به سبک پرایس اکشن است.
- سطوح حمایت، سطوحی هستند که در آنجا تقاضا بر عرضه پیشی می گیرد. در این سطوح احتمال حرکت رو به بالای بازار وجود دارد.
- سطوح مقاومت، نواحی ای هستند که در آنجا عرضه از تقاضا بیشتر است. در این سطوح احتمال حرکت رو به پایین بازار وجود دارد.
بیشتر بدانید: سبک های مختلف پرایس اکشن
۳- روند بازار
در سبک پرایس اکشن باید با خطوط روند و نقاط سوئینگ، بازار را تحلیل کنید. متاسفانه اکثر تریدرهای عجول که می خواهند فورا وارد معامله کردن شوند، این قضیه را نادیده می گیرند. در واقع شما باید جواب روشنی برای این سوالات داشته باشید:
- در حال تاکتیک های معاملاتی حاضر، روند بازار چگونه است؟
- روند بازار در تایم فریم معاملاتی شما چگونه است؟
- نگاه کلان شما به بازار چیست؟
پرایس اکشن دو ابزار مهم برای تحلیل روند و جهت آن در اختیار شما می گذارد:
- نقاط سوئینگ یا نوسان قیمت
- خطوط روند
۱- سوئینگ ها ساختار بازار را مشخص می کنند.
بازار هرگز در یک خط صاف حرکت نمی کند. در واقع بازار در حرکاتی که ما به آن زیگزاگ می گوییم رو به جلو حرکت می کند. حرکاتی که سوئینگ ها یا نقاط نوسانی در بازار را به وجود می آورند. اندازه، مومنتوم و جهت این سوئینگ های قیمت، ساختار بازار را به وجود میآورند و زمینه را برای انجام ستاپ معاملاتی شما مهیا می کنند.
برای تشخیص این نقاط و ساختار بازار می توانید از نکات زیر استفاده کنید:
- قله ها و دره های بالاتر= روند صعودی
- قله ها و دره های پایین تر= روند نزولی
۲- خطوط روند، با وصل کردن سوئینگ ها به یکدیگر، روند بازار را تحلیل می کنند.
با وصول کردن سوئینگ هایی که پیوت یا نقاط چرخش در بازار هستند و گسترش خط به سمت راست، خط روند ایجاد می شود. با استفاده از این خطوط می توانید روند بازار را دنبال کرده و نحوه تعامل حرکات قیمت با این خط را مشاهده کنید.
۴- الگوهای قیمتی
در ادامه مبحث پرایس اکشن مقدماتی به سراغ الگوهای قیمتی پرایس اکشن می رویم. در این مرحله شما باید بتوانید روند صعودی، نزولی و یا خنثی را در نمودار تشخیص دهید. بعد از تشخیص روند اصلی باید کمی جزئی تر نگاه کنید و قیمت را میله به میله (یا کندل به کندل) بررسی کرده و الگوهای نموداری را پیدا کنید.
شکل بالا الگوی قیمتی پین بار را نشان می دهد که یکی از الگوهای مهم در سبک پرایس اکشن است. کسانی که با این الگو آشنایی ندارند به تصور این که سطح مقاومت شکسته شده وارد معامله شده اند اما پس از مدتی با نزولی شدن روند قیمت، استاپ شان زده شده و از معامله با ضرر خارج شده اند. در عوض معامله گرانی که نحوه ترید با پین بار را می دانسته اند در نقطه مناسب وارد معامله فروش شده اند.
یادگیری الگوهای هارمونیک، الگوهای شمعی ژاپنی و الگوهای نموداری یا چارتی در این مرحله الزامی است اما باید به این نکته هم دقت کنید که استفاده از این الگوها باید هم جهت با تحلیل حرکات قیمت باشد و نباید از آنها به صورت جداگانه استفاده کنید.
مشاهده بیشتر: آموزش رایگان فارکس
۵- حد ضرر
تعیین حد ضررهای منطقی با استفاده از تحلیل حرکات قیمت یکی دیگر از مراحل مربوط به پرایس اکشن مقدماتی است. مدیریت ریسک، مستلزم آن است که زمان درست خروج از بازار را هنگامی که روند در جهت مورد نظر شما حرکت نمی کند، بدانید. در غیر این صورت هیچ راهی برای کنترل ریسک شما وجود ندارد.
در سبک پرایس اکشن شما می توانید علاوه بر پیدا کردن نقاط مناسب و بهینه برای ورود به معامله، نقاط خروج مناسبی نیز پیدا کنید اما قبل از هر چیز بهتر است با مفهوم حد ضرر یا استاپ لاس آشنا باشید چون فقط یک استاپ لاس منطقی می تواند از شما محافظت کند. در واقع نکته مهمی که باید به آن دقت کنید این است که حد ضرر خود را بر اساس احساسات و یا میزان تحمل ضررتان تنظیم نکنید. به عبارت دیگر تعیین یک استاپ لاس منطقی به حرکات و نوسانات قیمت بستگی دارد.
۶- حد سود
در سبک پرایس اکشن شما نحوه تعیین حد سود یا تیک پرافیت را یاد می گیرید. تا حالا این موارد را یاد گرفته ایم:
- ورود به بازار.
- خروج از بازار زمانی که قیمت برخلاف انتظار شما حرکت می کند (حد ضرر).
اکنون می خواهیم درباره خروج از بازار زمانی که قیمت در جهت مورد انتظار شما حرکت می کند، صحبت کنیم. تعیین حد سود به اندازه تعیین حد ضرر مهم است. در سبک پرایس اکشن یاد می گیرید که چگونه و در تاکتیک های معاملاتی چه زمانی از معاملات برنده خود با گرفتن سود از بازار خارج شوید.
