پیش بینی بازار به کمک RSI


نمودار یک‌روزه بایننس کوین-تتر. منبع: TradingView

اندیکاتور CCI چیست؟

تحلیل تکنیکال، محبوبیت بسیار زیادی در میان سرمایه‌گذاران بورس دارد. اندیکاتور CCI از جمله ابزارهای تحلیل تکنیکال است که اطلاعات مهمی را در اختیار فعالان بازار سرمایه قرار می‌دهد.

اختصاصی آگاه پرس – در ادامه سلسله یادداشت های «سواد بورسی»، در این یادداشت کوتاه به «اندیکاتور CCI چیست؟» می پردازیم.

اندیکاتور CCI، حدود ۴۰ سال پیش توسط یک معامله‌گر کالا به نام «دانلد لمبرت» به وجود آمد. این اندیکاتور از خانواده «اسیلاتورها» است و با استفاده از آن می‌توان رفتار قیمت سهم را در بازار شناسایی کرد.
اسیلاتور نوعی از اندیکاتور است که در آن یک محدوده با استفاده از دو کران بالا و پایین نمودار تشکیل می‌شود و با استفاده از رسم یک خط روند در این محدوده، نوسان قیمت ها را تشخیص می‌دهند.
فعالان بازار سرمایه با استفاده از این اندیکاتور متوجه می‌شوند که یک سهم، با قیمتی بیش‌تر یا کم‌تر از ارزش واقعی آن در بازار معامله می‌شود. با رسم خط روند در اندیکاتور CCI می‌توان به راحتی سیگنال خرید و فروش دریافت کرد و همچنین واگرایی در این اندیکاتور، از قوی‌ترین سیگنال های بورسی بازار به شمار می‌رود.
این اندیکاتور مزایای زیادی دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به تشخیص نقاط اشباع خرید و فروش در روند سهم، پیش‌بینی هر نوع تغییر جهت روند آن، دریافت سیگنال خرید و فروش با استفاده از ترسیم خطوط روند و بررسی شکست این خطوط در نمودار سهم اشاره کرد.
تاخیر در ارائه سیگنال در برخی موارد و امکان دخالت احساسات معامله گر نیز از معایب استفاده از این اندیکاتور به شمار می‌روند.

تفاوت RSI و CCI

اندیکاتور RSI نیز مانند CCI از خانواده اسیلاتورها است و از این اندیکاتور هم برای بررسی رفتار قیمت سهم استفاده می‌کنند. بسیاری از تحلیلگران بازار سرمایه استفاده از RSI را راحت‌تر و نتایج حاصل از آن را قابل اعتمادتر از اندیکاتور CCI می‌دانند.
نکته مهم اینکه استفاده از این اندیکاتور نباید تنها معیار شما برای بررسی رفتار قیمتی یک سهم در بازار سرمایه باشد و بهتر است برای بالا رفتن اعتبار تحلیل از ابزارهای دیگری نیز در کنار اندیکاتور CCI استفاده شود.
بنابراین CCI اندیکاتوری است که به فعالان بازار سرمایه برای پیش‌بینی تغییر جهت روند سهم کمک می‌کند. اما نباید از آن به عنوان تنها معیار تحلیل رفتار سهام استفاده کرد و بهتر است برای قابل اعتمادتر بودن تحلیل از دو یا چند ابزار به صورت همزمان استفاده شود.

واگرایی در تحلیل تکنیکال (Divergence) ارز دیجیتال و بورس

واگرایی در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال و بورس

تحلیل تکنیکال یکی از تحلیل‌های مهم و پرکاربرد در بازارهای مالی است. یکی از موضوعات پرکاربرد و محبوب آموزش ارز دیجیتال در مشهد، واگرایی در تحلیل تکنیکال است. همان‌طور که از اسم واگرایی مشخص است؛ زمانی رخ می‌دهد که جهت روند سهم با جهت روند یک اندیکاتور خاص مطابقت نداشته باشد (درواقع برعکس هم باشند). این اتفاق نشانه‌ای است برای معامله‌گران که با استفاده از این نشانه قادر هستند کسب سود کنند و یا خود را از ضررهای حتمی نجات دهند.

در برخی از مواقع تغییر روند بازار طوری است که بازار را از نقطه اوج به کف می‌رساند و با واگرایی این اتفاقات قابل پیش‌بینی هستند. از این رو توجه به هشدار واگرایی ضروری است. در این مقاله از آکادمی پارسیان بورس قصد داریم مفاهیم و انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال را عنوان کنیم. سپس نکات کلیدی استفاده از این روش را عنوان و مثال‌های واقعی برای فهم بیشتر شما عزیزان بیان کنیم. در نهایت شما با این مفهوم تکنیکال قوی خیلی بیشتر آشنا خواهید شد. پس برای فهم این موضوع با ما همراه باشید.

واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟

در این بخش قصد داریم راجع به این موضوع که واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست صحبت کنیم. به بیانی ساده واگرایی زمانی رخ می‌دهد که روند قیمت با یک شاخص و اندیکاتور یکی نباشد. برای مثال اگر اندیکاتور RSI روندی منفی را نشان دهد ولی قیمت روند مثبت داشته باشد. در این شرایط می‌توان گفت واگرایی رخ داده است. واگرایی به معامله‌گر هشدار می‌دهد که قیمت احتمالاً تغییر روند خواهد داد. هشدار واگرایی برای تریدرها از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا احتمال تغییر روند زیاد است.

واگرایی در تحلیل تکنیکال

واگرایی انواعی مختلفی دارد که در بخش‌های بعدی به انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال می‌پردازیم. اما سؤال اینجاست که از چه اندیکاتورهایی می‌توان برای پیداکردن واگرایی استفاده کرد. جواب این است که از تمامی اندیکاتورهای رایج برای تشخیص واگرایی می‌توان استفاده کرد اما یکی از اندیکاتورهای محبوب، RSI است. اما از اندیکاتورهای دیگری مثل مکدی (MACD) و OsMA نیز برای تشخیص واگرایی استفاده می‌شود.

انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال

در این بخش قصد داریم راجع به انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال صحبت کنیم. به طور کلی واگرایی به دو دسته واگرایی مخفی (Hidden Divergence) و واگرایی معمولی (Regular Divergence) طبقه‌بندی می‌شوند. هر کدام از این واگرایی‌ها به دو دسته مثبت و منفی طبقه‌بندی می‌شوند. برای آشنایی با مفهوم هر یک با ما همراه باشید.