در شکل بالا از الگوی پرچم صعودی برای تعیین حد سود استفاده شده است.
۷- درک مفهوم انتظار (بازدهی)
انتظار ( Expectancy ) مفهومی است که به بازده مورد انتظار در هر معامله اشاره دارد و فرمول خاصی دارد:
انتظار = ( احتمال برد x پاداش ) - ( احتمال باخت x ریسک )
(احتمال برنده شدن -1)= احتمال باخت
انتظار مفهومی است که به شما کمک می کند که هر آنچه را یاد گرفته اید در یک استراتژی عملی ترکیب کنید.
- نسبت ریسک به ریوارد نتیجه تصمیمات شما برای تعیین نقطه ورود، حد ضرر و حد سود است.
- احتمال برد را می توانید از تجربه معاملاتی و تحقیقات خود استنباط کنید.
- در نهایت باید با استفاده از تاکتیک های معاملاتی، فاکتور انتظار، مثبت شود.
از مفهوم انتظار بازدهی در معامله گری می توان سه نکته مهم را یاد گرفت که در ادامه به آنها اشاره می کنیم.
مشاهده بیشتر: دوره فارکس
الف - یک معامله خوب به معنای یک معامله برنده نیست.
یک معامله خوب معامله ای است که میزان انتظار در آن مثبت باشد.
ب - احتمال بُرد هر معامله از نسبت ریسک به ریوارد آن جدا نیست.
مبتدیان اغلب فکر می کنند با تعیین نسبت ریسک به ریوارد بالاتر می توانند به انتظار مثبتی از بازدهی دست پیدا کنند اما آنها نمی توانند این نکته را تشخیص دهند که با هدف قرار دادن نسبت ریسک به ریوارد بالا، ممکن است احتمال بُرد خود را کاهش دهند. زمانی که عملکرد معاملاتی خود را اصلاح کنید، بیشتر متوجه این قضیه می شوید.
ج - از مفهوم انتظار به عنوان یک راهنما برای همه تصمیمات معاملاتی خود استفاده کنید.
در این مورد باید سوالات این چنینی از خود بپرسید:
آیا این کار میزان انتظار بازدهی را بهتر می کند؟ اگر جوابتان بله است آن کار را انجام دهید.
آیا در این معامله انتظار بازدهی مثبت می شود؟ اگر جوابتان بله است آن معامله را انجام دهید.
۸- تمرین، تمرین، تمرین
برای ترید به سبک پرایس اکشن، تمرین کردن ضروری است. بنابراین شما باید همه تکنیک ها و ابزارهای موجود در روش پرایس اکشن را در عمل تمرین کنید. هدف از تمرین کردن رسیدن به دو نکته بسیار مهم است:
- با تمرین مهارت معاملاتی خود را تقویت می کنید.
- با تمرین می توانید احساسات خود به هنگام معامله کردن را کنترل کنید.
ساختار بازار در پرایس اکشن
پرایس اکشن را می توان با توجه به حرکت بازار در یک حالت پویا تعریف کرد. پرایس اکشن ساختار بازار را به وجود می آورد و ساختار بازار، منبعی برای مطالعه حرکات و واکنش های قیمت در گذشته فراهم می کند. در نتیجه ما می توانیم پرایس اکشن را از طریق ساختار بازار بررسی کنیم. این نکته را هم به یاد داشته باشید که پرایس اکشن به معنای درک روانشناسی بازار و ساختار آن است.
به هنگام تحلیل پرایس اکشن باید بتوانید یک چنین سوالاتی از خود پرسیده و به آنها جواب دهید.
- بعد از یک حرکت بزرگ در یک جهت، واکنش بازار چگونه بوده است؟
- آیا فروشندگان بیشتر تهاجمی عمل کرده اند یا خریداران؟
- زمانی که فشار خرید کم می شود چه اتفاقی می افتد؟
- واکنش بازار پس از تست سطح حمایت چگونه بوده است؟
- سطح مقاومت کجاست و قیمت چگونه به آن واکنش نشان خواهد داد؟
به شکل زیر دقت کرده و آن را با خوانش پرایس اکشن، تحلیل کنید. همان طور که می بینید در سمت چپ کندل های قوی صعودی شکل گرفته که نشانه ای از قدرت خریداران است اما با رسیدن قیمت به محدوده مقاومتی، سایه های بلند بالایی در کندل ها شکل گرفته که از نشانه های وجود فروشندگان بسیار است. بعد از آن قیمت با کندل های ضعیفی که بدنه کوچکی دارند در یک حرکت رِنج ادامه مسیر داده و دوباره به همان محدوده مقاومتی رسیده است و باعث شده تا کندل نزولی بزرگی در سمت راست تصویر شکل بگیرد.
در نهایت باید گفت که یک پرایس اکشن کار بایستی صبر و پشتکار زیادی داشته باشد تا بتواند روان شناسی موجود در پشت پرده بازار را متوجه شود.
در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که بهتر است به هنگام استفاده از روش پرایس اکشن روی یک بازار خاص تمرکز کنید و با یک حساب لایو کوچک کار تست و تمرین کردن روشهای پرایس اکشن را شروع کنید. در این صورت می توانید به صورت واقعی احساساتی مثل از دست دادن پول و به دست آوردن آن را تجربه کنید.
آموزش پرایس اکشن
استراتژی پرایس اکشن، هنری برای تفسیر حرکات قیمت است که نیاز به مهارت بالا در تشخیص حرکات قیمت دارد. در نتیجه برای اینکه بتوان براساس پرایس اکشن، به شکل درست معامله کرد، نیاز به آموزش پرایس اکشن به شکل جامع است.