واگرایی معمولی (Regular Divergence)

در این نوع واگرایی وقتی نمودار قیمت صعودی است و قیمت به قله جدیدی دست پیدا می‌کند، روند اندیکاتور بر خلاف آن است و با روند صعودی قیمت به قله بالاتری نمی‌رسد و قله جدید، پایین‌تر است. برای قیمت نزولی برعکس این عمل می‌کند نمودار قیمت با گذشت زمان به کف پایین‌تری می‌رسد ولی اندیکاتور کف بالاتری را تشکیل می‌دهد. در نتیجه این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال را می‌توان به دو دسته مثبت و منفی طبقه‌بندی کرد:

واگرایی منفی معمولی

در این نوع واگرایی نمودار شمعی قیمت بر اساس زمان صعودی است. برای بررسی این نوع واگرایی باید به قله‌ها نگاه کرد. نمودار قیمت به قله بالاتر (higher high) دست پیدا می‌کند در صورتی که نمودار اندیکاتوری مثل Rsi یا هر اندیکاتور دیگری قله پایین‌تری (lower highs) نشان می‌دهد. نمونه این واگرایی را می‌توانید در شکل زیر مشاهده کنید همان‌طور که مشخص است قیمت بعد از این واگرایی منفی، نزولی شده است.

واگرایی منفی در تکنیکال

واگرایی مثبت معمولی

این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال، نمودار شمعی قیمت بر اساس زمان روندی نزولی دارد. در این نوع واگرایی باید کف‌های قیمتی در نظر گرفته شود. به صورتی که در نمودار قیمت بر اساس زمان، قیمت به کف پایین‌تر (lower low) می‎رسد. این در حالی است که RSI یا هر اندیکاتور دیگر، کف جدید را بالاتر از کف قدیمی تشکیل می‌دهد.

واکرایی مثبت در تکنیکال

واگرایی مخفی (Hidden Divergence)

تفاوت واگرایی مخفی و معمولی این است که در واگرایی معمولی از نوع مثبت نمودار قیمت زمان و اندیکاتورها، در کف روند نزولی بود ولی در واگرایی مخفی این اتفاق در کف روند صعودی می‌افتد. در ادامه بیشتر راجع به واگرایی مخفی و تفاوت آن با واگرایی معمولی صحبت می‌کنیم.

واگرایی مثبت مخفی

واگرایی در تحلیل تکنیکال از نوع مخفی و مثبت، کف روندِ صعودی در نظر گرفته می‌شود. چنین روندی در نمودار قیمت زمان کف جدیدی که تشکیل می‌شود از کف قبلی بالاتر است ولی عکس این اتفاق در اندیکاتور رخ می‌دهد. در این صورت واگرایی مثبت از نوع مخفی رخ داده است. همان‌طور که در شکل زیر مشاهده می‌کنید قیمت کف صعودی دارد ولی اندیکاتور عکس آن را نشان می‌دهد که در ادامه قیمت اندکی رشد داشته است.

واگرایی مثبت مخفی در تحلیل تکنیکال

واگرایی منفی مخفی

در این نوع واگرایی سقف روند نزولی در نظر گرفته می‌شود. اگر در یک روند نزولی سقف جدیدی که ایجاد می‌شود پایین‌تر از سقف قبلی باشد و عکس این موضوع در اندیکاتور رخ دهد در این صورت واگرایی در تحلیل تکنیکال از نوع منفی رخ داده است. همان‌طور که شکل زیر معلوم است روند نزولی سقف‌های پایین‌تر را تشکیل داده است ولی در اندیکاتور RSI این اتفاق نیفتاده است بنابراین واگرایی منفی تشکیل شده و بازار منفی شده است.

واگرای منفی مخفی در تکنیکال

استراتژی خرید با استفاده از واگرایی

در این بخش قصد داریم راجع به استراتژی خرید با استفاده از واگرایی صحبت کنیم. سیگنال خرید در واگرایی زمانی است که واگرایی مثبت باشد. همان‌طور که گفته شد واگرایی می‌تواند از نوع مخفی یا معمولی باشد. در واگرایی مثبت معمولی نمودار قیمت زمان روندی نزولی داشته و کف پایین‌تر تشکیل می‌دهد اما در اندیکاتور عکس این قضیه رخ می‌دهد.

واگرایی در تحلیل تکنیکال از نوع مخفی مثبت، نمودار قیمت زمان روندی صعودی دارد و کف قیمت بالاتر تشکیل می‌دهد این در حالی است که در اندیکاتور عکس این قضیه رخ داده است. این دو واگرایی مثبت، سیگنالی برای خرید به‌حساب می‌آیند.

بنابر‌این تریدرها بهتر است در این زمان با توجه به استراتژی‌هایشان مثل خرید پله‌ای و… در کف سهم را خریداری کنند و منتظر صعود بمانند. البته در این شرایط پایبند بودن به حد ضرر لازم است زیرا هیچ سیگنالی قطعی نیست و ممکن است به ضرر منتهی شود.

استراتژی خروج از سهم به کمک واگرایی

در این بخش قصد داریم راجع به استراتژی خروج از سهم به کمک واگرایی در تحلیل تکنیکال صحبت کنیم. واگرایی منفی می‌تواند سیگنال محکمی برای خروج باشد. برای مثال یک اندیکاتور مثل شاخص قدرت نسبی (RSI) در نظر بگیرید. اگر قیمت روندی صعودی داشته باشد و سقفی بالاتر را تجربه کند اما اندیکاتور عکس این قضیه را نشان دهد آنگاه واگرایی منفی از نوع معمولی رخ داده است.

در روند نزولی اگر سقف جدید از سقف قدیمی پایین‌تر باشد و عکس این قضیه در اندیکاتور رخ دهد واگرایی منفی از نوع مخفی رخ داده است و این دو سیگنال قوی برای خروج از سهم به‌حساب می‌آیند. در این حین تریدر یا معامله‌گر با توجه به استراتژی‌هایش باید محدوده‌ای برای خروج در نظر بگیرد که اگر سهم روند نزولی به خود گرفت معامله‌گر سهم را بفروشد و درگیر روند نزولی و یا متحمل ضرر نشود و یا سود خود را از دست ندهد.

واگرایی در تحلیل تکنیکال در چارت‌های گذشته به‌راحتی قابل تشخیص هستند. برخی از واگرایی‌های منفی در نقاط اوج بازار وقتی همه در حال کسب سود هستند رخ می‌دهد. در این زمان‌ها حس سود و طمع برای کسب سود بیشتر اجازه نمی‌دهد که شما به سیگنال خروج از بازار توجه کرده و آن را بفروشید. اما در بازارهای مالی نباید احساساتی شد و خلاف استراتژی معاملاتی عمل کرد. احساساتی عمل کردن در این زمان‌ها موجب می‎شود سودی که کسب کرده‌اید از دست بدهید و حتی شاید متحمل ضرر شوید.

نکات مهم واگرایی در تحلیل تکنیکال

در این بخش قصد داریم نکات مهم واگرایی در تحلیل تکنیکال را بیان کنیم. به طور کلی واگرایی دلیلی بر تغییر روند نیست بلکه شاخصی است که به کمک آن می‌توان تغییر روند را پیش‌بینی کرد. اما ممکن است این پیش‌بینی غلط باشد و عکس این قضیه رخ دهد. اما باید این نکته را در نظر داشت واگرایی سیگنال محکمی است ولی دلیل بر این نیست که صد درصد جواب بدهد.

تحلیل‌گران ممکن است در تشخیص واگرایی مثبت و منفی دچار اشتباه شوند اما نکته‌ای که در واگرایی مهم است این است که از طریق کف روند واگرایی را تشخیص داده می‌شود یا سقف روند. اگر واگرایی در کف روند رخ دهد واگرایی مثبت و اگر واگرایی در سقف روند رخ دهد واگرایی منفی است. صعودی یا نزولی بودن روند دلیل بر واگرایی منفی یا مثبت نیست. در خصوص واگرایی مخفی و معمولی دقت کنید که به دلیل تشخیص غلط واگرایی متضرر نشوید.

واگرایی در تحلیل تکنیکال دلیل هر تغییر روندی نیست. علت‌های زیادی می‌تواند دلیل بر تغییر روند باشد که یکی از آنها واگرایی است.

در خصوص ارزهای دیجیتال و سهام‌های کوچک، باید در نظر داشت که الگوهای تکنیکالی که در این ارز یا سهام‌ها وجود دارند به‌اندازه الگوهایی که در بازارهای بزرگ‌تر مانند بیت‌کوین و سهام‌های بزرگ هستند؛ قابل اعتماد نیستند. دلیل آن این است که خریداران و فروشندگان کمتری به بازارهای کوچک‌تر علاقه‌مند هستند و این موضوع باعث می‌شود که در این بازارها مستعد نوسانات بد باشد. پس در این بازارها احتمال غلط شدن تحلیل‌ها وجود دارد.

استراتژی‌های ورود و خروج

اگر واگرایی در تحلیل تکنیکال از نوع مخفی مواجه شدید اگر در این واگرایی با یک روند بزرگ‌تر ‌همسو شدید این یک سیگنال قابل‌اعتمادتر و قوی‌تر به‌حساب می‌آید. برای مثال اگر چندین ماه است که روند بیت‌کوین صعودی است و یک واگرایی مخفی پیدا کردید می‌توان مشابه شکل زیر عمل کرده آن را به‌عنوان یک سیگنال خرید قوی لحاظ کنید و خرید را انجام دهید.

نکته مهم بعد از پیدا کردن نقطه ورود، انتخاب حد ضرر است. هر سیگنال مثبتی هرچقدر هم که قوی باشد ممکن است به شکست منتهی شده و برخلاف سیگنال عمل شود. این حد ضرر است که جلوی ضرر احتمالی را خواهد گرفت.

استراتژی ورود و خروج با واگرایی

در کنار حد ضرر نیز باید حد سودهم در نظر گرفت در صورت سود، ممکن است ارز متحمل ضرر شود پس باید میزانی سود در نظر گرفته و به آن پایبند بمانید. تعیین حد سود به استراتژی معامله‌گر مربوط است و هر شخص با شخص دیگر ممکن است استراتژی متفاوتی داشته باشد.

چندین نمونه واگرایی در بازارهای مالی

یک نمونه خوب از واگرایی در تحلیل تکنیکال ارز بیت‌کوین است. بعد از سقف تاریخی 68 هزار دلار واگرایی منفی در تایم فریم هفتگی داشت. خیلی از تریدرها از این سقف تاریخی هیجان‌زده شدند و خرید کردند و یا ارز خود را برای طمع سود بیشتر نگه داشتند و به این واگرایی توجهی نداشتند. پس از این سیگنال فروش بیت‌کوین تغییر روند داد و به‌اندازه 70 درصد ریزش داشت. تریدرهایی که متوجه این واگرایی شدند با فروش ارزهای خود، سود کردند و یا خود را از ضرر حتمی نجات دادند زیرا پس از آن بیت‌کوین به کف 20 هزار دلار رسید.

نمونه واکرایی در ارز دیجیتال و بورس

نمونه دیگری از واگرایی در تحلیل تکنیکال، در سال ماه می سال 2017 واگرایی مثبت در تایم فریم روزانه در قیمت بیت‌کوین رخ داد، این واگرایی سیگنال خریدی برای خریداران شد و پس از آن بیت‌کوین در حدود 6 ماه بعد 700 درصد سود به سرمایه‌گذارانش داد و به قیمت 20 هزار دلار رسید. از این رو می‌توان از واگرایی به‌عنوان سیگنال خرید و یا فروش قوی عنوان کرد.

واگرایی در اوج تاریخی شاخص بورس تهران نیز سیگنالی برای ریزش سنگین این شاخص پس از آن بود. در تایم فریم روزانه بر پیش بینی بازار به کمک RSI روی شاخص 2 میلیون واگرایی وجود داشت که پس از آن شاخص بورس ریزش شدیدی کرد و سرمایه‌گذاران متحمل ضررهای سنگین شدند. واگرایی در شاخص بورس می‌توانست سیگنالی برای خروج از سهام باشد.

نمونه واکرایی در ارز دیجیتال و بورس

این مثال‌های واگرایی در تحلیل تکنیکال حاکی از آن است که اگرچه ممکن است بازار سقف تاریخی زده باشد و همه را هیجان‌زده کرده باشد ولی باید در بازار مالی کنترل احساس داشت. اگر در سقف شاهد واگرایی بودید با توجه به استراتژی خود از ارز یا سهام خود خارج شوید زیرا ممکن است بازار با نزولی شدید همراه باشد.

نتیجه‌گیری

در این مقاله در خصوص واگرایی صحبت کردیم و انواع آن را بیان کردیم. با خواندن این مقاله متوجه شدید که واگرایی در تحلیل تکنیکال چقدر به پیش‌بینی بازار کمک خواهد کرد و چقدر می‌تواند دقیق عمل کند. توجه به واگرایی تریدرهای زیادی را از ضررهای کلان نجات داده است. از این رو بهتر است این موضوع را به‌عنوان سیگنالی مهم در تحلیل‌هایتان در نظر داشته باشید. هیجانی عمل کردن در شرایط خوب بازار و توجه نکردن به این سیگنال ممکن است شما را متحمل ضرر کلان کند.