احتمالا با مطالعه در خصوص اینکه پرایس اکشن به چه معناست و به منظور کسب اطلاعات بیشتر در خصوص آن، وارد این صفحه شده اید. برای آموزش پرایس اکشن ابتدا باید با مفهوم آن آشنا شد. پرایس اکشن ( price action ) از دو کلمه price به معنای قیمت و action به معنای عمل و واکنش است.
در حالت کلی به روشی در معامله که براساس حرکات قیمت شکل می گیرد و معامله گران براساس حرکت قیمت، اقدام به تحلیل بازارهای معاملاتی می کنند؛ تاکتیک های معاملاتی پرایس اکشن گفته می شود. این روش همه حرکات قیمتی مانند کندل خوانی، اندیکاتورهای رایج و الگوهای مختلف را در بر می گیرد.
استراتژی پرایس اکشن، هنری برای تفسیر حرکات قیمت است که نیاز به مهارت بالا در تشخیص حرکات قیمت دارد. در نتیجه برای اینکه بتوان براساس پرایس اکشن، به شکل درست معامله کرد، نیاز به آموزش پرایس اکشن به شکل جامع است.
معامله پرایس اکشن، هنر و مهارت معامله بر اساس داده های خام قیمت است. یعنی معامله بدون هر گونه اندیکاتور یا سایر ابزارهای تکنیکال و صرفا براساس عملکرد قیمت است.
ویژگی های پرایس اکشن
همانطور که گفته شد، در آموزش پرایس اکشن، از اندیکاتورهای عقب افتاده، الگوریتم ها یا سیستم های معاملاتی استفاده نمی شود. در عوض، در پرایس اکشن، قصد تریدر این است که سطوح کلیدی بازار را ترسیم کرده و سیگنال های قیمت و الگوهای موجود در نمودار را شناسایی کند تا سرنخ هایی در خصوص آینده بازار بیابد.
در همه بازارهای مالی، داده های بسیاری در خصوص نحوه حرکت قیمت وجود دارد که با استفاده از آن و آموزش پرایس اکشن به شکل درست، می توان آنها را تحلیل کرد و براساس آن تصمیم گرفت. معامله گران سبک پرایس اکشن اعتقاد دارند که هر داده اقتصادی و خبری باعث تحریک و حرکت قیمت می شود. این اخبار بر قیمت تاثیرگذارند و ما در پرایس اکشن، نیازی به این داده های خبری نداریم، چرا که همه آنها روی قیمت تاثیر خود را می گذارند.
مزایای استفاده از پرایس اکشن برای معامله
بر اساس تعریف، استفاده از پرایس اکشن برای معاملات، مزایای بسیاری دارد که اصلی ترین آنها سادگی در اجرای آن است. این مزایا شامل موارد زیر است:
1- نیازی به استفاده از اندیکاتورها نیست.
یکی از مزیت های اصلی معامله با پرایس اکشن این واقعیت است که برای استفاده از آن، نیازی به اندیکاتور ندارید، فقط باید به خود قیمت نگاه کنید.
اندیکاتورها فقط الگوریتمهایی هستند که در نمودار تحلیلی که استفاده میکنید، خطوطی را ترسیم میکنند و برای کمک به معاملهگران در تجزیه و تحلیل بازار و تصمیمگیری استفاده میشوند، اما در واقعیت در بیشتر موارد اندیکاتورها، معاملهگران را در اجرای استراتژیهای خود گیج میکنند.
اندیکاتورهای حتی در بسیاری از موارد به دلیل کندی خود در برابر تغییر قیمت، به طور جدی نتیجه معامله را به خطر می اندازند.
2- این یک راه ساده برای معامله است.
مزیت برجسته ای که افراد را به آموزش پرایس اکشن، ترغیب می کند این است که راهی ساده برای معامله است و معامله با آن بسیار واضح بوده و هیچ شاخصی برای به هم ریختگی وجود ندارد. در نتیجه شما برای تصمیم گیری راجع به خرید یا فروش، نیازی به گنجاندن اطلاعات فنی زیادی ندارید.
اگر بخواهید همه شاخص های موجود را در نظر بگیرید، استرس زیادی را متحمل خواهید شد. بسیاری از افراد، در نهایت به انجام معاملات احساسی می پردازند، زیرا زمان زیادی را برای فکر کردن به احتمالات دیگر تلف کرده اند و به نقطه ای می رسند که هر تصمیمی برای ادامه کار می گیرند. با پرایس اکشن، تمام تمرکز شما بر روی نمودارهای کندل استیک است و می توانید ببینید که در بازار چه اتفاقی می افتد .
3- در پرایس اکشن درک سیگنال ها، آسان است.
درک سیگنال های قیمت در پرایس اکشن، بسیار آسان است. شما لازم نیست یک معامله گر حرفه ای با تجربه زیاد باشید تا سیگنال ها را درک کنید و در نهایت یک تصمیم معاملاتی خوب بگیرید. با آموزش پرایس اکشن، میتوانید روندهای بازار را شناسایی کنید که این، امکان معامله با روند بازار را برای شما فراهم می کند.
شما می توانید برای آموزش پرایس اکشن از دوره فرزین صدوقی در این رابطه استفاده کنید. در این دوره جدیدترین روش ها برای یادگیری پرایس اکشن به کار گرفته شده است و شما می توانید به راحتی از طریق آن، این سبک معامله را بیاموزید و در معاملات خود استفاده کنید.