پیش بینی بازار به کمک RSI

نگاه کلی به چرخه ها در بازار سهام و بازار فارکس

چرخه ها امکان پیش بینی دقیق پدیده ها را در طبیعت برای ما فراهم می کنند. پدیده هایی چون کوچ پرندگان، جزر و مد، حرکت سیاره ها و . .شما همچنین می توانید تحلیل چرخه ها را برای پیش بین تغییرات در بازارهای مالی به کار ببرید.البته نه با آن دقتی که می توان پدیده های طبیعی را پیش بینی کرد.

نرخ بسیاری از کالاها یا جفت ارزها بازتاب کننده چرخه های فصلی هستند. با پروا به اینکه بسیاری کالاها ماهیت کشاورزی دارند، تبیین و فهم این چرخه کار دشواری نیست. اما توضیح ماهیت چرخه ای برخی از سهام دشوار است. نظریه های که در توجیه اینکه چرا برخی سهام ها یا جفت ارزها، الگوهای چرخه ای از خود نشان می دهند، شامل وضعیت خورشید و آب و هوا، حرکت سیاره ها و ساختار روان شناختی پایه ای انسان می شوند.

می دانیم که نرخ ها در بازار سهام و بازار فارکس اجتماع خرید و فروش مشتریان هستند. این چشم داشت ها همواره تغییر می کنند، خطوط عرضه و تقاضا را جابه جا می کنند و باعث می شوند که نرخ میان سطح های اشباع خرید و فروش نوسان کند. نوسان نرخ پیامد فرآیند طبیعی تغییر خرید و فروش هستند و منجر به پدید آمدن الگوهای چرخه ای می شوند.

بسیاری از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و ابزارها برای این ساخته شده اند در بازار فارکس که با توجه به ماهیت چرخه ای نرخ سودآوری کنند. برای نمونه اندیکاتورهای اشباع خرید و فروش مانند (استوکاستیک،RSI و . .) برای کمک به تعییین حدود اشباع چرخه ها ساخته شده اند

تفسیر چرخه ها در بازار سهام و بازار فارکس

به سادگی می توان یک کتاب کامل درباره اثر چرخه ها در بازار سهام و بازار فارکس و شیوه بررسی آنها نوشت.در ادامه به طور خلاصه برخی از چرخه های معروف توضیح داده می شوند. نقطه آغازی خوب برای اینکه هم درباره چرخه ها و همچنین برای اینکه بیشتر درباره تحلیل تکنیکال بدانید، کتاب /توضیح تحلیل تکنیکال/ مارتین پرینگ توصیه می کنیم.

به یاد داشته باشید که با توجه به گذشته، چرخه ها را در همه چیز می توان یافت. برای اینکه به خوبی بتوان از تحلیل چرخه ها در بازار فارکس سود برد، باید بیشینه کاملی را از چرخه در اختیار داشته باشیم و همچنین همراه با دیگر ابزار تحلیل آنها را به کار ببریم.

webmoney#

چرخه داد و ستد 28 روزه در بازار سهام و بازار فارکس

درپی پژوهش هاس که در دهه 1930 انجام شد، چرخه 28 روزه در بازار گندم یافت شد.برخی این چرخه را وابسته به چرخه ماهانه(قمری) می دانند.صرف نظر از علت آن ،بسیاری از بازارها و همچنین بازار سهام دارای چرخه 28 روزه هستند.(28 روز،28 روز تقویمی است که تقریبا معادل با 20 روز کاری بازار می باشد).

webmoney#

اثر ژانویه در بازار سهام و بازار فارکس

بازار سهام تمایلی عجیبی دارد که اگر طی ژانویه نرخش افزایش یافت، بازار در همان سال در نرخ بالاتری بسته شود و اگر در ماه ژانویه کاهش یابد، در پایان سال بازار با نرخ پایین تری بسته شود. اصطلاحی وجود دارد که می گوید( هرچه در ماه ژانویه رخ دهد، بقیه پیش بینی بازار به کمک RSI سال هم به همان شکل ادامه می یابد). از سال 1950 تا 1993، 38 مورد از 44 مورد بررسی شده در مورد اثر ژانویه، درستی این اثر را نشان می داده اند، یعنی دقتی برابر 86% می باشد.

webmoney#

دوره 4 ساله (موج کیچین)

در سال 1923، جوزف کیچین پی برد که گونه های مختلفی از اقلام اقتصادی در بریتانیا و همچنین ایالات متحده آمریکا، پیش بینی بازار به کمک RSI طی سال های 1890 و 1945، چرخه ای 40 ماهه از خود نشان داده اند. سپس مشخص شد که طی سال های 1868 تا 1945، چرخه های 4 ساله حضور بسیار پر رنگی د بازار داشته اند.

بااینکه به این چرخه 4 ساله می گویند، مشخص شده است که طول این چرخه بین 40 تا 53 ماه متغیر است.

webmoney#

چرخه ریاست جمهوری در بازار سهام و بازار فارکس

این چرخه برپایه ریاست جمهوری صورت می گیرد که هر چهار سال در ایالات متحده برگزار می شود. این تصور وجود دارد که اگر رییس جمهور پس از انتخابات، اقدامات ناخوشایندی را در رسیدگی به امور اقتصادی از سرگیرد، نرخ سهام کاهش می یابد. سپس به گونه ای میان مدت، نرخ در انتظار یک روز انتخابات خوب برای اقتصاد آغاز به افزایش می کند.

webmoney#

چرخه 54 ساله( موج کندراتیف)

موج کندراتیف یک چرخه بلند مدت در نرخ و فعالیت های اقتصادی است که به نام یک اقتصاددان روسی نام گذاری شده است. ازآنجا که این چرخه بسیار بلند مدت می باشد، تنها سه بار در بازار سهام تکرار شده است.موج افزایشی را می توان از روی نرخ های افزایشی، رشد اقتصادی و بازارسهام وبازار ارز نسبتا افزایشی تشخیص داد. بی تحرکی را می توان از روی ثبات نرخ و اوج توانایی اقتصادی و بازارسهام به شدت افزایشی تشخیص داد. از ویژگی موج های کاهشی، نرخ های کاهشی، بازار به شدت کاهشی است که معمولا با یک جنگ بزرگ همراه اند.