با استفاده از آموزش پرایس اکشن در چه بازارهای مالی می توان معامله کرد؟
در پاسخ به این سوال باید تاکتیک های معاملاتی گفت سبک پرایس اکشن در همه بازارهای مالی در سراسر دنیا، قبل استفاده است. شما می توانید از این سبک برای معامله در بورس سهام، ارز، سکه، طلا، ارز دیجیتال، فارکس و . استفاده کنید.
آیا معامله با پرایس اکشن، بدون تاخیر است؟
از آنجا که آموزش پرایس اکشن و استفاده از آن، با هیچ ابزار کمکی مانند اندیکاتورهایی که با تاخیر تحلیل می کنند، انجام نمی شود؛ بدون تاخیر می توان با استفاده از آن معامله کرد و به سوددهی بالایی رسید.
نکات مهم برای معامله با پرایس اکشن
اگر اکنون قصد دارید، آموزش پرایس اکشن را شروع کنید، نکاتی وجود دارد که میتوانید فوراً آنها در خودتان بسازید. حتی اگر این استراتژی کمی و بدون الگو باشد، در واقع برخی از تاکتیک های مشترک در میان سودآورترین معامله گرانی که از آن استفاده می کنند؛ وجود دارد.
1. به محدوده خطوط حمایت و مقاومت توجه کنید.
خطوط حمایت و مقاومت، دو رکن اساسی در آموزش پرایس اکشن محسوب می شوند. با این حال، این موضوع را در نظر بگیرید که معامله گران کمی با داشتن این دو رکن، به سودآوری می رسند. علت این است که بسیاری از معامله گران، هنگام انجام تحلیل، فقط خطوطی که به عنوان خطوط حمایت و مقاومت در نظر می گیرند را بررسی می کنند و براساس آن تصمیم گیری می کنند.
این کار در روند معاملات، باعث بروز خطا می شود و این خطوط به تنهایی نمی توانند روی مسیر حرکت کنند. در واقع خطوط حمایت و مقاومت به تنهایی نمی توانند اثرگذار باشند بلکه باید به محدوده آن توجه کرد.
2. هنگام تحلیل نمودار، تمرکز اصلی خود را روی قله و کف بگذارید.
یکی از اصلی ترین و در عین حال ساده ترین نکات این است که به میزان کافی به قله ها تاکتیک های معاملاتی و کف توجه کنید. این بخش از نمودارها، اطلاعات بسیار مفیدی را برای ادامه راه در اختیار شما می گذارند.
3. توجه کنید که همه چیز در این روش نسبی است.
در هر سبکی از معامله و در پرایس اکشن ابتدا این موضوع را در نظر بگیرید که همه چیز، نسبی است و شما نمی توانید این روش را اصل کار خود قرار دهید. منظور این است که همیشه نمی توان انتظار داشت که روند نمودار با تحلیل های صورت گرفته، مطابق باشد. در نتیجه باید این موضوع را در نظر بگیرید که همه چیز نسبی است.
نکات ضروری در استراتژی مدیریت ریسک فارکس
مدیریت ریسک در معاملات برای تبدیل شدن به یک معامله گر و کسب سود امری ضروری است.
با شناخت تأثیر و ریسک مدیریت ضعیف بر سیستم معاملاتی خود دریابید که چگونه می توانید با استفاده از تاکتیک های ابتدایی، ریسک را در فارکس مدیریت کنید.
معاملات فارکس همیشه با ریسک همراه است، هر زمانی که شما معامله ای را آغاز می کنید با 2 سناریو رو به رو می شوید به گونه ای که ممکن است معامله شما در جهت و یا خلاف جهت حرکت بازار پیش برود.
این چالشی است که معامله گران در همه سطوح با آن روبرو هستند. معامله گران به دلیل نداشتن مهارت، پول و سرمایه خود را از دست نمی دهند بلکه این مدیریت ضعیف آنهاست که باعث ضررشان می شود.
بنابراین، درک مناسبی از ریسک و مدیریت آن برای تمامی معامله گران بسیار مهم است.
چرا بازار فارکس پرریسک است؟
معامله در بازارهای مالی به دلیل طبیعت زیرو- سام آن همراه با ریسک است.
ممکن است شما بتوانید در بازار معاملات درآمد کسب کنید در حالی که یک معامله گر دیگر با ضرر مواجه شود، به همین دلیل، معامله گران با تجربه، راه هایی را برای داشتن درآمد جانبی برای خود در نظر می گیرند.
به علاوه باید بگوییم که اندازه و مقیاس بازار فارکس می تواند ریسک را برای معامله گران تازه وارد و غیر حرفه ای افزایش دهد.
آمارها نشان می دهد که بیش از 5.3 میلیارد دلار سرمایه در بازار فارکس معامله می شود.
تاکتیک های اساسی برای مدیریت ریسک در فارکس
حذف ریسک در بازار مالی به طور کامل غیرممکن است اما می توانید با استفاده از استراتژی های مناسب ، سطح خطراتی را که در معرض آن هستید، کاهش دهید.
لوریج و مدیریت ریسک
مفاهیم لوریج و مارجین در مدیریت ریسک بسیار مهم است. با استفاده از لوریج می توانید سرمایه مورد نیاز خود را به صورت وام دریافت کنید.
مارجین، سپرده ای است که یک معامله گر با استفاده از آن معاملات خود را انجام می دهد.
به عنوان مثال، اگر 1000 دلار داشته باشید و به این نتیجه برسید که سهامی که امروز قیمت آن 10 دلار است تا 15 دلار هم افزایش پیدا می کند، می توانید از دو روش در معاملات خود استفاده کنید.
راه اول این است که اگر شما فرد ریسک گریزی باشید، می توانید 100 سهم بخرید و در صورت موفقیت 500 دلار بدست آورید.
راه دوم این است که می توانید با قرض گرفتن 1000 دلار دیگر، سهام خود را خریداری کنید و در صورت موفقیت به سود 1000 دلاری دست پیدا کنید. از طرفی دیگر، اگر قیمت سهام به 5 دلار برسد، معامله ای که براساس روش اول انجام داده اید با 500 دلار ضرر همراه خواهد شد در حالی که میزان ضرر در معامله ای که با استفاده از روش دوم انجام شده است برابر با 1000 دلار است.
در معاملات فارکس ، لوریج و مارجین مشابه با یکدیگر عمل می کنند.
یک بروکر به شما لوریجی را با نسبت مشخص پیشنهاد می دهد. معمولاً این نسبت از 1:1 تا 1:1000 متغیر است. اگر موجودی حساب شما برابر با 1000 دلار باشد و تصمیم داشته باشید که از لوریجی با نسبت 1:500 استفاده کنید به این معناست که می توانید دارایی هایی با ارزش 500 هزار دلار خرید کنید.
معامله گران حرفه ای ، ریسک کار با لوریج را درک می کنند. آنها می دانند که در صورت افزایش لوریج، ریسک ضرر خود را نیز افزایش می دهند. به عنوان مثال، اگر موجودی حساب شما برابر با 10 هزار دلار و میزان لوریج شما برابر با 50 باشد، به این معناست که شما می توانید دارایی های مورد نظر خود را به ارزش 500 هزار دلار خریداری کنید. فرض کنید، جفت EUR/JPY در سطح 120 معامله می شود و ارزش هر پیپ استاندارد نیز برابر با 8 دلار باشد. یک پیپ برای پنج لات استاندارد 40 دلار ارزش خواهد داشت.
اگر بعد از انجام آنالیز خود به این نتیجه برسید که ارزش جفت ارز مورد نظرتان سقوط خواهد کرد آن را می فروشید. اگر جریان معاملات بر خلاف انتظار شما پیش رود و جفت تا 121 حرکت کند، 100 پیپ را به ارزش 4000 دلار از دست می دهید که این میزان برابر با 40% از ارزش حساب شماست.
از طرف دیگر، اگر از لوریجی به نسبت 5 استفاده کنید، قدرت خرید شما برابر با 5 هزار دلار خواهد شد. اگر جفت ارز تا 121 حرکت کند، سطح 100 را به ارزش 400 دلار از دست خواهد داد و به این ترتیب 4% از حساب خود را در معرض ضرر قرار می دهید.
اگر سطح این جفت تا 119 حرکت کند، اولین معامله می تواند شما را به سود 40 درصدی برساند در حالی که دومین معامله تنها برای شما 4% سود خواهد داشت.
اگرچه یک نسبت بالای لوریج می تواند شما را به سود برساند ولی از طرفی دیگر شما را با ریسک بیشتری نیز مواجه می کند.
از آنجا که شما جهت حرکت قیمت را نمی دانید بنابراین بهتر است از لوریج های به نسبت پایین استفاده کنید.
اغلب معامله گران حرفه ای از مارجین هایی با نسبت کمتر از 50 استفاده می کنند.
لات
اندازه لات یکی دیگر از استراتژی های مهم مدیریت ریسک است که می توانید از آن استفاده کنید. به عنوان مثال اگر شما توریستی باشید که از آمریکا به کانادا سفر می کنید که با 1000 دلار به کانادا سفر می کنید ، نرخ مبادله در مرز 1.3000 است و به شما 1300 دلار کانادا داده می شود. اگر بخواهید به آمریکا برگردید باید پول خود را دوباره تبدیل کنید اما این بار نرخ تبادل برابر با 1.2950 است و شما 1,003 دلار بدست می آورید.
این برای یک معامله گر، سود کمی است. به همین دلیل بروکرها به معامله گران اجازه می دهند تا در واحد لات معامله کنند. سایز اکثر لات ها به صورت استاندارد است و براساس مینی و میکرو تعریف می شوند و برابر با 100 هزار، 10 هزار و 1000 لات هستند.
هرچه سایز لات بیشتر باشد، سود شما نیز در صورت حرکت معامله در جهت صحیح، بیشتر خواهد شد. اگر جهت حرکت معامله در جهت نادرستی باشد، سایز لات بیشتر نشان دهنده ضرر بیشتر شما خواهد بود.
بنابراین به شما توصیه می کنیم که برای کاهش ریسک از سایز لات کوچکتر استفاده کنید.
استاپ لاس
استاپ لاس ابزاری است که در پلتفرم های معاملاتی متاتریدر 4،5 و c تریدر وجود دارد. این ابزار یکی از مهم ترین گزینه های مربوط به مدیریت ریسک است زیرا زمانی که به سطح از پیش تعیین شده ای برسد، معامله را متوقف می کند. هرچه بیشتر تجربه بدست آورید به این نتیجه می رسید که ضرر بخشی از معاملات است.
استاپ لاس به شما کمک می کند تا در مورد ضررهای احتمالی خود احساس ناراحتی نداشته باشید.
یکی از کارهایی که باید انجام دهید این است که برای هر معامله بیش از 3% از موجودی حساب خود را تحت ریسک قرار ندهید. در این صورت، اگر موجودی حساب شما برابر با 10 هزار دلار باشد، بهتر است استاپ لاس خود را در سطح 300 دلار قرار دهید. استاپ لاس یکی از مهم ترین ابزارهای مدیریت ریسک در معاملات است.