شناسایی سینگال فروش با استفاده از اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI از اندیکاتورهای محبوب و بسیار پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است.

تحلیل تکنیکال در همه بازارهای مالی کاربرد دارد.

در ادامه توضیح می‌دهیم چگونه اندیکاتور RSI می‌تواند در تشخیص زمان مناسب فروش یک دارایی (ارز دیجیتال و…) به شما کمک کند.

واگرایی‌های نزولی و شرایط بیش‌خرید در اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (relative strength index) یا به‌اختصار اندیکاتور RSI سیگنال‌هایی هستند که معامله‌گرها به‌هنگام بستن موقعیت معاملاتی خود مورد بررسی قرار می‌دهند.

مطلب مرتبط: واگرایی چیست؟

هر معامله تنها هنگامی سودآور است که هم خرید و هم فروش آن در زمان و نقطه مناسب انجام شود. در بسیاری موارد، معامله‌گرها خیلی زود معامله را می‌بندند و سود قابل‌ملاحظه‌ای را از دست می‌دهند یا پس از تغییر روند، در معامله باقی می‌مانند و سود کسب‌شده را بر باد می‌دهند یا حتی متضرر می‌شوند.

معاملات باید براساس روند انجام شوند.

با این حال، معامله‌گر باید مراقب سیگنال‌ها و هشدارهای بازگشت روند نیز باشد.

اگر معامله‌گرها بتوانند این سیگنال‌های هشداردهنده را شناسایی کنند، می‌توانند از خطر خرید در اوج و فروش در کف (که بسیاری از معامله‌گرها تجربه می‌کنند) اجتناب کنند.

یکی از ابزاری که می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا روند معکوس را تشخیص دهند، شاخص قدرت نسبی یا همان اندیکاتور RSI است.

مبانی اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI در واقع یک اسیلاتور (نوسان‌ساز) مومنتوم است که میزان تغییرات اخیر قیمت را در بازه 0 تا 100 اندازه‌گیری می‌کند.

شاخص قدرت نسبی به‌طور کلی برای تشخیص سطح بیش‌خرید و بیش‌فروش دارایی استفاده می‌شود.

زمانی یک دارایی بیش‌خرید می‌شود که در کوتاه‌مدت یا بلندمدت، بیش از ارزش ذاتی خود خریداری شده باشد؛ بیش‌خرید از اولین سیگنال‌های اصلاح دارایی به شمار می‌رود.

به همین ترتیب، بیش‌فروش نیز به‌معنای فروش بیش‌ازحد یک دارایی با قیمتی کمتر از ارزش ذاتی آن است. در این صورت، دارایی احتمالاً در آستانه جهشی صعودی قرار گرفته است.

اگر شاخص قدرت نسبی در بازه‌ای بین 50 تا 100 قرار گرفته باشد، از بازار صعودی و خریداران حمایت می‌کند و از سویی دیگر، اگر اندیکاتور RSI عددی بین 0 تا 50 را نشان دهد، بازار در مسیر نزولی پیش خواهد رفت. سطح 50 در این شاخص نسبتاً خنثی تلقی می‌شود و نشان‌دهنده تعادل بین فروشندگان و خریداران بازار است.

در تنظیمات پیش‌فرض اکثر نرم افزارهای تحلیل نمودار، عددی بالای 70 به‌عنوان بیش‌خرید و سطوح زیر 30 به عنوان بیش‌فروش معرفی می‌شوند. با این حال، اگر معامله‌گران فقط از این مقادیر به عنوان راهنمای خرید یا فروش استفاده کنند، احتمالاً در بازار نزولی خیلی زود خرید می‌کنند و در مراحل اولیه بازار صعودی دارایی خود را می‌فروشند.

درواقع، شیوه تحلیل و تفسیر اندیکاتور RSI است که می‌تواند معامله‌گر را متضرر کند یا سود او را به حداکثر برساند. برای درک بهتر مبانی این شاخص، چند نمونه را مرور می‌کنیم.

نمودار یک‌روزه بایننس کوین-تتر. منبع: TradingView

همانطور که در نمودار بالا نشان داده شده است، بایننس کوین در فوریه سال جاری (اواسط زمستان 99)، رکوردشکن شد و روند صعودی جدیدی را آغاز کرد. هنگامی‌که قیمت این کوین 52 دلار ارزیابی می‌شد، شاخص قدرت نسبی به بالاتر از 70 رسید و سیگنال بیش‌خرید ارائه داد. اگر معامله‌گرها در این مرحله اقدام به فروش می‌کردند، بخش عمده‌ای از سود آینده بازار بایننس کوین را از دست می‌دادند.

به یاد داشته باشید که وقتی کوینی با عبور از سطوح مهم مقاومت، روندی صعودی آغاز می‌کند (به‌عنوان مثال، عبور از رکورد پیشین)، احتمال اینکه شاخص قدرت نسبی نقطه بیش‌خرید را نشان دهد، بسیار زیاد است؛ زیرا، در این نقطه، معامله‌گرهای حرفه‌ای شروع روند صعودی جدید را تشخیص می‌دهد و بدون انتظار برای افت جزئی قیمت، اقدام به خرید می‌کنند.

با توجه به خرید مداوم این افراد، شاخص قدرت نسبی برای مدت‌زمان قابل‌توجهی در وضعیت بیش‌خرید قرار می‌گیرد. بنابراین، در این حالت، معامله‌گرها نباید صرفاً به‌علت عبور اندیکاتور RSI از سطح 70 از موقعیت خود خارج شوند.

شناسایی شرایط بیش‌خرید

نمودار یک‌روزه بایننس کوین-تتر. منبع: TradingView

اگر اندیکاتور RSI در اوایل ایجاد روند صعودی به بالاتر از 85 برسد، بهتر است جانب احتیاط را رعایت کنید.

نمودار جفت‌ارز بایننس کوین-تتر نشان می‌دهد که در 19 فوریه (1 اسفند 99) هنگامی که قیمت به بالاترین سطح خود در 348.70 دلار رسید، شاخص قدرت نسبی از مرز 95 نیز عبور کرد.

فقط چهار روز پس از درنوردیدن این سطح، بایننس کوین با سقوطی 46 درصدی به 186 دلار رسید. در طول دوره‌های جنون خرید، پیش‌بینی صعود دشوار است، از این رو اگر شاخص قدرت نسبی عددی بیش از 85 را نشان می‌دهد، معامله‌گرها باید در پی محافظت از سود خود باشند.