یکی دیگر از راه های مدیریت ریسک استفاده از تریلینگ استاپ لاس است.
در تریلینگ استاپ لاس، سطح استاپ لاس تعیین شده برای تأمین امنیت سرمایه شما همراه با قیمت حرکت می کند. این روش برای کسب سود معامله گران، روش مناسبی است اما زمانی که قیمت ها به صورت معکوس پیش روی کنند نمی تواند برای شما مفید باشد.
رای گیری برگزیت 2016 نمونه خوبی از اهمیت استفاده از دستورات استاپ لاس است.
قبل از رای گیری ، داده های نظرسنجی نشان می داد که گروه باقی مانده با اختلاف اندک پیروز خواهد شد بنابراین، بسیاری از معامله گران استرلینگ خریدند.
وقتی که گروه مخالف برنده شد، قیمت استرلینگ کاهش پیدا کرد و همین موضوع برای معامله گرانی که پوند را خریده بودند ضرر بزرگی را ایجاد کرد.
هج
هج یک نوع استراتژی مدیریت ریسک است که به شما امکان می دهد دو یا چند معامله را همزمان باز کنید.
به همین دلیل وقتی معامله ای اشتباه پیش برود، ضررها با معامله سودده جبران می شود. برای درک مفهوم هج باید معنای همبستگی را درک کنید.
جفت ارزها می توانند همبستگی مثبت ، همبستگی منفی یا اصلاً همبستگی نداشته باشند.
برای جفت های کاملا مرتبط ، می توانید معاملات مخالف را همزمان شروع کنید. در این صورت ، اگر فکر می کنید که حرکت یک ارز، صعودی خواهد شد، می توانید آن را خریداری کرده و همزمان مقدار کمی از ارزهای دیگر را بفروشید. اگر معامله شما به نتیجه برسد، از ارز اول سود بدست می آورید و ضرر کمی از ارز دوم تجربه خواهید کرد.
در این صورت، سود شما سود جفت ارز اول منهای ضرر جفت ارز دوم خواهد بود. همین مفهوم در مورد جفت ارزهایی که همبستگی منفی دارند نیز صدق می کند.همچنین، در نظر داشته باشید که می توانید از هج کردن در معاملات با چند دارایی نیز استفاده کنید.
برای مثال، براساس سوابق موجود، زمانی که قیمت دلار افزایش پیدا کند، قیمت طلا کاهش می یابد. بنابراین اگر دلار به صورت صعودی حرکت کند می توانید حجم کمی از دارایی طلای خود را به فروش برسانید.
باقی ماندن در فارکس به مدت طولانی
مدیریت ریسک در معاملات فارکس بسیار مهم است به گونه ای که حتی اگر بهترین معامله گران، این اصل را رعایت نکنند با ضررهای سنگینی رو به رو خواهند شد.
بنابراین، به شما توصیه می کنیم که همیشه در استراتژی معاملاتی خود توجه ویژه ای به مدیریت ریسک داشته باشید.
چطور بهترین استراتژی معاملاتی فارکس را انتخاب کنیم؟
ترید کردن در بازار فارکس، سراسر درباره این است که کمتر ضرر کنیم و بیشتر سود ببریم. باید بگویم که به خاطر وجود استراتژی های معاملاتی فارکس به این مهم دست پیدا کرده ایم و باید قدردان این استراتژی ها باشیم. با استفاده از این استراتژی ها، یک معامله گر، مجموعه ای از قوانین را برای بهره گیری از آنها تدوین می کند.
اغلب اوقات معامله گران به استراتژی های معاملاتی که به طور کامل آزمایش نشده اند اعتماد می کنند و خود را برای شکست آماده می کنند. واقعیت این است که شما می توانید ساعت ها به جستجوی راه حل صحیح در سراسر اینترنت بپردازید - و هیچ شانسی برای یافتن یک استراتژی خوب نخواهید داشت.
تنها تاکتیک های معاملاتی راه حل این است که استراتژی های اصلی را خودتان امتحان کنید و ببینید واقعا چه چیزی کارساز است.
استراتژی ها و اهداف معاملات فارکس
قبل از بحث در مورد تنظیمات معاملات و استراتژی های احتمالی، ابتدا باید بدانیم که چرا هر شخصی در وهله اول تجارت فارکس را در نظر می گیرد. دو دلیل وجود دارد: پوشش ریسک یا فروش تامینی (Hedging) و سفته بازی (Speculation).
پوشش ریسک به شرکتهایی مرتبط می شود که از خود در برابر ضرر محافظت می کنند. آنها سود روزانه خود را از هر کشور خارجی (که درآمد خود را به ارز خارجی پرداخت کرده است) دریافت می کنند. سپس آنها منتظر نوسان ارز می مانند و آن را به کشور خود منتقل می کنند.
این عمل واقعاً مربوط به استراتژی های فارکس نیست.
از طرفی دیگر، سفته بازی پیش بینی حرکتی است که یک شرکت در یک شرایط خاص، ممکن است انجام دهد. اگر به درستی انجام شود، این پیش بینی ها نتایج معاملات را بسیار بهبود می بخشند.