در 12 آوریل (23 فروردین)، شاخص قدرت نسبی این کوین دوباره به بالای 85 رسید و رکوردشکن شد. این امر نشان می‌دهد که معامله‌گرها باید به‌هنگام خواندن عدد 85 شاخص قدرت نسبی در بازارهای صعودی، بیشتر گوش‌به‌زنگ باشند.

نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که از فوریه تا اواسط ماه مه (بهمن 99 تا اردیبهشت 1400)، شاخص قدرت نسبی هرگز وارد محدوده بیش‌فروش نشد.

طی بازار صعودی، شاخص قدرت نسبی معمولاً بین اعداد 40 تا 50 نوسان می‌کند. در صورت کاهش قیمت در این سطوح، معامله‌گرها باید محتاط باشند و سایر سیگنال‌های بازار را برای اتخاذ موقعیت لانگ (خرید) دنبال کنند.

نمودار یک‌روزه بیت کوین-تتر. منبع: TradingView

همانطور که در نمودار بالا نشان داده شده است، بیت کوین روند صعودی خود را در اکتبر 2020 (مهر 99) آغاز کرد. توجه کنید که چگونه طی چند روز اول شروع بازار صعودی، اندیکاتور RSI از 70 بالاتر رفت و در آن محدوده باقی ماند.

با این حال، شاخص قدرت نسبی در این مدت به منطقه بیش‌خرید افراطی، یعنی بالاتر از 85، نرسید.

فتح سطح 85 شاخص قدرت نسبی در ژانویه اتفاق افتاد و معامله‌گرانی که در این مدت اقدام به فروش کردند، توانستند در اوج قیمت آن زمان و پیش از افت قیمت بیت کوین، سود کسب کنند. با اصلاح قیمت، شاخص قدرت نسبی از سطح بیش‌خرید به سطح 40 سقوط کرد تا این بار فرصتی برای خرید به معامله‌گران ارائه دهد.

نمودار یک‌روزه اتریوم-تتر. منبع: TradingView

اتریوم نیز در ماه نوامبر سال 2020 (آبان 99) روند صعودی خود را آغاز کرد اما شاخص قدرت نسبی در محدوده بیش‌خرید باقی نماند. تازه در اوایل ماه ژانویه (دی‌ماه) بود که این شاخص از مرز 85 عبور کرد و معامله‌گرهایی که در این محدوده اقدام به فروش کردند، از سود ادامه مسیر بازماندند. بنابراین، نباید فراموش کنیم که هیچ اندیکاتور یا استراتژی واحدی وجود ندارد که در هر شرایطی کار کند.

با این همه، معامله‌گرها با رسیدن شاخص قدرت نسبی به سطح 40، دو فرصت خرید دیگر نیز پیدا کردند. این مسئله به آنها فرصت می‌داد تا دوباره وارد بازار شوند و از بقیه بازار صعودی کسب سود کنند.

شاخص قدرت نسبی در تاریخ 11 مه (21 اردیبهشت) تا 83.46 افزایش یافت تا فقط اندکی از سطح مهم 85 پایین‌تر باشد؛ بزرگ‌ترین آلت کوین بازار رمزارز در نهایت در 12 مه به بیشترین حد خود رسید و سپس، مسیری نزولی پیش گرفت. این امر نشان می‌دهد که معامله‌گرها به‌هنگام نزدیک‌شدن قیمت به سطح 85 باید محتاط عمل کنند.

واگرایی‌های نزولی

شاخص قدرت نسبی یک اسیلاتور مومنتوم است؛ بنابراین، با افزایش قیمت، شاخص قدرت نسبی نیز افزایش می‌یابد. با این حال، در برخی موارد، شاخص پیش بینی بازار به کمک RSI قدرت نسبی از عملکرد قیمت فاصله می‌گیرد. در چنین شرایطی، وقتی قیمت افزایش می‌یابد، شاخص قدرت نسبی نمی‌تواند به‌دنبال آن حرکت کند.

این پدیده واگرایی منفی یا نزولی (negative/bearish divergence) نامیده می‌شود. این سیگنال هشداردهنده نشان می‌دهد که مومنتوم و احساسات صعودی بازار احتمالاً در حال تضعیف است.

نمودار یک‌روزه بیت کوین-تتر. منبع: TradingView

نمودار فوق مثال خوبی از واگرایی منفی است که درنهایت، منجر به سقوطی شدیدی شده است.

در 8 ژانویه (19 دی 99) که بیت کوین با رکوردشکنی به 41,950 دلار دست یافته بود، شاخص قدرت نسبی نیز از 89 بالاتر رفت. با این حال، بیت کوین همچنان سقف‌های بالاتر ایجاد کرد و شاخص قدرت نسبی سقف‌هایی پایین‌تر ساخت. این واگرایی نشانه نزول مومنتوم صعودی بازار بود.

وقتی واگرایی منفی ایجاد می‌شود، معامله‌گرها باید محتاط باشند و منتظر عکس‌العمل نزولی قیمت پیش از فروش بمانند. در این حالت، پایین‌رفتن زیر میانگین متحرک ساده 50 روزه یا زیر سطح 45 در شاخص قدرت نسبی نشان می‌داد که روند احتمالاً مسیر خود را طی کرده است.

نمودار یک‌روزه بایننس کوین-تتر. منبع: TradingView

هنگامی که بایننس کوین به اوج قیمت خود در 348.70 دلار رسید، شاخص قدرت نسبی از سطح 95 بالاتر رفت. از آنجا، قیمت به روند صعودی خود ادامه داد، اما شاخص قدرت نسبی با ایجاد سقف‌های پایین‌تر، یک واگرایی منفی شکل داد.

در این حالت، معامله‌گرها این هشدار را دریافت می‌کنند که مومنتوم صعودی در حال تضعیف است و این آلت کوین ممکن است روند خود را تغییر بدهد. به‌هنگام کاهش سطح شاخص قدرت نسبی به زیر 45 یا هنگامی‌که قیمت از میانگین متحرک نمایی 20 روزه پایین‌تر رفت و نتوانست دوباره بازگشت داشته باشد، معامله‌گرها می‌توانستند موقعیت‌های خود را بفروشند.

نمودار یک‌روزه پولکادات-تتر. منبع: TradingView

نمودار یک‌روزه پولکادات مثال خوبی است که در آن واگرایی منفی منجر به سقوط شدید می‌شود.

با این حال، در این مورد، شاخص قدرت نسبی سیگنال فروش نمی‌دهد. بنابراین، در یاد داشته باشید که هرگز نباید فقط به یک اندیکاتور اعتماد کنید. پایین‌رفتن از میانگین‌های متحرک سیگنالی بود که نشان می‌داد روند در حال تغییر است و معامله‌گرها می‌توانستند در نقطه‌ای اقدام به فروش کنند که شاخص قدرت نسبی نشان می‌داد مومنتوم بازار دچار ضعف شده است.

اهمیت ویژه تشخیص واگرایی‌ها در تحلیل اندیکاتور RSI

شاخص قدرت نسبی اندیکاتور مهمی است که می‌تواند نشان‌گر پایان بازاری صعودی باشد. هرگاه این شاخص در منطقه بیش‌خرید قرار بگیرد و واگرایی منفی ایجاد شود، معامله‌گرها می‌توانند پیش از تغییر مسیر روند، ذخیره سود کنند.

هنگامی‌که اندیکاتور RSI و میانگین‌های متحرک سیگنالی مبنی بر ازدست‌رفتن مومنتوم ارائه می‌کنند، معامله‌گرها باید به‌جای تلاش برای یافتن بالاترین سطح قیمت، به فکر فروش باشند.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت می‌توانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:

شاخص RSI چیست و چگونه از آن در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم؟

شاخص RSI چیست و چگونه از آن در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم؟ همه چیز در مورد RSI را در این مقاله بیاموزید و با یکی از مهم‌ترین شاخص‌های تحلیل تکنیکال به نام قدرت نسبی (RSI) آشنا شوید تا بتوانید بهترین نتیجه را در میان تریدرها کسب کنید. شاخص‌های زیادی در تحلیل تکنیکال کاربرد دارند، به‌عنوان مثال میانگین‌ های متحرک یکی دیگر از این شاخص‌ها هستند. در این مقاله به کاربردهای این شاخص اشاره می‌کنیم و اینکه چگونه از RSI در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم نیز در آموزش درج شده است. برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد شاخص RSI در ادامه مقاله همراه ما باشید.

شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست؟

شاخص قدرت نسبی در تحلیل تکنیکال چه کمکی به کاربران می‌کند؟ اساسی‌ترین وظیفه و کاربرد این شاخص این است که اگر یک ارز دیجیتال یا یک دارایی بیش از حد فروخته شود و یا بیش از اندازه خریداری شود، اطلاع دهد. به‌طورکلی تمامی پلتفرم‌هایی که از آنها استفاده می‌کنید از این شاخص برخوردار هستند و می‌توانید از آن استفاده کنید.

اما برای اضافه‌کردن شاخص RSI در نمودار تریدینگ ویو که یکی از بهترین پلتفرم‌ها برای بازارهای مالی است، باید در بخش اندیکاتورها از قسمت Built-ins آن را انتخاب کنید. برای تشخیص خرید و فروش بیش از حد به این توضیحات توجه کنید. علاوه بر آن می‌توانید میزان ارزش دارایی و به‌اصطلاح از حرارت دارایی خود باخبر شوید.

اضافه کردن RSI به تریدینگ ویو

اضافه کردن RSI به تریدینگ ویو

زمانی که شاخص قدرت نسبی RSI در محدوده کمتر از 30 قرار بگیرد، نشان‌دهنده آن است که منطقه اشباع فروش در این ناحیه قرار دارد و به این معنا است که زمان خوبی برای خرید آن دارایی یا سهم است.

اما زمانی که این شاخص در محدوده‌ای قرار بگیرد که مقادیر بالاتر از 70 را نمایش دهد، آن محدوده را منطقه اشباع خرید می‌گوییم و به این معنا است که کاهش قیمت در ادامه کار قرار دارد. البته این اعداد برای برخی معامله گران متفاوت است. به‌عنوان مثال اعداد 33 و 66 درصد را با یکدیگر ترکیب می‌کنند. بعضی تریدرها نیز از 20 درصد و 80 درصد استفاده می‌کنند.

چگونه از RSI در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم؟

در این قسمت از مقاله چگونگی استفاده از این شاخص را بیان می‌کنیم که بتوانید از آن به‌درستی استفاده کنید. همان‌طور که گفتیم کمک‌گرفتن از RSI می‌تواند در تشخیص نقاط خرید و فروش تریدر را همراهی کند. اما در نظر داشته باشید که اگر به همین سادگی بود، دیگر کسی غصه ازدست‌دادن دارایی خود را نداشت؛ در نتیجه کار به این سادگی نیست.

شاخص RSI تمامی اطلاعات را به شما نمی‌دهد و اینکه اگر قدرت نسبی در نواحی گفته شده قرار گرفته باشد، به قطع نمی‌توان صعود یا نزول نمودار قیمت را در نظر داشت. معمولاً ابزارهای تحلیل تکنیکال به تنهایی کاری از پیش نمی‌برند و باید با سایر ابزارها و اندیکاتورها ترکیب شوند تا بتوانیم نتیجه دلخواه خود را بگیریم.

شاخص RSI تا چه اندازه عملکرد درستی داشته است؟

در تاریخ 4 آوریل این شاخص، چیزی حدود 20 درصد کاهش داشت و سیگنال معتبر و قدرتمندی را برای فروش بیش از اندازه یک توکن نشان داد. طبق گفته‌های قبلی، موقعیت خوبی برای خرید آن توکن به وجود آمده بود. یکی دیگر از سیگنال‌های گرفته شده توسط RSI در تاریخ 7 آوریل رخ داد. این شاخص عددی نزدیک به 75 درصد را نمایش می‌داد.

در ادامه ماجرا توکن HVN به شرایط اشباع خرید ورود پیدا کرده بود و پس از گذشت چند ساعت قیمت خود را تثبیت کرد و حرکت افقی را به دنبال گرفت. بعد از گذشت حدوداً 6 ساعت قیمت ریزش کرد و استفاده از شاخص قدرت نسبی (RSI) گزینه خوبی برای تشخیص نقاط خرید و فروش بود؛ بنابراین نباید تنها به یک شاخص مانند RSI بسنده کرد و اقدام به خرید و فروش کنید.

اگر به‌صورت حرفه‌ای با ارزهای دیجیتال آشنایی دارید و تحلیل فاندامنتال را در کنار تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنید، بهترین عملکرد را در بازار خواهید داشت؛ زیرا این دو تحلیل در کنار یکدیگر معنا پیدا می‌کنند.

کاربردهای شاخص قدرت نسبی RSI

در ادامه مقاله شاخص RSI چیست و چگونه از آن در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم؟ به 3 مورد از کاربردهای شاخص RSI اشاره می‌کنیم که شناخت بهترین از این ابزار داشته باشید.