سفته بازی در واقع همان چیزی است که در معاملات روزانه انجام می شود. با کمک استراتژی های مناسب می توانید در دنیای تجارت فارکس پیشرفت کرده و در نهایت استراتژی معاملاتی خود را ایجاد کرده و توسعه دهید. نکته منفی این است که این مسئله یک فرآیند زمان بر و دشوار است.تاکتیک های معاملاتی
خبر خوب این است که استراتژی های از پیش ساخته شده ای برای آزمایش در دسترس شما قرار دارد. اگرچه بهتر است این کار را با ایمنی کامل انجام دهید مخصوصاً، اگر تازه وارد دنیای فارکس شده اید باید گاه و بیگاه تاکتیک های خود را تغییر دهید. این به شما این اجازه را می دهد که حاشیه سودی را که ممکن بود از دست بدهید، را ببینید.
بهترین استراتژی معاملاتی فارکس چیست؟
در اینجا ما چند روش داریم که به شما کمک می کند تاکتیک های تان را سریعا تغییر داده و به سود برسید.
ما می خواهیم به شما یک مرور کلی از استراتژی هایی که سالهای طولانی جواب داده اند، ارائه دهیم. بنابراین شما می توانید درباره استراتژیهایی که مورد علاقه تان می باشد، بیشتر تحقیق کنید. اینها استراتژی های معاملاتی فارکسی هستند که بسیاری از معامله گران اثبات کرده اند که آنها موثر و کارا هستند و جواب خودشان را پس داده اند.
استراتژی Bladerunner (دونده با پای تیغ دار)
این مناسب تمام تایم فریم ها و جفت ارزها است. در حال حاضر این استراتژی، یکی از استراتژی های معاملاتی موجود در بازار است. معامله با Bladerunner یک استراتژی بر اساس رفتار قیمت می باشد.
استراتژی پیوت فیبوناچی روزانه (Daily Fibonacci Pivot Trade)
این نوع معامله فقط از پیوت های (چرخش) روزانه استفاده می کند. ولی بهر حال می تواند به تایم فریم های بلند مدت تر هم افزایش پیدا کند. این نوع استراتژی، ترکیبی از فیبوناچی بازگشتی (Retracement) و افزایشی (Extension) است. ترید کردن با فیبوناچی می تواند هر تعداد پیوت (محل چرخش قیمت) را شکار کند.
استراتژی بازگشت های درون باندهای بولینگر (Bolly Band Bounce Trade)
این استراتژی برای بازارهای بدون روند و خنثی عالی می باشد. اگر از این استراتژی با کمک سیگنال های تاییدی دیگری استفاده کنید، واقعا کارکرد عالی از آن خواهید دید. اگر به استراتژی باندهای بولینگر علاقه مند هستید، این استراتژی واقعا ارزش امتحان کردن را دارد.
استراتژی روی هم افتادن فیبوناچی ها در فارکس (Forex Overlapping Fibonacci Trade)
این استراتژی مورد علاقه بساری از تریدر ها است. قابلیت اطمینان این استراتژی کمی پایین است اما اگر در تایید با سیگنال های مناسب دیگر استفاده شود، بسیار دقیق خواهد شد.
استراتژی معاملاتی حرکت به سمت بالا و توقف (Pop ‘n’ Stop)
تلاش برای تعقیب قیمت زمانیکه به سمت بالا حرکت می کند، به ندرت کارایی دارد مگر اینکه ترفند آن را بدانید. این استراتژی معاملاتی فارکس یک نکته ساده به شما می دهد تا بدانید که آیا قیمت همچنان قرار است به سمت بالا ادامه حرکت دهد و یا به سمت پایین ریزش داشته باشد.
( Pop ‘n’ Stop Trade: به این شکل کار تاکتیک های معاملاتی می کند که قیمت از آن محدوده ای که در آن گیر کرده، به سمت بالا بیرون می رود. آن وقت سطوح مقاومتی و مکث ها، قبل از شروع مجدد در مسیر شکست اولیه، متوقف می شوند
درست در لحظه توقف، تریدرها به دنبال سیگنالهایی از کندل استیک ها می گردند که ادامه حرکت را پیشنهاد بدهند. بیشتر تریدرها به سیگنالهای صعودی کندل استیک های ژاپنی تکیه می کنند و سفارشات buy-stop خودشان را در حالیکه حد ضررهایشان را گذاشته اند، 1 تا 2 واحد بالای سیگنالهای کندل استیک دیده شده، قرار می دهند.
نقطه مقابل این استراتژی هم Drop ‘n' Stop است که Breakouts یا شکست های قیمت به سمت پایین را ترید میکند. درست مثل Pop ‘n’ Stop این Drop ‘n' Stop هم، زمانیکه قیمت بعد از ریزش از یک منطقه بدون روند به سمت پایین متوقف می شود و قبل از حرکت در جهتی مشخص می ایستد، یک Drop ‘n' Stop رخ داده است).
استراتژی فراکتال های فارکس (Trading the Forex Fractal)
این بیشتر یک مفهوم است تا یک استراتژی، اما اگر می خواهید بفهمید قیمت ها چه کاری انجام می دهند باید این را بدانید. این استراتژی به شما درسی در زمینه فاندامنتال ارائه می دهد که واقعاً به شما کمک می کند تا در فارکس موثرتر ترید کنید.
استراتژی های معاملات ارزی یک بازی آزمون و خطا است. شاید ارزش این را داشته باشد که استراتژی های لیست بالا را امتحان کنید تا ببینید آیا برای شما مفید است یا خیر.
با این حال ما به دو استراتژی دیگر نگاه خواهیم کرد که نسبت به آنهایی که جلوتر اشاره کردیم، متداول تر می باشند.
علاوه بر این کارایی آنها هم به اثبات رسیده است.