۱. واگرایی RSI (Divergence)

برای در امان ماندن از نوسان‌های غیر قابل پیش‌بینی بازارهای مالی مانند بازار کریپتوکارنسی و همچنین برای مطمئن شدن در خرید یا فروش یک دارایی با کمک شاخص RSI روشی به نام واگرایی (Divergence) وجود دارد که می‌توانید از آن برای این منظور استفاده کنید.

واگرایی در تعریف لغوی، به معنای دوری است؛ پس نتیجه می‌گیریم که در این روش شرایط بازار را دنبال نمی‌کنیم و از خرید و فروش دوری می‌کنیم. واگرایی زمانی برای تریدر و تحلیلگر کاربردی است که روند قدرت نسبی (RSI) در خلاف جهت حرکت قیمت باشد. در این وضعیت، فرصت بسیار مناسبی برای تغییر روند در نمودار قیمت توانایی پدیدارشدن دارد.

این روش دارای شرایطی است که باید به آن توجه کنید. حداقل باید یکی از فراز یا نشیب‌های به وجود آمده در شاخص قدرت نسبی، در محدوده اشباع خرید یا اشباع فروش قرار داشته باشد. برای تشخیص واگرایی می‌توانید به این مورد توجه کنید:

قله‌های ایجاد شده در نمودار قیمت و شاخص RSI با قله‌های قبلی خود در مرتبه بالاتر و یا پایین‌تری قرار دارند که در این صورت واگرایی صورت گرفته است.

واگرایی تشکیل شده در نموار NEO/BTC در تایم فریم ۴ ساعته

واگرایی تشکیل شده در نموار NEO/BTC در تایم فریم ۴ ساعته

به عنوان مثال به تصویر توجه کنید. این نمودار متعلق به نئو است که در حدوداً اواخر ماه نوامبر سال 2018 ثبت شده. همان‌طور که مشاهده می‌کنید، میان شاخص قدرت نسبی و قیمت، واگرایی دیده می‌شود. قیمت در این نمودار کف پایین‌تری را به ثبت رسانده است، اما فروشندگان به‌درستی بازار را در دست نگرفته‌اند و قدرت چندانی به دست نیاورده‌اند تا شاخص RSI کف پایین‌تری را به ثبت برساند.

از این رو جهت خط روند به دست آمده هرکدام برخلاف دیگری است. بعد از گذشت چند روز از این موضوع و طی شدن خط افقی، قیمت افزایش یافته و واگرایی را تأیید کرده است. از این روش در بازار صعودی به‌منظور پیداکردن نقاط احتمالی فروش استفاده می‌شود.

2. تقاطع خط میانی

درواقع شاخص RSI قدرت خریداران و فروشندگان را نسبت به یکدیگر مورد سنجش قرار می‌دهد. همان‌طور که می‌دانید نقاط خرید و فروش تنها برای پیشرفت و رضایت در ترید مناسب نیستند و تنها کاربرد و مزیت این شاخص تشخیص خرید در RSI پایین و فروش در RSI بالا نیست، بلکه در مواقعی RSI در محدوده میانی نوسان پیدا می‌کند.

در این موقعیت تنها کافی است تا به محدوده وسط نوسانگر که تقریباً 40 تا 60 است، توجه کنید. همچنین رقابت بین خریدار و فروشنده در این موقعیت آشکار و قابل مشاهده است. برای درک بهتر از کاربرد این شاخص در روش دوم (تقاطع خط میانی) به مثال زیر توجه کنید:

استفاده از خط ۵۰ درصد در شاخص RSI

استفاده از خط ۵۰ درصد در شاخص RSI

در نمودار قرارداده شده، در تاریخ 5 آوریل، RSI از خط 50 به سمت بالا حرکت کرده است. در این هنگام قیمت حرکت افقی خود ر ابه دنبال میگیرد که 12 ساعت به طول می انجامد. بعد از حرکت افقی به سمت نقاط بالاتر حرکت می‌کند؛ بنابراین نمی‌توان رابطه ای میان خط 50 و RSI در نظر داشت، اما میتوان از این روش برای تحلیل تکنیکال استفاده کرد.

3. تغییر پارامترها به ۲۰ و ۸۰

تریدرها همیشه به دنبال دریافت سیگنال‌های مشخص از نمودارها و شاخص‌ها هستند. برای اینکه بتوانید کیفیت تحلیل‌ها را افزایش دهید، باید پارامترهای شاخص قدرت نسبی را تغییر دهید و سطوح 30 70 را به سطح‌های 20 و 80 تبدیل کنید. البته با انجام روش گفته شده تعدادی از فرصت‌های خرید و یا فروش را از دست خواهید داد؛ زیرا پارامترهای اعمال شده سخت‌گیرانه‌تر عمل می‌کنند. اما این در صورتی است که اندیکاتورهای دریافت شده، ضریب اطمینان بالایی دارند.

برای اینکه مثالی از این روش زده باشیم، باید به مثال‌های قبلی یعنی توکن HVN نگاهی بیندازیم. در همان تاریخ (4 آوریل) شاخص قدرت نسبی به زیر 20 حرکت کرده است. در این زمان قبل از اینکه قیمت افزایش پیدا کند، باید مدتی به‌صورت افقی به راه خود ادامه دهد. این نمودار مثال بسیار خوبی برای سیگنال‌هایی است که قابل اطمینان تر از RSI زیر 20 هستند.

تغییر پارامترها

استفاده از شاخص قدرت نسبی (RSI) در زمان‌های خرید و فروش بسیار در استراتژی شما تأثیرگذار هستند و مزیت این شاخص و سایر شاخص‌ها این است که در تمامی بازارهای مالی کاربرد دارند، اما کارکرد آنها کمی متفاوت است.

در معرفی شاخص قدرت نسبی (RSI) به 3 روش اشاره کردیم که هرکدام مزیت‌های مختلفی دارند و به کمک آنها می‌توانید تجربیاتی بسیار خوبی را به دست بیاورید که در معاملات مختلف به کمک شما می‌آیند. همان‌طور که مقاله اشاره کردیم تحلیل تکنیکال شامل اندیکاتورها و ابزارهای بسیاری است که باید آشنایی کاملی با آنها داشته باشید. البته در صورتی که به طور مداوم از آنها استفاده می‌کنید. به یاد داشته باشید با استفاده از یک تحلیل و استفاده از یک استراتژی کاری از پیش نمی‌برد و باید از تحلیل‌ها، ابزارها، استراتژی‌های مختلفی برای رسیدن به هدفتان استفاده کنید. در مقاله بعدی به این موضوع می‌پردازیم: ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) چیست؛ آموزش استفاده در تحلیل تکنیکال



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.