استراتژی اسکالپ کردن به طور خلاصه (Scalping)
بسیاری اسکالپ کردن را خسته کننده و زمان بر می دانند. در واقع هر معامله گری نمی تواند در آن موفق بشود. ممکن است که اسکالپینگ در بین بهترین استراتژی های فارکسی، خسته کننده ترین به نظر برسد.
از طرفی دیگر اما این استراتژی واقعا جواب می دهد.
اگر به دنبال یک استراتژی قابل اعتماد در فارکس هستید این ممکن است ایمن ترین انتخاب شما باشد. به عنوان یک معامله گر روزانه یک یا دو بار در روز وارد بازار می شوید و همیشه از یک پوزیشن وارد پوزیشن دیگری می شوید و در حالتی ایده آل، شما به سود خواهید رسید.
اگر یک اسکالپر باهوش و دانا هستید، این روند معمولاً بسیار سریعتر است و انرژی بیشتری از شما می گیرد. به این شکل که روزانه چندین بار وارد بازار می شوید و از آن خارج می شوید. حاشیه سود شما ممکن است اندک به نظر برسد اما ثابت و همیشگی خواهد بود. هرچه بیشتر اسکالپ کنید، بیشتر سود خواهید کرد.
به عنوان مثال اگر جفت ارز یورو-دلار آمریکا را معامله کنید و قیمت هر یک از ارزها 20 پیپ افزایش یابد شما سودی کوچک، در ازای یک معامله بدست آورده اید. نتیجه معامله شما سود ناچیزی است اما همین سود، حاصل معامله ای در کمتر از 1 دقیقه می باشد. میزان و ثبات سود کلی شما، بستگی به تعهد و بازتاب شما دارد.
اگر اسکالپرها واقعا بخواهند در هنگام انتشار اخبار اقتصادی کسب سود کنند، باید منتظر مهمترین اخبار اقتصادی فارکس بمانند. اگر یک اسکالپر هستید باید زمان انتشار اخباری چون: تولید ناخاص داخلی (GDP)، نرخ بیکاری (Unemployment Rate) و نرخ تورم (Inflation Rates) را بدانید.
این عوامل می توانند بر استراتژی های معاملاتی شما تأثیر بگذارند به ویژه در بازار معاملات ارزی که در آن اسکالپینگ، می تواند سودآور باشد.
استراتژی معاملات پوزیسیونی (Positional Trading) – استراتژی معاملاتی با ثبات فارکس
اگر چه که اسکالپینگ مطمئناً معاملات ارزی را به شما آموزش می دهد ولی نیازمند زمان و تلاش زیادی می باشد. وقتی شما در حال اسکالپ کردن هستید، باید مدت طولانی جلوی کامپیوتر بنشینید. معاملات پوزیسیونی یا پوزیشن تریدینگ یک روش جالب برای تجارت آنلاین فارکس است. گرچه ممکن است فقط چند ساعت در هفته طول بکشد اما می تواند سود بسیار گسترده تاکتیک های معاملاتی ای را برای شما رقم بزند.
خوب حالا روش معاملات پوزیسیونی چگونه است؟
پوزیشین تریدینگ به معنای باز نگه داشتن پوزیشن های معاملاتی برای مدت زمان طولانی است در نتیجه، شما می توانید برخی از حرکات بزرگ بازار را شکار کنید. قاعده این بازی به این شکل است که شما باید از اهرم های (Leverage) بزرگ اجتناب کنید و از نزدیک مراقب نرخ های بهره (Swap) شبانه معامله تان باشید. (در فارکس به معاملاتی که بیشتر از یک روز باز باشند، نرخی به نام سواپ تعلق می گیرد).
گاهی وقتها این نرخهای سواپ بیشتر از سودی خواهند بود که قرار است نصیبتان شود.
با پوزیشن تریدینگ شما می توانید نه تنها استراتژی های معاملات فارکس بلکه مهارت های لازم برای موفقیت را بیاموزید. این استراتژی، روش خوبی برای دستیابی به سود بالا است اما همچنین می تواند احساسات شما را درگیر کند.
تریدرها ممکن است استرس ناشی از تأثیرپذیری سرمایه خود را از حرکت های کوتاه مدت بازار احساس کنند. اغلب اوقات معامله گران وقتی میبینند که پوزیشنشان تو ضرر است باید با خودشان برای نبستن معامله شان، بجنگند.
با پوزیشن تریدینگ شما باید وقت خودتان را به تجزیه و تحلیل بازار و پیش بینی حرکت های بالقوه بازار اختصاص دهید. با این حال تقریباً هیچ زمانی برای اجرای استراتژی معاملاتی شما صرف نمی شود.
خیلی ساده جفت ارزی را که بیشترین اطلاع از شرایطش را دارید، انتخاب کنید. حجمی که می خواهید با آن وارد معامله شوید را محاسبه کنید، ببینید سوآپ آن چقدر است یا چطور می توانید آن را سر به سر (Break even) کنید و بهترین زمان ورود به معامله را آنالیز کنید. و زمانیکه این لحظه فرا رسید، آن را انجام دهید.
آخرین نکات
استراتژی های فارکسی زیادی وجود دارند اما گفتن اینکه کدام یک از آنها بهترین است، سخت است. در نهایت هر تریدر باید خودش این تصمیم را بگیرد.
فارکس یک فرآیند آزمون و خطا است. برای داشتن شانس موفقیت، باید اقدام به عمل کنید و هر استراتژی را خودتان امتحان کنید. قبل از انتخاب بهترین استراتژی مناسب، استراتژی تان را عوض کنید و بطور مرتب آن را بهبود ببخشید.
به احتمال زیاد این همان استراتژی است که خودتان آن را درست کرده و توسعه داده اید.
دیدگاه شما